-
دسترسی آزاد مقاله
1 - ارزیابی اثرات برخی کودهای زیستی بر جذب عناصر غذایی و عملکرد اسانس در گیاه زرین گیاه (Dracocephalum kotschyi Boiss) در رژیم های رطوبتی خاک
رامین چم سید علی ابطحی مجتبی جعفری نیا جعفر یثربیزرین گیاه (Dracocephalum kotschyi) از مهم ترین گیاهان دارویی خانواده نعناعیان (Lamiaceae) است که به علت شرایط نامساعد محیطی در حال انقراض است. بنابراین، به منظور بررسی اثرات دو عامل تنش کم آبیاری در سه سطح (آبیاری تا تکمیل ٦٠،٨٠ و ٤٠ درصد ظرفیت مزرعه ای) و کود زیستی در چکیده کاملزرین گیاه (Dracocephalum kotschyi) از مهم ترین گیاهان دارویی خانواده نعناعیان (Lamiaceae) است که به علت شرایط نامساعد محیطی در حال انقراض است. بنابراین، به منظور بررسی اثرات دو عامل تنش کم آبیاری در سه سطح (آبیاری تا تکمیل ٦٠،٨٠ و ٤٠ درصد ظرفیت مزرعه ای) و کود زیستی در چهار سطح (نیتروکسین، سوپر نیتروپلاس، بیوفسفر و عدم مصرف کود زیستی) تحقیقی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی در ٣ تکرار (هر تکرار شامل ۲٠ گلدان حاوی یک نشاﺀ) در گلخانه به صورت آزمایش گلدانی حاوی محیط کشت کوکوپیت و پرلیت به نسبت 1:1 به اجرا درآمد. بیشترین مقدار جذب نیتروژن ریشه (٠۲/۲ میلی گرم بر کبلوگرم) و نیتروژن برگ (۵۷/۵ میلی گرم بر کیلوگرم) در تیمار آبیاری معمول (تیمار آبیاری تا تکمیل ۸٠ درصد ظرفیت مزرعه ای) و مصرف کود زیستی سوپر نیتروپلاس مشاهده گردید. درصد اسانس تحت تنش ملایم در مقایسه با شاهد ۷۷/۵۳ درصد افزایش نشان داد، در حالی که با تشدید تنش خشکی درصد اسانس ۹۴/۴۹ درصد در مقایسه با شاهد کاهش داشت. نتایج این تحقیق حاکی از این بود که بیشترین اثر افزایشی بر درصد تولید (٢٨/۱ درصد) و عملکرد اسانس (٣٢/٠ گرم بر گیاه) زرین گیاه مربوط به تلقیح با کود زیستی سوپر نیتروپلاس و تنش خشکی ملایم بود در حالی که کشت گیاهان زرین گیاه تحت شرایط آبیاری معمول و عدم مصرف کود زیستی منجر به کمترین تولید و عملکرد اسانس در زرین گیاه گردید. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
2 - برخی از روشهای افزایش کارآیی گیاهپالایی فلزات سنگین
محمدرضا نادری عبدالرزاق دانششهرکی رضوان نادریشکی نیست که در نتیجهی افزایش روزافزون جمعیت کرهی زمین بایستی در آینده شاهد بغرنجتر شدن معضل آلودگی خاک، آب و هوا توسط انواع مختلف آلایندههای محیط زیستی باشیم. از این رو، توجه به فناوریهای نوینِ مورد استفاده جهت پالایش مکانهای آلوده، ضروری به نظر میرسد. گیاهپالای چکیده کاملشکی نیست که در نتیجهی افزایش روزافزون جمعیت کرهی زمین بایستی در آینده شاهد بغرنجتر شدن معضل آلودگی خاک، آب و هوا توسط انواع مختلف آلایندههای محیط زیستی باشیم. از این رو، توجه به فناوریهای نوینِ مورد استفاده جهت پالایش مکانهای آلوده، ضروری به نظر میرسد. گیاهپالایی یکی از این فناوریها است که دارای سرعت تأثیر نسبتاً پایین و کارآیی اندک میباشد. در مقالهی حاضر به بررسی برخی از روشهای زیستی، شیمیایی، فیزیکی، فیزیکوشیمیایی و ژنتیکی مورد استفاده جهت افزایش کارآیی فرآیند گیاهپالایی خاکهای آلوده به فلزات سنگین خواهیم پرداخت. این روشها شامل کاهش pH، افزایش پتانسیل اکسایش-کاهش (Eh)، استفاده از عوامل کلاتکننده و ریزجاندارانی نظیر قارچهای آربسکولار مایکوریزا (AMF) و ریزوباکتریهای محرک رشد گیاه (PGPR) میباشند. شناسایی این روشهای نوین سبب اجرای تکنیکهای چندرهیافتی به منظور سرعت بخشیدن به فرآیند زدایش آلایندههای فلزی و در نتیجه، افزایش کارآیی گیاهپالایی خاکهای آلوده به فلزات سنگین شده است. در این میان، کاربرد ریزوباکتریهای محرک رشد گیاه یکی از سودمندترین و در عین حال، کمخطرترین تکنیکها برای محیط زیست میباشد، که به تازگی جهت بهبود کارآیی فرآیند پالایش فلزات سنگین توسط گیاهان مد نظر قرار گرفته است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
3 - ریزوباکتریهای محرک رشد گیاه و نقش آنها در پالایش خاکهای آلوده به فلزات سنگین
محمدرضا نادری رضوان نادریاستفاده از ریزوباکتریهای محرک رشد گیاه بهمنظور پالایش زیستی و یا بهبود کارآیی سایر روشهای زیستپالایی خاکهای آلوده به فلزات سنگین، دستاوردهای شگرفی از قبیل سازگاری با محیط زیست، هزینه اندک در مقایسه با روشهای فیزیکی و شیمیایی پالایش خاکهای آلوده به فلز، بهبود حاصل چکیده کاملاستفاده از ریزوباکتریهای محرک رشد گیاه بهمنظور پالایش زیستی و یا بهبود کارآیی سایر روشهای زیستپالایی خاکهای آلوده به فلزات سنگین، دستاوردهای شگرفی از قبیل سازگاری با محیط زیست، هزینه اندک در مقایسه با روشهای فیزیکی و شیمیایی پالایش خاکهای آلوده به فلز، بهبود حاصل خیزی خاک، افزایش تنوع زیستی و غیره را به دنبال دارد. این ریزوباکتریها به دلیل متحمل بودن نسبت به فلزات سنگین قادر به جذب سطحی یا درونی آلایندههای فلزی و همچنین احیای فلزات به فرمهای با سمیت کم تر میباشند و بدین طریق موجب زدایش یا تثبیت آنها میشوند. علاوهبراین، ریزوباکتریهای محرک رشد گیاه از طریق مکانیسمهای مختلفی نظیر تثبیت نیتروژن اتمسفر، انحلال فسفات، ترشح سیدروفورهای کلاتکنندهی آهن، تولید هورمونهای محرک رشد مانند اکسین و جیبرلین و جلوگیری از سنتز بیش از حد اتیلن بهواسطهی تولید آنزیم ACC- دیآمیناز میتوانند رشد گیاه را در خاکهای آلوده به فلز بهبود بخشند و بدین ترتیب سبب افزایش کارآیی فرآیند گیاهپالایی میشوند. بر این اساس، در مطالعهی حاضر مروری کوتاه بر نقش ریزوباکتریهای محرک رشد گیاه در پالایش خاکهای آلوده به فلزات سنگین و همچنین تأثیر آنها در بهبود کارآیی گیاهپالایی آلایندههای فلزی خواهیم داشت. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
4 - اثر محلولپاشی عصاره مخمر و جلبک دریایی بر عملکرد و کیفیت دانه گلرنگ (Carthamus tinctorius) تحت شرایط تنش خشکی
آفاق یعقوب نژاد رضا طالبی بابک پاساریبه منظور بررسی اثر محلولپاشی عصاره مخمر و جلبک دریایی بر عملکرد و کیفیت دانه گلرنگ تحت شرایط تنش خشکی، آزمایشی در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه آزاد واحد سنندج در سال 1397 اجرا گردید. آزمایش به صورت کرتهای خرد شده در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی در سه ت چکیده کاملبه منظور بررسی اثر محلولپاشی عصاره مخمر و جلبک دریایی بر عملکرد و کیفیت دانه گلرنگ تحت شرایط تنش خشکی، آزمایشی در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه آزاد واحد سنندج در سال 1397 اجرا گردید. آزمایش به صورت کرتهای خرد شده در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار صورت گرفت. عامل اصلی، تنش خشکی در دو سطح (شاهد: بدون تنش یا آبیاری کامل و تنش قطع آبیاری از مرحله ساقهدهی تا پایان فصل رویشی) و عامل فرعی محلولپاشی محرکهای رشد در سه نوع شامل (شاهد: آب مقطر، عصاره مخمر و جلبک دریایی) بودند. نتایج نشان داد که صفات تعداد طبق در بوته، تعداد دانه در بوته، وزن هزار دانه، عملکرد دانه و درصد پروتئین تحت تاثیر تنش قطع آبیاری اختلاف معنیداری داشتند. به طوری که همه صفات مذکور به جزء درصد پروتئین تحت تاثیر قطع آبیاری کاهش یافتند. درصد پروتئین دانه نیز تحت تاثیر قطع آبیاری افزایش یافت. همچنین در این آزمایش محلولپاشی محرکهای رشد تاثیر معنیداری بر صفات تعداد طبق در بوته، تعداد دانه در طبق و عملکرد دانه نشان دادند. به طوری که حداکثر مقادیر صفات فوق تحت تاثیر محلولپاشی عصاره مخمر حاصل گردیدند. نتایج اثرات متقابل نیز در خصوص تعداد طبق در بوته معنیدار و حداکثر مقدار تحت تاثیر آبیاری کامل و محلولپاشی عصاره مخمر و جلبک دریایی بدست آمد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
5 - شبیهسازی اثر باکتریهای محرک رشد بر ذرت با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی
علی رضا رضایی معصومه نژاد علی علی غفوریانچکیده مطالعات بسیاری در زمینه شناخت عوامل مؤثر بر میزان رشد و نمو گیاهان زراعی از جمله گیاه ذرت صورت گرفته است با توجه به جایگاه ویژه ذرت، تعیین اثر این عوامل از اهمیت بالایی برخوردار است از آن جائیکه بررسی این مطالعات در مزارع و آزمایشگاه ها بسیار زمان بر و پرهزینه می چکیده کاملچکیده مطالعات بسیاری در زمینه شناخت عوامل مؤثر بر میزان رشد و نمو گیاهان زراعی از جمله گیاه ذرت صورت گرفته است با توجه به جایگاه ویژه ذرت، تعیین اثر این عوامل از اهمیت بالایی برخوردار است از آن جائیکه بررسی این مطالعات در مزارع و آزمایشگاه ها بسیار زمان بر و پرهزینه می باشد استفاده از شبکه عصبی مصنوعی به عنوان یک روش سریع و غیرمخرب برای شبیهسازی عوامل تاثیرگذار بر محصولات کشاورزی و پیشبینی نتایج تجربی حائز اهمیت است، هدف از این تحقیق ارزیابی قابلیت پیش بینی اثر باکتریهای محرک رشد بر عملکرد ذرت علوفهای با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی بوده که پس از کسب اطلاعات مورد نیاز از مطالعات تجربی، هر کدام از پارامترهای ورودی و خروجی شامل متغیر مستقل (اثر باکتریهای محرک رشد و عوامل تاثیرگذار) و متغیر وابسته (عملکرد علوفه در هکتار) دادهسازی شد سپس شبکه عصبی نوع پرسپترون چند لایه (MLP) با تابع تبدیل سیگموئید در تعداد نورونهای 5، 10، 15، 20، 25 در لایه مخفی طراحی گردید. نتایج نشان داد شبکه (MLP) با الگوریتم آموزشی پس انتشار خطا با ضریب همبستگی (R=0/999) و میانگین مربعات خطای (MSE= 0/000113) با تعداد 10 نورون در لایه مخفی به عنوان مدل مطلوب قادر به پیشبینی عملکرد علوفه ذرت تحت تأثیر باکتریهای محرک رشد بود، همچنین در نتایج شبیهسازی با پارامترهای ورودی جدید، اختلاف بسیار اندکی بین مقادیر خروجی واقعی و خروجی پیشبینی شده مشاهده گردید. بنابراین شبکه عصبی مصنوعی در این پژوهش به خوبی توانست اثر باکتریهای محرک رشد بر ذرت را تخمین و برآورد کند و می توان از شبکه عصبی حاصل برای پیشبینی سایر عوامل تاثیرگذار استفاده نمود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
6 - تاثیر محلولپاشی عصاره جلبک، بتاکاروتن و ویتامین E بر برخی شاخصهای بیوشیمیایی دانهالهای پسته در شرایط تنش شوری
مهدی ُسرچشمه پور عبدالعلی طاهری فاطمه نصیبی فائقه بهرامی نژادامروزه افزایش تنشها به خصوص تنش شوری، اثرات مخرب زیادی را به بار آوردهاست. استفاده از جلبکها میتواند نقش موثری در کاهش اثرات منفی ناشی از این گونه تنشها داشته باشد. این پژوهش به صورت فاکتوریل بر مبنای یک طرح کاملا تصادفی با سه تکرار انجام شد. فاکتور اول شامل شش تیما چکیده کاملامروزه افزایش تنشها به خصوص تنش شوری، اثرات مخرب زیادی را به بار آوردهاست. استفاده از جلبکها میتواند نقش موثری در کاهش اثرات منفی ناشی از این گونه تنشها داشته باشد. این پژوهش به صورت فاکتوریل بر مبنای یک طرح کاملا تصادفی با سه تکرار انجام شد. فاکتور اول شامل شش تیمار محرک رشد بتاکاروتن با غلظت 1 میلی مولار(A) ، ویتامین E با غلظت 1 میلی مولار (E) ، مخلوط بتاکاروتن و ویتامین با غلظتهای 1 میلی مولار (AE) ، عصاره ریز جلبک اسپیرولینا با غلظت 5/0 درصد (SP)، ترکیب بتاکاروتن، ویتامین E و جلبک اسپیرولینا (ALL) با غلظت 1 میلی مولار بتاکاروتن، 1 میلی مولار ویتامین و 5/0 درصد عصاره جلبک و یک تیمار شاهد (cont) بدون محرک رشد و فاکتور دوم شامل دو سطح شوری صفر به عنوان شاهد (S1) و شوری 10 دسی زیمنس بر متر (S2) میباشند. نتایج نشان داد که تاثیر شوری بر میزان پرولین، پروتئین، آنزیم های کاتالاز و پراکسیداز معنیداری بود. تنش شوری فعالیت آنزیم پراکسیداز را در همه تیمارها به جز بتاکاروتن و ویتامین E به طور معنی دار افزایش داد، همچنین تیمارهای A و E فعالیت آنزیم کاتالاز را به طور معنی دار افزایش دادند. افزایش مقدار پرولین در تمامی تیمارها نسبت به گیاهان تیمار شاهد (شوری سطح صفر) مشاهده گردید. افزایش مقدار پرولین به صورت معنی دار در تیمار حاوی بتاکاروتن و تنش شوری دیده شد و در سایر موارد معنی دار نبود که میتوان از آن بهعنوان بهترین ترکیب برای محلولپاشی دانهالهای پسته تحت تنش شوری نام برد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
7 - تاثیر ریزوباکترهای محلول کننده فسفات بر رشد ذرت در مرحله ی رویشی
فرزانه محمدی فرخ رخ بخش زمین سیدمحمدرضا خشروامروزه کاربرد کودهای زیستی به عنوان جانشین کود های شیمیایی مورد توجه قرار گرفته است. استفاده از برخی گونه های انتروباکتر با قدرت افزایش رشد گیاهی به صورت مستقیم و غیرمستقیم، در کودهای زیستی گزارش شده اند. تحقیق حاضر با هدف جدا کردن انتروباکترهای محلول کننده فسفات و ارزی چکیده کاملامروزه کاربرد کودهای زیستی به عنوان جانشین کود های شیمیایی مورد توجه قرار گرفته است. استفاده از برخی گونه های انتروباکتر با قدرت افزایش رشد گیاهی به صورت مستقیم و غیرمستقیم، در کودهای زیستی گزارش شده اند. تحقیق حاضر با هدف جدا کردن انتروباکترهای محلول کننده فسفات و ارزیابی اثر آن ها بر رشد ذرت صورت پذیرفت. بر این اساس پس از جداسازی کلنی های خالص، آزمایش های شناسایی بیوشیمیایی در محیط های اسپربر و اکسید روی انجام و در ادامه سایر ویژگی ها مانند تولید آمونیاک و سیانید هیدروژن، تثبیت نیتروژن، احیاء نیترات و میزان مقاومت آن ها در برابر عوامل محیطی نیز ارزیابی گردید. بر این اساس، 42 جدایه باکتری قابلیت محلول سازی فسفات را داشتند. 5 نژاد با بهترین نتایج از آزمون های برون تنی و درون تنی جهت ادامه تحقیق مدنظر قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل اطلاعات حاصل از16SrRNA نژاد های فوق، تحت عناوین انتروباکتر کلواکه، انتروباکتر هرموچی و گونه ای از انتروباکتر شناسایی شدند. همه نژاد ها توانایی انحلال فسفات و روی و توانایی تحمل نمک تا 7% و رشد در اسیدیته 5 تا 9 و قابلیت رشد در دماهای 4 تا 40 درجه سانتی گراد را دارا بودند و بر اساس آزمون گلدان به طور قابل ملاحظه ای باعث افزایش ارتفاع ساقه و طول ریشه گردیدند. با توجه به نتایج حاصل از آزمون های فوق، ظرفیت قابل توجه ایزوله های ریزوسفری ذرت مشهود می باشد و نمایانگر پتانسیل زیاد این نژاد ها جهت کاربرد در تولید کود های زیستی است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
