• فهرس المقالات s Shahnameh

      • حرية الوصول المقاله

        1 - بررسی خواستگاری زنان از مردان در شاهنامۀ فردوسی با رویکرد روان شناختی کارل گوستا یونگ
        مریم سعید علی عشقی سردهی سیدعلی اکبر شریعتی فر سعید روزبهانی
        در شاهنامۀ فردوسی در آن چه مربوط به دورۀ پهلوانی و اساطیری است به خواستگاری دختران از پسران یا زنان از مردان برمی‌خوریم که با فرهنگ و عُرف امروز ما سازگاری ندارد، اما حقیقتی است از روزگار پهلوانی و آغاز پیدایش حکومت های نخستین که بر مدار کشاورزی و گله داری ونیاز به زمین أکثر
        در شاهنامۀ فردوسی در آن چه مربوط به دورۀ پهلوانی و اساطیری است به خواستگاری دختران از پسران یا زنان از مردان برمی‌خوریم که با فرهنگ و عُرف امروز ما سازگاری ندارد، اما حقیقتی است از روزگار پهلوانی و آغاز پیدایش حکومت های نخستین که بر مدار کشاورزی و گله داری ونیاز به زمین های آباد شکل گرفته اند. پهلوانان که تنومندی و نیرومندی ویژه دارند در جنگ ها و حکومت های نخستین مقامی والا پس از شاهان و گاه حتی برتر از شاهان قرار می گیرند؛ بنابراین دختر بزرگان و شاهزاده خانم ها آرزو دارند با پهلوانان ازدواج کنند تا دارای فرزندان سالم و نیرومند شوند که بعدها ارج خانوادگی را پاس بدارند. پژوهندگان این گفتار بر آن هستند با رویکرد روان شناختی کارل گوستا یونگ، روان شناس نامدار غربی، که بر مبنای آنیما و آنیموس در ناخودآگاه روان زنان و مردان وجود دارند و به صورت انگیزۀ درونی و بیرونی در خود آگاه پدیدار می شوند بپردازند و عملکردها و حوادث ناشی از شکل گیری آنیما و آنیموس را به دو صورت مثبت و منفی واکاوی نمایند. این پژوهش که به روش (توصیفی _ تحلیلی_ تطبیقی) انجام می گیرد نشان می دهد که انتخاب همسر در شاهنامه در دورۀ پهلوانی در ناخودآگاه روان شخصیت های داستان جای دارد که زنان می توانند نماد آنیمای مثبت و منفی موجود در روان انسان بوده و در سرنوشت شاهزادگان و پهلوانان مؤثر باشند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        2 - بررسی و تحلیل نقش دلاله در داستان زال و رودابه از شاهنامۀ فردوسی با رویکرد به مؤلفه های مددکاری فردی
        فرخ رو شهابی رضا اشرف زاده بتول فخر اسلام
        در متون حماسی، دلاله یا میانجی زنی است که شخصیت های اصلی را در برابر مشکلات راهنمایی می کند و موجب رشد و تعالی آن ها در ابعاد جسمانی و روانی می شود. در دنیای امروز، این نقش برای مددکاران در زندگی روزمره تعریف شده است. وجه اصلی شباهت دلاله و مددکار، یاری رسانی به افرا أکثر
        در متون حماسی، دلاله یا میانجی زنی است که شخصیت های اصلی را در برابر مشکلات راهنمایی می کند و موجب رشد و تعالی آن ها در ابعاد جسمانی و روانی می شود. در دنیای امروز، این نقش برای مددکاران در زندگی روزمره تعریف شده است. وجه اصلی شباهت دلاله و مددکار، یاری رسانی به افراد نیازمند است. در این تحقیق که با استفاده از منابع کتابخانه ای و روش توصیفی- تحلیلی پرداخته شده، نقش دلاله در داستان زال و رودابه از شاهنامۀ فردوسی، با رویکرد به شخصیت سیندخت و مبانی نظری مددکاری فردی کاویده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که اصلی ترین رسالت سیندخت در داستان، تضمین پیوند میان زال و رودابه و فراهم آوردن بسترهای لازم برای زاده شدن رستم و جهت دهی به مسیر حماسه است. همچنین، او با شخصیت شناسی دقیق و آسیب شناسی مشکل و بحران پیش آمده، مانع از شکل گیری نبردی خونین میان ایرانیان و حکومت کابل شده است. در این داستان، بازخوانی خویشکاری های سیندخت، مبین حضور چشم گیر زنان در عرصه های سیاسی- اجتماعی (نقش فراجنسیتی و ورای هنجارهای موجود) و نیز، نقش آفرینی در مسائل عاشقانه (نقش سنتی) است. سیندخت نمایندۀ زنی پویا و تأثیرگذار در بهبود مناسبات بینا فردی و اجتماعی است. افزون بر سیندخت، زن نامه رسان هم در آغاز داستان، زال و رودابه را به هم نزدیک کرده و دل آن ها را به هم پیوند زده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        3 - تبیین و تحلیل مولفه های اجتماعی در شهنشاه نامه تبریزی و تطبیق آن با شاهنامۀ فردوسی
        حمیده مقدس حسنعلی عباسپور اسفدن وحید رویانی
        مولفه های اجتماعی به عناصر یا اجزای تشکیل دهندۀ یک اجتماع اطلاق می‌شود که بدون داشتن آن‌ها نمی‌توان آن اجتماع را مورد تجزیه و تحلیل قرار داد. شاهنامه به عنوان اثری برآمده از میراث فرهنگی، تاریخی و اجتماعی حائز اهمیت است، غنای این اثر و اهمیت آن به حدی است که منظومه‌ها أکثر
        مولفه های اجتماعی به عناصر یا اجزای تشکیل دهندۀ یک اجتماع اطلاق می‌شود که بدون داشتن آن‌ها نمی‌توان آن اجتماع را مورد تجزیه و تحلیل قرار داد. شاهنامه به عنوان اثری برآمده از میراث فرهنگی، تاریخی و اجتماعی حائز اهمیت است، غنای این اثر و اهمیت آن به حدی است که منظومه‌های حماسی و تاریخی بسیاری به تقلید از آن نوشته شده که شهنشاه نامه تبریزی نمونه ای از این موارد است. بررسی مولفه‌های اجتماعی دراین دو اثر نه تنها منجربه روشن شدن آیین زندگی از دوران حیات فردوسی تا پایان حکومت مغولان می‌گردد، بلکه شباهت‌ها و تفاوت‌های مولفه‌های اجتماعی را دراین دو اثر روشن می‌سازد. پیرامون این مبحث تاکنون پژوهشی انجام نشده است و موارد موجود تنها به بررسی برخی از مولفه‌های اجتماعی در شاهنامه پرداخته است. نگارنده در پی اثبات این فرضیه است که در این دو اثر پادشاه به عنوان قطب اصلی مملکت مطرح است، نتایج پژوهش نشان می‌دهد مردم در شاهنامه از آگاهی و بیداری برخوردارند و در روند سیاست‌های کشور خود دخالت دارند اما در شهنشاه نامه مردم تسلیم به جبرو زورگویی می‌باشند و در تعیین سرنوشت خود نقشی ندارند، این امر حاکی از فضای خفقان آور حکومت مغولان در دوران سرایش شهنشاه نامه می‌باشد. علاوه براین شهنشاه نامه در مولفه‌هایی نظیر آداب و رسوم، آداب جشن و سوگواری و برخی از آداب جنگ با شاهنامه مشابهت دارد، اما مولفه‌هایی نظیر شیوة حکمرانی پادشاهان، عدالت اجتماعی و آگاهی عامه مردم در این دو کتاب متفاوت است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        4 - بررسی شخصیت‌های نمادین داستان نبرد بزرگ کیخسرو با رویکرد روان‌شناختی کارل گوستاو‌یونگ
