نظریّة فلسفه برای کودکان لیپمن با نام اختصاری فبک (p4c) یک الگوی آموزش تفکّر انتقادی در تعلیم و تربیت کودکان است که اهدافش توجه به تفکّر انتقادی است و در آن تأکید شده است کودکان در محیط مدرسه و هرگونه کلاس آموزشی به اندیشیدن بپردازند. داستان های بازنویسی شده از متون کهن چکیده کامل
نظریّة فلسفه برای کودکان لیپمن با نام اختصاری فبک (p4c) یک الگوی آموزش تفکّر انتقادی در تعلیم و تربیت کودکان است که اهدافش توجه به تفکّر انتقادی است و در آن تأکید شده است کودکان در محیط مدرسه و هرگونه کلاس آموزشی به اندیشیدن بپردازند. داستان های بازنویسی شده از متون کهن، یک شیوه آموزشی برای مخاطب کودک و نوجوان می تواند باشد که اهداف لیپمن در آن اجرا شود. بسیاری از حکایت های مثنوی برای کودکان و نوجوانان بازنویسی و بازآفرینی شده است که به واسطه اهداف تعلیمی مولوی در جهت آموزش و پرورش کودک و رشد تفکّر انتقادی، نقش بسزایی دارد. در اصل حکایت ها بن مایه فلسفی وجود دارد، عنصر استدلال، گفتگو، چالش برانگیزی، پرسشگری در آنها در حد مطلوب است و می توانند برای برنامۀ فبک منابع قابل استفاده ای باشند، مقایسه بازنویسی ها با اصل حکایت و هدف مولوی نشان می دهد در مواردی به دلیل عدم درک محتوایی، عدم توجّه به زبان مناسب مخاطب، تغییر محتوا و عدم توجه به پیام مولوی، صرفاً جنبة سرگرمی یافته و از اهداف آموزشی دور شده اند، بنابراین تفکّر انتقادی برای کودک ایجاد نکرده است. لذا پیشنهاد می شود، با خوانش دوباره همراه با مربی، با یک اجتماع پژوهشی متون بازنویسی در جهت آموزش فلسفه برای کودکان بازسازی شوند. در این نوشتار 12 کتاب که از حکایت های مولوی که برای گروه سنی د در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بازنویسی شده است با توجّه به مؤلّفه های فبک بررسی گردیده است به موازات آن ساختار زبانی، محتوایی بازنویسی ها تحلیل شده است.
پرونده مقاله
اثر ادبی متعهّد و جاودانه، هنری است که در خدمت دفاع از آرمانها و ارزشهای دینی- انسانی قرار گیرد. بیداری اسلامی از ابعاد مهم ادبیّات جنگ و پایداری است و ایستادگی در برابر بیدادگریها و نظامهای ظالم در تاریخ همۀ ملّتها و جوامع دیده میشود. هنگامی که یک ملّت به مبار چکیده کامل
اثر ادبی متعهّد و جاودانه، هنری است که در خدمت دفاع از آرمانها و ارزشهای دینی- انسانی قرار گیرد. بیداری اسلامی از ابعاد مهم ادبیّات جنگ و پایداری است و ایستادگی در برابر بیدادگریها و نظامهای ظالم در تاریخ همۀ ملّتها و جوامع دیده میشود. هنگامی که یک ملّت به مبارزه با عوامل استبداد داخلی یا تجاوز بیگانگان برمیخیزد از سرودهها و نوشتههایی بهره میگیرد که موضوع اصلی آن دعوت به مبارزه و پایداری در برابر بیدادگران است و این آثار در حوزۀ ادبیّات مقاومت گنجانده میشود. این جستار با استفاده از رمان «ادرَکَهَا النّسیان» نوشتۀ سناء الشعلان و رمان «ارمیا»، اثر رضا امیرخانی، در تلاش است مؤلّفه های مقاومت را در آثار هریک از نویسندگان فوقالذّکر مورد بررسی قرار دهد. این پژوهش با استفاده از روش توصیفی– تحلیلی در ابتدا به توضیحاتی در مورد دو رمان می پردازد و سپس مؤلّفه های مقاومت را در دو اثر تبیین و تحلیل میکند. نتیجه تحقیق نشان میدهد موضوع رمان «أدرَکَهَا النّسیان»، به مباحثی مانند آوارگی، فقر، ذلّت، ناامیدی، ظلمستیزی و شهادت طلبی اشاره دارد. امّا رمان «ارمیا»، که یک رمان در زمینة دفاع مقدّس است، به موضوعات شهادت طلبی، دفاع از مقدّسات، یاری جستن از امامان، ایثارگری، تفاوت نسل پیش از جنگ و بعد از آن می پردازد؛ همچنین تفاوت هایی در سطح این دو رمان مشاهده می گردد که مربوط به نوع بیان نویسنده و مؤلّفه های موجود است.