8 - بررسی اثر کودهای حاوی مواد محرک رشد و عناصر کم مصرف بر عملکرد و اجزای عملکرد ارقام ذرت
فرزاد جلیلیبه منظور بررسی محلولپاشی کودهای حاوی مواد محرک رشد و عناصر کم مصرف بر عملکرد و اجزای عملکرد دو رقم ذرت دانهای، آزمایشی در مزرعه ایستگاه تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی شهرستان خوی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار اجرا شد. فاکتور اول شامل رقم چکیده کاملبه منظور بررسی محلولپاشی کودهای حاوی مواد محرک رشد و عناصر کم مصرف بر عملکرد و اجزای عملکرد دو رقم ذرت دانهای، آزمایشی در مزرعه ایستگاه تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی شهرستان خوی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار اجرا شد. فاکتور اول شامل رقم ذرت در دو سطح (سینگل کراس 704 و ماکسیما) و فاکتور دوم شامل محلولپاشی کودهای حاوی محرک رشد در پنج سطح (برکسیل کمبی، آزومین، الیکذر، بیو20گلد و عدم مصرف) بود. نتایج تجزیه واریانس دادهها نشان داد که اکثر صفات مورد مطالعه از جمله ارتفاع بوته، قطر ساقه، وزن خشک ساقه و برگ، تعداد دانه در ردیف، تعداد کل دانه در بلال، وزن هزار دانه، عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک، درصد و عملکرد پروتئین دانه تحت تاثیر تیمارهای مختلف قرار گرفتند. همچنین اثر رقم بر تمامی صفات بهجز قطر ساقه و درصد پروتئین دانه معنیدار شد. بیشترین ارتفاع بوته (1/315 سانتیمتر)، وزن هزار دانه (2/271 گرم)، عملکرد دانه (9/12 تن در هکتار) و عملکرد پروتئین (96/1 تن درهکتار) از محلولپاشی بیو20گلد به دست آمد. بیشترین درصد پروتئین دانه با 38/10 واحد مربوط به محلولپاشی کود آزومین بود. در بین ارقام ذرت نیز هیبرید سینگل کراس 704 با 75/12 تن در هکتار بالاترین عملکرد دانه و ذرت ماکسیما با 15/39 درصد بالاترین شاخص برداشت را داشتند. اثر متقابل بین تیمارهای کودی و ارقام ذرت نشان داد که بیشترین عملکرد دانه با 57/13 تن در هکتار مربوط به تیمار محلولپاشی کود بیو20گلد با ذرت سینگل کراس 704 و بالاترین شاخص برداشت با 34/36 درصد مربوط به مصرف محرک رشد الیکذر در رقم ماکسیما بود. بنابراین با توجه به نتایج به دست آمده مصرف کود بیو20 گلد و ذرت سینگلکراس 704 با داشتن بالاترین عملکرد دانه جهت محلولپاشی و کشت در منطقه قابل توصیه میباشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
9 - کاربرد علفکش در مزارع برنج تلقیح شده با ازتوباکتر کروکوکوم (Azotobacter chroococcum)
اکبر شیرزاد چناری هاشم امین پناه پیمان شریفیبه منظور بررسی امکان کاربرد علف کش در مزارع برنج (رقم بومی هاشمی) تلقیح شده با باکتری ازتوباکتر کروکوکوم، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در رشت در سال 1393 انجام شد. فاکتورهای آزمایش شامل کاربرد باکتری ازتوباکتر کروکوکوم در دو سطح چکیده کاملبه منظور بررسی امکان کاربرد علف کش در مزارع برنج (رقم بومی هاشمی) تلقیح شده با باکتری ازتوباکتر کروکوکوم، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در رشت در سال 1393 انجام شد. فاکتورهای آزمایش شامل کاربرد باکتری ازتوباکتر کروکوکوم در دو سطح ( تلقیح و عدم تلقیح) و روش های مختلف کنترل علف های هرز در شش سطح (کاربرد علف کش پرتیلاکلر + یک بار وجین تکمیلی، کاربرد علف کش بنسولفورونمتیل + یک بار وجین تکمیلی، کاربرد مخلوط علف کش پرتیلاکلر و بنسولفورونمتیل + یک بار وجین تکمیلی، وجین کامل+ عدم مصرف علف کش، عدم وجین + عدم مصرف علف کش) بودند. نتایج نشان داد کاربرد ازتوباکتر کروکوکوم سبب افزایش معنی دار عملکرد شلتوک به میزان 16 درصد گردید. عدم کنترل علف های هرز نیز منجر به کاهش معنی دار عملکرد شلتوک نسبت به تیمارهای وجین دستی و شیمیایی شد. معنی دار نبودن اثر متقابل بین عامل های مورد بررسی بر عملکرد شلتوک و زیست توده برنج نشان داد که کاربرد علف کش های مـورد بررسـی در این آزمـایش اثر بازدارندگی و یا تحریک کنندگی بر فعالیت ازتوباکتر کروکوکوم در بهبود رشد و عملکرد شلتوک برنج نداشتند. وزن خشک علف های هرز در تیمار وجین دستی، مصرف پرتیلاکلر، بن سولفورون متیل و مخلوط پرتیلاکلر، بن سولفورون متیل در مقایسه با شاهد عدم وجین به ترتیب به میزان 88، 91، 92 و 94 درصد کاهش یافت. کاربرد باکتری ازتوباکتر کروکوکوم اثر معنی داری بر وزن خشک علف های هرز نداشت. به طورکلی، نتایج این آزمایش نشان داد که امکان کنترل شیمیایی علف های هرز در مزارع برنج تلقیح شده با ازتوباکتر کروکوکوم وجود دارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
10 - تاثیر سطوح کود اوره، ازتوباکتر و آزوسپیریلوم بر خصوصیات فیزیولوژیک ذرت دانه ای (Zea mays L) در منطقه خاش
عباس سلیمانی فرد رحیم ناصریبه منظور بررسی اثر کاربرد باکتری های محرک رشد و مصرف سطوح مختلف کود اوره بر عملکرد دانه و صفات زراعی ذرت هیبرید سینگل کراس 704،آزمایشی در خرداد ماه 1391 در اراضی تحقیقاتی دانشگاه پیام نور مرکز خاش به صورت کرت های خرد شده در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با 3 تکرار اج چکیده کاملبه منظور بررسی اثر کاربرد باکتری های محرک رشد و مصرف سطوح مختلف کود اوره بر عملکرد دانه و صفات زراعی ذرت هیبرید سینگل کراس 704،آزمایشی در خرداد ماه 1391 در اراضی تحقیقاتی دانشگاه پیام نور مرکز خاش به صورت کرت های خرد شده در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با 3 تکرار اجرا شد. تیمارهای آزمایشی شامل چهار سطح نیتروژن (صفر، 25 درصد یعنی معادل 87.5 کیلوگرم اوره در هکتار، 50 درصد یعنی معادل 175 کیلوگرم اوره در هکتار و 100 درصد یعنی معادل 350 کیلوگرم اوره در هکتار بر اساس آزمون خاک) در کرت های اصلی و تیمار کود های بیولوژیک در سه سطح (تلقیح با باکتری ازتوباکترکروکوم، آزوسپیریلیوم برازیلنس و بدون تلقیح به عنوان شاهد) در کرت های فرعی در نظر گرفته شدند. نتایج آزمایش نشان داد که استفاده از کود شیمیایی اوره در تمامی سطوح دارای اثر معنی داری بر صفات مورد مطالعه بود. بیشترین و کمترین ارتفاع بوته، تعداد ردیف دانه در بلال، تعداد دانه در ردیف، تعداد بلال در متر مربع، وزن هزار دانه، عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک و پروتئین دانه به ترتیب در تیمار تامین 100% نیتروژن و عدم مصرف کود نیتروژن مشاهده گردید. استفاده از باکتری های محرک رشد اثر معنی داری بر صفات مورد مطالعه داشتند. به طوری که، استفاده از باکتری های محرک رشد اثر مثبتی بر عملکرد و اجزای عملکرد دانه نشان دادند. بیشترین عملکرد و اجزای عملکرد دانه در تیمارهای باکتری های محرک رشد مشاهده گردید. تیمار عدم استفاده از باکتری های محرک رشد دارای کمترین عملکرد و اجزای عملکرد دانه بود و استفاده از ازتوباکتر و آزوسپریلیوم به ترتیب موجب افزایش 8.4% و8.2 % عملکرد دانه ذرت گردیدند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
11 - اثرات مصرف باکتری آزوسپریلوم لیپوفروم (Azospirillum lipoferum)، محصول قبلی و مقدار مصرف نیتروژن بر رشد و عملکرد برنج (Oryza sativa L.) در تنکابن
میلاد جوادی هاشم امین پناهکشت گیاهان زمستانه خانواده بقولات در تناوب با برنج و استفاده از باکتری های محرک رشد گیاه می توانند راه کار مناسبی در جهت افزایش پایداری تولید در مزارع برنج باشند. به منظور بررسی اثر باکتری آزوسپریلوم لیپوفروم، محصول قبلی و مقدار نیتروژن بر رشد و عملکرد رقم شیرودی برن چکیده کاملکشت گیاهان زمستانه خانواده بقولات در تناوب با برنج و استفاده از باکتری های محرک رشد گیاه می توانند راه کار مناسبی در جهت افزایش پایداری تولید در مزارع برنج باشند. به منظور بررسی اثر باکتری آزوسپریلوم لیپوفروم، محصول قبلی و مقدار نیتروژن بر رشد و عملکرد رقم شیرودی برنج، آزمایشی به صورت اسپلیت پلات فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در ایستگاه تحقیقات برنج تنکابن، استان مازندران، در سال 1393 انجام شد. گیاهان قبلی شبدر برسیم، باقلا و آیش به عنوان عوامل اصلی و دو سطح از مصرف باکتری آزوسپریلوم (تلقیح و عدم تلقیح) و سه سطح مقدار از کود نیتروژنه توصیه شده (50، 75 و 100 کیلوگرم نیتروژن در هکتار) به عنوان عوامل فرعی به صورت فاکتوریل در نظر گرفته شدند. نتایج نشان داد که عملکرد برنج در صورت کاشت آن پس از شبدر برسیم حدود سه درصد بیشتر از عملکرد برنج در صورت کاشت آن پس از آیش بود. در مقابل، عملکرد شلتوک در صورت کاشت آن پس از باقلا حدود 16 درصد کمتر از عملکرد شلتوک در صورت کاشت آن پس از آیش بود. کاربرد باکتری آزوسپریلوم سبب افزایش عملکرد شلتوک به میزان 14 درصد گردید. با افزایش مصرف نیتروژن از 50 به 75 کیلوگرم در هکتار، عملکرد شلتوک به میزان 11 درصد افزایش یافت، در حالی که مصرف بیشتر نیتروژن اثر معنی داری بر عملکرد شلتوک نداشت. با توجه به نتایج این آزمایش، کاربرد باکتری آزوسپریلوم به همراه مصرف 75 درصد از مقدار نیتروژن توصیه شده جهت دست یابی به حداکثر عملکرد برنج رقم شیرودی در تنکابن می تواند مورد توجه قرار گیرد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
12 - اثر کاربرد توام باکتریهای محرک رشد و سطوح ورمیکمپوست بر عملکرد کمّی و کیفی کلزای پاییزه (.Brassica napus L)
رضا منعم علیرضا پازکی علی عبدزادگوهریمدیریت تلفیقی تغذیه گیاه، راهکاری مناسب برای افزایش بهرهوری گیاهان زراعی و بهبود محیط زیست به شمار می رود. به منظور بررسی اثر کاربرد باکتریهای محرک رشد همراه با سطوح مختلف ورمیکمپوست بر عملکرد کمّی و کیفی کلزا، آزمایشی در سال‎ ‎زراعی 94-1393 به صورت مزرعه چکیده کاملمدیریت تلفیقی تغذیه گیاه، راهکاری مناسب برای افزایش بهرهوری گیاهان زراعی و بهبود محیط زیست به شمار می رود. به منظور بررسی اثر کاربرد باکتریهای محرک رشد همراه با سطوح مختلف ورمیکمپوست بر عملکرد کمّی و کیفی کلزا، آزمایشی در سال‎ ‎زراعی 94-1393 به صورت مزرعهای به اجرا درآمد. تیمارهای آزمایش شامل تلقیح و عدم تلقیح (شاهد) بذرهای کلزا با باکتریهای محرک رشد و کاربرد سطوح مختلف ورمیکمپوست به مقدار صفر (شاهد)، 4، 8 و 12 تن در هکتار بودند. نتایج نشان داد که اثرات ساده و برهمکنش کاربرد ورمیکمپوست و باکتریهای محرک رشد بر صفات کمّی و کیفی کلزا معنیدار بودند. به طوری که با افزایش مقدار کاربرد ورمیکمپوست از ۴ تا ۱۲ تن در هکتار، افزایش معنیداری در صفات مورد بررسی نسبت به شاهد مشاهده شد. هم چنین، تلقیح بذرها با باکتریهای محرک رشد نیز باعث افزایش مقدار صفات اندازهگیری شده نسبت به شاهد گردید. کاربرد 12 تن ورمیکمپوست در هکتار به همراه باکتریهای محرک رشد ، باعث افزایش تعداد خورجین در بوته، وزن هزار دانه، عملکرد بیولوژیک، عملکرد دانه، شاخص برداشت و عملکرد روغن به ترتیب به میزان 28.63 عدد، 4.68 گرم، 2.10785 کیلوگرم، 3484.2 کیلوگرم، 38.02% و 1795.93 کیلوگرم در هکتار نسبت به شاهد شد. کاربرد 12 تن ورمیکمپوست در هکتار به همراه باکتریهای محرک رشد در سه صفت عملکرد دانه، شاخص برداشت و عملکرد روغن منجر به افزایش به ترتیب 83، 45 و 43 درصد نسبت به شاهد گردید. بنابراین، در خاکهایی با کمبود مواد آلی، کاربرد همزمان ورمیکمپوست و باکتریهای محرک رشد میتواند سبب افزایش معنیداری در عملکرد کمی و کیفی کلزا شود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
13 - بررسی مقایسهای اثر پریبیوتیک، آنتیبیوتیک محرک رشد، پروبیوتیک، دیواره سلولی مخمر و اسیدفایر بر عملکرد جوجههای گوشتی
افشین ذاکری مهدی تقی نژاد رودبنه آیدین آیدین عزیز پور وحید حاجی آبالودر این مطالعه، 600 عدد جوجه یک روزه سویه Cobb 500 به شش گروه A، B،C،D ،E وF (هر گروه در قالب چهار تکرار 25 قطعه ای در شش قفس جداگانه) تقسیمبندی شدند. از ابتدا تا پایان دورة پرورشی، به جیره غذایی پایه گروه B آنتی بیوتیک محرک رشد به میزان g/ton 100، به گروه C پروبیوتیک ب چکیده کاملدر این مطالعه، 600 عدد جوجه یک روزه سویه Cobb 500 به شش گروه A، B،C،D ،E وF (هر گروه در قالب چهار تکرار 25 قطعه ای در شش قفس جداگانه) تقسیمبندی شدند. از ابتدا تا پایان دورة پرورشی، به جیره غذایی پایه گروه B آنتی بیوتیک محرک رشد به میزان g/ton 100، به گروه C پروبیوتیک با دز میانگین g/ton 100، به گروه D اسید فایر با دز g/ton 800، به گروهE پری بیوتیک با دز kg/ton1 و به گروه F دیواره سلولی مخمر با دز kg/ton4 افزوده شد، در حالی که جیره غذایی گروه A فاقد هرگونه مادة محرک رشد بود. جهت مطالعه پارامترهای تولیدی از جمله افزایش وزن، مرگ و میر، مقدار دان مصرفی، ضریب تبدیل غذایی (FCR) و فاکتور تولیدی اروپا (EEF) از هر گروه 100 قطعه جوجه هر هفته انتخاب و فاکتورهای تولیدی مورد نظر محاسبه گردید. در سه نوبت و در هر نوبت از هر گروه، تعداد 20 قطعه جوجه به صورت تصادفی انتخاب گردیده و خون گیری (یک روز قبل، 7 و 14 روز بعد از اولین واکسن B1 نیوکاسل) جهت انجام تست HIانجام گرفت. نتایج به دست آمده توسط آزمون های آماری نشان داد که استفاده از مواد محرک رشد طبیعی نه تنها باعث افزایش میزان ایمنی هومورال می شوند، بلکه فاکتور های تولیدی را نیز بهبود می بخشند (05/0p <). پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
14 - اثر همزمان سطوح مختلف ایندول بوتیریک اسید و تلقیح باکتریهای محرک رشد بر برخی صفات رشدی و بیوشیمیایی نهال زیتون (Olea europaea L.)
