• فهرس المقالات Antioxidant enzymes

      • حرية الوصول المقاله

        1 - تاثیر یک دوره تمرین هوازی به همراه مصرف مکمل ویتامین C بر گیرنده لپتین و شاخص های استرس اکسیداتیو در بافت قلب موشهای ماده صحرایی مبتلا به آلزایمر
        اسیه سید مرضیه  فلاحیان فروغ تجلی سیده ام البنین قاسمیان
        زمینه و هدف: آنزیم‌های ضد اکسایشی اولین خط دفاعی در برابر حمله‌ی انواع رادیکال‌های فعال اکسیژن می‌باشد. آنتی‌اکسیدان‌ها از طریق واکنش با رادیکال‌های آزاد و گونه‌های فعال باعث کاهش یا جلوگیری از استرس اکسیداتیو می‌شوند. مطالعه حاضر با هدف تاثیر یک دوره تمرین هوازی به هم أکثر
        زمینه و هدف: آنزیم‌های ضد اکسایشی اولین خط دفاعی در برابر حمله‌ی انواع رادیکال‌های فعال اکسیژن می‌باشد. آنتی‌اکسیدان‌ها از طریق واکنش با رادیکال‌های آزاد و گونه‌های فعال باعث کاهش یا جلوگیری از استرس اکسیداتیو می‌شوند. مطالعه حاضر با هدف تاثیر یک دوره تمرین هوازی به همراه مصرف مکمل ویتامین C بر گیرنده لپتین، وزن چربی احشایی، BMI و آنزیم‌های ضد اکسایشی در بافت مغز موش‌های صحرایی مبتلا به آلزایمر، صورت گرفت. مواد و روش ها: در این مطالعه تجربی، 45 سر موش صحرایی سالمند ماده به طور تصادفی به شش گروه کنترل مبتلا به آلزایمر، مکمل ویتامین C، تمرین هوازی، تمرین هوازی + ویتامین C و کنترل سالم، تقسیم شدند. شاخص‌های لپتین، وزن چربی احشایی و BMI پس از اتمام مداخله و شاخص‌های MDA، CAT و SOD پس از استخراج بافت مغز اندازه‌گیری شدند. نتایج: در گروه¬های مداخله مقادیر گیرنده لپتین به طور معنی¬داری بالاتر (001/0=P)، وزن چربی احشایی و BMI کمتر از گروه کنترل سالم بود (001/0=P). پس از هشت هفته تمرین هوازی و مصرف مکمل ویتامین C، مقادیر MDA به میزان معنی‌داری در گروه تمرین+مکمل کاهش پیدا کرد و مقادیر CAT و SOD افزایش پیدا کرد (05/0>P). نتیجه گیری: به نظر می‌رسد تمرین هوازی همراه با مکمل ویتامین C موجب افزایش بیان گیرنده لپتین، کاهش وزن چربی احشایی و BMI در موش های صحرایی مبتلا به بیماری آلزایمر می گردد و همچنین مقادیر MDA را کاهش و مقادیر CAT و SOD را افزایش می دهد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        2 - اثر هشت هفته تمرین هوازی بر سطوح آنزیم‌های آنتی اکسیدانی در بافت قلب رت‌های دیابتی نوع 2
        آسیه عباسی دلویی سحر رضایی علیرضا براری مژگان احمدی
        زمینه و هدف: هایپرگلیسمی مزمن با افزایش آسیب میوکارد ناشی از استرس اکسیداتیو همراه است. هدف از این تحقیق بررسی اثر هشت هفته تمرین هوازی بر سطوح آنزیمهای آنتی اکسیدانی در بافت قلب رتهای دیابتی نوع 2 بود. روش کار: در این مطالعه تجربی، تعداد 40 سر موش نر ویستار(میانگین وزن أکثر
        زمینه و هدف: هایپرگلیسمی مزمن با افزایش آسیب میوکارد ناشی از استرس اکسیداتیو همراه است. هدف از این تحقیق بررسی اثر هشت هفته تمرین هوازی بر سطوح آنزیمهای آنتی اکسیدانی در بافت قلب رتهای دیابتی نوع 2 بود. روش کار: در این مطالعه تجربی، تعداد 40 سر موش نر ویستار(میانگین وزن 7/22±2/185 گرم) بهطور تصادفی در چهار گروه کنترل، دیابت، تمرین هوازی و دیابت-تمرین هوازی قرار گرفتند. در این مطالعه موشها با استفاده از تزریق درون صفاقی نیکوتین آمید-استرپتوزوتوسین، دیابتی نوع 2 شدند. پروتکل تمرین هوازی با شدت 50-60 درصدVO2max ، 5 روز در هفته به مدت 8 هفته انجام شد. پس از بیهوشی، کالبد شکافی انجام و بافت قلب برداشته شد. میزان آنزیمهای آنتی اکسیدانی کاتالاز، سوپر اکسید دیسموتاز و گلوتاتیون پراکسیداز در بافت قلب با استفاده از کیت و به روش الایزا اندازه‌گیری شد. داده‌ها به روش آنالیز واریانس یکطرفه و آزمون تعقیبی توکی در سطح معنیداری05/0> p < /strong> تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد میزان آنزیمهای آنتی اکسیدانی(کاتالاز، سوپر اکسید دیسموتاز و گلوتاتیون پراکسیداز) در بافت قلب رتهای کنترل دیابتی نوع 2 نسبت به گروه کنترل سالم کمتر بود(001/0= p < /strong>). هشت هفته تمرین هوازی موجب افزایش معنی‌دار آنزیمهای آنتی اکسیدانی(کاتالاز، سوپر اکسید دیسموتاز و گلوتاتیون پراکسیداز) در بافت قلب رتهای دیابتی نوع 2 شد (001/0= p < /strong>). نتیجه گیری: با توجه به نتایج تحقیق، احتمالاً تمرین هوازی میتواند با افزایش آنزیمهای آنتی اکسیدانی بافت قلب موجب بهبود عملکرد قلبی آزمودنی های دیابتی شود. در نتیجه این تمرینات به عنوان درمان کمکی در این بیماران توصیه میشود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        3 - تغییرات آنزیم‌های مرتبط با دفاع در گیاهچه‌ چغندرقند رقم Brigita علیه ویروس‌ پیچیدگی شدید بوته چغندرقند (BSCTV) وباکتری Pseudomonas fluorescens استرین CHA0
        عفت عالم‌زاده کرامت‌اله ایزدپناه موسی زارعی علی‌اکبر بهجت‌نیا
        تنش‌های مختلف محیطی شامل تنش‌های زنده و غیرزنده سبب تولید رادیکال‌های آزاد اکسیژن می‌شوند از جمله این تنش‌ها می‌توان به برهمکنش گیاه-ویروس اشاره کرد. گیاهان با دارا بودن سیستم ضد اکسنده که شامل ترکیبات آنزیمی و غیر آنزیمی می‌باشد معمولا سطوح رادیکال‌های آزاد اکسیژن را د أکثر
        تنش‌های مختلف محیطی شامل تنش‌های زنده و غیرزنده سبب تولید رادیکال‌های آزاد اکسیژن می‌شوند از جمله این تنش‌ها می‌توان به برهمکنش گیاه-ویروس اشاره کرد. گیاهان با دارا بودن سیستم ضد اکسنده که شامل ترکیبات آنزیمی و غیر آنزیمی می‌باشد معمولا سطوح رادیکال‌های آزاد اکسیژن را در سلول در حد متعادل نگه می‌دارند. هدف از انجام این تحقیق، بررسی اثر ویروس پیچیدگی شدید بوته چغندرقند (BSCTV) و همچنین اثر این ویروس به همراه باکتری Pseudomonas fluorescens استرین CHA0 بر نحوه فعالیت آنزیم‌های ضداکسنده در یک رقم حساس چغندرقند (Brigita) می‌باشد فعالیت ترکیبات آنزیمی ضداکسنده در این بررسی با استفاده از دستگاه طیف سنج در دمای اتاق اندازه‌گیری شد. نتایج حاصل از بررسی نشان داد که وقتی علائم شدید آلودگی روی برگ‌ها گسترش می‌یاید و مقدار ویروس به حداکثر می‌رسد افزایش معنی‌داری در میزان فعالیت آنزیم‌های ضداکسنده آسکوربیت پراکسیداز، پراکسیداز و کاهش معنی‌داری در میزان فعالیت آنزیم کاتالاز مشاهده می‌شود. همچنین در تنش ویروس به همراه باکتری میزان فعالیت آنزیم‌ها در همه موارد با مقداری کاهش نسبت به گیاهان تحت تنش ویروس به تنهایی همراه بوده‌‌است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        4 - Investigation of Tank-Mixed and Reduced Rate of Imazethapyr, Bentazon and Sethoxydim on Soybean Antioxidant Enzymes Activity
        Sina Fallah Tafty Mani Mojaddam Ahmad Naderi Mohammad Abdollahian Noghabi
        BACKGROUND: Soybean antioxidant enzymes activity can change within different herbicide and herbicide active ingredient rates application but it is not corroborating to all herbicides and doses, hence more survey will help to identify herbicide effect on soybean antioxid أکثر
        BACKGROUND: Soybean antioxidant enzymes activity can change within different herbicide and herbicide active ingredient rates application but it is not corroborating to all herbicides and doses, hence more survey will help to identify herbicide effect on soybean antioxidant enzymes.OBJECTIVES: Goals was to estimate five antioxidant soybean enzyme activities during herbicide tank-mix under different reduced rate exposure.METHODS: Completely randomized factorial design with 3 replications was used to survey data variance and simple mean comparison used to compare treatment effect on enzymes activity. Herbicide treatment were apply at soybean v2 growth stage by backpack sprayer with v type nuzzle. There were two main treatment consist of herbicide treatment in 7 level composed of single exert of Imazethapyr, Bentazon and sethoxydim, doubled solution of Imazethapyr + Bentazon, Imazethapyr + sethoxydim and Bentazon + Sethoxydim and tripled solution, consist of Imazethapyr + Bentazon + sethoxydim active ingredients. Second treatment was herbicide different rates in 3 levels, where it was compose of: full herbicide dose (equals to 100% of producer recommended dose), reduced to 60% of recommended active ingredient per acre and reduced to 30% of recommended active ingredient per acre.RESULT: Minimum SOD activity registered at imazethapyr + bentazon + sethoxydim which it was 1.9 iu that induced at reduced rate of 10, 96 and 37 gr a.i ha-1 respectively. In contrast ascorbate peroxidase increased dramatically at bentazon treatment over 960 gr a.i ha-1, which it raises from 1.2 i.u in control to 7.2. Lowest APX activity demonstrated at imazethapyr + bentazon + sethoxydim which used as reduced rate of 30% of full recommended dose of each solution that it fit to 10, 96 and 37 gr a.i ha-1 respectively. Maximum APX activity that registered 7.2 i.u recorded at bentazon in full rate of 960 gr a.i ha-1. Sethoxydim at full rate of 375 gr a.i ha-1 induced maximum CAT activity, where registered 5.2 i.u, which in compare of control treatment in raised 10 times. Accordance to other enzymes, minimum CAT activity obtained at reduced to 30% of label recommended of imazethapyr + bentazon + sethoxydim treatment.CONCLUSION: Throughout all treatment by reducing herbicide rates enzymes activity diminished, similarly tank-mixed herbicide lower enzymes activity which it led to promote using reduced herbicide rate on soybean. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        5 - Evaluation of Relative Membrane Permeability of Sorghum (Sorghum bicolor) Affected Super Absorbent Polymer and Water Deficit Conditions
        Mansour Fazeli Rostampour
        Sorghum is among the most important forages used in arid and semi-arid regions of south-eastern Iran. Application of some materials such as super absorbent polymer (SAP) in soil can increase soil water storage capacity and increase water use efficiency. The aim of the s أکثر
        Sorghum is among the most important forages used in arid and semi-arid regions of south-eastern Iran. Application of some materials such as super absorbent polymer (SAP) in soil can increase soil water storage capacity and increase water use efficiency. The aim of the study was to estimate the relative membrane permeability of sorghum under irrigation regimes and superabsorbent polymer application to find the relationship between antioxidant enzymes, leaf rolling index, compatible solutes with relative membrane permeability. This experiment was conducted in Dashtak region of Zahedan during 2016 and 2017 growing seasons. The research was arranged as split plot experiment based on randomized complete blocks design with three replications. The main factor included four levels of irrigation regime (40, 60, 80, and 100% of ETc or crop evapotranspiration) and four level of SAP application (0, 75, 150 and 225 kg.ha-1) belonged to subplots. Analysis of regression indicates ascorbate peroxidase, catalase, superoxide dismutase, glutathione peroxidase, proline, glycine betaine, soluble sugars, leaf rolling index and relative membrane permeability showed that by increasing amount of irrigation and superabsorbent polymer, decreased. The results showed that application of SAP reduced RMP by 4.98% under 100% ETc, but it increased the RMP (Relative Membrane Permeability) significantly by 14.14%, 12.18% and 11.48% under 80, 60 and 100% ETc. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        6 - کاربرد هورمون بتااسترادیول با هدف افزایش تحمل تنش به شوری در ژنوتیپ های سیب‌زمینی (Solanum tuberosum L)
        فهیمه جی دار رسول اصغری زکریا ناصر زارع داوود حسن پناه لیلا غفارزاده نمازی
        این آزمایش به منظور بررسی تأثیر کاربرد هورمون بتااسترادیول بر افزایش تحمل به تنش شوری ژنوتیپ‌های مختلف سیب‌زمینی، به صورت فاکتوریل اسپلیت پلات بر پایه طرح بلوک‌های کامل تصادفی با سه تکرار در دانشگاه محقق اردبیلی در سال 1398 انجام شد. تیمارهای تنش شوری شامل سه سطح (صفر، أکثر
        این آزمایش به منظور بررسی تأثیر کاربرد هورمون بتااسترادیول بر افزایش تحمل به تنش شوری ژنوتیپ‌های مختلف سیب‌زمینی، به صورت فاکتوریل اسپلیت پلات بر پایه طرح بلوک‌های کامل تصادفی با سه تکرار در دانشگاه محقق اردبیلی در سال 1398 انجام شد. تیمارهای تنش شوری شامل سه سطح (صفر، 50 و 100 میلی‌مولار کلرید سدیم) و هورمون بتااسترادیول در سه سطح (صفر، 12-10 و 6-10 مولار) به صورت فاکتوریل در کرت‌های اصلی، و 10 ژنوتیپ سیب‌زمینی در کرت های فرعی بودند. نتایج نشان داد ارتفاع بوته، تعداد و وزن غده چه در بوته، وزن متوسط غده‌چه، محتوی آنزیم‌های آنتی‌اکسیدان در ژنوتیپ‌های مورد بررسی تحت تاثیر کاربرد هورمون بتااسترادیول قرار گرفتند. به طوری که با افزایش میزان مصرف بتااسترادیول از 12-10 به 6-10 مولار، تعداد و وزن غده‌چه در بیشتر‌ ژنوتیپ های مورد مطالعه افزایش یافت ولی مقدار این افزایش در بین ژنوتیپ‌ها متفاوت بود. ژنوتیپ های G5 و G6 به ترتیب با میانگین 7.85 و 7.83غده چه، بالاترین تعداد غده‌چه در بوته را در سطح 6-10 مولار بتااسترادیول به خود اختصاص دادند. کمترین مقدار صفت مذکور نیز با میانگین 3.66 غده چه بدون اختلاف معنی‌دار با ژنوتیپ‌های G8 و G9 به ژنوتیپ G10 تعلق داشت. با افزایش سطح شوری میزان آنزیم‌های سوپراکسید دیسموتاز، کاتالاز و پلی فنل اکسیداز و قندهای محلول افزایش یافت. در هر سه سطح شوری مصرف بتااسترادیول به طور معنی‌داری باعث افزایش میزان این آنزیم‌ها شد. بالاترین میزان این آنزیم‌ها در سطح شوری 100 میلی مولار و با مصرف 12-10 یا 6-10 مولار بتااسترادیول مشاهده شد. در این تحقیق کاربرد بتااسترادیول بسته به ژنوتیپ توانست اثر شوری را بر خصوصیات کمّی و کیفی سیب‌زمینی تعدیل نماید. در کل، در این مطالعه ژنوتیپ‌های G5 و G6 در شرایط تنش شوری به طور نسبی از تعداد و وزن غده‌چه در بوته بالایی برخوردار بودند، بنابراین گزینش این ژنوتیپ‌ها برای برنامه‌های به نژادی آتی توصیه می شود. همچنین، این دو ژنوتیپ در سطوح 12-10 و 6-10 مولار بتااسترادیول بیشترین تعداد و وزن غده چه در بوته را به خود اختصاص دادند که نشان می‌دهد این ژنوتیپ‌ها در مقایسه با دیگر ژنوتیپ‌های مورد بررسی از پتانسیل ژنتیکی بالایی برای مصرف این هورمون برخوردارند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        7 - اثر کاربرد سالیسیلیک اسید و عصاره جلبک دریایی (Ascophyllum nodosum) بر برخی صفات فیزیولوژیکی لوبیا سفید (.Phaseolus lanatus L) در شرایط تنش خشکی
        سارا بیگ زاده عباس ملکی محمد میرزایی حیدری علیرضا رنگین علی خورگامی
        خشکی از جمله مهم ترین عوامل محدودکننده‌ی رشد و عملکرد گیاهان زراعی در بسیاری از مناطق دنیا است. به منظور بررسی اثرات تنش خشکی و محلول‌پاشی عصاره جلبک دریایی و سالیسیلیک ‌اسید بر برخی صفات فتوسنتزی و فتوشیمیایی گیاه لوبیا سفید، آزمایشی به صورت اسپلیت فاکتوریل در قالب طرح أکثر
        خشکی از جمله مهم ترین عوامل محدودکننده‌ی رشد و عملکرد گیاهان زراعی در بسیاری از مناطق دنیا است. به منظور بررسی اثرات تنش خشکی و محلول‌پاشی عصاره جلبک دریایی و سالیسیلیک ‌اسید بر برخی صفات فتوسنتزی و فتوشیمیایی گیاه لوبیا سفید، آزمایشی به صورت اسپلیت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در سال زراعی 96-1395 در دو منطقه‌ی اسلام آباد غرب و خرم‌آباد اجرا گردید. کرت اصلی شامل اعمال سه سطح تنش خشکی به میزان 60، 90 و 120 میلی‌متر تبخیر از سطح تشتک تبخیر کلاس A بود و فاکتور فرعی اول شامل دو سطح محلول‌پاشی و عدم محلول‌پاشی اسید سالیسیلیک و فاکتور فرعی دوم چهار سطح محلول پاشی کود جلبک دریایی با غلظت‌های صفر ،50، 100 و 150 گرم در هکتار بودند. نتایج حاصل از آزمایش نشان داد که تنش خشکی سبب کاهش سرعت فتوسنتز و کاهش محتوای کلروفیل شد، محلول‌پاشی جلبک دریایی و سالیسیلیک‌ اسید موجب افزایش سرعت فتوسنتز و محتوای کلروفیل گردید. تنش خشکی محتوای پرولین و نشت یونی را افزایش داد و سبب افزایش فعالیت آنزیم‌های آنتی‌اکسیدان از جمله کاتالاز، آسکوربات پراکسیداز و سوپراکسید دیسموتاز شد. کاربرد سالیسیلیک اسید میزان فعالیت آنزیم‌های آنتی اکسیدان را افزایش داد. تنش خشکی عملکرد دانه را کاهش داد و کمترین عملکرد دانه (1720کیلوگرم در هکتار) از تیمار 120 میلی‌متر تنش خشکی و عدم مصرف کود جلبک دریایی و بیشترین عملکرد دانه از تیمار 60 میلی‌متر (عدم تنش) و 150 گرم جلبک دریایی به دست آمد. محلول‌پاشی سالیسیلیک اسید توانست عملکرد دانه را تا 5/4 درصد افزایش دهد. با توجه به نتایج، مصرف سالیسیلیک اسید و جلبک دریایی می تواند تا حدودی اثرات منفی ناشی از تنش خشکی را کاهش دهد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        8 - تغییرات میزان رنگدانه و فعالیت آنزیم‌های آنتی‌اکسیدان گیاهچه‌های لوبیا چیتی (Phaseolus vulgaris L) تحت تنش شوری
        سجاد محرم نژاد مصطفی ولیزاده
        به منظور بررسی اثر تنش شوری ناشی از NaCl بر وزن تر، میزان رنگدانه و فعالیت ایزوزیم های آنتی اکسیدان سوپراکسید دیسموتاز (SOD)، پراکسیداز (POX) و کاتالاز (CAT) در 9 ژنوتیپ لوبیا چیتی در مقایسه با شرایط بدون تنش، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه کاملاً تصادفی د أکثر
        به منظور بررسی اثر تنش شوری ناشی از NaCl بر وزن تر، میزان رنگدانه و فعالیت ایزوزیم های آنتی اکسیدان سوپراکسید دیسموتاز (SOD)، پراکسیداز (POX) و کاتالاز (CAT) در 9 ژنوتیپ لوبیا چیتی در مقایسه با شرایط بدون تنش، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه کاملاً تصادفی در شرایط آزمایشگاهی اجرا شد. فاکتور اول شامل آبیاری با دو سطح شوری (صفر و 400 میلی مولار کلرید سدیم) و فاکتور دوم ژنوتیپ های لوبیا چیتی بودند. میزان کارتنوئید در شرایط تنش شوری به طور معنی دار بیشتر از شرایط عادی بود. میزان کلروفیل a و کلروفیل کل در شرایط عادی به مراتب بیشتر از شرایط تنش شوری برآورد شد. شوری سبب کاهش وزن تر گیاهچه های لوبیا چیتی به میزان 24.31 درصد گردید. تجزیه الکتروفورزی با استفاده از ژل پلی آکریل آمید هشت درصد افقی به عمل آمد و ایزوزیم های SOD، POX و CAT در یکی از لایه های ژل رنگ آمیزی شدند. برای هر نوار در روی ژل میزان "مساحت × شدت" به عنوان فعالیت ایزوزیمی با نرم افزار MCID ارزیابی و یادداشت گردید. سه ایزوزیم برای SOD، سه ایزوزیم برای POX، و یک ایزوزیم برای CAT شناسایی شد. فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدان در حالت شوری بیشتر از شرایط بدون تنش بود. میزان افزایش SOD1، SOD2 و SOD3 به ترتیب 26.31، 13.89 و 17.64 درصد، POX1، POX2 و POX3 به ترتیب 48.38، 21 و 43.02 درصد و میزان افزایش CAT1 ، 43.85 درصد به دست آمد. افزایش فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدان می تواند یکی از مهم ترین راه کارها برای کاهش خسارت ناشی از تنش اکسیداتیو باشد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        9 - تغییرات خصوصیات جوانه‌زنی، رنگدانه‌های فتوسنتزی و فعالیت آنزیم‌های آنتی‌اکسیدان گلرنگ تحت تأثیر تنش‌های خشکی و شوری