پرونده مقاله
غزل، در قرن نهم هجری به مرزهای تقلید نزدیک میشود. شاعران این دوره از هر گونه نوآوری و ابتکار فاصله گرفته اند و درصدند تا از سیاق شاعران نامی قرن هفتم و هشتم تقلید کنند. غزل جامی محصول این دوره از سیر غزل فارسی است. او در غزلیّاتش از معشوقی سخن می گوید که هم ویژگیها چکیده کامل
غزل، در قرن نهم هجری به مرزهای تقلید نزدیک میشود. شاعران این دوره از هر گونه نوآوری و ابتکار فاصله گرفته اند و درصدند تا از سیاق شاعران نامی قرن هفتم و هشتم تقلید کنند. غزل جامی محصول این دوره از سیر غزل فارسی است. او در غزلیّاتش از معشوقی سخن می گوید که هم ویژگیهای ظاهری و هم خصوصیّات باطنی او، دل از عاشق ربوده است. این پژوهش به شیوة تحلیلی-توصیفی، با استخراج ابیاتی از دیوان جامی - که دربرگیرندة ویژگی های معشوق در غزل اوست- به بررسی سیمای معشوق در دو طیف ظاهری و باطنی میپردازد. دستاورد پژوهش ناظر بر این نکته است که شاخص زیباییهای چهرة معشوق نسبت به دیگر ویژگیهای ظاهری او از بسامد بالایی برخوردار است. امّا در یک نگاه کلّی، در غزل جامی، معشوق هم از لحاظ صوری و هم از دیدگاه باطنی، مقبول و پسندیده است. خصایل اخلاقی مقبول در رفتار او موج میزند و دلیل دل سپردن عاشق به او، در عین جفاکاری و نامهربانی، برخورداری او از این ویژگی های مقبول اخلاقی است. خصوصیّاتی از قبیل آگاهی و دانایی، مهربانی و دل نازکی، فصاحت کلام، ادب آموزی و پاکی، و در یک کلمه خوبی معشوق، در کنار زیباییهای ظاهری همانند زلف سیاه و بلند معشوق، تن نازک و چشم سیاه، و روی سپید و رخشان، جلوهای به معشوق غزل جامی داده که مخاطب با مطالعة غزلهایش، تصویر او را در ذهن جاودانه میکند.