        تکتم نیازمند حمیدرضا سلیمانیان علی ساجدی
        شخصیت مجموعه‌‌ای از صفات روانشناسی است و صفات روانشناسی ویژگی‌هایی هستند که تفاوت‌ها و شباهت‌های روان افراد با یکدیگر را بیان می‌کند. شاهنامۀ فردوسی از آثاری است که در آن به شخصّیت توجه فراوان شده است. آن‌چه فردوسی را از دیگر داستان‌نویسان متمایز می‌کند توجه به ویژ‌گی‌ه أکثر
        شخصیت مجموعه‌‌ای از صفات روانشناسی است و صفات روانشناسی ویژگی‌هایی هستند که تفاوت‌ها و شباهت‌های روان افراد با یکدیگر را بیان می‌کند. شاهنامۀ فردوسی از آثاری است که در آن به شخصّیت توجه فراوان شده است. آن‌چه فردوسی را از دیگر داستان‌نویسان متمایز می‌کند توجه به ویژ‌گی‌های روانی و کنشی شخصّیت‌ها متناسب با موضوع حماسه است. بهره‌گیری خودآگاهانه از نمادها نشان‌دهندۀ یک کنش مربوط به روانشناسی بسیار مهم است و افزون بر آن انسان نمادهای ناخودآگاه و خودانگیخته را نیز می‌آفریند که اگر بخواهیم کارکرد ذهن بشر را بهتر بفهمیم ناگزیر باید به آن دست‌یابیم. این پژوهش به روش(توصیفی _تحلیلی_ تطبیقی) و استفاده از داده‌های کتابخانه‌ای تدوین یافته است. در این پژوهش برآنیم که با بهره‌گیری از نظریۀ روان‌شناسی یونگ به تحلیل شخصیت‌های نمادین داستان نبرد بزرگ کیخسرو بپردازیم و از آن‌جا که شاهنامه فردوسی حماسه ملی ایرانیان است و ریشه در ناخودآگاه قومی و ملی آن‌ها دارد این ویژگی قابلیت مناسبی به آن می‌دهد که از دیدگاه یونگ تحلیل شود. می‌توان مهم‌ترین نتیجه پژوهش حاضر را چنین برشمرد: سایه، بخش شیطانی، ناسازگار و فرومایه روان انسان است. گرفتار شدن در تیرگی‌های درون، به منزلۀ تحقق بخشیدن به سایه است و برای رهایی از سایه باید با تامل بر درون خویش، از ابعاد تیرۀ شخصیت خود باخبر شد که در فرآیند فردیت‌یافتگی (خودشکوفایی‌ فرد) با آگاهی از خود واقعی تیرگی‌های سایه کنار ‌رود و فرد به خود واقعی برسد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        5 - چهره ى زن در اسطوره و تاریخ براساس محتواى شاهنامه و تاریخ بیهقى
        هادی خدیور راحله انصافی سرور
        در فایل اصل مقاله موجود است.
        در فایل اصل مقاله موجود است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        6 - دراسة عن النصية المتفرعة في قصتي "نوشزاد" و"اسفنديار" (مع التركيز على الموت ومشهد الموت)
        حسنيه نخعي محمود حسن آبادی محمد علی محمودی
        استنادا إلى منظور النصية المتفرعة، فمن الممكن البحث عن تأثيرات ضمنية لعمل أدبي في أي عمل أدبي آخر، ويمكن مقارنة كل نص بنصوص مماثلة. لهذا السبب، يحظى مفهوم النص التشعبي بمكانة خاصة في مجال التحليل المقارن للنصوص. تتمتع بعض قصص "الشاهنامة" لأبي القاسم فردوسي أيضاً بإمكاني أکثر
        استنادا إلى منظور النصية المتفرعة، فمن الممكن البحث عن تأثيرات ضمنية لعمل أدبي في أي عمل أدبي آخر، ويمكن مقارنة كل نص بنصوص مماثلة. لهذا السبب، يحظى مفهوم النص التشعبي بمكانة خاصة في مجال التحليل المقارن للنصوص. تتمتع بعض قصص "الشاهنامة" لأبي القاسم فردوسي أيضاً بإمكانية خاصة في مجال التحليل من وجهة نظر النص التشعبي، بما في ذلك قصة "نوشزاد"، ابن خسرو أنوشيروان، والتي تشبه إلى حد بعيد قصة "إسفنديار"، المحارب الشهير من الشاهنامة. لذلك، حاولنا في هذا البحث شرح جوانب تأثر فردوسي في كتابة قصة نوشزاد بقصة اسفنديار باستخدام المنهج الوصفي التحليلي. على الرغم من أن قصة إسفنديار كذريعة في هذا البحث لها حجم أكبر من قصة نوشزاد كنص ما بعد، إلا أن هذه القضية مقبولة من وجهة نظر نظرية جينيه عن النص الغائب. تشير نتائج البحث إلى أن أهم جوانب تأثّر النص الحاضر بالنص الغائب، والتي تشير إلى تشابه القصص التي تمّت دراستها في هذا البحث، هي: السمات المشتركة لشخصيات القصتين، عناصر القصة نفسها (السجن، التدين، السعي وراء السلطة، إلخ)، الموت والصور المتعلقة بالموت، النهايات المتماثلة لإسفنديار ونوشزاد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        7 - بررسی حضورحکمرانان مغول به هیئت اسکندر در شاهنامه بزرگ ایلخانی
        سید محمود حسینی ده میری ابوالفضل داوودی رکن آبادی سید رحمان مرتضوی بابا حیدری شاپور بهیان
        سلسله ایلخانان مغول از سال 650 تا 736 هجری قمری به طول انجامید و دوره‌ای را در هنر ایران گشود که در آن تأثیرات هنر شرق دور به خوبی دیده می‌شود. شاهنامه بزرگ ایلخانی یکی از دستاوردهای هنری دوره مغول است که در این شاهنامه ویژگی‌های بارز هنری دوره ایلخانان شکوفا شد. در این أکثر
        سلسله ایلخانان مغول از سال 650 تا 736 هجری قمری به طول انجامید و دوره‌ای را در هنر ایران گشود که در آن تأثیرات هنر شرق دور به خوبی دیده می‌شود. شاهنامه بزرگ ایلخانی یکی از دستاوردهای هنری دوره مغول است که در این شاهنامه ویژگی‌های بارز هنری دوره ایلخانان شکوفا شد. در این شاهنامه عواملی همچون تأثیرات سیاسی و اجتماعی به خوبی رویت می‌شود و بازتاب چنین تأثیراتی در ‌نگاره‌‌های آن، با نمایش صحنه‌های سیاسی و اجتماعی؛ موقعیت ایلخانان را در دوره اقتدارشان بیان نموده است. در این میان پرداختن به داستان اسکندر در این نسخه به دفعات دیده می‌شود و تعداد دوازده نگاره به موضوع اسکندر در موقعیت‌های متفاوت می‌پردازد. هدف این مقاله بررسی تلاش مغولان برای دستیابی به مشروعیت و محبوبیت در بین ایرانیان، با به تصویر کشیدن خود در هیأت اسکندر، در نگاره‌های شاهنامه بزرگ ایلخانی است. این پژوهش توصیفی- تحلیلی و به روش کتابخانه‌ای صورت گرفته است و در پی پاسخ به این سوال اصلی است که: مغولان از به تصویر کشیدن اسکندر در شاهنامه چه هدفی را دنبال می‌کنند؟ و علت حضور حکمرانان مغول در هیئت اسکندر چیست؟ بررسی‌های صورت گرفته بر روی موضوعات این نگاره‌ها نشان می‌دهد که مغولان با قرار دادن خود در هیئت اسکندر قصد ایجاد اینهمانی در ذهن ایرانیان را داشتند تا چهره پادشاهانی همچون اسکندر و پادشاهان ایران باستان، به مقبولیت و محبوبیت آنها کمک کنند. مشروعیت طلبی در این نگاره‌ها با انتخاب رویدادهای تاریخی و تطبیق آنها با داستان‌های دسته دوم شاهنامه صورت گرفته است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        8 - بررسی و مقایسه تطبیقی ایجاز و اطناب در تاریخ طبری و شاهنامه فردوسی با تکیه بر روایت شاپور ذوالاکتاف