        علیرضا سیروس مهر جمیله باردل سپیده محمدی
        به منظور مطالعه اثر تنش‌های خشکی و شوری بر برخی خصوصیات جوانه‌زنی، محتوای رنگدانه‌های فتوسنتزی و آنزیم‌های آنتی‌اکسیدان کاتالاز (CAT)، آسکوربات‌پراکسیداز (APX) و گلوتاتیون‌پراکسیداز (GPX) برگ گلرنگ، آزمایشی در شرایط کنترل‌شده به صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه کاملاً تصا أکثر
        به منظور مطالعه اثر تنش‌های خشکی و شوری بر برخی خصوصیات جوانه‌زنی، محتوای رنگدانه‌های فتوسنتزی و آنزیم‌های آنتی‌اکسیدان کاتالاز (CAT)، آسکوربات‌پراکسیداز (APX) و گلوتاتیون‌پراکسیداز (GPX) برگ گلرنگ، آزمایشی در شرایط کنترل‌شده به صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه کاملاً تصادفی با چهار تکرار در سال 1391 در محل آزمایشگاه و گلخانه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه زابل اجرا گردید. برای ایجاد سطوح تنش خشکی (0، 6- و 8- بار) از پلی‌اتیلن گلیکول، و سطوح تنش شوری (5، 10 و 15 دسی‌زیمنس بر متر) از منبع کلرید سدیم استفاده شدند. نتایج نشان دادند که اثرات فاکتورها بر درصد و سرعت جوانه‌زنی، محتوای کلروفیل‌های a و b و فعالیت آنزیم‌های آنتی‌اکسیدان معنی‌دار بودند. نتایج بررسی آزمایشگاهی نشان داد که کاهش درصد و سرعت جوانه‌زنی ناشی از منفی‌تر شدن پتانسیل اسمزی در سطوح خشکی و شوری اعمال ‌شده بوده است. سنجش رنگیزه‌های نوری برگ‌های رشد یافته در گلخانه نیز به‌طور معنی‌داری با افزایش شدت تنش، کاهش نشان داد. تنش کم‌آبی و افزایش نمک‌های محلول در آب، با ایجاد تنش اکسیداتیو منجر به تغییر در میزان فعالیت برخی آنزیم‌های آنتی‌اکسیدان گردید. به‌طوری که فعالیت دو آنزیم کاتالاز و گلوتاتیون‌پراکسیداز با افزایش شدت تنش خشکی ناشی از پلی‌اتیلن‌گلیکول افزایش ولی با افزایش تنش شوری کاهش نشان داد. فعالیت آنزیم آسکوربات‌پراکسیداز نیز تحت تأثیر خشکی افزایش یافت. مطالعه اثر متقابل تنش‌های خشکی و شوری مشخص نمود که در تنش ملایم آنزیم گلوتاتیون ‌پراکسیداز، و در تنش‌های شدید آنزیم آسکوربات‌پراکسیداز افزایش بیشتری یافتند که بیان گر تولید و فعالیت بیشتر سیستم دفاعی گیاه از جمله این آنزیم‌ها در شرایط تنش‌های اعمال‌شده می باشد و منجر به محافظت یا تحمل گیاه در شرایط تنش اکسیداتیو ناشی از خشکی و شوری آب آبیاری می‌شود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        10 - بررسی عملکرد دانه و برخی خصوصیات بیـوشیمیایی پنج رقم نخود (.Cicer arietinum L) تحت تنش خشکی در منطقه کرمانشاه
        سیدمحمد ناصح حسینی محسن سعیدی سیروس منصوری فر
        به منظور بررسی تغییرات بیوشیمیایی ناشی از تنش کم آبی در نخود، آزمایشی به صورت کرت های خرد شده و در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در دانشگاه رازی کرمانشاه اجرا شد. عامل اصلی تنش کم آبی با سه سطح شامل: 1- تنش کم آبی ابتدای گلدهی تا رسیدگی فیزیولوژیک، أکثر
        به منظور بررسی تغییرات بیوشیمیایی ناشی از تنش کم آبی در نخود، آزمایشی به صورت کرت های خرد شده و در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در دانشگاه رازی کرمانشاه اجرا شد. عامل اصلی تنش کم آبی با سه سطح شامل: 1- تنش کم آبی ابتدای گلدهی تا رسیدگی فیزیولوژیک، 2- تنش کم آبی از ابتدای غلاف دهی تا رسیدگی فیزیولوژیک، 3- آبیاری مطلوب و عامل فرعی پنج رقم نخود شامل آرمان، آزاد، بیونیج، هاشم و ILC482 بودند. بر اساس نتایج، تنش کم آبی در هر دو سطح موجب کاهش معنی دار محتوی کلروفیل ها و کاروتنوئیدها و افزایش معنی دار فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدان نظیر: پراکسیداز، کاتالاز و سوپراکسیددیسموتاز در برگ ها در مقایسه با تیمار شاهد شد. بنابراین، بین فعالیت آنزی م های آنتی اکسیدان با میزان آب قابل استفاده در خاک رابطه ی منفی وجود داشت و فعالیت آنها با افزایش شدت تنش کم آبی به طور معنی داری افزایش یافت. عملکرد دانه به طور معنی داری تحت تأثیر کمبود آب قرار گرفت و تیمار تنش کم آبی از زمان ابتدای گلدهی تا رسیدگی، بیشتر از دیگر تیمار تنش کم آبی (ابتدای غلاف دهی تا رسیدگی) موجب کاهش عملکرد دانه، به ترتیب 36 و 15 درصد، نسبت به شرایط بدون تنش شد. در بین ارقام مورد بررسی، تحت تنش کم آبی از شروع گلدهی، رقم ILC482 با عملکرد دانه به میزان 715 (کیلوگرم در هکتار) و در شرایط عدم وجود تنش، رقم آرمان با عملکرد دانه به مقدار 1355 (کیلوگرم در هکتار) عملکرد مناسب تری از خود نشان دادند. ILC482، آزاد و بیونیج به عنوان ارقام با عملکرد بالاتر در شرایط وقوع تنش کم آبی در هر دو تیمار تنش کم آبی، همچنین دارای محتوی بیشتر رنگیزه ها و سرعت فعالیت بیشتر آنزیم های آنتی اکسیدان در برگ های خود بودند. نتایج حاصله حاکی از اثرات مثبت محتوای رنگیزه های گیاهی و فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدان جهت افزایش توان تحملی نخود برای تداوم رشد و حفظ عملکرد قابل قبول در شرایط تنش خشکی بود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        11 - پاسخ برخی خصوصیات مورفوفیزیولوژیکی گاوزبان (Borago officinalis L) به محلول پاشی نانو ذرات تیتانیوم
        روفیا حیدری رمی پیام معاونی حسین حسین پور درویشی مهدی عارف راد
        گیاه گاوزبان از نظر دارویی از اهمیت خاصی برخوردار است. بنابراین، اثر تیمارهای متفاوت نانو ذرات تیتانیوم (0/01، 0/03 و 0/05%) و تیتانیوم غیرنانو در مراحل مختلف رشد گیاه بر روی ویژگی های مورفوفیزیولوژیکی گاوزبان در مراحل 5-4 برگی، گلدهی و 15 روز پس از گلدهی، طی یک آزمایش أکثر
        گیاه گاوزبان از نظر دارویی از اهمیت خاصی برخوردار است. بنابراین، اثر تیمارهای متفاوت نانو ذرات تیتانیوم (0/01، 0/03 و 0/05%) و تیتانیوم غیرنانو در مراحل مختلف رشد گیاه بر روی ویژگی های مورفوفیزیولوژیکی گاوزبان در مراحل 5-4 برگی، گلدهی و 15 روز پس از گلدهی، طی یک آزمایش فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با چهار تکرار در سال زراعی 1391 در مزرعه کشاورزی روستای رمنت، شهرستان بابل از استان مازنداران اجرا گردید. نتـایج این مطالعه اختلاف معنی داری را برای صفات مورد مطالعه در تیمارهای مختلف تیتانیوم، زمان مصرف و اثرات متقابل بین آنها نشان داد. صفات وزن تر برگ، وزن خشک برگ و وزن تر ساقه در سطح احتمال 1% و صفات ارتفاع بوته، وزن خشک ساقه، وزن تر بوته و وزن خشک بوته در سطح احتمال 5% اختلاف معنی داری را در اثرات متقابل تیمارهای تیتانیوم و زمان مصرف آنها نشان دادند. بیشترین ارتفاع بوته، وزن خشک برگ و وزن تر و خشک کل بوته از تیمارهای مربوط به نانو ذرات تیتانیوم و در زمان پس از گلدهی و بیشترین وزن تر برگ، وزن تر ساقه و وزن تر کل بوته در تیمار مربوط به تیتانیوم غیرنانو و در زمان گلدهی حاصل شدند. آنزیم گلوتاتیون پراکسیداز کمترین میزان را در تیمار نانو تیتانیوم 0/01% و در زمان 15 روز بعد از گلدهی نشان داد. به طورکلی نتـایج این مطالعه نشـان می دهد که اختلاف معنی داری بین تیمارهای تیتانیوم غیرنانو و نانو ذرات تیتانیوم، خصوصاً در زمان اعمال آنها در گاوزبان، وجود دارد. تیمارهای مورد استفاده تیتانیوم غیرنانو در زمان گلدهی و نانو ذرات تیتانیوم در زمان بعـد از گلدهی می توانند در افزایش عملکرد سرشاخه های گلدار گاوزبان مؤثر باشند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        12 - بررسی تغییرات هموگرام، شکنندگی اسمزی و آنزیم‌های آنتی‌اکسیدان گلبول‌های قرمز در سگ‌های تحت درمان با سیر
        بهمن مصلی نژاد میثاق جلالی محمد راضی جلالی شهرزاد عالی پور
        سیر به عنوان یک گیاه دارویی با خواص آنتی اکسیدانی، ضد هیپرلیپیدمی و ضد دیابتی، به طور گسترده ای در درمان بیماری ها، مورد استفاده قرار می گیرد. هدف از انجام مطالعه حاضر، بررسی عوارض احتمالی هماتولوژیک و نیز فعالیت برخی آنزیم های آنتی‌اکسیدان گلبول های قرمز متعاقب تجویز س أکثر
        سیر به عنوان یک گیاه دارویی با خواص آنتی اکسیدانی، ضد هیپرلیپیدمی و ضد دیابتی، به طور گسترده ای در درمان بیماری ها، مورد استفاده قرار می گیرد. هدف از انجام مطالعه حاضر، بررسی عوارض احتمالی هماتولوژیک و نیز فعالیت برخی آنزیم های آنتی‌اکسیدان گلبول های قرمز متعاقب تجویز سیر در سگ بود. در این مطالعه 10 قلاده سگ نر، تحت درمان با قرص سیر با دوز mg/kg 100، روزانه یک بار و برای مدت 45 روز قرار گرفتند. خون‌گیری از سگ ها در سه نوبت طی روز های صفر، 45 و 60 مطالعه صورت گرفت. شمارش سلول‌های خونی، بررسی مورفولوژی گلبول های قرمز، شمارش رتیکولوسیت های خون، اجسام هینز و نیز آزمایش شکنندگی اسمزی گلبول های قرمز انجام گرفت. همچنین فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدان گلبول های قرمز شامل سوپراکسید دیسموتاز (superoxide dismutase; SOD) و گلوتاتیون پراکسیداز (glutathione peroxidase; GPX) سنجیده شد. تجویز سیر در سگ ها، منجر به کاهش معنی دار در تعداد گلبول های قرمز، هماتوکریت و میزان هموگلوبین در روز 60 نسبت به روز صفر مطالعه گردید (05/0p <). همچنین میانگین هموگلوبین گلبولی (mean corpuscular hemoglobin; MCH) در روزهای 45و60 و میانگین غلظت هموگلوبین گلبولی (mean corpuscular haemoglobin concentration; MCHC) در روز60، به طور معنی داری کاهش یافته بود (05/0p <). در بررسی شکنندگی اسمزی گلبول های قرمز، درصد همولیز در غلظت های نمک 55/0، 50/0، 45/0 و 40/0 درصد، به طور معنی داری کاهش یافته بود (05/0p <). همچنین افزایش معنی داری در میزان فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدان در گلبول های قرمز، در روز 60 مشاهده گردید (05/0p <). مطالعه حاضر نشان داد که تجویز قرص سیر با دوز استفاده شده در مطالعه حاضر ، اثرات تخریبی بر گلبول‌های قرمز ایجاد نکرده و منجر به بهبود سیستم دفاع آنتی اکسیدانی و مقاومت اسمزی این سلول ها شده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        13 - بررسی تاثیر نانوذرات نقره سنتزشده به روش احیاء شیمیایی بر فعالیت آنزیم‌های سوپراکسید دیسموتاز و گلوتاتیون پراکسیداز پلاسما در مدل موش صحرایی
        الهام قویدل اقدم محمد نریمانی راد علیرضا لطفی
        چکیده با وجود امکان سنتز نانوذرات نقره به صورت "سیترات پوش" به روش احیاء شیمیایی و مشخص بودن تاثیرات اکسیداتیو نانوذرات نقره، بررسی اثرات اکسیداتیو این نوع از نانوذرات، ضروری به نظر می رسد. هدف از این، مطالعه مشاهده تاثیر نانوذرات نقره سنتزشده به روش احیاء شیمیایی بر س أکثر
        چکیده با وجود امکان سنتز نانوذرات نقره به صورت "سیترات پوش" به روش احیاء شیمیایی و مشخص بودن تاثیرات اکسیداتیو نانوذرات نقره، بررسی اثرات اکسیداتیو این نوع از نانوذرات، ضروری به نظر می رسد. هدف از این، مطالعه مشاهده تاثیر نانوذرات نقره سنتزشده به روش احیاء شیمیایی بر سطح فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدان سوپراکسید دیسموتاز و گلوتاتیون پراکسیداز خون در موش صحرایی بود. سنتز نانو ذرات نقره به روش احیاء شیمیایی با مخلوط آب مقطر و سدیم بوروهیدرات و اضافه نمودن نیترات نقره، سپس افزودن تری سدیم سیترات به محلول به دست آمده، صورت پذیرفت. مطالعه با استفاده از 40 سر موش صحرایی نر ویستار در چهار گروه آزمایشی شامل گروه های شاهد، دارونما و گروه های تیمار با نانوذرات نقره با دز های 100 و 200 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن انجام شد. گروه های تیمار با نانوذرات نقره به ترتیب دزهای 100 و 200 میلی گرم بر کیلوگرم محلول نانوذرات نقره را در روزهای اول و هفتم آزمایش (دو بار) به صورت داخل صفاقی دریافت کردند. تزریق نانو ذرات نقره در غلظت های 100 و 200 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن، باعث کاهش معنی دار فعالیت آنزیم های سوپراکسید دیسموتاز (SOD) و گلوتاتیون پراکسیداز (GPx) خون گردید، به طوری که این کاهش در دز 200 میلی گرم بارزتر بود (01/0p<). همچنین، تاثیر اکسیداتیوی تزریق غلظت 200 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن نانو ذرات نقره، منجر به بروز تلفات در حیوانات آزمایشی گردید. نتایج نشان داد که غلظت های 100 و 200 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن نانو ذرات نقره سنتز شده به روش احیاء، باعث کاهش فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی و در نهایت بروز تلفات می‌گردد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        14 - تاثیر عصاره آبی چای سفید بر سطح سرمی آنزیم‌های آنتی‌اکسیدانی در موش‌های صحرایی‌ مواجهه شده با آرسنیک
        محمدحسن رسولی فرد فلور زرگری
        استرس اکسیداتیووضعیتی است که در آن توانایی سیستم بیولوژیک برای سم زدایی و از بین بردن آثار مخرب رادیکال های آزاد کافی نمی باشد و آسیب اکسیداتیو به سلول ها یا بافت ها منجر به توسعه بیماری هایی از قبیل سرطان، آترواسکلروز و آسیب های دژنراتیو می شود. فلاوونوئیدها و ترکیبات أکثر
        استرس اکسیداتیووضعیتی است که در آن توانایی سیستم بیولوژیک برای سم زدایی و از بین بردن آثار مخرب رادیکال های آزاد کافی نمی باشد و آسیب اکسیداتیو به سلول ها یا بافت ها منجر به توسعه بیماری هایی از قبیل سرطان، آترواسکلروز و آسیب های دژنراتیو می شود. فلاوونوئیدها و ترکیبات فنلی ظرفیت بالای آنتی اکسیدانی و نقش مهم در سلامتی دارند و باعث افزایش سیستم دفاع آنتی اکسیدانی در برابر استرس اکسیداتیو می گردند. چای سفید از جمله گیاهانی هست که به دلیل ظرفیت آنتی اکسیدانی بالا اخیراً مورد توجه قرار گرفته است. هدف از مطالعه حاضر بررسی تاثیر چای سفید بر استرس اکسیداتیو ناشی از آرسنیک می باشد. در این مطالعه از 32 سر موش صحرایی نر بالغ در چهار گروه هشت تایی استفاده شد. گروه اول موش های صحرایی سالم (گروه شاهد) که آب مقطر را روزانه به همراه رژیم غذایی استاندارد به صورت گاواژدریافت کردند. گروه دوم موش های صحرایی تیمار شده با آرسنیک با غلظت ppm200 در آب آشامیدنی،گروه سوم موش های صحرایی تیمار شده با عصاره چای سفید با غلظت 5/1 درصد به صورت گاواژ و گروه چهارم موش های صحرایی که عصاره آبی چای سفید (5/1 درصد) را از طریق گاواژ همراه با آرسنیک (ppm 100 در آب آشامیدنی) دریافت کردند. بعد از پایان دوره تیمار (28 روز) خون گیری انجام و سطح سرمی آنزیم های آنتی اکسیدانی کاتالاز (CAT) گلوتاتیون پراکسیداز (GPx) و سوپراکسید دیسموتاز (SOD)و ظرفیت تام آنتی اکسیدانی (TAC) و شاخص پراکسیداسیون لیپیدی (MDA) مورد سنجش قرار گرفت. عصاره آبی چای سفیدباعث افرایش معنی دار فعالیت آنزیم های CAT، GPx وSOD و کاهش معنی‌دار MDA و افزایش TAC گردید (05/0>p). نتایج نشان داد که مصرف چای سفید با افزایش فعالیت آنزیم های آنتی‌اکسیدانی و تقویت سیستم دفاع آنتی اکسیدانی باعث کاهش استرس اکسیداتیو ناشی از آرسنیک می گردد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        15 - تاثیر عصاره الکلی برگ زیتون بر آسیب ایسکمی- بازخونرسانی کلیوی درموش‌های صحرایی نر بالغ
        محمدرضا نصیرزاده میرعلیرضا نورآذر لیلا روشنگر
        ایسکمی-بازخونرسانی با درجات مختلف در پیوند کلیه دیده می‌شود.مطالعات چندی نشان داده‌اند که ایسکمی-بازخونرسانی می‌تواند باعث آسیب حاد کلیوی گردد. بیماری‌های کبدی و اختلالات عصبی مرتبط با آسیب کلیوی یک مشکل بالینی معمول است. برگ زیتون یک منبع سرشار از ترکیبات فنلی است که ب أکثر
        ایسکمی-بازخونرسانی با درجات مختلف در پیوند کلیه دیده می‌شود.مطالعات چندی نشان داده‌اند که ایسکمی-بازخونرسانی می‌تواند باعث آسیب حاد کلیوی گردد. بیماری‌های کبدی و اختلالات عصبی مرتبط با آسیب کلیوی یک مشکل بالینی معمول است. برگ زیتون یک منبع سرشار از ترکیبات فنلی است که به لحاظ بیولوژیکی فعال هستند و ظرفیت آنتی‌اکسیدانی، ضد التهابی و قدرت پاک‌کنندگی رادیکال‌های آزاد را دارند. در این مطالعه تعداد 50 سر موش صحرایی نر به‌طور تصادفی به 5 گروه مساوی شامل: گروه کنترل: حیوانات سالم دست نخورده، گروه یک: ایسکمی–بازخونرسانی به مدت 60 دقیقه و دریافت عصاره برگ زیتون، گروه دو: گروه ایسکمی-بازخونرسانی به‌مدت 60 دقیقه، گروه سه: گروه ایسکمی-بازخونرسانی به‌مدت 120 دقیقه و دریافت عصاره برگ زیتون و گروه چهار: گروه ایسکمی-بازخونرسانی به‌مدت 120 دقیقه تقسیم شدند. حیوانات گروه‌های یک و سه عصاره را به‌صورت محلول در 5/0 میلی‌لیتر آب آشامیدنی از طریق گاواژ و به‌مدت 30 روز با دوزmg/kg 100دریافت کردند. حیوانات سایر گروه‌ها هم حجم عصاره، نرمال سالین را از طریق گاواژ دریافت کردند. در پایان دوره، سطح آنزیم‌هایآنتی‌اکسیدان سوپراکسید دسموتاز (SOD) و گلوتاتیون پراکسیداز (GPX) و نیز سطح ظرفیت تام آنتی اکسیدانی (TAC) و مالون دی آلدئید (MDA)در بافت کلیه اندازه‌گیری شد.تجویز عصاره برگ زیتون توانست سطح TACو فعالیت آنزیم‌های آنتی‌اکسیدان GPX وSOD را در گروه‌های یک و سه به‌طور معنی‌داری نسبت به گروه‌های دو و چهار افزایش دهد. هم‌چنین سطح آنزیم MDA در بافت کلیه گروه‌های تیمار شده با عصاره برگ زیتون در مقایسه با گروه‌های ایسکمی-بازخونرسانی به‌طور معنی‌داری پائین‌تر بود (05/0P<). این مطالعه نشان داد که تجویز خوراکی عصاره برگ زیتون اثرات محافظت کنندگی در برابر آسیب ناشی از ایسکمی-باز خونرسانی دارد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        16 - تاثیر مکمل گیری ریشه خشک شده زرشک بر درد عضلانی و سطوح سرمی آنزیم‌های آنتی اکسیدانی بدنبال یک جلسه فعالیت وامانده ساز اکسنتریک در زنان غیر ورزشکار
        نعمت اله نیک منش هادی قائدی
        مقدمه و هدف: مصرف مواد آنتی اکسیدانی می توانند کوفتگی یا درد عضلانی تاخیری، التهاب و شاخص های اکسایشی را تحت تاثیر قرار دهند. هدف از پژوهش حاضر، بررسی تاثیر مکمل گیری ریشه خشک شده زرشک بر درد عضلانی و سوپراکسید دیسموتاز (SOD)، کاتالاز (CAT) و گلوتاتیون پراکسیداز (GPX) س أکثر
        مقدمه و هدف: مصرف مواد آنتی اکسیدانی می توانند کوفتگی یا درد عضلانی تاخیری، التهاب و شاخص های اکسایشی را تحت تاثیر قرار دهند. هدف از پژوهش حاضر، بررسی تاثیر مکمل گیری ریشه خشک شده زرشک بر درد عضلانی و سوپراکسید دیسموتاز (SOD)، کاتالاز (CAT) و گلوتاتیون پراکسیداز (GPX) سرم بدنبال یک جلسه فعالیت وامانده ساز اکسنتریک در زنان غیر ورزشکار بود. مواد و روش ها: در این مطالعه نیمه تجربی 30 زن غیر ورزشکار 20 تا 30 ساله به طور تصادفی در سه گروه 10 نفری شامل 1) فعالیت وامانده ساز اکسنتریک (گروه کنترل)، 2) فعالیت وامانده ساز اکسنتریک + دارونما (گروه دارونما) و 3) فعالیت وامانده ساز اکسنتریک + مکمل زرشک (گروه زرشک) قرار گرفتند. در روز پیش آزمون، هر سه گروه در یک فعالیت وامانده ساز اکسنتریک شرکت کردند. قبل و بعد از فعالیت نمونه خونی از آزمودنی ها گرفته شد. سپس به مدت 2 هفته، آزمودنی ها در برنامه مکمل گیری مختص به گروه خود شرکت کردند. گروه های 2 و 3 به ترتیب ریشه خشک شده زرشک و پودر آرد با دوز روزانه 3 کپسول 250 میلی گرمی دریافت کردند. بعد از دو هفته دریافت مداخلات، هر سه گروه در پس آزمون مشابه با پیش آزمون در فعالیت بدنی وامانده ساز اکسنتریک با همان شدت و مدت شرکت کردند و مجددا قبل و بعد از این فعالیت نیز نمونه خونی از آزمودنی ها گرفته شد. جهت تجزیه و تحلیل یافته ها از آزمون آماری تحلیل واریانس عاملی 4 × 2 (2 گروه و 4 زمان اندازه گیری) همراه با آزمون تعقیبی بنفرونی استفاده شد (05/0≥P). یافته ها: فعالیت وامانده ساز اکسنتریک و فعالیت وامانده ساز اکسنتریک + مکمل زرشک اثر معنی داری بر تغییرات سطوح سرمی SOD و CAT نداشت (05/0≤P) با این وجود فعالیت وامانده ساز اکسنتریک منجر به افزایش معنی دارسطوح سرمی GPX و درد عضلانی شد (05/0≥P) در حالی که این افزایش در گروه مصرف مکمل زرشک کمتر بود (05/0≥P). بحث و نتیجه گیری: به نظر می رسد یک وهله فعالیت وامانده ساز اکسنتریک می تواند درد عضلانی و سطوح سرمی GPX را در زنان غیر ورزشکار افزایش دهد با این وجود 14 روز مکمل گیری زرشک می تواند سطوح آن را کاهش دهد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        17 - تاثیر غلظت‌های مختلف نیترات پتاسیم بر خصوصیات فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی ذرت (Zea mays L.) تحت شرایط تنش شوری
