-
حرية الوصول المقاله
1 - اثر تاريخ كشت، مقدار بذر و فاصله رديف بر عملكرد دانه و اجزاي عملكرد يك لاين عدس ( Lens culinaris) در شرايط ديم شمال خراسان
سیدمرتضی عظیمزادهبه منظور بررسي اثر تاريخ كشت، مقدار بذر و فاصله رديف بر عملكرد و اجزاي عملكرد عدس لاين Filip 92-12L، آزمايشي در سال زراعي 88-1387 در مزرعه پژوهشي دانشگاه آزاد اسلامي واحد شيروان اجرا شد. تاريخ هاي كشت شامل كشت پاييزه و كشت بهاره بود. مقادير بذر شامل 100، 150، 200، 250 أکثربه منظور بررسي اثر تاريخ كشت، مقدار بذر و فاصله رديف بر عملكرد و اجزاي عملكرد عدس لاين Filip 92-12L، آزمايشي در سال زراعي 88-1387 در مزرعه پژوهشي دانشگاه آزاد اسلامي واحد شيروان اجرا شد. تاريخ هاي كشت شامل كشت پاييزه و كشت بهاره بود. مقادير بذر شامل 100، 150، 200، 250 و 300 دانه در متر مربع بود كه هر مقدار بذر در چهار فاصله رديف 15، 20، 25 و 30 سانتي متري كشت شد. آزمايش به صورت اسپليت فاكتوريل در قالب طرح بلوك هاي كامل تصادفي در سه تكرار اجرا شد. تاريخ هاي كشت در كرت هاي اصلي و مقدار بذر و فواصل رديف به صورت فاكتوريل در كرت هاي فرعي قرار گرفتند. صفات اندازه گيري شده شامل عملكرد دانه، عملكرد بيولوژيك، وزن هزاردانه، تعداد غلاف در بوته و تعداد دانه در بوته بود. نتايج آزمايش نشان داد كه بيشترين تعداد غلاف در بوته (19) و بيشترين تعداد دانه در بوته (22) در مقدار بذر 250 دانه در متر مربع و در فاصله رديف 15 سانتيمتر توليد شد. عملكرد دانه در فاصله رديف 15 سانتيمتر و در تراكم هاي 250 و 300 دانه در متر مربع به ترتيب 1130 و 1200 كيلوگرم در هكتار بود و بيشترين عملكرد بيولوژيك به مقدار 8700 كيلوگرم در هكتار نيز در فاصله رديف 15 سانتيمتر و تراكم بذر 300 دانه در متر مربع حاصل شد. از نظر تاريخ كشت بيشترين عملكرد دانه در تراكم 250 دانه در مترمربع و در كشت پاييزه توليد شد. با توجه به نتايج اين آزمايش به نظر مي رسد مقدار بذر 250 دانه در متر مربع با فاصله رديف 15 سانتي متر براي كشت بهاره يا پاييزه عدس مناسب بوده و در مجموع كشت پاييزه مناسب تر مي باشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
2 - ارتباط بین افشاء داوطلبانه، سبک های شناختی تصمیم گیری و عدم تقارن اطلاعاتی: رویکرد مدل پردازش عدسی برنزویک
زهرا پورزمانی قدرت اله طالب نیا احمد یعقوب نژاد علی بیاتچکیدهافشاء داوطلبانه با کاهش عدم تقارن اطلاعاتی محتوای ارزشی فزاینده برای شرکت ها به همراه دارد. در اینتحقیق برای آزمون این فرضیه و مطالعه شیوه های تصمیم گیری سرمایه گذاران از یک الگوی شناختی و رفتاریدر مدل عدسی برونزویک استفاده می شود. تحقیق از لحاظ قلمرو موضوعی در ح أکثرچکیدهافشاء داوطلبانه با کاهش عدم تقارن اطلاعاتی محتوای ارزشی فزاینده برای شرکت ها به همراه دارد. در اینتحقیق برای آزمون این فرضیه و مطالعه شیوه های تصمیم گیری سرمایه گذاران از یک الگوی شناختی و رفتاریدر مدل عدسی برونزویک استفاده می شود. تحقیق از لحاظ قلمرو موضوعی در حوزه تحقیقات مربوط بهحسابداری رفتاری قرار می گیرد. از لحاظ روش تحقیق یک تحقیق شبه آزمایشی می باشد. دوره زمانی تحقیق در1390 و 1391 می باشد. برای اهداف تحقیق افراد در دو گروه آزمایش( 176 نفر) و کنترل( 158 نفر) به چهار سبکغالب رهنمودی، تحلیلی، ادراکی، و رفتاری طبقه بندی شدند. همچنین سرمایه گذاران از لحاظ نیمکره غالب مغز واز لحاظ پیچیدگی شناختی و سطح تحمل شرایط عدم اطمینان مورد طبقه بندی قرار گرفتند. نتایج نشان می دهد کهسبک های با نیمکره غالب چپ مغز برای تصمیم گیری خود به طور میانگین اطلاعات بیشتری را پردازش میکنند. شواهدی ارائه کردیم که نشان می دهد سبک تصمیم گیری رفتاری نسبت به سایر سبک ها کمترین حجماطلاعات را برای تصمیم گیری نیاز دارد. همچنین نشان داده شد که با ارائه اطلاعات داوطلبانه کلیه سبک هایگروه آزمایش عدم تقارن اطلاعاتی کمتری نسبت به گروه کنترل پیدا می کنند. این یافته شواهد مستحکم در حمایتاز افشاء داوطلبانه اطلاعات توسط شرکت ها برای کاهش سطح عدم تقارن اطلاعاتی بازار ارائه می دهد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
3 - سبک های شناختی تصمیم گیری، زمان پردازش اطلاعات و محتوای ارزشی افشاء داوطلبانه: رویکرد پردازش عدسی در حسابداری
قدرت اله طالب نیا زهرا پورزمانی علی بیاتچکیدهافشاء داوطلبانه اطلاعات با افزایش صحت تصمیم گیری توسط استفاده کنندگان، محتوای ارزشی فزاینده ایبرای شرکت ها به همراه خواهد داشت. در این تحقیق برای آزمون این فرضیه و مطالعه شیوه های تصمیم گیریسرمایه گذاران از یک الگوی شناختی و رفتاری استفاده می شود. تحقیق از لحاظ قلم أکثرچکیدهافشاء داوطلبانه اطلاعات با افزایش صحت تصمیم گیری توسط استفاده کنندگان، محتوای ارزشی فزاینده ایبرای شرکت ها به همراه خواهد داشت. در این تحقیق برای آزمون این فرضیه و مطالعه شیوه های تصمیم گیریسرمایه گذاران از یک الگوی شناختی و رفتاری استفاده می شود. تحقیق از لحاظ قلمرو موضوعی در حوزهدر حسابداری رفتاری قرار می گیرد. دوره زمانی تحقیق سال های مدل عدسی برونزویک تحقیقات مربوط به1390 و 1391 می باشد. برای اهداف تحقیق، افراد در دو گروه آزمایش( 176 نفر) و کنترل( 158 نفر) به چهار سبکغالب رهنمودی، تحلیلی، ادراکی، و رفتاری طبقه بندی گردیده اند. همچنین سرمایه گذاران از لحاظ نیمکره غالبمغز و از لحاظ پیچیدگی شناختی و سطح تحمل شرایط عدم اطمینان، مورد طبقه بندی قرار گرفتند. نتایج تحقیقنشان می دهد سبک های با نیمکره غالب چپ مغز جهت تصمیم گیری خود به طور میانگین زمان بیشتری راصرف پردازش اطلاعات می نمایند. همچنین برای سبک تصمیم گیری تحلیلی نسبت به سایر سبک ها، زمانبیشتری را صرف پردازش اطلاعات می کنند. همچنین نتایج نشان می دهد به جز سبک های شناختی با پیچدگیبالا، به طور کلی اختلاف معنی داری بین گروه آزمایش و گروه کنترل از نظر صحت تصمیم گیری وجود ندارد؛ بهعبارت دیگر افشاء اطلاعات به صورت داوطلبانه توسط شرکت ها دارای محتوای ارزشی فزاینده نمی باشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
4 - مطالعه هیستوآناتومی عدسی و جسم مژگانی در چشم شتر تک کوهانه
محمدعلی ابراهیمی سعادتلو؛رسول شهروز .عدسی و جسم مژگانی 20 چشم شتر تک کوهانه بالغ سالم مورد بررسی کالبدشناسی و بافت شناسی قرار گرفت. لامهای بافتی بعد از رنگآمیزی به روشهای هماتوکسیلین ائوزین، ورهوف، تریکروم ماسون و پاس مورد بررسی ریزبینی قرارگرفتند. نتایج مشخص کرد که تحدب عدسی در بخش جلویی نسبت به بخش خل أکثرعدسی و جسم مژگانی 20 چشم شتر تک کوهانه بالغ سالم مورد بررسی کالبدشناسی و بافت شناسی قرار گرفت. لامهای بافتی بعد از رنگآمیزی به روشهای هماتوکسیلین ائوزین، ورهوف، تریکروم ماسون و پاس مورد بررسی ریزبینی قرارگرفتند. نتایج مشخص کرد که تحدب عدسی در بخش جلویی نسبت به بخش خلفی کمتر می باشد. میانگین قطر عدسی برابر 01/0± 82/1 و ضخامت (جلو- خلفی) آن برابر 02/0± 14/1 سانتیمتر اندازهگیری گردید. میانگین پهنای جسم مژگانی برابر 01/0± 7 /0 سانتیمتر اندازهگیری گردید. همچنین جسم مژگانی دارای میانگین قطر بیرونی( افقی) 07/0± 9/2 و قطربیرونی (عمودی) برابر 02/0± 5/2 سانتیمتر است. بافت پوششی سطح عدسی مکعبی و کپسول عدسی شدیدا پاس مثبت میباشد. همچنین کپسول در جلو ضخیمتر از بخش خلفی است. تراکم رشتههای داخل عدسی در زیر کپسول فشرده و در مرکز کمتر میشود. رشتههای الاستیک در عدسی مشاهده نشد. اپیتلیوم روی چینهای زواید مژگانی دو لایه بوده که لایه سطحی فاقد رنگدانه و مکعبی و در بعضی نواحی استوانهای شکل میباشند. زیر اپیتلیوم فاقد رنگدانه، ملانوسیتها با رنگدانههای فراوان قرار دارند. بافت همبند زیر زوائد مژگانی شامل عضله صاف با مقاطع طولی میباشد. رشتههای الاستیک در داخل بافت همبند جسم مژگانی به طرف زوائد مژگانی بصورت ضخیم و با مقدار بیشتری مشاهده میشوند. نهایتا میتوان چنین نتیجه گیری کرد که به غیر از تفاوتهای موجود در ابعاد و اختلافات جزئی ریزبینی، عدسی و جسم مژگانی در شتر تقریبا شبیه همتای خود در نشخوارکنندگان بزرگ میباشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
5 - اثر واکنش میلارد بر خواص آنتیاکسیدانی و امولسیون کنندگی محصول هیدرولیز پروتئین عدس(Lens culinaris)
صفا فرجی مهتا میرزایی سعید میردامادیمقدمه: محصولات هیدرولیز پروتئینی و پپتیدهای زیست فعال دارای اثرات سلامت بخش برای مصرفکنندگان هستند و واکنش گلیکوزیله شدن پروتئینها یکی از روشهای مورد توجه در بهبود خواص سلامت بخشی و عملکردی آنهاست. تاثیر دما، pH و نوع قند بر پیشرفت واکنش قهوهای شدن محصول هیدرولیز پر أکثرمقدمه: محصولات هیدرولیز پروتئینی و پپتیدهای زیست فعال دارای اثرات سلامت بخش برای مصرفکنندگان هستند و واکنش گلیکوزیله شدن پروتئینها یکی از روشهای مورد توجه در بهبود خواص سلامت بخشی و عملکردی آنهاست. تاثیر دما، pH و نوع قند بر پیشرفت واکنش قهوهای شدن محصول هیدرولیز پروتئین عدس و خواص آنتیاکسیدانی و امولسیونکنندگی آن موضوع این پژوهش بوده است. مواد و روشها: پروتئین استخراج شده از دانه عدس تحت فرآیند هیدرولیز آنزیمی با آنزیم آلکالاز قرار گرفت و محصول هیدرولیز پروتئین به نسبت 1:1 با قندهای گلوکز و لاکتوز مخلوط و فرآیند میلارد در دماهای 60 و 80 درجه سانتیگراد و pHهای 5/6 و 11 انجام شد. پیشرفت واکنش میلارد در طی زمان با اندازهگیری شدت رنگ در طول موج ۴۲۰ نانومتر و میزان گروههای آمین آزاد با روش OPA اندازهگیری شد و فعالیت آنتیاکسیدانی محصول براساس مهارکنندگی رادیکال ABTS ارزیابی گردید. خواص امولسیونکنندگی محصول واکنش میلارد بر اساس اندازهگیری میزان جدب نور در نمونه آماده شده از ترکیب آن با روغن در طی زمان ارزیابی شد.یافتهها: نتایج نشان داد واکنش محصول هیدرولیز پروتئین عدس با قند گلوکز در دمای 60درجه سانتیگراد و pH5/6 باعث بیشترین شدت رنگ قهوهای شده است و تغییر در میزان گروههای آمین آزاد نیز تایید کننده پیشرفت واکنش میلارد بود. با این وجود واکنش در شرایط دما و pH مشابه ولی درحضور قند لاکتوز با درجه قهوهای شدن کمتر بیشترین تاثیر رادربهبود فعالیت آنتیاکسیدانی براساس مهار رادیکال ABTS داشت بطوریکه فعالیت آنتیاکسیدانی محصول هیدرولیز پروتئین عدس از 18/24 درصد به 97/60 درصد افزایش یافت و محصول تولیدی خاصیت امولسیون کنندگی بالاتری نسبت به نمونه کنترل داشت.نتیجهگیری: درمجموع نتایج نشان داد واکنش میلارد بین پروتئینها و پپتیدهای موجود درمحصول هیدرولیز پروتئین عدس منجر به بهبود خواص سلامت بخشی و عملکردی آن میگردد و محصول تولیدی دارای پتانسیل کاربرددرفرمولاسیون محصولات غذایی فراسودمند است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
6 - اثر پیش تیمارهای حرارت و انجماد-یخ زدایی بر هیدرولیز آنزیمی پروتئین عدس به وسیله آنزیم آلکالاز و تولید پپتیدهای آنتیاکسیدان
پرستو قاسمی مهتا میرزایی سعید میردامادیمقدمه: فعالیت زیستی محصولات هیدرولیز پروتئینی تحت تاثیر نوع آنزیم، فعالیت آنزیم و شرایط هیدرولیز آنزیمی نظیر دما، زمان و نسبت آنزیم/ سوبسترا و فرآیند پیش تیمار پروتئین می باشد. فرآیند پیش تیمار می تواند از طریق تاثیر بر ساختار فضایی پروتئین و افزایش دسترسی آنزیم به باند أکثرمقدمه: فعالیت زیستی محصولات هیدرولیز پروتئینی تحت تاثیر نوع آنزیم، فعالیت آنزیم و شرایط هیدرولیز آنزیمی نظیر دما، زمان و نسبت آنزیم/ سوبسترا و فرآیند پیش تیمار پروتئین می باشد. فرآیند پیش تیمار می تواند از طریق تاثیر بر ساختار فضایی پروتئین و افزایش دسترسی آنزیم به باندهای پپتیدی، بر پیشرفت هیدرولیز آنزیمی و تولید پپتیدهای آنتی اکسیدان موثر باشد. مواد و روش ها: پروتئین استخراج شده از عدس ابتدا تحت پیش تیمارهای حرارت (65 ،75، 85 درجه سانتی گراد به مدت 15 دقیقه) و انجماد-یخ زدایی (3 سیکل انجماد در دمای 20- درجه سانتی گراد و یخ زدایی در دمای محیط) و هیدرولیز آنزیمی به وسیله آنزیم آلکالاز (با نسبت آنزیم به سوبسترا 90 آنسون / کیلوگرم پروتئین، دمای 55 درجه سانتی گراد، 3 ساعت) قرار گرفت. در طی زمان، پیشرفت هیدرولیز آنزیمی با روش ارتوفتال آلدئید (OPA) و فعالیت آنتی اکسیدانی با روش های مهارکنندگی رادیکال های DPPH و ABTS مورد بررسی قرار گرفتند و با نمونه کنترل (بدون پیش تیمار) مقایسه شدند. یافته ها: پیش تیمار نمونه در دمای 75 درجه سانتی گراد به مدت 180 دقیقه، بیشترین اثر را در افزایش شدت هیدرولیز آنزیمی نسبت به نمونه های کنترل بدون پیش تیمار داشت. حداکثر میزان فعالیت مهارکنندگی رادیکال DPPH (57/63 درصد) مربوط به نمونه پیش تیمار شده در دمای 65 درجه سانتی گراد و حداکثر میزان فعالیت مهار کنندگی رادیکال ABTS (24/36 درصد) مربوط به نمونه پیش تیمار شده بوسیله فرآیند انجماد-یخ زدایی در زمان 180 دقیقه بود. نتیجه گیری: نتایج نشان دادند که پیش تیمار حرارتی و انجماد-یخ زدایی قبل از هیدرولیز آنزیمی اثر مثبتی بر پیشرفت هیدرولیز آنزیمی و تولید پپتیدهای آنتی اکسیدان دارد. بر اساس نتایج حاصل از این تحقیق، فرآیند پیش تیمار حرارتی پروتئین عدس در دمای 65 درجه سانتی گراد یا انجماد-یخ زدایی و هیدرولیز آنزیمی بوسیله آنزیم آلکالاز روشی موثر در تولید محصول هیدرولیز پروتئین عدس برای کاربرد در فرمولاسیون محصولات غذایی فراسودمند شناخته شد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