        محمود رمضانی منیژه فلاحی رضا فهیمی
        پادشاهان ساسانی‌‌، دوره‌ ای طولانی در ایران حکومت کرده‌‌‌ اند و کتاب‌ های تاریخی مختلفی در مورد آنها به رشته تحریر در آمده است‌‌. یکی از شاهان معروف این دوره، شاپور ذوالأکتاف است. وی‌، بیش از سایر شاهان این سلسله حکومت نموده و سیاست خارجی او‌ از نظر سر و سامان دادن به ا أکثر
        پادشاهان ساسانی‌‌، دوره‌ ای طولانی در ایران حکومت کرده‌‌‌ اند و کتاب‌ های تاریخی مختلفی در مورد آنها به رشته تحریر در آمده است‌‌. یکی از شاهان معروف این دوره، شاپور ذوالأکتاف است. وی‌، بیش از سایر شاهان این سلسله حکومت نموده و سیاست خارجی او‌ از نظر سر و سامان دادن به اوضاع مرزها و بیرون راندن اعراب و رومی‌های مهاجم‌‌، از اهمیت زیادی برخودار است‌‌. تاریخ طبری و شاهنامه فردوسی هر دو از جمله کتاب‌هایی هستند که پیرامون دوره حکومت این شاه مطالبی را آورده‌اند‌‌. در این پژوهش ضمن معرفی روش تاریخ‌نگاری این دو مؤلف‌‌، شیوه روایت سرگذشت شاپور ذوالأکتاف نیز بیان ‌می‌شود‌‌. طبری این دوره طولانی را با ایجاز بسیار بیان نموده و هیچ یک از حوادث را شرح و بسط نداده‌، اما فردوسی به شیوه داستان‌پردازی بخش‌های مهم این سرگذشت را با بسط و گسترش سروده و از عناصر توصیف‌‌، گفت‌و‌گو‌‌، و صحنه استفاده کرده است‌. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        9 - نمادهای آیینی هوش وجودی در شاهنامه فردوسی
        زهره حقیقی مبرهن محمدعلی داوودآبادی محمدرضا اسعد
        گفته می شود، توانایی بکارگیری نماد ها، یکی از بهترین شاخصه های رفتار هوشمندانه در انسان است(گاردنر،24:1999). نماد، با ضمیر خودآگاه و ناخودآکاه آدمی در ارتباط و سازنده زبان اسطوره و حماسه است؛ و زبان آثار اسطوره ای و حماسی نمادین و رازگونه می باشد. مذاهب بزرگ جهان، به من أکثر
        گفته می شود، توانایی بکارگیری نماد ها، یکی از بهترین شاخصه های رفتار هوشمندانه در انسان است(گاردنر،24:1999). نماد، با ضمیر خودآگاه و ناخودآکاه آدمی در ارتباط و سازنده زبان اسطوره و حماسه است؛ و زبان آثار اسطوره ای و حماسی نمادین و رازگونه می باشد. مذاهب بزرگ جهان، به منظور امکان گفتگو در خصوص درون مایه های وجودی با اعضای خود ، به خلق نمادهای آیینی پرداخته اند. سوال اصلی این پژوهش پاسخ به این پرسش است که نقش نمادها در بازآفرینی هوش وجودی در پیکره شاهنامه فردوسی چیست؟ در این مقاله که به روش تحلیلی-توصیفی و با استفاده از منابع کتابخانه ای نوشته شده است، کوشش شده تا نمادهای آیینی در شاهنامه مشخص و استخراج شود؛ و در پایان می توان دید، هوش وجودی در پرتو نمادهایی چون باژو برسم گرفتن، شکار، ازدواج، دخمه سپاری و جشن و شراب به خوبی توسط حکیم بزرگ طوس بازنمایی شده است. تاکنون از منظر بررسی ارتباط میان نمادها و دامنه هوش های آدمی محل تامل و کاوش نبوده و اغلب پژوهش ها پیرامون بررسی نمادهای موجود در شاهنامه صورت گرفته است؛ از این روی پژوهش حاضر با این نگاه، برای نخستین بار صورت پذیرفته است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        10 - پژواک فرهنگ پیمان و پیمان‌داری در شاهنامه و متون اوستایی و پهلوی
        حسین جلالی
        شاهنامه، آیینۀ تمام‌نمای فرهنگ، حکمت و اندیشۀ ایرانیان و تجلی‌گاه باورها، آیین‌ها و رسوم اجتماعی آنان است که آن را می‌توان با رویکردهای گوناگون واکاوید .این اثر سترگ، مهمترین سند به‌جای‌مانده از فرهنگ منظوم ایران باستان است. از آنجا که آبشخور و اساس نظم شاهنامه، خداین أکثر
        شاهنامه، آیینۀ تمام‌نمای فرهنگ، حکمت و اندیشۀ ایرانیان و تجلی‌گاه باورها، آیین‌ها و رسوم اجتماعی آنان است که آن را می‌توان با رویکردهای گوناگون واکاوید .این اثر سترگ، مهمترین سند به‌جای‌مانده از فرهنگ منظوم ایران باستان است. از آنجا که آبشخور و اساس نظم شاهنامه، خداینامه‌ها، کارنامه‌ها، روایات دینی، اوستا، متون پهلوی و حتی نگاره‌ها بوده است، یقیناً نظم‌نامۀ باستان تحت تأثیر باورها و آیین‌هایی است که در این کتاب‌ها و مآخذ آمده و این باورها و آیین‌ها یا ضمن داستان‌ها یا به طور اشاره، در اثر گران سنگ استاد توس آمده‌است. در این پژوهش به بررسی پیمان و پیمان‌داری، به‌عنوان یکی از باورهای ایران باستان، که به گونه‌ای مشترک در شاهنامه، اوستا و متون پهلوی آمده، پرداخته شده و بر این نکته تأکید گردیده که شاهنامه، پژواک و پالودۀ فرهنگ ایران باستان و استوارترین سند هویت فرهنگی ایرانیان کهن است. مستندات آن، شواهد بسیاری است که در متون دیگرِ پیش از فردوسی و هم عصر او آمده‌است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        11 - تطبیق غنایی بیژن و منیژه در شاهنامۀ فردوسی و شاهنامۀ کردی الماس‌خان کندوله‌ای
        مصطفی رادمرد
        شاهنامۀ فردوسی که از دیدگاه تقسیم بندی جهانی محتوا در حوزۀ حماسی قرار می گیرد خالی از جنبه‌های غنایی نیست، بدون تردید توجّه به شاهنامۀ فردوسی و بالتّبع شاهنامه سرایی در میان اقوام مختلف ایرانی بدان حد اهمّیّت دارد که به فکر بازسرایی داستان هایی از شاهنامه به زبان خود بر أکثر