        هما زارعی محمد صدقی سلیم فرزانه هانیه سعادت
        به‌منظور بررسی اثر پرایمینگ با غلظت‌های مختلف نیترات پتاسیم بر روی خصوصیات فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی ذرت تحت تنش شوری، آزمایشی به‌صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی در سه تکرار در دانشگاه محقق اردبیلی در سال 1401 اجرا گردید. تیمارها شامل سه سطح مختلف شوری با غلظت‌های أکثر
        به‌منظور بررسی اثر پرایمینگ با غلظت‌های مختلف نیترات پتاسیم بر روی خصوصیات فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی ذرت تحت تنش شوری، آزمایشی به‌صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی در سه تکرار در دانشگاه محقق اردبیلی در سال 1401 اجرا گردید. تیمارها شامل سه سطح مختلف شوری با غلظت‌های صفر، 100 و ۲۰۰ میلی‌مولار و سطوح مختلف محلول نیترات پتاسیم با غلظت‌های صفر، 5/1 و ۳ درصد بود. نتایج نشان داد که بیشترین درصد جوانه‌زنی، سرعت جوانه‌زنی، یکنواختی جوانه‌زنی، طول ریشه‌چه و ساقه‌چه، وزن تر و خشک ریشه‌چه و ساقه‌چه در پرایمینگ با نیترات پتاسیم 3 درصد و بدون شوری حاصل شد. میانگین مدت جوانه‌زنی 53 درصد نسبت به شاهد کاهش نشان داد. فعالیت آنزیم‌های کاتالاز، پراکسیداز و سوپراکسیددیسمیوتاز در پرایمینگ با نیترات پتاسیم 3 درصد و شوری 200 میلی‌مولار نسبت به شاهد به‌ترتیب 56، 68 و 67 درصد افزایش نشان دادند. شوری موجب کاهش فعالیت آنزیم آمیلاز شد، ولی پرایمینگ با نیترات پتاسیم فعالیت این آنزیم را افزایش داد. محتوای کل پروتئین بذر در پیش تیمار نیترات پتاسیم 3 درصد و بدون شوری حدود 63 درصد افزایش داشت. به‌طور کلی، پرایمینگ با محلول نیترات پتاسیم 3 درصد را می‌توان به‌عنوان مناسب‌ترین تیمار برای بهبود خصوصیات فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی ذرت تحت تنش شوری در نظر گرفت. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        18 - اثرپیش تیمار با غلظت‌های مختلف اوره بروی خصوصیات فیزیولوژیکی و بیوشیمایی ذرت (Zea mays L.) تحت تنش شوری
        هما زارعی محمد صدقی سلیم فرزانه هانیه سعادت
        به منظور بررسی اثر پیش‌تیمار با غلظت‌های مختلف اوره روی خصوصیات فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی ذرت تحت تنش شوری، آزمایشی به‌صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی در سه تکرار در دانشگاه محقق اردبیلی در سال 1401 اجرا گردید. فاکتورهای مورد بررسی سطوح مختلف شوری (صفر، 100 و ۲۰۰ أکثر
        به منظور بررسی اثر پیش‌تیمار با غلظت‌های مختلف اوره روی خصوصیات فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی ذرت تحت تنش شوری، آزمایشی به‌صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی در سه تکرار در دانشگاه محقق اردبیلی در سال 1401 اجرا گردید. فاکتورهای مورد بررسی سطوح مختلف شوری (صفر، 100 و ۲۰۰ میلی‌مولار) و سطوح مختلف محلول اوره (صفر، 5/1 و ۳ درصد) بود. نتایج نشان داد شوری درصدجوانه‌زنی، سرعت جوانه‌زنی، یکنواختی جوانه‌زنی، طول ریشه‌چه و ساقه‌چه، وزن تر و خشک ریشه‌چه و ساقه‌چه را کاهش داد. ولی پیش‌تیمار با اوره این صفات را بهبود بخشید. بیش‌ترین میانگین مدت جوانه‌زنی در شوری200 میلی‌مولار و شاهد (آب مقطر) مشاهده شد. فعالیت آنزیم‌های کاتالاز و پراکسیداز با تشدید شوری افزایش یافتند و بیش‌ترین مقدار آن‌ها در شوری 200 میلی‌مولار مشاهده شد. پیش‌تیمار با محلول اوره 3 درصد این آنزیم‌ها را بهبود بخشید. فعالیت آنزیم‌ سوپراکسید دیسمیوتاز در پرایمینگ با اوره 3 درصد و شوری200 میلی‌مولار نسبت به شاهد حدود 61 درصد افزایش نشان داد. آنزیم آمیلاز و پروتئین در پیش‌تیمار با اوره 3 درصد و بدون شوری نسبت به شاهد به ترتیب حدود 73 و 70 درصد افزایش نشان دادند. با توجه به نتایج مشاهده شده بذرهای پرایم شده با محلول اوره 3 درصد بیش‌ترین تاثیر را در شرایط تنش شوری روی ذرت داشتند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        19 - بررسی صفات کیفی زردآلو رقم شاهرودی (Prunus armeniaca cv Shahroudi) در طی مراحل مختلف برداشت‌
        جسیم طه جعفر حاجی لو غلامرضا دهقان
        امروزه توجه زیادی به کیفیت میوه‌ها از جمله میوه‌های هسته‌دار با توجه به عمر پس از برداشت کوتاه آنها می‌شود. هدف از این پژوهش ارزیابی بعضی از صفات کیفی در طی مراحل پایانی رشد و تعیین زمان مناسبت برداشت زردآلو رقم شاهرودی با توجه به زمان و بازار مصرف بود. میوه‌های زردآلو أکثر
        امروزه توجه زیادی به کیفیت میوه‌ها از جمله میوه‌های هسته‌دار با توجه به عمر پس از برداشت کوتاه آنها می‌شود. هدف از این پژوهش ارزیابی بعضی از صفات کیفی در طی مراحل پایانی رشد و تعیین زمان مناسبت برداشت زردآلو رقم شاهرودی با توجه به زمان و بازار مصرف بود. میوه‌های زردآلو در فاصله 3 زمان مختلف، (فاصله هر برداشت از برداشت دیگر سه روز بود) برداشت شدند. آزمایش بر طرح بلوک‌های کامل تصادفی در 3 تیمار (مراحل مختلف برداشت) و 4 تکرار (جهت‌های اصلی جغرافیایی درخت) انجام شد. صفات کیفی اندازه‌گیری شده شامل: مواد جامد محلول کل، اسیدیته قابل تیتراسیون، ویتامین C ، سفتی‌بافت میوه، pH عصاره میوه، فنل، فلاونوئید کل، ظرفیت آنتی‌اکسیدانی کل، آنتوسیانین کل، آنزیم‌های آنتی‌اکسیدانی (پراکسیداز، کاتالاز، سوپراکسید دیسموتاز، پلی فنل اکسیداز) و پروتئین کل بودند. تمامی صفات در سطح 5% معنی‌دار بوده و در طول زمان‌های مختلف برداشت تغییر کردند. آنزیم‌های آنتی‌اکسیدانی در طول برداشت بجز پلی فنل اکسیداز افزایش و فنل‌ها و فلاونوئید‌ها کاهش پیدا کردند. با توجه به نتایج بدست آمده به نظر می‌رسد بهترین زمان برداشت برای این رقم زردآلو برداشت دوم باشد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        20 - بررسی اثر دگرآسیبی تفاله حاصل از روغن‌کشی میوه زیتون (Olea europaea L.) بر برخی صفات فیزیولوژیکی و عملکرد سه رقم گندم در شرایط آب‌و‌هوایی خوزستان
        آذین غفاری زاده سید منصور سیدنژاد موژان وفایی عبدالعلی گیلانی عذرا صبورا
        این مطالعه با هدف بررسی اثر دگرآسیبی تفاله حاصل از روغن کشی میوه زیتون (Olea europaea L.) بر برخی صفات فیزیولوژیکی و عملکرد سه رقم گندم انجام شد. آزمایش در شرایط گلدانی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار در پنج سطح تفاله حاصل از روغن کشی میوه زیتون (ص أکثر
        این مطالعه با هدف بررسی اثر دگرآسیبی تفاله حاصل از روغن کشی میوه زیتون (Olea europaea L.) بر برخی صفات فیزیولوژیکی و عملکرد سه رقم گندم انجام شد. آزمایش در شرایط گلدانی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار در پنج سطح تفاله حاصل از روغن کشی میوه زیتون (صفر، 1، 3، 5 و 7 درصد حجمی/حجمی) و سه رقم گندم (تریتیکاله، کرخه و چمران) به اجرا درآمد. میزان پروتئین های محلول برگ، فعالیت آنزیم پراکسیداز، آسکوربات پراکسیداز و کاتالاز برگ و میزان مالون دی آلدئید برگ در مرحله سنبله رفتن و وزن سنبله، طول سنبله، تعداد دانه در هر سنبله، وزن دانه های سنبله، وزن هزار دانه، شاخص برداشت کل، محتوای پرولین دانه و کربوهیدرات محلول دانه در مرحله رسیدگی کامل گندم سنجش شد. با توجه به نتایج به دست آمده، میزان پروتئین های محلول برگ، فعالیت آنزیم پراکسیداز برگ، وزن سنبله، طول سنبله، تعداد دانه در هر سنبله، وزن دانه های سنبله، وزن هزار دانه و شاخص برداشت کل با افزایش مقدار تفاله در خاک در هر سه رقم گندم نسبت به شاهد کاهش یافت. اما میزان فعالیت آنزیم آسکوربات پراکسیداز و کاتالاز برگ، میزان مالون دی آلدئید برگ، پرولین دانه و کربوهیدرات محلول دانه در سه رقم گندم با افزایش مقدار تفاله زیتون در خاک نسبت به شاهد افزایش یافت. از آن جایی که تفاله حاصل از روغن کشی میوه زیتون دارای ترکیبات فنلی می باشد، اثرات بازدارندگی تفاله زیتون بر رشد گندم به این ترکیبات نسبت داده شده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        21 - بررسی نقش اکسید نیتریک در تحمل به خشکی ماش (Vigna radiata L.)
        امید صادقی پور
        خشکی یکی از مهمترین عوامل نامساعد محیطی است که تولید محصولات زراعی را محدود می کند. اکسید نیتریک به‌عنوان یک مولکول پیام رسان در واکنش گیاه به تنش های محیطی مشارکت دارد. لذا به‌منظور بررسی اثرات این ماده در تحمل به تنش خشکی ماش رقم پرتو آزمایشی مزرعه ای در سال 1394 در ج أکثر
        خشکی یکی از مهمترین عوامل نامساعد محیطی است که تولید محصولات زراعی را محدود می کند. اکسید نیتریک به‌عنوان یک مولکول پیام رسان در واکنش گیاه به تنش های محیطی مشارکت دارد. لذا به‌منظور بررسی اثرات این ماده در تحمل به تنش خشکی ماش رقم پرتو آزمایشی مزرعه ای در سال 1394 در جنوب تهران اجرا شد. این تحقیق به صورت طرح بلوک های کامل تصادفی با 9 تیمار و 4 تکرار انجام گرفت. در این آزمایش از محلول سدیم نیتروپروساید به عنوان ماده رها کننده اکسید نیتریک استفاده شد. تیمارها شامل شاهد، تنش خشکی، تیمار بذر، محلول پاشی در مرحله رویشی، محلول پاشی در مرحله زایشی، تیمار بذر + محلول پاشی در مرحله رویشی، تیمار بذر + محلول پاشی در مرحله زایشی، محلول پاشی در مراحل رویشی و زایشی و تیمار بذر + محلول پاشی در مراحل رویشی و زایشی بود. نتایج نشان داد که در اثر تنش خشکی بر فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدان سوپر اکسید دیسموتاز، کاتالاز و اسکوربات پراکسیداز و همچنین غلظت مالون دی آلدئید و پرولین اضافه شد، اما محتوی نسبی آب، شاخص سبزینگی، شاخص سطح برگ و عملکرد دانه کاهش یافت. با این وجود، کاربرد سدیم نیتروپروساید از طریق افزایش بیشتر فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدان و تجمع پرولین، موجب کاهش مالون دی آلدئید و بهبود محتوی نسبی آب، شاخص سبزینگی، شاخص سطح برگ و در نهایت عملکرد دانه تحت تنش خشکی شد. بین تیمارهای کاربرد سدیم نیتروپروساید، تیمار ترکیبی تیمار بذر + محلول پاشی در مراحل رویشی و زایشی موثرتر بود، اگرچه با چند تیمار دیگر از جمله محلول پاشی در مرحله زایشی تفاوت معنی داری نداشت. با توجه به این یافته ها، کاربرد اکسید نیتریک می تواند به عنوان روشی مفید جهت بهبود تحمل به تنش خشکی ماش توصیه شود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        22 - بررسی پاسخ فیزیولوژیک و دفاع آنتی‌اکسیداتیو خردل سفید (Sinapis alba) تحت تنش کادمیم و سرب
        احمد عبدل زاده زهرا سلیمان نژاد حمیدرضا صادقی پور
        فلزات سنگین از مهم‌ترین آلاینده‌های خاک و محیط زیست می‌باشند. در این تحقیق، برخی پارامترهای بیوشیمیایی گیاه Sinapis alba رشد یافتهدر خاک‌های‌ آلوده شده با غلظت‌های مختلف کادمیم (۰، 75 و 150 mg/kg) و سرب (۰، 300 و 600 mg/kg) مورد بررسی قرار گرفت. گیاهان حدود ۷ هفته پس از أکثر
        فلزات سنگین از مهم‌ترین آلاینده‌های خاک و محیط زیست می‌باشند. در این تحقیق، برخی پارامترهای بیوشیمیایی گیاه Sinapis alba رشد یافتهدر خاک‌های‌ آلوده شده با غلظت‌های مختلف کادمیم (۰، 75 و 150 mg/kg) و سرب (۰، 300 و 600 mg/kg) مورد بررسی قرار گرفت. گیاهان حدود ۷ هفته پس از کشت در گلخانه‌، برداشت شدند. نتایج مطالعه نشان داد که تیمارهای کادمیم سبب کاهش طول و وزن تر بخش هوایی و کل گیاه شد. هر چند تیمارهای سرب اثر معنی‌داری در صفات رشد گیاه نداشت. تیمارهای کادمیم سبب کاهش فعالیت آنزیم کاتالاز، میزان پراکسید هیدروژن، پراکسیداسیون لیپید و افزایش میزان پروتئین محلول در بخش هوایی و افزایش فعالیت آنزیم پلیفنل اکسیداز در بخش هوایی و ریشه گیاه در مقایسه با شاهد شد. گیاهان تیمار شده با ۷۵ mg/kg کادمیم در مقایسه با گیاهان شاهد میزان کلروفیل a، کلروفیل کل و نسبت کلروفیل a به b بیشتری را نشان دادند. تیمارهای سرب منجر به کاهش، فعالیت آنزیم آسکوربات پراکسیداز در بخش هوایی و ریشه، میزان پروتئین محلول در ریشه و قندهای غیراحیاء کننده در بخش هوایی شد. تیمار 300 mg/kg سرب در بخش هوایی سبب افزایش، فعالیت آنزیم گایاکول پراکسیداز محلول و دیواره‌ای، میزان پراکسید هیدروژن، پروتئین محلول و کلروفیل a، b و کل گردید. تیمار ۶۰۰ mg/kg سرب سبب افزایش میزان پراکسید هیدروژن ریشه و کاهش کاروتنوئیدها شد. این نتایج نشان می‌دهد که خردل سفید با توجه به بیوماس بالا، افزایش میزان رنگدانه‌های فتوسنتزی و عدم وجود تنش اکسیداتیو دارای توانایی قوی برای تحمل کادمیم و سرب می‌باشد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        23 - اثر ماده کندکننده رشد کلرمکوات کلراید و سطوح کود نیتروژن بر برخی صفات فیزیولوژیک، بیوشیمیایی و عملکرد جو رقم ماکویی (Hordeum vulgare L.)
        احمد افکاری میترا عباسی
        به‌منظور بررسی اثر غلظت‌های مختلف کلرمکوات کلراید و سطوح محتلف کود نیتروژن بر برخی صفات فیزیولوژیک، بیوشیمیایی و عملکرد جو رقم ماکویی آزمایشی در بهار سال زراعی 1394 به‌صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوک‌های کامل تصادفی در 4 تکرار اجرا شد. تیمارهای آزمایش شامل غلظت‌های أکثر
        به‌منظور بررسی اثر غلظت‌های مختلف کلرمکوات کلراید و سطوح محتلف کود نیتروژن بر برخی صفات فیزیولوژیک، بیوشیمیایی و عملکرد جو رقم ماکویی آزمایشی در بهار سال زراعی 1394 به‌صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوک‌های کامل تصادفی در 4 تکرار اجرا شد. تیمارهای آزمایش شامل غلظت‌های کلرمکوات کلراید (صفر، 500، 1000 و 1500 میلی‌گرم در هکتار) و نیتروژن در 3 سطح (50 ، 100 و 150 کیلوگرم در هکتار) بود. نتایج تحقیق نشان داد که اثر برهم‌کنش کلرمکوات کلراید و کود نیتروژنه بر میزان کلروفیل، محتوی رطوبت نسبی، عملکرد و درصد پروتئین، فعالیت آنزم‌های سوپراکسید دیسموتاز و کاتالاز در سطح احتمال خطای یک درصد و روی تعداد دانه در هر سنبله، وزن هزار دانه و فعالیت آنزم گلوتاتیون پراکسیداز در سطح احتمال خطای پنج درصد معنی‌داری است. افزایش مصرف میزان کود نیتروژنه سبب کاهش محتوی نسبی آب برگ به دلیل کاهش پتانسیل آب برگ گردید. کلرمکوات کلراید با انتقال مواد فتوسنتزی کافی به دانه‌ها در پر شدن آن‌ها و افزایش وزن دانه‌ها نقش به سزایی دارد. افزایش مصرف میزان غلظت کلرمکوات کلراید و فراهمی نیتروژن موجب کاهش فعالیت آنزیم‌های سوپراکسید دیسموتاز، کاتالاز و گلوتاتیون پراکسیداز شده است. به‌طور کلی، در این پژوهش بیشترین میزان کلروفیل، محتوای رطویت نسبی، اجزای عملکرد، عملکرد و درصد پروتئین از کاربرد تیمار 1500 میلی‌گرم در هکتار کلرمکوات کلراید و 150 کیلوگرم در هکتار نیتروژن به‌دست آمد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        24 - مطالعه درون شیشه‌ای اثر اسید سالیسیلیک بر برخی ویژگی‌های رشدی و بیوشیمیایی سیب‌زمینی رقم آگریا (Solanum tuberosum cv. Agria )تحت تنش شوری
        فرزانه فخیمی علیرضا مطلبی آذر فریبرز زارع نهندی نعمت سخندان بشیر غلامرضا گوهری
        تنش شوری، یک تنش محیطی است که رشد و نمو گیاهان و تولید محصولات کشاورزی از جمله سیب زمینی را در بیشتر نقاط جهان متاثر می‌سازد. این پژوهش با هدف بررسی اثر سالیسیلیک اسید بر صفات رشدی و بیوشیمیایی سیب زمینی رقم آگریا تحت تنش شوری در شرایط درون شیشه‌ای انجام شد. برای این من أکثر
        تنش شوری، یک تنش محیطی است که رشد و نمو گیاهان و تولید محصولات کشاورزی از جمله سیب زمینی را در بیشتر نقاط جهان متاثر می‌سازد. این پژوهش با هدف بررسی اثر سالیسیلیک اسید بر صفات رشدی و بیوشیمیایی سیب زمینی رقم آگریا تحت تنش شوری در شرایط درون شیشه‌ای انجام شد. برای این منظور، آزمایشی در قالب طرح‌های کاملاً تصادفی با 8 تکرار در گروه باغبانی دانشگاه تبریز به اجرا درآمد. عامل‌های آزمایش، شامل شوری در دو سطح (صفر و 70 میلی‌مول بر لیتر کلرید سدیم)، اسید سالیسیلیک در چهار سطح (صفر، 1، 10 و 100 میلی‌مول بر لیتر) بود. نتایج نشان داد که استفاده از اسید سالیسیلیک توانسته است به‌طور معنی‌داری اثرات شوری را کاهش دهد، با این وجود بالاترین طول گیاهچه در تیمار شوری در 10 میلی مول بر لیتر اسید سالیسیلیک مشاهده شد که حاکی از اثرات مثبت تیمار در کاهش اثرات منفی تنش شوری است، با این‌حال غلظت‌های بالاتر از 10 میلی مول بر لیتر نه تنها تاثیری در گیاهچه ها نداشته، حتی باعث اثرات منفی شدیدی نیز گردید. همچنین فعالیت ترکیبات و آنزیم های آنتی‌اکسیدان در تمام غلظت های بررسی شده اسید سالیسیلیک و تنش شوری نسبت به گیاه شاهد افزایش قابل توجهی نشان داد. بررسی نتایج حاصل از آزمایش نشان داد که سیب‌زمینی رقم آگریا نسبتاً به شوری حساس بوده، به گونه‌ای که کلیه صفات مورد بررسی در آزمایش تحت تأثیر اولین سطح شوری اعمال شده قرار گرفتند. همچنین کاربرد اسید سالیسیلیک با کمک به بهبود ویژگی های رشدی و بیوشیمیایی موجب افزایش تحمل این رقم در برابر تنش شوری گردید. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        25 - بررسی اثر هورمون‌های سیتوکینین و جیبرلین بر ویژگی‌های جوانه‌زنی و فعالیت آنزیم‌‌های‌ آنتی‌اکسیدانی در بذور ارقام ذرت زوال یافته (Zea mays L.)
        سعیده رشیدی
        زوال بذر ‌یکی از عوامل کاهش دهنده بنیه و محدودکننده جوانه‌زنی در ‌بذر می‌باشد. شناسایی عوامل تاثیر گذار بر زوال بذر بسیار با اهمیت است. به‌منظور بررسی اثر هورمون های گیاهی بر ویژگی های جوانه‌زنی و فعالیت آنزیم‌های آنتی اکسیدانت بذور فرسوده ذرت آزمایشی در سال 1398 در آزم أکثر
        زوال بذر ‌یکی از عوامل کاهش دهنده بنیه و محدودکننده جوانه‌زنی در ‌بذر می‌باشد. شناسایی عوامل تاثیر گذار بر زوال بذر بسیار با اهمیت است. به‌منظور بررسی اثر هورمون های گیاهی بر ویژگی های جوانه‌زنی و فعالیت آنزیم‌های آنتی اکسیدانت بذور فرسوده ذرت آزمایشی در سال 1398 در آزمایشگاه بذر گروه زراعت و اصلاح نباتات دانشکده علوم زراعی و دامی دانشگاه تهران انجام گرفت. این تحقیق به‌صورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با چهار تکرار انجام شد. تیمارهای آزمایش شامل عامل رقم در دو سطح (رقم 704 و رقم 260)، عامل پیری زودرس در 4 سطح (0، 5، 10 و 15 روز) و عامل هورمون در دو سطح (هورمون جیبرلین و هورمون سیتوکینین) بودند. زوال بذر سبب کاهش شاخص های جوانه زنی و کاهش فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانت پراکسیداز و کاتالاز شد. تیمار بذرهای زوال یافته با هورمون های سیتوکینین و جیبرلین سبب افزایش فعالیت آنزیم‌های آنتی اکسیدان شد. هورمون سیتوکینین نسبت به هورمون جیبرلین اثربیشتری بر افزایش فعالیت آنزیم‌های آنتی اکسیدان در بذرهای زوال یافته داشت. نتایج نشان داد که بنیه ضعیف بذر سبب کاهش فعالیت آنزیم ها می شود و هورمون های گیاهی می تواند به عنوان یک رهیافت زراعی سبب جبران خسارت در بذرهای با بنیه پایین ‌استفاده شود. همچنین طبق نتایج بدست آمده رقم 704 با بنیه بالاتر فعالیت آنزیمی بیشتری را نسبت به رقم 260 نشان ‌داد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        26 - بررسی اثر ورمیکمپوست و تنش شوری بر میزان رنگیزه‌ها و برخی صفات بیوشیمیایی گیاه گاوزبان اروپایی (Borago officinalis L.)