محمد رضا صفری مطلق بهزاد کاویانی سید احمد موسوی محمدیبهمنظور ارزیابی اثر سطوح مختلف ایندول بوتیریک اسید (IBA) و سویه های باکتری Pseudomonasfluorescens آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب یک طرح کاملا تصادفی با دو فاکتور و سه تکرار انجام شد. در فاکتور اول تاثیر سه سطح از هورمون IBA (صفر، ۲۰۰۰ و ۴۰۰۰ میلی گرم در لیتر) و در فا چکیده کاملبهمنظور ارزیابی اثر سطوح مختلف ایندول بوتیریک اسید (IBA) و سویه های باکتری Pseudomonasfluorescens آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب یک طرح کاملا تصادفی با دو فاکتور و سه تکرار انجام شد. در فاکتور اول تاثیر سه سطح از هورمون IBA (صفر، ۲۰۰۰ و ۴۰۰۰ میلی گرم در لیتر) و در فاکتور دوم تاثیر دو سویه R5و R64 از باکتری P. fluorescens بر رقم کنسروالیا (Olea europaea L.cv. Conservaliya) نهال زیتون مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که اثر تلقیح باکتریایی با سویه R5، وزن خشک اندام هوایی و ریشه، وزن خشک کل، غلظت نیتروژن و جذب فسفر را نسبت به شاهد افزایش داد ولی بین سویه های R5 و R64 از نظر اثر بر کلروفیل کل اختلاف معنیداری وجود نداشت. در سطح ۲۰۰۰ میلی گرم در لیتر IBA نیز وزن خشک اندام هوایی و ریشه ، غلظت نیتروژن، کلروفیل کل و وزن خشک کل نسبت به سطح صفر افزایش یافت، در حالی که حداکثر جذب فسفر در سطح ۴۰۰۰ میلی گرم در لیتر IBA به دست آمد. اثر متقابل IBA و باکتری نشان داد که در صفات مورفولوژیک، جذب و غلظت عناصر، حداکثر میانگین در تیمار ۲۰۰۰ میلی گرم در لیتر IBA و سویه R5 وجود داشت. با توجه به نتایج به دست آمده برای بهبود ریشه زایی زیتون، کاربرد توام تیمار ۲۰۰۰ میلی گرم در لیتر IBA و سویه R5 پیشنهاد میشود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
15 - ارزیابی تأثیر ریزوباکتریهای محرک رشد جداسازی شده از خاکهای زراعی بر محتوای یونی گیاه گوجهفرنگی (Lycopersicon esculentum Mill.) تحت تنش خشکی
سارا کمال زاده نیما بهادر فرشاد صادقیاستفاده از عوامل زیستی در جهت افزایش رشد گیاهان و مقاومت آنها در برابر انواع تنش ها، اهمیت ویژهای دارد. در این تحقیق باکتریهای محرک رشد گیاه از نمونه های خاک جداسازی و پس از شناسایی توانایی آنها در کمک به مقابله گیاه گوجهفرنگی در برابر تنش خشکی ارزیابی گردید. نمونه چکیده کاملاستفاده از عوامل زیستی در جهت افزایش رشد گیاهان و مقاومت آنها در برابر انواع تنش ها، اهمیت ویژهای دارد. در این تحقیق باکتریهای محرک رشد گیاه از نمونه های خاک جداسازی و پس از شناسایی توانایی آنها در کمک به مقابله گیاه گوجهفرنگی در برابر تنش خشکی ارزیابی گردید. نمونه برداری از خاک های مزارع گندم و جو اطراف کرج انجام شد و پس از جداسازی و خالصسازی اولیه ی باکتریهای حلکننده فسفات، تثبیتکنندهی نیتروژن و تولیدکنندهی سیدروفور به ترتیب با استفاده از محیط کشت PVK، تکنیکPCR برای شناسایی ژنnifH و محیط کشت CAS-آگار جداسازی شدند. سپس با استفاده از جدایههای شناساییشده تحمل آنها در برابر خشکی با محیط حاوی پلی اتیلن گلیکول سنجیده شد. درنهایت نشاء گیاه گوجهفرنگی با ایزوله های باکتریایی (جنس های باسیلوس، بروی باکتریوم و اکتینومایسیت) تلقیح شده و گیاه پس از رشد تحت تنش خشکی در سه سطح فشار اسمزی صفر، 4/0- و 8/0- مگاپاسکال قرار گرفت و سپس میزان یونهای سدیم و پتاسیم در برگ، ریشه و ساقه گیاهان با استفاده از فلیم فتومتری و کلسیم با روش جذب اتمی اندازه گیری شد. نتایج بیانگر آن است که هر پنج ایزوله ای که دارای توانایی حل کردن فسفات، تثبیت نیتروژن و تولید سیدروفور بودند، قادر به تحمل خشکی تا فشار اسمزی 8/0- بودند. تمامی ایزوله ها در تنش خشکی، شدت کاهش یون ها در برگ، ریشه و ساقه بهطور معنیداری کمتر از گیاهان شاهد اثر داشتند نتایج حاصل از تحقیق حاضر نشان داد که تلقیح باکتریایی ایزوله ها با توجه به تولید سیدروفور و توانایی تثبیت نیتروژن به مقاومت گیاه در برابر تنش خشکی کمک می کند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
16 - تاثیر باکتریهای محرک رشد، ورمی کمپوست، کمپوست و زباله شهری بر شاخصهای رشد، میزان کلروفیل، اسانس و برخی ترکیبات ثانویه گیاه دارویی زوفا (Hyssopus officinalis)
حسن گروسی خدایار همتی داوود حبیبیزوفا گیاهی است از خانواده نعناعیان (Lamiaceae) و یکی از مهمترین گیاهان دارویی حاوی اسانس میباشد. به منظور بررسی تاثیر باکتری محرک رشد، ورمیکمپوست، کمپوست زباله شهری بر رشد و برخی مواد ثانویه گیاه دارویی زوفا، تحقیقی بصورت آزمایش فاکتوریل بر پایه طرح کاملاً تصادفی در س چکیده کاملزوفا گیاهی است از خانواده نعناعیان (Lamiaceae) و یکی از مهمترین گیاهان دارویی حاوی اسانس میباشد. به منظور بررسی تاثیر باکتری محرک رشد، ورمیکمپوست، کمپوست زباله شهری بر رشد و برخی مواد ثانویه گیاه دارویی زوفا، تحقیقی بصورت آزمایش فاکتوریل بر پایه طرح کاملاً تصادفی در سه تکرار انجام شد. تیمارها شامل: شاهد، کمپوست زباله شهری در چهار سطح (0، 40/2، 80/4 و 25/7 درصد وزنی در هر گلدان)، باکتری محرک رشد (0 و20میلیلیتر در گلدان) و ورمیکمپوست (0 و 40/2 درصد وزنی در هر گلدان) بود. متغیرهای اندازهگیری شده شامل وزن تر، وزن خشک اندامهای هوایی، سطح برگ، میزان کلروفیل، درصد اسانس، درصد پینوکامفون بودند. نتایج نشان داد بیشترین میزان وزن خشک اندامهای هوایی مربوط به تیمار توام 25/7 درصد وزنی کمپوست زباله شهری در هر گلدان همراه باکتری بود. بالاترین درصد اسانس بهترتیب مربوط به تیمارهای توام 25/7 درصد وزنی کمپوست زباله شهری در هر گلدان همراه باکتری و 25/7 درصد وزنی کمپوست زباله شهری در هر گلدان همراه با ورمیکمپوست بدست آمد به طوریکه اختلاف آن با سایر تیمارها معنیدار بود و همچنین کمترین میزان درصد اسانس مربوط به شاهد و تیمارهای 40/2 درصد وزنی ورمیکمپوست در هر گلدان همراه باکتری و 80/4 درصد وزنی کمپوست زباله شهر بود. بیشترین درصد پینوکامفون به ترتیب مربوط به تیمارهای 25/7 درصد وزنی کمپوست زباله شهری در هر گلدان همراه باکتری و ورمیکمپوست و 80/4 درصد وزنی کمپوست زباله شهری همراه باکتری و ورمیکمپوست بود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
17 - بررسی امکان افزایش عملکرد فیزیولوژیکی گیاه دارویی Lippia citriodora L. با استفاده از محرکهای زیستی در شرایط تنش شوری
رضا دهقانی بیدگلیتنشهای محیطی جزء مهمترین عوامل کاهش عملکرد گیاهان دارویی بهشمار میروند و استفاده از مواد تنظیمکننده رشد گیاهان نظیر باکتریهای محرک رشد میتواند راهکاری برای کاهش اثرات تنش شوری باشد. عوامل محیطی از یک سو باعث تغییراتی در رشد گیاهان دارویی و از طرف دیگر موجب تغییر چکیده کاملتنشهای محیطی جزء مهمترین عوامل کاهش عملکرد گیاهان دارویی بهشمار میروند و استفاده از مواد تنظیمکننده رشد گیاهان نظیر باکتریهای محرک رشد میتواند راهکاری برای کاهش اثرات تنش شوری باشد. عوامل محیطی از یک سو باعث تغییراتی در رشد گیاهان دارویی و از طرف دیگر موجب تغییر در مقدار و کیفیت مواد موثره آنها نظیر آلکالوئیدها، گلیکوزیدها، استروئیدها و روغنهای فرار (اسانسها) میگردند. این آزمایش بهصورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوک کامل تصادفی با 12 تیمار در 4 تکرار در گلخانه دانشگاه کاشان انجام شد. عامل اول تنش شوری بود 3 سطح شوری 25، 50 و 100 میلی مولار بود که تیمارهای شوری پس از اسقرار کامل پایههای کشت شده انجام گرفت. عامل دوم سویه باکتری محرک رشد در چهار سطح شامل شاهد (صفر) و افزودن 10-10، 8-10 و 6-10 مولار به خاک گلدانها بهصورت محلول قبل از اعمال تنش شوری بود. از نتایج بدست آمده مشخص شد که استفاده از ماده تنظیمکننده رشد گیاهی (باکتری محرک رشد) برای حفظ عملکرد اقتصادی گیاهان تحت تنش ضروری و قابل توجیه است. نتایج نشان داد که افزایش تنش شوری تاثیر معنیداری در کاهش پارامترهای رشد شامل وزن خشک، طول ریشه، ارتفاع گیاه و عملکرد اسانس داشت. براساس نتایج، درصد اسانس با افزایش سطح شوری، افزایش معنیداری را در سطح یک درصد نشان داد؛ بهطوریکه درصد اسانس از 45/0 در تیمار شوری 25 میلی مولار به 96/0 در تیمار 100 میلی مولار و استفاده از غلظت 8-10 مولار باکتری رسید. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
18 - بررسی تغییرات میزان آتروپین واسکوپولامین و ویژگیهای رشدی گیاه دارویی Atropa belladonna L. تحت تأثیرکودهای زیستی و شیمیایی
محمد اینانلوفر حسنعلی نقدی بادی مصطفی حیدری مجید تولیت ابوالحسنی حسن مکاریان محمدرضا عامریانچکیده [1] امروزه بکارگیری باکتری های محرک رشد (PGPR)[2] یکی از راهکارهای بهبود رشد و ویژگی های فیتوشیمیایی گیاهان دارویی می باشد. این تحقیق در مزرعه تحقیقاتی پژوهشکده گیاهان دارویی جهاد دانشگاهی در سال 1395 بهصورت فاکتوریل و بر پایه طرح آماری بلوک های کامل تصادفی انجام چکیده کاملچکیده [1] امروزه بکارگیری باکتری های محرک رشد (PGPR)[2] یکی از راهکارهای بهبود رشد و ویژگی های فیتوشیمیایی گیاهان دارویی می باشد. این تحقیق در مزرعه تحقیقاتی پژوهشکده گیاهان دارویی جهاد دانشگاهی در سال 1395 بهصورت فاکتوریل و بر پایه طرح آماری بلوک های کامل تصادفی انجام شد. باکتری های محرک رشد شامل عدم تلقیح، سودوموناس، ازتوباکتر، سودوموناس+ ازتوباکتر، تیوباسیلوس+ گوگرد بهعنوان عامل اول، و کود شیمیایی شامل عدم مصرف کود شیمیایی یا شاهد، 50 درصد و 100 درصد کود شیمیایی توصیه شده به عنوان عامل دوم این آزمایش بودند.آلکالوئیدهای گیاه در مرحله گلدهی و با استفاده از حلال های کلروفرم، متانول و آمونیاک استخراج و مقدار آتروپین و اسکوپولامین با استفاده از دستگاه کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا (HPLC) اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که کودهای زیستی و شیمیایی و اثر متقابل آنها بر صفات رشدی و میزان آتروپین و اسکوپولامین برگ و ریشه تأثیر معنی داری داشته اند (p<0.01). بیشترین مقدار عملکرد بیولوژیک در تیمار سودوموناس با 100 درصد کود شیمیایی توصیه شده مشاهده شد. بیشترین میزان آتروپین و اسکوپولامین در برگ بهترتیب مربوط به تیمارسودوموناس با 50 درصد کود توصیه شده و تیمار عدم استفاده از کود زیستی با 50 درصد کود شیمیایی توصیه شده بود. بیشترین میزان آتروپین ریشه مربوط به تیمار سودوموناس با عدم استفاده از کود شیمیایی توصیه شده بود و بیشترین میزان اسکوپولامین ریشه در تیمار سودوموناس با 100 درصد کود توصیه شده مشاهده شد. بنابراین بیشترین عملکرد بیولوژیک و میزان آتروپین در برگ و ریشه و همچنین میزان اسکوپولامین ریشه در گیاه شابیزک با کاربرد باکتری سودوموناس حاصل شده است. *نویسنده مسئول: naghdibadi@yahoo.com [2]. Plant growth-promoting rhizobacteria پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
19 - بررسی اثر کودهای زیستی بر برخی از صفات فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی گیاه دارویی Dracocephalum kotschyi Boiss. تحت رژیمهای رطوبتی مختلف خاک
رامین چم سید علی ابطحی مجتبی جعفری نیا جعفر یثربیزرین گیاهBoiss. Dracocephalum kotschyi از مهمترین گیاهان دارویی خانواده نعناعیان (Lamiaceae) است تغییرات برخی از صفات فیزیولوژیکی، اثر کودهای زیستی در چهار سطح بر رشد زرین گیاه در شرایط که به علت تحمیل شرایط نامساعد محیطی در حال انقراض است. بهمنظور بررسی کارایی کودها چکیده کاملزرین گیاهBoiss. Dracocephalum kotschyi از مهمترین گیاهان دارویی خانواده نعناعیان (Lamiaceae) است تغییرات برخی از صفات فیزیولوژیکی، اثر کودهای زیستی در چهار سطح بر رشد زرین گیاه در شرایط که به علت تحمیل شرایط نامساعد محیطی در حال انقراض است. بهمنظور بررسی کارایی کودهای زیستی بر روی تنش خشکی در سه سطح (آبیاری تا تکمیل 4٠، 6٠ و 80 درصد ظرفیت مزرعهای) آزمایشی در سال ۱۳۹۸ به اجرا درآمد. بررسی روند تغییرات رنگیزه های فتوسنتزی، فلورسانس کلروفیل و میزان نسبی آب برگ در زرین گیاه نشان داد که با افزایش تنش خشکی میزان کلروفیل a، b و کلروفیل کل به همراه فلورسانس کلروفیل (Fv/Fm) کاهش معنیداری داشت. در حالی که مصرف کودهای زیستی سوپرنیتروپلاس و بیوفسفر در شرایط آبیاری تا تکمیل ۶٠ و ۴٠ درصد ظرفیت مزرعه ای بهطور معنیداری میزان صفات فوقالذکر را در برگهای زرین گیاه در مقایسه با گیاهان تیمار شده با کود نیتروکسین و گیاهان شاهد بالاتر نگه داشت. افزایش شدت خشکی همچنین باعث افزایش معنیدار در کربوهیدراتها، پروتیینهای محلول، آنتوسیانینها و فلاونوییدها گردید، که البته مصرف کودهای زیستی حاوی باکتریهای محرک رشد٬ میزان این ترکیبات در مقایسه با شاهد همراه با افزایش بیشتری بود. بیشترین میزان آنتوسیانین (۸۲/۳۷ میلیگرم بر گرم بافت تازه) و ترکیبات فلاونوییدها (۶۲/۱۶ میلیگرم بر گرم بافت تازه) مربوط به گیاهان رشد یافته تحت تنش خشکی شدید (آبیاری تا تکمیل ۴٠ درصد ظرفیت مزرعهای) و مصرف کود زیستی بیوفسفر بهدست آمد. براساس نتایج این آزمایش استفاده از کودهای زیستی سوپرنیتروپلاس و بیوفسفر باعث بهبود خصوصیات فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی زرین گیاه در هر دو شرایط تنش کم آبی و بدون تنش گردید. افزایش صفات اندازهگیری شده، نشاندهنده نوعی سازگاری به شرایط تنش خشکی به حساب میآید. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
20 - بررسی بهبود شاخصهای جوانهزنی بذر گیاه Cynara scolymus L. بوسیله سویههای باکتریایی Pseudomonas sp. R27N7 و Staphylococcus sp. R38N2 همراه با هیومیک اسید و فولویک اسید استخراج شده از زغال زیستی درخت چنار