        شاهنامۀ فردوسی که از دیدگاه تقسیم بندی جهانی محتوا در حوزۀ حماسی قرار می گیرد خالی از جنبه‌های غنایی نیست، بدون تردید توجّه به شاهنامۀ فردوسی و بالتّبع شاهنامه سرایی در میان اقوام مختلف ایرانی بدان حد اهمّیّت دارد که به فکر بازسرایی داستان هایی از شاهنامه به زبان خود برآمده اند، این انگیزه در میان قوم کرد به دلیل ویژگی های نزدیک زبانی و فرهنگی، جلوه‌ای خاص دارد. در این پژوهش سعی شده است داستان بیژن و منیژه از شاهنامۀ کردی الماس‌خان کندوله ای که نمونه ای حماسی و به تقلید از بیژن و منیژه در شاهنامۀ فردوسی می باشد از دید غنایی و در دو حوز‌ه‌ی ابیات عاشقانه و احساسی - عاطفیاعتذار، خمریّه، درخواست، شکواییّه، طنز و ریشخند، مدح، مرثیه، مفاخره و هجو واکاوی گردد آنگاه با توجّه به مولّفه های فرهنگی دو زبان پارسی و کردی، علاوه بر بسامد موضوعات غنایی، وجوه اشتراک و افتراق آنها نیز مشخّص گردد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        12 - «تطبیق غنایی بیژن و منیژه در شاهنامۀ فردوسی و شاهنامۀ کردی الماس‌خان کندوله‌ای»
        مصطفی رادمرد میرجلال الدین کزازی محمدعلی داودآبادی فراهانی
        شاهنامۀ فردوسی که از دیدگاه تقسیمبندی جهانی محتوا در حوزۀ حماسی قرار میگیرد خالی از جنبه های غنایی نیست، بدون تردید توجّه به شاهنامۀ فردوسی و بالتّبع شاهنامهسرایی در میان اقوام مختلف ایرانی بدان حد اهمّیّت دارد که به فکر بازسرایی داستانهایی از شاهنامه به زبان خود برآمده أکثر
        شاهنامۀ فردوسی که از دیدگاه تقسیمبندی جهانی محتوا در حوزۀ حماسی قرار میگیرد خالی از جنبه های غنایی نیست، بدون تردید توجّه به شاهنامۀ فردوسی و بالتّبع شاهنامهسرایی در میان اقوام مختلف ایرانی بدان حد اهمّیّت دارد که به فکر بازسرایی داستانهایی از شاهنامه به زبان خود برآمده اند، این انگیزه در میان قوم کرد به دلیل ویژگی های نزدیک زبانی و فرهنگی، جلوه ای خاص دارد. در این پژوهش سعی شدهاست داستان بیژن و منیژهاز شاهنامۀ کردی الماس خان کندوله ای که نمونه ای حماسی و به تقلید از بیژن و منیژه در شاهنامۀ فردوسی می باشد از دید غنایی و در دو حوز ه ی ابیات عاشقانه و احساسی - عاطفیاعتذار، خمریّه، درخواست، شکواییّه، طنز و ریشخند، مدح، مرثیه، مفاخره و هجو واکاوی گردد آنگاه با توجّه به مولّفه های فرهنگی دو زبان پارسی و کردی، علاوه بر بسامد موضوعات غنایی، وجوه اشتراک و افتراق آنها نیز مشخّص گردد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        13 - بررسی تطبیقی مفهوم ماورایی «دیو» در شاهنامۀ فردوسی و حدیقۀ سنایی
        رضا مرادیان دکترخورشید نوروزی دکترخدیجه بهرامی رهنما
        شاهنامه و حدیقۀ به‌عنوان دو اثر مهم ادبی در دو موضوع متفاوت حماسی و عرفانی، واجد وجوه شباهت بسیاری‌اند. یکی از وجوه شباهت این دو، مفاهیم ماورایی دیو است که در هر دو اثر، به کار رفته است و باعث می‌شود که این دو اثر از وجهی، قرابت خاصی پیدا کنند. بن مایه ها و مضامین ماورا أکثر
        شاهنامه و حدیقۀ به‌عنوان دو اثر مهم ادبی در دو موضوع متفاوت حماسی و عرفانی، واجد وجوه شباهت بسیاری‌اند. یکی از وجوه شباهت این دو، مفاهیم ماورایی دیو است که در هر دو اثر، به کار رفته است و باعث می‌شود که این دو اثر از وجهی، قرابت خاصی پیدا کنند. بن مایه ها و مضامین ماورایی و اندیشه‌های فراواقعی ریشه‌های آن را می‌توان در باورهای اساطیری، اعتقادات دینی و سنت‌های فکری زمانه و حتی اندیشه‌های عرفانی جستجو کرد. نمودهای عینی دیو بر پایۀ باورهای اساطیری است که گاه در خدمت نمادپردازی فردوسی قرار گرفته است. واژة دیو پیش از اسلام در فرهنگ ایرانی رایج بود و پس از ورود اسلام تغییر کرد و جای خود را به جن داد. در این پژوهش که به شیوۀ توصیفی – تحلیلی و با روش کتابخانه‌ای است؛ مفهوم فرا طبیعی دیو در شاهنامۀ به‌عنوان مهم‌ترین اثر حماسی و حدیقه‌الحقیقه به‌عنوان مقدّم‌ترین اثر رسمی عرفانی با ذکر شواهد و قرائن و مقایسه بسامد آن‌ها، مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. این جستار نشان می‌دهد که در شاهنامه، دیو جایگاه پیشین خود را از دست داده ‌است و از اقتدار دیوان و تأثیری که در هستی داشته اند به ‌شدت کاسته شده است و به جایگاه فروتری نزدیک شده‌اند. در حالی که سنایی به صبغه‌های عرفانی آن تأکید می‌نماید؛ گاه آن را در معنای جن و گاه در معنای اهریمنِ درون به کار می‌گیرد؛ در مواردی نیز با معنای ابلیس، یکسان می‌پندارد و گاه با بهره‌برداری استعاری از آن پای تأویل و تفسیر را به این مفهوم باز می‌کند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        14 - نقد و بررسی رابطه معماری و تأمین اجتماعی در شاهنامۀ فردوسی
        عبداله شهریار رامین صادقی نژاد مریم محمدزاده
        رفاه و تأمین اجتماعی به عنوان یکی از مشخصه های جوامع متمدن و پیشرفته، مؤلفه ای است که امروزه در سیاست های کلان کشورهای جهان، جایگاه ارزنده ای دارد. روی کردی که در نظام های گذشته کم تر بروز و خودنمایی داشته است. به گواه مورّخان و محقّقان و با توجه به متن شاهنامه به عنوان أکثر
        رفاه و تأمین اجتماعی به عنوان یکی از مشخصه های جوامع متمدن و پیشرفته، مؤلفه ای است که امروزه در سیاست های کلان کشورهای جهان، جایگاه ارزنده ای دارد. روی کردی که در نظام های گذشته کم تر بروز و خودنمایی داشته است. به گواه مورّخان و محقّقان و با توجه به متن شاهنامه به عنوان یکی از اصیل ترین متونی که ما را از اوضاع ایران قبل از اسلام آگاه می کند، پرداختن به مقولۀ رفاه و تأمین اجتماعی در صدر سیاست های کلان پادشاهان ایرانی قبل از اسلام از دورۀکیانیان تا ساسانیان بوده است. یکی از مهم ترین ابزارهای تأمین رفاه اجتماعی، بهبود شرایط صنعتی کشور است که به آبادانی و توسعۀ کشور و بهبود معیشت مردم می آن‌جامد. امری که علی رغم پر هزینه بودن به دلیل توجه پادشاهان به آسایش و رفاه مردم و تعمیم برخوداری و تأمین اجتماعی، بدان اهتمام شده است. از این رو این پژوهش با تکیه بر شاهنامۀ فردوسی به عنوان متنی تاریخی ـ ادبی به بررسی مصادیق صنعت و کاربرد انواع و گونه های آن در این اثر به منظور دست یابی به رفاه و تأمین اجتماعی پرداخته است. نتیجه نشان می دهد که پرداختن به امر صنعت که از سنگین ترین و پرهزینه ترین برنامه های کشوری است، همواره درشاهنامۀ فردوسی از طرف پادشاهان برای ارائۀ خدمات اجتماعی به عنوان ارکان رفاه و تأمین اجتماعی مورد توجه واقع شده است. روش به کار رفته در این پژوهش روش توصیفی ـ تحلیلی با تکیه بر پژوهش میان رشته ای است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        15 - نکات تعلیمی در منظومه‌های حماسی با تکیه بر مثنوی شهنشاه‌نامۀ سلیمانی (شاهنامۀ عارف)
