مقدمه: افزایش کیفیت نیروی کار، یکی از مهمترین عوامل موثر در بهبود بهرهوری نیروی کار است و ارتقای کیفیت نیروی کار نیز میتواند از طریق بالابردن سطح سلامت و بهداشت نیروی کار حاصل گردد. هدف از این مطالعه، بررسی رابطهی دوسویه بین بهداشت و بهرهوری نیروی کار در ایران است. چکیده کامل
مقدمه: افزایش کیفیت نیروی کار، یکی از مهمترین عوامل موثر در بهبود بهرهوری نیروی کار است و ارتقای کیفیت نیروی کار نیز میتواند از طریق بالابردن سطح سلامت و بهداشت نیروی کار حاصل گردد. هدف از این مطالعه، بررسی رابطهی دوسویه بین بهداشت و بهرهوری نیروی کار در ایران است. روش پژوهش: روش بهکار برده شده در پژوهش حاضر، از نوع علی - تحلیلی بوده و هدف پژوهش کاربردی میباشد. آمار و اطلاعات مربوط به متغیرهای به کاربرده شده در پژوهش نیز از بانک اطلاعات سریهای زمانی اقتصادی بانک مرکزی و لوح فشردهی شاخصهای توسعهی جهان استخراج شده است. ابزار اقتصادسنجی مورد استفاده در پژوهش، نرمافزار Eviews نسخهی 6 و روش اقتصادسنجی به کار برده شده در پژوهش، روش علیت تودا و یاماموتو و همچنین روش همانباشتگی جوهانسن- جوسیلیوس بوده و دامنهی زمانی پژوهش فاصله زمانی فصل اول سال 1375 تا فصل چهارم سال 1395 و قلمرو مکانی پژوهش نیز کشور ایران است. همچنین سطح معنیداری نیز، 5 درصد میباشد. یافتهها: رابطهی دوسویه بین بهداشت و بهرهوری نیروی کار وجود داشته و همچنین یک درصد افزایش در مخارج بهداشتی خصوصی باعث افزایش 0/67 درصد در بهرهوری نیروی کار و یک درصد افزایش در بهرهوری نیروی کار باعث افزایش 1/48 درصد در مخارج بهداشتی خصوصی میشود. نتیجهگیری: با توجه به تاثیر مثبت بهداشت بر بهرهوری نیروی کار و همچنین تاثیر مثبت بهرهوری نیروی کار بر بهداشت، پیشنهاد میشود که سیاستگذاران اقتصادی با اتخاذ سیاستهایی در جهت افزایش بهداشت، موجبات بهبود بهرهوری نیروی کار را فراهم ساخته و همچنین با بهکارگیری برنامههایی در جهت بهبود بهرهوری نیروی کار، گامی موثر در جهت افزایش سلامتی نیروی کار بردارند.
پرونده مقاله
مقدمه: با توجه به اهمیت امید به زندگی و مرگ و میر کودکان بهعنوان شاخصهای سلامت جامعه و همچنین اهمیت متغیرهای شاخص بینوایی (بهعنوان مقیاسی برای فقدان عمومی رفاه اقتصادی یک کشور) و نااطمینانی تورمی، پژوهش حاضر درصدد بررسی تاثیر شاخص بینوایی و نااطمینانی تورمی بر امی چکیده کامل
مقدمه: با توجه به اهمیت امید به زندگی و مرگ و میر کودکان بهعنوان شاخصهای سلامت جامعه و همچنین اهمیت متغیرهای شاخص بینوایی (بهعنوان مقیاسی برای فقدان عمومی رفاه اقتصادی یک کشور) و نااطمینانی تورمی، پژوهش حاضر درصدد بررسی تاثیر شاخص بینوایی و نااطمینانی تورمی بر امید به زندگی و مرگ و میر کودکان زیر پنجسال در ایران است. روش پژوهش: روش بهکار برده شده در پژوهش حاضر، از نوع علی - تحلیلی بوده و هدف پژوهش کاربردی میباشد. آمار و دادههای مربوط به متغیرهای به کاربرده شده در پژوهش نیز از بانک اطلاعات سریهای زمانی اقتصادی بانک مرکزی ایران و لوح فشردهی شاخصهای توسعهی جهان استخراج شده است. ابزارهای اقتصادسنجی مورد استفاده در پژوهش، نرمافزارهای Eviews و Microfit و روش اقتصادسنجی به کار برده شده در پژوهش، روش گارچ و همچنین روش خود توضیح با وقفههای گسترده بوده و دامنهی زمانی پژوهش فاصله زمانی فصل اول سال 1375 تا فصل چهارم سال 1397 و قلمرو مکانی پژوهش نیز کشور ایران است. همچنین سطح معنیداری نیز، 5 درصد میباشد. یافتهها: بر اساس یافتههای پژوهش، در بلندمدت، یک واحد افزایش در شاخص بینوایی و نااطمینانی تورمی به ترتیب باعث کاهش 0/07 واحد و 21/30 واحد در امید به زندگی شده و همچنین یک واحد افزایش در شاخص بینوایی و نااطمینانی تورمی به ترتیب باعث افزایش 0/20 واحد و 43/01 واحد در مرگ و میر کودکان زیر پنجسال میشود. نتیجهگیری: با توجه به نتایج به دست آمده از پژوهش، پیشنهاد میشود که سیاستگذاران اقتصادی از طریق اعمال سیاستهای اقتصادی مناسب در جهت کاهش شاخص بینوایی و نااطمینانی تورمی، گامی موثر در جهت افزایش سلامت در جامعه بردارند.
پرونده مقاله