موضوع زمین، مالکیت، نظام زمینداری و سیاست حکومت در این باره و تعامل جامعه و حکومت در این زمینه در تاریخ ایران اغلب از جمله عوامل تأثیرگذار بر تغییر و تحولات اقتصادی و اجتماعی و سیاسی بوده است. دوران صفوی با توجه به استمرار طولانیمدت حکومت، از این نظر دربردارندهی نکات چکیده کامل
موضوع زمین، مالکیت، نظام زمینداری و سیاست حکومت در این باره و تعامل جامعه و حکومت در این زمینه در تاریخ ایران اغلب از جمله عوامل تأثیرگذار بر تغییر و تحولات اقتصادی و اجتماعی و سیاسی بوده است. دوران صفوی با توجه به استمرار طولانیمدت حکومت، از این نظر دربردارندهی نکات و تجارب فراوانی است. این پژوهش در پی تبیین این مسئله است که در عصر صفوی بهویژه از دورهی شاهعباس اول در مناطق روستایی و کشاورزی ایران چه الگویی از نظام زمینداری مورد استفاده قرار گرفته و این موضوع چه تأثیری بر زندگی روستاییان و از سوی دیگر بر تعامل این بخش از جامعه و حکومت داشته است؟ یافتههای این پژوهش نشان میدهد که با توجه به چارچوبی که حکومت صفوی برای مالکیت زمینها و برداشت محصول در نظر گرفته بود، در مجموع و در برابر مالیاتها و تکالیفی که متوجه کشاورزان بود، منافع کمتری عاید آنها میشد. چنین شرایطی در بلندمدت به شکلگیری و گسترش شکاف بین کشاورزان، بهعنوان بخش مهمی از جامعه و حکومت منجر شد. این پژوهش به روش تاریخی، توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانهای انجام شده و از آنجا که موضوع زمینداری همچنان بهعنوان یکی از مسائل مهم جامعهی ایران مطرح است، میتواند با تبیین یک تجربهی تاریخی، نکاتی کاربردی عرضه کند.
پرونده مقاله
تاریخنگاری اسماعیل رائین بر یک مبنای روششناختی استوارشده است و دارای مؤلفههای قابلتوجهی ست. ضعف رویکردهای علی- معلولی در تحلیل تحولات تاریخی، غلبهی رویکرد سیاسی و وجود نوعی خلأ در تاریخنگاری او نسبت به مسائل اجتماعی و فرهنگی، برجسته شدن نوعی گرایش به روابط بینالم چکیده کامل
تاریخنگاری اسماعیل رائین بر یک مبنای روششناختی استوارشده است و دارای مؤلفههای قابلتوجهی ست. ضعف رویکردهای علی- معلولی در تحلیل تحولات تاریخی، غلبهی رویکرد سیاسی و وجود نوعی خلأ در تاریخنگاری او نسبت به مسائل اجتماعی و فرهنگی، برجسته شدن نوعی گرایش به روابط بینالملل در تاریخنگاری او، نقش برجستهی اسناد و مدارک با تکیهبر نوعی رفتار معطوف به افشاسازی، غلبهی رویکرد توصیفی بر روشهای تحلیلی عمیق، به دست دادن روایتی از تاریخ معاصر بر مبنای مناسبات استعماری و برخی مؤلفههای دیگر را میتوان بهمثابهی اصول اصلی حاکم بر روششناسی در تاریخنگاری اسماعیل رائین برشمرد. علاوه بر این وجوه روششناختی، از منظر محتوایی نیز تاریخنگاری اسماعیل رائین نسبتی قابلتوجه با نقش انگلستان در تاریخ معاصر ایران پیدا میکند بهنحویکه میتوان آن را تاریخنگاری انگلیس محور نامید.در این پژوهش، دو مسئله در نسبت با تاریخنگاری اسماعیل رائین مورد واکاوی قرار خواهد گرفت. نخست مبانی روششناختی در تاریخنگاری او و دوم انگلیسمحوری و بازتاب و جایگاه آن در روایت اسماعیل رائین از تاریخ معاصر؛ بنابراین، تلاش می-شود تا با روش تحلیلی و سنجش محتوایی آثار اسماعیل رائین، این دو وجه از تاریخنگاری وی مورد تأمل قرار بگیرد.طبق یافتهها، رائین به روشی اسنادی و مبتنی بر دیدگاههای افشاگرایانه و البته توصیفی و نهچندان تحلیلی و مبتنی بر انگارههای علی- معلولی، روایت خود از تاریخ معاصر ایران را به دست میدهد و تاریخنگاری او یک تاریخنگاری سیاسی بدون توجه به بسترهای اجتماعی- فرهنگی بوده و در رابطه با منظرهای روششناختی علیرغم واقعگرایی در این زمینه، تاریخنگاری او بهجانب نوعی ناموزونی معطوف میشد.