        احمد افکاری پروین فرج پور
        به‌منظور بررسی اثرات شوری و ورمی‌کمپوست بر میزان فعالیت آنزیم‌های آنتی‌کسیدان و رنگیزه‌های فتوسنتزی گیاه گاوزبان اروپایی (Borago officinalis L.) آزمایشی به‌صورت فاکتوریل در‌ قالب طرح کاملا تصادفی با چهار تکرار در سال 1394 اجرا شد. تیمارها شامل چهار سطح ورمی‌کمپوست (صفر، أکثر
        به‌منظور بررسی اثرات شوری و ورمی‌کمپوست بر میزان فعالیت آنزیم‌های آنتی‌کسیدان و رنگیزه‌های فتوسنتزی گیاه گاوزبان اروپایی (Borago officinalis L.) آزمایشی به‌صورت فاکتوریل در‌ قالب طرح کاملا تصادفی با چهار تکرار در سال 1394 اجرا شد. تیمارها شامل چهار سطح ورمی‌کمپوست (صفر، 5، 10 و 15 درصد وزنی-وزنی) و چهار سطح شوری (صفر (شاهد)، 4، 8 و 12 دسی‌زیمنس بر متر کلریدسدیم) بود. نتایج حاصل از تجزیه واریانس نشان داد که اثر متقابل تنش شوری و ورمی‌کمپوست بر میزان فعالیت آنزیم‌های سوپراکسید دیسموتاز، آسکوربات پراکسیداز، گلوتاتیون پراکسیداز، کاتالاز و کلروفیل کل معنی‌د‌ار بود. سایر نتایج مشخص ساخت که با افزایش شوری میزان فعالیت آنزیم‌های آنتی‌اکسیدان افزایش و مقادیر رنگیزه‌های فتوسنتزی کاهش یافت. همچنین استفاده از کود ورمی‌کمپوست نسبت به شاهد به‌طور معنی‌داری میزان کلروفیل a، کلروفیل bو کاروتنوئیدها را افزایش داد. نتایج مقایسه میانگین برهمکنش تنش شوری و ورمی‌کمپوست نشان داد که حداکثر میزان فعالیت آنزیم‌های آنتی‌اکسیدان توسط تیمار 15% وزنی ورمی‌کمپوست در سطح شوری 12 دسی‌زیمنس بر متر کلرید‌سدیم حاصل شد. بنابراین، استفاده از ورمی‌کمپوست به‌عنوان یک کود آلی، علاوه بر افزایش میزان فعالیت آنزیم‌های آنتی‌اکسیدان و مقادیر رنگیزه‌های فتوسنتزی، می‌تواند راهکار مناسبی برای کاهش اثرهای منفی ناشی از غلظت زیاد یون‌های سدیم و کلر در خاک‌ها بر رشد گاوزبان اروپایی باشد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        27 - نوسان ویژگی های فیزیولوژیکی و سیگنال های تحملی در بذور مادری و بذور در معرض خشکی قرارگرفته در گیاه پنبهGossypium hirsutumL)).
        محمد حبیبی محمد علی رضایی الهام فغانی مهرعلی محمود جانلو محمدحسین رزاقی
        تنش خشکی، یک عامل محدود‌کننده رشد و تولید در بیش از 30‌درصد مناطق زیر کشت دنیا است. یکی از راه های مقابله با تنش خشکی، کشت گیاهانی است که نسبت به این تنش، مقاومت بیشتری را نشان می‌دهند و پنبه یکی از این گیاهان است. اطلاعات کمی در مورد خواص فیزیولوژیک و بیوشیمیایی پنبه د أکثر
        تنش خشکی، یک عامل محدود‌کننده رشد و تولید در بیش از 30‌درصد مناطق زیر کشت دنیا است. یکی از راه های مقابله با تنش خشکی، کشت گیاهانی است که نسبت به این تنش، مقاومت بیشتری را نشان می‌دهند و پنبه یکی از این گیاهان است. اطلاعات کمی در مورد خواص فیزیولوژیک و بیوشیمیایی پنبه در شرایط تنش وجود دارد و از‌این‌رو این پژوهش با هدف شناخت نوسان ویژگی‌های فیزیولوژیکی و سیگنال‌های تحملی در بذور مادری و بذور تحت تنش خشکی قرارگرفته در گیاه پنبه طراحی گردید. آزمایشی به صورت فاکتوریل، در قالب طرح بلوک کامل تصادفی، در 5 تیمار بذری(شامل4 سطح بذر تنش‌یافته و بذرهای غیر‌تنش‌یافته) و بذور تنش‌یافته در 4 سطح آبیاری (دیم، 33‌درصد، 66‌درصد و 100‌درصد ظرفیت زراعی مزرعه)، اجرا شد. در این پژوهش، بذور استفاده شده، 3 مرحله در معرض تنش خشکی در طی فصول زراعی مختلف قرار گرفتند. نتایج به دست آمده نشان داد که اثر آبیاری بر عملکرد و اجزای عملکرد معنادار بوده و بیشترین عملکرد کل در بذور 33‌درصد تحت تیمار آبی 33‌درصد ظرفیت زراعی مزرعه و بیشترین زودرسی در تیمار آبی 66‌درصد مشاهده شد. یافته ها نشان داد که تنش خشکی شدید و پرآبی باعث کاهش عملکرد پنبه می شوند و بذر 33‌درصد بعد از 3 سال قرار‌گرفتن در معرض تنش متوسط از طریق تحریک مکانیسم‌های فیزیولوژیکی و افزایش مقدار اسمولیت‌ها و آنزیم‌های آنتی‌اکسیدان و رنگیزه‌های فتوسنتزی، سازگاری بیشتری در برابر تنش خشکی کسب نمود. نتایج این تحقیق مشخص نمود که قرار‌گرفتن بذور در معرض تنش خفیف تا متوسط، باعث تقویت مسیرهای سیگنالینگ و افزایش پتانسیل بذور برای تحمل در برابر تنش خشکی می‌شود که این موضوع می‌تواند مورد توجه مراکز تکثیر بذر قرار گیرد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        28 - بررسی اثر تنش خشکی بر برخی خصوصیات مورفولوژیکی و فیزیولوژیکی کنجد (Sesamum indicum L.)
        سحر مومنی لیلا فهمیده عباسعلی امام جمعه مهدی سلوکی جواد ظهیری
        تنش خشکی در اکثر مناطق جهان مهم ترین عامل کاهش عملکرد گیاهان زراعی محسوب می شود. به منظور بررسی اثر تنش خشکی بر برخی صفات مورفولوژیک و فیزیولوژیک گیاه کنجد آزمایشی در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار اجرا شد. در این آزمایش اثر سطوح مختلف تنش خشکی (سطح آبیاری 5، 10، 15 أکثر
        تنش خشکی در اکثر مناطق جهان مهم ترین عامل کاهش عملکرد گیاهان زراعی محسوب می شود. به منظور بررسی اثر تنش خشکی بر برخی صفات مورفولوژیک و فیزیولوژیک گیاه کنجد آزمایشی در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار اجرا شد. در این آزمایش اثر سطوح مختلف تنش خشکی (سطح آبیاری 5، 10، 15 و 25 درصد ظرفیت زراعی) بر میزان فعالیت آنزیم‌های آنتی‌اکسیدانی شامل: کاتالاز، پلی فنل اکسیداز، آسکوربات پراکسیداز، پراکسیداز، برخی رنگیزه‌های فتوسنتزی (کلروفیل a، کلروفیل b، کلروفیل کل و کاروتنوئیدها)، برخی تعدیل‌کننده‌های اسمزی شامل پرولین و همچنین برخی صفات مورفولوژیکی(تعداد برگ، طول ریشه، ارتفاع ساقه، ارتفاع بوته، طول برگ، عرض برگ، وزن خشک ریشه، وزن تر ریشه، وزن تر اندام هوایی، وزن خشک اندام هوایی، وزن تر بوته، وزن خشک بوته) بررسی شد. پس از کشت گیاه در گلدان، اعمال تنش خشکی (سطح آبیاری 5، 10، 15 و 25 درصد ظرفیت زراعی) در مرحله گیاهچه‌ای (چهار برگی) انجام گردید و سپس صفات مورد مطالعه اندازه‌گیری شد. نتایج تجزیه آماری نشان داد که تنش خشکی اثر معنی داری در سطح یک درصد بر کلیه صفات فیزیولوژیکی و مورفولوژیکی داشت. با افزایش تنش خشکی (تا سطح آبیاری 5 درصد ظرفیت زراعی) کاهش در صفات مورفولوژیکی و رنگیزه های فتوسنتزی نسبت به سطح شاهد بیشتر شد. با افزایش سطوح تنش خشکی افزایش طول ریشه در گیاه کنجد مشاهده شد، به طوری که بیشترین طول ریشه مربوط به سطح آبیاری 5 درصد ظرفیت زراعی و کمترین طول ریشه مربوط به سطح کنترل (سطح آبیاری 25 درصد ظرفیت مزرعه) بود. بیشترین فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی و پرولین در بیشترین تنش خشکی (سطح آبیاری 5 درصد ظرفیت زراعی) مشاهده گردید. لذا براساس نتایج حاصله پیشنهاد می شود که میزان رشد گیاه در مراحل رشدی و نموی مختلف اندازه گیری و تأثیر تنش در هر دوره مشخص گردد تا تفسیر مناسبی از تأثیر تنش بر روی گیاه بدست آید. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        29 - اثر محلول‌پاشی اسیدسالیسیلیک‌ و کودهای زیستی بر عملکرد و برخی صفات بیوشیمیای ریحان(Ocimum basilicum L.) در شرایط تنش کم‌آبی
        احمد افکاری
        به‌منظور بررسی اثر محلول‌پاشی سالیسیلیک‌اسید و کودهای زیستی بر عملکرد و برخی صفات بیوشیمیای ریحان در شرایط تنش کم‌آبی، آزمایشی به‌صورت فاکتوریل بر پایه طرح بلوک‌های کامل تصادفی با سه تکرار در سال زراعی 1398 در شهرستان هوراند از توابع استان آذربایجان‌شرقی انجام شد. تیمار أکثر
        به‌منظور بررسی اثر محلول‌پاشی سالیسیلیک‌اسید و کودهای زیستی بر عملکرد و برخی صفات بیوشیمیای ریحان در شرایط تنش کم‌آبی، آزمایشی به‌صورت فاکتوریل بر پایه طرح بلوک‌های کامل تصادفی با سه تکرار در سال زراعی 1398 در شهرستان هوراند از توابع استان آذربایجان‌شرقی انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل سه سطح تنش خشکی (70، 140 و 210 میلی‌متر تبخیر از تشتک تبخیرکلاس A) فاکتور دوم شامل تلقیح بذر با باکتری‌ها در 5 سطح (عدم تلقیح به‌عنوان شاهد، تلقیح با ازوتوباکتر، سودوموناس، آزوسپریلیوم و کاربرد همزمان ازوتوباکتر، سودوموناس و آزوسپریلیوم) و فاکتور سوم شامل محلول‌پاشی با سالیسیلیک‌اسید در چهار سطح (عدم مصرف، 5/0، 1 و 5/1 میلی‌مولار) بود. نتایج نشان داد که اثرات اصلی تنش خشکی، کودهای زیستی و محلول‌پاشی سالیسیلیک‌اسید بر کلیه صفات مورد مطالعه معنی‌دار بود. فعالیت آنزیم‌های سوپر‌اکسید دیسموتاز، کاتالاز و کارآیی فتوشیمیایی فتوسیستم II تحت تأثیر ترکیب تیماری تنش خشکی در کودهای زیستی، تنش خشکی در سالیسیلیک‌اسید در سطح احتمال پنج درصد معنی‌دار شد. با اعمال تنش کم‌آبی، پایداری غشای سلولی، حداکثر کارآیی فتوشیمیایی فتوسیستم II و عملکرد دانه‌ در گیاه ریحان کاهش یافت و میزان تجمع کربوهیدرات، فعالیت آنزیم‌های آنتی‌اکسیدانی، محتوای مالون دی‌آلدئید‌ و درصد اسانس افزایش یافت. نتایج مقایسه میانگین برهمکنش تنش خشکی و کودهای زیستی نشان داد که بیش‌ترین مقدار عملکرد دانه (11/917 کیلوگرم در هکتار) و حداکثر کارآیی فتوشیمیایی فتوسیستم II (713/0) از تیمار 70 میلی‌متر تبخیر و کاربرد همزمان ازوتوباکتر، سودوموناس و آزوسپریلیوم حاصل شد. محلول‌پاشی سالیسیلیک‌اسید به‌ترتیب منجر به افزایش 33/41، 17/54، 43/24 و 98/38 درصدی فعالیت گلوتاتیون پراکسیداز، کربوهیدرات محلول برگ، شاخص پایداری غشاء و درصد اسانس و کاهش 72/54 محتوای مالون دی‌آلدئید شد. طبق نتایج به‌دست آمده، محلول‌پاشی با سالیسیلیک‌اسید و کاربرد توأم باکتری‌ها (ازوتوباکتر، سودوموناس و آزوسپریلیوم) توانست تا حدی اثرات منفی تنش خشکی را بر طرف و منجر به بهبود عملکرد و کیفیت گیاه ریحان گردیده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        30 - اثرات باکتری محرک رشد گیاه و قارچ میکوریزا بر گیاه بادرنجبویه (Melissa officinalis L.) تحت تنش خشکی
        اولیا اسحاقی گرجی هرمز فلاح یوسف نیک نژاد داوود براری تاری
        بهره‌گیری از رابطه همزیستی گیاهان با قارچ‌های آربوسکولار میکوریز و باکتری‌های محرک رشد، یکی از راهکارهای کاهش تنش خشکی در گیاهان است. پاسخ گیاه بادرنجبویه به تلقیح با قارچ Glomus mosseae، باکتری محرک رشد Azospirillum brasilense، و ترکیب قارچ + باکتری تحت شرایط تنش خشکی أکثر
        بهره‌گیری از رابطه همزیستی گیاهان با قارچ‌های آربوسکولار میکوریز و باکتری‌های محرک رشد، یکی از راهکارهای کاهش تنش خشکی در گیاهان است. پاسخ گیاه بادرنجبویه به تلقیح با قارچ Glomus mosseae، باکتری محرک رشد Azospirillum brasilense، و ترکیب قارچ + باکتری تحت شرایط تنش خشکی مورد ارزیابی قرار گرفت. این پژوهش در سال 1399 در گلخانه دانشگاه آزاد اسلامی-واحد آیت الله آملی به-صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با پنج تکرار انجام شد. نتایج تحقیق حاضر نشان دادند که تنش خشکی با کاهش محتوای آب نسبی (8/17 درصد)، باعث کاهش نسبت تعرق (2/62 درصد)، هدایت روزنه‌ای (8/36 درصد)، غلظت دی‌اکسید کربن زیر روزنه‌ای (5/22 درصد) و میزان فتوسنتز گیاه (5/48) نسبت به تیمار شاهد شد. تنش خشکی همچنین با افزایش تجمع پراکسید هیدروژن (1/2 برابر) و متیل گلی اکسال (2 برابر)، باعث القای تنش اکسیداتیو و در نتیجه، آسیب به غشاءهای زیستی و دستگاه فتوسنتزی گیاه بادرنجبویه نسبت به تیمار شاهد شد. با این حال، تلقیح با قارچ و باکتری، به ویژه تلقیح توأم قارچ و باکتری، با افزایش محتوای پرولین و محتوای آب نسبی برگ، باعث بهبود نسبت تعرق، هدایت روزنه‌ای، غلظت دی-اکسید کربن زیر روزنه‌ای و فتوسنتز تحت تنش خشکی شدند. تلقیح گیاه با قارچ و باکتری سبب افزایش فعالیت آنزیم‌های آنتی اکسیدانی و سیستم گلی اکسالاز، و درنتیجه، تقلیل تنش اکسیداتیو در شرایط تنش خشکی شدند که با محافظت از غشاهای زیستی و رنگیزه های فتوسنتزی، باعث بهبود رشد گیاه بادرنجبویه تحت تنش خشکی شدند. بنابراین، نتایج ثابت کردند که کاربرد قارچ G. mosseae و باکتری محرک رشد A. brasilense سبب تعدیل اثرات منفی تنش خشکی بر گیاه بادرنجبویه گردید. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        31 - بررسی اثر فلز سنگین سرب در حضور بهبود دهنده کلسیم بر رنگیزه‌های فتوسنتزی و فعالیت آنزیم‌های آنتی‌اکسیدان در جلبک سبز انترومورفا (Enteromorpha sp.)
        بلقیس بیوک سعید سلطانی آمنه سادات هاشمی
        سرب به عنوان یکی از گسترده ترین عناصر سنگین و سمی در محیط زیست، اختلال جدی در سلامت انسان ایجاد می‌کند. در این میان جلبک‌ها در محیط های آبی با جذب زیستی فلزات سنگین در رسوبات، می‌توانند نقش کلیدی در زمینه کاهش آلودگی آب‌ها ایجاد کنند. در این پژوهش اثرات جذب و انباشت زیس أکثر
        سرب به عنوان یکی از گسترده ترین عناصر سنگین و سمی در محیط زیست، اختلال جدی در سلامت انسان ایجاد می‌کند. در این میان جلبک‌ها در محیط های آبی با جذب زیستی فلزات سنگین در رسوبات، می‌توانند نقش کلیدی در زمینه کاهش آلودگی آب‌ها ایجاد کنند. در این پژوهش اثرات جذب و انباشت زیستی فلز سرب توسط جلبک سبز انترومورفا Enteromorpha sp. برعملکردو فیزیولوژی جلبک، مورد بررسی قرار گرفت. جهت انجام این پژوهش، اثر غلظت های متفاوت یون سرب (در سه تیمار 50، 100، 150 میکرومولار به شکل نیترات سرب) و همچنین 5/0 میلی مولار بهبود دهنده کلرید کلسیمبه همراه شاهد (بدون بهبود دهنده)در دو دوره 3 و 8 روزهبا چهار تکرار در قالب طرح کاملا تصادفی برای صفات میزان رنگیزه‌های فتوسنتزی، پراکسیداسیون لیپیدی غشا و آنزیم های آنتی اکسیدان درجلبک سبز انترومورفا جمعآوری شده از سواحل دریای خزر مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج حاصل نشان داد با افزایش غلظت فلز سرب میزان کلروفیل a و b، کلروفیل کل و کاروتنوئیدها و همچنین فعالیت آنزیم پلی فنل اکسیداز کاهش یافت و با گذشت زمان اثرات تنش، بیشتر شد. در سنجش پراکسیداسیون لیپیدی با افزایش غلظت سرب و همچنین افزایش طول دوره تیماردهی، مقدار مالون دآلدئید بطور معنی داری افزایش یافت. در موارد ذکر شده استفاده ازکلرید کلسیم باعث شد تاثیر تنش کمتر شده و میزان رنگیزه های فتوسنتزی کمتر کاهش یابد و همچنین از پراکسیداسیون لیپیدی غشا کاسته شود. مطالعه بررسی فعالیت آنزیم‌های آنتی اکسیدان نشان داد که فعالیت آنزیم های کاتالاز، آسکوربات پراکسیداز و پراکسیداز در دوره های 3 و 8 روزه فاقد بهبود دهنده، بیشتر از فعالیت این آنزیم در همین دوره‌ها و همراه بهبود دهنده بود. بطور کلی این مطالعه نشان داد که یون‌های سرب در شرایط محیط آبی باعث تنش اکسیداتیو و تغیییرات بیوشیمیایی در جلبک سبز اینترومورفا می شود. همچنین حضور بهبود دهنده کلرید کلسیم اثرات تنش را کاهش داد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        32 - اثر مثبت آلومینیوم در کاهش سمیت مس بر فعالیت نیترات ردوکتاز و آنزیم‌های آنتی اکسیدانی کلرلاولگاریس (Chlorella vulgaris Beijernick)
        آرین ساطعی شادمان شکروی نرگس ناطقی
        کلرلا ولگاریس در محیط کشت BG -11 با 5 غلظت مس (10، 20، 30، 40، 50 میکرومولار) بدون آلومینیوم و با آلومینیوم (300میکرومولار) و 1/7 pH به مدت 10 روز در 20 ساعت روشنایی و 4 ساعت تاریکی رشد داده شد. در این تحقیق اثرتیمارهای مختلف روی فعالیت آنزیم‌های پراکسیداز، کاتالاز،آسکو أکثر
        کلرلا ولگاریس در محیط کشت BG -11 با 5 غلظت مس (10، 20، 30، 40، 50 میکرومولار) بدون آلومینیوم و با آلومینیوم (300میکرومولار) و 1/7 pH به مدت 10 روز در 20 ساعت روشنایی و 4 ساعت تاریکی رشد داده شد. در این تحقیق اثرتیمارهای مختلف روی فعالیت آنزیم‌های پراکسیداز، کاتالاز،آسکوربات پراکسیداز و سوپر اکسیددیسموتاز، نیترات ردوکتاز مورد ارزیابی قرار گرفت. افزایش غلظت مس باعث افزایش فعالیت آنزیم‌های آنتی اکسیدانی گردید. در حضور آلومینیوم فعالیت کاتالاز در تمامی تیمارهای مس نسبت به شاهد کاهش معنی‌داری نشان داد، اما فعالیت پراکسیداز وآسکوربات پراکسیداز در تیمار 20 میکرومولارکاهش معنی‌داری نسبت به شاهد نشان داد. همچنین کاهش معنی‌داری در فعالیت آنزیم‌های کاتالاز، پراکسیداز وآسکوربات پراکسیداز در 20 میکرومولارمس با آلومینیوم نسبت به تیمار 20 میکرومولار مس بدون آلومینیوم مشاهده گردید. نتایج نشان داد اثرغلظتهای مختلف مس بدون آلومینیوم برفعالیت نیترات ردوکتاز معنی‌دار نمی‌باشد. در تیمارهای مس وآلومینیوم بیشترین فعالیت آنزیم نیترات ردوکتاز در غلظت 40 میکرومولار مشاهده گردید که این افزایش نسبت به تیمار 20 میکرومولار معنی‌دار و نسبت به سایر تیمارها و شاهد معنی‌دار نمی‌باشد. افزایش بعضی آنزیم‌های آنتی اکسیدانی در حضور آلومینیوم منجر به کاهش سمیت مس و افزایش رشد جلبک گردید. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        33 - بررسی اثر تنش شوری بر برخی پاسخ‌های مورفولوژیکی، بیوشمیایی و آنتی‌اکسیدانی گیاه دارویی Securigera securidaca L.