مینا عاقل خواجه داد ابراهیم شیرمحمدی احمد غلامعلی زاده آهنگر فاطمه خسرویاین پژوهش با هدف بررسی اثر پرایمینگ بذور گیاه دارویی آرتیشو (Cynara scolymus L.) با باکتری های محرک رشد گیاه و مواد هیومیکی استخراج شده از بیوچار درخت چنار (Platanus orientalis) بر شاخص های جوانه زنی بذور و رشد گیاهچه آن ها در بهار 1400 و دانشگاه زابل ، کشت درون شیشه&l چکیده کاملاین پژوهش با هدف بررسی اثر پرایمینگ بذور گیاه دارویی آرتیشو (Cynara scolymus L.) با باکتری های محرک رشد گیاه و مواد هیومیکی استخراج شده از بیوچار درخت چنار (Platanus orientalis) بر شاخص های جوانه زنی بذور و رشد گیاهچه آن ها در بهار 1400 و دانشگاه زابل ، کشت درون شیشه‎ای ، فاکتوریل ، قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تکرار و مجموعاً در 36 واحد آزمایشی اجرا گردیدد. فاکتور اول (مواد هیومیکی) در سه سطح شامل: پرایمینگ بذور با آب مقطر (شاهد)، فولویک اسید و هیومیک اسید؛ و فاکتور دوم (باکتری های محرک رشد گیاه) در سه سطح شامل: پرایمینگ بذور با سرم فیزیولوژیک (شاهد)، سویه های باکتری Pseudomonas sp. R27N7 و Staphylococcus sp. R38N2، بود. نتایج نشان داد که سویه های باکتر ی R27N7 وR38N2 نسبت به شاهد متوسط زمان جوانه زنی بذور را به ترتیب 10/93 و 11/23درصد کاهش دادند. تیمار فولویک اسید در مقایسه با شاهد بر تغییرات شاخص های اندازه گیری شده معنی دار نبود. ولی تیمار هیومیک اسید نسبت به شاهد باعث افزایش 90/33 درصدی ارتفاع گیاهچه، 90/7 درصدی وزن خشک گیاهچه، 61/32 درصدی جوانه زنی، 62/50 درصدی سرعت جوانه زنی، 60/19 درصدی شاخص میانگین جوانه زنی روزانه و نیز 2/76 برابری شاخص بنیه بذرI و II شد. با توجه به نتایج بدست آمده از این پژوهش، پرایمینگ بذور آرتیشو با هر دو سویه باکتری محرک رشد گیاه می تواند متوسط زمان جوانه زنی بذر را کاهش دهد. همچنین پرایمینگ بذور با هیومیک اسید می تواند وزن خشک گیاهچه و بیشتر شاخص های جوانه زنی بذر را بهبود بخشد. به نظر می رسد بهبود این شاخص ها بیشتر متأثر از خواص شبه هورمون رشد گیاهی هیومیک اسید و نیز ویژگی های محرک رشد گیاهی هر دو سویه باکتری مخصوصاً توان تولید ایندول-3-استیک اسید آن ها باشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
21 - Effect of Arginine, Proline, and Glutamine Amino Acids on Morphological and Physiological Traits of Two African Marigold (<i>Tagetes erecta</i> L.) Cultivars
Fatemeh Raoof Haghparvar Davood Hashemabadi Behzad KavianiIn addition to its ornamental and medicinal applications, marigold is considered an edible flower, too. To produce marigold with safe and non-chemical methods, a factorial experiment was conducted based on a completely randomized design with three replications and 20 tr چکیده کاملIn addition to its ornamental and medicinal applications, marigold is considered an edible flower, too. To produce marigold with safe and non-chemical methods, a factorial experiment was conducted based on a completely randomized design with three replications and 20 treatments. The experimental treatments included two cultivars of marigold (‘Yellow’ and ‘Orange’) and three amino acids including arginine, glutamine, and proline at three levels (100, 500, and 1000 µM), as well as distilled water as the control treatment. The results showed that amino acids had positive effects on the recorded traits. The treatment of 100 µM arginine outperformed other treatments in increasing leaf number, flower diameter, shoot fresh weight, and shoot dry matter, reducing electrolyte leakage, and improving catalase activity in cv. ‘Orange’. In cv. ‘Yellow’, the highest leaf number, shoot fresh weight and root dry matter, the lowest polyphenol oxidase activity, the lowest electrolyte leakage, and the highest catalase activity were related to the treatment of 1000 µM proline. The highest total phenol was obtained from 100 µM arginine in two cultivar. With the application of amino acids, flavonoids were increased in both cultivars versus the control. Therefore, it is recommended to apply amino acids, especially arginine (100 µM) and proline (1000 µM), to produce marigolds ‘Orange’ and ‘Yellow’ in an organic way, respectively. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
22 - The Effects of Gibberellic Acid and Nitrogen on Edible Traits of Sweet Violet (<i>Viola odorata</i>) and Commercial Violet (<i>Viola tricolor</i>)
Neda Nekouyar Rohangiz Naderi Davood Hashemabadi Ali Mohammadi TorkashvandThe cultivation of edible flowers, e.g. violet, which is native to Iran, is a good way to increase the availability of these new and nutritionally valuable sources to humans. This research employed a factorial experiment based on a randomized complete block design in th چکیده کاملThe cultivation of edible flowers, e.g. violet, which is native to Iran, is a good way to increase the availability of these new and nutritionally valuable sources to humans. This research employed a factorial experiment based on a randomized complete block design in three replications to explore the interactive effects of gibberellic acid (GA) at three rates of 0, 150, and 300 mg L-1 and nitrogen (N) at three rates of 0, 100, and 200 mg L-1 on the traits of two violet species (Viola tricolor and V. odorata). The results showed that the application of GA and N significantly improved the edible traits of both species so that the highest protein, carotenoid, Fe, and Zn contents in the petals of both species were related to the treatment of ‘GA300 × N200’. The maximum petal anthocyanin content was produced by the treatment of ‘GA0 × N100’ (58.32 mg 100 g-1 FW) in the sweet violets and by the treatment of ‘GA300 × N100’ (66.84 mg 100 g-1 FW) in the commercial violets. The commercial violets were richer in Se than the sweet violets. The highest Se contents in the commercial violets were obtained from the treatments of ‘GA300 × N200’, ‘GA300 × N100’, and ‘GA150 × N200’. In both violet species, the highest flavonoid contents at the wavelengths of 300 and 330 nm were related to the treatments of ‘GA300 × N200’ and ‘GA150 × N200’. However, these treatments were ineffective in flavonoids at 270 nm. The sweet violets had a higher antioxidant capacity than the commercial violets. The highest antioxidant capacity in the sweet violets (84.83 % DPPHsc) and commercial violets (78.17 % DPPHsc) was produced with the application of ‘GA150 × N200’. Based on the results, both species are effective sources of proteins, minerals, and antioxidant compounds. As well, ‘GA300 × N200’ and ‘GA150 × N200’ are recommended for improving the edible traits of these two species. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
23 - اثر مدیریت مصرف کودهای زیستی و شیمیاییبر صفات مورفولوژیکی و عملکرد ذرت دانهای (.Zea mays L) در رامهرمز
شهین اکبری مهرو مجتبایی زمانیبهمنظور ارزیابی اثر کاربرد تلفیقی کودهای شیمیایی-دامی و زیستی بر عملکرد ذرت (سینگل کراس 703)، این آزمایش بهصورت کرتهای خردشده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در تابستان سال 1395 در شهرستان رامهرمز اجرا شد. کرتهای اصلی در چهار سطح مصرف کود شیمیایی (100، چکیده کاملبهمنظور ارزیابی اثر کاربرد تلفیقی کودهای شیمیایی-دامی و زیستی بر عملکرد ذرت (سینگل کراس 703)، این آزمایش بهصورت کرتهای خردشده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در تابستان سال 1395 در شهرستان رامهرمز اجرا شد. کرتهای اصلی در چهار سطح مصرف کود شیمیایی (100، 50 و 25 درصد مصرف توصیهشده NPK و عدم مصرف کود شیمیایی (مصرف کود دامی)) و کرتهای فرعی در سه سطح عدم تلقیح بذر؛ تلقیح بذر با کودهای زیستی حاوی باکتریهای محرک رشد و حلکننده فسفات و پتاسیم (ازتوبارور+فسفاتهبارور+پتابارور) و تلقیح بذر با کودهای زیستی مذکور+قارچ آسپرژیلوس بود. بیشترین عملکرد دانه به سطح تیماری 100 درصد مصرف NPK تعلق داشت، ولی بین دو سطح 100 و 50 درصد مصرف NPK ازلحاظ تعداد برگ در بوته، طول بلال، قطر بلال، تعداد ردیف در بلال، تعداد دانه در ردیف و وزن هزار دانه تفاوت معنیداری نبود. اثر کود زیستی بر عملکرد دانه و اجزای آن معنیدار بود و بین دو سطح تلقیح بذر با کودهای زیستی حاوی باکتری و تلقیح بذر با کودهای زیستی حاوی باکتری+قارچ آسپرژیلوس تفاوت معنیداری وجود نداشت. در شرایط عدم تلقیح بذر، با کاهش 50 درصدی مصرف NPK، عملکرد دانه در حدود 24 درصد کاهش یافت، درحالیکه با تلقیح بذر با کودهای زیستی حاوی باکتری و کاهش 50 درصدی مصرف NPK، کاهش عملکرد دانه نسبت به مصرف 100 درصد NPK بدون تلقیح بذر، حدود 12 درصد بود. ازاینرو، تلقیح توأم بذر با کودهای زیستی ازتوبارور، فسفاتهبارور و پتابارور در تلفیق با مصرف 50 درصد توصیهشده کود شیمیایی NPK به دلیل کاهش هزینه نهادههای شیمیایی و جلوگیری از آلودگیهای زیستمحیطی در زراعت ذرت در منطقه رامهرمز مناسب به نظر میرسد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
24 - بررسی تأثیر یک سویه از باکتری Azosprillium بر تغییرات اسانس گیاه دارویی ریحان (Ocimum basilicum L.)تحت تأثیر تنش خشکی
رضا دهقانی بیدگلیشناخت عوامل محیطی، نقش مهمی در موفقیت کشت گیاهان دارویی دارد در این میان باکتریهای محرک رشد از طریق تأثیر بر چرخه های بیوسنتز، باعث تغییر محصولات و فرآورده های گیاهی می‎شوند.به منظور بررسی رشد و تغیرات اسانس گیاه دارویی ریحان تحت تأثیر تنش خشکی، و همچنین به منظور بر چکیده کاملشناخت عوامل محیطی، نقش مهمی در موفقیت کشت گیاهان دارویی دارد در این میان باکتریهای محرک رشد از طریق تأثیر بر چرخه های بیوسنتز، باعث تغییر محصولات و فرآورده های گیاهی می‎شوند.به منظور بررسی رشد و تغیرات اسانس گیاه دارویی ریحان تحت تأثیر تنش خشکی، و همچنین به منظور بررسی کاهش اثرات تنش در همزیستی با یک سویه از باکتری Azosprillium تحقیقی در سال 1397 بر اساس یک آزمایش گلدانی در یک گلخانه به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک‎های کامل تصادفی با چهار تکرار اجرا شد. تیمارها شامل باکتری محرک رشد در دو سطح تلقیح و عدم تلقیح و تنش خشکی در پنج سطح شاهد(ظرفیت زراعی) ، 20 درصد ظرفیت زراعی، 40 درصد ظرفیت زراعی ، 60 درصد ظرفیت زراعی و80 درصد ظرفیت زراعی بودند. صفاتی از قبیل ارتفاع بوته، تعداد برگ، سطح برگ، وزن‎ تر و خشک اندام هوایی، و همچنین درصد اسانس و آنالیز آن بوسیله دستگاه GC/MS و عملکرد اسانس اندازه‎گیری شدند. نتایج نشان داد که با افزایش تنش خشکی شده و اثرات این تنش را تا حد زیادی ترمیم نماید. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
25 - بررسی اثر کلرید کبالت بر برخی شاخص های خونی ماهی اسکار سلطنتی((Astronatus ocellatus
حسین عمادی آرزو مهانی بابا مخیر5گروه از ماهی های اسکار سلطنتی (Astronatus ocellatus) با میانگین وزن 0.8±0.02گرم ، به مدت 90روز در15 آکوآریوم به ابعاد 30 30 40 سانتی متر با تراکم 10 عدد در هر آکوآریوم، با چهار دوز کلرید کبالت شامل0، 5/2، 0/3، 5/3 و0/4 میلی گرم در یک کیلوگرم غذا ، هر یک با 3 تکر چکیده کامل5گروه از ماهی های اسکار سلطنتی (Astronatus ocellatus) با میانگین وزن 0.8±0.02گرم ، به مدت 90روز در15 آکوآریوم به ابعاد 30 30 40 سانتی متر با تراکم 10 عدد در هر آکوآریوم، با چهار دوز کلرید کبالت شامل0، 5/2، 0/3، 5/3 و0/4 میلی گرم در یک کیلوگرم غذا ، هر یک با 3 تکرار غذا دهی شدند. مقایسه شاخص های خونی (RBC,WBC،گلوکز و هموگلوبین) تیمارها با گروه شاهد(فاقد کلرید کبالت) نشان داد که کبالت به عنوان ماده محرک رشد ، روی شاخص های فاکتورخونی ذکر شده، در 4 جیره ساخته شده نسبت به گروه شاهد تفاوت معنی داری داشتندP<0/05)) . بین جیره های ساخته شده، کمترین میزان گلوکز (129/66±5/03میلی گرم دردسی لیتر) ، بیشترین میزان گلبول قرمز (1/69 106در میلی متر مکعب خون) و هموگلوبین (گرم در دسی لیتر 8/01±1/66) ، در تیمار با جیره دارای 4 میلی گرم کلرید کبالت در یک کیلو گرم غذا ، بدست آمد. بیشترین میزان گلبول سفید (9 103در یک میلی متر مکعب خون) نیز در تیمار با 5/3میلی گرم کلرید کبالت در یک کیلوگرم غذا ، بدست آمد. تجزیه و تحلیل داده ها از نظر آماری با استفاده از بسته نرم افزار 13SPSS انجام پذیرفت. به طورکلی، ماهیانی که در معرض بیشترین میزان کبالت( 4 میلی گرم کبالت در یک کیلوگرم غذا) قرار گرفتند، بهترین شرایط را از لحاظ خونی دارند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
26 - بررسی اثرات کاربرد کودهای زیستی بر جذب روی و برخی از صفات رشد رویشی ذرت (Zea Mays L.) در یک خاک غیر استریل آهکی با درجات مختلف شوری
