تأثیرپذیری غیرخطی رقابتپذیری و نوآوری بنگاه از سختگیری در مقررات زیستمحیطی؛ آزمون فرضیه پورتر
محورهای موضوعی : اقتصاد محیط زیست
امیدعلی عادلی
1
(دانشیار، دانشکده علوم اقتصادی و اداری، دانشگاه قم، قم، ایران. *(مسوول مکاتبات))
یزدان گودرزی فراهانی
2
(استادیار، دانشکده علوم اقتصادی و اداری، دانشگاه قم، قم، ایران.)
علی اکبر ابراهیمی نژاد رفسنجانی
3
(دانشجوی دکتری اقتصاد اسلامی، دانشکده علوم اقتصادی و اداری، دانشگاه قم، قم، ایران.)
کلید واژه: رقابتپذیری, فرضیه پورتر, مقررات زیستمحیطی, نوآوری, اقتصاد دانشبنیان, اقتصاد محیطزیست,
چکیده مقاله :
زمینه و هدف: یکی از برجستهترین فرضیات حوزه اقتصاد محیطزیست، فرضیه پورتر است که توسط مایکل پورتر (1995) مطرح شد. این فرضیه بدین مسئله اشاره دارد که اگر کشوری مقررات محیطزیستی (ER) سختگیرانهای را نسبت به رقبایش به کار گیرد، در بلندمدت به صادرکننده فنّاوریهای نوین زیستمحیطی بدل خواهد شد. با توجه به اهمیت این فرضیه برای سیاستگذاران و بنگاهها، مطالعات بسیاری برای اثبات یا رد این فرضیه انجامشده است. بر این اساس هدف پژوهش حاضر آزمون فرضیه پورتر (تأثیر پذیری رقابت پإیری و نوآوری بنگاه از سختگیری در مقررات زیست محیطی) است روش بررسی: در این پژوهش با استفاده از روش رگرسیون انتقال ملایم پنلی برای دوره زمانی 2000- 2015 فرضیه پورتر برای 25 کشور عضو OECD آزمون شد. یافتهها: نتیجه بهدستآمده بیانگر این بوده است که متغیر شاخص وزنی سختگیری سیاستهای زیستمحیطی در بخش خطی و غیرخطی مدل دارای اثرات مثبت و معنیداری برافزایش در تعداد فنّاوریهای منتخب حوزه محیطزیست بوده است. ضریب متغیر برآورد شده به این صورت بوده که شدت اثرگذاری این متغیر در بخش خطی برابر با 142/0 و در بخش غیرخطی برابر با 213/0 بوده است. همچنین سرعت گذار بین دو رژیم رشد شاخص وزنی سختگیری سیاستهای زیستمحیطی، با توجه به پارامتر گذار تخمین زدهشده معادل 17/3 است. بحث و نتیجهگیری: تحلیل نتایج نشان میدهد زمانی که رشد شاخص وزنی سختگیری سیاستهای زیستمحیطی پایین باشد شدت اثرگذاری متغیرهای مستقل و کنترلی بر تعداد فنّاوریهای منتخب حوزه محیطزیست متفاوت خواهد شد. با توجه به تجربه کشورهای توسعهیافته، بهبود وضعیت نظام قانونی و حقوق مالکیت، افزایش کمکهای رسمی و دولتی برای توسعه در حوزه محیطزیست و افزایش بودجه دولتی تحقیق و توسعه در حوزه محیط زیست می تواند نقش مؤثری بر بهبود رقابتپذیری و افزایش در نوآوری بنگاه در کنار سخت گیری در قوانین زیست محیطی ایفا کند.
Background and Objective: One of the most prominent hypothesis in environmental economics is the Porter hypothesis. The Porter hypothesis argues that more stringent environmental policies can actually have a net positive effect on the competitiveness of regulated firms because such policies promote cost-cutting efficiency improvements, which in turn reduce or completely offset regulatory costs, and foster innovation in new technologies that may help firms achieve international technological leadership and expand market share. Given the importance of this hypothesis to policymakers and firms, many studies have been conducted to prove or disprove this hypothesis. Material and Methodology: in this study, we used panel smooth transition regression for 25 OECD members during 2000-2015. Findings: the results indicated that the weighted indicator of environmental policy stringency in linear and nonlinear part of the model had positive and significant effects on increasing the number of selected environmental technologies. The coefficient of variation was estimated to be 0.142 in the linear part and 0.213 in the nonlinear part. The speed of transition between the two regimes of weighted growth index of environmental policies, according to the estimated transition parameter, is 3.17. Discussion and Conclusion: Analysis of results shows that when the weight index growth of environmental policies is low, the severity of the impact of independent and control variables on the number of selected environmental technologies will vary. Given the experience of developed countries, improving the state of the legal system and property rights, increasing official and state aid for environmental development, and increasing state funding for environmental research and development can play an effective role in improving competitiveness and enhancing enterprise innovation.
_||_