7 - بررسی کارآیی همزیستی باکتریهای بومی همزیست عدس
الهام شمشیری پور کاظم خاوازی شکوفه رضائیاستفاده از کودهای شیمیایی نیتروژن، علیرغم افزایش عملکرد محصولات کشاورزی باعث صدمه جدی به محیط زیست میشود، لذا لزوم دستیابی به کودهای زیستی بیش از پیش احساس میشود. با توجه به اینکه سویههای باکتری بومی توان ماندگاری بیشتری داشته و کارایی بهتری دارند، تحقیق حاضر بر روی أکثراستفاده از کودهای شیمیایی نیتروژن، علیرغم افزایش عملکرد محصولات کشاورزی باعث صدمه جدی به محیط زیست میشود، لذا لزوم دستیابی به کودهای زیستی بیش از پیش احساس میشود. با توجه به اینکه سویههای باکتری بومی توان ماندگاری بیشتری داشته و کارایی بهتری دارند، تحقیق حاضر بر روی 95 جدایه باکتری همزیست با گیاه عدس موجود در کلکسیون میکروبی موسسه تحقیقات خاک و آب انجام شد. آزمون کارآیی همزیستی به همراه تست آلودهسازی گیاه با باکتری صورت گرفت. بذرهای عدس رقم بیلهسوار در لولههای آزمایش حاوی محلول غذایی فاقد منبع نیتروژن و آگار،کشت و در سه تکرار با هریک از جدایههای باکتری تلقیح شد. سپس گیاهان در گلخانه قرار گرفتند و پس از گذشت 2 ماه وزن خشک اندام هوایی، طول ساقه، تعداد گره اندازهگیری و کارآیی همزیستی جدایهها با استفاده از وزن خشک اندام هوایی محاسبه شد. نتایج تجزیه واریانس نشان داد تیمارهای باکتریایی بر روی وزن خشک و طول اندام هوایی، تعداد گره تشکیل شده در ریشه و کارآیی همزیستی در سطح یک درصد تأثیر معنیدار داشت. تمام جدایههای باکتری توانایی ایجاد گره بر روی گیاه عدس داشتند. 3/87 درصد از جدایههای استفاده شده، کارآیی همزیستی خیلی خوب و خوب و 7/12 درصد همزیستی متوسط و ضعیف داشتند. جدایههایBK11-1 و GL10-1با کارآیی همزیستی 4/250 و 16/247 دارای بیشترین کارایی همزیستی بودند. با در نظر گرفتن پراکندگی استانی، 19 جدایه که تأثیر بیشتری در وزن خشک اندام هوایی و کارآیی همزیستی داشتند، بهعنوان جدایه برتر انتخاب شدند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
8 - تاثیر اسید جیبرلیک و کینتین بر برخی ویژگیهای مورفولوژیکی در دو رقم عدس تحت تنش شوری
فریبا شوهانیهدف: هدف پژوهش حاضر مطالعه تأثیر دو تنظیم کننده رشد گیاهی (اسید جیبرلیک و کینتین) بر جوانهزنی بذر و رشد اولیه گیاهچهها و تحمل شوری در دو رقم کیمیا و محلی شیروان است.مواد و روشها: دو آزمایش جداگانه برای بررسی پاسخ ژنوتیپهای مختلف عدس به تنش شوری اِعمال شده با نمک (N أکثرهدف: هدف پژوهش حاضر مطالعه تأثیر دو تنظیم کننده رشد گیاهی (اسید جیبرلیک و کینتین) بر جوانهزنی بذر و رشد اولیه گیاهچهها و تحمل شوری در دو رقم کیمیا و محلی شیروان است.مواد و روشها: دو آزمایش جداگانه برای بررسی پاسخ ژنوتیپهای مختلف عدس به تنش شوری اِعمال شده با نمک (Nacl) تحت تیمارهای مختلف از تنظیمکنندههای رشد اسید جیبرلیک (GA3) و کینتین انجام شد. در هر کدام از این آزمایشها 32 تیمار در سه تکرار بررسی گردید. آزمایش اول به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه فاکتور، ژنوتیپ (محلی و کیمیا)، شوری (0، 60، 120 و 180 میلیمول) و اسید جیبرلیک (0، 2، 4 و 6 میلیگرم در لیتر) انجام شد. آزمایش دوم نیز به همین صورت با سه فاکتور، ژنوتیپ (محلی و کیمیا)، شوری (0، 60، 120 و 180 میلیمول) و کینتین (0، 2، 4 و 6 میلیگرم در لیتر) انجام شد. در شرایط کاملاً سترون، تعداد 35 بذر به هر واحد آزمایشی (پتری دیش 9 سانتیمتری) اختصاص یافت و با تیمارهای مختلف، فوقالذکر آبیاری شد. هر کدام از آزمایشهای فوق با 98 پتریدیش انجام شد و کل دو آزمایش شامل 196 پتریدیش بود. پس از آن ظروف به اتاق رشد انتقال یافت و در دمای °C1±25 و فتوپریود 16 ساعت روشنایی و 8 ساعت تاریکی نگهداری شد.نتایج: ژنوتیپ کیمیا بیشترین میانگین را در بررسی صفات (وزن خشک، ریشهچه به ساقهچه، طول ریشهچه، طول کل گیاهچه و درصد جوانهزنی) به خود اختصاص داده است و بهترین ژنوتیپ از نظر حداکثر میانگین در بررسی صفات (محتوای نسبی آب، محتوای آب بافتی، طول ساقهچه، تعداد ریشهچه و درصد جوانهزنی) مربوط به ژنوتیپ ایلام میباشد.نتیجهگیری: آنالیز آماری صفات بررسی شده در مرحله جوانهزنی و رشد گیاهچهها نشان داد که شوری منجر به کاهش میزان سرعت جوانهزنی و رشد گیاهچهها در هر دو رقم گردید. اثرات بازدارنده نمک در رشد گیاهچههای رقم محلی شیروان به طور معنیداری بیشتر از رقم کیمیا بود که در واقع بیانگر تشابه وضعیت تحمل به شوری در مراحل جوانهزنی و گیاه کامل در این دو رقم میباشد. اسید جیبرلیک باعث افزایش سرعت جوانهزنی، در هر دو رقم شد، اما ژنوتیپ کیمیا بیشترین میانگین را در بررسی صفات (طول ریشهچه، طول کل گیاهچه، نسبت ریشهچه با ساقهچه) به خود اختصاص داد. ولی ژنوتیپ محلی شیروان بیشترین میانگین را در بررسی صفاتی چون (محتوای نسبی آب، محتوای آب بافتی، طول ساقهچه، تعداد ریشهچه) به خود اختصاص داد. روند کاهش رشد ریشهچه، ساقهچه در قیاس با شاهد در اثر تیمار اسید جیبرلیک نشان دهنده حساسیت بیشتر رقم محلی به این ماده تنظیم کننده رشد بود. برهمکنش معنیداری بین سطوح مختلف شوری و اسید جیبرلیک مشاهده گردید، به این معنا که پاسخ رشدی گیاهچهها تحت اثرات توأمان شوری و اسید جیبرلیک متفاوت بود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
9 - اثر بیولوژیکی indica Piriformospora، vermifera Sebacina و Trichoderma spp. علیه بیماری پژمردگی فوزاریومی عدسدر شرایط گلخانهای
حسین کاری دولت آبادی ابراهیم محمدی گل تپهبیماری پژمردگی فوزاریومی عدس که توسط Fusarium oxysporum f.sp. lentis (Vasd. & Srin.) Gordonایجاد می گرددیکی از عوامل مهم کاهش محصول این گیاه در دنیا به شمار می رود. تأثیر چهار قارچ خاکزی Piriformospora indica، Sebacina vermifera ، Trichoderma harzianum و Trichoderma أکثربیماری پژمردگی فوزاریومی عدس که توسط Fusarium oxysporum f.sp. lentis (Vasd. & Srin.) Gordonایجاد می گرددیکی از عوامل مهم کاهش محصول این گیاه در دنیا به شمار می رود. تأثیر چهار قارچ خاکزی Piriformospora indica، Sebacina vermifera ، Trichoderma harzianum و Trichoderma viride روی پژمردگی فوزاریومی عدس در طرح کاملا تصادفی در شرایط گلخانه ای مورد ارزیابی قرار گرفت. بیمارگر در 3 زمان مختلف نسبت به کاشت بذر عدس رقم محلی اردبیل (10 روز قبل، همزمان و 10 روز بعداز کاشت) به خاک گلدان ها اضافه گردید. 17 تیمار که شامل دو شاهد (گیاه بدون بیمارگر و گیاه با بیمارگر) و 15 ترکیب مختلف قارچ های آنتاگونیست فوق بود، همزمان با کاشت بذر به خاک گلدان ها اضافه گردید. ارزیابی شاخص های مختلف رشدی (ارتفاع گیاه، طول ریشه، وزن خشک اندام هوایی و ریشه) و شدت بیماری در مرحله گلدهی انجام گرفت. نتایج نشان داد که موثرترین ترکیب آنتاگونیست ها در اکثر فاکتورهای رشدی و در کاهش شدت بیماری با در نظر گرفتن سه زمان مختلف مایه زنی، تیمار (S. vermifera + T. harzianum) است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
10 - بررسی اثر متقابل ژنوتیپ ×محیط و پایداری عملکرد ژرم پلاسمهای عدس (Lens culinaris Medik) با استفاده از مدل AMMI
محمد رسولی داوود محمد زمانیبهمنظور ارزیابی پایداری عملکرد اکوتیپهای عدس در استان قزوین، آزمایشی در قالب طرح بلوکهای تصادفی در شش تاریخ کاشت (محیط) با سه تکرار در ایستگاه تحقیقات حفاظت خاک و آب دانشگاه تهران در اراضی دیم کوهین به اجرا درآمد. نتایج تجزیه واریانس مرکب اختلاف معنیداری بین محیطها أکثربهمنظور ارزیابی پایداری عملکرد اکوتیپهای عدس در استان قزوین، آزمایشی در قالب طرح بلوکهای تصادفی در شش تاریخ کاشت (محیط) با سه تکرار در ایستگاه تحقیقات حفاظت خاک و آب دانشگاه تهران در اراضی دیم کوهین به اجرا درآمد. نتایج تجزیه واریانس مرکب اختلاف معنیداری بین محیطها، ژنوتیپها و اثر متقابل ژنوتیپ × محیط نشان داد. تجزیة اثرات اصلی افزایشی و اثرات متقابل ضرب پذیر(AMMI) نشان داد که عملکرد دانة ژنوتیپهای عدس تحتتأثیر بخش محیطی اثر متقابل ژنوتیپ × محیط قرار دارد .در تجزیهامی از مجموع مربعات کل8/55 درصد بهوسیله اثرات محیط، ۲۷ درصد بهوسیله اثرات ژنوتیپی و ۲/۱۷ درصد بهوسیله اثر متقابل ژنوتیپ × محیط توجیه شدند. در روش امی ژنوتیپ FILIP 2003-9L با داشتن عملکرد نسبی مطلوب و کمترین برآورد ارزش پایداری(ASV) بهعنوان پایدارترین ژنوتیپ و سبز پردیس با بهترین عملکرد و بیشترین برآورد ارزش پایداری بهعنوان ناپایدارترین ژنوتیپ معرفی گردیدند. در بررسی بای پلات مدل امی ژنوتیپ FILIP 2003-9L با عملکرد مطلوب و مقدار IPCA1 پائین، پایداری عمومی در کلیه شرایط و ژنوتیپ سبز پردیس با بیشترین IPCA1 ، سازگاری خصوصی خوبی را با کشت پائیزه نشان داد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
11 - بررسی پایداری ژرم پلاسمهای عدس با استفاده ازآماره های پارامتری در شرایط دیم
محمد رسولی فریبرز اینانلو مرانلوبهمنظور ارزیابی پایداری عملکرد اکوتیپهای عدس در استان قزوین، آزمایشی در قالب طرح بلوکهای تصادفی در شش تاریخ کاشت با سه تکرار در ایستگاه تحقیقات حفاظت خاک و آب دانشگاه تهران در اراضی دیم کوهین به اجرا در آمد نتایج تجزیه واریانس مرکب اختلاف معنیداری بین محیطها، ژنوتی أکثربهمنظور ارزیابی پایداری عملکرد اکوتیپهای عدس در استان قزوین، آزمایشی در قالب طرح بلوکهای تصادفی در شش تاریخ کاشت با سه تکرار در ایستگاه تحقیقات حفاظت خاک و آب دانشگاه تهران در اراضی دیم کوهین به اجرا در آمد نتایج تجزیه واریانس مرکب اختلاف معنیداری بین محیطها، ژنوتیپها و اثر متقابل ژنوتیپ × محیط نشان داد. نتایج تجزیه آماره های پارامتری نشان داد که در روش ابرهارت و راسل ژنوتیپ سبز پردیس با بیشترین عملکرد و شیبخط دارای سازگاری خاص به کشت پائیزه و ژنوتیپ FILIP 2004-31L با شیبخط نزدیک به یک، ژنوتیپ مطلوب بودند. بر اساس اکوالانس ریک و واریانس پایداری شوکلا، ژنوتیپ FILIP 2004-31L پایدارترین و سبز پردیس ناپایدارترین ژنوتیپ بوددند. برطبق پارامترهای پلیستد پیتر سونθᵢ ژنوتیپهای7،14،5و 6 با داشتن کمترین میزان θᵢپایدارترند و ازنظر پارامتر پلیستد θ₍ᵢ₎ و ژنوتیپهای 7،14، 5 و 6 با داشتن بیشترین میزان واریانس GE پایدارترند. همچنین ازنظر پارامتر فرانسیس و کاننبرگ CVi ژنوتیپهایی با مقدار پایین ضریب تغییرات واریانس محیطی (EV) و متوسط عملکرد بالا مطلوب ترین به نظر می‎رسند. ژنوتیپهای 4،1 و8 پایدارترند. در مجموع ژنوتیپ 7 با داشتن انحراف رگرسیون پایین bi=1.04، اکوالانس ریک (Wi2)، و اریانس محیطی رومرو، پلستید پیترسونθᵢ پایین و عملکرد مطلوب نسبی بهعنوان ژنوتیپ پایدار محسوب میگردد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
12 - ساخت و شبیه سازی سیستم بازیافت انرژی خورشیدی با استفاده از فناوری ترموالکتریک
