زمینه و هدف: یکی از برجستهترین فرضیات حوزه اقتصاد محیطزیست، فرضیه پورتر است که توسط مایکل پورتر (1995) مطرح شد. این فرضیه بدین مسئله اشاره دارد که اگر کشوری مقررات محیطزیستی (ER) سختگیرانهای را نسبت به رقبایش به کار گیرد، در بلندمدت به صادرکننده فنّاوریهای نوین زی چکیده کامل
زمینه و هدف: یکی از برجستهترین فرضیات حوزه اقتصاد محیطزیست، فرضیه پورتر است که توسط مایکل پورتر (1995) مطرح شد. این فرضیه بدین مسئله اشاره دارد که اگر کشوری مقررات محیطزیستی (ER) سختگیرانهای را نسبت به رقبایش به کار گیرد، در بلندمدت به صادرکننده فنّاوریهای نوین زیستمحیطی بدل خواهد شد. با توجه به اهمیت این فرضیه برای سیاستگذاران و بنگاهها، مطالعات بسیاری برای اثبات یا رد این فرضیه انجامشده است. بر این اساس هدف پژوهش حاضر آزمون فرضیه پورتر (تأثیر پذیری رقابت پإیری و نوآوری بنگاه از سختگیری در مقررات زیست محیطی) است
روش بررسی: در این پژوهش با استفاده از روش رگرسیون انتقال ملایم پنلی برای دوره زمانی 2000- 2015 فرضیه پورتر برای 25 کشور عضو OECD آزمون شد.
یافتهها: نتیجه بهدستآمده بیانگر این بوده است که متغیر شاخص وزنی سختگیری سیاستهای زیستمحیطی در بخش خطی و غیرخطی مدل دارای اثرات مثبت و معنیداری برافزایش در تعداد فنّاوریهای منتخب حوزه محیطزیست بوده است. ضریب متغیر برآورد شده به این صورت بوده که شدت اثرگذاری این متغیر در بخش خطی برابر با 142/0 و در بخش غیرخطی برابر با 213/0 بوده است. همچنین سرعت گذار بین دو رژیم رشد شاخص وزنی سختگیری سیاستهای زیستمحیطی، با توجه به پارامتر گذار تخمین زدهشده معادل 17/3 است.
بحث و نتیجهگیری: تحلیل نتایج نشان میدهد زمانی که رشد شاخص وزنی سختگیری سیاستهای زیستمحیطی پایین باشد شدت اثرگذاری متغیرهای مستقل و کنترلی بر تعداد فنّاوریهای منتخب حوزه محیطزیست متفاوت خواهد شد. با توجه به تجربه کشورهای توسعهیافته، بهبود وضعیت نظام قانونی و حقوق مالکیت، افزایش کمکهای رسمی و دولتی برای توسعه در حوزه محیطزیست و افزایش بودجه دولتی تحقیق و توسعه در حوزه محیط زیست می تواند نقش مؤثری بر بهبود رقابتپذیری و افزایش در نوآوری بنگاه در کنار سخت گیری در قوانین زیست محیطی ایفا کند.
پرونده مقاله