هدف اصلی این مقاله ارایه چارچوب نظری جامعتری درباره نظام نوآوری ملی مبتنی بر رویکرد تکاملی، از طریق الگوسازی نظری میان حکمرانی، نظام نوآوری ملی، ظرفیت جذب، همپایی و توسعه فناورانه و هدف فرعی، ارایه چارچوبی برای شناسایی رابطه میان عوامل نهادی غیرقیمتی و بازاری قیمتی ب چکیده کامل
هدف اصلی این مقاله ارایه چارچوب نظری جامعتری درباره نظام نوآوری ملی مبتنی بر رویکرد تکاملی، از طریق الگوسازی نظری میان حکمرانی، نظام نوآوری ملی، ظرفیت جذب، همپایی و توسعه فناورانه و هدف فرعی، ارایه چارچوبی برای شناسایی رابطه میان عوامل نهادی غیرقیمتی و بازاری قیمتی با استفاده از شاخصهای مهم است. با استدلالورزی وابسته به متن (شواهد متنی یا متنمحور) روابط میان نظام نهادی و حکمرانی، نظام نوآوری ملی، ظرفیت جذب، همپایی و نوآوری فناورانه، شناسایی و بر مبنای ویژگیهای روششاختی (علّیت انباشتی و کلگرایی نظاممند) و تفکیک میان عوامل زیرساختی غیرقیمتی و متغیرهای اثرگذار قیمتی، این روابط مدلسازی شده است. نتایج نشان میدهد تمامی متغیرها و عوامل اثرگذار، به جز سیاست شوک قیمتی، درونزاد است؛ چرخه فزایندهای میان ظرفیت جذب و همپایی فناورانه وجود دارد (علّیت انباشتی). این چرخه، عامل اصلی همپایی فناورانه و توسعه اقتصادی است. در غیاب چرخه، سیاستهای قیمتی مبتنی برعقلانیت نئوکلاسیکی، در نیل به همپایی فناورانه، شکست میخورند.
پرونده مقاله
این مقاله تاثیر شفافیت بانک مرکزی را بر تلاطم تولید در کشورهای منتخب عضو سازمان همکاری های اسلامی (بر اساس حداکثر در دسترس بودن داده ها) طی سال های 2003-2014 بررسی می کند. با به کارگیری روش گشتاورهای تعمیم یافته آرلانو- باند (1991) و استفاده از شاخص شفافیت دینسر و ایچنگ چکیده کامل
این مقاله تاثیر شفافیت بانک مرکزی را بر تلاطم تولید در کشورهای منتخب عضو سازمان همکاری های اسلامی (بر اساس حداکثر در دسترس بودن داده ها) طی سال های 2003-2014 بررسی می کند. با به کارگیری روش گشتاورهای تعمیم یافته آرلانو- باند (1991) و استفاده از شاخص شفافیت دینسر و ایچنگرین (2014) اثر شفافیت بانک مرکزی بر تلاطم تولید بررسی می شود. نتایج نشان می دهد افزایش در سطح شفافیت بانک مرکزی تا نقطه خاصی موجب کاهش تلاطم تولید می شود و بعد از این نقطه، اطلاعات اضافی از بانک های مرکزی موجب تشدید تلاطم تولید می گردد. ازاینرو، حرکت با احتیاط به سوی شفافیت سیاست پولی پیشنهاد می شود؛ زیرا تلاطم تولید به طور قابل ملاحظه می تواند کاهش یابد که دلالت بر مزایای مهم ثبات تولید دارد.
پرونده مقاله
هدف این مقاله ارزیابی اثر بهرهوری کل عوامل تولید بر اشتغال در بخشهای صنایع ایران با استفاده از روش خودرگرسیون برداری و بردارهای تصحیح خطا طی دوره زمانی 1374-94 میباشد. در مدلسازی، صنایع، به سه گروه تکنولوژی پایین، صنایع با تکنولوژی متوسط رو به بالا و صنایع متوسط رو چکیده کامل
هدف این مقاله ارزیابی اثر بهرهوری کل عوامل تولید بر اشتغال در بخشهای صنایع ایران با استفاده از روش خودرگرسیون برداری و بردارهای تصحیح خطا طی دوره زمانی 1374-94 میباشد. در مدلسازی، صنایع، به سه گروه تکنولوژی پایین، صنایع با تکنولوژی متوسط رو به بالا و صنایع متوسط رو به پایین دستهبندی شده است. نتایج نشان از تاثیر منفی و معنادار بهرهوری کل عوامل بر اشتغال در کل صنایع و صنایع با تکنولوژی متوسط به بالا دارد؛ بدین معنا که افزایش بهرهوری کل عوامل تولید در کوتاهمدت و بلندمدت موجب کاهش اشتغال کل صنعت صنایع با تکنولوژی متوسط به بالا میشود. افزون بر این، بهرهوری کل عوامل تولید بر اشتغال در صنایع با تکنولوژی پایین و صنایع متوسط به پایین تاثیر منفی دارد؛ بدین معنا که افزایش بهرهوری کل عوامل تولید در کوتاهمدت و بلندمدت موجب کاهش اشتغال در صنایع با تکنولوژی پایین و صنایع متوسط به پایین میشود. بر اساس نتایج، افزایش مهارت و تخصص نیروی کار و ماشینآلات جدید میتواند منجر به افزایش بهرهوری در اشتغال صنایع ایران شود.