حمید رضا بوستانی مصطفی چرم عبدالامیر معزی نجف علی کریمیان نعیمه عنایتی ضمیر مهدی زارعیشوری رشد گیاهان را از طریق کاهش جذب آب و عناصر غذایی و برهم زدن تعادل تغذیهای محدود میسازد. به-منظور بررسی اثر قارچ میکوریز آرباسکولار و باکتریهای محرک رشد گیاه بر جذب روی و برخی از شاخص-های رشد گیاه ذرت در سطوح مختلف شوری خاک، آزمایشی فاکتوریل در قالب طرح کاملا چکیده کاملشوری رشد گیاهان را از طریق کاهش جذب آب و عناصر غذایی و برهم زدن تعادل تغذیهای محدود میسازد. به-منظور بررسی اثر قارچ میکوریز آرباسکولار و باکتریهای محرک رشد گیاه بر جذب روی و برخی از شاخص-های رشد گیاه ذرت در سطوح مختلف شوری خاک، آزمایشی فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی در سه تکرار در گلخانه دانشگاه شهید چمران اهواز انجام شد. فاکتور اول سه سطح شوری (0 (S0)، 15 (S1) و 30 (S2) میلی-اکیوالان نمک در کیلوگرم خاک) و فاکتور دوم چهار سطح تلقیح میکروبی ( قارچ گلوموس اینترادیسس (F)، باکتری سودوموناس (B)، تلقیح همزمان باکتری و قارچ (BF) و بدون تلقیح (C) ) بود. نتایج نشان داد که با افزایش سطوح شوری از S0 به S2، ماده خشک اندام هوایی و ریشه، درصد کلونیزاسیون ریشه، ارتفاع گیاه، سطح برگ، قطر ساقه و شاخص کلروفیل به طور معنیداری کاهش یافت. استفاده از تمام تیمارهای میکروبی، در تمامی سطوح شوری سبب افزایش معنیدار شاخصهای یاد شده در بالا گردید. بهطور کلی تاثیر استفاده از تیمارهای قارچ و قارچ-باکتری در افزایش شاخصهای رشدی گیاه بیشتر از کاربرد تیمار مجزای باکتری بود. با افزایش سطوح شوری غلظت روی در اندام هوایی و ریشه افزایش یافت در حالی که جذب روی در اندامهوایی و ریشه به طور معنیداری کاهش نشان داد. همچنین با کاربرد تمامی تیمارهای میکروبی غلظت و جذب روی در اندام هوایی و ریشه گیاه بهطور معنیداری افزایش یافت و بیشترین افزایش مربوط به تیمار کاربرد توام باکتری و قارچ و کمترین میزان افزایش مربوط به تیمار مجزای باکتری بود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
27 - تأثیر کاربرد کودهای بیولوژیک و محلولپاشی با نانواکسید آهن و روی بر محتوای کلروفیل، پر شدن دانه و عملکرد گندم در شرایط محدودیت آبی
رئوف سید شریفی خدیجه بابایی علیرضا پیرزادبه منظور بررسی تأثیر تلقیح بذر با باکتریهای محرک رشد و محلولپاشی نانواکسید آهن و روی بر محتوای کلروفیل، پر شدن دانه و عملکرد دانه گندم در شرایط محدودیت آبی، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار اجرا شد. فاکتورهای مورد بررسی محدودی چکیده کاملبه منظور بررسی تأثیر تلقیح بذر با باکتریهای محرک رشد و محلولپاشی نانواکسید آهن و روی بر محتوای کلروفیل، پر شدن دانه و عملکرد دانه گندم در شرایط محدودیت آبی، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار اجرا شد. فاکتورهای مورد بررسی محدودیت آبی در سه سطح شامل: آبیاری کامل، قطع آبیاری در 50 درصد مرحله چکمهزنی و مرحله سنبله دهی، تلقیح بذر با باکتریهای محرک رشد شامل عدم تلقیح، تلقیح با ازتوباکتر ، آزوسپریلیوم و سودوموناس) و محلول پاشی با نانواکسید آهن، نانواکسید روی، نانواکسید آهن + نانواکسید روی) بود. نتایج نشان داد که حداکثر وزن دانه (0689/0 گرم)، سرعت پر شدن دانه (0019/0 گرم در روز)، طول دوره پر شدن دانه (63/52 روز) و دوره موثر پر شدن دانه (78/34روز) در ترکیب تیماری آبیاری کامل، تلقیح بذر با ازتوباکتر و محلولپاشی توأم نانواکسید آهن و روی و کمترین این صفات (به ترتیب 0031/0 گرم، 0017/0 گرم در روز، 46/45 روز و 39/25 روز) در آبیاری تا 50 درصد مرحله چکمهزنی، عدم کاربرد باکتری و عدم محلولپاشی به دست آمد. بیشترین عملکرد دانه (21/1 گرم در بوته) از ترکیب تیماری محلولپاشی توأم نانواکسید آهن و روی، تلقیح بذر با ازتوباکتر در شرایط آبیاری کامل و کمترین آن (18/0 گرم در بوته) در آبیاری تا مرحله چکمهزنی مربوط به عدم محلولپاشی و عدم تلقیح بذر بود. به نظر می رسد که کاربرد توأم از کودهای بیولوژیک و نانواکسید آهن و روی می تواند برای سودمندی تولید گندم تحت شرایط محدودیت آبی توصیه شود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
28 - تأثیر تعدیل کننده های تنش کمبود آب (کودهای زیستی و نانواکسید روی) بر صفات موثر بر انباشت مواد در دانه تریتیکاله در شرایط مختلف قطع آبیاری
یونس خیری زاده آروق رئوف سیدشریفی محمد صدقی مرتضی برمکیبه منظور بررسی تأثیر کودهای بیولوژیک و محلول پاشی با نانواکسید روی بر عملکرد و صفات وابسته به رشد دانه تریتیکاله در شرایط قطع آبیاری، آزمایشی در مزرعه تحقیقاتی دانشکده علوم کشاورزی دانشگاه محقق اردبیلی به صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در چکیده کاملبه منظور بررسی تأثیر کودهای بیولوژیک و محلول پاشی با نانواکسید روی بر عملکرد و صفات وابسته به رشد دانه تریتیکاله در شرایط قطع آبیاری، آزمایشی در مزرعه تحقیقاتی دانشکده علوم کشاورزی دانشگاه محقق اردبیلی به صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در سال زراعی 1393 اجرا گردید. فاکتورهای مورد بررسی شامل محدودیت آبی در سه سطح (آبیاری کامل، آبیاری تا 50 درصد مرحله سنبله دهی و آبیاری تا 50 درصد مرحله چکمه زنی)، کودهای بیولوژیک در چهار سطح (عدم کاربرد، میکوریز، باکتریهای محرک رشد، کاربرد توأم میکوریز و باکتریهای محرک رشد) و محلول پاشی با نانواکسید روی در چهار سطح (عدم مصرف، مصرف 0/3، 0/6 و 0/9 گرم در لیتر) بودند. نتایج نشان داد با افزایش محدودیت آبی عملکرد، سرعت پر شدن دانه و حداکثر وزن دانه کاهش یافت. مقایسه میانگینها نشان داد بالاترین عملکرد (663/26 گرم در مترمربع)، سرعت پر شدن دانه (0/00304 گرم در روز)، طول دوره پر شدن (41/5 روز)، دوره موثر پر شدن دانه (25/6 روز) و حداکثر وزن دانه (0/078 گرم) در حالت کاربرد توأم باکتریهای محرک رشد و میکوریز، محلول پاشی 0/9 گرم در لیتر نانواکسید روی و آبیاری کامل به دست آمد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
29 - تاثیر نظامهای مختلف کوددهی (شیمیایی، بیولوژیک و تلفیقی) برخصوصیات مختلف جو پاییزه
نسرین میرزاکرمی محمد میرزایی حیدری محمود رستمی نیابه منظور بررسی سیستم تلفیقی نهادههای زیستی و شیمیایی برخصوصیات مختلف جو پاییزه، این آزمایش به صورت فاکتوریل سهعاملی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار درسال زراعی 1394-1393 در ایستگاه تحقیقاتی سرابله استان ایلام انجام شد. فاکتورها شامل عامل اول دو روش کار چکیده کاملبه منظور بررسی سیستم تلفیقی نهادههای زیستی و شیمیایی برخصوصیات مختلف جو پاییزه، این آزمایش به صورت فاکتوریل سهعاملی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار درسال زراعی 1394-1393 در ایستگاه تحقیقاتی سرابله استان ایلام انجام شد. فاکتورها شامل عامل اول دو روش کاربرد کودهای زیستی (کاربرد کود زیستی در عمق 4 سانتیمتر در خاک و کاربرد کود زیستی همراه با بذر (تلقیح با بذر))، عامل دوم کود شیمیایی فسفاته (از منبع سوپر فسفات تریپل) در سه سطح (0، 50 و 100 درصد نیاز کودی) و عامل سوم شامل مصرف انواع کودهای زیستی (ازتوباکتر، سودوموناس، ازتوباکتر+سودوموناس و شاهد (بدون تلقیح)) بود. مقایسه میانگین تیمارها نشان داد که بین سطوح مختلف مصرف کود شیمیایی فسفره تفاوت بسیار معنیداری وجود دارد وحداکثرعملکرد دانه (4/3585 کیلوگرم درهکتار) از تیمار100 درصد مصرف کود فسفره بدست آمد که نسبت به تیمار شاهد 24 درصد افزایش نشان داد. همچنین مقایسه میانگین تیمارها نشان داد که تفاوت قابل ملاحظهای بین سطوح مختلف مصرف کودهای زیستی وجود دارد و حداکثر عملکرد دانه (4206 کیلوگرم در هکتار) از سطح سوم (ازتوباکتر+سودوموناس) بدست آمد که نسبت به تیمار شاهد 26 درصد افزایش نشان داد. بهطورکلی نتایج این بررسی نشان داد استفاده از کودهای بیولوژیک میتواند باعث کاهش مصرف کود شیمیایی و کاهش اثرات نامطلوب زیست محیطی و سلامت انسان و دام شود. در نهایت، با توجه به نتایج این تحقیق به نظر میرسد که روش تلقیح بذری با کود بیولوژیک موثرتر از روش تلقیح خاکی با کود بیولوژیک میباشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
30 - اثر مقدار فسفر، باکتری ریزوبیوم و کود زیستی نیتراژین بر رشد و عملکرد لوبیا (Phaseolus vulgaris L.)
میثم قنبرزاده هاشم امین پناه حسن اخگریبه منظور بررسی اثر مقدار فسفر، کاربرد باکتری ریزوبیوم و کود زیستی نیتراژین بر رشد و عملکرد لوبیا (توده محلی گیلان)، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در شهرستان املش، استان گیلان انجام شد. فاکتورهای آزمایش شامل مقادیر مختلف مصرف چکیده کاملبه منظور بررسی اثر مقدار فسفر، کاربرد باکتری ریزوبیوم و کود زیستی نیتراژین بر رشد و عملکرد لوبیا (توده محلی گیلان)، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در شهرستان املش، استان گیلان انجام شد. فاکتورهای آزمایش شامل مقادیر مختلف مصرف فسفر، کود زیستی نیتراژین و باکتری ریزوبیوم بود. نتایج نشان داد که با افزایش مصرف فسفر از صفر به 50 کیلوگرم در هکتار، عملکرد دانه و عملکرد غلافتر بهطور معنیداری به ترتیب به میزان 28 و 21 درصد افزایش یافت. افزایش مصرف فسفر از 50 به 75 کیلوگرم در هکتار، تأثیر معنیداری بر عملکرد دانه و غلافتر نداشت، درحالیکه مصرف بیشتر فسفر (100 کیلوگرم در هکتار) سبب کاهش معنیدار عملکرد دانه و غلافتر گردید. معادلات رگرسیونی نشان داد که حداکثر عملکرد دانه (9/1403 کیلوگرم در هکتار) و عملکرد غلافتر (7/8510 کیلوگرم در هکتار) به ترتیب با مصرف 4/65 و 3/59 کیلوگرم فسفر در هکتار حاصل شد. مصرف کود زیستی نیتراژین سبب افزایش معنیدار عملکرد دانه و غلافتر به ترتیب به میزان 7 و 10 درصد گردید. همچنین تلقیح بذر لوبیا با باکتریهای ریزوبیوم منجر به افزایش عملکرد دانه و غلافتر به ترتیب به میزان 17 و 20 درصد گردید. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
31 - ارزیابی اثر باکتری های محرک رشد بر عملکرد و کارایی مصرف آب گندم تحت تاثیرمیزان و روش آبیاری
اشکان رستمیان پیام معاونی مهدی صادقی شعاع حمید مظفری فائزه رجب زادهاین تحقیق واکنش گندم در برابر تنشهای مختلف رطوبتی و روشهای مختلف آبیاری و همچنین عکسالعمل به باکتریهای محرک رشد از لحاظ صفات مختلف مربوط به عملکرد و کارایی مصرف آب را طی دو سال زراعی مورد ارزیابی قرار داد. فاکتورهای آزمایش شامل رژیم آبیاری با سه سطح (آبیاری در 40 در چکیده کاملاین تحقیق واکنش گندم در برابر تنشهای مختلف رطوبتی و روشهای مختلف آبیاری و همچنین عکسالعمل به باکتریهای محرک رشد از لحاظ صفات مختلف مربوط به عملکرد و کارایی مصرف آب را طی دو سال زراعی مورد ارزیابی قرار داد. فاکتورهای آزمایش شامل رژیم آبیاری با سه سطح (آبیاری در 40 درصد تخلیه رطوبت قابل دسترس در تمام دوره رشدی(کامل)، آبیاری طبیعی تا گرده افشانی و عدم آبیاری تا 60 درصد تخلیه رطوبت قابل دسترس تا پایان دوره رشدی، آبیاری تا گرده افشانی در 60 درصد تخلیه رطوبت قابل دسترس و قطع آبیاری تا پایان دوره رشدی) روشهای آبیاری با 5 سطح (نشتی معمول، نشتی یک جویچه در میان متغیر، نشتی یک جویچه در میان ثابت، بارانی و تیپ(نواری-قطرهای)) و فاکتور سوم باکتریهای افزاینده رشد با دو سطح(عدم مصرف و مصرف(تلفیق میکروباکتریوم+ ازتو باکتر+آزوسپریلیوم+ سودوموناس) بودند. نتایج نشان دادند فاکتور رژیم آبیاری بر روی عملکرد بیولوژیک و عملکرد دانه تاثیر معنی داری داشت به طوری که رژیم آبیاری دوم و سوم (به ترتیب با 89/7 و 70/4 تن در هکتار) باعث کاهش عملکرد دانه با کاهش به ترتیب 39/20 و 58/52 درصد شدند. روشهای مختلف آبیاری بر روی صفات مختلف کمی و کیفی تاثیرگذار بود اما در روش آبیاری تیپ بیشترین کارایی مصرف آب را با 00/3 کیلوگرم بر متر مکعب نشان داد. استفاده از تلفیق باکتری باعث افزایش عملکرد بیولوژیک و دانه به ترتیب به میزان 79/9 و 51/13 درصد گردید. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
32 - بررسی توان ذخیرهسازی و میزان مشارکت ذخایر ساقه در عملکرد دانه تریتیکاله متاثر از تلقیح بذر با باکتریهای محرک رشد و تقسیط کود نیتروژن
نسیم حسنزاده رئوف سید شریفی محمد مصدقیدر سالهای اخیر به دلیل آشکار شدن اثر سوء ناشی از مصرف بیرویه کودهای شیمیایی و قیمت رو به افزایش آنها، استفاده از کودهای زیستی به عنوان جایگزین کودهای شیمایی در کشاورزی مطرح شده است. استفاده از کودهای زیستی، که دارای رگههای مختلف میکروبی هستند، به کاهش استفاده از کوده چکیده کاملدر سالهای اخیر به دلیل آشکار شدن اثر سوء ناشی از مصرف بیرویه کودهای شیمیایی و قیمت رو به افزایش آنها، استفاده از کودهای زیستی به عنوان جایگزین کودهای شیمایی در کشاورزی مطرح شده است. استفاده از کودهای زیستی، که دارای رگههای مختلف میکروبی هستند، به کاهش استفاده از کودهای شیمیایی منجر شده و محصولاتی با کیفیت بالا و بدون مواد شیمیایی مضر برای سلامتی انسان تولید میکنند. به منظور بررسی تأثیر تلقیح بذر با باکتریهای محرک رشد و تقسیط کود نیتروژن بر میزان مشارکت ذخایر ساقه در عملکرد دانه تریتیکاله، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی (RCBD) با سه تکرار در سال 1391 در گلخانه دانشکده کشاورزی دانشگاه محقق اردبیلی انجام شد. فاکتورهای مورد بررسی تقسیط کود نیتروژن در چهار سطح شامل (2/1 در زمان کاشت + 2/1 در مرحله ساقهروی)، (3/1 در زمان کاشت + 3/1 در مرحله ساقهروی+ 3/1 قبل از ظهور سنبله)، (4/1 در زمان کاشت + 2/1 در مرحله ساقهروی + 4/1 در مرحله سنبلهدهی) و (4/1 در زمان کاشت+ 4/1 در مرحله پنجهدهی+ 4/1 در مرحله ساقهروی + 4/1 در مرحله سنبلهدهی) به همراه تلقیح بذر با باکتریهای محرک رشد در چهار سطح (عدم تلقیح بذر، تلقیح بذر با ازتوباکتر کروکوکوم استرین5 ، آزوسپریلیوم لیپوفروم استرینOF و سودوموناس پوتیدا استرین4) بودند. نتایج نشان داد که تلقیح بذر با باکتری و تقسیط کود نیتروژن بر تمام صفات مورد بررسی تأثیر معنیداری داشت. کمترین میزان انتقال ماده خشک از کل اندام هوایی (089/0 گرم در بوته) و ساقه (0677/0 گرم در بوته) و سهم فرآیند انتقال در عملکرد دانه (79/16 درصد) مربوط به تلقیح بذر با ازتوباکتر در سطح چهار مصرف کود نیتروژنه بوده و حداکثر این مقادیر در عدم تلقیح بذر و سطح دوم از مصرف کود نیتروژنه بدست آمد. بیشترین مقادیر عملکرد و اجزای عملکرد نیز تحت تأثیر تلقیح بذر با ازتوباکتر در سطح دوم از مصرف کود نیتروژن بدست آمد. در مجموع تلقیح بذر تریتیکاله با باکتری ازتوباکتر به همراه تقسیط کود در سه مرحله جهت بیشترین عملکرد پیشنهاد می شود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