محمد صائمیان نادر رهبراین پژوهش، سیستم بازیافت انرژی خورشیدی را که از سه بخش اصلی شامل یک ترموالکتریک ژنراتور، یک عدسی محدب و یک هیتسینک حرارتی تشکیل شده را ارائه می نماید. مهمترین ویژگی سیستم بازیافت ارائه شده، ساختار و طراحی ساده، بدون پیچدگی و قیمت مناسب آن می باشد که در طراحی سیستم بازیا أکثراین پژوهش، سیستم بازیافت انرژی خورشیدی را که از سه بخش اصلی شامل یک ترموالکتریک ژنراتور، یک عدسی محدب و یک هیتسینک حرارتی تشکیل شده را ارائه می نماید. مهمترین ویژگی سیستم بازیافت ارائه شده، ساختار و طراحی ساده، بدون پیچدگی و قیمت مناسب آن می باشد که در طراحی سیستم بازیافت، یک سمت ترموالکتریک توسط انرژی خورشید گرم و سمت دیگر ترموالکتریک توسط هیتسینک که در معرض آب یک رودخانه قرار دارد، خنک می شود. گرادیان دما در دو سمت ترموالکتریک ایجاد شده که این امر بازیافت انرژی خورشیدی، در نتیجه ولتاژ و توان الکتریکی را به همراه خواهد داشت. برای ارزیابی سیستم ارائه شده در جهت بازیافت انرژی خورشیدی، پس از ساخت آن، تمامی داده ها و پارامترهای اثرگذار در دو سمت ترموالکتریک ژنراتور در حین آزمایش در هر ده دقیقه ثبت شده و سپس سیستم بازیافت و اطلاعات ثبت شده در نرم افزار حلگر معادلات مهندسی به صورت کد، شبیه سازی شده اند. بر اساس آزمایش های عملی ماکزیمم ولتاژ خروجی مدار بازیافت در اختلاف دمای 25 درجه سانتی گراد، 229 میلی ولت گزارش شده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
13 - پاسخ های ریشه عدس (Lens culinaris Medikus.) به محلول پاشی متانول تحت شرایط تنش کم آبی
سعیدرضا حسین زاده فرزاد پاک نژاد محمد نبی ایلکایی راهله احمدپورکمبود آب قابل دسترس در محیط ریشه، یکی از عوامل اصلی محدود کننده رشد و تولید محصول در مناطق خشک به شمار می آید. محلول پاشی متانول در افزایش تحمل به خشکی در گیاهان 3 کربنه نقش دارد. به این منظور آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار در دانشگاه صنع أکثرکمبود آب قابل دسترس در محیط ریشه، یکی از عوامل اصلی محدود کننده رشد و تولید محصول در مناطق خشک به شمار می آید. محلول پاشی متانول در افزایش تحمل به خشکی در گیاهان 3 کربنه نقش دارد. به این منظور آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار در دانشگاه صنعتی خاتم الانبیاء بهبهان در سال 1394 به اجرا درآمد. محلول پاشی متانول با 5 سطح، شاهد، 5، 15، 25 و 35 درصد حجمی و تنش کم آبی با سه سطح: شامل بدون تنش (آبیاری در 100 درصد ظرفیت زراعی)، تنش آبی ملایم (آبیاری در 75 درصد ظرفیت زراعی) و تنش آبی شدید (آبیاری در 25 درصد ظرفیت زراعی) در نظر گرفته شدند. محلول پاشی متانول 3 بار در طول فصل رشد گیاه (در مراحل گیاهچه ای، گلدهی و غلاف دهی گیاه) و با فواصل 10 روز انجام شد. نتایج نشان داد اثرات متقابل متانول و تنش خشکی بر وزن خشک ریشه، قطر ریشه، طول ریشه در سطح 5 درصد و بر سطح ریشه در سطح 1 درصد معنی دار شد. در شرایط آبیاری نرمال تیمار 5، 15و 25 درصد محلول پاشی متانول باعث افزایش معنی دار وزن خشک ریشه نسبت به تیمار شاهد گردید. اثرات متقابل متانول و تنش بر پروتئین و پرولین در سطح 1 درصد معنی دار شد. محلول پاشی متانول منجر به افزایش معنی دار محتوای پرولین و پروتئین ریشه شد. اثرات متقابل متانول و تنش بر غلظت سدیم و پتاسیم ریشه در سطح 5 درصد و بر غلظت کلسیم ریشه در سطح 1 درصد معنی دار شد. اثرات متقابل متانول و تنش بر فعالیت آنزیم های سوپراکسید دیسموتاز و پراکسیداز در سطح 5 درصد معنی دار شدند. همچنین، اثر تنش خشکی بر فعالیت آنزیم کاتالاز در سطح 1 درصد معنی دار شد. محلول پاشی متانول منجر به کاهش معنی دار فعالیت آنزیم های پراکسیداز و سوپراکسید دیسموتاز ریشه شد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
14 - مقایسه عملکرد توده های بومی عدس ایرانی از نظر تحمل شرایط تنش خشکی پس از گلدهی
ورهرام رشیدی سمن چلبی یانی مهناز شریفی ناصر عفت دوستبه منظور مقایسه و گروه بندی 15 توده عدس تحت شرایط تنش خشکی پس از گلدهی، آزمایشی به صورت کرت های خرد شده بر پایه طرح بلوک های کامل تصادفی با 4 تکرار انجام شد. این آزمایش در ایستگاه تحقیقات کشاورزی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز، در سال زراعی 1390 اجرا گردید. تنش خشکی أکثربه منظور مقایسه و گروه بندی 15 توده عدس تحت شرایط تنش خشکی پس از گلدهی، آزمایشی به صورت کرت های خرد شده بر پایه طرح بلوک های کامل تصادفی با 4 تکرار انجام شد. این آزمایش در ایستگاه تحقیقات کشاورزی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز، در سال زراعی 1390 اجرا گردید. تنش خشکی در دو سطح بدون تنش و تنش در مرحله زایشی به عنوان عامل اصلی و 15 توده عدس بومی ایران به عنوان سطوح عامل فرعی در نظر گرفته شدند. نتایج تجزیه واریانس، تنوع قابل توجه بین توده های مورد مطالعه و معنی دار بودن اثر متقابل ژنوتیپ و تنش خشکی را در بسیاری صفات اندازه گیری شده نشان داد. عملکرد دانه و تعداد دانه در بوته بیشترین تاثیرپذیری را از شرایط تنش خشکی نشان دادند. نتایج مقایسه میانگین نیز وجود اختلاف معنی دار بین توده ها از نظر صفات تعداد غلاف در بوته، تعداد دانه در بوته، وزن صد دانه، وزن هکتولیتر، عملکرد بیولوژیک، عملکرد دانه و شاخص برداشت و کاهش مقدار صفات ارتفاع بوته، تعداد غلاف در بوته، تعداد دانه در بوته، وزن صد دانه، وزن هکتولیتر، عملکرد بیولوژیک، عملکرد دانه و شاخص برداشت در توده های مورد بررسی تحت تیمار تنش خشکی را تایید کرد. بر اساس نتایج تجزیه همبستگی، تعداد دانه در بوته و شاخص برداشت در افزایش عملکرد دانه تحت شرایط تنش خشکی، نقش مثبت و معنی داری داشتند. تجزیه خوشهای براساس کلیه صفات، توده ها را به سه گروه تقسیم کرد. بر اساس این تقسیم بندی توده های کلیبر، قره داغ، خاروانا، هوراند دانه ریز و شمال ورزقان به عنوان توده های برتر در شرایط خشکی شناخته شدند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
15 - مقایسه عملکرد دانه و اجزای عملکرد ژنوتیپهای بومی عدس تحت تنش خشکی و اثر توام خشکی و شوری بر برخی ژنوتیپهای تحت بررسی در مرحله رویشی
ورهرام رشیدی سمن چلبیانی مهناز شریفی احمد بابازادهتنش شوری و خشکی، از جمله مهمترین تنشهای غیرزیستی، رشد و نمو محصولات زراعی را کاهش میدهند. در ایران و برخی از کشورهای جهان عده کثیری از مردم جهت تامین پروتئین مورد نیاز خود از حبوباتی نظیر عدس استفاده می کنند. به منظور ارزیابی ژنوتیپ های عدس از نظر تحمل به خشکی در مرح أکثرتنش شوری و خشکی، از جمله مهمترین تنشهای غیرزیستی، رشد و نمو محصولات زراعی را کاهش میدهند. در ایران و برخی از کشورهای جهان عده کثیری از مردم جهت تامین پروتئین مورد نیاز خود از حبوباتی نظیر عدس استفاده می کنند. به منظور ارزیابی ژنوتیپ های عدس از نظر تحمل به خشکی در مرحله گلدهی آزمایشی به صورت اسپلیت پلات بر پایه طرح بلوک های کامل تصادفی با چهار تکرار در دو سال 1392 و 1393 در دانشکده کشاورزی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز اجرا شد. نتایج حاصل از تجزیه واریانس مرکب نشان داد که اثر متقابل ژنوتیپ × تنش خشکی برای کلیه صفات تحت بررسی معنی دار بود که حاکی از واکنش متفاوت ژنوتیپ ها از نظر آن صفات نسبت به تنش خشکی می باشد. مقایسه میانگین صفات از نظر اثر متقابل ژنوتیپ × تنش خشکی نشان داد با وجود اینکه کلیه ژنوتیپ ها در شرایط تنش خشکی نسبت به شرایط بدون تنش کاهش عملکرد معنی داری داشتند، اما ژنوتیپ شاوی ورزقان هم در شرایط بدون تنش خشکی و هم در شرایط واجد تنش، نسبت به سایر ژنوتیپ ها دارای عملکرد بالاتری بودند. همچنین، جهت ارزیابی تحمل ژنوتیپ های بومی عدس نسبت به اثر توام تنش شوری و خشکی، آزمایشی به صورت فاکتوریل بر پایه طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار و با استفاده از 3 فاکتور در گلخانه دانشکده کشاورزی دانشگاه آزاد اسلامی تبریز در سال 1393 اجرا شد. فاکتورهای آزمایش گلخانه ای شامل: تنش خشکی دو سطح ( شاهد و آبیاری در مرحله 50% ظرفیت زراعی)؛ تنش شوری در دو سطح (شاهد و شوری، 4 دسی زیمنس بر متر) و تعداد 7 ژنوتیپ انتخابی عدس از آزمایش جوانه زنی بودند. نتایج تجزیه واریانس آزمایش گلخانه ای نشان داد که اثر متقابل سه جانبه ژنوتیپ × شوری × خشکی فقط برای طول ریشه معنی دار بود که نشاندهنده متأثر شدن متفاوت ژنوتیپ ها از لحاظ این صفت تحت تاثیر اعمال توأم شوری و خشکی می باشد. اثر سطوح تنش شوری و سطوح تنش خشکی روی کلیه صفات معنی دار بود که نشاندهنده تغییر ارزش صفات مورد مطالعه و تحت تأثیر قرار گرفتن آنها از شرایط تنش شوری و خشکی است. نتایج تجزیه رگرسیون و علیت برای وزن خشک ساقه نشان داد که صفت تعداد ریشه های جانبی با بیشترین اثرات مستقیم و غیرمستقیم، نقش مؤثری در افزایش میزان وزن ساقه در شرایط تنش شوری و خشکی داشت. تجزیه خوشه ای نیز ژنوتیپ ها را به دو خوشه تقسیم نمود. خوشه دوم مشتمل بر ژنوتیپ های کلیبر، هوراند دانه ریز و شاوی ورزقان از نظر صفات مورد مطالعه از ارزش بالاتری نسبت به میانگین برخوردار بودند و آنها را می توان ژنوتیپ های متحمل در مرحله رویشی نسبت به سایر ژنوتیپ ها در این آزمایش دانست. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
16 - ارزیابی مدلهای رگرسیونی برای توصیف واکنش جوانهزنی به دما در عدس (Lens culinaris Medik)
سمانه رهبان قربانعلی رسام بنیامین ترابی اصغر خوشنود یزدیاین تحقیق با هدف تعیین دماهای کاردینال و ساعت بیولوژیک مورد نیاز برای جوانهزنی عدس با استفاده از مدلهای رگرسیون خطی و غیرخطی انجام گرفت. برای این منظور آزمایشی در اتاقک رشد بهصورت کرتهای خرد شده در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تکرار اجرا گردید. سه رقم عدس شامل گچس أکثراین تحقیق با هدف تعیین دماهای کاردینال و ساعت بیولوژیک مورد نیاز برای جوانهزنی عدس با استفاده از مدلهای رگرسیون خطی و غیرخطی انجام گرفت. برای این منظور آزمایشی در اتاقک رشد بهصورت کرتهای خرد شده در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تکرار اجرا گردید. سه رقم عدس شامل گچساران، کیمیا و بیلهسوار تحت هفت دمای ثابت 5، 10، 15، 20، 25، 30 و 35 درجه سلسیوس تیمارهای آزمایش را تشکیل دادند. رابطه بین سرعت جوانهزنی و دما با استفاده از مدلهای بتا، دندان مانند و دوتکهای مورد ارزیابی قرار گرفت. برای انتخاب مدل برتر از میان مدلهای مختلف از شاخصهای آماری جذر میانگین مربع انحرافات (RMSD)، ضریب تبیین (R2)، ضریب تغییرات (CV) و ضرایب رگرسیون ساده خطی (a و b) استفاده شد. نتایج برازش مدلها نشان داد که واکنش جوانهزنی عدس به دما به وسیله تابع دوتکهای نسبت به سایر مدلها بهتر توصیف گردید. با استفاده از مدل دوتکهای دمای پایه ارقام از 0.89 تا 1.23 درجه سلسیوس، دمای مطلوب از 23.41 تا 26.94 درجه سلسیوس و دمای سقف از 35.15 تا 45 درجه سلسیوس برآورد گردید. مقایسه پارامترهای برآورده شده با استفاده از مفهوم حدود اطمینان در سطح احتمال 95 درصد نشان داد که به لحاظ دمای پایه اختلاف معنیداری بین ارقام عدس وجود نداشت ولی از نظر دمای مطلوب و دمای سقف اختلاف بین ارقام معنی دار بود. تعداد ساعت بیولوژیک مورد نیاز برای جوانهزنی بذر ارقام از 25.43 تا 31.37 ساعت متغیر بود و از این نظر اختلاف معنی داری بین آنها وجود داشت. اطلاعات حاصل از این تحقیق میتواند در پیشبینی جوانهزنی ارقام عدس استفاده گردد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
17 - اثر پیش تیمار بذر بر صفات مورفوفنولوژیک و عملکرد دانه ژنوتیپ های مختلف عدس در شرایط دیم و آبیاری تکمیلی
نسیبه پاکباز مهرشاد براری علی اشرف مهرابی علی حاتمیبه منظور بررسی تأثیر پیش تیمار بذر بر صفات مورفوفنولوژیک و عملکرد دانه ژنوتیپ های مختلف عدس در شرایط دیم و آبیاری تکمیلی، آزمایشی در سال زراعی 91- 1390 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه ایلام انجام شد. آزمایش به صورت اسپلیت پلات فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوک أکثربه منظور بررسی تأثیر پیش تیمار بذر بر صفات مورفوفنولوژیک و عملکرد دانه ژنوتیپ های مختلف عدس در شرایط دیم و آبیاری تکمیلی، آزمایشی در سال زراعی 91- 1390 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه ایلام انجام شد. آزمایش به صورت اسپلیت پلات فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار اجرا گردید. عامل اصلی آزمایش شامل شرایط رطوبتی (آبی و دیم) و عوامل فرعی شامل ترکیب ژنوتیپ های مختلف عدس (گچساران، کیمیا، 6037ILL، محلی) و سطوح مختلف پی ش تیمار بذر (شاهد، پیش تیمار هیدرو، پیش تیمار کینتین، پیش تیمار KNO3، پیش تیمار PEG 8000) می باشند. نتایج نشان دادند که اثر ژنوتیپ تقریباً در تمام صفات بررسی شده در سطح احتمال 1 درصد معنی دار شد. اثر متقابل هر سه فاکتور بر تعداد برگ در بوته، تعداد شاخه فرعی در بوته، تعداد گل در بوته، تعداد گل خشکیده در بوته و وزن خشک بوته در سطح احتمال یک درصد و بر صفت عملکرد دانه در سطح 5 درصد معنی دار بود. در شرایط دیم، پیش تیمار نیترات پتاسیم با ژنوتیپ محلی از نظر صفات مورفولوژیک مورد بررسی و با ژنوتیپ 6037ILL از نظر صفت عملکرد دانه بهترین ترکیب تیماری بودند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
