از زمان سرایشافسانه اثر وزین نیما (1301 ش.) تا کنون شعر نو در انواع و سبکهایی خاص همواره مسیر هایی متفاوت را پیموده است. شاید به جرات بتوان اذعان کرد که بیشتر این مسیرها از روند اصلی و هدف وجودی شعر فاصله گرفته و همواره در تنگناهای گوناگونی قرار گرفته است.
اگرچه در ادب چکیده کامل
از زمان سرایشافسانه اثر وزین نیما (1301 ش.) تا کنون شعر نو در انواع و سبکهایی خاص همواره مسیر هایی متفاوت را پیموده است. شاید به جرات بتوان اذعان کرد که بیشتر این مسیرها از روند اصلی و هدف وجودی شعر فاصله گرفته و همواره در تنگناهای گوناگونی قرار گرفته است.
اگرچه در ادب امروزین، نیما را پدر شعر نو فارسی نامیده اند، امّا به نظر می رسد وی نتوانست به اوج قلّه های این بدعت تازه دست یابد و پس از او کسان دیگری به این جایگاه دست یافتند؛ امّا از این زمان به بعد مشاهده می شود که بسیاری از شاعران یا شاعرنمایان به تمسخر یا از روی عشق و علاقه راه هایی را در بیان احساسات خویش پیمودند که درخور نقد و بررسی و بازبینی است. از این رهگذر، شعر هایی چون شعر نو، شعر سپید، شعرحجم،طرح و... پدید آمد. در حقیقت بسیاری از این بدیع سرایان که می خواستند طرحی نو درافکنند، با ادبیات هزار ساله زبان فارسی بیگانه بودند و تنها قالب و فرم این طرح نو را می دیدند؛ امّا غافل از آنکه بخش اعظم این هنر، برخلاف هنر هایی، چون نقّاشی، موسیقی و...، زبان و قواعد به هم پیچیدة زبانی است که بدانها نمی توان بی توجّه بود؛ در این میان، کسانی موفّق و پیروز شدند که با توجّه به آن پشتوانه زبانی، بیانی رسا، شیوا و گیرا داشتند. نیز باید گفت در این نوع شعر قلّه ها برخلاف شعر کلاسیک انگشت شمارند.
این مقاله، کوششی منتقدانه در سطوح و لایه های شعر نو و بررسی برخی معیارهای زبانی شعر کلاسیک و ترسیم آنها بر صفحه شعر نو است، تا پاسخگوی نیازهای نسل شاعران جدید باشد.
پرونده مقاله