        مریم السادات خبوشانی احمدرضا یلمه ها
        ادبیات تعلیمی گونه‌ای از ادبیات فارسی است که دربرگیرندۀ تعالیم اخلاقی و آموزش‌دهندۀ آن است. این گونۀ ادبی که از دیرباز مورد توجه بزرگان ادبیات فارسی بوده، با اندرزنامه‌هایی که بازمانده از ایران باستان و دورۀ ساسانی است، آغاز شده و با آثار شاعرانی چون فردوسی، سنایی، سعدی أکثر
        ادبیات تعلیمی گونه‌ای از ادبیات فارسی است که دربرگیرندۀ تعالیم اخلاقی و آموزش‌دهندۀ آن است. این گونۀ ادبی که از دیرباز مورد توجه بزرگان ادبیات فارسی بوده، با اندرزنامه‌هایی که بازمانده از ایران باستان و دورۀ ساسانی است، آغاز شده و با آثار شاعرانی چون فردوسی، سنایی، سعدی و... ادامه یافته است. در میان انواع ادبی، حماسه نیز این تعالیم را در خود دارد و در ادامۀ این مبحث، آثاری همچون مثنوی شنهشاه‌نامۀ سلیمانی که اثری حماسی و دربرگیرندۀ تعالیم اخلاقی است، خودنمایی می‌کند. در این اثر که از فتح‌الله عارف از شعرای سدۀ دهم هجری است، مواردی یافت می‌شود که نگارندگان را بر آن می‌دارد تا دربارۀ ادبیات تعلیمی در این اثر دست به پژوهش بزنند. با طرح این پرسش‌ها که دسته‌بندی ادبیات تعلیمی در ادب فارسی چگونه است و شاخصه‌های ادبیات تعلیمی در مثنوی شهنشاه‌نامۀ سلیمانی کدام است، پس از بررسی‌ها مواردی همچون ستایش خرد و خردمندی، حمد خدا، شنیدن پند پیران و احترام به والدین، اطاعت محض از پادشاهان، نکوهش جهان‌سپنجی، نکوهش رذایل اخلاقی، دادگری و احسان پادشاهان، یاد مرگ کردن، تأثیرپذیری از آیات و احادیث مورد توجه قرار گرفت و تحلیل شد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        16 - کنش و منش شاهان اساطیری؛ الگویی تربیتی در شاهنامه و متون تاریخی
        محمدرضا حاجی آقا بابایی
        توجه به کنش‌ها و ویژگی‌های اخلاقی شاهان اساطیری یکی از موضوعات مهم مطرح در شاهنامه و متون تاریخی است. پدیدآورندگان این متون کوشیده‌اند‌ پادشاهان را الگوهای برتر رفتاری معرفی کنند تا بتوانند از این طریق اندکی از تندی رفتار حاکمان روزگار خویش بکاهند و ایشان را به‌گونه‌ای أکثر
        توجه به کنش‌ها و ویژگی‌های اخلاقی شاهان اساطیری یکی از موضوعات مهم مطرح در شاهنامه و متون تاریخی است. پدیدآورندگان این متون کوشیده‌اند‌ پادشاهان را الگوهای برتر رفتاری معرفی کنند تا بتوانند از این طریق اندکی از تندی رفتار حاکمان روزگار خویش بکاهند و ایشان را به‌گونه‌ای غیرمستقیم آموزش دهند؛ یا با بیان شباهت میان رفتار ایشان و پادشاهان اساطیری، جایگاه والایی برای حاکمان روزگار خود پدید آورند و از مزایای بیشتری بهره‌مند شوند. با بررسی متن‌های تاریخی می‌بینیم که تاریخ‌نگاران، روزگاران گذشته را دورانی مطلوب و به‌دور از هرگونه زشتی و ناروایی پنداشته‌اند؛ ازاین‌رو درپی ارائة الگویی مثالی و تقلیدپذیر از اخلاق و رفتار پادشاهان اساطیری برآمده‌اند؛ الگویی که اگر دیگر حاکمان از آن پیروی کنند، جامعه‌ای آرمانی شکل می‌گیرد. در این پژوهش با روش توصیفی ـ تحلیلی، بخش اساطیری شاهنامه و برخی متون تاریخی بررسی می‌شود که به زندگی شاهان اساطیری پرداخته‌اند. بیشتر مطالبی که در این آثار دربارة پادشاهان اساطیری و رفتار ایشان بیان شده ‌است، مربوط‌به رفتار مهربانانة ایشان با زیردستان و تأکید ویژه بر عدالت‌گستری و جلوگیری از ستم بر مردمان است. توجه به دینداری پادشاهان و نقش ایشان در هدایت مردمان به‌سوی جامعه‌ای آرمانی نیز اهمیت بارزی در این متون دارد؛ جامعه‌ای که در آن از ظلم و ستم خبری نیست و مردم در آرامش و آسایش به سر می‌برند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        17 - بررسی شخصیت سودابه با نظریه هیجان خواهی ماروین زاکرمن
        وجیهه ترکمانی باراندوزی
        بررسی شخصیت سودابه با نظریۀ هیجان خواهی ماروین زاکرمن وجیهه ترکمانی باراندوزی* استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی واحد چالوس، دانش گاه آزاد اسلامی، واحد چالوس، ایران. تاریخ دریافت: 2/1/1397 تاریخ پذیرش: 15/12/1397 چکیده شاهنامه حکیمفردوسی (411 - 329 ه.ق) با توجّه به ب أکثر
        بررسی شخصیت سودابه با نظریۀ هیجان خواهی ماروین زاکرمن وجیهه ترکمانی باراندوزی* استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی واحد چالوس، دانش گاه آزاد اسلامی، واحد چالوس، ایران. تاریخ دریافت: 2/1/1397 تاریخ پذیرش: 15/12/1397 چکیده شاهنامه حکیمفردوسی (411 - 329 ه.ق) با توجّه به برخورداری از ظرفیت های مناسب جهت بررسی با نظریه ها و دیدگاه های علمی معاصر، انعکاس دهنده خصوصیات روانی و اخلاقی انسان در هر عصری است که به طرزی ماهرانه به تصویر درآمده است. شخصیت سودابه در شاهنامه نیز به دلیل ساختار و درون مایۀ کنش گرایانه، این قابلیت را دارد که با نظریه های روان شناسانه نقد و تحلیل گردد و نتایج آن در کنترل و واکنش های مبتنی بر هیجان طلبی انسان امروزی مورد استفاده قرار گیرد. هیجان خواهی یکی ازنظریه های ماروین زاکرمن (1978)،از روان شناسانمعاصر است. این نظریهدربردارندۀ یکی از چند صفت بنیادی تعیین کنندۀ ماهیّت انسان است.در این مقاله، ویژگی های شخصیّتی سودابه با نظریۀ هیجان خواهی ماروین زاکرمن مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. نتایج این پژوهش نشان می دهد هر چهار مؤلفۀ نظریۀ هیجان خواهی زاکرمن در کنش و رفتارهای نامتعارف سودابه از ماجراجویی، خودمحوری و خطرپذیری در نحوۀ انتخاب هم سر در هاماوران گرفته تا جست وجوی تجربۀ حسی تازه، اجتناب از یک نواختی و اقدام به رفتارهای بازداری شده در قصر شاه ایران، نمود دارد. * . torkamani.vajihe@gmail.com تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        18 - خویش‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کاری و ناخویش‌‌‌کاریِ شاهانِ شاهنامه