18 - ارزیابی لاین های اینبرد نوترکیب عدس با استفاده از شاخص های تحمل به خشکی
محمد حسن رحیمی سعداله هوشمند محمود خدامباشیبهمنظور تحمل به خشکی 168 لاین اینبرد نوترکیب عدس حاصل از تلاقی رقم هندی L3685 (پر محصول، با عادت رشدی ایستاده و زودرس) بهعنوان والد مادری و رقم ایرانی قزوین (با عادت رشدی خوابیده و دیررس) بهعنوان والد پدری، آزمایشی تحت دو شرایط بدون تنش و تنش خشکی پایان دوره رشد در ق أکثربهمنظور تحمل به خشکی 168 لاین اینبرد نوترکیب عدس حاصل از تلاقی رقم هندی L3685 (پر محصول، با عادت رشدی ایستاده و زودرس) بهعنوان والد مادری و رقم ایرانی قزوین (با عادت رشدی خوابیده و دیررس) بهعنوان والد پدری، آزمایشی تحت دو شرایط بدون تنش و تنش خشکی پایان دوره رشد در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه شهرکرد در سال زراعی 92-1391 به اجرا درآمد. نتایج تجزیه واریانس مرکب داده ها در شرایط فوق نشان داد که بین شرایط و همچنین بین لاینهای مورد بررسی از نظر عملکرد دانه اختلاف معنیدار (P≤0.01) وجود دارند. معنیدار بودن اثر متقابل لاین × شرایط، بیانگر وجود اختلاف در لاینها از نظر عملکرد دانه نسبت به تنش خشکی پایان دوره بود. لاینهای 160، 125 و 129 در هر دو شرایط بهعنوان متحمل ترین لاینها به خشکی از لحاظ عملکرد دانه شناخته شدند. همبستگی مثبت و معنیدار بین شاخصهای تحمل و عملکرد دانه در شرایط تنش و عدم تنش، بیـانگر برتـری شـاخصهای STI، MP، HARM و GMP در شنـاسایی لاینهای متحمل و حساس می باشند. بر اساس شاخصهای فوق لاینهای 160، 125، 48، 103 و 129 بهعنوان لاینهای متحمل شناخته شدند. با توجه به نتایج تجزیه به مؤلفههای اصلی، مؤلفه اول و دوم در مجموع 97/8 درصد از تنوع موجود در میان لاینها برای شاخصهای مقاومت به خشکی را توجیه نمودند. توزیع لاینها در فضای بای پلات وجود تنوع ژنتیکی بین آنها نسبت به تنش خشکی را نشان داد و بر این اساس لاینهای 160، 125، 48، 129 و 103 بهعنوان لاینهای متحمل و با عملکرد بالا شناسایی شدند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
19 - مطالعه هیستوآناتومی عدسی وجسم مژگانی در چشم خوکچه هندی
محمد علی ابراهیمی سعادتلو حسن صالح ونددر این مطالعه عدسی و جسم مژگانی چشم 10 خوکچه هندی بالغ سالم از نظر آناتومی و بافت شناسی (پس از رنگ آمیزی به روشهای هماتوکسیلین ائوزین، ورهوف، ون گیسون و پاس) مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج مشخص کرد که تحدب عدسی در بخش جلویی نسبت به بخش خلفی کمتر می باشد. میانگین قطر عدسی أکثردر این مطالعه عدسی و جسم مژگانی چشم 10 خوکچه هندی بالغ سالم از نظر آناتومی و بافت شناسی (پس از رنگ آمیزی به روشهای هماتوکسیلین ائوزین، ورهوف، ون گیسون و پاس) مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج مشخص کرد که تحدب عدسی در بخش جلویی نسبت به بخش خلفی کمتر می باشد. میانگین قطر عدسی برابر 02/0 ± 61/0 و میانگین ضخامت (قدامی- خلفی) آن برابر 024/0 ±45/0 سانتیمتر اندازه گیری گردید. میانگین پهنای جسم مژگانی برابر03/0± 25/0 سانتیمتر اندازه گیری شد. همچنین جسم مژگانی دارای میانگین قطر بیرونی03/0± 92/0 سانتیمتر و تعداد زوائد مژگانی در خوکچه هندی حدودا 68 عدد بود. بافت پوششی سطح عدسی تقریبا مکعبی و کپسول عدسی شدیدا پاس مثبت میباشد. کپسول و بافت پوششی در جلو ضخیمتر از بخش خلفی است. رشتههای عدسی در مرکز ضخیم تر از اطراف میباشند و رشتههای الاستیک در عدسی مشاهده نشد. اپیتلیوم چینهای مژگانی دو لایه بوده که لایه سطحی فاقد رنگدانه، استوانه ای و با سیتوپلاسم به شدت ائوزینوفیلی دیده میشود. لایه عمقی اپیتلیوم دارای سلولهای مکعبی، فاقد رنگدانه و دارای سیتوپلاسم روشنی هستند. زیر اپیتلیوم نیز رنگدانه ای دیده نشد. بافت همبند زیر زوائد مژگانی دارای عضله صاف با مقاطع طولی میباشد. رشتههای الاستیک در داخل بافت همبند جسم مژگانی به طرف زوائد مژگانی بصورت ضخیم و با مقدار بیشتری قابل رویت است. نهایتا میتوان چنین نتیجه گیری کرد که مشخصه متمایز کننده اصلی در خوکچه هندی علاوه بر تفاوتهای موجود در ابعاد عدسی و جسم مژگانی، عدم پیگمانتاسیون سلولهای اپیتلیال جسم مژگانی می باشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
20 - بررسی هیستوژنز عدسی چشم گوسفند
محمد علی ابراهیمی رضا نجار رعنا کیهان منشدر این بررسی 78 نمونه جنین گوسفند تهیه و بعد از جدا سازی چشم، عدسی چشم های مذکور مورد مطالعه آناتومیکی و با سه روش رنگ آمیزی هماتوکسیلین-ائوزین، ورهاف و پاس مورد مطالعه بافت شناسی قرار گرفت. نتایج به دست آمده مشخص کرد که وزیکول عدسی در این حیوان تا 30 روزگی به طور کامل أکثردر این بررسی 78 نمونه جنین گوسفند تهیه و بعد از جدا سازی چشم، عدسی چشم های مذکور مورد مطالعه آناتومیکی و با سه روش رنگ آمیزی هماتوکسیلین-ائوزین، ورهاف و پاس مورد مطالعه بافت شناسی قرار گرفت. نتایج به دست آمده مشخص کرد که وزیکول عدسی در این حیوان تا 30 روزگی به طور کامل تشکیل و تماس خود را به طور کامل از اکتودرم سطحی از دست می دهد. در 40 روزگی اپیتلیوم دیواره خلفی عدسی با رشد خود و تشکیل رشته های الاستیکی به سمت جلو و محدود کردن فضای داخلی وزیکول، به تدریج شروع به از بین رفتن می کند. تراکم و ضخامت رشته های عدسی تا 150 روزگی افزوده می شود. همچنین کپسول سطح خلفی عدسی در روز 40 شروع به تشکیل شدن می کند. در 50 روزگی فضای داخلی وزیکول توسط رشته های الاستیکی پر شده و اپیتلیوم سطح جلویی به تدریج به صورت مکعبی ساده در می آید. در روز 50 کپسول سطح جلویی عدسی به تدریج ظاهر و در روز 60 کامل و تا 150 روزگی فقط کمی بر ضخامت آن افزوده می شود. از 80 روزگی به بعد به علت افزایش رشد رشته های عدسی، تحّدب بخش خلفی به تدریج از تحدب بخش جلویی بیشتر خواهد شد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
21 - بررسی ساختار عدسی و دیواره خلفی چشم گاومیش با روش اولتراسونوگرافی
غلامرضا اسدنسب مجید فرتاش وند ابوالحسن شاکری باویلیدر این مطالعه ساختار عدسی و دیواره خلفی چشم گاومیش به علت اهمیت آنها در بینایی تحت بررسی های اولتراسونوگرافی قرارگرفته و علاوه بر توصیف نمای اولتراسونوگرافی این اعضا در تصویربرداری دو بعدی، اندازه گیری آنها در تصاویر محور جلویی- عقبی نیز انجام یافت. تصاویر اولتراسونوگرا أکثردر این مطالعه ساختار عدسی و دیواره خلفی چشم گاومیش به علت اهمیت آنها در بینایی تحت بررسی های اولتراسونوگرافی قرارگرفته و علاوه بر توصیف نمای اولتراسونوگرافی این اعضا در تصویربرداری دو بعدی، اندازه گیری آنها در تصاویر محور جلویی- عقبی نیز انجام یافت. تصاویر اولتراسونوگرافی حاصله همانند سایر حیوانات و به خصوص مثل گاو بوده است. میانگین و انحراف معیار کل ضخامت عدسی چشم گاومیش ها 052/0± 133/1 سانتی متر، میانگین و انحراف معیار ضخامت عدسی چشم راست 052/0±135/1 سانتی متر و میانگین و انحراف معیار ضخامت عدسی چشم چپ 053/0±132/1 سانتی متر اندازه گیری شد.میانگین و انحراف معیار ضخامت دیواره خلفی چشم راست و چپبه ترتیب برابر 042/0±677/1 میلی متر و 041/0±672/1 میلی متر و میانگین و انحراف معیار ضخامتکلی دیوارهخلفی چشم گاومیش ها برابر 040/0±674/1 میلی متر به دست آمد. اختلاف معنی داری در مقایسه بین میانگین ضخامت عدسی و دیواره خلفی چشم راست گاومیش با میانگین مشابه آنها در چشم چپ دیده نشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
22 - اثر آللوپاتیک عصاره تلخه (Acroptilon repens) بر سبز شدن بعضی گیاهان زراعی و هرز
محمد تقی آل ابراهیم رسول فخاری کلثوم شریفیاثرات آللوپاتیک علفهای هرز غالباً از جوانهزنی و مراحل اولیه رشدی گیاهان ممانعت مینماید. به منظور بررسی امکان استفاده از اثرات آللوپاتیک عصاره آبی تلخه بر شاخصهای رشدی گیاهان زراعی گندم، عدس و علفهای هرز سیلن و بیتیراخ، آزمایشی گلخانهای به صورت فاکتوریل در قالب ط أکثراثرات آللوپاتیک علفهای هرز غالباً از جوانهزنی و مراحل اولیه رشدی گیاهان ممانعت مینماید. به منظور بررسی امکان استفاده از اثرات آللوپاتیک عصاره آبی تلخه بر شاخصهای رشدی گیاهان زراعی گندم، عدس و علفهای هرز سیلن و بیتیراخ، آزمایشی گلخانهای به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با 4 تکرار در گلخانه دانشکده کشاورزی دانشگاه محقق اردبیلی گردید. فاکتور اول غلظتهای مختلف عصاره آبی تلخه (0 (آب مقطر)، 5، 5/7، 10، 15 و 20 درصد) و فاکتور دوم گیاهان مختلف (گندم، عدس، سیلن و بیتیراخ) بودند. نتایج نشان داد که صفات طول ساقهچه، طول ریشهچه و وزن کل گیاهچه تحت تأثیر عصاره تلخه قرار گرفته و با افزایش غلظت عصاره صفات مورد مطالعه برای هر چهار گیاه کاهش بیشتری یافت. در غلظت 20% عصاره تلخه، بیشترین و کمترین کاهش در وزن کل گیاهچه نسبت به تیمار شاهد به ترتیب مربوط به سیلن (89% کاهش نسبت به شاهد) و گندم (37 درصد کاهش نسبت به شاهد) بود. بهطور کلی از بین عدس و گندم به عنوان دو گیاه زراعی، مقاومت گندم به عصاره آبی تلخه بیشتر بود. مقاومت بیشتر گندم به عصاره آبی تلخه نسبت به سه گیاه دیگر احتمالاً به دلیل قدرت بیشتر غلات در متابولیسم سموم است. غلظت عصاره آبی تلخه جهت کاهش 50% وزن گیاهچه سیلن و بیتیراخ به ترتیب برابر 5/9 و 7/9 درصد بود و لذا علفهرز سیلن حساسیت بیشتری نسبت به افزایش غلظت عصاره آبی تلخه از خود نشان داد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
23 - اثر محلولپاشی آهن بر عملکرد، اجزای عملکرد و پروتئین دانه عدس
احمد مهربانتحقیق حاضر در دو سال زراعی 94-1393 و 95-1394 در مزرعه پژوهشی دانشکده کشاورزی، دانشگاه تهران واقع در کرج اجرا شد. هدف آزمایش بررسی اثر محلول پاشی نانو کلات آهن بر عملکرد، اجزای عملکرد و پروتئین عدس تحت شرایط دیم بود. طرح آزمایشی مورد استفاده بلوکهای کامل تصادفی با سه تک أکثرتحقیق حاضر در دو سال زراعی 94-1393 و 95-1394 در مزرعه پژوهشی دانشکده کشاورزی، دانشگاه تهران واقع در کرج اجرا شد. هدف آزمایش بررسی اثر محلول پاشی نانو کلات آهن بر عملکرد، اجزای عملکرد و پروتئین عدس تحت شرایط دیم بود. طرح آزمایشی مورد استفاده بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار و هفت تیمار شامل شاهد (عدم محلول پاشی)، محلول پاشی دو در هزار (گرم در لیتر) نانو کود در مراحل گلدهی، غلاف دهی و گلدهی + غلاف دهی و محلول پاشی چهار در هزار (گرم در لیتر) نانو کود در مراحل گلدهی، غلاف دهی و گلدهی + غلاف دهی بود. نتایج تجزیه واریانس داده ها نشان داد که اثر محلول پاشی آهن بر ویژگی های اجزای عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک و دانه، شاخص برداشت، آهن و پروتئین دانه و عملکرد پروتئین دانه معنیدار شد. اما اثر سال بر این ویژگی ها معنیدار شود. بر اساس مقایسه میانگین ها، بیشترین مقدار صفات تعداد دانه در بوته، وزن هزار دانه و عملکرد دانه و پروتئین دانه و نیز آهن و پروتئین دانه در تیمار محلول پاشی چهار در هزار نانو کود در مرحله گلدهی و نیام دهی به دست آمد. با این وجود، بین تیمارهای محلول پاشی دو و چهار در هزار نانو کود در مرحله گلدهی و نیام دهی از نظر عملکرد دانه و عملکرد پروتئین دانه تفاوت معنی داری وجود نداشت. بنابراین محلول پاشی نانو کلات آهن در مرحله گلدهی + نیام دهی، توانست بیشترین میزان شاخص های زراعی و عملکرد دانه را تولید کند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
24 - اثرات متقابل پتاسیم و ژیبرلین بر میزان کلروفیل و کاروتنوئیدهای کلروپلاست و پارامترهای رشد در گیاه عدس (Lens culinaris L.)