33 - برهمکنش نیتروژن و تلقیح بذر با باکتریهای آزادزی تثبیت کننده نیتروژن بر فیلوکرون و انتقال مجدد مواد فتوسنتزی و سهم آنها در عملکرد دانه گندم
رئوف سید شریفی پریسا قنبری حسین کمریبه منظور ارزیابی برهمکنش نیتروژن و تلقیح بذر با باکتریهای آزادزی تثبیت کننده نیتروژن بر فیلوکرون و انتقال مجدد مواد فتوسنتزی و سهم آنها در عملکرد دانه گندم، آزمایشی با سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه محقق اردبیلی به صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصاد چکیده کاملبه منظور ارزیابی برهمکنش نیتروژن و تلقیح بذر با باکتریهای آزادزی تثبیت کننده نیتروژن بر فیلوکرون و انتقال مجدد مواد فتوسنتزی و سهم آنها در عملکرد دانه گندم، آزمایشی با سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه محقق اردبیلی به صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی در سال زراعی 92-1391 اجرا گردید. فاکتورهای مورد بررسی شامل تلقیح بذر با باکتریهای آزادزی تثبیت کننده نیتروژن در پنج سطح (عدم تلقیح، تلقیح بذر با ازتوباکتر کروکوکوم استرین 5، آزوسپریلیوم لیپوفروم استرین OF و سودوموناس پوتیدا با دو سویه 4 و 11) و مقادیر کود نیتروژنه در چهار سطح (صفر، 60، 120 و 180 کیلوگرم در هکتار) از منبع اوره بود. نتایج نشان داد که بالاترین عملکرد (5/3829 کیلوگرم در هکتار)، اجزای عملکرد و سرعت ظهور برگ به ترکیب تیماری تلقیح بذر با ازتوباکتر × مصرف 180 کیلوگرم کود نیتروژنه در هکتار و کمترین آنها در عدم تلقیح بذر با باکتریهای آزادزی تثبیت کننده نیتروژن × عدم مصرف کود نیتروژنه به دست آمد. بیشترین مشارکت ذخایر ساقه و اندام هوایی در عملکرد دانه در ترکیب تیماری عدم تلقیح بذر با باکتریها × عدم مصرف کود نیتروژنه به دست آمد. در نتیجه به منظور افزایش عملکرد و افزایش سرعت ظهور برگ گندم می توان کاربرد 180 کیلوگرم کود نیتروژن در هکتار در تلقیح بذر با ازتوباکتر را توصیه نمود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
34 - بررسی اثر کاربرد باکتری های محرک رشد، محلول پاشی اسید های آمینه و سیلیسیک اسید بر عملکرد و اجزای عملکرد گندم در شرایط تنش خشکی
داوود حبیبیدر این تحقیق اثر آبیاری به عنوان عامل اصلی در دو سطح شامل شاهد یا آبیاری معمول، قطع آبیاری از مرحله گلدهی به بعد و تیمار دوم آزمایشی به عنوان سطوح عامل فرعی در پنج سطح شامل بذرمال با باکتری( Azospirillumو Azotobacterو Pseudomonas)، بذرمال با باکتری (Azospirillum و Azoto چکیده کاملدر این تحقیق اثر آبیاری به عنوان عامل اصلی در دو سطح شامل شاهد یا آبیاری معمول، قطع آبیاری از مرحله گلدهی به بعد و تیمار دوم آزمایشی به عنوان سطوح عامل فرعی در پنج سطح شامل بذرمال با باکتری( Azospirillumو Azotobacterو Pseudomonas)، بذرمال با باکتری (Azospirillum و Azotobacter وPseudomonas) به همراه محلول پاشی سیلیسیک اسید، بذرمال با باکتری ( Azospirillum و Azotobacter وPseudomonas) به همراه محلول پاشی اسید های آمینه، بذرمال با باکتری ( Azospirillumو Azotobacter و Pseudomonas) به همراه محلول پاشی سیلیسیک اسید و اسید های آمینه طی آزمایشی به صورت کرت های خرد شده در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با چهار تکرار به اجرا درآمد. نتایج حاصله نشان داد اعمال تنش خشکی صفات اندازه گیری شده را کاهش داد اما باتلقیح بذر با باکتری های محرک رشد و محلول پاشی سیلیسیک اسید و اسید های آمینه هم در شرایط آبیاری معمول و هم در شرایط تنش خشکی صفات وزن هزار دانه، طول سنبل، تعداد سنبلچه در سنبل، تعداد دانه در سنبل، عملکرد بیولوژیک و عملکرد دانه افزایش یافت. همچنین تلقیح بذر با باکتری های محرک رشد و مصرف توام اسید سیلیسیک و اسیدهای آمینه عملکرد دانه را نسبت به تیمار شاهد در شرایط آبیاری معمول و تنش خشکی به ترتیب به میزان 76/27% و64/44% افزایش داد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
35 - تاثیر کاربرد کودهای بیولوژیک، هیومیک اسید و پلیمر سوپر جاذب بر جذب و پالایش کادمیوم توسط یونجه یکساله (Medicago scutellata L.)
مرتضی محمدی داوود حبیبی محمدرضا اردکانی احمد اصغرزادهاین آزمایش در سال 1388 در گلخانه تحقیقاتی دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی (CRD) در چهار تکرار انجام شد. املع اول در این تحقیق سطوح فلز سنگین کادمیوم در سه سطح شامل (80 – 40 – صفر میلیگرم در کیلوگرم خاک کلرید کادمیوم ( چکیده کاملاین آزمایش در سال 1388 در گلخانه تحقیقاتی دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی (CRD) در چهار تکرار انجام شد. املع اول در این تحقیق سطوح فلز سنگین کادمیوم در سه سطح شامل (80 – 40 – صفر میلیگرم در کیلوگرم خاک کلرید کادمیوم (CdCl2) و عامل دوم ترکیبات تیماری شامل کاربرد باکتریهای محرک رشد، قارچ میکوریزا، هیومیک اسید و پلیمر سوپرجاذب به صورت جداگانه و توام در شانزده سطح بود. نتایج آزمایش نشان داد با افزایش غلظت کادمیوم در خاک میزان تجمع کادمیوم در اندام هوایی، ریشه و همچنین کادمیوم قابل دسترس خاک افزایش یافت. با توجه به اثر متقابل عامل های آزمایش مشاهده شد که کاربرد پلیمر نانو سوپر جاذب + کاربرد باکتری های ازتوباکتر و آزوسپریلیوم و سودوموناس + کاربرد هیومیک اسید و کاربرد پلیمر نانو سوپر جاذب + کاربرد قارچ میکوریزا + کاربرد هیومیک اسید و نیز کاربرد باکتری های ازتوباکتر و آزوسپریلیوم و سودوموناس + کاربرد قارچ میکوریزا + کاربرد هیومیک اسید، b15 (کاربرد پلیمر نانو سوپرجاذب + کاربرد باکتری های ازتوباکتر و آزوسپریلیوم و سودوموناس+ کاربرد قارچ میکوریزا + کاربرد هیومیک اسید) دارای بیشترین میزان تجمع کادمیوم در اندام هوایی بودند، به طوری که در تیمارهای فوق میزان این عنصر در اندام هوایی حدود 62 % بیشتر از تیمار شاهد بود. همچنین کاربرد توام باکتری های محرک رشد، قارچ میکوریزا و پلیمر سوپرجاذب بیشترین میزان کادمیوم را توسط اندام ریشهای جذب کرده بود که این میزان حدود 3/42 % بیشتر از تیمار شاهد بود. مصرف توام کودهای بیولوژیک، هیومیک اسید و پلیمرسوپرجاذب باعث افزایش فاکتور انتقال (TF) کادمیوم از ریشه به اندام هوایی و همچنین باعث افزایش استخراج گیاهی (AF) و ضریب استخراج فلز سنگین (EC) در گونه مورد مطالعه شد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
36 - تأثیر تلفیق کودهای شیمیایی و باکتری های محرک رشد گیاه بر عملکرد و اجزای عملکرد ذرت علوفه ای درشرایط آب و هوایی اراک
علی برومند نورعلی ساجدی مهدی چنگیریبه منظور بررسی اثر کود های شیمیایی و باکتری های افزاینده رشد بر عملکرد واجزای عملکرد ذرت علوفه ای رقم سینگل کراس 704 آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی با 3 تکرار در سال 1389 در مزرعه پژوهشی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اراک اجرا شد. تیمارهای مور چکیده کاملبه منظور بررسی اثر کود های شیمیایی و باکتری های افزاینده رشد بر عملکرد واجزای عملکرد ذرت علوفه ای رقم سینگل کراس 704 آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی با 3 تکرار در سال 1389 در مزرعه پژوهشی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اراک اجرا شد. تیمارهای مورد آزمایش به صورت، تلقیح بذرها توسط باکتری های محرک رشد در چهار سطح، B1= ریزوبیوم، آزوسپریلیوم، ازتوباکتر و سودوموناس،B2= ریزوبیوم، آزوسپریلیوم و سودوموناس، B3= ریزوبیوم، ازتوباکتر و سودوموناس، B4= آزوسپریلیوم، ازتوباکتر و سودوموناس و استفاده از کودهای شیمیایی نیتروژنه و فسفره در چهار سطح، A1= عدم مصرف، A2= 3/1 میزان توصیه شده، A3= 3/2 میزان توصیه شده، A4= 100 % میزان توصیه شده، اعمال شدند. نتایج نشان داد که مصرف کود شیمیایی بر صفاتی چون، تعداد برگ در بوته، تعداد دانه در ردیف، تعداد دانه در بلال، ارتفاع بوته و عملکرد علوفه در سطح آماری یک درصد معنی دار شدند. همچنین سطوح مختلف مصرف کودهای زیستی بر صفاتی مانند ارتفاع بوته، تعداد برگ در بوته ، تعداد دانه در ردیف و عملکرد علوفه در سطح آماری یک درصد معنی دار شدند. نتایج نشان داد که بیشترین عملکرد علوفه معادل 33/78 تن در هکتار از تیمار اثر برهمکنش مصرف کود شیمیایی و کود های زیستی، ریزوبیوم، آزوسپریلیوم، ازتوباکتر و سودوموناس به دست آمد که نسبت به شاهد42 % افزایش نشان داد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
37 - تأثیر باکتری های محرک رشد وکود نیتروژن بر صفات های کمی و کیفی آفتابگردان رقم آذرگل
رامتین محمدورزی داوود حبیبی سعید وزان علیرضا پازکی توحید نورالوندیاین آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار در دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج در سال 1388 به اجرا در آمد. عوامل مورد آزمایش شامل چهار سطح کود نیتروژن صفر، 54، 108 و 161 کیلوگرم نیتروژن در هکتار و باکتری های محرک رشد در چهار سطح شاهد بدون مصرف، چکیده کاملاین آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار در دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج در سال 1388 به اجرا در آمد. عوامل مورد آزمایش شامل چهار سطح کود نیتروژن صفر، 54، 108 و 161 کیلوگرم نیتروژن در هکتار و باکتری های محرک رشد در چهار سطح شاهد بدون مصرف، نیتروکسین (حاوی باکتری های محرک رشد ازوتوباکتر و آزوسپیریلوم)، بیوفسفر (حاوی باکتری های محرک رشد باسیلوس و سودوموناس)و کود تلفیقی (نیتروکسین+بیوفسفر) بود. نتایج نشان داد کاربرد باکتری های محرک رشد منجر به افزایش عملکرد دانه، عملکرد زیستی، ارتفاع بوته نسبت به تیمار شاهد شد و در میان باکتری های محرک رشد، تیمار باکتری محرک رشد تلفیقی (نیتروکسین+بیوفسفر) بیشترین تأثیر را در افزایش صفات های مورد مطالعه داشت. بیشترین عملکرد دانه به معادل 2516 کیلوگرم در هکتار از اثر متقابل نیتروکسین و بیوفسفر حاصل شد که نسبت به شاهد با عملکردی معادل 1850 کیلوگرم دانه در هکتار، 68/26 % افزایش نشان داد. همچنین کاربرد سطوح کود نیتروژن بر روی درصد پروتئین دانه دارای تأثیر معنی دار بود و باعث افزایش پروتئین دانه نسبت به تیمار شاهد شد. برهمکنش باکتری های محرک رشد و کود نیتروژن بر روی درصد روغن دانه دارای تأثیر معنی داری بود. به طور کلی کاربرد باکتری های محرک رشد نقش مفید و مؤثری در بهبود ویژگی های رشد، عملکرد اندام هوایی و خصوصیت های کیفی گیاه آفتابگردان دارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
38 - مقایسه تاثیر کودهای زیستی و دامی برخصوصیات زراعی گیاه دارویی مریم گلی
سید جواد مرعشی یوسف نیکنژاد هرمز فلاح آملی جابر مهدینیا افرابه منظور مطالعه اثر کود مرغی و باکتری های محرک رشد بر عملکرد و اجزای عملکرد گیاه دارویی مریم گلی آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در سال زراعی 1393 بین درختان باغ مرکبات با ارتفاع 11 متر از سطح دریا به اجرا شد. عامل اول در سه سطح شام چکیده کاملبه منظور مطالعه اثر کود مرغی و باکتری های محرک رشد بر عملکرد و اجزای عملکرد گیاه دارویی مریم گلی آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در سال زراعی 1393 بین درختان باغ مرکبات با ارتفاع 11 متر از سطح دریا به اجرا شد. عامل اول در سه سطح شامل: کود مرغی سه تن در هکتار، شش تن در هکتار، شاهد. عامل دوم در چهار سطح شامل: آزوسپیریلوم، سودوموناس، آزوسپیریلوم+ سودوموناس و شاهد بود. استفاده از کود مرغی و باکتری محرک رشد اثر معنی دار بر افزایش حجم تاج پوشش، ارتفاع بوته، حجم ریشه ، طول برگ، عرض برگ گذاشت. اثر متقابل کود زیستی و آلی نیز به جز بر حجم تاج پوشش و حجم ریشه تاثیر مثبت و معنی داری بر سایر صفات داشت. بر اساس نتایج اثرات متقابل بیش ترین حجم تاج پوشش، ارتفاع بوته، حجم ریشه، طول برگ، عرض برگ در ترکیب دو باکتری همراه با کاربرد شش تن کود به ترتیب با متوسط 33/64 سانتی متر، 40/58 سانتی متر، 73/64 میلی لیتر، 86/6 سانتی متر، 2 سانتی متر و کم ترین مقدار این صفات در حالت عدم مصرف کود مرغی و بدون استفاده از کود زیستی به ترتیب با میانگین 41 سانتی متر، 06/35 سانتی متر، 36/25 میلی لیتر، 13/4 سانتی متر، 16/1 سانتی مترحاصل شد. نتایج نشان داد مصرف کود زیستی به همراه کود دامی باعث افزایش بهبود خصوصیات مرفولوژیک گیاه دارویی مریم گلی در منطقه گردید. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
39 - مقایسه تاثیر کودهای زیستی و دامی برخصوصیات زراعی گیاه دارویی بادرنجبویه
