ادب فارسی سرشار از حکایتهای واقعی یا ساختگی است که شاعران و نویسندگان برای بیان مفاهیم اخلاقی، عرفانی، اجتماعی و... از آن سود جستهاند. اسرارنامۀ عطار نیشابوری از جمله آثاری است که در آن، روایتهای تمثیلی در انتقال اندیشههای تعلیمی شاعر اهمیت ویژهای دارند. تمثیلها ع چکیده کامل
ادب فارسی سرشار از حکایتهای واقعی یا ساختگی است که شاعران و نویسندگان برای بیان مفاهیم اخلاقی، عرفانی، اجتماعی و... از آن سود جستهاند. اسرارنامۀ عطار نیشابوری از جمله آثاری است که در آن، روایتهای تمثیلی در انتقال اندیشههای تعلیمی شاعر اهمیت ویژهای دارند. تمثیلها علاوه بر کاربرد تعلیمی و سرگرمکنندگی، ایجاد التذاذ ادبی در مخاطب و...، ابزاری برای تبلیغ گفتمان عرفانی نیز به شمار میآیند. بنابراین در گفتمان عرفانی، حکایتپردازی وسیلهای است برای تولید معنا بهشکلی تلویحی و ضمنی. الگوی دوبنی شیوۀ متداول قصههای کهن برای بیان مقصود است و نظام تقابلهای زبانی از مهمترین عوامل شکلگیری معنا در حکایت های دوقطبی است که قصهپرداز با قرار دادن کنشگرهای روایت در جایگاه تقابلی با همدیگر، به تولید معنا میپردازد. ساختار برخی حکایتها در اسرارنامه از روبهروی هم قرار گرفتن نفس و جان شکل میگیرد. حکایت آن روباه که در چاه افتاده بود... یکی از تمثیلهای جذاب در بیان رهایی از عالم ظلمانی یا غلبه بر نفس است. این نوشتار با استفاده از روشتوصیفیتحلیلی بر اساس نظریۀ تقابلها به تفسیر نشانهها در حکایت مذکور میپردازد. بهرهگیری از تقابلهای دوتایی در مطالعۀ متون مختلف نشان میدهد که چگونه واژهها و عبارتهای معمولی میتوانند بهگونهای به کار روند که نوع خاصی از تفکر و رفتار را تعلیم دهند یا تثبیت کنند. عطار با استفاده از تمثیل، گسترۀ سخن را افزایش میدهد و میکوشد در مخاطبان خود، شناخت و باور پدید آورد یا حداقل آنها را متقاعد سازد که از خطرات نفس بپرهیزند.
پرونده مقاله