        فاطمه میروکیلی اصغر مصلح آرانی محمدرضا سرافراز اردکانی حمید سودائی زاده
        در این تحقیق به منظور بررسی اثر تنش‌های مختلف شوری بر برخی شاخص‌های مورفولوژیکی، بیوشیمیایی و آنتی‌اکسیدانی گیاه دارویی عدس‌الملک (Securigera securidaca L.) در قالب طرح کاملاً تصادفی، بذرهای گیاه در مهرماه سال 1394 از موسسه پاکان بذر اصفهان تهیه و مراحل کاشت و رشد گیاه أکثر
        در این تحقیق به منظور بررسی اثر تنش‌های مختلف شوری بر برخی شاخص‌های مورفولوژیکی، بیوشیمیایی و آنتی‌اکسیدانی گیاه دارویی عدس‌الملک (Securigera securidaca L.) در قالب طرح کاملاً تصادفی، بذرهای گیاه در مهرماه سال 1394 از موسسه پاکان بذر اصفهان تهیه و مراحل کاشت و رشد گیاه در اتاق رشد در دانشگاه یزد انجام گردید. ارزیابی و مقایسه تغییرات شاخص‌های مورفولوژیکی، بیوشیمیایی و عملکرد آنتی‌اکسیدانی به روش اسپکتروفتومتری اندازه‌گیری گردید. نتایج نشان داد که با افزایش غلظت شوری برخی شاخص‌های مورفولوژیکی به‌صورت معنی‌داری کاهش یافتند. مقدار رنگیزه‌ها در تیمارهای مختلف شوری نسبت به تیمار کنترل تغییر معنی‌داری نشان نداد. مقدار پرولین، قندهای محلول کل، فلاونوئیدها و آنتوسیانین در بالاترین سطح شوری (12 دسی‌زیمنس بر متر) نسبت به تیمار کنترل و سایر تیمارهای شوری به‌صورت معنی‌داری افزایش قابل توجهی یافتند. مقدار مالون‌دی‌آلدهید در شوری 12 دسی‌زیمنس بر متر افزایش معنی‌داری نشان داد در حالی که بیشترین مقدار فعالیت جاروب رادیکالدى‌فنیل‌پیکریل‌هیدرازیل (DPPH) و فعالیت آنزیم‌های سوپراکسید دیسموتاز، پراکسیداز و کاتالاز در شوری 8 دسی‌ریمنس بر متر مشاهده شد. یافته‌های فوق نشان داد که با توجه به عدم تغییرات معنی‌دار شاخص‌های موفولوژیکی، بیوشیمیایی و آنتی‌اکسیدانی بویژه در شوری‌های پایین (4 دسی‌زیمنس بر متر)، احتمالاً بتوان رقم عدس‌الملک مورد مطالعه را به‌عنوان یک گونه نیمه‌حساس (با تحمل متوسط) به شوری پیشنهاد کرد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        34 - Cannabis sativa in ethanol (Monkey Tail) and tramadol induced similar degrees of toxicity in adult female Wistar rats
        چینومسو آرون امانوئل اکوبوگو سلیمان ایجیوما رابرت اوروکو اوچه آرونسی کینگزلی اوگووانی ویکتور اوگویک
        Background & Aim: This study was designed to evaluate the toxic effects of Cannabis sativa local gin formulation (CSLGF) and tramadol in adult female Wistar rats.Experimental: Cannabis sativa local gin formulation (CSLGF) was prepared and was subjected to acute toxi أکثر
        Background & Aim: This study was designed to evaluate the toxic effects of Cannabis sativa local gin formulation (CSLGF) and tramadol in adult female Wistar rats.Experimental: Cannabis sativa local gin formulation (CSLGF) was prepared and was subjected to acute toxicity tests together with tramadol. In the main study, 25 rats were assigned into 5 groups (n = 5) in which the group 1 received no treatment, groups 2 and 3 received 25 and 50 mg/kg of tramadol, respectively while groups 4 and 5 received 25 and 50 mg/kg of CSLGF, respectively, for 21 days before the rats were sacrificed.Results: Acute toxicity results indicated narrow margins of safety for CSLGF and tramadol with LD50 values of 123.0 and 133.0 mg/kg body weight, respectively. The rats treated with CSLGF lost weight significantly while that administered tramadol had lower weight gains when compared with the control (P<0.05). The red blood cell counts, packed cell volume and haemoglobin concentrations were significantly lowered by CSLGF (P<0.05). However, a significant increase in the number of platelets and white blood cells were observed in groups treated with both CSLGF and tramadol. Results of biochemical changes showed a significant increase in aspartate aminotransferase, alanine aminotransferase, alkaline phosphatase, total bilirubin, urea and creatinine with a concurrent decrease in total protein, albumin and globulin values following treatment with both agents (P<0.05), but serum electrolytes concentrations were not significantly altered (P>0.05). Treatment with CSLGF and tramadol also significantly lowered glutathione, superoxide dismutase and catalase activities but increased malondialdehyde concentrations when compared with control.Recommended applications/industries: The findings show that although the toxic effects of CSLGF and tramadol in rats are similar, CSLGF appears to have higher toxicity potentials. Extending the current control on tramadol to CSLGF (monkey tail) is urgently needed in Nigeria to protect human lives. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        35 - Antioxidant activities, polyphenolic composition and their correlation analysis on Hibiscus sabdarifa L. (sabdariffa) calices
        حکیمه علومی شهریار شاکری مجید بهزادی
        Background & Aim:Extracts of Roselle calyx, possess compounds which could be considered as a great source of natural antioxidants. In this project, antioxidant activities, phenolic compounds content and their correlation analysis on calices of Roselle (Hibiscus s أکثر
        Background & Aim:Extracts of Roselle calyx, possess compounds which could be considered as a great source of natural antioxidants. In this project, antioxidant activities, phenolic compounds content and their correlation analysis on calices of Roselle (Hibiscus sabdariffa) was investigated. Experimental: Total polyphenolic compound, flavonoids and anthocyanins were determined spectrophotometrically. Catalase and peroxidase activity was estimated based on unit per milligram protein. Total antioxidant capacities of the extract were studied using phosphomolybdate assay, DPPH assay and FRAP method. Results: The hibiscus calices were rich in phenolic compounds, flavonoids and anthocyanins. Peroxidase and catalase activity was estimated as 3.13 and 0.05 unit mg-1 protein, respectively. Calyx extract showed high antioxidant activities specially based on DPPH assay. Correlation analysis was also performed between parameters. There was a positive significant correlation between the levels of polyphenolics and flavonoids, anthocyanins and antioxidant capacity of calices at PRecommended applications/industries: Extracts of H. sabdariffa L. (sabdariffa) calices are rich in antioxidant compounds including total phenolic compounds, flavonoids content, and anthocyanins. Based on all the method of measuring antioxidant capacities in this project, the calices showed an acceptable antioxidant activity. Thus, H. sabdariffa L. (sabdariffa) may be suggested as a potential source of natural antioxidants in food and pharmaceutical industry. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        36 - Antioxidant activity of the methanol stem bark extract of Uapaca togoensis (pax) in mice exposed to Plasmodium berghei NK65
        امینا بوسولا اولوروکوبا بن احمد چیدو یحیی محمدثانی
        Background & Aim:Oxidative stress has been linked to the development of systemic complications in malaria infection. Recent approaches in treatment of malaria suggest that the control of oxidative stress in infected patients may be of therapeutic advantage. The stem أکثر
        Background & Aim:Oxidative stress has been linked to the development of systemic complications in malaria infection. Recent approaches in treatment of malaria suggest that the control of oxidative stress in infected patients may be of therapeutic advantage. The stem bark and leaves ofUapaca togoensisare used locally in the treatment of various diseases including malaria. This study aimed to evaluate the antioxidant activities of the methanol stem bark extract of the plant inPlasmodium bergheiinfected mice. Experimental:Mice were inoculated intraperitoneally with 0.2 ml of parasitized erythrocytes and parasitemia level assessed after 72 h by the preparation of thin blood films stained with Geimsa stain. The mice were divided into five groups of six mice each. Groups I and V were administered with distilled water (10 ml/kg) and chloroquine (5 mg/kg) orally for four days. The extract at doses of 250, 500 and 1,000 mg/kg were orally administered to groups II, III and IV, respectively, for the same period. Mice were sacrificed under light chloroform. Blood was collected by cardiac puncture and centrifuged at 2,500 rpm for 15 minutes to obtain the serum. The serum was then analyzed to determine the levels of glutathione (GSH), superoxide dismutase (SOD), catalase (CAT) and lipid peroxidation product (malondialdehyde - MDA). Results:Oral median lethal dose of the methanol stem bark extract ofUapacatogoensiswas estimated to be greater than 5,000 mg/kg. Administration of the extract toP.bergheiinfected mice produced a significant (p<0.05) increase in superoxide dismutase, reduced glutathione and catalase levels in. However, a significant (p<0.05) decrease in lipid peroxidation activity in the parasitized mice was observed. Recommended applications/industries:The plant possesses antioxidant property which can be exploited in the management of oxidative stress caused by malaria. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        37 - Effects of Dietary Organic Selenium Supplementation on Performance and Antioxidant Enzymes of Broilers under Heat Stress Conditions: A Meta-Analysis
        F. Tavakolinasab M. Hashemi
        Heat stress is a major cause of growth retardation and one of the most significant stressors that affect poultry, especially in hot parts of the world. This meta-analysis aimed to evaluate the effect of organic selenium supplementation on antioxidant enzymes and the per أکثر
        Heat stress is a major cause of growth retardation and one of the most significant stressors that affect poultry, especially in hot parts of the world. This meta-analysis aimed to evaluate the effect of organic selenium supplementation on antioxidant enzymes and the performance of broiler chickens in heat-stress conditions. From 2003 to 2022, the Scopus, PubMed, Web of Science, and Google Scholar databases were searched. A total of 49, 43, 48, 19, and 27 trials were included to evaluate organic Se effects on feed intake (FI), average daily gain (ADG), feed conversion ratio (FCR), superoxide dismutase (SOD), and glutathione peroxidase (GPX) respectively. The use of organic Se supplementation had no significant effect on ADG (SMD=-0.009, 95% CI -0.105 to +0.086, I2=67.28, P=0.85), FI (SMD=-0.092, 95% CI -0.392 to +0.208, I2=58.53, P=0.548) and FCR (SMD=0.003, 95% CI -0.006 to +0.013, I2=62.89, P=0.47) in the pooled standardized mean difference random effect model. A low concentration of GPX was found in the control group (P=0.000, I2=86.32) in comparison to organic Se supplemented broilers. On the other hand, when the random model was applied to GPX studies, there was much heterogeneity. The standard mean differences of SOD were significantly higher (P<0.041, 95 CI 0.000 to +0.006, I2=0.71) in the treatment receiving Se supplementation. In conclusion, this meta-analysis shows that adding organic Se did not significantly affect on performance, but significantly increased the concentration of SOD and GPX in broilers under heat stress. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        38 - Effects of Glutamine Supplementation on Growth Performance and Antioxidant Status in Broilers with Pulmonary Hypertension Syndrome (PHS)
        M. Fathi T. Tanha M. Daneshyar
        The present study examined the antioxidant defense of glutamine on plasma and liver antioxidant status in broilers under PHS with respect to changes in the levels of lipid peroxidation marker malondialdehyde (MDA), total antioxidant status (TAS) and the activities of an أکثر
        The present study examined the antioxidant defense of glutamine on plasma and liver antioxidant status in broilers under PHS with respect to changes in the levels of lipid peroxidation marker malondialdehyde (MDA), total antioxidant status (TAS) and the activities of anti peroxidative enzymes [superoxide dismutase (SOD) and glutathione dependent antioxidant enzymes glutathione peroxidase (GPX)] in the plasma and liver tissue. Sampling of blood and liver tissue were determined at d 21 and 42. At the end of the experiment, 2 chicks from each replicate were randomly selected and slaughtered. The heart was removed; the right ventricle was dissected away from the left ventricle and septum, then the ratio of right ventricle weight to total ventricle weight (RV/TV) calculated too. Average BW gain and average feed intake were measured weekly from d 15 and average feed conversion ratio was calculated and reported weekly. The results showed that glutamine supplementation improve average feed conversion ratio (P<0.05). Moreover, in bird with PHS, supplementation of glutamine significantly (P<0.05) reduced the levels of MDA in plasma and liver tissue. A parallel increase glutathione peroxidase (GPX) activates in plasma and liver tissue. But SOD activity in plasma and liver tissue did not affected by glutamine supplementation. Also, glutamine significantly (P<0.05) reduced right ventricle weight to total ventricle weight (RV/TV) and mortality. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        39 - Evaluating the role of nutri-priming in improving PEG-induced drought stress tolerance of stevia (Stevia rebuadiana Bertoni)
        Fatemeh Afshari Fatemeh Nakhaei Seyedgholamreza Mosavi Mohammadjavad Seghatoleslami
        Poor germination and low seedling growth of stevia are common problems in the cultivation of the plant. Nutri-priming is a newest, safe, easy, and effective method to increase germination characteristics and seedling tolerance against stress. The objective in this study أکثر
        Poor germination and low seedling growth of stevia are common problems in the cultivation of the plant. Nutri-priming is a newest, safe, easy, and effective method to increase germination characteristics and seedling tolerance against stress. The objective in this study was to assess the effect of nutri-priming with nano potassium (nano-K), paclobutrazol (PBZ), and salicylic acid (SA) on stevia seed germination indices and physiological traits under drought stress conditions (0, -3, -6, and -9 bar; induced by polyethylene glycol 8000). Results indicated that germination indices (germination percentage and rate, mean germination time, seedling length, and seedling vigor index) and photosynthetic pigment contents (chlorophyll a, b, and total) were negatively affected by drought stress. While drought stress increased activity of antioxidant enzymes (peroxidase, catalase, and superoxide dismutase) and proline content. Seed nutri-priming with nano-K + SA + PBZ was the best treatment in improving germination traits and physiological characteristics. The highest germination percentage was related to seeds that were treated by nano-K + SA + PBZ under control and -3 bar drought treatments (62.4 and 64.0%, respectively). In all drought levels, the lowest amounts of germination percentage were found in unprimed seeds. The minimum germination percentage was obtained from unprimed seeds at -9 bar (29.05% reduction compared to unprimed seeds under the osmotic potential of 0 bar). As a result, this study indicated that the use of nano-K+SA+PBZ as a pre-sowing seed treatment can promote the poor germination performance of stevia and protect from negative impacts of drought stress. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        40 - The influence of salt stress on the morpho physiological and biochemical parameters of durum wheat varieties (Triticum durum Desf.)
        Nadia CHIAHI
        Wheat is an important cereal in terms of human consumption in many countries of the world. It is grown mainly in arid and semi-arid Mediterranean countries. In these areas, salinity of soils and irrigation water is one of the limiting factors in plant productivity and a أکثر
        Wheat is an important cereal in terms of human consumption in many countries of the world. It is grown mainly in arid and semi-arid Mediterranean countries. In these areas, salinity of soils and irrigation water is one of the limiting factors in plant productivity and agricultural yield.The present work consisted in evaluating the morpho physiological and biochemical behavior of two durum wheat varieties V1 (Gta dur), V2 (Vitron) subjected to increasing concentrations of NaCl during the germination phase and the growth phase in the laboratory.• The results obtained showed several revelations in terms of parameters: Morphological imbalance (leaf area, germination percentage, root length, physiological variation (decrease or increase of assimilating pigments, Rate Water ...) and biochemical bioaccumulation (proline, soluble sugars, proteins and elevation of activity of CAT antioxidant enzymes).• At the level of the treatments, the development of the seedlings of two varieties was better on soil salty and sprinkled with water than in the presence of saline concentrations.• As a varietal behavior: A certain tolerance of the two genotypes was particularly marked in the Vitron variety against salt stress. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        41 - Seed Priming With Plant Growth-Promoting Rhizobacteria Alleviate Salinity Stress In Wheat Plant
        Fateme Nasibi Effat Mousavi
        The objective of this paper was to study the effects of two strains of isolated plant growth-promoting rhizobacteria (PGPR) on physiological and biochemical changes of wheat leaves under salinity conditions. The sterilized seeds were soaked in distilled water (control) أکثر
        The objective of this paper was to study the effects of two strains of isolated plant growth-promoting rhizobacteria (PGPR) on physiological and biochemical changes of wheat leaves under salinity conditions. The sterilized seeds were soaked in distilled water (control) and Nutrient Broth liquid medium of Enterobacter cloacae and Bacillus cereus (inoculated treatment) for 2 hours. After 10 days of growth, seedlings were selected for salinity stress treatments (0, 100, and 200 mM NaCl). After 10 days of starting salinity treatments, plants were harvested. Results showed that wheat plant growth, chlorophyll content and catalase activity were reduced under salinity condition; however PGPRs pre-treatments improved them under stress condition. Salinity significantly increased phenolic, carotenoids, proline and sugars content and peroxidase activity. Moreover, inoculation of seeds by PGPRs increased them under salinity. Lipid peroxidation increased but ascorbate peroxidase activity decreased as a response of saline stress and PGPRs pretreatment of seeds reduced them. Salinity increased sodium content, and PGPRs pretreatments decreased sodium absorption under salt stress. Moreover, in this study, Enterobacter cloacae inoculation of seeds increased wheat plants magnesium and potassium content in control condition as well as under salt stress. Data of experiment showed that the priming with PGPRs which tested in the present study especially E. cloacae can promote plant growth and salt tolerance. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        42 - Antioxidant Responses of Helianthus annuus L. under Vanadium Stress.
        Masoumeh Abedini Fatemeh Mohammadian Fatemeh Mohammadian Behrokh Daie-Hassani Leila Zarandi-Miandoab
        Vanadium (V) is a transition metal consistently distributed in the Earth’s crust. At trace concentrations, it has been described as a beneficial element for some organisms; however, it is toxic at higher concentrations. This study was conducted hydroponically in a أکثر
        Vanadium (V) is a transition metal consistently distributed in the Earth’s crust. At trace concentrations, it has been described as a beneficial element for some organisms; however, it is toxic at higher concentrations. This study was conducted hydroponically in a complete randomized design to investigate effects of V (0, 3.25, 7.5, and 15 mg L-1) on antioxidant system of sunflower. Results showed that all applied concentrations of V significantly decreased the plant growth, but increased the free amino acids, proline, malondialdehyde and H2O2 contents of plants. The antioxidant enzymes activities increased in response to the increase in V concentration. The activity of (Guaiacol) peroxidase showed a significant increase at 15 mg L-1 V while the activities of catalase, glutathione reductase, and ascorbate peroxidase decreased significantly by application of V. There was a slight increase in the superoxide dismutase activity at different concentrations of V. The study concludes that the applied concentrations of V induced oxidative stress in sunflower and (Guaiacol) peroxidase was a more effective antioxidant enzyme in scavenging the free radicals in this plant. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        43 - Plasma seed priming in green cumin, physiological and developmental aspect
        Zahra Rasooli Giti Barzin Tania Davari Mahabadi Malihe Entezari Daniel Piriaei
        Green cumin is an herbaceous, annual, delicate, and aromatic plant in the family Apiaceae, also known with other names such as " kammun " and "senut", which is among the oldest and most economical as well as the second most popular medicinal plants after black pepper. I أکثر
        Green cumin is an herbaceous, annual, delicate, and aromatic plant in the family Apiaceae, also known with other names such as " kammun " and "senut", which is among the oldest and most economical as well as the second most popular medicinal plants after black pepper. In this study, pretreatment of cumin seed was studied with plasma technology without using chemicals through damage to seed for germination. To this end, cumin seeds were examined in a control group (no treatment) and treatment with cold plasma for 5 and 10 minutes in other groups. The physiological activities of catalase (CAT), peroxidase (POX), and superoxidase (SOD), as well as malondialdehyde and soluble sugars were studied in the samples. According to the results, mean growth of seeds in 5 min plasma treatment was higher than the control and 10 min exposure groups. Mean activities of CAT, POX, SOD, and soluble sugars were higher in plants obtained from 5 min plasma irradiation than the control and 10 min plasma treatment. It can be concluded that treatment of cumin seeds with plasma increases SOD and CAT antioxidant enzymes activities. Besides, seed treatment for 5 minutes led to the best results تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        44 - Seed priming with Electromagnetic Field Improved Growth, Nutrition, And Metabolism of Salvia nemorosa L.
        Maryam Ghaemi Ahmad Majd Alireza Iranbakhsh Davoud Dorranian
        In this study, the efficiencies of seed priming with electromagnetic field (0, 2, 4, and 6 mT; 30 minutes daily for 3 days) were investigated in Salvia nemorosa. The exposure to electromagnetic filed led to significant increases in biomass accumulation (mean=53.6 %). El أکثر
        In this study, the efficiencies of seed priming with electromagnetic field (0, 2, 4, and 6 mT; 30 minutes daily for 3 days) were investigated in Salvia nemorosa. The exposure to electromagnetic filed led to significant increases in biomass accumulation (mean=53.6 %). Electromagnetic filed treatments significantly increased K, Ca, Mg, and Fe contents in leaves by mean 39.5 %. The electromagnetic filed treatments at all applied intensities increased both chlorophyll and carotenoid contents. Moreover, the electromagnetic filed- treated seedlings had significantly higher protein levels (mean=47 %) than the control. The applications of electromagnetic filed treatments induced peroxidase activities (mean=34.5 %) in leaves. However, these treatments reduced the activities of superoxide dismutase and catalase enzymes. The PAL activities in the electromagnetic filed-treated seedlings were higher by 61 % over the control. With a similar trend, the electromagnetic filed treatments promoted flavonoid accumulations. These results support this hypothesis that the application of the electromagnetic field may improve plant growth and secondary metabolism. Further studies, especially at molecular levels may help to elucidate the complicated involved mechanisms. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        45 - Effect of exogenous chitosan, salicylic acid and their combination on some physiological parameters of Citrullus colocynthis (L.) under drought stress
        Zohreh Azin Abbasali Emamjomeh Sedigheh Esmaeilzadeh Bahabadi Parisa Hasanein
        Drought stress is alarmingly on the rise over the past decades. The growth regulators including salicylic acid (SA) and chitosan are being successfully used to protect plants against biotic and abiotic stresses. To investigate the effect of SA, chitosan and their combin أکثر
        Drought stress is alarmingly on the rise over the past decades. The growth regulators including salicylic acid (SA) and chitosan are being successfully used to protect plants against biotic and abiotic stresses. To investigate the effect of SA, chitosan and their combination on biochemical traits and cucurbitacin contents in Citrullus colocynthis (L.) under different levels of drought stress, four irrigation levels (control (100% Field capacity: FC), 75, 50 and 25% FC) along with three different treatments by administration of SA and chitosan (150 mg L-1), and their combinations were used. Drought stress significantly increased the amount of sugar, proline, lipid peroxidation and the activity of antioxidant enzymes such as superoxide dismutase (SOD) and catalase (CAT) while decreased growth parameters, protein, leaf relative water content (RWC), chlorophyll and carotenoid contents. Although SA could increase some biochemical traits including sugar, chlorophyll and carotenoid contents only in severe level of drought stress, chitosan and the combined treatment exerted beneficial effects in almost all levels of irrigation. Furthermore, combination of SA and chitosan induced more protective effects compared to only chitosan treatment in increasing proline and the activities of SOD and CAT. Combined treatment was also effective in increasing cucurbitacin B, C and L contents but not cucurbitacin E. Combination of SA and chitosan showed the major impact on improving physiological parameters and cucurbitacin contents of C. colocynthis and therefore could be a potential candidate to protect the plant against adverse effects of drought stress. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        46 - Foliar Application of Iron and Zinc on Quinoa under Drought Stress Affects Its Seeds Germination and Biochemical Properties
        Nasim Pakbaz Heshmat Omidi Hassan Ali Naghdi Badi Amir Bostani
        Drought stress during growth and seed maturation is one of the most major environmental constraints, which influences seed grain filling and consequential germination and early growth stages of plants. In this study, the impact of foliar application of micronutrients (c أکثر
        Drought stress during growth and seed maturation is one of the most major environmental constraints, which influences seed grain filling and consequential germination and early growth stages of plants. In this study, the impact of foliar application of micronutrients (control, Zn, Fe, Zn + Fe, nano-Zn, nano-Fe, nano-Zn + nano-Fe) on quinoa at 2 reproductive stages (50% and 100% of flowering stage) were evaluated under 2 levels of drought stress (50% and 85% of depletion of soil moisture content). The results revealed that germination traits including germination percentage, and seed technological parameters such as germination value and germination energy, antioxidant enzymes activities and chlorophyll (Chl) content were significantly affected by foliar application of micronutrients, time of micronutrient spraying and drought stress level. The correlation results showed that 1000- grain weight had a positive and significant relationship with grain filling period, physiological maturity, germination percentage (GP) and germination speed (GS). The drought stress also increased the antioxidant enzymes activities of catalase (CAT) and peroxidase (POD) in all nutrients treatments. Drought stress at seed formation stage had a significant effect on seed filling and its weight and could decrease seed germination rate. It was concluded that application of nano-Zn + nano-Fe in 50% flowering stage could promote the germination performance, seedling growth and the antioxidant capacity under drought conditions stress تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        47 - Effect of biologically synthesized silver nanoparticles on Melissa officinalis L.Evaluation of growth parameters, secondary metabolites and antioxidant enzymes
        Asiyeh Shavalibor Sedigheh Esmaeilzadeh Bahabadi
        Using bionanoparticles plays an important role in increasing agricultural productivity. In recent years, the use of nanoparticles in plants has been considered as pesticides, protective agents and nutrients. The present study investigates the effects of different concen أکثر
        Using bionanoparticles plays an important role in increasing agricultural productivity. In recent years, the use of nanoparticles in plants has been considered as pesticides, protective agents and nutrients. The present study investigates the effects of different concentrations of bio-synthesized silver nanoparticles (AgNPs) on growth indices, secondary metabolites, proline, carbohydrates, and antioxidant enzymes activity of Melissa Officnalis L. The Plantlets were treated with different concentrations of AgNPs (0, 20, 60 and 100 ppm) at eight leaf stages. Seedlings performances in terms of growth, antioxidant defence and secondary metabolites content were studied under three different concentrations (20, 60, and 100 ppm) at different days of AgNPs showed growth promotory effect on M. officinalis. The maximum growth rate and photosynthesis pigments content were observed at 60 ppm AgNPs concentration on day 15. Proline and carbohydrate contents increased significantly compared to the control by all concentrations of AgNPs which exhibited time-dependent response. The AgNPs also enhanced secondary metabolites content in M. officinalis seedlings. The highest amount of rosmarinic acid (about 50 mg/g DW) was obtained for those plants treated with 60 and 100 ppm of AgNPs on day 15 which was about 3 fold higher than control. Up-regulation of antioxidant enzymes was observed with AgNPs which led to decrease in MDA content. Our findings confirmed for the first time that biologically synthesized AgNPs at specific levels has significant growth promotory effect as well as increased production of valuable secondary metabolites. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        48 - Morpho-physiological and yield responses of cumin (Cuminum cyminum L.) to the application of growth regulators under drought stress
        Habib Noori Seyyed Gholamreza Moosavi Mohammadjavad Seghatoleslami Mansour Fazeli Rostampour
        Cumin (Cuminum cyminum L.) is an industrial plant whose quality is affected by foliar application and irrigation regimes. In the present study, a field experiment was designed to assess the responses of cumin to foliar nutrition with salicylic acid (SA), jasmonic acid ( أکثر
        Cumin (Cuminum cyminum L.) is an industrial plant whose quality is affected by foliar application and irrigation regimes. In the present study, a field experiment was designed to assess the responses of cumin to foliar nutrition with salicylic acid (SA), jasmonic acid (JA), paclobutrazol (PBZ), and chitosan (CS) treatments under drought stress in Sistan Agricultural and Natural Resources Research and Education Center during 2019-2020. This experiment was performed as split plots based on randomized complete block design with three replications. The irrigation regime included three levels according to the evapotranspiration percentage of reference plant (supply of 100%, 70% and 40% water requirement of the plant (WR)). Based on the results, drought stress negatively affected photosynthetic pigments, yield, and yield components. Morpho-physiological traits improved under drought stress and non-stress conditions following the foliar fertilization. Moreover, foliar nutrition, especially JA, PBZ, and SA, resulted in synthesizing more photosynthetic pigments and proline, rising antioxidant enzyme activity, and consequently increasing yield components. The most positive effect of increasing chlorophyll content was related to the use of JA, which resulted in 27.9, 29.4, and 28.4% increase in chlorophyll a, b, and total, respectively. The highest SOD activity (3.89 U/mg protein) was related to the without foliar application under non-stress treatment. Additionally, SA, JA, and CS applications under severe water stress showed the highest SOD activity. The effect of SA and JA was superior on RWC. PBZ application under non-stress conditions showed the highest seed yield (698.9 kg/ha). تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        49 - Changes of morphological and physiological traits in Acer velutinum Boiss seedlings under drought stress
        Mokarram Ravanbakhsh Babak Babakhani Mahmood Ghasemnezhad fariba Serpooshan Mohamad Hassan Biglouie
        Water is needed for numerous metabolic functions and its loss can modify all characters of plant life. Acer velutinum is a fast-growing species and significant diffuse-porous hardwood in afforestation and reforestation. However, the impact of water stress on A. velutinu أکثر
        Water is needed for numerous metabolic functions and its loss can modify all characters of plant life. Acer velutinum is a fast-growing species and significant diffuse-porous hardwood in afforestation and reforestation. However, the impact of water stress on A. velutinum has not yet been studied. In this study, the impacts of water deficit on growth, biomass, leaf area, pigment contents, relative water content, free proline, malondialdehyde, superoxide dismutase, and peroxidase activities were studied to describe the morpho-physiological mechanisms related with their drought resistance. One-year Seedlings were exposed to four drought treatments (100, 75, 50, and 25% of the field capacity). The Drought treatments had negative impacts on A. velutinum growth, biomass, and physiological characteristics, as exhibited by decreased plant height, basal diameter, biomass, relative water content, and pigments level, while Proline, MDA concentration, SOD and POD activities multiplied. Drought increased SLA and LAR at mild and moderate treatment, while decreased SLA and LAR at severe treatment, also the growth declining in aboveground biomass was more than the root under severe treatment, so the Root mass ratio (RMR) and Root: Shoot ratio (R/S) expanded. Our data demonstrate that A. velutinum seedlings have the capacity to adapt to water deficit and can develop some experimental advice for velvet maple afforestation and reforestation. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        50 - Salicylic acid and boric acid improve flower growth, yield, and cold tolerance in French marigold (Tagetes patula)
        Toktam Moradian Rahele Ghanbari Moheb Seraj Ahmad Asgharzade
        A decrease in air temperature harms many ornamental plants, especially flowers grown in green space. To prevent cold stress, various elicitors are used that reduce the harmful effects of low temperature. Therefore, in this study, we investigated the impact of two elicit أکثر
        A decrease in air temperature harms many ornamental plants, especially flowers grown in green space. To prevent cold stress, various elicitors are used that reduce the harmful effects of low temperature. Therefore, in this study, we investigated the impact of two elicitor's salicylic acid and boric acid on the growth and yield parameters of French marigold (Tagetes patula). Next, these plants were exposed to cold stress, and their physiological and morphological traits were also studied. Results showed that the application of elicitors, especially in higher concentrations, had a positive effect on morphological and physiological traits. Interaction of SA×BA with a concentration of 2mM, increased flower diameter (20%), stem height (19%), stem and root fresh weight (27 and 35% respectively), stem and root dry weight (31 and 39% respectively), and flower quality (26%). Also, the interaction of these two elicitors led to a decrease in ion leakage (22%), malondialdehyde (28%), and proline (24%) content, and an increase in chlorophyll fluorescence (28%), catalase (20%) and ascorbate peroxidase (33%) activity. In general, the application of salicylic acid and boric acid interaction treatment with 2mM concentration improved growth and yield characteristics and cold stress tolerance in French marigold. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        51 - The effect of cadmium and mercuric chlorides on some physiological traits in two cultivars of wheat.