رضا طهماسبی عمران هرمز فلاح آملی یوسف نیکنژاد جابر مهدینیا افرابه منظور مطالعه اثر کود های آلی و بیولوژیکی بر ویژگی های رشد، عملکرد و خصوصیات کمی و کیفی گیاه دارویی بادرنجبویه آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی با 12 تیمار و سه تکرار در سال زراعی 1393 در استان مازندران شهرستان محمود آباد انجام شد. عامل ا چکیده کاملبه منظور مطالعه اثر کود های آلی و بیولوژیکی بر ویژگی های رشد، عملکرد و خصوصیات کمی و کیفی گیاه دارویی بادرنجبویه آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی با 12 تیمار و سه تکرار در سال زراعی 1393 در استان مازندران شهرستان محمود آباد انجام شد. عامل اول در سه سطح شامل کاربرد کود گوسفندی به مقدار 5 و 10 تن در هکتار و عدم مصرف یا شاهد، عامل دوم در چهار سطح شامل باکتری ازتوباکتر و باسیلوس به ترتیب از سویه های ( chrococcumو pobilis)، ترکیب دو باکتری و عدم مصرف می باشند. نتایج نشان داد، کاربرد کود های دامی و بیولوژیک منجر به افزایش طول ریشه، وزن ریشه، حجم ریشه، وزن خشک ریشه، درصد اسانس، عملکرد اسانس و همچنین وزن خشک بوته نسبت به شاهد گردید و تیمار های تلفیقی کود گوسفندی و باکتری ها بیش ترین تاثیر را در افزایش صفات مورد مطالعه داشتند. اثرات متقابل کود گوسفندی و باکتری نشان داد که بیش ترین مقدار طول ریشه از تیمار 10 تن و تلفیق مصرف باکتری با میانگین 66/43 سانتی متر و کم ترین آن با میانگین 24 سانتی متر در تیمار عدم مصرف کود گوسفندی و باکتری حاصل شد. استفاده از ترکیب تیمار کود زیستی و دامی، منجر به افزایش 55 درصدی وزن خشک کل گیاه نسبت به سایر تیمار شاهد شد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
40 - نقش محرک های رشد در بهبود عملکرد و خصوصیات فیزیولوژیک لوبیا قرمز تحت سطوح مختلف آبیاری در شهرستان خوی (.Phaseolus vulgaris L)
محمد کاظم علیلو محسن رشدی ساسان رضادوست جواد خلیلی محلهبه منظور بررسی واکنش عملکرد و خصوصیات فیزیولوژیک لوبیا قرمز به کاربرد محرکهای رشد تحت سطوحمختلف آبیاری، آزمایشی به صورت طرح اسپلیت پلات در قالب بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار درروستای پیرموسی شهرستان خوی طی سال 1400اجرا گردید. آبیاری به عنوان عامل اصلی در سه سطحآبیاری چکیده کاملبه منظور بررسی واکنش عملکرد و خصوصیات فیزیولوژیک لوبیا قرمز به کاربرد محرکهای رشد تحت سطوحمختلف آبیاری، آزمایشی به صورت طرح اسپلیت پلات در قالب بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار درروستای پیرموسی شهرستان خوی طی سال 1400اجرا گردید. آبیاری به عنوان عامل اصلی در سه سطحآبیاری در 11 ،8و 14روز یکبار و ترکیبات محرک رشد به عنوان عامل فرعی در 5سطح شامل مصرف اسیدهیومیک همراه آب آبیاری، محلول پاشی آمینو اسید، محرک ریشه زایی، پتاسیم و عدم کاربرد محرکهای رشد(شاهد) بود. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که آبیاری بر تمام صفات مورد بررسی و مواد محرک رشد نیز برمحتوی آب نسبی برگ، کلروفیل ، aدرصد پروتئین، تعداد شاخه جانبی، عملکرد دانه و شاخص برداشت تاثیرمعنی داری داشت. اثرمتقابل دو عامل بر تعداد شاخه جانبی، عملکرد دانه، شاخص برداشت و درصد پروتئیندانه معنیدار بود. کاربرد اسید هیومیک موجب افزایش عملکرد دانه شد و با افزایش کمبود آب تاثیر اسیدهیومیک بر افزایش عملکرد دانه محسوس بود. بیشترین عملکرد دانه به میزان 3076/12کیلوگرم در هکتار درسطح آبیاری 8روز یکبار و تیمار هیومیک اسید و کمترین مقدار این صفت نیز به میزان 1220/96کیلوگرم درسطح آبیاری 14روز یکبار و تیمار شاهد مشاهده گردید. به نظر میرسد افزایش فاصله آبیاریها در طول فصلرشد منجر به افت عملکرد و تنزل خصوصیات فیزیولوژیک از جمله شاخص سطح برگ، کلروفیل و محتوی آبنسبی برگ گردید و مصرف ترکیباتی مانند هیومیک اسید توانست تا حدودی اثرات کاهشی تنش خشکی راتعدیل نماید پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
41 - کشت مخلوط ذرت- بادام زمینی تحت تلقیح با ازتوباکتر کروکوکوم (Azotobacter chroococcum)
سیاوش پورجانی هاشم امين پناه محمدنقی صفرزاد ویشکاییاستفاده از کشت مخلوط و باکتری های محرک رشد گیاه منجر به افزایش پایداری نظامهای کشاورزی می گردد. بهمنظور بررسی اثر ازتوباکتر بر عملکرد بادامزمینی و ذرت در کشت مخلوط، یک آزمایش دو ساله بهصورت فاکتوریل و در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در آستانه اشرفی چکیده کاملاستفاده از کشت مخلوط و باکتری های محرک رشد گیاه منجر به افزایش پایداری نظامهای کشاورزی می گردد. بهمنظور بررسی اثر ازتوباکتر بر عملکرد بادامزمینی و ذرت در کشت مخلوط، یک آزمایش دو ساله بهصورت فاکتوریل و در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در آستانه اشرفیه، استان گیلان، انجام شد. عامل اول شامل باکتری ازتوباکتر کروکوکوم (تلقیح و عدم تلقیح) و عامل دوم شامل الگوی کشت مخلوط در 8 سطح شامل کشت خالص ذرت، کشت خالص بادامزمینی، الگوهای کشت مخلوط افزایشی (100 درصد بادامزمینی+100 درصد ذرت، 100 درصد بادامزمینی+ 50 درصد ذرت و 100درصد ذرت+50 درصد بادامزمینی) و الگوهای کشت مخلوط جایگزینی (50 درصد ذرت+50 درصد بادامزمینی، 67 درصد ذرت+33 درصد بادامزمینی و 33 درصد ذرت+67 درصد بادامزمینی) بودند. نتایج نشان داد عملکرد دانه ذرت و بادامزمینی بهطور معنیداری تحت تأثیر ازتوباکتر و نسبت کشت مخلوط قرار گرفت. کاربرد ازتوباکتر سبب افزایش عملکرد دانه ذرت و بادامزمینی بهترتیب به میزان 16 و 10 درصد گردید. حداکثر و حداقل نسبت برابری زمین بهترتیب در الگوی کشت مخلوط 100 درصد بادامزمینی+50 درصد ذرت و 50 درصد ذرت+50 درصد بادامزمینی مشاهده شد و کاربرد ازتوباکتر سبب افزایش نسبت برابری زمین بین 12 تا 16 درصد در الگوهای مختلف کشت مخلوط گردید. با توجه به عدم امکان کنترل ماشینی علفهایهرز در الگوهای کشت مخلوط افزایشی، در صورت آلودگی کم مزرعه به علفهایهرز، الگوی کشت 100 درصد بادامزمینی+50 درصد ذرت همراه با کاربرد ازتوباکتر مناسب خواهد بود. در غیراینصورت، با توجه به نسبت برابری زمین و عملکرد بادام زمینی، الگوی کشت مخلوط 67 درصد بادامزمینی+33 درصد ذرت همراه با کاربرد ازتوباکتر مناسب خواهد بود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
42 - کاربرد تلفیقی کودهای زیستی، آلی و شیمیایی بر پاسخ های رشد و کیفیت چند رقم سیب زمینی (Solanum tuberosum) در شمال استان خوزستان
mansour timar شهرام لک علیرضا شکوه فر ناصر ظریفی نیا مجتبی علوی فاضلبه منظور بررسی تأثیر مدیریت تغذیه رقمهای مختلف سیب زمینی بر عملکرد کمی و کیفی و مقدار عناصر غذایی غده سیب زمینی آزمایشی در مرکز تحقیقات کشاورزی صفی آباد دزفول به صورت اسپلیت پلات در قالب طرح بلوكهاي کامل تصادفی با سه تکرار در طی دو سال زراعی 1396-1395 انجام شد. تیماره چکیده کاملبه منظور بررسی تأثیر مدیریت تغذیه رقمهای مختلف سیب زمینی بر عملکرد کمی و کیفی و مقدار عناصر غذایی غده سیب زمینی آزمایشی در مرکز تحقیقات کشاورزی صفی آباد دزفول به صورت اسپلیت پلات در قالب طرح بلوكهاي کامل تصادفی با سه تکرار در طی دو سال زراعی 1396-1395 انجام شد. تیمارهای مورد بررسی عبارت بودند از تغذیه در سه سطح (تغذیه با کودهای شیمیایی اوره، سوپرفسفات تریپل و سولفات پتاسیم (به ترتیب 180، 150 و 100 کیلوگرم در هکتار)، تغذیه با کود آلی هیومیک اسید و کود بیولوژیکی فسفر بارور2 (به ترتیب 1 کیلوگرم و 100 گرم در هکتار) و تیمار تغذیه تلفیقی با کودهای شیمیایی+هیومیک اسید+فسفر بارور 2، در کرت های اصلی و رقمهای سیب زمینی (سانته، آریندا و ساوالان) در کرت¬های فرعی قرار گرفتند. تیمارهای تغذیه با کود شیمیایی درصد ماده خشک بالاتری از سایر تیمارها داشتند و تیمار تغذیه با کود شیمیایی+هیومیک اسید+فسفر بارور 2 در رتبه بعدی قرار گرفت. رقم سانته در سال دوم تحقیق و تغذیه با کود شیمیایی به مقدار 27/69 درصد، ماده خشک بالاتری از سایر تیمارها داشت و پس از آن رقم ساوالان در همین تیمار تغذیه و در سال دوم کشت با درصد ماده خشک برابر 26/47 درصد قرار داشت. مقدار نیتروژن سیب زمینی در سال دوم نسبت به سال اول افزایش معنی داری داشته و بیشترین غلظت نیتروژن سیب زمینی در تیمارهای مورد مطالعه در سال دوم تحقیق مشاهده شد. بیشترین غلظت فسفر در تیمار تغذیه با هیومیک اسید+ فسفر بارور 2 در سال دوم به میزان 3/31 میلیگرم بر گرم در رقم آریندا بهدست آمد. تیمارهای تغذیه با هیومیک اسید در مجموع شرایط بهتری از سایر تیمارها از نظر غلظت فسفر داشتند. بر اساس نتایج صفات کیفی، کمترین مقادیر سم سولانین به میزان 546/4 و 632/2 میکروگرم برگرم ماده خشک در رقم ساوالان به ترتیب در سال اول و دوم به دست آمد. تیمارهای تغذیه با کود شیمیایی و رقم آریندا در هر دو سال تحقیق، کمترین مقدار سم سولانین را به خود اختصاص دادند. رقم ساوالان عملکرد بهتری نسبت به سایر رقمها داشت و در مجموع استفاده از کود زیستی فسفر بارور 2 و هیومیک اسید باعث بهبود خصوصیات کمی و کیفی سیب زمینی در شرایط اقلیمی شمال خوزستان شد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
43 - اثر دور آبیاری، باکتریهای محرک رشد و اسید هیومیک بر عملکرد و اجزای عملکرد گندم رقم کویر
سارا پروازی شندی علیرضا پازکی احمد اصغرزاده امین آزادی به منظور بررسی اثر دور آبیاری، اسید هیومیک و باکتری­های محرک رشد (ازتوباکتر، آزوسپیریلوم و سودوموناس) بر عملکرد و اجزای عملکرد گندم رقم کویر، آزمایشی در سال زراعی 90 - 1389 به صورت اسپیلت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوک­های کامل تصادفی در چکیده کامل به منظور بررسی اثر دور آبیاری، اسید هیومیک و باکتری­های محرک رشد (ازتوباکتر، آزوسپیریلوم و سودوموناس) بر عملکرد و اجزای عملکرد گندم رقم کویر، آزمایشی در سال زراعی 90 - 1389 به صورت اسپیلت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوک­های کامل تصادفی در چهار تکرار در فشافویه (حسن آباد) اجرا شد. فاکتور اصلی (آبیاری) در سه سطح (آبیاری بر اساس 80، 120و 160 میلی‎متر تبخیر از سطح تشتک تبخیر کلاس A) و اسید هیومیک و مخلوط باکتری­های محرک (ازتوباکتر، سودوموناس و آزوسپیریلوم) هر یک در دو سطح عدم کاربرد و کاربرد به صورت فاکتوریل در نظر گرفته شدند. نتایج حاصل نشان داد که تنش خشکی عملکرد دانه را به طور معنی‎داری کاهش داد که این کاهش با توجه به نتایج آزمایش، احتمالاً از طریق کاهش تعداد دانه در سنبله می باشد. هم‎چنین تنش خشکی باعث کاهش معنی‎دار عملکرد بیولوژیک شد. کاربرد باکتری‎های محرک رشد به طور معنی‎داری عملکرد دانه و درصد شاخص برداشت را تحت تأثیر قرار داد. از سوی دیگر در شرایط تنش شدید (آبیاری بر اساس 160 میلی‎متر تبخیر از سطح تشتک تبخیر کلاس A) کاربرد اسید هیومیک باعث افزایش معنی‎دار عملکرد بیولوژیک و تعداد سنبله در واحد سطح شد. با توجه به نتایج این آزمایش، باکتری‎های محرک رشد و اسید هیومیک به‎عنوان دو نوع کود زیستی می‎توانند تا حدی برای کاهش اثرات منفی ناشی از تنش خشکی بر عملکرد و اجزای عملکرد گندم مورد استفاده قرار گیرند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
44 - اثر سالیسیلیکاسید بر بهبود ویژگیهای مورفوفیزیولوژیک ریحان در شرایط تنش شوری کلریدسدیم
حسن نورافکن فریناز انگوتیشوری از مهم­ترین و متداول­ ترین تنش ­های محیطی وارده بر گیاهان می­ باشد. از طرفی، سالیسیلیک ­اسید به­ عنوان یک تنظیم کننده رشد گیاهی در القای سازوکارهای افزایش مقاومت گیاه در برابر تنش­ های زیستی و غیرزیستی مؤثر است. بر این اساس، آزمایشی گلدا چکیده کاملشوری از مهم­ترین و متداول­ ترین تنش ­های محیطی وارده بر گیاهان می­ باشد. از طرفی، سالیسیلیک ­اسید به­ عنوان یک تنظیم کننده رشد گیاهی در القای سازوکارهای افزایش مقاومت گیاه در برابر تنش­ های زیستی و غیرزیستی مؤثر است. بر این اساس، آزمایشی گلدانی به صورت فاکتوریل بر پایه طرح کاملاً تصادفی جهت ارزیابی اثر سالیسیلیک ­اسید بر بهبود شاخص­های مورفولوژیک و فیزیولوژیک ریحان تحت تنش شوری انجام گرفت. محلول­ پاشی سالیسیلیک ­اسید با رقت ­های 1/0، 5/0 و 1 میلی­ مولار در مرحله 6 تا 8 برگی گیاهچه قبل از اعمال تنش شوری انجام شد و سه هفته متوالی ادامه یافت. تنش شوری با آبیاری گیاهان با رقت­ های 20، 40 و 80 میلی­ مولار نمک کلرید سدیم اعمال شد. در مرحله گلدهی، ارتفاع بوته، قطر ساقه، طول و عرض برگ، تعداد برگ و گل ­آذین، وزن تر و خشک برگ، ساقه و ریشه، طول بلندترین گل­ آذین و ریشه، فاصله بین دو میانگره، تعداد گره در شاخه، درصد ماده خشک ساقه، برگ و ریشه درصد نشت الکترولیت برگ، محتوای نسبی آب، شاخص کلروفیل برگ، شاخص سطح برگ و سطح ویژه برگ اندازه­ گیری شد. تنش شوری باعث کاهش طول و عرض برگ، شاخص سطح برگ، تعداد گره در شاخه، قطر ساقه، وزن تر و خشک ریشه، وزن خشک ساقه، سطح ویژه برگ و افزایش نشت الکترولیت و تعداد برگ گردید. در مقابل، مصرف سالیسیلیک ­اسید توانست در کاهش اثرات سوء تنش شوری در بیشتر صفات مورد ارزیابی مؤثر باشد. همچنین، محلول­ پاشی با رقت ­های 1/0 و 5/0 میلی­ مولار سالیسیلیک ­اسید در برابر تنش شوری اثر بهتری داشت. بنابراین، محلول­ پاشی سالیسیلیک­ اسید می­ تواند به­ عنوان راه­کاری برای جلوگیری از اثرات سوء شوری در ریحان توصیه شود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
45 - بررسی تاثیر کود های آلی و بیولوژیک بر درصد اسانس و برخی خصوصیات رشدی در گیاه دارویی شوید(Anethum graveolens L.)