گیتی برزین رمضانعلی خاوری نژاد حمید فهیمی سارا سعادتمنداثر پتاسیم (K) با غلظتهای 5، 10، 15و20 میلی مولار و ژیبرلین (GA3) با غلظتهای 05/0 و 1/0 میلی مولار بطور جداگانه و با هم بر برخی از فرایندهای فیزیولوژیک مانند سنجش مقدار کلروفیل های برگ با استفاده از روش Arnon و سنجش مقدار کاروتنوئیدهای برگ با استفاده از روش Davies و پ أکثراثر پتاسیم (K) با غلظتهای 5، 10، 15و20 میلی مولار و ژیبرلین (GA3) با غلظتهای 05/0 و 1/0 میلی مولار بطور جداگانه و با هم بر برخی از فرایندهای فیزیولوژیک مانند سنجش مقدار کلروفیل های برگ با استفاده از روش Arnon و سنجش مقدار کاروتنوئیدهای برگ با استفاده از روش Davies و پارامترهای رشد به روش Rodrigues در گیاه عدس (Lens culinaris L.) مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که مقادیر کلروفیل a و کلروفیل کل و کاروتنوئیدها با افزایش غلظتهای K و GA3 بصورت جداگانه به طور معنیداری افزایش یافت، ولی بر مقدار کلروفیل b تاثیر معنیداری ایجاد نکرد. همچنین پارامترهای رشد سرعت رشد نسبی (RGR) و میزان همگون سازی خالص (NAR) با افزایش K و GA3 افزایش معنیداری را نشان دادند. غلظتهای مختلف K و GA3 بر میزان رنگیزههای کلروپلاستی و پارامترهای رشد افزایش معنیداری نداشت. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
25 - بررسی اثر محلولپاشی نانو ذرات دیاکسید تیتانیوم بر عملکرد و اجزای عملکرد و فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدانی در گیاه عدس (Lens culinaris Medik)
میلاد سلطانیه پیام معاونی حسین نوریبه منظور بررسی اثر محلولپاشی نانو ذرات دیاکسید تیتانیومبر فعالیت آنزیمهای آنتی اکسیدانیآزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی با 4 تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه زنجان در سال 1390 انجام شد. تیمارهای آزمایش شامل 6 سطح محلولپاش أکثربه منظور بررسی اثر محلولپاشی نانو ذرات دیاکسید تیتانیومبر فعالیت آنزیمهای آنتی اکسیدانیآزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی با 4 تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه زنجان در سال 1390 انجام شد. تیمارهای آزمایش شامل 6 سطح محلولپاشی با نانو ذرات دیاکسید تیتانیوم (صفر، 01/0، 02/0، 03/0، 04/0 و 05/0 درصد) و دو زمان محلولپاشی (60 درصد ساقهروی و 50درصد گلدهی) بود. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که اثر متقابل محلولپاشی غلظتهای مختلف نانوذرات دیاکسید تیتانیوم در مرحله رشدی روی صفات عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک، وزن صد دانه، فعالیت آنزیمهای کاتالاز، اکسیداز، آسکوربات پراکسیداز و شاخص برداشت معنیدار بود. مقایسه میانگینها نشان داد که بیشترین میانگین وزن صد دانه از غلظت نانوذرات دیاکسید تیتانیوم 01/0 درصد محلولپاشی شده در مرحله 60 درصد ساقهروی، عملکرد دانه و عملکرد بیولوژیک از غلظت نانوذرات دیاکسید تیتانیوم 02/0 درصد محلولپاشی شده در مرحله 60 درصد ساقهرویو شاخص برداشت از غلظت نانوذرات دیاکسید تیتانیوم 05/0درصد محلولپاشی شده در مرحله 60 درصد ساقهروی بدست آمد. همچنین بیشترین میانگین فعالیت کاتالاز از تیمار 05/0 درصد نانو ذرات دیاکسید تیتانیوم در مرحله 60 درصد ساقهروی، فعالیت آنزیم پراکسیداز در غلظت نانوذرات دیاکسید تیتانیوم 04/0 درصد در مرحله گلدهی و فعالیت آنزیم آسکوربیک پراکسیداز در غلظت نانوذرات دیاکسید تیتانیوم 03/0 درصد محلولپاشی شده در مرحله 60 درصد ساقهروی حاصل شد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
26 - بررسی اثر اکسید نیتریک بر تغییرات سیستم آنتیاکسیدانی گیاه عدس (Lens culinaris) در پاسخ به به تنش اللوپاتی حاصل از یولاف (Avena spp L.)
آسیه سیاهمرگویی مریم نیاکان بهاره رضوانیگیاهان همواره در معرض بسیاری از تنشهای زیستی و غیر زیستی قرار دارند. دگرآسیبی از جمله تنشهای زیستی میباشد که از مشکلات اساسی در سیستمهای زراعی محسوب میشود. یولاف وحشی یکی از علفهای هرز جدی اکثر مزارع کشاورزی است. بهمنظور بررسی اثر بازدارندگی عصاره ابی اندامهای ه أکثرگیاهان همواره در معرض بسیاری از تنشهای زیستی و غیر زیستی قرار دارند. دگرآسیبی از جمله تنشهای زیستی میباشد که از مشکلات اساسی در سیستمهای زراعی محسوب میشود. یولاف وحشی یکی از علفهای هرز جدی اکثر مزارع کشاورزی است. بهمنظور بررسی اثر بازدارندگی عصاره ابی اندامهای هوایی و ریشه یولاف وحشی و نیز اثر اکسید نیتریک بر رشد وبرخی پاسخهای فیزیولوژیکی گیاه عدس، آزمایشی در سال 1391 در آزمایشگاه دانشگاه آزاد گرگان صورت گرفت. در این آزمایش از عصاره آبی 40، 70 و 100 درصد اندام هوایی و ریشه یولاف وحشی به تنهایی و همراه با اکسید نیتریک 150 میلیمولار در قالب سه تیمار با سه تکرار در محیط کشت هیدروپونیک استفاده شد. نتایج نشان داد فعالیت آسکوربات پراکسیداز اندام هوایی در تیمارهای 70 و100 درصد عصاره یولاف وحشی به همراه نیتریک اکسید کاهش یافت که نشان دهنده نقش آنتیاکسیدانی اکسید نیتریک میباشد، در حالی که در تیمارهای 40 و 100 و درصد یولاف وحشی به همراه نیتریک اکسید نسبت به عصارههای نامبرده بدون نیتریک اکسید فعالیت این آنزیم در ریشه افزایش یافت. همچنین اکسید نیتریک سبب افزایش میزان ترکیبات فنلی در حضور عصاره آبی یولاف وحشی در گیاه عدس گشت. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
27 - بررسی اثر تنش شوری بر برخی پاسخهای مورفولوژیکی، بیوشمیایی و آنتیاکسیدانی گیاه دارویی Securigera securidaca L.
فاطمه میروکیلی اصغر مصلح آرانی محمدرضا سرافراز اردکانی حمید سودائی زادهدر این تحقیق به منظور بررسی اثر تنشهای مختلف شوری بر برخی شاخصهای مورفولوژیکی، بیوشیمیایی و آنتیاکسیدانی گیاه دارویی عدسالملک (Securigera securidaca L.) در قالب طرح کاملاً تصادفی، بذرهای گیاه در مهرماه سال 1394 از موسسه پاکان بذر اصفهان تهیه و مراحل کاشت و رشد گیاه أکثردر این تحقیق به منظور بررسی اثر تنشهای مختلف شوری بر برخی شاخصهای مورفولوژیکی، بیوشیمیایی و آنتیاکسیدانی گیاه دارویی عدسالملک (Securigera securidaca L.) در قالب طرح کاملاً تصادفی، بذرهای گیاه در مهرماه سال 1394 از موسسه پاکان بذر اصفهان تهیه و مراحل کاشت و رشد گیاه در اتاق رشد در دانشگاه یزد انجام گردید. ارزیابی و مقایسه تغییرات شاخصهای مورفولوژیکی، بیوشیمیایی و عملکرد آنتیاکسیدانی به روش اسپکتروفتومتری اندازهگیری گردید. نتایج نشان داد که با افزایش غلظت شوری برخی شاخصهای مورفولوژیکی بهصورت معنیداری کاهش یافتند. مقدار رنگیزهها در تیمارهای مختلف شوری نسبت به تیمار کنترل تغییر معنیداری نشان نداد. مقدار پرولین، قندهای محلول کل، فلاونوئیدها و آنتوسیانین در بالاترین سطح شوری (12 دسیزیمنس بر متر) نسبت به تیمار کنترل و سایر تیمارهای شوری بهصورت معنیداری افزایش قابل توجهی یافتند. مقدار مالوندیآلدهید در شوری 12 دسیزیمنس بر متر افزایش معنیداری نشان داد در حالی که بیشترین مقدار فعالیت جاروب رادیکالدىفنیلپیکریلهیدرازیل (DPPH) و فعالیت آنزیمهای سوپراکسید دیسموتاز، پراکسیداز و کاتالاز در شوری 8 دسیریمنس بر متر مشاهده شد. یافتههای فوق نشان داد که با توجه به عدم تغییرات معنیدار شاخصهای موفولوژیکی، بیوشیمیایی و آنتیاکسیدانی بویژه در شوریهای پایین (4 دسیزیمنس بر متر)، احتمالاً بتوان رقم عدسالملک مورد مطالعه را بهعنوان یک گونه نیمهحساس (با تحمل متوسط) به شوری پیشنهاد کرد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
28 - اثر آللوپاتیک عصاره تلخه (Acroptilon repens) بر سبز شدن بعضی گیاهان زراعی و هرز
محمد تقی آل ابراهیم رسول فخاری کلثوم شریفیاثرات آللوپاتیک علفهای هرز غالباً از جوانهزنی و مراحل اولیه رشدی گیاهان ممانعت مینماید. به منظور بررسی امکان استفاده از اثرات آللوپاتیک عصاره آبی تلخه بر شاخصهای رشدی گیاهان زراعی گندم، عدس و علفهای هرز سیلن و بیتیراخ، آزمایشی گلخانهای به صورت فاکتوریل در قالب ط أکثراثرات آللوپاتیک علفهای هرز غالباً از جوانهزنی و مراحل اولیه رشدی گیاهان ممانعت مینماید. به منظور بررسی امکان استفاده از اثرات آللوپاتیک عصاره آبی تلخه بر شاخصهای رشدی گیاهان زراعی گندم، عدس و علفهای هرز سیلن و بیتیراخ، آزمایشی گلخانهای به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با 4 تکرار در گلخانه دانشکده کشاورزی دانشگاه محقق اردبیلی گردید. فاکتور اول غلظتهای مختلف عصاره آبی تلخه (0 (آب مقطر)، 5، 5/7، 10، 15 و 20 درصد) و فاکتور دوم گیاهان مختلف (گندم، عدس، سیلن و بیتیراخ) بودند. نتایج نشان داد که صفات طول ساقهچه، طول ریشهچه و وزن کل گیاهچه تحت تأثیر عصاره تلخه قرار گرفته و با افزایش غلظت عصاره صفات مورد مطالعه برای هر چهار گیاه کاهش بیشتری یافت. در غلظت 20% عصاره تلخه، بیشترین و کمترین کاهش در وزن کل گیاهچه نسبت به تیمار شاهد به ترتیب مربوط به سیلن (89% کاهش نسبت به شاهد) و گندم (37 درصد کاهش نسبت به شاهد) بود. بهطور کلی از بین عدس و گندم به عنوان دو گیاه زراعی، مقاومت گندم به عصاره آبی تلخه بیشتر بود. مقاومت بیشتر گندم به عصاره آبی تلخه نسبت به سه گیاه دیگر احتمالاً به دلیل قدرت بیشتر غلات در متابولیسم سموم است. غلظت عصاره آبی تلخه جهت کاهش 50% وزن گیاهچه سیلن و بیتیراخ به ترتیب برابر 5/9 و 7/9 درصد بود و لذا علفهرز سیلن حساسیت بیشتری نسبت به افزایش غلظت عصاره آبی تلخه از خود نشان داد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
29 - تأثیرغنیسازی با ایزوله سویا، آرد عدس، آلبومین و اسپیرولینا پلاتنسیس بر ویژگیهایکیفی نودل صنعتی
مونا رحیمی امیر حسین الهامی راد مسعود شفافی زنوزیان محمد آرمین افشین جعفرپوردر پژوهش حاضر، غنیسازی نودل صنعتی با آرد عدس (35-7 %)، ایزوله سویا، آلبومین و اسپیرولینا پلاتنسیس در سطوح 1 تا 5 % و ارزیابی ویژگیهای فیزیکوشیمیایی، رئولوژیکی و حسی آن انجام گردید. مطابق نتایج، تیمارهای حاوی سطوح 1 تا 5 % اسپیرولینا مقادیر بیشتری خاکستر، رطوبت، چربی أکثردر پژوهش حاضر، غنیسازی نودل صنعتی با آرد عدس (35-7 %)، ایزوله سویا، آلبومین و اسپیرولینا پلاتنسیس در سطوح 1 تا 5 % و ارزیابی ویژگیهای فیزیکوشیمیایی، رئولوژیکی و حسی آن انجام گردید. مطابق نتایج، تیمارهای حاوی سطوح 1 تا 5 % اسپیرولینا مقادیر بیشتری خاکستر، رطوبت، چربی و پروتئین در مقایسه با تیمارهای محتوی آلبومین، آرد عدس، ایزوله سویا و نمونه کنترل داشت. بیشترین و کمترین میزان pH در کل تیمارها به ترتیب مربوط به تیمار حاوی 35 % آرد عدس و 2 % ایزوله پروتئین سویا بود. افزایش سطح اسپیرولینا و آرد عدس به طور منفرد، کاهش عدد پراکسید را نتیجه داد. کمترین مؤلفه روشنایی، قرمزی و زردی به تیمارهای حاوی اسپیرولینا مربوط شد، در حالی که تیمارهای حاوی آرد عدس بیشترین مؤلفه قرمزی و زردی را داشتند و بیشترین مؤلفه قرمزی مربوط به تیمارهای حاوی آلبومین بود. در کلیه تیمارها، با افزایش سطح تمام افزودنیها، میزان سفتی بافت افزایش یافت و تیمارهای حاوی ایزوله سویا، بیشترین سفتی را نشان دادند. بیشترین چسبندگی، کمترین پیوستگی، صمغیت و قابلیت جویدن مربوط به تیمارهای محتوی آرد عدس و بیشترین پیوستگی، صمغیت و قابلیت جویدن نیز مربوط به آلبومین بود. تیمارهای حاوی سطوح مختلف آلبومین بالاترین امتیاز رنگ را نشان دادند. بالاترین امتیاز طعم، بافت و پذیرش کلی متعلق به تیمارهای حاوی سطوح مختلف (2 تا 5 %) آلبومین بود. سطوح مختلف آلبومین بیشترین تأثیر معنیدار را بر خواص کیفی نمونههای نودل صنعتی گذاشت و در مقابل، تیمارهای حاوی اسپیرولینا نتایج قابل قبولی را در آزمونهای کیفی مورد ارزیابی نشان ندادند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
30 - بهینهسازی تولید نان بروتچن بدون گلوتن بر پایه ذرت حاوی آرد عدس و موسیلاژ بهدانه
