یکی از چالشهای پیش روی سازمانها در این برهه از زمان، فراهم ساختن محیط مناسب برای ترغیب کارکنان در جهت به اشتراک گذاشتن آگاهی های خویش است. تسهیم دانش، یکی از مراحل مؤثر در فرآیند مدیریت دانش به شمار میرود، به همین دلیل دانشگاهها به عنوان مراکز خلق دانش و بروز خلاقیت چکیده کامل
یکی از چالشهای پیش روی سازمانها در این برهه از زمان، فراهم ساختن محیط مناسب برای ترغیب کارکنان در جهت به اشتراک گذاشتن آگاهی های خویش است. تسهیم دانش، یکی از مراحل مؤثر در فرآیند مدیریت دانش به شمار میرود، به همین دلیل دانشگاهها به عنوان مراکز خلق دانش و بروز خلاقیت نقش بارزی را در توسعه دانایی کشورها دارند. تحقیق حاضر با هدف بررسی نقش تعدیل گر یادگیری در ارتباط بین عوامل فردی و تحریک به تسهیم دانش در دانشگاه شاهد انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارکنان دانشگاه، که شامل 226 نفر بود و با استفاده از روش برآورد نمونه از جامعه محدود، نمونه ای با حجم 143 نفر برآورد شد. براساس مبانی فلسفی پژوهش، جهت گیری و هدف پژوهش از نوع کاربردی است؛ استراتژی پژوهش از نوع پیمایشی _ مطالعه موردی است. دادههای جمع آوری شده، با استفاده از نرم افزار SPSS و PLS به صورت توصیفی و استنباطی تجزیه و تحلیل گردید. نتایج به دست آمده نشان داد که تمام عوامل فردی یعنی اعتماد، انگیزش، علاقه، نگرش و خودکارآمدی بر تحریک به تسهیم دانش تأثیر دارند و همچنین مشخص شد که عامل یادگیری در ارتباط بین عوامل فردی و تحریک به تسهیم دانش نقش تعدیلگر دارد.
پرونده مقاله
در سالهای اخیر موضوع اصلی پژوهشهای مدیریت منابع انسانی تأثیر نظام ها و رویه های مدیریت منابع انسانی بر عملکرد سازمان و کارکنان بوده است. با افزایش رقابت و گسترش راهبردهای توسعه منابع انسانی، دانشگاه شاهد تلاش خود را برای حفظ کارکنان مستعد به کار گیرد و روحیه کارآفرینی چکیده کامل
در سالهای اخیر موضوع اصلی پژوهشهای مدیریت منابع انسانی تأثیر نظام ها و رویه های مدیریت منابع انسانی بر عملکرد سازمان و کارکنان بوده است. با افزایش رقابت و گسترش راهبردهای توسعه منابع انسانی، دانشگاه شاهد تلاش خود را برای حفظ کارکنان مستعد به کار گیرد و روحیه کارآفرینی را در بین کارکنان خود افزایش دهد تا بهترین عملکرد حاصل شود. در این پژوهش نقش میانجی گرایش به کارآفرینی در ارتباط بین مدیریت استراتژیک منابع انسانی و عملکرد سازمان (کارکنان و مالی) در دانشگاه شاهد مورد بررسی قرار گرفته است. جامعه آماری این پژوهش کارکنان دانشگاه شاهد بوده که با استفاده از روش برآورد حجم نمونه از جامعه محدود، نمونهای با حجم 143 نفر برآورد شد. براساس مبانی فلسفی پژوهش، جهت گیری پژوهش از نوع کاربردی است؛ استراتژی پژوهش از نوع پیمایشی – مطالعه موردی است. داده های جمع آوری شده، با استفاده از نرم افزار PLS به صورت استنباطی تجزیه و تحلیل گردید. نتایج نشان داد که مدیریت استراتژیک منابع انسانی بر عملکرد مالی و عملکرد کارکنان تأثیر مثبت داشته، همچنین گرایش به کارآفرینی عملکرد مالی و عملکرد کارکنان دانشگاه را تحت تأثیر مثبت قرار می دهد، در نهایت مشخص شد گرایش کارآفرینانه به عنوان متغیر میانجی گر در ارتباط بین مدیریت استراتژیک منابع انسانی و عملکرد مالی و عملکرد کارکنان می باشد که این تأثیر مثبت است.
پرونده مقاله