چکیده
رئالیسم جادویی اگرچه سبکی نو در داستاننویسی محسوب میشود، امّا در ایران سابقهای هزار ساله دارد و در آثار ادبی ما ریشه دوانده است. بدون تردید گنجینة وسیع اساطیر که در دنیای منطق گریز شاهنامه انعکاس یافته، میتواند سهم بزرگی در اثبات این موضوع باشد. فردوسی واقع چکیده کامل
چکیده
رئالیسم جادویی اگرچه سبکی نو در داستاننویسی محسوب میشود، امّا در ایران سابقهای هزار ساله دارد و در آثار ادبی ما ریشه دوانده است. بدون تردید گنجینة وسیع اساطیر که در دنیای منطق گریز شاهنامه انعکاس یافته، میتواند سهم بزرگی در اثبات این موضوع باشد. فردوسی واقعگرایی است که با بهرهمندی از بن مایههای رئالیسم جادویی داستانهایی چون هفتخان را خلق کرده است، او واقعیّت روزگارش را در بستر حوادثی فرامنطقی طرح میکند تا دریچهای از معرفت را به سوی خوانندگان خود بگشاید. این پژوهش بر آن است که به روش توصیفی - تحلیلی به بررسی بنمایههای رئالیسم جادویی بپردازد، با رسیدن به این هدف که جادو طیف گستردهای از اساطیر و باورهای باستانی را در داستان هفت خان انعکاس میدهد. در عین حال از واقعیّتی به نام شورش در برابر آزمونهای دشوار زندگی سخن میگوید. پس تلاش میشود با واکاوی بنمایههای رئالیسم جادویی در هفتخان به ارتباط این پیوند همّت گمارد. برآیند پژوهش، گواه آن است که هفت خان رستم با هفت آیین مهر گره خورده و با بهرهگیری از عنصر خیال، این اثر حماسی خیالانگیز مینماید و همین ویژگی بر رئالیسم جادویی تأکید میکند. سراسر هفت خان بازتاب اندیشههای یونگ است. نکتة آخر این که روند داستان بر خرد سیاسی ایران باستان که در آن پادشاه رکن اساسی است، پافشاری میکند.
پرونده مقاله
چکیده
پژوهشگران آموزشی بر این باور هستند که شالودۀ فکری، ملی، فرهنگی ، مذهبی و ادبی هر نسلی در دورۀ کودکی و نوجوانی شکل میگیرد و بخش مهمّی از آن بر عهدۀ نظام آموزشی هر کشوری است. کتابهای درسی یکی از مهمّترین ابزارهای این شکلگیری به شمار میرود و از این میان کتابه چکیده کامل
چکیده
پژوهشگران آموزشی بر این باور هستند که شالودۀ فکری، ملی، فرهنگی ، مذهبی و ادبی هر نسلی در دورۀ کودکی و نوجوانی شکل میگیرد و بخش مهمّی از آن بر عهدۀ نظام آموزشی هر کشوری است. کتابهای درسی یکی از مهمّترین ابزارهای این شکلگیری به شمار میرود و از این میان کتابهای فارسی به سبب توجّه به ادبیّات داستانی، محملی برای روایت اندیشهها و تخیّلات انسانی است. در این پژوهش عناصر داستانی در داستانهای معاصر کتابهای فارسی پایههای دهم، یازدهم و دوازدهم با روش تحلیل محتوا بررسی شده است. چنین به نظر میرسد که مؤلّفان به رمانها و داستانهای بلند بیشتر گرایش دارند. غالب عناصر داستانی به شیوهای تکراری مورد استفاده قرار گرفته است. تلخیص داستانهای کوتاه در مقایسه با رمانها و داستانهای بلند با آسیب کمترِ عناصر داستانی و محتوایی همراه بوده است. در داستانهای کتابهای درسی تنوّع موضوعی وجود ندارد. از اینرو تنوّع داستانی نیز به چشم نمیخورد.
پرونده مقاله