        Seyedeh Yalda Raeesi Sadati Sodabeh Jahanbakhsh Godekahriz Mohammad Sedghi
        One of the important abiotic stresses that negatively affect cereals such as wheat is heavy metals. Soil pollution with heavy metals has become one of the major environmental concerns resulting from the industrial development and use of fertilizers containing heavy meta أکثر
        One of the important abiotic stresses that negatively affect cereals such as wheat is heavy metals. Soil pollution with heavy metals has become one of the major environmental concerns resulting from the industrial development and use of fertilizers containing heavy metals. One way to counteract the negative effects of heavy metals in plants which produce reactive oxygen species is the activation of antioxidant systems in plant cells. In order to study the physiological traits involved in resistance to these stresses, a factorial experiment was conducted in a completely randomized design with three replications. The first factor was wheat cultivars including Gonbad (tolerant to Fusarium) and Tajan (susceptible to Fusarium). The second factor was spraying heavy metals (mercuric chloride at concentrations of 5, 10, 15, and 20 µM, cadmium chloride at concentrations of 0.25 and 0.5 mM and control) and the third factor was sampling times after treatments (after 8 and 16 hours). The results showed that the total protein and soluble sugar contents increased with cadmium and mercuric chloride treatments. Furthermore, with increasing concentration of mercuric chloride, the catalase, peroxidase, and polyphenol oxidase activities decreased while the activities of these enzymes increased with increasing concentration of cadmium chloride. Thus, this study showed that spraying of cadmium and mercuric chloride at micro- and nano-molar concentrations can stimulate and strengthen plant antioxidant system and make plants more tolerant to heavy metals stresses. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        52 - Effect of postharvest oxalic acid treatment on ethylene production, quality parameters, and antioxidant potential of peach fruit during cold storage.
        Farhang Razavi Jafar Hajilou Gholamreza Dehgan Rahim Nagshi Band Hassani
        The effects of postharvest oxalic acid (OA) treatment on ethylene production, fruit quality, bioactive compounds and antioxidant activity of peach fruit, were examined. Fruits were treated with oxalic acid immediately after harvest and stored at 1° C and 90% relativ أکثر
        The effects of postharvest oxalic acid (OA) treatment on ethylene production, fruit quality, bioactive compounds and antioxidant activity of peach fruit, were examined. Fruits were treated with oxalic acid immediately after harvest and stored at 1° C and 90% relative humidity for 28 days. The oxalic acid treated peach fruit exhibited significantly lower levels of ethylene production, pH, total soluble solids and weight loss and higher levels of firmness and titratable acidity than control. Also, OA treated fruit exhibited significantly higher total antioxidant capacity, which resulted from higher total phenols and flavonoids accumulation. During storage, activity of peroxidase, catalase, and superoxide dismutase enzymes increased in both control and treated peaches, and peroxidase and superoxide dismutase activities in OA treated fruit were significantly greater than those in control. But, there was no significant difference in catalase activity between OA treated and control fruit. Results suggested that OA treatments could be a promising strategy to delay softening and enhance the phenolic content and antioxidant activity of peaches. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        53 - Effect of chitosan on antioxidant enzyme activity, proline, and malondialdehyde content in Triticum aestivum L. and Zea maize L. under salt stress condition
        Lida Shams Peykani mozhgan farzami sepehr
        Triticum aestivum L. and Zea maize L. are both sensitive to salinity stress which is a major problem faced by farmers today. In the present study, the effect of chitosan, a biologic elicitor under salinity stress was examined on growth parameters and biochemical markers أکثر
        Triticum aestivum L. and Zea maize L. are both sensitive to salinity stress which is a major problem faced by farmers today. In the present study, the effect of chitosan, a biologic elicitor under salinity stress was examined on growth parameters and biochemical markers in maize and wheat seedlings. Seeds of wheat and maize plants were coated with chitosan 25%, 50%, and 75% solutions before they were planted and subjected to 0, 50, 100, 150, and 200 mM salinity stress under a 11/8 h photoperiod and at 25±2 °C temperature condition during 7 days. Then, the growth parameters including germination percentage, root and shoot growth as well as seedling weight were recorded. The biochemical markers including catalase and peroxidase activity and malondialdehyde, proline, and protein contents were measured at day seven of the experiment. Significant difference in relation with growth parameters was observed at high concentrations of chitosan in comparison with the control plants under salt stress. Catalase and peroxidase activity and protein content increased under salinity stress and chitosan at high concentration reduced catalase and peroxidase activity. Salinity stress induced lipid peroxidation and malondialdehyde accumulation while chitosan reduced malondialdehyde content of the plants under salinity stress. The synthesis of protein was significantly increased with increasing the chitosan concentration. Generally, the growth parameters of both seedlings were improved and unfavorable effects of salinity were reduced when the seeds were coated with chitosan. Application of chitosan at low concentrations increased antioxidant enzyme activity and proline content and decreased MDA accumulation. In conclusion, chitosan at an appropriate dose improved growth performance and biochemical marker fluctuation under salinity stress. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        54 - Effect of Drought Stress on Some Growth Parameters and Several Biochemical Aspects in Two Pumpkin Species
        Mozhgan Farzamisepehr Mahlagha Ghorbanli Zahra Tadji
        For considering the effect of drought stress on some morphological and biochemical changes in two pumpkin species, Cucurbita maxima L. and Cucurbita pepo L. a kind of experiment was done by field culture in three water dispersal levels with field capacity, 2/3 field cap أکثر
        For considering the effect of drought stress on some morphological and biochemical changes in two pumpkin species, Cucurbita maxima L. and Cucurbita pepo L. a kind of experiment was done by field culture in three water dispersal levels with field capacity, 2/3 field capacity, and 1/3 field capacity, based on the factorial design in random block form with four replications. The results indicated that increasing the stress level, leaves water potential under drought stress decreased in comparison to the control sample in both species. But with increasing drought stress, root length increased too. Also during drought stress, root soluble carbohydrates content, ascorbic acid content, dehydroascorbic acid, catalase, polyphenol oxidase, and peroxidase enzymes activity increased significantly in 5% level, according to the results with increasing the stress, soluble carbohydrates content decreased in leaf. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        55 - Influence of Defoliate Pathotype of <i>Verticillium dahliae</i> on Some Physiological and Biochemical Characteristics of Chrysanthemum (<i>Dendranthema grandiflorum</i> (Ramat.) Kitam)
        seyed Javad Sanei Seyed Esmael Razavi
        Verticillium dahliae Kleb.is a soilborne pathogen that cause vascular wilt in chrysanthemumplant (Dendranthema grandiflorum (Ramat.) Kitam). The objective of this research was to study the levels of some organic solutes, such as total protein, total soluble sugars, star أکثر
        Verticillium dahliae Kleb.is a soilborne pathogen that cause vascular wilt in chrysanthemumplant (Dendranthema grandiflorum (Ramat.) Kitam). The objective of this research was to study the levels of some organic solutes, such as total protein, total soluble sugars, starch and proline, relative water content, RNA level, malondialdehyde and H2O2 contents in leaves of chrysanthemuminoculated with V. dahliae. Changes of these parameters were measured on 0, 10, 20, 30 and 40 days after inoculation by spectrophotometric analysis. No changes in relative water content, RNA, and protein levels and a slight decrease in chlorophyll level were detected within infected leaf tissue before the appearance of visible wilt. The decrease in relative water content coincided with a sharp build up of proline and total soluble sugars in leaves. The leaf starch and protein levels gradually declined in both healthy and infected plants during the time course of the experiment. However, the decrease was more pronounced in infected plants from the third week after inoculation. A high negative correlation was observed between total soluble sugars and starch contents in leaves of diseased plants (r= 0.764, P&lt;0.001). Changes in malondialdehyde and H2O2 concentration occurred in infected plants between 30-40 days after inoculation, while they did not change in the leaves of control plants. These data suggest the psssible role of senescence during the development of Verticillium wilt syndrome in chrysanthemum. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        56 - Evaluation of Physiological Responses of Tuberose (<i>Polianthes tuberosa</i> L.) to Water Deficit Stress
        Khani Shakarami Bahman Zahedi Abdolhossein Rezaei Nejad Sadegh Mousavi Fard
        Water stress is one of the main factors of severe damage and limitation of plant production in Iran. The paper reports a pot experiment conducted by using a factorial experiment based on a completely randomized design with three replications (each replication composed o أکثر
        Water stress is one of the main factors of severe damage and limitation of plant production in Iran. The paper reports a pot experiment conducted by using a factorial experiment based on a completely randomized design with three replications (each replication composed of four pots) to compare the physiological and biochemical characteristics of two varieties of tuberose (double- and single-flower) for their tolerance to water stress. Three water stress levels, including no stress (W1 = 90% of FC), moderate stress (W2 = 75% of FC) and severe stress (W3 = 60% of FC), were applied throughout the experiment.Physiological traits including relative water content (RWC) and electrolyte leakage (EL) and biochemical traits including total chlorophyll (Chl), carotenoid (Car) contents, proline, malondialdehyde (MDA), antioxidant enzymes activity (SOD, APX, and CAT), photosynthesis rate (A), transpiration rate (E), and stomatal resistance (rs) were investigated. Results showed that the physiological and biochemical characteristics of the tuberose plants were highly affected by the application of water stress. MDA and EL showed a significant correlation with most physiological characteristics. Water stress caused significant increases in RWC, A, E, rs, Chl, APX, and SOD activities of the leaves of the single-flower cultivar. CAT, MDA, and proline content in the leaves of the double-flower cultivar were significantly higher than those in the leaves of the single-flower cultivar, regardless of water treatments. The results showed that the single-flower cultivar grew better than the double-flower one under stress conditions. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        57 - Effect of Blue Light Irradiation and Silver Nanoparticles at Different Rates on the Vase Life and Traits Involved in Postharvest Quality Preservation of Cut <i>Alstroemeria</i> cv. ‘Napoli’
        Mehrasa Anvari Davood Hashemabadi Behzad Kaviani Leila Asadpour
        The application of blue light to postharvest cut flowers is a new method to improve their vase life. This research aimed to explore the effect of blue light irradiated for different times (6, 12, 18, or 24 hours) and the pulse treatment of silver nanoparticles (SNP) (5, أکثر
        The application of blue light to postharvest cut flowers is a new method to improve their vase life. This research aimed to explore the effect of blue light irradiated for different times (6, 12, 18, or 24 hours) and the pulse treatment of silver nanoparticles (SNP) (5, 10, 15, or 20 mg L-1) on the vase life and the related traits of cut Alstroemeria cv. &lsquo;Napoli&rsquo; flowers. The control plants were treated with 3% sucrose. The study was based on a completely randomized design with three replications. The results showed that the longest vase life was 22.66 days obtained from 10 mg L-1 SNP, which did not differ significantly from the treatments of 12 hours of blue light irradiation (22.00 days) and 20 mg L-1 SNP (21.66 days). The lowest fresh weight losses were observed in the treatments of blue light for 18 and 12 hours and SNP at the rate of 10 mg L-1, respectively. The highest dry matter percentage (57.34 %) was related to the plants treated with 10 mg L-1 SNP. The flowers irradiated with blue light for 12 hours had the highest chlorophyll a and b (2.52 and 1.27 mg g-1 FW, respectively), the highest catalase activity (5.26 nmol g-1 FW min-1), and the lowest polyphenol oxidase activity (0.007 &mu;mol g-1 FW min-1). The lowest vase solution bacterial population was obtained from the application of 15 mg L-1 SNP and the highest petal protein from the irradiation of blue light for 24 hours. SNP was effective in controlling Gram-negative bacteria, and blue light was effective in controlling Gram-positive bacteria in the vase solution. It is inferred from the results that blue light, as a physical factor, is effective in preserving the vase life and relevant traits in the cut Alstroemeria &lsquo;Napoli&rsquo; flowers. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        58 - The Effect of Vase Solutions Containing Cobalt, Cerium, and Silver Nanoparticles on Postharvest Life and Quality of Cut Birds of Paradise (<i>Strelitzia reginae</i>)
        Jahangir Azarhoosh Davood Hashemabadi Leila Asadpour Behzad Kaviani
        A study was conducted on increasing the postharvest quality and vase life of cut Strelitzia reginae flowers based on a randomized complete design with 10 treatments in three replications. The experimental treatments included cobalt chloride (CoCl2) (250 and 500 mgL-1), أکثر
        A study was conducted on increasing the postharvest quality and vase life of cut Strelitzia reginae flowers based on a randomized complete design with 10 treatments in three replications. The experimental treatments included cobalt chloride (CoCl2) (250 and 500 mgL-1), cerium nitrate (Ce (NO3)3) (100, 300, and 600 &micro;M), silver nanoparticle (SNP) (20 and 40 mgL-1), and Nanosil (2000 and 4000 &micro;M) applied as the 24-hour pulse. Distilled water was used as the control. Results showed that the longest vase life (11.68 days) was obtained from the application of 300 &micro;M Ce(NO3)3, but it did not significantly differ from the treatments of 100 and 600 &micro;M Ce (NO3)3, 500 mgL-1 CoCl2, and 20 mgL-1 SNP. The best treatments in increasing water uptake and dry matter, preserving fresh weight, and reducing stem-end and vase solution bacteria were 300 and 600 &micro;M Ce (NO3)3. The lowest malondialdehyde accumulation (0.09 nmolg-1 FW) and the highest activity of peroxidase (0.147 nmolg-1 FW) and catalase (1.02 nmolg-1 FW) were obtained from the plants treated with 300 &micro;M Ce(NO3)3 in the vase solution. The highest sepal flavonoid (0.493 %) was related to the treatment of 2000 &micro;M Nanosil. The control plants exhibited the greatest loss of fresh weight and the lowest values of the recorded traits. Based on the results, it is recommended to use a vase solution containing 300 &micro;M Ce (NO3)3 and 3 % sucrose to preserve the quality and increase postharvest vase life of cut S. reginae flowers. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        59 - The Morphological and Physiological Traits of Periwinkle (<i>Catharanthus roseus</i> L.) as an Ornamental-Medicinal Plant Species in Response to Salinity Stress and Biochar
        Seyedeh Fatemeh Mohammadi Kabari Hossein Ali Asadi-Gharneh Vahid Tavallali Vahid Rowshan
        Biochar is a sort of organic fertilizer derived from the pyrolysis of plant residuals and crop waste and is recommended for improving soil fertility and modifying saline soils. In this regard, the effect of biochar on moderating the effects of salinity stress on growth أکثر
        Biochar is a sort of organic fertilizer derived from the pyrolysis of plant residuals and crop waste and is recommended for improving soil fertility and modifying saline soils. In this regard, the effect of biochar on moderating the effects of salinity stress on growth and some physiological traits Catharanthus roseus L. was explored in a factorial experiment based on a randomized complete block design with two treatments including salinity stress (0, 1000, 2000, and 3000 mg/kg NaCl) and biochar (0, 2, and 4%) in 3 replications, 36 plots, and 6 plants per plot. The study was conducted in pots in the spring of 2021. The results showed that salinity negatively influenced all studied morphological traits and relative water content (RWC) whereas biochar, especially at the rate of 2%, helped their preservation and improvement. With increasing the salinity level, the proline content and total soluble solids (TSS) increased versus the control. The highest level of proline (346.48 mmol/kg FW) and TSS (1.42&deg;Brix) were recorded for NaCl3000 mg/kg &times; biochar0%. A decline was recorded in malondialdehyde (MDA) with the application of 2% biochar at all four NaCl levels, but biochar at the rate of 4% failed to alleviate salinity effects at the highest level of NaCl (3000 mg/kg) and this treatment exhibited the highest MDA level. The highest activities of peroxidase (POD) (1.56 IU/g FW/min) and ascorbate peroxidase (APX) (9.40 IU/g FW/min) were observed in the treatment of NaCl1000 mg/kg &times; biochar2%. With increasing the NaCl level (2000 and 3000 mg/kg), POD and APX activities decreased, which was accompanied by an increased accumulation of MDA. Based on the results, it can be concluded that by applying 2% biochar at the salinity level of 1000 or 2000 mg/kg, periwinkle plants with acceptable morphophysiological traits can be produced. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        60 - The Improvement of Postharvest Longevity of Cut <i>Alstroemeria</i> ‘Konst Coco’ Flowers by a Combination of Mechanical and Chemical Methods
        Mehdi Hakimi Asl Ahmadreza Berimavandi
        The interactive effect of mechanical methods (stem-end splitting) and chemical methods (silver nanoparticles) was studied on the vase life and biochemical characteristics of cut Alstroemeria cv. &lsquo;Konst Coco&rsquo; flowers in a factorial experiment based on a compl أکثر
        The interactive effect of mechanical methods (stem-end splitting) and chemical methods (silver nanoparticles) was studied on the vase life and biochemical characteristics of cut Alstroemeria cv. &lsquo;Konst Coco&rsquo; flowers in a factorial experiment based on a completely randomized design with 10 treatments, 3 replications, 30 plots, and 150 flowers. The experimental treatments included longitudinal stem-end split at two levels (no split and a 5 cm split) and silver nanoparticles (SNP) at five levels (0, 5, 10, 20, and 30 mg L-1). The results showed that the interaction of the experimental treatments was statistically significant for all recorded traits. Based on the results, the longest vase life (13.88 days) was obtained from the application of &ldquo;5 cm split &times; 20 mg L-1 SNP&rdquo;, showing a 6.83 day increase versus the control. The treatment of &ldquo;5 cm split &times; 20 mg L-1 SNP&rdquo; recorded the highest water uptake (2.03 ml g-1 F.W.), dry matter (14.11%), total chlorophyll (2.432 mg g-1 F.W.), and petal carotenoid (2.307 &micro;g g-1 F.W.) and the lowest fresh weight loss (1.34 g), stem-end and vase solution bacteria (3 Log10 CFU mL-1), ethylene synthesis (0.807 nl l-1 h-1 g-1 F.W.), electrolyte leakage (6.04 %), MDA (12.53 nmol g-1 F.W. min-1), SOD activity (12.64 IU g-1 F.W. min-1), and POD activity (0.009 nmol g-1 F.W. min-1), so it was the best treatment in preserving vase life and biochemical properties of the cut Alstroemeria &lsquo;Konst Coco&rsquo; flowers. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        61 - Effect of Biochar and Vermicompost on Growth Parameters and Physiological Characteristics of Feverfew (<i>Tanacetum parthenium</i> L.) Under Drought Stress
