از مهمترین خواهشهای آدمی، تمنایِ زیستن است. اما مرگ، این خواهش را پیاپی تهدید میکند. مسئله این است که آدمی چگونه میتواند میان این دو، سازواری ایجاد کند و این چالش، چه پیامدهای اخلاقی و روانی را به همراه خواهد داشت. در رویارویی با این درگیریِ روانی و فلسفی، انسانها چکیده کامل
از مهمترین خواهشهای آدمی، تمنایِ زیستن است. اما مرگ، این خواهش را پیاپی تهدید میکند. مسئله این است که آدمی چگونه میتواند میان این دو، سازواری ایجاد کند و این چالش، چه پیامدهای اخلاقی و روانی را به همراه خواهد داشت. در رویارویی با این درگیریِ روانی و فلسفی، انسانها دو دستهاند: عدهای به انکار فرصت زندگی، و برخی به دریافت آن، گرایش مییابند. عطار نیشابوری با اتکا به مرگپویایی، دو واقعیت انکارناپذیرِ زندگی و مرگ را میپذیرد. اندیشیدن به این دو پهنه، آدمی را به خصلتهایی چون کمالطلبی، تربیت نفس، آگاهانه زیستن، وابسته نبودن و دلبسته نشدن، ارزشمند دانستن فرصت زندگی، بهرهمندی از زندگی به قدر ضرورت و کفایت، توجه به ارزشهای اخلاقی و تحقق رفتارهای فرجاماندیشانه آراسته خواهد کرد. تصویر انسانِ مرگپویایِ زندگیخواه از زندگی، در ایماژهایی چون زندان، گُلخن، کشتزار و کاروانسرا بروز مییابد. این تصاویر نشان میدهد آدمی دریافته که زندگیِ دنیایی، ابزار است؛ بنابراین ارادۀ خویش را به کارکرد خویش در هستی معطوف میسازد تا زندگیِ اخلاقی را تجربه کند.
پرونده مقاله