پرونده مقاله
در این تحقیق چگونگی تاثیرگذاری اسطوره خورشید بر جانوران مرتبط با این اسطوره در دوره ایران باستان مورد بررسی قرار می گیرد. سوال اساسی که در این خصوص مطرح و مورد بررسی قرار گرفته این است که تاثیر گذاری اسطوره خورشید بر جانوران مرتبط با این اسطوره چگونه بوده و چه عواملی در چکیده کامل
در این تحقیق چگونگی تاثیرگذاری اسطوره خورشید بر جانوران مرتبط با این اسطوره در دوره ایران باستان مورد بررسی قرار می گیرد. سوال اساسی که در این خصوص مطرح و مورد بررسی قرار گرفته این است که تاثیر گذاری اسطوره خورشید بر جانوران مرتبط با این اسطوره چگونه بوده و چه عواملی در این امر دخیل بوده است ؟ این تحقیق تاریخی و روش گرد آوری مطالب کتابخانه ای بوده و شیوه ی تدوین و نگارش مقاله توصیفی - تحلیلی بوده است . نتایج تحقیق حاکی ست که اسطوره خورشید، نمادی از سلطنت بوده و جانوران مرتبط با این اسطوره نیز نشان دهنده همین امر بوده که قدرت و سلطنت و پیروزی روشنی بر تاریکی و نور و زندگی، بن مایه خورشیدی بودن جانوران را حکایت می کند که در کنار مذاهب مختلف ایران باستان در تعیین اثرگذاری اسطوره خورشید در قبال جانوران خورشیدی و سلطنتی نقش مهمی را ایفا می کند.
پرونده مقاله
شاهنامه بالاتر از یک شاهکارِ ادبی - اسطورهای، یادگار تأثیرگذار تاریخنگاری به ویژه تاریخ عصر ساسانی است که با رعایت امانتداری و وفاداری و پایبندی تاریخِ سلسله مورد نظر را با ذکر جزییاتِ رویدادهای آن به نظم کشیده است. روایت این اثر از اصلاحات نظامی خسروانوشیروان (۵۷۹ چکیده کامل
شاهنامه بالاتر از یک شاهکارِ ادبی - اسطورهای، یادگار تأثیرگذار تاریخنگاری به ویژه تاریخ عصر ساسانی است که با رعایت امانتداری و وفاداری و پایبندی تاریخِ سلسله مورد نظر را با ذکر جزییاتِ رویدادهای آن به نظم کشیده است. روایت این اثر از اصلاحات نظامی خسروانوشیروان (۵۷۹ - ۵۳۱ م) بسیار مهم است و منابع تاریخ نگارانه ی اسلامی نیز که از جایگاه مهمی به دلیل دسترسی به پارهای متون و سرچشمههای اصیل این دوره برخوردارند به آن پرداختهاند. بسیاری از دادههای آن متون درباره اصلاحات انوشیروان در شاهنامه وجود دارد و برخی دادهها را تنها فردوسی گزارش کرده است. هدف این مقاله، تحلیل اصلاحات نظامی انوشیروان و بررسی ارزش دادهها و جزییات تاریخی شاهنامه و سنجش تطبیقی آن با سایر منابع تاریخ نگارانه ی اسلامی و همچنین بیان وجه افتراق و اشتراک آنها با تکیه بر رویکرد فردوسی میباشد که با استفاده از روش کتابخانهای به صورت توصیفی – تحلیلی موضوع مورد نظر تحلیل و تبیین قرارگرفته است. نتایج این پژوهش میتواند مقام شاهنامه را در متون تاریخی برای ساسانی پژوهان شفافتر و معتبرتر سازد و برای سایر تحقیقات نیز در این زمینه مفید و ارزشمند واقع گردد و در مجامع علمی- پژوهشی، گروه تاریخ، ادبیات و... مورد استفاده مخاطبان قرار گیرد.