بهنام مصطفی زاده مهدی قره خانیبیماری سلیاک رایجترین بیماری است که در اثر مصرف گلوتن بروز پیدا میکند. تنها راه درمان این بیماری استفاده از مواد غذایی فاقد گلوتن میباشد. هدف از این پژوهش، بهینهسازی تولید نان بروتچن بدون گلوتن بر پایه ذرت حاوی آرد عدس و موسیلاژ به دانه بود. بدین منظور آرد عدس در سه أکثربیماری سلیاک رایجترین بیماری است که در اثر مصرف گلوتن بروز پیدا میکند. تنها راه درمان این بیماری استفاده از مواد غذایی فاقد گلوتن میباشد. هدف از این پژوهش، بهینهسازی تولید نان بروتچن بدون گلوتن بر پایه ذرت حاوی آرد عدس و موسیلاژ به دانه بود. بدین منظور آرد عدس در سه سطح (25، 50 و 75 درصد) به عنوان جایگزین آرد ذرت و موسیلاژ بهدانه در سه سطح (1، 2 و 3 درصد)، به فرمولاسیون اضافه شدند و در نهایت نمونه بهینه بهدست آمده با نمونه فاقد آرد عدس و موسیلاژ بهدانه مقایسه گردید. تجزیهوتحلیل آماری و بهینهسازی فرایند به روش سطح پاسخ انجام شد. نتایج به دست آمده نشان داد که با افزودن موسیلاژ بهدانه و آرد عدس، میزان ویسکوزیته، دانسیته و رطوبت نمونهها افزایش و میزان روشنایی و سفتی بافت نمونهها کاهش یافت. حجم مخصوص نمونهها با افزایش میزان آرد عدس به صورت خیلی جزئی کاهش ولی با افزایش میزان موسیلاژ بهدانه، ابتدا کاهش و سپس با روند بیشتری افزایش یافت. پذیرش کلی نمونهها نیز نشان داد که با افزایش میزان آرد عدس میزان پذیرش کلی از دید ارزیابان ابتدا کاهش و سپس افزایش یافت در حالی که با افزایش موسیلاژ بهدانه میزان پذیرش کلی ابتدا افزایش و سپس کاهش یافت. نتایج بهینه یابی فرمولاسیون نشان داد که به منظور رسیدن به اهداف ذکر شده، بایستی غلظت آرد عدس 25 درصد و غلظت موسیلاژ بهدانه 3 درصد باشد. از طرفی نتایج مقایسه میان نمونه شاهد و نمونه بهینه نشان داد که نمونه بهینه دارای ویسکوزیته، رطوبت و پذیرش کلی بیشتری نسبت به نمونه شاهد بود. با توجه به یافتههای به دست آمده میتوان بیان نمود که از موسیلاژ بهدانه، به منظور تقلید از خواص گلوتن و همچنین از آرد عدس میتوان در تولید نان بدون گلوتن استفاده نمود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
31 - بررسی خواص رئولوژیکی، شیمیایی، پخت وحسی ماکارونی غنی شده با آرد دانه عدس
معصومه قطبی لیلا امیدوار لنگرودی طیبه السادات حسینیامروزه بالا بردن ارزش غذایی ماکارونی اهمیت ویژهای یافته است. عدس یکی از منابع اصلی تأمین مواد غذایی و پروتئین گیاهی است که سرشار از ویتامینها بوده و خواص آنتی اکسیدانی بالایی دارد. در این تحقیق اثرات افزودن مقادیر 5، 10 و 15 درصد آرد دانه عدس بر اساس آرد سمولینا مصرفی أکثرامروزه بالا بردن ارزش غذایی ماکارونی اهمیت ویژهای یافته است. عدس یکی از منابع اصلی تأمین مواد غذایی و پروتئین گیاهی است که سرشار از ویتامینها بوده و خواص آنتی اکسیدانی بالایی دارد. در این تحقیق اثرات افزودن مقادیر 5، 10 و 15 درصد آرد دانه عدس بر اساس آرد سمولینا مصرفی بر ویژگیهای رئولوژیکی، شیمیایی، پخت و حسی ماکارونی بررسی شده است. آزمون های رئولوژیکی نشان داد با افزایش میزان آرد عدس پایداری خمیر، بیشینه قوام خمیر، میزان مقاومت شبکه گلوتن، میزان ژلاتیناسیون نشاسته، میزان قوام ژل تشکیل شده و میزان رتروگراداسیون نشاسته نسبت به نمونه شاهد کاهش یافت اما میزان جذب آب روند مشخصی نداشت. نتایج آزمونهای شیمیایی روی نمونههای ماکارونی تولیدی نشان داد که از لحاظ رطوبت، اختلاف معنی داری بین کلیه تیمارها وجود ندارد هرچند به لحاظ کمی تیمار شاهد از رطوبت بالاتر برخوردار بود اما میزان خاکستر، پروتئین و فیبر در نمونههای حاوی آرد دانه عدس با افزایش سطوح مصرف، زیادتر شد. نتایج آزمون پخت نشان داد که تیمارحاوی 15 % آرد دانه عدس دارای بیشترین و تیمار شاهد دارای کمترین زمان و عدد پخت می باشند. با آزمون حسی مشخص گردید که افزودن آرد دانه عدس در سطح 5 % می تواند در بهبود اکثر ویژگی های حسی نقش مؤثرتری داشته باشد. ماکارونی دارای 5 % آرد دانه عدس به لحاظ دارا بودن خواص شیمیایی، پخت و ویژگیهای حسی مطلوبتر پیشنهاد میشود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
32 - بررسی اثر جوانه زنی بر برخی ویژگی های شیمایی و فعالیت آنتی اکسیدانی عدس قرمز
فاطمه مسلم ریحانه احمدزاده قویدل اکرم شریفی سید حسین استیریبرای بهبود ارزش تغذیه ای حبوبات از جمله عدس می توان از پیش فرایند جوانه زنی استفاده کرد، که هم اکنون به عنوان یکی از ارزان ترین و موثرترین روشها کاربرد دارد. در این مطالعه، فرایند جوانه زنی عدس قرمز طی دو زمان 24 و 48 ساعت و دو دمای 15 و 25 درجه سانتی گراد انجام گرفت و أکثربرای بهبود ارزش تغذیه ای حبوبات از جمله عدس می توان از پیش فرایند جوانه زنی استفاده کرد، که هم اکنون به عنوان یکی از ارزان ترین و موثرترین روشها کاربرد دارد. در این مطالعه، فرایند جوانه زنی عدس قرمز طی دو زمان 24 و 48 ساعت و دو دمای 15 و 25 درجه سانتی گراد انجام گرفت و برخی خصوصیات شیمیایی عدس قرمز (پروتئین، چربی، مواد معدنی و ترکیبات فنولی) و فعالیت آنتی اکسیدانی آن بررسی گردید. نتایج نشان داد که متناسب با رشد جوانه میزان پروتئین افزایش یافت. در حالیکه، جوانه زنی باعث کاهش میزان چربی در عدس قرمز شد و با افزایش روند جوانه زنی این مقدار به تدریج افزایش یافت. همچنین، فرایند جوانه زنی سبب کاهش میزان آهن، روی و ترکیبات فنولی در عدس قرمز شد. تاثیر جوانه زنی بر میزان کلسیم، فسفر و فعالیت آنتی اکسیدانی متفاوت بود، به طوریکه با شروع جوانه زنی میزان آنها کاهش ولی با افزایش رشد جوانه این مقدار افزایش یافت. بطور کلی نتایج حاصله نشان داد که جوانه زنی در شرایط دمایی 25 درجه سانتیگراد به مدت 48 ساعت، بهترین شرایط جوانه زنی جهت افزایش شاخص های تغذیه ای عدس قرمز می باشد بطوریکه، بیشترین میزان پروتئین، کلسیم و فعالیت آنتی اکسیدانی در این شرایط جوانه زنی مشاهده شد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
33 - بررسی اثر آب مغناطیده بر دوره رشد رویشی، مراحل تکوین مادگی، بساک و فراساختار دانه گرده عدس (.Lens culinaris L.)
نفیسه عظیمی احمد مجد طاهر نژاد ستاری فائزه قناتی صدیقه اربابیانآب فراوانترین جز تشکیلدهنده سلولهای گیاهی است و از آنجایی که مولکولی دیامگنتیک است میتواند تحت تأثیر میدانهای مغناطیسی قرار گیرد. در این پژوهش اثر آب مغناطیده بر سرعت رشد رویشی و مراحل تکوین اندامهای زایشی و فراساختار دانه گرده در گیاه عدس بررسی شد. برای این منظور بذرها أکثرآب فراوانترین جز تشکیلدهنده سلولهای گیاهی است و از آنجایی که مولکولی دیامگنتیک است میتواند تحت تأثیر میدانهای مغناطیسی قرار گیرد. در این پژوهش اثر آب مغناطیده بر سرعت رشد رویشی و مراحل تکوین اندامهای زایشی و فراساختار دانه گرده در گیاه عدس بررسی شد. برای این منظور بذرهای عدس در دو گروه، در یک گلخانه میلی 110 کاشته شدند. یک گروه با آب معمولی و دیگری با آب مغناطیده (آبی که با عبور از یک میدان مغناطیسی تسلایی ازآن تاثیر پذیرفته است)، آبیاری شدند. ساختار تشریحی اندامهای زایشی با روشهای متداول سلول-بافت شناسی بررسی شد و برای مشاهده فراساختار دانهی گرده از میکروسکوپ الکترونی نگاره استفاده شد. نتایج نشان دادند آبیاری با آب مغناطیده سبب تسریع گلدهی در گیاه عدس نسبت به گیاهان شاهد شد. در مراحل مختلف تکوین بساک و مادگی در گیاهان تیمار شده با آب مغناطیده نسبت به گروه شاهد تفاوتی مشاهده نشد. شکل ظاهری سلول مادر مگاسپور و تخمزا در هر دو گروه یکسان بود. دانهی گرده در گیاه عدس دارای سه شیار طولی و تزئینات مشبک است که فرورفتگی در این تزئینات در گیاهان تیمار شده با آب مغناطیده نسبت به گیاهان شاهد ضخامت و وسعت بیشتری داشتند، اما در ابعاد و تعداد دانهی گرده بین دو گروه تفاوتی مشاهده نشد. بطور کلی می توان گفت آبیاری با آب مغناطیده سبب افزایش سرعت گلدهی و در نتیجه کاهش دوره رشد رویشی در گیاه عدس میشود. از اینرو، آبیاری با آب مغناطیده می تواند راه گشای بزرگی در کاهش آب مصرفی برای آبیاری گیاهان زراعی باشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
34 - بررسی تاثیرمیزان سرمایه اجتماعی در تمایل افراد به اهداء عضو
فرح ترکمان مهناز مهدی عراقیپژوهش حاضر به تاثیر سرمایه اجتماعی به عنوان یک عامل مهم در تسهیل و گسترش روابط افراد در تمامی ابعاد جامعه میپردازد و اینکه چه میزان این سرمایه در تمایل افراد به اهداء عضو به عنوان یکی از مهمترین کنشهای اجتماعی در قرن حاضر میتواند موثر واقع شود. این پژوهش در چارچوب مط أکثرپژوهش حاضر به تاثیر سرمایه اجتماعی به عنوان یک عامل مهم در تسهیل و گسترش روابط افراد در تمامی ابعاد جامعه میپردازد و اینکه چه میزان این سرمایه در تمایل افراد به اهداء عضو به عنوان یکی از مهمترین کنشهای اجتماعی در قرن حاضر میتواند موثر واقع شود. این پژوهش در چارچوب مطالعه ی علی- مقایسه ای ، و با استفاده از روش پیمایشی انجام شده و ابزار گردآوری اظلاعات پرسش نامه بوده است. جمعیت آماری پژوهش کلیه افراد دارای کارت اهداء عضو از واحد فراهم آوری اعضاء پیوندی بیمارستان مسیح دانشوری ساکن شهر تهران که کارت اهداء عضو دریافت کرده بودند، و با استفاده از فرمول کوکران نمونه 382 نفری انتخاب شدند. یافتهها حاکی از آن است که 78 درصد پاسخگویان که کارت اهداء عضو را دریافت کرده اند، بر تصمیم خود پایبند بوده و تنها 21% آنها احساس تزلزل در تصمیم خود داشته اند. در 52/39 درصد از افراد دارای کارت اهداء عضو انگیزه اقدام خود را احساس مسئولیت نسبت به افراد جامعه مطرح شدهاست، 17/37 % اعتقادات و باورهای شخصی و 29/23 درصد اعتقادات مذهبی را عنوان کردهاند. همچنین نتایج نشان میدهد، سرمایه اجتماعی از نوع شناختی و ساختاری دارندگان کارت اهداء عضو بیشتر از سرمایه اجتماعی افرادی است که کارت اهداء عضو ندارند. در مولفههای سرمایه اجتماعی شامل اعتماد، شبکه روابط، تعهد فرد به هنجارها، تعلق خاطر و فعالیت شهروندی، میزان فعالیت گروهی افراد دارای کارت اهداء عضو از میانگین نمره بالاتری بهرمند هستند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
35 - بررسی ساختار ریشه و برگ ارقام عدس (Lens culinaris Medic) تحت تنش نوری و باکتری آزوسپیریلیوم
فرشته دارابی علی حاتمی محمد جواد زارع رحیم ناصریبه منظور بررسی اثر تنش نوری و بیوپرایمینگ در دو رقم عدس، آزمایشی زراعی در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه ایلام در سال زراعی 92-1391 بصورت فاکتوریل درقالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی با 3 تکرار اجراگردید. تیمارهای آزمایشی شامل سایهاندازی (عدم سایه، 25، 50، 75 أکثربه منظور بررسی اثر تنش نوری و بیوپرایمینگ در دو رقم عدس، آزمایشی زراعی در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه ایلام در سال زراعی 92-1391 بصورت فاکتوریل درقالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی با 3 تکرار اجراگردید. تیمارهای آزمایشی شامل سایهاندازی (عدم سایه، 25، 50، 75 و 100 درصد سایه)، بیوپرایمینگ (تلقیح با باکتری آزوسپیریلیوم برازیلنس و عدم تلقیح) و ارقام عدس (زیبا و ILL4400) بود. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که با افزایش سطوح سایهاندازی وزن مخصوص برگ، نقصان اشباع آب برگ، تعداد گره فعال ریشه، وزن تر و خشک ریشه، حجم ریشه، طول ریشه و عملکرد دانه کاهش یافت و سبب افزایش شاخص سطح برگ، محتوی کل آب برگ، سطح ویژه برگ و تعداد کل گره رشه گردید، اما در هر دو رقم ورد استفاده تلقیخ با باکتری آزوسپیریلیوم منجر به کاهش خسارت ناشی از سایهاندازی و افزایش رشد و عملکرد گیاه عدس گردید. رقم زیبا درسطوح بالاتر سایه در مقایسه با رقم ILL4400 از عملکرد دانه بیشتری برخوردار بود. اثر برهمکنش سایه و بیوپرایمینگ و رقم نشان داد که با عدم سایه (شاهد) و انتخاب رقم زیبا و تلقیح با باکتری آزوسپیریلیوم میتوان به عملکرد دانه قابل قبولی دست یافت اما درشرایط کشت مخلوط و کشاورزی-جنگل (آگروفارستری) که نور یک عامل محدودکننده میباشد، کشت عدس رقم زیبا همرا با تلقیح با باکتری آزوسپیریلیوم نسبت به رقم ILL4400 موفقیت آمیزتر خواهد بود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
36 - تاثیر تاریخ کاشت و تراکم بوته بر عملکرد و صفات مورفوفنولوژیکی عدس (Lens culinaris Medikus) در زابل
محمدرضا دلارامی سید غلامرضا موسویتاریخ کاشت و تراکم بوته مناسب از مهمترین عوامل مؤثر بر عملکرد گیاهان زراعی هستند. به منظور بررسی تاثیر تاریخ کاشت و تراکم بوته بر عملکرد و صفات مورفوفنولوژیکی عدس بومی سیستان، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 3 تکرار در سال 1389 در زابل اجرا أکثرتاریخ کاشت و تراکم بوته مناسب از مهمترین عوامل مؤثر بر عملکرد گیاهان زراعی هستند. به منظور بررسی تاثیر تاریخ کاشت و تراکم بوته بر عملکرد و صفات مورفوفنولوژیکی عدس بومی سیستان، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 3 تکرار در سال 1389 در زابل اجرا گردید. تیمارها شامل چهار تاریخ کاشت (30 آبان، 14 آذر، 28 آذر و 12 دی) و سه تراکم (18، 24، 36 و 72 بوته در متر مربع) بودند. نتایج نشان داد که تاخیر در کاشت باعث تاخیر زمانی در سبز شدن، گلدهی و کاهش طول دوره رشد گردید. همچنین تاریخ کاشت و تراکم بوته به طور معنیدار و در سطح یک درصد صفات ارتفاع نخستین غلاف از زمین، ارتفاع بوته و عملکرد دانه را تحت تاثیر قرار داد اما تعداد شاخههای اصلی بوته تنها تحت تاثیر تاریخ کاشت قرار گرفت. با تاخیر در کاشت از 30 آبان به 12 دی، تعداد شاخههای اصلی در بوته، ارتفاع نخستین غلاف از سطح زمین، ارتفاع بوته و عملکرد دانه به ترتیب 9/9، 3/31، 3/21 و 8/14 درصد کاهش یافتتند. همچنین با افزایش تراکم از 18 به 72 بوته در متر مربع، تعداد شاخه اصلی در بوته 5/5 درصد کاهش یافت در حالی که ارتفاع نخستین غلاف از سطح زمین، ارتفاع بوته و عملکرد دانه به ترتیب 2/43، 9/83 و 4/104 درصد افزایش یافت. به طور کلی به منظور دستیابی به عملکردی مطلوب در زراعت عدس در زابل می-توان تاریخ کاشت 30 آبان و تراکم 72 بوته در متر مربع را توصیه کرد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