        فاطمه قایینی کریم آبادی حسن بساک
        چکیده شاهنامۀ فردوسی، یکی از آثار بزرگ ادب پارسی است که با اجتماع، حکومت و سیاست زمان خود ارتباطی تنگاتنگ دارد. نوع حکومت در شاهنامه پادشاهی و بنیاد و اصول آن بر گرفته از اندیشۀ ایران شهری است. پایه و اساس حاکمیّت درشاهنامه، پادشاه است و تزلزل او، ویرانی کل حکو أکثر
        چکیده شاهنامۀ فردوسی، یکی از آثار بزرگ ادب پارسی است که با اجتماع، حکومت و سیاست زمان خود ارتباطی تنگاتنگ دارد. نوع حکومت در شاهنامه پادشاهی و بنیاد و اصول آن بر گرفته از اندیشۀ ایران شهری است. پایه و اساس حاکمیّت درشاهنامه، پادشاه است و تزلزل او، ویرانی کل حکومت و قلمرو آن محسوب می شود. ایران شهر آرمانی فردوسی نیز نمود حکومتی با پادشاهی دادگر، خردمند و فره مند است. فردوسی در شاهنامه علاوه بر داشتن نگاه جهانی و آرمانی، با نگاهی آسیب شناسانه، آفت های قدرت و ناخویش کاری شاهان را همانند فروگذاشتن خردورزی، دادگـری و شکیبایی که در نهایت بـه خروج از قانون اشه می انجامد، تبیین کرده است. نویسندگان در این مقاله که به شیوۀتوصیفی و تحلیل محتوا و با بهره گیری ازمتن شاهنامۀ فردوسی به انجام رسیده است، علاوه بر خویش کاری شاهان و حکومت در شاهنامه، با نگاه آسیب شناسی قدرت، به نقد و تحلیل داستان جمشید- به عنوان نخستین الگوی یک پادشاه خویش‌کار و ناخویش کار- پرداخته اند و به نتایجی چند دست یافته اند، از جمله این که هستۀ اصلی خویش‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کاری را فره مندی تشکیل می دهد و شاه فره مند شاهی خردمند و دادگراست. خویش کاری شاهان باید برگرفته از پادشاه و نظام آفرینش باشد و نـاخویش کـاری شاه نـه تـنها موجب آسیب رساندن به اساس شاهی و حاکمیت و ملت؛ بل که نوعی بی احترامی به آفرینش و در نهایت موجب آشفتگی و ویرانی کشور می گردد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        19 - مطالعۀ تطبیقی روایاتی از تدفین اقوام سکایی در شاهنامه با آثار تدفینی گورستان خرم‌آباد مشگین‌شهر
        رضا رضالو یحیی آیرملو قاسم مهرآور گیگلو
        مطالعۀ تطبیقی روایاتی از تدفین اقوام سکایی در شاهنامه با آثار تدفینی گورستان خرم آباد مشگین شهر قاسم مهرآور گیگلو* دانش جوی دکتری زبان و ادبیات فارسی، دانش گاه محقق اردبیلی، اردبیل، ایران. رضا رضالو** دانش یار گروه باستان شناسی، دانش گاه محقق اردبیلی، اردبیل، ایران. ( أکثر
        مطالعۀ تطبیقی روایاتی از تدفین اقوام سکایی در شاهنامه با آثار تدفینی گورستان خرم آباد مشگین شهر قاسم مهرآور گیگلو* دانش جوی دکتری زبان و ادبیات فارسی، دانش گاه محقق اردبیلی، اردبیل، ایران. رضا رضالو** دانش یار گروه باستان شناسی، دانش گاه محقق اردبیلی، اردبیل، ایران. (نویسندۀ مسؤول). یحیا آیرملو *** دکتری باستان شناسی، دانش گاه محقق اردبیلی، اردبیل، ایران. تاریخ دریافت: 16/11/1395 تاریخ پذیرش: 20/9/1398 چکیده شاهنامۀ فردوسی را می توان به عنوان یکی از منابع ارزش مند در مورد آداب، رسوم و آیین های مختلف جوامع کهن ساکن در سرزمین مان به شمار آورد. یکی از این آیین ها، مراسمی است که پیرامون مرگ شاهان و پهلوانان بزرگ در مورد آن ها سخن به میان آمده است. بر اساس پژوهش های انجام گرفته، از آن جایی که برخی از پهلوانان و شاهانی که فردوسی در مورد آن ها سخن به میان آورده، از تیرۀ اقوام سکایی بودند، بر همین اساس، در این پژوهش با توجه به اشاراتی که در مورد مرگ این پهلوانان و شاهان صورت گرفته، به بررسی تطبیقی چگونگی تدفین این افراد با نمونه ای نادر و نویافته از این گونه تدفین ها در ایران پرداخته شده است. تدفین های اقوام سکایی گورستان خرم آبـاد مشگین شهر استان اردبیل که به تازگی مورد کاوش علمی باستان شناسان قرار گرفته است، تا حدودی بسیار با سروده های فردوسی در مورد تدفین پهلوانان سکایی مطابقت دارد. چگونگی برپایی آرام گاه های باشکوه پهلوانان سکایی که فردوسی آن ها را توصیف نموده است، می توان با یـافته های گورهای سلطنتی گورستان خرم آبـاد مشگین شهر متصوّر شد. در هر دو زمینه، در کنار ویژگی آرام گاه ها، به وجود اسب در کنار افراد مدفون اهمیتی ویژه داده شده است. * . mehravar_g@yahoo.com ** . reza_rezaloo@yahoo.com *** . yahya_ayramloo@yahoo.com تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        20 - تعبیر رؤیای سیاوش در شاهنامه از دیدگاه خواب‌گزاری سنتی و روان‌شناسی یونگ
        سیده زهرا صابری نیکو میرجلال الدین کزازی موسی پرنیان
        چکیده یکی از مشترکات بین ادبیات و روان‌شناسی بحث رؤیا و خواب‌گزاری است که مهم‌ترین یک‌سانی این دو در زبان نمادین شان است. در آثار متعدد ادبی و تاریخی ملل و اقوام مختلف، روایت رؤیاهایی را می‌بینیم که توسط خواب‌گزارانی تفسیر و تعبیر شده‌ و به‌وقوع پیوسته‌اند. شاهنامه نی أکثر
        چکیده یکی از مشترکات بین ادبیات و روان‌شناسی بحث رؤیا و خواب‌گزاری است که مهم‌ترین یک‌سانی این دو در زبان نمادین شان است. در آثار متعدد ادبی و تاریخی ملل و اقوام مختلف، روایت رؤیاهایی را می‌بینیم که توسط خواب‌گزارانی تفسیر و تعبیر شده‌ و به‌وقوع پیوسته‌اند. شاهنامه نیز به عنوان یک اثر ادبی، خالی از این مقوله نیست و امر خواب‌گزاری، یکی از موارد تکرار شونده در این کتاب است. تا جایی که می‌توان از آن به عنوان یک بن‌مایه یاد کرد. این رؤیاها گاهی عیناً به وقوع می‌پیوندد، گاهی نیمی نمادین و نیمی حقیقی و گاه تماماً نمادین است. در این جستار، تعبیر رؤیای سیاوش در شاهنامه، از دو منظر خواب‌گزاری سنتی و مباحث ناخوداگاه فردی و جمعی یونگ مورد بررسی قرار گرفته و با تعبیر مد نظر روایت داستانی مقایسه شده است. روش تحقیق در این مقاله، تحلیل و مقایسه است یعنی در بخش خواب‌گزاری سنتی، تعبیر تک‌تک نمادهای آمده در رؤیا براساس کتاب‌های تعبیر خواب ایرانی و اسلامی گزارش می‌شود، اما در بخش تحلیل روان‌شناسی رؤیا، ابتدا با در نظر گرفتن زندگی، شخصیت و روحیات سیاوش و با نگاهی به روش تداعی آزاد یونگ، نمادهای رؤیای او تحلیل و در بخش پایانی نیز شباهت‌های ساختاری این رؤیا با اسطوره‌ای کهن بررسی شده ‌است. نتیجه این‌که نمادها در این رؤیا به‌گونه‌ای کامل و بسامان پرداخته شده و کنار هم قرار گرفته‌اند که در هر دو روی‌کرد تعبیر سنتی و کاوش روان‌شناختی، به پاسخی منطبق با روند طبیعی این داستان در شاهنامه می‌رسیم. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        21 - روایتی از خاندان جمشیدی تا ظهور فریدون