پرونده مقاله
هدف اصلی این مقاله بررسی تاثیر متغیرهای بازار مالی و متغیرهای کلان اقتصادی بر نوسانات نرخ ارز برای ایران و 11 کشور از شرکای عمده تجاری آن طی سالهای 2015-1990 با روش گشتاورهای تعمیمیافته است. نتایج نشان داد متغیرهای تفاوت شاخص سهام، تفاوت نرخ بهره، جریان ورودی سرمایه، چکیده کامل
هدف اصلی این مقاله بررسی تاثیر متغیرهای بازار مالی و متغیرهای کلان اقتصادی بر نوسانات نرخ ارز برای ایران و 11 کشور از شرکای عمده تجاری آن طی سالهای 2015-1990 با روش گشتاورهای تعمیمیافته است. نتایج نشان داد متغیرهای تفاوت شاخص سهام، تفاوت نرخ بهره، جریان ورودی سرمایه، اوراق قرضه، کسری بودجه دولت و بهرهوری نسبی بخش غیرقابلتجارت تاثیر منفی و معنادار بر نرخ ارز دارند؛ اما متغیرهای تفاوت نرخ تورم و بهرهوری نسبی بخش قابلتجارت تاثیر مثبت بر این متغیر دارند. در بین آنها، متغیرهای نرخ تورم، کسری بودجه و بهرهوری بیشترین تاثیر را بر بازده نرخ ارز داشتند. براساس نتایج، پیشنهاد میشود نقش دولت در اقتصاد از طریق واگذاری فعالیتها به بخش غیردولتی برای کاهش اثرات نامساعد کسری بودجه بر عملکرد اقتصاد کلان و نیز جلوگیری از افزایش شدید نقدینگی در جامعه و کاهش تبدیل درآمدهای نفتی به ریال، نسبت به کاهش نرخ تورم کاهش یابد و همچنین، با ارتقای بهرهوری (به ویژه بهرهوری بخش قابل تجارت) در حفظ ارزش پول ملی تلاش شود.
پرونده مقاله
هدف این مقاله بررسی عوامل موثر بر صادرات ایران به اتحادیه اقتصادی اوراسیا با استفاده از مدل جاذبه و با رهیافت دادههای پانلی طی دوره زمانی 2016 - 2007 است. نتایج حاصل از برآوردگر گشتاورهای تعمیمیافته نشان میدهد؛ متغیرهای اندازه تولید ناخالص داخلی، تشابهات اقتصادی، تف چکیده کامل
هدف این مقاله بررسی عوامل موثر بر صادرات ایران به اتحادیه اقتصادی اوراسیا با استفاده از مدل جاذبه و با رهیافت دادههای پانلی طی دوره زمانی 2016 - 2007 است. نتایج حاصل از برآوردگر گشتاورهای تعمیمیافته نشان میدهد؛ متغیرهای اندازه تولید ناخالص داخلی، تشابهات اقتصادی، تفاوت بین درآمد صادرکننده و واردکننده و نرخ واقعی ارز بر افزایش صادرات ایران موثر بوده و برقراری موافقتنامه تجارت ترجیحی ایران و اتحادیه اقتصادی اوراسیا به میزان 43 درصد موجب افزایش صادرات ایران میشود. تقویت زیرساختهای حمل و نقل و تجارت دریایی در سواحل شمالی کشور، تقویت زیرساختهای جادهای و تکمیل اتصال ریلی از مرز جلفا به مکری ارمنستان و استفاده از پولهای ملی در تجارت فیمابین با توجه به شرایط کنونی کشور پیشنهاد میشود.
پرونده مقاله
در این مقاله، اثر تغییر سهم درآمدی سرمایه بر رشد اقتصادی اندازهگیری، سپس به حسابداری رشد اقتصادی و محاسبه بهرهوری کل عوامل با فرض تغییر سهم درآمدی سرمایه پرداخته شد. در نهایت اثر سهم درآمدی سرمایه و تغییرات آن بر رشد بهرهوری کل عوامل تولید برآورد گردید. بدین منظور از چکیده کامل
در این مقاله، اثر تغییر سهم درآمدی سرمایه بر رشد اقتصادی اندازهگیری، سپس به حسابداری رشد اقتصادی و محاسبه بهرهوری کل عوامل با فرض تغییر سهم درآمدی سرمایه پرداخته شد. در نهایت اثر سهم درآمدی سرمایه و تغییرات آن بر رشد بهرهوری کل عوامل تولید برآورد گردید. بدین منظور از دادههای صنایع تولیدی به تفکیک استانهای ایران در دوره 93-1383 استفاده شد. یافتهها نشان میدهد اثر تغییر سهم درآمدی سرمایه بر تولید سرانه صنایع تولیدی استانها سالانه متوسط 5/11 هزار ریال بوده است. نتایج حسابداری رشد حاکی از آن است سهم نیروی کار و سرمایه از رشد اقتصادی 6/5 درصدی صنایع تولیدی استانها به ترتیب 4/11 و 200 درصد بوده است. علاوه بر این، سهم تغییر سهم درآمدی سرمایه از رشد اقتصادی 30 درصد و سهم TFP زولتا نیز منفی 141 درصد سالانه میباشد. در نهایت، نتایج برآورد حداقل مربعات تلفیقی (PLS) و گشتاورهای تعمیمیافته (GMM) نشان داد سهم درآمدی و تغییرات آن اثر مثبت و معنادار بر رشد TFP دارد که این اثرگذاری به دلیل تغییر نسبت فراوانی عوامل تولید و تغییرات تکنولوژیکی تورشدار صنایع تولیدی استانهای ایران میباشد.
پرونده مقاله