37 - تآْثیر فصل کاشت و تراکم بذر بر عملکرد دانه و اجزای عملکرد عدس (رقم گچساران) در شرایط دیم
پیام پزشکپوربه منظور بررسی امکان کشت پاییزه عدس در شرایط دیم و مقایسه آن با کشت معمول (بهاره) و نیز تعیین تراکم بذر مناسب در هر یک از فصلهای کاشت، این پژوهش در سال زراعی 88-1387 در شهرستان خرمآباد اجرا گردید. آزمایش دارای دو عامل فصل کاشت (پاییزه و بهاره) و تراکم بذر (در پنج سطح أکثربه منظور بررسی امکان کشت پاییزه عدس در شرایط دیم و مقایسه آن با کشت معمول (بهاره) و نیز تعیین تراکم بذر مناسب در هر یک از فصلهای کاشت، این پژوهش در سال زراعی 88-1387 در شهرستان خرمآباد اجرا گردید. آزمایش دارای دو عامل فصل کاشت (پاییزه و بهاره) و تراکم بذر (در پنج سطح 200، 250، 300، 350 و 400 بذر در مترمربع) بود که به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در چهار تکرار بررسی شد. نتایج تجزیه واریانس نشان داد تأثیر فصل کاشت بر عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک، تعداد غلاف در متر مربع، شاخص برداشت، تعداد دانه در متر مربع، تعداد غلاف تک بذری وتعداد غلاف دو بذری در متر مربع، معنیدار بود. عملکرد دانه ،عملکرد بیولوژیک، شاخص برداشت، تعداد غلاف در متر مربع و تعداد دانه در متر مربع در کشت پاییزه به طور معنی داری بیشتر از کشت بهاره بود. همچنین تراکم کاشت اثر معنیداری روی عملکرد دانه، تعداد غلاف در متر مربع، تعداد دانه در متر مربع و تعداد غلاف تک بذری در متر مربع داشت. بیشترین عملکرد دانه به میزان 1600 کیلوگرم در هکتار به کشت پاییزه مربوط بود . تیمار 350 بذر در مترمربع دارای بیشترین عملکرد دانه (1575 کیلوگرم در هکتار) بود ولی تفاوت معنی داری بین تراکم های 300 ،350 و 400 دانه در متر مربع وجود نداشت. کاشت این محصول در شرایط دیم خرمآباد به صورت پاییزه و با تراکم 300 بذر در مترمربع توصیه می گردد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
38 - تاثیر مقادیر نیتروژن و پتاسیم بر برخی صفات کمی و کیفی و کارآیی زراعی مصرف کود در زراعت عدس
رقیه ذبیحی محمودآباد محمد حسن زادهبه منظور بررسی تاثیر سطوح نیتروژن و پتاسیم بر کارآیی زراعی و جذب نیتروژن و پتاسیم و درصد پروتئین دانه عدس، آزمایشی به صورت فاکتوریل بر پایه طرح بلوک های کامل تصادفی با 3 تکرار در سال زراعی 1394 در ایستگاه تحقیقات کشاورزی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اردبیل، در شرایط آبی اجر أکثربه منظور بررسی تاثیر سطوح نیتروژن و پتاسیم بر کارآیی زراعی و جذب نیتروژن و پتاسیم و درصد پروتئین دانه عدس، آزمایشی به صورت فاکتوریل بر پایه طرح بلوک های کامل تصادفی با 3 تکرار در سال زراعی 1394 در ایستگاه تحقیقات کشاورزی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اردبیل، در شرایط آبی اجرا شد. فاکتورها شامل سطوح کود پتاسیم با سه سطح (0، 35 و 70 کیلوگرم در هکتار) از منبع سولفات پتاسیم و سطوح کود نیتروژن با سه سطح (0، 30 و 60 کیلوگرم در هکتار) به صورت گرانوله و رقم مورد کشت، رقم بومی منطقه بود. در کلیه صفات اندازه گیری شده به جز کارآیی زاراعی مصرف کود نیتروژن و پتاسیم، افزایش مصرف کود پتاسیم و نیتروژن، در اثرات اصلی هر کدام از کودها، موجب افزایش صفات عملکرد و اجزای عملکرد و همچنین صفات مربوط به درصد و جذب کودهای پتاسیم و نیتروژن شد به طوری که بیشترین مقدار این صفات در سطوح تیماری 70 کیلوگرم کود پتاسیم و 60 کیلوگرم کود نیتروژن به دست آمد. اثرات متقابل کود پتاسیم و نیتروژن نیز برای صفات عملکرد دانه، کارآیی زراعی کود پتاسیم، عملکرد پروتیین دانه و مقدار جذب نیتروژن دانه، معنی دار بود. به طور کلی نتایج این تحقیق، نشان داد که استفاده همزمان از کود نیتروژن و پتاسیم واکنش مثبت عدس به این دو کود را به همراه داشته و باعث افزایش عملکرد دانه گردید، بنابراین استفاده ترکیبی از این دو کود جهت افزایش صفات کمی و کیفی در این گیاه، توصیه میشود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
39 - بررسی تأثیر پرایمینگ بذر با زادمایه رایزوبیومی و باکتریهای محرک رشد گیاه بر میزان کلروفیل، عناصر غذایی و عملکرد دانه عدس در شرایط دیم
علیرضا صیدمرادی افشین مظفریبه منظور مطالعه اثر پرایمینگ بذر با زادمایه رایزوبیومی و باکتریهای محرک رشد گیاه (PGPR) بر میزان کلروفیل، عناصر غذایی و عملکرد دانه عدس دیم، آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در 4 تکرار در دهستان کارزان از توابع شهرستان سیروان استان ایلام در سال أکثربه منظور مطالعه اثر پرایمینگ بذر با زادمایه رایزوبیومی و باکتریهای محرک رشد گیاه (PGPR) بر میزان کلروفیل، عناصر غذایی و عملکرد دانه عدس دیم، آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در 4 تکرار در دهستان کارزان از توابع شهرستان سیروان استان ایلام در سال زراعی 1396- 1395 اجراء گردید. عاملهای آزمایش شامل کاربرد باکتریهای محرک رشد گیاه در پنج سطح: پرایمینگ بذر با ازوتوباکتر، آزوسپیریلوم، سدوموناس، پرایمینگ توأم بذر با ازوتوباکتر+آزوسپیریلوم+ سدوموناس و عدم مصرف باکتریهای PGPR و همچنین عامل رایزوبیوم در دو سطح: پرایمینگ بذر با رایزوبیوم و عدم پرایمینگ بود. برهمکنش کاربرد باکتری رایزوبیوم و باکتریهای PGPR بر همه صفات مورد مطالعه )به استثناء عملکرد دانه و محتوی کلروفیل b)، بسیار معنیدار (01/0≥P) شد. به طور کلی نتایج آزمایش نشان داد که پرایمینگ بذر با باکتری رایزوبیوم همراه با باکتریهای PGPR به ویژه تیمار مصرف توأم (ازتوباکتر+آزوسپیریلوم+سدوموناس) باعث افزایش میزان عملکرد دانه، نیتروژن، فسفر و پتاس و محتوی کلروفیل a، b و a+b برگ در مقایسه با تیمار عدم مصرف رایزوبیوم و باکتریهای PGPR شد. با توجه به اثرات هم افزایی بین باکتری رایزوبیوم و باکتریهای PGPR در بهبود رشد و نمو و عملکرد دانه گیاه عدس توصیه میشود در فرمولاسیون مایه تلقیحهای مورد استفاده در اراضی مناطق خشک و دیمزارهای عدس، از ترکیب باکتری رایزوبیوم و باکتریهای PGPR استفاده شود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
40 - ارزیابی اثرات حفاظتی عصاره هیدروالکلی دانه عدسالملک (Securigera Securidaca L.) بر تغییرات پارامترهای بیوشیمیایی و شاخصهای کلیوی سرم در موشهای صحرایی نر تیمار شده با تامسولوسین
صدیقه خضری مطلق مختار مختاری مهرداد شزیعتیدانه عدس الملک سرشار از پلی فنل ها و فلاونوئیدها که اثرات بیولوژیک فراوانی دارند. هدف از انجام این مطالعه بررسی تاثیرات حفاظتی عصاره هیدروالکلی دانه گیاه عدس الملک بر تغییرات پارامترهای بیوشیمیایی سرم شامل گلوکز، پروفایل لیپیدی (کلسترول، تری گلیسرید، LDL و HDL)، شاخص ها أکثردانه عدس الملک سرشار از پلی فنل ها و فلاونوئیدها که اثرات بیولوژیک فراوانی دارند. هدف از انجام این مطالعه بررسی تاثیرات حفاظتی عصاره هیدروالکلی دانه گیاه عدس الملک بر تغییرات پارامترهای بیوشیمیایی سرم شامل گلوکز، پروفایل لیپیدی (کلسترول، تری گلیسرید، LDL و HDL)، شاخص های عملکردی کلیوی (کراتینین و BUN) و فعالیت آنزیمهای آنتی اکسیدانی (کاتالاز، سوپراکساید دیسموتاز و گلوتاتیون پراکسیداز) در موش های صحرایی نر تیمار شده با تامسولوسین بود. 72 موش صحرایی نر بالغ به 9 گروه هشت تایی گروه بندی شدند. گروه کنترل تیمار دارویی دریافت نکرد اما گروه شم 1 میلی لیتر حلال عصاره، گروه کنترل مثبت 4/0 میلی گرم/کیلوگرم تامسولوسین، گروههای کنترل منفی 1، 2 و 3 به ترتیب 200، 400 و 800 میلی گرم/کیلوگرم عصاره و گروههای تجربی 1، 2 و 3 ابتدا 4/0 میلی گرم/کیلوگرم تامسولوسین و سپس به ترتیب 200، 400 و 800 میلی گرم/کیلوگرم عصاره به مدت 28 روز دریافت نمودند. در انتها، نمونه های خونی جهت اندازه گیری پارامترهای بیوشیمیایی سرم جمع آوری شد. تامسولوسین باعث افزایش سطح گلوکز، کراتینین و BUN و کاهش سطح فعالیت آنزیمهای آنتی اکسیدانی در گروه کنترل مثبت شد (05/0p <) اما، تغییرات معناداری در سطح پروفایل لیپیدی ایجاد نکرد (05/0p >). با این حال، تیمار با دوزهای 400 و 800 میلی گرم/کیلوگرم عصاره در گروه های تجربی 2 و 3، موجب بهبود سطح گلوکز، کراتینین، BUN و فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی در مقایسه با گروه کنترل مثبت گردید (05/0p <). عصاره هیدروالکلی دانه گیاه عدس الملک می تواند تغییرات پارامترهای بیوشیمیایی و شاخص های عملکردی کلیوی را در سرم موش های صحرایی نر تیمار شده با تامسولوسین بهبود دهد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
41 - اثر سطوح مختلف آبیاری و کمپوست بر خصوصیات مورفوفیزیولوژیک و عملکرد دو رقم عدس (.Lens culinaris Medik) در شرایط دیم
پیمان ایوبی اسمعیل نبی زاده مهرداد بهمنیبه منظور بررسی اثر سطوح مختلف آبیاری و کمپوست بر خصوصیات مورفوفیزیولوژیک و عملکرد دو رقم عدس آزمایشی به صورت کرتهای دو بار خرد شده در مزرعهای واقع در شهرستان سقز استان کردستان در سال زراعی 1395 انجام گرفت. تیمارهای آزمایشی شامل دور آبیاری در سه سطح در کرت اصلی، کمپوست أکثربه منظور بررسی اثر سطوح مختلف آبیاری و کمپوست بر خصوصیات مورفوفیزیولوژیک و عملکرد دو رقم عدس آزمایشی به صورت کرتهای دو بار خرد شده در مزرعهای واقع در شهرستان سقز استان کردستان در سال زراعی 1395 انجام گرفت. تیمارهای آزمایشی شامل دور آبیاری در سه سطح در کرت اصلی، کمپوست در سه سطح (شاهد، 15 و 30 تن در هکتار) در کرت فرعی و رقم (بیله سوار و کیمیا) در کرت فرعی فرعی با سه تکرار بودند. نتایج نشان داد اثر دور آبیاری بر کلیه صفات مورد بررسی معنی دار بود. اثر کمپوست و اثر متقابل رقم × آبیاری بر کلیه صفات مورد بررسی به غیر از ارتفاع بوته معنی دار بود. همچنین اثر رقم نیز بر کلیه صفات به غیر از وزن خشک اندام هوایی و درصد ازت ریشه معنی دار بود. اثر متقابل سطح آبیاری × کمپوست نیز بر کلیه صفات به غیر از وزن خشک اندام هوایی و درصد ازت اندام هوایی معنی دار بود. در نهایت اثر رقم × کمپوست نیز بر ارتفاع بوته، وزن خشک اندام هوایی و درصد ازت اندام هوایی معنی دار بود. نتایج نشان داد سطح دو مرتبه آبیاری در رقم بیله سوار و کیمیا عملکرد دانه را در مقایسه با تیمار عدم آبیاری به ترتیب 84/64 و 22/61 درصد افزایش داد. همچنین تیمار اثر متقابل دو مرتبه آبیاری همراه با سطح 30 تن در هکتار کمپوست بالاترین ارتفاع بوته، محتوی کلرفیل، وزن خشک ریشه، درصد ازت ریشه، تعداد گره ریشه و عملکرد دانهرا به خود اختصاص داد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
42 - تعیین ضخامت عدسی چشم ماهی قزل آلا به روش اولتراسونوگرافی
غلامرضا اسدنسبمطالعه حاضر یکی از مهمترین اجزاء چشم یعنی عدسی چشم ماهی را مورد بررسی قرار داده و با اندازه گیری آن به جزئیات عضو مورد نظر که در مسایل تغذیهای و حفاظتی نقش بسزایی دارد اشاره مینماید. یکی از روشهای کاربردی تصویر برداری تشخیصی چشم استفاده از اولتراسوند است که در این روش أکثرمطالعه حاضر یکی از مهمترین اجزاء چشم یعنی عدسی چشم ماهی را مورد بررسی قرار داده و با اندازه گیری آن به جزئیات عضو مورد نظر که در مسایل تغذیهای و حفاظتی نقش بسزایی دارد اشاره مینماید. یکی از روشهای کاربردی تصویر برداری تشخیصی چشم استفاده از اولتراسوند است که در این روش با استفاده از یک باریکه امواج صوتی مخصوصی که مستقیماً به چشم فرستاده میشود و برگشت اکوهای صوتی مختلفی که در اثر برخورد این امواج به دانسیتههای متعدد عضوی با اکوژنیسیتههای متفاوت چشم بوجود میآید تصویر سازی صورت میگیرد. الگوهای متعددی در اولتراسونوگرافی مطرح است که یکی از مهمترین آنها الگوی نمایشی دو بعدی ( )B-modeمیباشد. در این مطالعه با استفاده از الگوی نمایشی فوق، طول محور جلویی - عقبی عدسی چشم ده ماهی قزل آلا بررسی و اندازه گیری شد. میانگین وانحراف معیار ضخامت عدسی چشم ماهیها برابر 0/319 ±0/040سانتی متر، میانگین و انحراف معیار ضخامت عدسی چشم راست ماهیها برابر 0/317 ± 0/041سانتی متر و عدسی چشم چپ ماهیها برابر 0/321±0/040سانتی متر محاسبه گردید. همچنین در مقایسه بین میانگین ضخامت عدسی چشم راست ماهی با میانگین ضخامت عدسی چشم چپ ماهی اختلاف معنیداری مشاهده نشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