        حمیدرضا خوارزمی
        چکیدهاسطوره ها روایتگر داستان های آغازین بشر هستند و در مرحلۀ جدیدتر که انسان از اندیشه های بدوی به سمت زندگی تازه تری حرکت می کند، دیگر با پرسش های آغازین روبه رو نیست، بلکه با حماسه به نیازهای تازۀ خود پاسخ می دهد. در حماسه روایت منطقی تری را از داستان ها شاهد أکثر
        چکیدهاسطوره ها روایتگر داستان های آغازین بشر هستند و در مرحلۀ جدیدتر که انسان از اندیشه های بدوی به سمت زندگی تازه تری حرکت می کند، دیگر با پرسش های آغازین روبه رو نیست، بلکه با حماسه به نیازهای تازۀ خود پاسخ می دهد. در حماسه روایت منطقی تری را از داستان ها شاهد هستیم. شاهنامۀ فردوسی به عنوان میراث مکتوبی از اسطوره های ایرانی، در قالب جدیدترِ حماسه، بازگوکنندۀ روایت هایی است که در کتاب های حماسی و اسطوره ای دیگر سینه به سینه نقل شده است. در این بین بعد از بیان منطقی سرگذشت قهرمانان به مانند کیومرث، هوشنگ، تهمورث و جمشید، گسست فرمانروایی در حاکمیت اهوراییان به وجود می آید می آید و ضحاک فسار سلطنت را به دست می گیرد و بعد با ظهور فریدون، ضحاک، از صف قدرت بیرون می رود. در این دورۀ هزارسالۀ حاکمیت ضحاک وارونه خوی، سرگذشت خاندان جمشیدی، ظهور و بروز خانوادۀ فریدون و نسبت آنها با جمشیدیان روشن نیست. نگارنده با تکیه بر آثار حماسی و تاریخی دیگر، بخصوص کوش نامه، در پی آن است که این روایت را بازگو نماید. حاصل این پژوهش این است که جمشید پس از آواره شدن در هندوستان و زابلستان، با دختر خاقان و دختر شاه زابل ازدواج می کند و از یک شاخه، خاندان رستم و از شاخۀ دیگر خاندان فریدون به وجود می آیند. این پژوهش بنیادی است که به شکل توصیفی و تحلیلی نگاشته شده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        22 - نویافته‌های داستان سیاوش در خلال روایت کُردی الماس‌خان کندوله‌ای
        زهرا جمشیدی عباس محمدیان
        چکیده شکوه و گیرایی داستان های شاهنامۀ فردوسی موجب شده تا همواره مورد توجه شاعران محلی باشد. شاعران کُردزبان نیز از این قاعده جدا نیستند و بارها به ترجمه یا بازآفرینی داستان های شاهنامه پرداخته اند. یکی از نمونه‌های این تأثیرپذیری، منظومۀ سیاوش نامه اثر ارزش مند الماس أکثر
        چکیده شکوه و گیرایی داستان های شاهنامۀ فردوسی موجب شده تا همواره مورد توجه شاعران محلی باشد. شاعران کُردزبان نیز از این قاعده جدا نیستند و بارها به ترجمه یا بازآفرینی داستان های شاهنامه پرداخته اند. یکی از نمونه‌های این تأثیرپذیری، منظومۀ سیاوش نامه اثر ارزش مند الماس خان کندوله ای به زبان کردی گورانی است که به پی روی از داستان سیاوش سروده شده است. شاعر کُرد کوشیده است تا از ترجمه و تقلید محض دوری کند و به فکر خلاقیت ادبی هم باشد. جهت نیل به این هدف، داستان سیاوش را با تفصیل و ذکر جزئیاتی بیش‌تر بیان کرده است تا منظومه ای دیگر بیافریند؛ به همین دلیل نسبت به داستان سیاوش در شاهنامه، روابط علت و معلولی دقیق تر و طرح و پیرنگی مستحکم تر در آن دیده می شود؛ از این رو می‌تواند هم‌چون کلیدی در حلّ برخی از ابهامات داستان سیاوش در شاهنامه بسیار راه گشا باشد و به پاره‌ای از پرسش هایی که تاکنون دربارۀ این داستان بی‌جواب مانده اند، پاسخی درخور دهد. نگارندگان این مقاله کوشیده اند تا ضمن معرفی الماس خان کندوله‌ای، احوال و آثار او، با روش تطبیقی ـ تحلیلی، نقاط اختلاف سیاوش نامۀ کردی و داستان سیاوش در شاهنامه را از نظر روایت، محتوا و رخ دادهای داستان واکاوی کنند و برای برخی از کنش ها و وقایع داستانی، تحلیل‌های اسطوره‌شناختی شایسته ای ارائه دهند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        23 - بررسی اضطراب تاثیر اسدی توسی از شاهنامه فردوسی بر اساس دیدگاه هارولد بلوم
        وحید مبارک
        چکیده در میان پیروان شاهنامه و فردوسی، گرشاسب‌نامۀ اسدی طوسی جای گاهی ویژه‌ دارد. اسدی با رفتن به آذربایجان و قرار گرفتن در جوّ مساعد آنجا، به تکمیل کار شاهنامه و فردوسی دست یازید و مثلِ نظامی، به سرودن بخش‌های سروده نشده روایات ملّی در شاهنامه، روی آورد. تکمیل کار پیش أکثر
        چکیده در میان پیروان شاهنامه و فردوسی، گرشاسب‌نامۀ اسدی طوسی جای گاهی ویژه‌ دارد. اسدی با رفتن به آذربایجان و قرار گرفتن در جوّ مساعد آنجا، به تکمیل کار شاهنامه و فردوسی دست یازید و مثلِ نظامی، به سرودن بخش‌های سروده نشده روایات ملّی در شاهنامه، روی آورد. تکمیل کار پیشینیان، اغلب با دلهرۀ تاثیر و تقلید از آن ها هم راه است و شاعران می کوشند خود را از زیر سایۀ شاعر پیشین به در آورند. این پژوهش در صدد است کوشش و بیش متنیتی را که اسدی برای خارج شدن از حوزۀ تاثیر شکل، زبان و اندیشه های پیش متن (شاهنامه) انجام داده است، بر اساس دیدگاه هارولد بلوم، مشخص کند. یافته ها نشان می دهد که اسدی به دلیل اضطراب تاثیر، خواسته است متفاوت از شاهنامه باشد و از سیطرۀ آن بگریزد. وی با واردکردن برهمن به جای موبد و پرسش های جهان بینانه ای که گرشاسب، در مورد آفرینش هستی و خلقت انسان از او می کند، و با روی آوردن به اطناب و وصف‌های زیبا و استوار و حاکم کردن دیدگاه و فلسفه‌ای متفاوت با اندیشه های کهن ایرانی در مساله مهم دادگری در حکومت و دادپیشگی شاهان، و گزیدن کارکردهایی نمایشی چون خودنمایی و اظهار قدرت در رزم‌ها و قرار دادن صحنه ها و میدان های متعدد رزم دریایی و اژدهاکشی های مکرر ... و مهم تر از همه، نسبت دادن توان مندی هایی چون آزمودن جهان پهلوان به وسیلة ضحاک (اژی دهاک) و قراردادن داستان در روزگار و زیر نظر اژدهایی مردمخوار و پدرکش چون ضحاک، این اثر را متفاوت از شاهنامه کرده است؛ اما، نشانه های وابستگی متعددی، حتا در تکرار مصراع ها و ابیات، از تاثیر شاهنامه بر گرشاسب نامه هویدا است و اسدی در دیالکتیک وابستگی به/ گریز از زبان شاعرانۀ پیشین، هم وابسته به شاهنامه و هم در گریز از آن بوده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        24 - نظام مالیاتی و سیاست‌های وام‌دهی در شاهنامه فردوسی