پرونده مقاله
کتاب تذکرةالاولیاء، اثر عطّار نیشابوری، سرگذشت نود و هفت تن از اولیّاء و مشایخ تصوّف، به عنوان شاهکار ادب عرفانی، در اواخر قرن ششم و اوایل قرن هفتم تألیف شده است. هدف این پژوهش، بررسی سبکشناسی این اثر تعلیمی در توصیف و تفسیر مباحث عرفانی، اخلاقی و اجتماعی است که برای چکیده کامل
کتاب تذکرةالاولیاء، اثر عطّار نیشابوری، سرگذشت نود و هفت تن از اولیّاء و مشایخ تصوّف، به عنوان شاهکار ادب عرفانی، در اواخر قرن ششم و اوایل قرن هفتم تألیف شده است. هدف این پژوهش، بررسی سبکشناسی این اثر تعلیمی در توصیف و تفسیر مباحث عرفانی، اخلاقی و اجتماعی است که برای شناخت ویژگیهای برجستة کتاب، جنبههای زبانی، ادبی و فکری آنها مورد بررسی و تحلیل قرارگرفتهاند. روش تحقیق در این مقاله به صورت توصیفی و تحلیلی است. یافتهها و نتیجهگیری: میتوان چنین بیان کرد که، عطّار هم در شیوه آموزش مفاهیم تربیتی و هم در سبک بیان، دارای ویژگیهای خاصّی است. عطّار در بخش اوّل و در قسمت ذکر و معرّقی عارفان با استفاده از ترکیبهای وصفی، تصویرسازیهای هنری ایجاد کرده و با به کار بردن کلمات عربی در اوزان مختلف، واجآرایی، کلمات همآوا و هموزن بهاصطلاح سجع، نثر مقدّمه را مسجّع، موزون و متمایل به فنی ساخته است. در بخش دوّم، بعد از ذکر و توصیف صفات عارف، نقلقولهای مستقیم و غیرمستقیم از دیگران به شناساندن احوال و تفسیر اقوال آن عارف پرداخته است و سؤالاتی در موضوعات مختلف، از جمله عرفانی، اخلاقی و اجتماعی مطرح کرده است. در بخش سوّم، جواب سؤالات، با تمثیلات، تلمیحات و حکایات بهطور مفصّل بیانشده است. تنوّع در سطح زبانی بیشتر دیده میشود، مثل کوتاهی جملهها و انواع حذفها و جملههای شرطی...، در سطح ادبی هم از آرایههای ساده مثل تشبیه حسّی به حسّی، مراعات نظیر و... زیاد فراتر نمیرود. در سطح فکری، به بیان مسائل دینی و توصیف احوال عارفان و تحلیل مفاهیم عرفانی، اخلاقی و اجتماعی عرفا ازجمله: معرفت، یقین، سخاوت و خدمت به خلق و... میپردازد.
پرونده مقاله
مدرنیسم تحوّلی است که از حدود قرن نوزدهم در جهان آغاز شده و در تمام عرصههای اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و هنری انسانها و حتّی در ادبیّات تأثیرگذار بوده است. مدرنیسم با ایجاد تزلزل در باورهای مستحکم انسان، نسبی بودن واقعیّت، پوچانگاری، تغییر در اصول اخلاقی و اصالت دادن ب چکیده کامل
مدرنیسم تحوّلی است که از حدود قرن نوزدهم در جهان آغاز شده و در تمام عرصههای اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و هنری انسانها و حتّی در ادبیّات تأثیرگذار بوده است. مدرنیسم با ایجاد تزلزل در باورهای مستحکم انسان، نسبی بودن واقعیّت، پوچانگاری، تغییر در اصول اخلاقی و اصالت دادن به فرد، در مبانی فکری ادبیّات و به دنبال آن در اصول داستاننویسی هم تغییراتی ایجاد کرد. در این مقاله که به روش کتابخانهای نگاشته شده است، دو مجموعه داستان چهرهنگاری دنیا اثر فرشته ساری و سمت تاریک کلمات اثر حسین سناپور، به روش توصیفی- تحلیلی از منظر مدرنیسم نقد و بررسی شده است. پرسش و هدف اصلی تحقیق مشخّص کردن مهمّترین مؤلّفههای مدرنیسم در دو مجموعه داستان ذکر شده است. نتایج تحقیق نشان میدهد که این دو نویسنده، یک شگرد یا مؤلّفه را اساس کار خود قرار دادهاند یا با تزریق انبوهی از شگردهای مدرنیستی، به جای اینکه در پی داستاننویسی باشند، به دنبال داستانسازی هستند و در نگارش مدرن و استفاده از مؤلّفههایی مانند فردگرایی، تنهایی، از حدّ تقلید فراتر نرفتهاند؛ با بهرهگیری از مبنا قرار دادن چندین شگرد مدرنیستی چون تغییر زاویۀ دید، بهم ریختگی جریان طولی زمان، روایت رویدادهای درونی ذهن، ابهام و تعلیق، عدم قطعیّت، فرجام مبهم و پایان باز، اثری مدرن خلق کردهاند.