43 - تأثیر محلول پاشی عناصر آهن، روی و کلسیم تحت شرایط آبیاری تکمیلی بر عملکرد عدس دیم
مجید چگینی حمید رضا ذاکرین سید علیرضا ولدآبادیاین تحقیق در شهرستان قزوین، با هدف بررسی تأثیر محلول پاشی عناصر ریزمغذی آهن، روی و عنصر کلسیم بر عملکرد عدس دیم انجام شد. این آزمایش بصورت کرتهای یکبارخردشده بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی در 3 تکراراجرا شد. شرایط رطوبتی در 2 سطح (I1: بدون آبیاری (دیم) I2: آبیاری قب أکثراین تحقیق در شهرستان قزوین، با هدف بررسی تأثیر محلول پاشی عناصر ریزمغذی آهن، روی و عنصر کلسیم بر عملکرد عدس دیم انجام شد. این آزمایش بصورت کرتهای یکبارخردشده بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی در 3 تکراراجرا شد. شرایط رطوبتی در 2 سطح (I1: بدون آبیاری (دیم) I2: آبیاری قبل از گلدهی) به عنوان عامل اصلی و محلولپاشی در 5 سطح (M1: کلسیم، M2: روی، M3: آهن، M4: کلسیم + روی + آهن و M5: آب خالص، (شاهد)) به عنوان عامل فرعی بودند. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که اثر آبیاری (در سطح 5 درصد)، محلولپاشی (در سطح 1 درصد) و اثر متقابل آبیاری × محلول پاشی (در سطح 5 درصد) بر عملکرد دانه معنیدار بود. نتایج نشان داد که آبیاری تکمیلی باعث افزایش قابل توجه عملکرد دانه ( 6/811 کیلوگرم در هکتار) شد. نتایج مقایسه میانگینهای اثر محلولپاشی بر میزان عملکرد دانه نشان داد که تیمار محلول پاشی آهن + روی + کلسیم با میانگین 5/729 کیلوگرم در هکتار بیشترین میزان عملکرد دانه را داشت که با تیمار محلولپاشی روی در یک گروه آماری مشترک قرار داشتند. در بین سطوح محلولپاشی کلسیم کمترین تأثیر را در افزایش عملکرد دانه داشت. نتایج مقایسه میانگینهای اثر متقابل آبیاری و محلولپاشی بر عملکرد دانه نشان داد که بیشترین میزان عملکرد دانه در تیمارهای محلولپاشی آهن + روی + کلسیم و محلولپاشی روی به تنهایی در شرایط آبیاری تکمیلی مشاهده شد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
44 - تأثیر محلول پاشی عناصر آهن، روی و کلسیم تحت شرایط آبیاری تکمیلی بر عملکرد عدس دیم
مجید چگینی حمیدرضا ذاکرین اسماعیل حدیدی ماسولهاین تحقیق در شهرستان قزوین، با هدف بررسی تأثیر محلول پاشی عناصر ریزمغذی آهن، روی و عنصر کلسیم بر عملکرد عدس دیم انجام شد. این آزمایش بصورت کرت های یک بارخردشده بر پایه طرح بلوک های کامل تصادفی در 3 تکراراجرا شد. شرایط رطوبتی در 2 سطح (I1: بدون آبیاری (دیم) I2: آبیاری قب أکثراین تحقیق در شهرستان قزوین، با هدف بررسی تأثیر محلول پاشی عناصر ریزمغذی آهن، روی و عنصر کلسیم بر عملکرد عدس دیم انجام شد. این آزمایش بصورت کرت های یک بارخردشده بر پایه طرح بلوک های کامل تصادفی در 3 تکراراجرا شد. شرایط رطوبتی در 2 سطح (I1: بدون آبیاری (دیم) I2: آبیاری قبل از گلدهی) به عنوان عامل اصلی و محلول پاشی در 5 سطح (M1: کلسیم، M2: روی، M3: آهن، M4: کلسیم + روی + آهن و M5: آب خالص، (شاهد)) به عنوان عامل فرعی بودند. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که اثر آبیاری (در سطح 5 درصد)، محلول پاشی (در سطح 1 درصد) و اثر متقابل آبیاری × محلول پاشی (در سطح 5 درصد) بر عملکرد دانه معنی دار بود. نتایج نشان داد که آبیاری تکمیلی باعث افزایش قابل توجه عملکرد دانه ( 6/811 کیلوگرم در هکتار) شد. نتایج مقایسه میانگین های اثر محلول پاشی بر میزان عملکرد دانه نشان داد که تیمار محلول پاشی آهن + روی + کلسیم با میانگین 5/729 کیلوگرم در هکتار بیشترین میزان عملکرد دانه را داشت که با تیمار محلول پاشی روی در یک گروه آماری مشترک قرار داشتند. در بین سطوح محلول پاشی کلسیم کمترین تأثیر را در افزایش عملکرد دانه داشت. نتایج مقایسه میانگین های اثر متقابل آبیاری و محلول پاشی بر عملکرد دانه نشان داد که بیشترین میزان عملکرد دانه در تیمارهای محلول پاشی آهن + روی + کلسیم و محلول پاشی روی به تنهایی در شرایط آبیاری تکمیلی مشاهده شد. این نتایج بیانگر این بود که اختلاف بین سطوح محلول پاشی از نظر عملکرد دانه در شرایط آبیاری تکمیلی نسبت به شرایط دیم بیشتر مشهود بود، بدین معنی که تأثیر محلول پاشی در شرایط آبیاری تکمیلی بیشتر بود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
45 - تجریه علیت عملکرد و اجزای عملکرد دانه ژنوتیپهای امید بخش عدس در شرایط دیم
شهرام عزیزی چاخرچمن حسین مصطفایی داود حسن پناه حمداله کاظمی اربط مهرداد یارنیابه منظور بررسی روابط بین عملکرد دانه با اجزای عملکرد و برخی صفات فیزیولوژیکی و تعیین مهم‎ترین صفات موثر بر عملکرد دانه 11 رقم و لاین امید بخش و یک ژنوتیپ از توده محلی اردبیل آزمایشی در قالب طرح بلوک‎های کامل تصادفی در 3 تکرار تحت شرایط دیم در ایستگاه تحقیقات کشا أکثربه منظور بررسی روابط بین عملکرد دانه با اجزای عملکرد و برخی صفات فیزیولوژیکی و تعیین مهم‎ترین صفات موثر بر عملکرد دانه 11 رقم و لاین امید بخش و یک ژنوتیپ از توده محلی اردبیل آزمایشی در قالب طرح بلوک‎های کامل تصادفی در 3 تکرار تحت شرایط دیم در ایستگاه تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی اردبیل انجام گرفت. نتایج حاصل از تجزیه واریانس، تنوع ژنوتیپ‎های مورد مطالعه را از نظر تمام صفات مورد مطالعه نشان داد. مقایسه میانگین صفات مورد بررسی نشان داد که ژنوتیپ‎های ILL 8095، ILL 9893 و ILL 6031 بیشترین میزان عملکرد دانه را داشتند. نتایج تجزیه علیت صفات نشان داد که صفات تعداد نیام پر در بوته و وزن یک صد دانه به ترتیب با اثر مستقیم 055/2 و 182/1 مهم‎ترین اجزی موثر بر عملکرد دانه می‎باشند. اثر مستقیم مثبت شاخص برداشت و عملکرد بیولوژیک بر روی عملکرد دانه ناچیز بود و بیشترین اثرات غیر مستقیم مثبت این صفات بر عملکرد دانه از طریق تعداد نیام پر و وزن یک صد دانه بود. اثر مستقیم تعداد کل نیام در بوته، تعداد شاخه‎های جانبی در بوته و تعداد روز تا رسیدگی بر روی عملکرد منفی بود. نتایج حاصل از این بررسی حاکی از آن است که خصوصیاتی مانند تعداد نیام پر، وزن صد دانه، شاخص برداشت، تعداد دانه در نیام، زود گل‎دهی و محتوای نسبی آب برگ‎ها را می‎توان به عنوان شاخص‎هایی برای انتخاب در جهت بهبود عملکرد دانه عدس در شرایط دیم معرفی نمود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
46 - شناسایی گونههای فوزاریوم مولد پژمردگی، مرگ گیاهچه و پوسیدگی ریشه عدس در استان فارس و مقایسه قدرت بیماریزایی آنها
سید محمدرضا موسوی وحید زرین نیااین تحقیق به منظور شناسایی گونه های فوزاریوم مولد پژمردگی، مرگ گیاهچه و پوسیدگی ریشه عدس در استان فارس و مقایسه قدرت بیماریزایی آن ها انجام شد. برای این منظورطی سالهای 87-1386 تعداد 115 نمونه از گیاهان دارای علایم زردی و پژمردگی در مزارع عدس استان فارس جمعآوری و در مج أکثراین تحقیق به منظور شناسایی گونه های فوزاریوم مولد پژمردگی، مرگ گیاهچه و پوسیدگی ریشه عدس در استان فارس و مقایسه قدرت بیماریزایی آن ها انجام شد. برای این منظورطی سالهای 87-1386 تعداد 115 نمونه از گیاهان دارای علایم زردی و پژمردگی در مزارع عدس استان فارس جمعآوری و در مجموع 62 جدایه فوزاریوم از این گیاهان جداسازی شد که پس از شناسایی در 5 گونه Fusarium oxysporum، F. solani، F. equiseti، F. avenaceum و F. sambucinum به ترتیب با فراوانی 7/46، 35، 3/8، 5 و 3/3 درصد قرار گرفتند. این اولین گزارش از وجود F. avenaceum در مزارع عدس ایران است. پس از انجام آزمون بیماریزایی و مشخص شدن جدایههای بیماریزا، شدت بیماری روی قسمتهای هوایی و ریشه گیاهان تلقیح شده با این جدایهها براساس نمرهدهی 5 درجهای پیشنهاد شده برای فوزاریومهای مولد پژمردگی و پوسیدگی ریشه عدس ارزیابی شد. نتایج نشان داد که F. oxysporum مهم ترین گونه بیماریزا در مزارع عدس استان فارس است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
47 - تجزیه به عاملهای عملکرد، اجزای عملکرد و برخی صفات موثر بر مقاومت به خشکی درعدس(Lens culinaris Medik)
محمد صالحی علی حق نظری فرید شکاری علی فرامرزیروش تجزیه به عاملها یکی از روشهای آماری چند متغیره است که درآن میتوان تعداد زیادی از متغیرهای همبسته را به تعداد کمتری عامل اصلی کاهش داد. به منظور تعیین چگونگی تاثیر صفات مرفولوژیکی و فیزیولوژیکی گیاه برمیزان مقاومت آن به خشکی، آزمایشی روی20 ژنوتیپ عدس در سال 1383در قا أکثرروش تجزیه به عاملها یکی از روشهای آماری چند متغیره است که درآن میتوان تعداد زیادی از متغیرهای همبسته را به تعداد کمتری عامل اصلی کاهش داد. به منظور تعیین چگونگی تاثیر صفات مرفولوژیکی و فیزیولوژیکی گیاه برمیزان مقاومت آن به خشکی، آزمایشی روی20 ژنوتیپ عدس در سال 1383در قالب طرح کرتهای خرد شده انجام گرفت. تجزیه به عاملها بر اساس میانگین داده های حاصل از دو محیط تنش و بدون تنش خشکی، توانست 18 متغیر را در4 عامل استخراج شده توزیع نماید. برای سهولت تفسیرنتایج، تنها آن دسته از ضرایب عاملی که بزرگتر از 38/0 بودند بدون توجه به علامت آنها معنی دار در نظرگرفته شدند. عامل اول 28/20 درصد از کل تغییرات را به خود اختصاص داد. بزرگترین ضرایب عاملی آن مربوط به صفات وزن خشک گیاه، وزن خشک برگ، وزن خشک ساقه، سطح برگ و تعداد روز تا 50 درصد گلدهی بود. تمام متغیرها در این عامل دارای ضرایب عاملی با علامت مثبت بودند. عامل دوم 61/15 درصد از کل تغییرات را به خود اختصاص داد. برای این عامل صفات ارتفاع گیاه در زمان گلدهی، ارتفاع گیاه قبل از گلدهی، ارتفاع گیاه در زمان برداشت، عرض بوته وتعداد شاخه فرعی اولیه دارای ضرایب عاملی بالا بودند بطوریکه دو متغیر دارای ضریب عاملی مثبت و سه متغیر دیگر دارای ضریب منفی بودند. همبستگی منفی و معنی دار بین ارتفاع گیاه در هر سه زمان رشدی (قبل ازگلدهی، موقع گلدهی و موقع برداشت) با عرض بوته وتعداد شاخه های فرعی اولیه وهمبستگی مثبت ومعنی دار بین صفات عرض بوته و تعداد شاخه های فرعی اولیه با یکدیگر مشاهده گردید. عامل سوم 03/14 درصد از کل تغییرات را توجیه نمود که در این عامل صفات شاخص برداشت، عملکرد دانه، تعداد غلاف در بوته، محتوای نسبی آب برگ، تعداد دانه در بوته بترتیب دارای ضرایب عاملی 758/0، 655/0، 614/0، 608/0و 586/0 بودند. در این عامل نیز تمام متغیرها دارای ضرایب عاملی با علامت مثبت بوده وتمام صفاتی که برای تشکیل عامل3 با همدیگر جمع شده اند همگی دارای ضرایب همبستگی ساده مثبت ومعنی دار بودند. عامل چهارم 66/10 درصد ازکل تغییرات صفات را تبئین نمود که شامل صفات عملکرد بیولوژیک، دمای برگ و وزن 100 دانه بود. جدول همبستگی ساده صفات، وجود رابطه منفی و معنی دار بین دمای برگ و عملکرد دانه و رابطه مثبت و معنی دار وزن صد دانه با عملکرد دانه را نشان داد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
48 - اثر پیش تیمار عناصر کم مصرف بر تخلیه مواد اندوخته بذر عدس در دماهای مختلف
علی اصغر علیلوعملکرد گیاهان زراعی در مناطق دیم همواره تحت تأثیر محیط، نوسانات شدیدی را نشان می دهد که مرحله استقرار گیاه و دسترسی به عناصر غذایی در چنین شرایطی از اهمیت بالایی برخوردار است. در این راستا، اثر پیش تیمار ریزمغذی های یدید مس، یدید روی، یدید پتاس و سولفات روی روی صفات أکثرعملکرد گیاهان زراعی در مناطق دیم همواره تحت تأثیر محیط، نوسانات شدیدی را نشان می دهد که مرحله استقرار گیاه و دسترسی به عناصر غذایی در چنین شرایطی از اهمیت بالایی برخوردار است. در این راستا، اثر پیش تیمار ریزمغذی های یدید مس، یدید روی، یدید پتاس و سولفات روی روی صفات جوانه زنی و استقرار گیاه در دماهای 10 و 20 درجه سلسیوس ارزیابی شد. نتایج نشان داد پیش تیمار بذر تأثیر معنیداری بر سرعت جوانهزنی بذور نسبت به شاهد دارد. این ترکیبات باعث افزایش سرعت جوانه زنی شده که در بین آنها سولفات روی بیشترین اثر را داشته است اما اثر پیش تیمارها روی درصد جوانه زنی تأثیر معنی داری نداشت. با این حال، تمامی ترکیبات به کار برده شده افزایش درصد جوانه زنی نسبت به شاهد را سبب شدند. همچنین پاسخ بذر به پیش تیمارها در دماهای پایین بهتر از دماهای بالاتر صورت گرفت. تخلیه مواد اندوخته شده بذر در تیمارهای به کار برده شده نسبت به شاهد بهبود نسبی را نشان داد، به طوری که کل ذخایر پویاشده، کارایی تبدیل و درصد تخلیه مواد اندوخته شده بذر در اثر پیش تیمارها افزایش یافت. در کل، ترکیبات فوق به ویژه سولفات روی می تواند ضمن بهبود استقرار گیاه در مراحل اولیه، جهت زیست غنی سازی گیاه در مراحل بعدی نیز استفاده شود. تفاصيل المقالة