پرونده مقاله
ایرانیان در دوره هخامنشی با تصرف قلمروی امپراتوری بابل و لیدی و دسترسی به یکی از مناطق مهم اقتصادی دنیای قدیم یعنی بینالنهرین و کرانههای شرقی دریای مدیترانه و مصر، تجربه هزار ساله دریانوردی اقوام گوناگون در این نواحی را به ارث برده و در جهت تقویت این میراث گرانبها قد چکیده کامل
ایرانیان در دوره هخامنشی با تصرف قلمروی امپراتوری بابل و لیدی و دسترسی به یکی از مناطق مهم اقتصادی دنیای قدیم یعنی بینالنهرین و کرانههای شرقی دریای مدیترانه و مصر، تجربه هزار ساله دریانوردی اقوام گوناگون در این نواحی را به ارث برده و در جهت تقویت این میراث گرانبها قدمهای موثری برداشتند؛ عمده این اقدامات در جهت تسهیل امور بازرگانی دریایی و بهرهگیری از مسیرهای دریایی صورت پذیرفت. اعزام یک گروه اکتشاف دریایی به خلیج فارس و اقیانوس هند و دریای سرخ، اقدام به حفر کانال سوئز در سال 497ق.م. و اتصال خلیجفارس به دریای مدیترانه از طریق ایجاد یک آبراه بزرگ در مصر و ساخت بنادر و تشکیل ناوگان عظیم از کشتی های جنگی و حمایتی بخشی از اقدامات و برنامه گسترده بازرگانی و اقتصادی و نظامی هخامنشیان بویژه داریوش اول محسوب میشود و نشان می دهد که هخامنشیان بر اهمیت استراتژیک پهنه های آبی ونقش آفرینی نظامی و اقتصادی در این پهنه ها واقف بوده اند. بررسی جایگاه این حوزه ها از دیدگاه نظامی و اقتصادی و اثر آن بر سیاست های کوتاه مدت و بلندمدت دولت هخامنشی هدف اصلی این نوشتار بوده است.
پرونده مقاله
هخامنشیان از جمله کسانی بودند که رای سهولت در جابجایی اخبار و ارتباط با دیگر نواحی مختلف و آگاهی از گزارش ها از چاپارها استفاده می کردند. در واقع آنان را می توان مبتکر چاپارها نامید. چاپارها اخبار و گزارش ها و نامه ها را به مرکز و از مرکز به دورترین نقاط امپراتوری می رس چکیده کامل
هخامنشیان از جمله کسانی بودند که رای سهولت در جابجایی اخبار و ارتباط با دیگر نواحی مختلف و آگاهی از گزارش ها از چاپارها استفاده می کردند. در واقع آنان را می توان مبتکر چاپارها نامید. چاپارها اخبار و گزارش ها و نامه ها را به مرکز و از مرکز به دورترین نقاط امپراتوری می رساندند . البته این شیوه اطلاع رسانی، خاص مسئولان دولتی بود، برای اطلاع رسانی عمومی از روش های دیگری نیز استفاده می شد از جمله روزنامه سنگی، بدین صورت که این روزنامه را در کنار جاده قرار می دادند در حالی که اخبار مهم به سه زبان ایلامی، پارسی و بابلی در آن نقش بسته بود به آگاهی مسافرانی که از این جاده عبور می کردند، می رسید. پادشاهان هخامنشی توجه خاصی به تجارت دریایی از خلیج فارس نشان می دادند و همین امر موجب رشد و شکوفایی شهرها و آبادیهای ساحلی آن گردید. در این پژوهش سعی شدهاست تا با استفاده از اطلاعات دست اول و با بهرهگیری از روش توصیفیتحلیلی، شبکه راههای هخامنشی ترسیم شده و نحوه تعمیر و نگهداری آنها بیان شود، در پایان به این نتیجه رسیده ایم که هخامنشیان نخستین امپراتوری واقعی در دنیا بود که تنها یک فرمانده بر شمار زیادی از ملل مختلف حکومت می کرد. ساتراپ ها، چاپارخانه ها و حتی انتقال پیام با نور را بنیان نهادند، وسایل انتقال علایم روی قله کوه ها ساخته شده بود و به کمک آنها می شد به سرعت پیامی را از یک سر امپراتوری به آن سوی امپراتوری فرستاد.