پرونده مقاله
فلک نازنامه، منظومهای روایی است از تسکین شیرازی که عنصر سفر قهرمان و طی مراحل آن از عناصر مرکزی پیرنگ داستانی این منظومه است. هدف در پژوهش حاضر بررسی میزان تطابق ساختار منظومه فلک نازنامه با الگوی سفر قهرمان جوزف کمبل است. بر این اساس با روش توصیفی و تحلیلی ساختار رو چکیده کامل
فلک نازنامه، منظومهای روایی است از تسکین شیرازی که عنصر سفر قهرمان و طی مراحل آن از عناصر مرکزی پیرنگ داستانی این منظومه است. هدف در پژوهش حاضر بررسی میزان تطابق ساختار منظومه فلک نازنامه با الگوی سفر قهرمان جوزف کمبل است. بر این اساس با روش توصیفی و تحلیلی ساختار روایی منظومه فلک نازنامه بررسی شد. نتایج اوّلیه حاکی از آن است که در این حماسۀ عاشقانه و عارفانه هر سه مرحلة نظریة کمبل؛ یعنی جدایی، تشرف و بازگشت با اغلب زیر مجموعه هایش دیده می شود؛ به این ترتیب که در داستان فلک نازنامه، دعوت به آغاز سفر با ندای درونی عشق در قهرمان شکل میگیرد. در مرحلة جدایی نخستین حرکت قهرمان اصلی داستان، رفتن به جانب معشوقه اش آفتاب است. او در این سفر با پیری جهان دیده آشنا میشود و از طریق او به راه حل مشکلات مسیرش رهنمون میشود. فلک ناز پس از طی مرحلة جدایی در مرحلة تشرف وارد جادة آزمون ها می شود و در تمام آزمون ها پیروز از معرکه بیرون میآید و ضمن توفیق در مأموریت خود و کسب مواهب مادّی و رسیدن به کلیّة اهداف سفر قهرمانی خویش، از نوعی خودشناسی و کمال معنوی نیز برخوردار می شود و در انتهای مرحلة بازگشت به مقام زندگی آزاد در نظریة کمبل نایل میآید.
پرونده مقاله
نقد روانکاوانه، به عنوان حاصل تلاقی روانکاوی با آثار و نظریّههای هنری، بر مبنای مفاهیم و روشهایی که مهمّترین نظریّهپردازان روانکاوی، زیگموند فروید و ژاک لاکان، بنیاد نهادهاند، سعی در خوانشی متفاوت از آثار هنری دارد. متن ادبی، لذّت خود را به مخاطبان منتقل نمیکند، ب چکیده کامل
نقد روانکاوانه، به عنوان حاصل تلاقی روانکاوی با آثار و نظریّههای هنری، بر مبنای مفاهیم و روشهایی که مهمّترین نظریّهپردازان روانکاوی، زیگموند فروید و ژاک لاکان، بنیاد نهادهاند، سعی در خوانشی متفاوت از آثار هنری دارد. متن ادبی، لذّت خود را به مخاطبان منتقل نمیکند، بلکه اجازه میدهد افراد به منابع لذّت در ناخودآگاه خود دست یابند. نقد روانکاوانه متن را به قصد یافتن ساختارهایی که موجب خلق چنین لذّتی می شود؛ تجزیه و تحلیل میکند. این رویکرد، با تأکید بر نقش تعیین کنندة زبان بر حیات ناخودآگاهانه انسانها، میکوشد تا با اِعمال مفاهیم و روشهای خود بر متون ادبی، آنها را با رویکردی نقّادانه قرائت کند. در این بررسی، ابتدا به تبیین نظریّه لاکان پرداختهایم که در تجزیه و تحلیل متون ادبی مورد استفاده قرار میگیرد. در پایان، به کمک مفاهیم نقد روانکاوانه لاکان، داستان طوطی و بازرگان را مورد ارزیابی قرار دادهایم. در این داستان، یکی از قهرمانان اصلی آن، یعنی بازرگان، بعد از مواجهه با مرگ تصنّعی طوطی خود و از دست دادن آن، به عنوان بزرگترین تعلّق ذهنی خود، در مسیر رسیدن به حیث واقع قرار میگیرد و همین موقعیّت او را برای ورود به عالم تجارب عرفانی مهیّا میکند. بازرگان، ضمن از سر گذراندن تجربه عرفانی دچار استحالة شخصیتی (تولّد مجدد) و استعلای شخصیّتی میشود. بازرگان در این داستان بخشی از وجود مولاناست که با دیدار شمس متحوّل می شود. به همین دلیل در بخشی از داستان مولانا به عنوان راوی روایت با بازرگان به نفس واحدی تبدیل می شوند.