        Mahboubeh Naeemi Golzard Marzieh Ghanbari Jahromi Sepideh Kalateh Jari
        Drought stress is one of the most prevalent problems that limit the growth and lifespan of plants. Knowing the specifics of plant response to drought stress can be useful in the management and development of plant cultivation. The feverfew plant (Tanacetum parthenium L. أکثر
        Drought stress is one of the most prevalent problems that limit the growth and lifespan of plants. Knowing the specifics of plant response to drought stress can be useful in the management and development of plant cultivation. The feverfew plant (Tanacetum parthenium L.) is ornamental and medicinal plant native to Iran and its cultivation in the landscape seems valuable as a wildflower due to its beauty. The factorial experiment was conducted to investigate the effect of biochar and vermicompost on feverfew (Tanacetum parthenium L.) in loamy soils under drought stress conditions based on a completely randomized design (CRD) in three replicates. The results showed that drought stress caused a decrease in shoot fresh weight, shoot dry weight, root fresh weight, root dry weight, and leaf relative water content (RWC), compared to the control treatment. On the other hand, there was an increase in catalase enzyme because of the drought stress. By improving the soil condition, vermicompost and biochar caused an increase in fresh and dry weight of shoots and roots, chlorophyll content, and leaf RWC. However, it decreased the activity of catalase and superoxide dismutase enzyames. In general, the combination of vermicompost and biochar was the best treatment for enhancing the soil condition and increasing the growth characteristics of feverfew plants under drought stress. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        62 - Effect of Nitric Oxide on Postharvest Quality and Vase Life of Cut Carnation Flower
        Mahsa Ashouri Vajari Ayoub Molaahmad Nalousi
        Nitric oxide (NO) is a highly reactive signaling molecule and plays a variety of physiological roles in plants. The research on the application of NO to postharvest preservation of flowers and fruits shows great promise in recent years. However, the physiological mechan أکثر
        Nitric oxide (NO) is a highly reactive signaling molecule and plays a variety of physiological roles in plants. The research on the application of NO to postharvest preservation of flowers and fruits shows great promise in recent years. However, the physiological mechanism of exogenous NO to affect cut flowers is not very clear, and NO donor treatment protected plants from damage by increasing the activity of anti-oxidative enzymes. Therefore, an experiment was conducted to study the effect of exogenous NO on the vase life and physiological basis of Dianthus caryophyllus L. &lsquo;Tempo&rsquo;. The presence of the nitric oxide increased the activities of POD, while the production of MDA content and LOX activity were obviously decreased. The results showed that exogenous NO could significantly extend the vase life of cut carnation flowers (16.9 days). The results suggest that exogenous NO could delay petal wilting in carination cut flowers, maintain water metabolism, the anti-oxidative enzymes activity and mass-eliminate reactive oxygen species (ROS) and as well as cell membrane stability. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        63 - بررسی پارامترهای بیوشیمیایی و فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی برنج تحت تاثیر تنش شوری
        علی اصغر باقری فریبا خسروی نژاد
        تنش های غیر زیستی از جمله شوری، مهم ترین عوامل محدود کننده رشد و عملکرد گیاهان زراعی در مناطق خشک و نیمه خشک هستند. بسیاری از اثرات تنش شوری در سطوح سلولی اعمال می گردد. به منظور درک پاسخ برنج به تنش شوری، فعالیت بعضی آنزیم های آنتی اکسیدان، پراکسیداسیون لیپید و محتوای أکثر
        تنش های غیر زیستی از جمله شوری، مهم ترین عوامل محدود کننده رشد و عملکرد گیاهان زراعی در مناطق خشک و نیمه خشک هستند. بسیاری از اثرات تنش شوری در سطوح سلولی اعمال می گردد. به منظور درک پاسخ برنج به تنش شوری، فعالیت بعضی آنزیم های آنتی اکسیدان، پراکسیداسیون لیپید و محتوای پرولین مورد بررسی قرار گرفت. گیاه برنج به مدت 14 روز تحت تاثیر غلظت های 0، 100، 200و 300 میلی مولار کلرید سدیم(NaCl) قرار گرفت. بدین منظور، آزمایش گلخانه ای در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با 3 تکرار انجام گرفت. نتایج نشان داد که با افزایش کلرید سدیم پارامترهای رشد برای مثال وزن تر و خشک و اندازه گیاه کاهش نشان داد. فعالیت آنزیم های کاتالاز(CAT) و آسکوربات پراکسیداز(POD) با افزایش غلظت کلرید سدیم افزایش یافت اما فعالیت آنزیم سوپراکسید دیسموتاز(SOD) با افزایش غلظت کلرید سدیم تا غلظت 200 میلی مولار افزایش و سپس در غلظت 300 میلی مولار کاهش نشان داد. محتوای پرولین(Pro) و مالون دی آلدئید(MDA) در غلظت 300 میلی مولار به ترتیب به میزان 2 و 6/3 برابر نسبت به غلظت صفر میلی مولار کلرید سدیم افزایش نشان داد. نتایج ما نشان داد که افزایش فعالیت آنزیم های کاتالاز، سوپراکسید دیسموتاز و آسکوربات پراکسیداز همراه با افزایش میزان پرولین درتحمل برنج به تنش شوری تاثیر مثبتی داشته است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        64 - تأثیر پرایمینگ بذر بر شاخص‌های جوانه‌زنی و فعالیت برخی آنزیم‌های آنتی‌اکسیدانی گیاه ریحان (Ocimum basilicum L.) در شرایط تنش خشکی
        احمد افکاری
        تکنیک پیش تیمار بذر به‌عنوان عامل بهبود دهنده جوانه‌زنی و استقرار تحت تنش‌های محیطی معرفی شده است. به‌منظور بررسی اثرات پرایمینگ بر شاخص‌های جوانه‌زنی، رشد و فعالیت برخی از آنزیم‌های آنتی‌اکسیدانی گیاه دارویی ریحان(Ocimum basilicum L.) در شرایط تنش خشکی، آزمایشی به‌صورت أکثر
        تکنیک پیش تیمار بذر به‌عنوان عامل بهبود دهنده جوانه‌زنی و استقرار تحت تنش‌های محیطی معرفی شده است. به‌منظور بررسی اثرات پرایمینگ بر شاخص‌های جوانه‌زنی، رشد و فعالیت برخی از آنزیم‌های آنتی‌اکسیدانی گیاه دارویی ریحان(Ocimum basilicum L.) در شرایط تنش خشکی، آزمایشی به‌صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تکرار در آزمایشگاه فیزیولوژی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اردبیل در سال 1392 اجرا گردید. تیمارهای آزمایشی شامل تنش خشکی در چهار سطح (صفر، 4-، 8- و 12- بار) و سه پیش تیمار شامل نیترات پتاسیم با غلظتهای 1 و 2%، آب به عنوان هیدروپرایمینگ و تیمار شاهد بود. نتایج نشان داد که اثر تنش خشکی و پرایمینگ بر مؤلفه‌های جوانهزنی و آنزیم‌های آنتی‌اکسیدان معنی دار بود. نتایج نشان داد که تنش خشکی سبب کاهش درصد جوانه‌زنی، سرعت جوانه‌زنی، طول ریشه‌چه، طول گیاهچه و افزایش میزان فعالیت آنزیم‌های سوپراکسید دیسموتاز، گلوتتیون پراکسید، کاتالاز و آسکوربات پراکسیداز شده است. نتایج مقایسه میانگین برهمکنش تنش خشکی و پرایمینگ نشان داد که حداکثر میزان فعالیت آنزیم‌های آنتی اکسیدان توسط پیش تیمار نیترات پتاسیم با غلظت یک درصد در سطح خشکی 12- بار حاصل شد. به‌طور کلی می‌توان نتیجه گرفت که پیش‌تیمار بذرهای ریحان با نیترات پتاسیم یک درصد باعث بهبود مؤلفه‌های جوانه‌زنی ریحان در شرایط تنش خشکی شد و تحمل گیاه ریحان را در مقابل تنش خشکی با افزایش در میزان فعالیت آنزیم‌های آنتی اکسیدان در مرحله جوانه‌زنی افزایش داد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        65 - تاثیر قارچ اندوفیت Piriformospora indica بر بهبود شاخص های رشد و فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدان در گیاه برنج(Oryza sativa L.) تحت تنش شوری
        علی اصغر باقری کشتلی فریبا خسروی نژاد
        تنش های محیطی از جمله شوری، مهمترین عوامل محدود کننده رشد و عملکرد گیاهان زراعی در مناطق خشک و نیمهخشک هستند. قارچ اندوفیت Piriformospora indica دارای خاصیت تحریک رشد گیاه و افزایش مقاومت آن بهتنشهای محیطی، از جمله شوری، خشکی و بیماریهای گیاهی میباشد. در این پژوهش توان أکثر
        تنش های محیطی از جمله شوری، مهمترین عوامل محدود کننده رشد و عملکرد گیاهان زراعی در مناطق خشک و نیمهخشک هستند. قارچ اندوفیت Piriformospora indica دارای خاصیت تحریک رشد گیاه و افزایش مقاومت آن بهتنشهای محیطی، از جمله شوری، خشکی و بیماریهای گیاهی میباشد. در این پژوهش توان قارچ اندوفیت P. indicaدر بهبود پارامترهای رشد و افزایش مقاومت به تنش شوری گیاه برنج (Oryza sativa L.) با تکیه بر افزایش فعالیتآنزیمهای آنتی اکسیدان مورد مطالعه قرار میگیرد . بدین منظور، آزمایش گلخانه ای در قالب طرح بلوکهای کاملتصادفی با 3 تکرار و با دو تیمار شامل 2 سطح قارچ تلقیح شده و تلقیح نشده )شاهد( و 4 سطح شوری 0 ، 100 ، 200 و300 میلی مولار نمک ) NaCl ( انجام گرفت. نتایج حاصل از این پژوهش نشان دادکه قارچ P. indica سبب افزایشپارامترهائی رشدی مانند بیومس )زیتوده( اندامهای هوایی و ریشه، محتوای نسبی آب، محتوای پرولین و فعالیتهایآنزیم های آنتی اکسیدانی چون گلوتاتیون ردوکتاز، آسکوربات پراکسیداز، کاتالاز و سوپر اکسید دیسموتاز و کاهش تولیدمالون دی آلدئید ) حاصل از پراکسیداسیون لیپیدهای غشائی ( گیاهان تلقیح شده نسبت به گیاهان شاهد در تمام سطوحشوری شد. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که قارچ اندوفیت P.indica ب ه لحاظ بهبود سیستم دفاعی آنتیاکسیدانیخطرات ناشی از اثر تنش شوری بر رشد گیاه برنج را تعدیل مینماید. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        66 - اثر اشعه فرابنفش و آبسیزیک اسید بر فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی و ویژگی های فیزیولوژیکی و مورفولوژیکی گوجه فرنگی (Solanum lycopersicum L.) تحت دورهای مختلف آبیاری
        بهنوش رسایی سعید جلالی هنرمند مختار قبادی گوئیشنگ ژو
        این آزمایش به منظور بررسی تأثیر کاربرد اشعه فرابنفش (UV) و آبسیزیک اسید بر فعالیت آنزیمهای آنتی اکسیدانی، خصوصیات فیزیولوژیکی و مورفولوژیکی گوجه فرنگی تحت شرایط تنش خشکی انجام شد. آزمایش بصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار طی دو سال زراعی به مرح أکثر
        این آزمایش به منظور بررسی تأثیر کاربرد اشعه فرابنفش (UV) و آبسیزیک اسید بر فعالیت آنزیمهای آنتی اکسیدانی، خصوصیات فیزیولوژیکی و مورفولوژیکی گوجه فرنگی تحت شرایط تنش خشکی انجام شد. آزمایش بصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار طی دو سال زراعی به مرحله اجرا در آمد. عوامل آزمایشی شامل تابش اشعه فرابنفش در سه سطح (شاهد، UV-AB و UV-C)، محلولپاشی آبسیزیک اسید در دو سطح (عدم کاربرد و کاربرد با غلظت 10 میلی گرم در لیتر) و تنش خشکی در دو سطح بدون تنش خشکی (آبیاری کامل در کل دوره رشد) و تنش خشکی در مرحله رویشی (از 20 روز پس از انتقال نشاء تا شروع گلدهی) بودند. نتایج نشان داد که در اثر اشعه UV-AB، محتوای نسبی آب برگ و وزن خشک شاخساره افزایش یافت در حالی که کاربرد اشعه UV-C سبب کاهش محتوای نسبی آب برگ و وزن خشک شاخساره نسبت به تیمار شاهد شد. با اعمال تنش خشکی میزان فعالیت آنزیمهای کاتالاز و سوپراکسید دیسموتاز و همچنین غلظت کربوهیدراتهای محلول افزایش یافت در حالی که محتوای نسبی آب برگ و وزن خشک شاخساره به شدت کاهش یافت. در اثر محلولپاشی آبسیزیک اسید، میزان فعالیت آنزیم پراکسیداز، محتوای نسبی آب برگ، غلظت کربوهیدراتهای محلول و وزن خشک شاخساره افزایش یافت. بر اساس نتایج حاصل از این تحقیق میتوان بیان کرد که تنش خشکی و فرابنفش اثرات زیانباری بر گیاه گوجه فرنگی داشتند و برهمکنش دو تنش محیطی فوق بطور هم افزایی عمل کرده تا مکانیسم های حفاظتی و سیستم دفاعی را القا کنند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        67 - بر همکنش سرب و پوترسین بر بعضی شاخص های فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی گیاهچه شاهی (Lepidium sativum)
        فاطمه حسنپورنژاد منیره رنجبر
        در پژوهش حاضر اثرات سرب و پوترسین بر گیاه Lepidium sativum مورد بررسی قرار گرفت. آزمایش بصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کاملا تصادفی در چهار تکرار انجام شد. دانه رستهای گیاه تحت تیمار های نیترات سرب0، 125، 250 ، 500و1000 میکرومولار ، سرب و پوترسین 1 میلی مولار قرار گ أکثر
        در پژوهش حاضر اثرات سرب و پوترسین بر گیاه Lepidium sativum مورد بررسی قرار گرفت. آزمایش بصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کاملا تصادفی در چهار تکرار انجام شد. دانه رستهای گیاه تحت تیمار های نیترات سرب0، 125، 250 ، 500و1000 میکرومولار ، سرب و پوترسین 1 میلی مولار قرار گرفتند. وزن تر گیاهان نسبت به تیمار سرب هم غلظت افزایش یافته و در غلظت 500 میکرومولار به gr 10رسید.. وزن خشک گیاهان تفاوت معنی دار با شاهد نداشت.. تیمار سرب افزایش فعالیت آنزیم پلی فنل اکسیداز(053/0 میکرومول بر دقیقه بر گرم وزن تر) آنزیم کاتالاز (8/0 میکرومول بر دقیقه بر گرم وزن تر)را باعث شد. استفاده از پوترسین همراه سرب سبب افزایش فعالیت آنزیم پلی فنل اکسیداز(99/0 میکرومول بر دقیقه بر گرم وزن تر گیاه در غلظت 125 میکرومولار سرب همراه پوترسین)نسبت به سرب هم غلظت شد. به جز در غلظت 250 میکرومولار سرب، کاهش میزان پرولین نسبت به گیاهان تحت تیمار سرب در همان غلظت دیده شد. در تیمار توام سرب با پوترسین در سه غلظت 125 و 250 و 500 میکرومولار سرب کاهش درصد مهارکنندگی نسبت به تیمار های سرب در همان غلظت دیده شد. غلظت 1000 میکرومولار سرب باعث افزایش درصد مهار کنندگی گردید. میزان فنل کل تحت تیمارهای سرب و پوترسین تفاوت معنی دار نداشت. گیاه شاهی جهت مقابله با تنش سرب آنزیم پلی فنل اکسیداز و کاتالاز فعال شده، میزان پرولین افزایش می یابد. استفاده از پوترسین با کاهش اثرات تنش تولید پرولین را کنترل کرده است تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        68 - فعالیت آنزیم‌های آنتی اکسیدان و متابولیسم بی‌هوازی در ریشه سه لاین امیدبخش گندم تحت تنش غرقابی
        فرشته علیزاده واسکسی همت اله پیردشتی علی چراتی آرایی سارا سعادتمند
        تنش غرقابی اثرات منفی بر رشد و عملکرد گیاه گندم دارد که شناخت مکانیسم دفاعی گیاه در مقابل غرقابی می‌تواند ارزشمند باشد. به منظور بررسی واکنش سه ژنوتیپ گندم به سطوح مختلف تنش غرقابی، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کامل تصادفی با پنج تکرار در ایستگاه تحقیقات زراعی ق أکثر
        تنش غرقابی اثرات منفی بر رشد و عملکرد گیاه گندم دارد که شناخت مکانیسم دفاعی گیاه در مقابل غرقابی می‌تواند ارزشمند باشد. به منظور بررسی واکنش سه ژنوتیپ گندم به سطوح مختلف تنش غرقابی، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کامل تصادفی با پنج تکرار در ایستگاه تحقیقات زراعی قراخیل قائمشهر اجرا شد. در این تحقیق تاثیر تنش غرقابی (صفر، 7، 14 و 21 روز) در دو مرحله پنجه‌زنی (ZG21) و رشد طولی ساقه (ZG31) بر رشد، کلروفیل کل، محتوای پرولین، مالون دی آلدئید و پراکسید هیدروژن، فعالیت آنزیم‌های آنتی اکسیدان و آنزیم‌های مسیر متابولیسم بی‌هوازی ریشه سه ژنوتیپ گندم (N-93-19، N-93-9 و N-92-9) مورد بررسی قرار گرفت. نتایج آزمایش نشان داد که تنش غرقابی در هر دو مرحله رشدی باعث کاهش رنگیزه‌های فتوسنتزی و رشد هر سه ژنوتیپ شد با این حال بیشترین میزان وزن خشک اندام هوایی و ریشه و محتوای کلروفیل کل در ژنوتیپ N-92-9 مشاهده شد. تشدید تنش غرقابی باعث افزایش محتوای پرولین، مالون دی آلدئید، پراکسید هیدروژن، فعالیت سوپراکسید دیسموتاز، کاتالاز، الکل دهیدروژناز و لاکتات دهیدروژناز و کاهش فعالیت پراکسیداز ریشه ژنوتیپ‌ها در هر دو مرحله رشد نسبت به گیاه شاهد شد. براساس نتایج این آزمایش، ژنوتیپ N-92-9 پاسخ بهتری نسبت به بقیه ژنوتیپ‌ها در صفت‌های مورد بررسی شده تحت تنش غرقابی نشان داد و به عنوان ژنوتیپ متحمل به غرقابی معرفی گردید. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        69 - تغییر فعالیت‌های فیزیولوژیک بادام زمینی در واکنش به رژیم‌های مختلف آبیاری و کاربرد برگی اتانول
        رضا احمدی شریف حمیدرضا ذاکرین معرفت مصطفوی راد سعید سیف زاده سید علیرضا ولدآبادی
        به‌منظور ارزیابی فعالیت‌های فیزیولوژیک بادام زمینی در واکنش به رژیم‌های مختلف آبیاری و کاربرد برگی اتانول آزمایشی در طی فصل زراعی 1398 و 1399 به‌صورت کرت‌های خرد شده در قالب بلوک‌های کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه آزمایشی مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی است أکثر
        به‌منظور ارزیابی فعالیت‌های فیزیولوژیک بادام زمینی در واکنش به رژیم‌های مختلف آبیاری و کاربرد برگی اتانول آزمایشی در طی فصل زراعی 1398 و 1399 به‌صورت کرت‌های خرد شده در قالب بلوک‌های کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه آزمایشی مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان گیلان اجرا گردید. فاکتورهای آزمایشی شامل چهار سطح رژیم آبیاری پس از 25، 50، 75 و 100 میلی‌متر تبخیر از تشتک تبخیر کلاس A به‌عنوان کرت اصلی و سه سطح اتانول 10، 20 و 30 درصد حجمی به‌عنوان کرت فرعی بود. اثر متقابل بین رژیم آبیاری &times; الکل اتانول بر تمامی صفات اندازه‌گیری شده در بادام زمینی در سطح احتمال یک درصد معنی‌دار گردید. تنش خشکی سبب کاهش عملکرد دانه در واحد سطح، شاخص کلروفیل برگ و رطوبت نسبی برگ‌ در بادام زمینی گردید ولی، تنش خشکی میزان پرولین، قندهای محلول، پروتئین محلول، آنتوسیانین‌ها و فعالیت آنزیم‌های کاتالاز، سوپراکسیددیسموتاز و پراکسیداز را افزایش داد. بیشترین عملکرد دانه (3275 کیلوگرم در هکتار) بادام زمینی در واکنش به رژیم آبیاری پس از 25 میلی‌متر تبخیر از تشتک تبخیر کلاس A همراه با کاربرد برگی اتانول با غلظت 20 درصد حجمی به‌دست آمد. به‌طور کلی نتایج نشان داد که کاربرد برگی اتانول می‌تواند در راستای ارتقای عملکرد دانه و افزایش مقاومت بوته‌های بادام زمینی در مقابل تنش خشکی تحت شرایط اقلیمی مشابه قابل توصیه ‌باشد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        70 - The Effect of Foliar Application of Iron and Proline Nanoparticles on Biochemical, Physiological and Agronomic Traits of Quinoa Plant in Different Cultivation Dates
        RAHMAT SALEHI ABBAS MALEKI MOHAMMAD MIRZAEI HEYDARI ALIREZA RANGIN AMIR MIRZAEI
        The Effect of Foliar Application of Iron and Proline Nanoparticles on Biochemical, Physiological and Agronomic Traits of Quinoa Plant in Different Cultivation Dates Rahmat Salehi1, Abbas Maleki*1, Mohammad Mirzaei Heydari2, Alireza Rangin1, Amir Mirzaei3 1- Departme أکثر
        The Effect of Foliar Application of Iron and Proline Nanoparticles on Biochemical, Physiological and Agronomic Traits of Quinoa Plant in Different Cultivation Dates Rahmat Salehi1, Abbas Maleki*1, Mohammad Mirzaei Heydari2, Alireza Rangin1, Amir Mirzaei3 1- Department of Agriculture and Plant Breeding, Faculty of Agriculture and Natural Resources, Islamic Azad 2- Department of Production Engineering and Plant Genetics, Faculty of Agriculture and Natural Resources, Isfahan (Khorasgan) Branch, Islamic Azad University, Isfahan, Iran 3- Agricultural and horticultural sciences research department, Ilam Province Agricultural and Natural Resources Research Center, Agricultural Research, Education and Promotion Organization, Ilam, Iran. *Corresponding email address: maleki97@yahoo.com Received: 20 March 2022 Accepted: 2 June 2022 Abstract In order to investigate the possibility of ecophysiological adaptation of quinoa plant, cultivation in different dates under the effect of foliar spraying of iron and proline nanoparticles on yield and related experimental traits in two consecutive years 2019 and 2020 in February in Ilam province, Sarableh city in the research center farm located in the north East of Ilam city was implemented in the form of a split-split plot (plots chopped twice) in the form of a basic randomized complete block design with three replications. The main factor, including the planting date, was done in three levels: February4th, February 19th and March 4th. The secondary factor includes iron nanoparticles in four levels including control or non-consumption, 0/3, 0/6 and 0/9 grams per liter of water were added to the volume. The third factor included proline in two levels: 100 mg per liter consumption and Non-use (witness) which were placed in sub-sub plots. The results showed that the main effects including year, planting date, iron and proline nanoparticles on all traits, plant height, number of flowering branches, height of the main flowering branch, weight of 1000 seeds, seed yield, biological yield and harvesting index were meaningful. Due to the difference in temperature and humidity conditions, most traits were affected. So that the maximum weight of 1000 seeds was obtained with the amount of 6.05 grams in the triple treatment of planting date in iron nanoparticles and proline consumption on the March 4th planting date and 0.9 grams of iron nanoparticles and proline consumption. Also, the lowest weight of 1,000 seeds related to the planting date of February 4th and the absence of proline and iron nanoparticles was obtained with 1.73 grams. The highest yield was obtained on the date of the third crop on the March 4th and the treatment of 0.9 grams of iron nanoparticles and the consumption of proline with the amount of 2948.17 kilograms per hectare. The lowest yield related to the planting date of February 4th and the absence of proline and iron nanoparticles was obtained 14556.17 kg/ha. According to the obtained results, the best yield was obtained on the March 4th and the use of proline and the treatment of 0/9 grams of iron nanoparticles were obtained, which is recommended to achieve high grain production in the cultivation conditions of the region. Keywords: Planting date, Iron nanoparticles, Proline, Antioxidant enzymes and performance components Introduction University, Ilam Branch, Ilam, Iran. 2- Department of Production Engineering and Plant Genetics, Faculty of Agriculture and Natural Resources, Isfahan (Khorasgan) Branch, Islamic Azad University, Isfahan, Iran 3- Agricultural and horticultural sciences research department, Ilam Province Agricultural and Natural Resources Research Center, Agricultural Research, Education and Promotion Organization, Ilam, Iran. *Corresponding email address: maleki97@yahoo.com Received: 20 March 2022 Accepted: 2 June 2022 Abstract In order to investigate the possibility of ecophysiological adaptation of quinoa plant, cultivation in different dates under the effect of foliar spraying of iron and proline nanoparticles on yield and related experimental traits in two consecutive years 2019 and 2020 in February in Ilam province, Sarableh city in the research center farm located in the north East of Ilam city was implemented in the form of a split-split plot (plots chopped twice) in the form of a basic randomized complete block design with three replications. The main factor, including the planting date, was done in three levels: February4th, February 19th and March 4th. The secondary factor includes iron nanoparticles in four levels including control or non-consumption, 0/3, 0/6 and 0/9 grams per liter of water were added to the volume. The third factor included proline in two levels: 100 mg per liter consumption and Non-use (witness) which were placed in sub-sub plots. The results showed that the main effects including year, planting date, iron and proline nanoparticles on all traits, plant height, number of flowering branches, height of the main flowering branch, weight of 1000 seeds, seed yield, biological yield and harvesting index were meaningful. Due to the difference in temperature and humidity conditions, most traits were affected. So that the maximum weight of 1000 seeds was obtained with the amount of 6.05 grams in the triple treatment of planting date in iron nanoparticles and proline consumption on the March 4th planting date and 0.9 grams of iron nanoparticles and proline consumption. Also, the lowest weight of 1,000 seeds related to the planting date of February 4th and the absence of proline and iron nanoparticles was obtained with 1.73 grams. The highest yield was obtained on the date of the third crop on the March 4th and the treatment of 0.9 grams of iron nanoparticles and the consumption of proline with the amount of 2948.17 kilograms per hectare. The lowest yield related to the planting date of February 4th and the absence of proline and iron nanoparticles was obtained 14556.17 kg/ha. According to the obtained results, the best yield was obtained on the March 4th and the use of proline and the treatment of 0/9 grams of iron nanoparticles were obtained, which is recommended to achieve high grain production in the cultivation conditions of the region. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        71 - Relationship of Sodium Nitroprusside with Growth and Antioxidant Enzymes of Canola under Lead Stress
        Hossein Hamidi Nahid Masoudian Mostafa Ebadi Bostan Roudi
        Lead is a toxic heavy-metal pollutant which is hazardous to human health and the environment. Sodium nitroprusside is commonly used as a nitric oxide donor in plants. Nitric oxide is a bioactive molecule playing an important role in response to stress in plants. Weight, أکثر
        Lead is a toxic heavy-metal pollutant which is hazardous to human health and the environment. Sodium nitroprusside is commonly used as a nitric oxide donor in plants. Nitric oxide is a bioactive molecule playing an important role in response to stress in plants. Weight, chlorophyll content, and the activity of catalase (EC 1.11.1. 6) and peroxidase (EC 1.11.1. 7) antioxidant enzymes of canola (Brassica napus L.) Hyola 401 in lead stress were investigated. This study tested the hypothesis that sodium nitroprusside plays an ameliorating role under lead-toxicity in canola. For seven days, thirteen-day plants were exposed to two levels of sodium nitroprusside (0 and 100 &micro;M) and three levels of lead (0, 100, and 200 &micro;M). Dry and fresh weight and chlorophyll content were decreased in lead stress, while sodium nitroprusside treatment increased weight and chlorophyll b in the same conditions. Lead stress increased the activity of antioxidant enzymes, and sodium nitroprusside treatment reduced their activity. The results showed that the use of sodium nitroprusside reduces lead toxicity. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        72 - بررسی اثر تنش کم ‏آبی بر رشد و برخی ویژگی‏ های فیزیولوژی درخت زینتی سرخدار (Taxus baccata L): به‌عنوان یک درخت زینتی
        فرنوش شاه محمدی مرضیه قنبری جهرمی محسن فرح پور سپیده کلاته جاری علی محمدی ترکاشوند
        به‌منظور بررسی اثر تنش خشکی بر رشد و ویژگی‏های بیوشیمیایی سرخدار تحقیقی در محیط گلخانه با 4 سطح تنش خشکی (100، 75، 50 و 25 درصد ظرفیت زراعی) در سه تکرار در قالب طرح کاملا تصادفی انجام شد. در این تحقیق که از نهال 3 ساله استفاده گردید نسبت وزن تر به خشک اندام هوایی و ریشه أکثر
        به‌منظور بررسی اثر تنش خشکی بر رشد و ویژگی‏های بیوشیمیایی سرخدار تحقیقی در محیط گلخانه با 4 سطح تنش خشکی (100، 75، 50 و 25 درصد ظرفیت زراعی) در سه تکرار در قالب طرح کاملا تصادفی انجام شد. در این تحقیق که از نهال 3 ساله استفاده گردید نسبت وزن تر به خشک اندام هوایی و ریشه، کلروفیل a و b و نسبت این دو، محتوای نسبی آب برگ، فعالیت آنزیم سوپراکسید دیسموتاز و کاتالاز و درصد و عملکرد اسانس ارزیابی شد. نتایج نشان داد صفات رشدی و رنگیزه‏ های فتوسنتزی و محتوای نسبی آب برگ با افزایش شدت تنش خشکی، کاهش پیدا کردند. البته فعالیت آنزیم‏ های کاتالاز و سوپراکسید دیسموتاز با شدت تنش خشکی افزایش یافتند. بیشترین درصد اسانس در شرایط تنش خشکی نیمه شدید (50 درصد ظرفیت زراعی) حاصل شد. با افزایش میزان تنش خشکی تا 25 درصد ظرفیت زراعی درصد اسانس کاهش یافت. بیشتر شاخص‌های رشد و فیزیولوژی گیاه سرخدار در سطح 75 درصد ظرفیت زراعی در مقایسه با 100 درصد ظرفیت زراعی تفاوت معنی‌دار نداشت بنابراین به نظر می‌رسد این گیاه در شرایط 75 درصد زراعی تحمل خوبی نشان دارد و از عملکرد قابل قبولی برخوردار است. از این رو توصیه می ‏شود کشت و پرورش این گیاه ارزشمند در شرایط مساعد محیطی و آب کافی و نهایتا در شرایط تنش ملایم صورت گیرد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        73 - تأثیر کاربرد ورمی کمپوست و سالیسیلیک اسید بر فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی و عملکرد گیاه دارویی ماریتیغال (Silybum marianum L.) در شرایط مختلف آبیاری
        مرتضی شلالوند علیرضا پازکی رضا منعم مجید عبدلی
        به منظور ارزیابی اثر روش‌های مختلف آبیاری بر عملکرد و برخی خصوصیات فیزیولوژیکی و فعالیت آنزیمهای آنتی اکسیدانی گیاه ماریتیغال (Silybum marianum L.) در شرایط کاربرد ورمی کمپوست و سالیسیلیک اسید، آزمایشی به صورت کرتهای خرد شده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار أکثر
        به منظور ارزیابی اثر روش‌های مختلف آبیاری بر عملکرد و برخی خصوصیات فیزیولوژیکی و فعالیت آنزیمهای آنتی اکسیدانی گیاه ماریتیغال (Silybum marianum L.) در شرایط کاربرد ورمی کمپوست و سالیسیلیک اسید، آزمایشی به صورت کرتهای خرد شده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در منطقه شهرری طی سال زراعی 94-1393 به اجرا در آمد. روشهای آبیاری در چهار سطح (آبیاری قطره ای، جوی و پشته ای، کرتی و جوی و پشته ای یک در میان) بعنوان عامل اصلی و کاربرد ورمی کمپوست در دو سطح (صفر و 15 تن در هکتار) و سالیسیلیک اسید در دو سطح (صفر و یک میلی مولار) بعنوان عوامل فرعی در نظر گرفته شدند. نتایج نشان داد که بیشترین میزان فعالیت آنزیمهای آنتی اکسیدان شامل کاتالاز، سوپراکسید دیسموتاز، پراکسیداز، آسکوربات پراکسیداز و گلوتاتیون پراکسیداز در وضعیت آبیاری جوی و پشته یک در میان و مصرف توأم ورمی کمپوست و سالیسیلیک اسید مشاهده شد و کمترین آنها در آبیاری قطره ای بدست آمد. مقدار مالون دی آلدئید در تیمار آبیاری جوی و پشته یک در میان بیشتر از آبیاری قطره ای بود و مصرف ورمی کمپوست و سالیسیلیک اسید بطور همزمان میزان مالون دی آلدئید را کاهش داد. بیشترین عملکرد دانه و محتوای کلروفیل نیز در تیمار آبیاری قطره ای با مصرف توأم ورمی کمپوست و سالیسیلیک اسید حاصل گردید. نتایج این مطالعه نشان داد که مصرف ورمی کمپوست و سالیسیلیک اسید در رفع اثرات منفی تنش نقش دارند و می‌توانند موجب بهبود فعالیت آنزیمهای آنتی اکسیدان و افزایش عملکرد گیاه ماریتیغال شود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        74 - تاثیر کاربرد برگی اسید سالیسیلیک و زینک اکسید بر رشد، رنگیزه‌های فتوسنتزی و آنزیم‌های آنتی‌اکسیدان در گیاه گوجه‌فرنگی (Solanum lycopersicum)
        فاطمه پژم زهرا اوراقی اردبیلی علیرضا لادن مقدم الهام دانائی
        این مطالعه برای بررسی پاسخ های رشدی و فیزیولوژیک گیاه گوجه فرنگی (Solanum lycopersicum) به کاربرد برگی طولانی مدت اکسید روی (ZnO) و اسید سالیسیلیک (SA) در غلظت کم انجام شد. این آزمایش در شرایط کشت گلدانی در بستر کوکوپیت و پرلیت انجام شد و از محلول غذایی هوگلند برای آبیا أکثر
        این مطالعه برای بررسی پاسخ های رشدی و فیزیولوژیک گیاه گوجه فرنگی (Solanum lycopersicum) به کاربرد برگی طولانی مدت اکسید روی (ZnO) و اسید سالیسیلیک (SA) در غلظت کم انجام شد. این آزمایش در شرایط کشت گلدانی در بستر کوکوپیت و پرلیت انجام شد و از محلول غذایی هوگلند برای آبیاری دانه رست‌های گوجه فرنگی استفاده شد. دانه رست‌های گیاه گوجه فرنگی با زینک اکسید (ZnO) در دو غلظت (صفر و 5 میلی‌گرم در لیتر) و اسید سالیسیلیک در دو غلظت (صفر و 5 میلی‌گرم در لیتر) سه روز درمیان طی دو ماه محلول‌پاشی شدند. کاربرد برگی تکی و توام اسید سالیسیلیک و زینک اکسید موجب بهبود رشد و وزن میوه شد. تیمارهای بکارگرفته شده اسید سالیسیلیک و زینک اکسید موجب افزایش ارتفاع گیاه، وزن تر اندام هوایی، وزن تر ریشه و وزن تر میوه شدند. محلول‌پاشی برگی تکی و توام اسید سالیسیلیک و زینک اکسید همچنین موجب افزایش معنی‌دار محتوای رنگیزه‌های فتوسنتزی شامل کلروفیل a وb (Chla)، Chlb و کاروتنوئیدها شد. افزایش معنی‌دار فعالیت آنزیم کاتالاز در اثر محلول‌پاشی برگی زینک اکسید و اسید سالیسیلیک به ویژه تیمار ترکیبی ثبت شد. فعالیت آنزیم پراکسیداز نیز روند افزایشی در پاسخ به کاربرد برگی زینک اکسید و اسید سالیسیلیک نشان داد. بطور کلی، این مطالعه شواهد فیزیولوژیک را تامین کرد که چگونه کاربرد ZnO و اسید سالیسیلیک در غلظت مناسب می‌تواند متابولیسم اولیه و سیستم آنتی‌اکسیدانی را بهبود بخشد. بدیهی است انجام تحقیقات بیشتر به ویژه مولکولی می تواند دانش ما را در زمینه ارتقا دهد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        75 - تاثیر دما و رطوبت بذر بر ویژگی¬های جوانه¬زنی بذر و رشد گیاهچه¬های گاوزبان اروپایی (Borago officinalis L.)
        فرزانه باقری رسول فخاری پریسا شیخ زاده ناصر زراع ماهرخ بلندی
        این پژوهش به منظور بررسی تاثیر دمای نگهداری و رطوبت بذر بر ویژگی¬های جوانه¬زنی، رشد و خصوصیات بیوشیمیایی گیاهچه¬های گاوزبان اروپایی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی در 4 تکرار انجام شد. تیمارهای مورد مطالعه شامل پنج سطح رطوبت بذر (5، 10، 15، 20، 25 درصد)، هشت س أکثر
        این پژوهش به منظور بررسی تاثیر دمای نگهداری و رطوبت بذر بر ویژگی¬های جوانه¬زنی، رشد و خصوصیات بیوشیمیایی گیاهچه¬های گاوزبان اروپایی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی در 4 تکرار انجام شد. تیمارهای مورد مطالعه شامل پنج سطح رطوبت بذر (5، 10، 15، 20، 25 درصد)، هشت سطح دمایی (10، 15، 20، 25، 30، 35، 40 و 45 درجه سانتی‌گراد) و 12 سطح مدت نگهداری (7، 14، 21، 28، 35، 42، 49، 56، 63، 70، 77 و 84 روز) بود. نتایج نشان داد که با افزایش مدت نگهداری درصد و سرعت جوانه¬زنی و طول گیاهچه کاهش یافت ولی درصد گیاهچه¬های غیرنرمال، فعالیت آنزیم پراکسیداز و محتوای پرولین گیاهچه¬ها افزایش یافتند. بیشترین جوانه¬زنی و رشد گیاهچه در تیمار شاهد و 7 روز پس از نگهداری با رطوبت 10 درصد بذری پس از 7 روز نگهداری حاصل شد. کمترین جوانه¬زنی و رشد گیاهچه 84 روز پس از نگهداری با 15 درصد رطوبت بذری در دمای 15 درجه سانتی¬گراد مشاهده گردید. بیشترین طول گیاهچه در دمای 25 درجه سانتی¬گراد و رطوبت 20 درصد با 7 روز نگهداری بدست آمد. نتایج نشان داد در دمای 25 درجه سانتی¬گراد میزان فعالیت آنزیم پراکسیداز در اوایل مدت نگهداری (مدت 28 روز نگهداری) بیشترین میزان فعالیت را نشان داد ولی با ادامه تاثیر شرایط نامطلوب طی انبارداری از فعالیت آنزیم به طور معنی¬داری کاسته شد. نتایج نشان داد کمترین میزان پرولین به دمای 15 درجه سانتی¬گراد با سطح رطوبتی 25 درصد و روز 28 انبارداری تعلق گرفت. بطور کلی با افزایش مدت زمان نگهداری و دمای نگهداری کیفیت بذور گاوزبان اروپایی کاهش یافت و از آنجایی که بذر این گیاه حاوی روغن می¬باشد بایستی به انبارداری، زنده¬مانی و حفظ حداکثر کیفیت آن توجه کافی داشت. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        76 - تأثیر کلرو کولین کلراید (CCC) و زمان محلول‎پاشی بر عملکرد، صفات فیزیولوژیک و فعالیت آنزیم‎های آنتی اکسیدانت ذرت (Zea mays cv. Sc 704) در شرایط تنش خشکی
        محمدنبی ایلکایی داود حبیبی فرزاد پاک نژاد ناصر خدابنده مسعود علی اکبر بوجار فاطمه صدیقی
        هدف از انجام این تحقیق بررسی تأثیر کلروکولین کلراید (CCC) و زمان محلول&lrm;پاشی آن بر صفات فیزیولوژیک و فعالیت برخی آنزیم&lrm;های آنتی اکسیدانت در گیاه ذرت رقم 704 تحت شرایط تنش خشکی بوده است. این پژوهش در سال 1385 به صورت آزمایش کرت&lrm;های دو بار خرد شده (اسپلیت اسپلی أکثر
        هدف از انجام این تحقیق بررسی تأثیر کلروکولین کلراید (CCC) و زمان محلول&lrm;پاشی آن بر صفات فیزیولوژیک و فعالیت برخی آنزیم&lrm;های آنتی اکسیدانت در گیاه ذرت رقم 704 تحت شرایط تنش خشکی بوده است. این پژوهش در سال 1385 به صورت آزمایش کرت&lrm;های دو بار خرد شده (اسپلیت اسپلیت پلات) در قالب طرح بلوک&lrm;های کامل تصادفی با چهار تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج (ماهدشت) انجام گرفت. تیمارهای آبیاری نرمال و تنش (قطع آبیاری پس از گرده&lrm;افشانی) به کرت&lrm;های اصلی و تیمار محلول&lrm;پاشی با دو غلظت (CCC) صفر و 5/1 لیتر در هکتار به کرت&lrm;های فرعی و زمان محلول&lrm;پاشی در دو مرحله 6 برگی و 15 روز بعد از آن، به کرت&lrm;های فرعی فرعی تعلق گرفت. نتایج نشان داد که تاثیر تنش خشکی بر پایداری غشای سیتوپلاسمی، فعالیت&lrm;های آنزیم گلوتاتیون پر اکسیداز و آنزیم سوپر اکسید دیسموتاز در سطح احتمال 1% و هم&lrm;چنین بر عملکرد دانه و فعالیت آنزیم کاتالاز در سطح احتمال 5% معنی&lrm;دار بود. مصرف CCC با غلظت 5/1 لیتر در هکتار بر عملکرد و محتوای رطوبت نسبی در سطح احتمال 5% و بر فعالیت آنزیم&lrm;های آنتی اکسیدانت در سطح 1% معنی&lrm;دار بود. میزان محتوای رطوبت نسبی برگ برای تیمار CCC (5/65%) نسبت به شاهد (6/60%)، تفاوت معنی&lrm;داری را نشان داد. عملکرد دانه (7/10 تن در هکتار) در تیمار CCC نسبت به شاهد (1/9 تن در هکتار) اختلاف معنی&lrm;داری داشت. هم چنین میزان فعالیت سوپر اکسید دیسموتاز در تیمار CCC (5/1740 میلی&lrm;گرم در پیکومول) نسبت به تیمار شاهد (1/888 میلی&lrm;گرم در پیکومول) تفاوت معنی&lrm;داری داشت. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        77 - اثر محلول پاشی متانول و سالیسیلیک اسید بر ویژگی های فیزیولوژیکی و آنتی اُکسیدانی کلزا (Brassica napus L) تحت شرایط کم آبیاری
        سمانه صفاجو علی فرامرزی جلیل اجلی مهرداد عبدی مهدی اورعی
        به منظور سنجش اثر محلول پاشی برگی متانول و سالیسیلیک اسید بر فعالیت آنزیم های آنتی اُکسیدانی (کاتالاز، گایاکول پراُکسیداز و آسکوربات پراُکسیداز)، محتوای هیدرات های کربن محلول و پرولین گیاه کلزا (Brassica napus L) در شرایط تنش کم آبی، آزمایشی به صورت اسپلیت فاکتوریل در ق أکثر
        به منظور سنجش اثر محلول پاشی برگی متانول و سالیسیلیک اسید بر فعالیت آنزیم های آنتی اُکسیدانی (کاتالاز، گایاکول پراُکسیداز و آسکوربات پراُکسیداز)، محتوای هیدرات های کربن محلول و پرولین گیاه کلزا (Brassica napus L) در شرایط تنش کم آبی، آزمایشی به صورت اسپلیت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار در سال های 1396 و 1397 در مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی صفی آباد دزفول، اجرا شد. تیمارهای تنش کم آبی شامل سه سطح (70، 140 و 210 میلی متر تبخیر) به عنوان کرت های اصلی و تلفیق تیمارهای محلول پاشی برگی سالیسیلیک اسید در سه سطح (صفر، 100 و 200 میکرومول) و متانول در سه سطح (صفر، 10 و 20 درصد حجمی) به عنوان کرت های فرعی بوده است. نتایج تجزیه واریانس نشان داد، اثر تنش کم آبی بر فعالیت آنزیم های کاتالاز، گایاکول پراُکسیداز و آسکوربات پراُکسیداز، محتوای هیدرات های کربن محلول و پرولین، معنی دار بوده است. علاوه بر این، محلول پاشی برگی متانول و سالیسیلیک اسید بر صفات اندازه گیری شده، معنی دار بود. مقایسات میانگین نشان داد، تنش کم آبی، منجر به افزایش میزان فعالیت آنزیم های آنتی اُکسیدانی، محتوای هیدرات های کربن محلول و پرولین شده است. در نهایت، محلول پاشی برگی متانول و سالیسیلیک اسید، کاهش میزان فعالیت آنزیم های آنتی اُکسیدانی و افزایش محتوای هیدرات های کربن محلول و پرولین در گیاه کلزا را به همراه داشته است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        78 - نشت یونی و فعالیت کاتالاز و پراکسیداز در گیاهچه چند ژنوتیپ نخود در واکنش به دما‌های پایین
        احسان فتحی ایرج طهماسبی نسرین تیموری
        چکیده این مطالعه به منظور ارزیابی مقاومت ژنوتیپ های نخود به تنش دمای پایین در مرحله رشد گیاهچه ای در اتاقک رشد انجام شد. دراین آزمایش سطوح دمایی 15-، 10-، 5-، 0، 5، 10 و 15 درجه سلسیوس روی پنج ژنوتیپ نخود شامل ILC482، آزاد، آرمان، کاکا و پیروز به صورت فاکتوریل در قالب ط أکثر
        چکیده این مطالعه به منظور ارزیابی مقاومت ژنوتیپ های نخود به تنش دمای پایین در مرحله رشد گیاهچه ای در اتاقک رشد انجام شد. دراین آزمایش سطوح دمایی 15-، 10-، 5-، 0، 5، 10 و 15 درجه سلسیوس روی پنج ژنوتیپ نخود شامل ILC482، آزاد، آرمان، کاکا و پیروز به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار اعمال شد. در تمام ژنوتیپ های نخود با افزایش شدت تنش سرما از 15 تا 0 درجه سلسیوس، میزان نشت الکترولیت ها افزایش و در دمای حدود 0 درجه به حداکثر رسید. در دامنه دمایی اعمال شده، ژنوتیپ آزاد و ILC482 به ترتیب دارای بیشترین و کمترین میزان نشت الکترولیت بودند. با کاهش دما تا 0 درجه سلسیوس فعالیت آنزیم های پراکسیداز و کاتالاز در همه ژنوتیپ ها افزایش یافت. در دما های کمتر از 0 درجه سلسیوس پاسخ ژنوتیپ ها متفاوت بود. همچنین بیشترین فعالیت آنزیم پراکسیداز و کاتالاز متعلق به ژنوتیپ ILC482 بود. در مجموع، به نظر می رسد ژنوتیپ ILC482 در مقایسه با سایر ژنوتیپ ها مقاومت بیشتری به سرما داشته باشد و بنابراین می توان توصیه کرد در مناطقی که دمای هوا در فصل پاییزه و زمستان در کشت های پاییزه و انتظاری با کاهش شدیدی مواجه می شود از این ژنوتیپ استفاده شود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        79 - اثر اقلیم‌پذیری و اسموپرایمینگ بذر بر تحمل تنش شوری گیاه گندمTriticum aestivum L.) )
        آفاق یاوری قادر حبیبی معصومه عابدینی غلامرضا بخشی خانیکی
        شوری یکی از مهم ترین تنش های غیرزیستی است که بر عملکرد بذر و تولید محصول تأثیر می گذارد. شوری باعث اثرات نامطلوب مورفولوژیکی، فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی بر گیاه گندم می شود. در این پژوهش، اثرات پرایمینگ بذر (پرولین 1 میلی‌مولار) بر پاسخ گیاه گندمTriticum aestivum L.) ) به أکثر
        شوری یکی از مهم ترین تنش های غیرزیستی است که بر عملکرد بذر و تولید محصول تأثیر می گذارد. شوری باعث اثرات نامطلوب مورفولوژیکی، فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی بر گیاه گندم می شود. در این پژوهش، اثرات پرایمینگ بذر (پرولین 1 میلی‌مولار) بر پاسخ گیاه گندمTriticum aestivum L.) ) به تنش شوری در شرایط اقلیم پذیر و غیر اقلیم پذیر، مورد بررسی قرار گرفت. بذور گندم تحت اقلیم پذیری و پرایمینگ بذر با پرولین (1 میلی مولار) به مدت 12 ساعت قرار گرفتند. سپس بذرها در گلدان های حاوی خاک شور (EC=26.5 دسی زیمنس بر متر) کاشته شدند و رشد گیاه و پارامترهای فیزیولوژیکی، مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که در شرایط بدون تنش، عملکرد بذر با تیمار پرولین افزایش یافت. پیش تیمار بذرها با پرولین تحت تنش شوری، عملکرد فتوسنتزی آنها را در مقایسه با اقلیم پذیری، حفظ کرد. نتایج بررسی صفات وزن خشک اندام هوایی همراه با اندازه گیری مالون دی آلدئید نشان داد که اقلیم پذیری با غلظت کم نمک، نمی تواند اثر بازدارندگی شوری بالا (EC=26.5 دسی زیمنس بر متر) را کاهش دهد. بنابراین، تحقیقات بیشتری برای بهینه سازی پروتکل اقلیم پذیری، عوامل اسموپرایمینگ بذر و شرایط محیطی برای افزایش تحمل گیاه گندم به تنش شوری مورد نیاز است تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        80 - تأثیر سالسیلیک اسید بر برخی خصوصیات فیزیولوژیکی گیاه گشنیز (Coriandurum sativum L.)
        صالحه نادری حمیده خواجه حسن احمدی
        این پژوهش به منظور بررسی تأثیرسطوح مختلف سالسیلیک اسید بر میزان فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدان پراکسیداز (POD) و گایاکول پراکسیداز (GPX) و پلی فنل اکسیداز (PPO)، کلروفیل b، a و کارتنوئید گیاه دارویی گشنیز، در قالب طرح کاملاُ تصادفی در سه تکرار در پژوهشکده زیست فناوری دان أکثر
        این پژوهش به منظور بررسی تأثیرسطوح مختلف سالسیلیک اسید بر میزان فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدان پراکسیداز (POD) و گایاکول پراکسیداز (GPX) و پلی فنل اکسیداز (PPO)، کلروفیل b، a و کارتنوئید گیاه دارویی گشنیز، در قالب طرح کاملاُ تصادفی در سه تکرار در پژوهشکده زیست فناوری دانشگاه زابل در سال 1392 انجام شد. تیمار اسید سالسیلیک اسید در چهار سطح 0، 1، 5/1 و 2 میلی مولار بود. نتایج نشان داد در سطح 2 میلی مولار فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدان پراکسیداز (POD) و گایاکول پراکسیداز (GPX) و پلی فنل اکسیداز (PPO)، کلروفیل b، a و کارتنوئید نسبت به شاهد به ترتیب 96/72، 22/90، 70/91، 34/75، 34/85 و 12/81 درصد افزایش معنی داری نشان داد. به نظر می رسد سالسیلیک اسید با تولید آنتی اکسیدان ها و افزایش رنگیزه های فتوسنتزی در غلظت های بالاتر از 1 میلی مولار تا حدودی باعث بهبود رشد در گیاه گشنیز در شرایط آزمایش گردد. تفاصيل المقالة