احسان نصیرالاسلامیچکیده<br />به منظور بررسی تاثیر کودهای آلی و بیولوژیک بر میزان اسانس و برخی صفات رشدی در گیاه دارویی شوید آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب بلوک های کامل تصادفی با 4 تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج واقع در ماهدشت در سال چکیده کاملچکیده<br />به منظور بررسی تاثیر کودهای آلی و بیولوژیک بر میزان اسانس و برخی صفات رشدی در گیاه دارویی شوید آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب بلوک های کامل تصادفی با 4 تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج واقع در ماهدشت در سال 1390 صورت گرفت. تیمار ها شامل شاهد، مصرف هیومیک اسید به صورت محلولدهی پای بوته (6 لیتر در هکتار)، مصرف هیومیک اسید به صورت اسپری روی برگ گیاه (3 لیتر در هکتار)، مصرف باکتری های محرک رشد(مخلوطی از ازتو باکتر،آزوسپیریلیوم و سودوموناس) بصورت بذرمال (6 لیتر در هکتار )، مصرف عصاره جلبک دریایی بصورت محلول در آب آبیاری( 5/1 لیتر در هکتار ) بودند.نتایج نشان دهنده برتری معنی دار کود آلی و بیولوژیک نسبت به شاهد در بسیاری از صفات اندازه گیری شده بود .هیومیک اسید بر صفات درصد اسانس، طول برگ و قطر ساقه تاثیر معنی داری در سطح احتمال 1% داشت. بیشترین مقدار اسانس و طول برگ مربوط به تیمار مصرف هیومیک اسید بصورت محلول دهی پای بوته به همراه مصرف باکتری های محرک رشد و عصاره جلبک دریایی بود. کاربرد باکتری های محرک رشد سبب افزایش در طول دمگل، طول برگ و کاهش در محتوای مالون دی آلدهید شد. عصاره جلبک دریایی بر صفات طول برگ و قطر ساقه تاثیر معنی داری در سطح احتمال 1% داشت. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
46 - اثر روشهای مصرف باکتریهای محرک رشد (PGPR) برمیزان عملکرد بیولوژیک و کلروفیل a+b گیاه دارویی بومادران (Achillea millefolium L.) در شرایط تنش خشکی
احمد میرجلیلیبه منظور بررسی اثر روشهای مصرف باکتریهای محرک رشد(PGPR) بر برمیزان عملکرد بیولوژیک و کلروفیل a+b گیاه دارویی بومادران (Achillea millefolium L.) در شرایط تنش خشکی، آزمایشی در فروردین 1393 در دانشگاه آزاد اسلامی واحد یادگار امام خمینی (ره) شهر ری انجام پذیرفت. این آزمای چکیده کاملبه منظور بررسی اثر روشهای مصرف باکتریهای محرک رشد(PGPR) بر برمیزان عملکرد بیولوژیک و کلروفیل a+b گیاه دارویی بومادران (Achillea millefolium L.) در شرایط تنش خشکی، آزمایشی در فروردین 1393 در دانشگاه آزاد اسلامی واحد یادگار امام خمینی (ره) شهر ری انجام پذیرفت. این آزمایش به صورت اسپلیت پلات در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی باسه تکرار به اجرا در آمد. عوامل آزمایشی شامل دورهای آبیاری به عنوان عامل اصلی در سه سطح آبیاری در50 ، 90 و 130 میلی متر تبخیر از تشتک تبخیر کلاس A و روش های مختلف کاربرد باکتری های محرک رشد (PGPR) شامل عدم کاربرد باکتری، کاربرد ریشه مال باکتری، کاربرد باکتری در آب آبیاری و کاربرد ریشه مال+ کاربرد باکتری در آب آبیاری به عنوان عامل فرعی در نظر گرفته شدند. نتایج بدست آمده نشان داد که اثر ساده تنش خشکی و باکتری های محرک رشد مورد آزمون معنی دار و فقط اثرات متقابل عملکرد بیولوژیک معنی دار گردید. در این شرایط تنش خشکی سبب کاهش میزان عملکرد بیولوژیک و کلروفیل a+b در گیاه دارویی بومادران گردید. بعلاوه، گیاهان تیمارشده با باکتری های محرک رشد، نسبت به گیاهانی که در آنها این باکتری ها به کار نرفته بود، دارای محتوی عملکرد بیولوژیک و کلروفیل a+b بیشتری بودند. نتایج این مطالعه نشان داد که کاربرد باکتری های محرک رشد به خصوص به صورت کاربرد ریشه مال+ باکتری در آب آبیاری، اثرات مفیدی در جهت افزایش محتوی دو صفت ذکر شده داشت. به صورتی که بیشترین مقدار عملکرد بیولوژیک (7142 کیلوگرم در هکتار) و کلروفیل a+b (7767/3 میلی گرم بر گرم وزن تر) در شرایط عدم وجود تنش خشکی و مصرف باکتری های محرک رشد به صورت ریشه مال + آب آبیاری و ریشه مال حاصل گردید. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
47 - اثر روش های مصرف باکتری های محرک رشد(PGPR) بر محتوی پرولین و قندهای محلول گیاه دارویی بومادران (AchilleamillefoliumL.) در شرایط تنش خشکی
احمد میر جلیلی علیرضا پازوکی ابوالفضل رشیدی اصلبه منظور بررسی اثر روش­های مصرف باکتری­های محرک رشد(PGPR) بر محتوی پرولین و قندهای محلول گیاه دارویی بومادران (<em>Achilleamillefolium</em>L.) در شرایط تنش خشکی، آزمایشی در فروردین 1393 در دانشگاه آزاد اسلامی واحد یادگار امام خمینی (ره) شهر ری انجام پذیرفت. این چکیده کاملبه منظور بررسی اثر روش­های مصرف باکتری­های محرک رشد(PGPR) بر محتوی پرولین و قندهای محلول گیاه دارویی بومادران (<em>Achilleamillefolium</em>L.) در شرایط تنش خشکی، آزمایشی در فروردین 1393 در دانشگاه آزاد اسلامی واحد یادگار امام خمینی (ره) شهر ری انجام پذیرفت. این آزمایش به صورت اسپلیت پلات در قالب طرح بلوک­های کامل تصادفی با سه تکرار به اجرا در آمد.عوامل آزمایشی شامل دورهای آبیاری به عنوان عامل اصلی در سه سطح آبیاری در50 ، 90 و 130 میلی متر تبخیر از تشتک تبخیر کلاس A و روش های مختلف کاربرد باکتری های محرک رشد (PGPR) شامل عدم کاربرد باکتری، کاربرد ریشه مال باکتری، کاربرد باکتری در آب آبیاری و کاربرد ریشه مال+ کاربرد باکتری در آب آبیاری به عنوان عامل فرعی در نظر گرفته شدند.نتایج به­دست آمده نشان داد که اثر ساده تنش خشکی و باکتری های محرک رشد مورد آزمون معنی دار و فقط اثرات متقابل پرولین معنی دارگردید. در این شرایط تنش خشکی سبب افزایش میزان پرولین و قندهای محلول در گیاه دارویی بومادران گردید. بعلاوه، گیاهان تیمارشده با باکتری های محرک رشد، نسبت به گیاهانی که در آنها این باکتری ها به کار نرفته بود، دارای محتوی پرولین و قندهای محلول کمتری بودند. نتایج این مطالعه نشان داد که کاربرد باکتری های محرک رشد ، اثرات مفیدی در جهت کاهش محتوی دو صفت ذکر شده داشت. به صورتی که کمترین مقدار پرولین (0833/2 میلی گرم بر گرم وزن تر) وکمترین مقدار قندهای محلول (663/8 میلی گرم بر گرم وزن تر) در شرایط عدم وجود تنش خشکی و مصرف باکتری های محرک رشد حاصل گردید. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
48 - بررسی تاثیر باکتری های محرک رشد و کود نیتروژن بر کیفیت دانه آفتابگردان (.Helianthus annus L)
رامتین محمد ورزی داوود حبیبی سعید وزان علیرضا پازکیبه منظور مطالعه اثر کود شیمیایی نیتروژن و باکتری های محرک رشد (نیتروکسین و بیوفسفر) بر کیفیت دانه آفتابگردان (.Helianthus annus L) در راستای کاهش مصرف کودهای شیمیایی، اصلاح خاک و بهبود وضعیت تغذیه ای گیاه آزمایشی بصورت فاکتوریل در قالب بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار د چکیده کاملبه منظور مطالعه اثر کود شیمیایی نیتروژن و باکتری های محرک رشد (نیتروکسین و بیوفسفر) بر کیفیت دانه آفتابگردان (.Helianthus annus L) در راستای کاهش مصرف کودهای شیمیایی، اصلاح خاک و بهبود وضعیت تغذیه ای گیاه آزمایشی بصورت فاکتوریل در قالب بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار در دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج در سال 1388 به اجرا در آمد. تیمار های آزمایشی شامل چهار سطح کود نیتروژن 0، 54، 108 و 161 کیلوگرم نیتروژن در هکتار و باکتری های محرک رشد در چهار سطح شاهد (بدون مصرف)، نیتروکسین (حاوی باکتری های محرک رشد ازوتوباکتر و آزوسپیریلوم)، بیوفسفر (حاوی باکتری های محرک رشد باسیلوس و سودوموناس) و کود تلفیقی (نیتروکسین + بیوفسفر) بود. کاربرد باکتری های محرک رشد منجر به افزایش عملکرد روغن، نیتروژن و فسفر دانه نسبت به تیمار شاهد (بدون باکتری) شد. بیشترین عملکرد روغن به عنوان با اهمیت ترین صفت مورد بررسی در تیمار کود تلفیقی (نیتروکسین+بیوفسفر) با1042.24 کیلوگرم در هکتار که نسبت به شاهد (721.32 کیلوگرم روغن در هکتار)، افزایش 30.08 درصدی را نشان داد. همچنین مشاهده شد کاربرد سطوح کود نیتروژن تاثیر معنی داری بر عملکرد روغن، نیتروژن دانه و پتاسیم دانه گذاشت به طوری که بالاترین میزان عملکرد روغن در سطح 161 کیلوگرم نیتروژن در هکتار به مقدار 953.32 کیلوگرم روغن در هکتار، که نسبت به تیمار شاهد (803.5 کیلوگرم روغن در هکتار) افزایش 15.72 درصد رشد را نشان داد. اثر متقابل باکتری های محرک رشد و نیتروژن بر روی نیتروژن دانه دارای تاثیر معنی داری بود. در مجموع نتایج این مطالعه نشان داد توانایی ازوتوباکتر و آزوسپیریلوم در فرایند تثبت نیتروژن و اینکه توانمندی سودوموناس وباسیلوس در کنترل عوامل بیماری زایی گیاه و انحلال فسفات های نامحلول، به طور موثری باعث افزایش عملکرد روغن می شود، همانطور که از نتایج مشخص می شود کاربرد کودهای بیولوژیک نقش مفید و موثری در بهبود خصوصیات کیفی گیاه آفتابگردان دارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
49 - تغییرات درصد و عملکرد اسانس گیاه دارویی اسطو خودوس (Lavandula angustifolia L.) در شرایط مصرف باکتریهای محرک رشد (PGPR) و تنش خشکی
علی ساکی علیرضا پازکیبه منظور بررسی اثر روش­های مصرف باکتری­های محرک رشد (PGPR) بر درصد و عملکرد اسانس گیاه دارویی اسطو خودوس (<em>Lavandula angustifolia</em> L.) در شرایط تنش خشکی، آزمایشی در فروردین 1393 در دانشگاه آزاد اسلامی واحد یادگار امام خمینی (ره) شهرری انجام پذیرفت. این آز چکیده کاملبه منظور بررسی اثر روش­های مصرف باکتری­های محرک رشد (PGPR) بر درصد و عملکرد اسانس گیاه دارویی اسطو خودوس (<em>Lavandula angustifolia</em> L.) در شرایط تنش خشکی، آزمایشی در فروردین 1393 در دانشگاه آزاد اسلامی واحد یادگار امام خمینی (ره) شهرری انجام پذیرفت. این آزمایش به صورت اسپلیت پلات در قالب طرح بلوک­های کامل تصادفی باسه تکرار به اجرا در آمد.عوامل آزمایشی شامل دورهای آبیاری به عنوان عامل اصلی در سه سطح آبیاری در60 ، 11 و 160 میلی متر تبخیر از تشتک تبخیر کلاس A و روش های مختلف کاربرد باکتری های محرک رشد (PGPR) شامل عدم کاربرد باکتری، کاربرد ریشه مال باکتری، کاربرد باکتری در آب آبیاری و کاربرد ریشه مال+ کاربرد باکتری در آب آبیاری به عنوان عامل فرعی در نظر گرفته شدند. نتایج<br /> به­دست آمده نشان داد که اثرات اصلی سطوح آبیاری و روش­های کاربرد باکتری های محرک رشد و همچنین اثر متقابل آنها بر عملکرد اسانس معنی دار بود. نتایج مقایسه میانگین درصد اسانس نشان داد که با افزایش شدت تنش, درصد اسانس بطور معنی داری افزایش می یابد، به طوری که بالاترین درصد اسانس در سطح آبیاری 160 میلی متر تبخیر مشاهده شد. کمترین درصد اسانس نیز در سطح آبیاری 60 میلی متر تبخیر مشاهده گردید. یافته های مقایسه میانگین عملکرد اسانس نیز نشان داد که برخلاف درصد اسانس، با افزایش شدت خشکی عملکرد اسانس به طور معنی داری کاهش می یابد. به طوری که بالاترین عملکرد اسانس در سطح آبیاری 60 میلی متر تبخیر و کمترین عملکرد اسانس نیز در سطح آبیاری 160 میلی متر تبخیر بدست آمد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
50 - بررسی اثرات تنش شوری بر روی رشد و تغییرات فیتوهورمونی گندم تلقیح شده با باکتری های محرک رشد و اسید هیومیک
داوود حبیبی داریوش فتحاله طالقانی مهدی داوودی فرد علیرضا پازوکی<span lang="AR-SA">افزایش عملکرد محصولات زراعی، به ویژه گندم به علت داشتن بیشترین سطح زیر کشت و مصرف در کشور از اهمیت ویژه ای برخوردار است و اسید هیومیک به عنوان یک اسید آلی حاصل از هوموس و سایر منابع طبیعی و باکتری های محرک رشد از طریق اثرات هورمونی و بهبود جذب عناصر غ چکیده کامل<span lang="AR-SA">افزایش عملکرد محصولات زراعی، به ویژه گندم به علت داشتن بیشترین سطح زیر کشت و مصرف در کشور از اهمیت ویژه ای برخوردار است و اسید هیومیک به عنوان یک اسید آلی حاصل از هوموس و سایر منابع طبیعی و باکتری های محرک رشد از طریق اثرات هورمونی و بهبود جذب عناصر غذایی جهت بالا بردن عملکرد دانه در گندم به خصوص در شرایط تنش شوری می توانند موثر واقع شود. به منظور بررسی اثرات تنش شوری بر روی رشد و تغییرات فیتوهورمونی گندم تلقیح شده با باکتری های محرک رشد و اسید هیومیک، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب در بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار در گلخانه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج در سال 1389 اجراء شد. تیمارهای آزمایشی شامل اسیدهیومیک در دو سطح شامل {(</span><span dir="ltr">A<sub>0</sub></span><span lang="AR-SA">): شاهد، (</span><span dir="ltr">A<sub>1</sub></span><span lang="AR-SA">) : مصرف اسیدهومیک}، و سطوح شوری در سه سطح شامل {(</span><span dir="ltr">B<sub>0</sub></span><span lang="AR-SA">): شاهد، (</span><span dir="ltr">B<sub>1</sub></span><span lang="AR-SA">): شوری پایین به میزان 75 میلی مولار، (</span><span dir="ltr">B<sub>3</sub></span><span lang="AR-SA">)، شوری بالا به میزان 150 میلی مولار}، استفاده از میکروارگانیسم ها در پنج سطح شامل {(</span><span dir="ltr">C<sub>0</sub></span><span lang="AR-SA">) شاهد، (</span><span dir="ltr">C<sub>1</sub></span><span lang="AR-SA">)، تلقیح بذربا باکتری آزوسپیریلوم لیپوفروم، (</span><span dir="ltr">C<sub>2</sub></span><span lang="AR-SA">)،</span><span lang="AR-SA"> </span><span lang="AR-SA">تلقیح بذر با باکتری ازتوباکتر کروکوم، (</span><span dir="ltr">C<sub>3</sub></span><span lang="AR-SA">)، تلقیح بذر با باکتری سودوموناس پوتیدا، (</span><span dir="ltr">C<sub>4</sub></span><span lang="AR-SA">)، تلقیح بذر با باکتری های (ازتوباکتر کروکوم، آزوسپیریلوم لیپوفروم، سودوموناس پوتیدا) به صورت </span><span dir="ltr">Mix</span><span lang="AR-SA">} بود. نتایج نشان داد اثر متقابل تلقیح بذر با باکتری های محرک رشد و مصرف اسید هیومیک در زمان اعمال تنش شوری بر عملکرد دانه، جیبرلین، اکسین و سیتوکینین معنی دار بود. بیشترین عملکرد دانه از تیمار تلقیح بذر با باکتری ازتوباکتر کروکوم و عدم مصرف اسید هیومیک و اعمال تنش شوری 75 میلی مولار بدست آمد و بیشترین میزان هورمون جیبرلین و سیتوکینین از تیمار تلقیح بذر با باکتری آزوسپیریلوم لیپوفروم و عدم مصرف اسید هیومیک و اعمال تنش شوری 150 میلی مولار حاصل گردید، ضمن آنکه بیشترین میزان هورمون اکسین نیز از تیمار تلقیح بذر با باکتری های محرک رشد به صورت </span><span dir="ltr">Mix</span><span lang="AR-SA"> و مصرف اسید هیومیک و عدم اعمال تنش شوری به دست آمد.</span> پرونده مقاله