پرونده مقاله
صائنالدّین ابن ترکه ادیب، عارف و حکیم قرن 8 و 9 (ه‍.ق) در نسخۀ خطّی خود به نام اسرارالصّلوه نکات لطیف و جذّابی را در مورد راز ستایش و نیایش با معبود بیان کرده است. وی جلوههای زیبای تمامی ابعاد مختلف رازآلود نیایش را به طور گسترده و بر خلاف رویّۀ گذشتگان به زبان فا چکیده کامل
صائنالدّین ابن ترکه ادیب، عارف و حکیم قرن 8 و 9 (ه‍.ق) در نسخۀ خطّی خود به نام اسرارالصّلوه نکات لطیف و جذّابی را در مورد راز ستایش و نیایش با معبود بیان کرده است. وی جلوههای زیبای تمامی ابعاد مختلف رازآلود نیایش را به طور گسترده و بر خلاف رویّۀ گذشتگان به زبان فارسی نگاشته است. بدینمنظور در بین نسخههای متعدّد این رساله، صحیحترین آنها گزینش شده و در دیگر آثار ادیبان و حکیمان اعمّ از فارسی و عربی این موضوع دنبال و بررسی شده و در این مقال به بخشهایی از این رساله به اختصار اشاره میشود ولی از طرح مباحث رازآلود و پیچیده در مورد علم حروف و دیگر اصطلاحات پیچیدۀ عرفانی صرف نظر شده است. به نمونههایی از نگاه بزرگان ادب و حکمت در سیر تاریخی آثار آنان اشارتی رفته که البتّه قطرهای از دریای ژرف، زیبا و عاشقانه در این زمینه است. از آنجا که رسالۀ ایشان، یکی از ذخایر ارزشمند متون فارسی به شمار میرود؛ نگارنده معرّفی آن را به فرهیختگان وعلاقهمندان در این عرصه ضروری دانسته و بر این باور است که امثال این متنهای فاخر در ادبیّات کهن این سرزمین پاسخ دقیق و عمیقی به نیاز نسل جدید برای بر قراری انس و الفت با خویشتن خویش خواهد بود. بنابراین تلاش و جدیت پژوهشگران را میطلبد که لطایف رازهای نیایش را از امثال این متن ها استخراج کرده تا انسان گم گشتۀ عصر جدید در سرگردانی انفجار اطّلاعات، هویّت خویش را در درک ضروریترین نیازهای فطری خویش یابد و رابطۀ معنوی و باطنی فراموش شدۀ خود را با معبودش استحکام و لذّت و آرامش حقیقی را تجربه نماید.