پرونده مقاله
زمینه وهدف : دولت ساسانی با احیا و تقویت دین زرتشتی به آن جنبۀ رسمی ـ دولتی داد وروحانیان زرتشتی یک از نهادهای اساسی شاهنشاهی ساسانی شدند. روحانیان زرتشتی به عنوان نگهبان دین زرتشتی، همبستگی به سازمان های سیاسی و مقتدر کشور داشتند.پژوهش حاضر در صدد است تا به بررسی تاثیر چکیده کامل
زمینه وهدف : دولت ساسانی با احیا و تقویت دین زرتشتی به آن جنبۀ رسمی ـ دولتی داد وروحانیان زرتشتی یک از نهادهای اساسی شاهنشاهی ساسانی شدند. روحانیان زرتشتی به عنوان نگهبان دین زرتشتی، همبستگی به سازمان های سیاسی و مقتدر کشور داشتند.پژوهش حاضر در صدد است تا به بررسی تاثیرمغان بر نظام طبقاتی عصر ساسانیان بپردازد.مواد وروش:این مقاله باروش توصیفی وتحلیلی به تجزیه وتحلیل روند تاثیر گذاری روحانیون زرتشتی وروابط اجتماعی جامعه ایرانی عصر ساسانی می پردازد.یافته ها: با وجود نفوذ موبدان زرتشتی در امور حکومتی و درون جامعه، دور از ذهن نیست که این طبقه در همۀ امور در روزگار ساسانیان اختیارات وسیعی داشتند در عصر ساسانیان که دین زرتشت بر تمام نقاط ایران مستولی شد، مغان پیشوایان این دین بودند.نتیجه گیری: اندیشۀ مغان بر دین زرتشتی سایه افکند در واقع، اندیشۀ دینی زرتشتی تبدیل به اندیشۀ مغان شد. در این دوره حرکت ها و جنبش های اجتماعی رخ داد که نشانگر این است که مردم به دنبال شرایط بهتری بودند. به دنبال همین مناسبات عادلانه جامعۀ ایران شیفتۀ اندیشۀ برابری طلبانۀ پس از ورود اسلام به ایران شد. بعد از این دوره، رکودی بر پیکرۀ سیاست این سلسله حاکم شد، آن گونه که دیگر دین زرتشتی در موقعیتی نبود تا در مقابل هجوم همه جانبۀ مسلمانان پایداری کند
پرونده مقاله
در سدۀ چهارم میلادی یک تحول دینی بزرگ به وقوع پیوست و آن آزادی جوامع مسیحی در انجام فرایض دینی بهدنبال فرمان مشهور میلان ( 313میلادی) از سوی کنستانتین امپراتور روم بود. آزادی کیش مسیح و سپس نشر و ترویجآن به عنوان دین رسمی امپراتوری، معادلات سیاسی جهان آن روز را برهم زد چکیده کامل
در سدۀ چهارم میلادی یک تحول دینی بزرگ به وقوع پیوست و آن آزادی جوامع مسیحی در انجام فرایض دینی بهدنبال فرمان مشهور میلان ( 313میلادی) از سوی کنستانتین امپراتور روم بود. آزادی کیش مسیح و سپس نشر و ترویجآن به عنوان دین رسمی امپراتوری، معادلات سیاسی جهان آن روز را برهم زد. دولت ساسانی از جریان به وجود آمدهو تحولات ناشی از آن برکنار نماند. شهریاران ساسانی که با اعمال سیاست دیاسپورا (تبعید) بخش قابل ملاحظهای ازمسیحیان را در شهرهای ایران اسکان دادند، ناخواسته به گسترش مسیحیت در ایران کمک کردند. تعامل با اقلیتهایمذهبی خاصه مسیحیان از اهم موضوعات و مسائل فراروی شهریاران ساسانی بود. روند رو به رشد طبقه آنشهریگ(ناشهروندان،) ناهمگونی دینی با جامعه زرتشتی ایران و قدرت گیری روحانیون ساسانی اگر چه دورهای از تعقیب وآزارها را متوجه مسیحیان ساخت، لیکن محدود ساختن مناسبات مسیحیان با جامعه ساسانی و اکتفا نمودن به این مقدارضعیف از روابط، خطا خواهد بود. آنان دارای روابط فرهنگی و اجتماعی تأثیرگذاری نیز بودهاند که بیان آن هدف اینپژوهش است. این مقاله بر اساس روش پژوهش تاریخی و به شیوۀ توصیفی - تحلیلی بر آن است تا نقش عواملفرهنگی و اجتماعی را در روابط میان مسیحیان و شاهنشاهی ساسانی تبیین کند. دستاورد تحقیق نشان میدهد که جدایاز فاکتورهای سیاسی، عوامل فرهنگی و اجتماعی نیز در این مناسبات تأثیرگذار بودهاندواژگان کلیدی : مسیحیت – جوامع مسیحی – بیزانس – روم- ساسا
پرونده مقاله