        سمیه ارشادی
        مالیات ها در شاهنامه به عنوان مهم ترین منابع درآمدی از شاخصه های اساسی در تأمین بودجه های نظامی، مخارج سپاهیان و سایر هزینه های دولت به شمار می آیند و ضامن حفظ و بقای ساختار امنیتی، سیاسی و اقتصادی کشورند. بهترین مشوق های مالیاتی در شاهنامه، تمرکز بر دریافت های اصول أکثر
        مالیات ها در شاهنامه به عنوان مهم ترین منابع درآمدی از شاخصه های اساسی در تأمین بودجه های نظامی، مخارج سپاهیان و سایر هزینه های دولت به شمار می آیند و ضامن حفظ و بقای ساختار امنیتی، سیاسی و اقتصادی کشورند. بهترین مشوق های مالیاتی در شاهنامه، تمرکز بر دریافت های اصولی و عادلانه مالیات ها از مردم است؛ از این روی، بخش مهمی از قوانین و سیاست های پیش گیرانه شاهان به ساختارهای مالیاتی و هم‌چنین تلاش آنان در جهت حذف یا کاهش موانع و چالش های فراروی اخذ مالیات (به ویژه بی عدالتی در دریافت‌های مالیاتی) مربوط می شود؛ با این وصف، چارچوب های نظام مالیاتی شاهنامه، در کنار سیاست های وام دهی که موجب ثبات اقتصادی، گردش مالی و پولی و توزیع عادلانه درآمدها می گردند اهمیتی دوچندان می یابند.در پژوهش حاضر، افزون بر نگاهی به سیاست گذاری های مالیاتی و نمودهای وام دهی در شاهنامه به بررسی جنبه های حقوقی، قانونی و جزایی ناشی از رسم دریافت مالیات پرداخته شده تا اهمیت هرچه بیش تر گزارش شاهنامه در زمینه اقتصاد و قوانین مالیاتی در دورۀ ساسانی و پیش از آن به اثبات رسد. نتایج پژوهش بیان‌گر آن است که جدای از معافیت ها و بخشودگی های مالیاتی (اسکندر، اردشیر، بهرام گور و پیروز یزدگرد)، گماردن بازرسان قضایی برای آگاهی از شرایط مناطق گرفتار فقر و بخشودگی خراج ایشان (اردشیر)، و اعطای وام (بهرام گور) که همگی پیش از قباد انجام می شوند، اصلاحات بنیادین مالیاتی و اقتصادی انوشیروان، پیرو اندیشه های پدر، افزون بر تلاش در جهت سازمان دهی مالیاتی از طریق مساحت کردن زمین ها، تعیین ترتیب زمانی معین در پرداخت ها، شاخص گذاری دقیق نرخ‌های مالیاتی، معافیت های مالیاتی، قسط بندی، فرصت دهی برای وصول مالیات های عقب‌افتاده، گماردن مأموران مخفی و اطلاعاتی، نظارت شخصی، ایجاد دفاتر دولتی و تدوین نسخه های دقیق و قانونی و نیز تعیین مجازات های بسیار شدید، گامی در جهت تحقق عدالت مالیاتی و شفافیت دقیق آن برای دولت محسوب می گردد که در نهایت، هم به سود مردم و هم شاه و کشور تمام می شود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        25 - تحلیل زبان‌ زنان در هشت داستان شاهنامۀ فردوسی و مقایسۀ آن با هشت داستان از مثنوی مولانا (بر پایۀ چندزبانی باختین)
        لیلا میرزایی عبدالحسین فرزاد امیر حسین ماحوزی
        شاهنامۀ فردوسی و مثنوی معنوی از تأثیرگذارترین آثار ادب فارسی هستند که ساختار داستانی دارند و از این رو می توانند در جای گاه مقایسه با یک دیگر قرار گیرند. باختین، نظریه پرداز روس، چندزبانی را در حوزۀ داستان زیرساخت چندصدایی معرفی می کند؛ اما نوع حماسه و قالب شعر را در ای أکثر
        شاهنامۀ فردوسی و مثنوی معنوی از تأثیرگذارترین آثار ادب فارسی هستند که ساختار داستانی دارند و از این رو می توانند در جای گاه مقایسه با یک دیگر قرار گیرند. باختین، نظریه پرداز روس، چندزبانی را در حوزۀ داستان زیرساخت چندصدایی معرفی می کند؛ اما نوع حماسه و قالب شعر را در این مقوله جای نمی دهد؛ مسألۀ پژوهش حاضر آن است که در صورت وجود لایه های زبانی در این دو اثر داستانی منظوم، میزان بهره مندی هر یک از چندزبانی چقدر بوده و این ویژگی چه تأثیری بر آن ها داشته است. در این پژوهش، بررسی زبان زنان هشت داستان از مثنوی معنوی و هشت داستان از شاهنامۀ فردوسی از دیدگاه چندزبانی نشان داده است که برخی از گونه های زبانی باختین در زبان تعدادی از این زنان یافت می شود، اما زنان شاهنامه بیش تر از زنان مثنوی از این ویژگی برخوردارند و فردوسی بیش تر از مولانا از چندزبانی در شخصیت پردازی زنان داستان ها بهره برده است. هم چنین این بررسی، تفاوت دیدگاه این دو شاعر بزرگ و خاست گاه داستان ها را دربارۀ زن نمایان می کند؛ زن در شاهنامه شخصیتی گفت وگو محور است، اما در مثنوی بیش تر سکوت می کند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        26 - ارنواز و شهرناز پژوهشی در ریشه‌یابی دو نام در شاه‌نامة فردوسی
        پریا زواره‌ئیان
        شخصیت ارنواز و شهرناز، خواهران رشک برانگیز جمشید در شاه‌نامة فردوسی ریشه‌هایی کهن و اساطیری در کتاب بزرگ دینی ایران باستان ـ اوستا ـ دارد. هر چند پنج نسک باقی‌مانده از بیست و یک نسک پیشین، اطلاعاتی اندک دربارة این دو شاه بانوی اصیل و نژاده عرضه می‌دارد اما با در کنار هم أکثر
        شخصیت ارنواز و شهرناز، خواهران رشک برانگیز جمشید در شاه‌نامة فردوسی ریشه‌هایی کهن و اساطیری در کتاب بزرگ دینی ایران باستان ـ اوستا ـ دارد. هر چند پنج نسک باقی‌مانده از بیست و یک نسک پیشین، اطلاعاتی اندک دربارة این دو شاه بانوی اصیل و نژاده عرضه می‌دارد اما با در کنار هم نهادن آن‌چه در اوستا و ترجمه‌های عربی از متون میانه در دست است و نیز اشارات کوتاه اما پر رمز و راز فردوسی حکیم می‌توان تصویری روشن‌تر از آنان و نقش مؤثر هر یک در بنیادگذاری نسل‌هایی متفاوت بدست داد. این مقاله تلاش دارد ضمن پرتوافکندن بر این تصویر، گذری نیز بر نقش کلیدی زن در شاه‌نامه حکیم توس داشته باشد. تفاصيل المقالة