پرونده مقاله
شعر عاشقانۀ معاصر، حوزۀ شکل گیری گونه هایی از گفتمان تغزّلی با ژرف ساختِ غنایی نوین است. این گفتمان ها توانسته اند جلوه ها و ابعادی از نگرش، اندیشه و عواطف صاحبانِ ذهنیّت غنایی را در دوران ما آشکار سازند. نادر نادرپور یکی از شاعرانِ تغزّلی سرای معاصر است که جایگا چکیده کامل
شعر عاشقانۀ معاصر، حوزۀ شکل گیری گونه هایی از گفتمان تغزّلی با ژرف ساختِ غنایی نوین است. این گفتمان ها توانسته اند جلوه ها و ابعادی از نگرش، اندیشه و عواطف صاحبانِ ذهنیّت غنایی را در دوران ما آشکار سازند. نادر نادرپور یکی از شاعرانِ تغزّلی سرای معاصر است که جایگاهی ویژه در شعر عاشقانۀ امروز دارد و بدین واسطه در تکوین گونه ای گفتمان با ماهیّت تغزّلی توفیق یافته است. گفتمانِ او در بردارندۀ مؤلّفههای انحصاری است که موقعیّت او را در مقامِ شاعری صاحب سبک در عرصۀ شعر عاشقانه تثبیت می کند. در این گفتار، تلاش شده ماهیّت گفتمانِ نادرپور، تشریح و شاخصه ها و مختصّاتِ پیدا و پنهان آن تبیین شود. در این راستا، ابعاد مختلف ذهنیّت غنایی و جهانِ تغزّل نادرپور که بر انگاره ای از معشوق و مناسبات عاشقانه استوار است، مورد تحلیل قرار گیرد؛ همچنین عناصر محتوایی و ساختاری که در تکوین فضای غنایی ویژۀ نادرپور، نقش ایفا کرده و زمینۀ شکل گیری یک گفتمان مسلّط را در شعر او فراهم نموده، تأکید شده است.
پرونده مقاله
از جمله شاعران قرن یازدهم هجری شمسی، شاعر گمنامی است به نام سایری / حایری (؟!). نگارنده در این تحقیق برآن است تا با استفاده از روش اسنادی- توصیفی و مبتنی بر مطالعات کتابخانهای برای نخستین بار به معرّفی شاعر و نسخه دیوان او، مشخص کردن نام اصلی صاحب اثر و تحلیل و بررسی ع چکیده کامل
از جمله شاعران قرن یازدهم هجری شمسی، شاعر گمنامی است به نام سایری / حایری (؟!). نگارنده در این تحقیق برآن است تا با استفاده از روش اسنادی- توصیفی و مبتنی بر مطالعات کتابخانهای برای نخستین بار به معرّفی شاعر و نسخه دیوان او، مشخص کردن نام اصلی صاحب اثر و تحلیل و بررسی عناصر و مؤلّفههایی که مشخّصکنندۀ سبک شخصی شاعر است؛ بپردازد. نتایج بررسیهای بهعملآمده حاکی از آن است که صاحب اصلی دیوان، سایری است نه حایری؛ که در تذکرهها به نامهای سائر، سایری، سایرای مشهدی معروف است و در دورۀ سلطان سلیمان صفوی از مشهد به اصفهان میآید. دیوان سایری حدود 424 غزل، 124رباعی، یک قصیده، یک قطعه و دو تک بیت ترکی است که در کل شامل 3201بیت فارسی بعلاوۀ دو بیت ترکی است. انواع صور خیال، مضمونهای بکر، ترکیبسازیهای جدید و لغات عامیانه در دیوان او مشهود است. سبک شعری او تکرار چشمی واژههاست. با شگردهای آگاهانه ای که در به کار بردن واژههای تکراری داشته باعث افزایش موسیقی، ضربآهنگ، پیوستگی و انسجام متنش شده است و سبک شعری خاصی را اینگونه برای خود ایجاد کرد؛ واژههای تکراری در شعرش گاهی نشانههای آشکار و پنهانی همراه خود دارند که به صورت آوایی و معنایی ساختار متن را میسازند و بر حس و موضوع موردنظر شاعر تأکید می کند. واژههای تکراری را در بیت پایانی غزل آورده سپس غزل بعدی را با تکرار همان واژه یا واژهها شروع کرده است و به این شیوه، اشعار او زنجیروار به هم متّصلاند و رابطۀجدانشدنی میان لفظ و معنی را به وضوح نمایش میدهد، تنها نسخۀ دیوان مزبور در کتابخانۀ سلطنتی برلین به شمارۀ 3046 موجود است که نسخۀ اساس و مبنای کار در این پژوهش است.
پرونده مقاله