کتاب معارف، اثر بهاء ولد، عارف و واعظ نامدار بلخ و پدر مولانا جلالالدین، یکی از متون ارزشمند عرفانی در زبان فارسی است که بهسبب داشتن نثری شیوا، هنری، زبان شاعرانه و نیز برخورداری از صور خیال، از جایگاه خاصی در میان همتایان خود برخوردار است. اگرچه تعالیم موجود در کتاب چکیده کامل
کتاب معارف، اثر بهاء ولد، عارف و واعظ نامدار بلخ و پدر مولانا جلالالدین، یکی از متون ارزشمند عرفانی در زبان فارسی است که بهسبب داشتن نثری شیوا، هنری، زبان شاعرانه و نیز برخورداری از صور خیال، از جایگاه خاصی در میان همتایان خود برخوردار است. اگرچه تعالیم موجود در کتاب معارف، به دو بخش تعالیم دینی و تربیتی تقسیم میشوند، در اینجا از ذکر تعالیم بارز عرفانی با رویکرد آخرتی خودداری میشود. در نتیجه، توجه مقالۀ حاضر به نکات تربیتی و اخلاقی معارف و سعی در نشان دادن جنبههای زیبایی و خیالانگیز این تعالیم بوده است. نتایج این بررسی نشان میدهد آموزههای اخلاقی و تربیتی در کتاب معارف یا جنبۀ امری دارند یا بازدارنده هستند، که در این میان، فراوانی آموزههای ایجابی از بازدارنده بیشتر است. بیشترین صور خیال هم به تشبیه و سپس تمثیل اختصاص دارد که در بخش آموزههای سلبی، در پرهیز از طمع، پرهیز از کبر و دوری از همنشین بد، و در بخش آموزههای ایجابی، در توصیه به صبر و رفتار درست با زنان بیشترین کاربرد و تکرار را داشته است.
پرونده مقاله
پادشاهی، در باور و فرهنگ ایرانیان، مدّتها فرّهای ایزدی به حساب میآمد. شاهان گرچه به مددِ زر و زور یا به طریق موروثی بر اریکة قدرت تکیه میزدند، در حقیقت حکومت را هدیهای از جانب پروردگار و حقّ مسلّمِ خود میدانستند. اگر ما نیز این عقیدة نااستوار را، صحیح فرض کنیم، با چکیده کامل
پادشاهی، در باور و فرهنگ ایرانیان، مدّتها فرّهای ایزدی به حساب میآمد. شاهان گرچه به مددِ زر و زور یا به طریق موروثی بر اریکة قدرت تکیه میزدند، در حقیقت حکومت را هدیهای از جانب پروردگار و حقّ مسلّمِ خود میدانستند. اگر ما نیز این عقیدة نااستوار را، صحیح فرض کنیم، باید بگوییم کمتر پادشاهانی در طول تاریخ وجود داشتهاند که قدر این موهبت الهی را دانسته و از آن در جهت منافع و مصالح جامعه استفاده کرده باشند. بیشتر آنها کسانی بودهاند که برای استمرار قدرتمندی خود، بر زیردستان ستم کرده، امنیتِ مالی و جانی آنها را قربانی خواستههای سیریناپذیرِ خود کردهاند.
در این گفتار، با توجه به متون ادبی قرن چهارم تا هفتم هجری به ویژگیهای یک حکومت آرمانی پرداختهایم تا دانسته شود که حکومت چگونه باید رفتار کند تا همگان آرامش و امنیت را حس کنند و از رفاهی نسبی برخوردار باشند؛ سپس به یادکردِ اخلاق و منشِ پادشاهانی پرداختهایم که بنا به روایت شاعران و نویسندگانِ این دوره، از عدالت و دادگری بهرهای داشتهاند و ردّ پای حاکمیت صحیح در زندگیشان دیده شدهاست. بدیهی است آنچه از نظر میگذرانید، شواهدی است که از متون ادبی استخراج شده؛ بنابراین میتواند در مقایسه با حکومتهای آرمانیای که از زبانِ متفکران و جامعهشناسان معرفی شده، مورد بررسی قرار بگیرد.
پرونده مقاله