-
حرية الوصول المقاله
1 - أسلوب القصص والحکایات فی کتاب المثنوی للمولوی
محمد رسول آهنگران فرح ناز رفعت جولا یخفی علی الدارسین للأدب العرفانی الصوفی، ولا سیما الفارسی منه، ما للمولوی من ثراء وإثراء بلغا الدرجة القصوی فی الشعر العرفانی المفعم بالوجدان العشقی لحضرة الله سبحانه وتعالی وحظیرة تجلیه الأقدس وتنزله المقدس. تمتاز لغة مولانا بالبساطة والسهولة والوضوح فی التعبیر عن أ أکثرلا یخفی علی الدارسین للأدب العرفانی الصوفی، ولا سیما الفارسی منه، ما للمولوی من ثراء وإثراء بلغا الدرجة القصوی فی الشعر العرفانی المفعم بالوجدان العشقی لحضرة الله سبحانه وتعالی وحظیرة تجلیه الأقدس وتنزله المقدس. تمتاز لغة مولانا بالبساطة والسهولة والوضوح فی التعبیر عن أفکاره. کما یشتهر شعره بشیئین هامین عن غیره، هما عمق الفکر والرأی وقوة العاطفة. إنّ دراسة النصوص الأدبیة القدیمة تکشف لنا العلاقات الثقافیة العمیقة والتعاملات الأدبیة فی امتداد التاریخ؛ وتؤدی إلی کشف أسرار الجمال وکمال الفنون وخالدیة الأعمال الشامخة والبطولیة الأدبیة. فمن هذا المنطلق، نحاول فی هذا البحث أن نکشف عن آثار أقدام المفاهیم الفکریة، وصور المولوی إفرازاته الفکریة، وکذلک نهدف إلی تبیین کیفیة تعامل المثنوی مع هذه النصوص. کما نسعی فی هذه المقالة تبیین أسلوب مولانا جلالالدین الرومی فی سرد القصص والحکایات وکذلک أنواعها فی کتابه التالد المثنوی من جهة، والإشادة إلی أهمیة هذه القصص والحکایات فی عصره وعصرنا أیضاً. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
2 - نظام داستانپردازی در حکایات حدیقۀ سنایی
علی‎محمد مؤذنی منیر خلیلیانحدیقه‎الحقیقه سنایی منظومه‎ای است عرفانی که در قالب داستان‎ها و حکایات و تمثیل‎ها به آموزش تعالیم دینی و اخلاقی می‎پردازد. این اثر از متون عرفانی است که ایجاز و سادگی خصیصۀ عمدۀ آن است. بنابراین پژوهش حاضر که به روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از ابز أکثرحدیقه‎الحقیقه سنایی منظومه‎ای است عرفانی که در قالب داستان‎ها و حکایات و تمثیل‎ها به آموزش تعالیم دینی و اخلاقی می‎پردازد. این اثر از متون عرفانی است که ایجاز و سادگی خصیصۀ عمدۀ آن است. بنابراین پژوهش حاضر که به روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از ابزارکتابخانهای انجام گرفته، بر آن است تا نظام پردازش داستان‎های حدیقه‎الحقیقۀ سنایی غزنوی، خصوصاً حکایت‎های کوتاه آن را با الگو قراردادن ویژگی کمینه‎گرایی تجزیه و تحلیل، و عناصر و ویژگی‎های حکایات این اثر را با عنایت به شخصیّت ‎و شخصیّت پردازی، پیرنگ، جایگاه گفتگو، صحنه و صحنه پردازی، بررسی نماید. برای رسیدن به این منظور، سی حکایت از حدیقۀ سنایی انتخاب و ویژگی‎های مختلف آن بررسی و تحلیل شد و نتایج به دست آمده مبنی بر این است که حکایات حدیقه سنایی بسیاری از ویژگی‎های کمینه‎گرایی همچون: ایجاز، پیرنگ ساده، بسیاری گفتگو، محدودیت شخصیّت‎ها و صحنه‎پردازی را داراست و سنایی در این زمینه بسیار موفّق بوده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
3 - شکلشناسی راوی در حکایات کرامتهای عرفانی
مهدی رضایی عزیزه نیدیحکایات کرامات، روایاتی است که کارهای خارقالعاده اولیا را بیان میدارد. حجم زیادی از تذکرههای صوفیانه به ذکر حکایاتی در باره کرامات اولیا اختصاص یافته است. این روایات جایگاه ویژهای در ادبیات عرفانی دارد و تمام ویژگیهای یک روایت خوب از جمله ساختار را داراست. ساختارگرا أکثرحکایات کرامات، روایاتی است که کارهای خارقالعاده اولیا را بیان میدارد. حجم زیادی از تذکرههای صوفیانه به ذکر حکایاتی در باره کرامات اولیا اختصاص یافته است. این روایات جایگاه ویژهای در ادبیات عرفانی دارد و تمام ویژگیهای یک روایت خوب از جمله ساختار را داراست. ساختارگرایی، تحلیلی است که به ساختار و مناسبات درونی اجزاء یک اثر ادبی یا هنری میپردازد. یکی از عرصههای تحلیل ادبی ساخت گرا، عرصه روایتشناسی است. روایتشناسی در پی کشف زبان و قواعد پنهان روایتهاست. یکی از اصولی که روایتشناسان ساخت گرا به آن میپردازند، شکلشناسی راوی است. این که راوی کیست؟ چگونه روایت را مطرح میکند؟ از چه جایگاهی داستان را تعریف میکند و غیره. این مقاله تلاش دارد، با استفاده از روشهای توصیفی و تجزیه و تحلیل ساختارگرایی، شکلشناسی راوی را در حکایات کرامات: طبقات الصوفیه خواجه عبدالله انصاری(5 و 4 ه. ق.)، اسرارالتوحید محمد بن منور(5 و 4 ه. ق.)، تذکرة الاولیاء عطار نیشابوری(7 و 6 ه. ق.)، نفحات الانس جامی(9 ه. ق.) و طرائق الحقائق معصوم علی شاه (14 و 13 ه. ق.) مشخص نماید. این بررسی بر اساس نظریات روایتشناسان ساخت گرا و با نگرش به ادبیات عرفانی صورت پذیرفته است. پژوهش نشان میدهد که در حکایات کرامتهای عرفانی، راوی، شخصی متعین و مجزا از نویسنده است. او میتواند شناس یا ناشناس، دانای کل نامحدود یا محدود و دید درونی یا بیرونی داشته باشد، اما نقل قولهایش مستقیم است و زمان، ضمایر و رنگ و بوی شخصیت را دارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
4 - بررسی ساختار حکایتهای روحالارواح بر اساس نظریۀ ریختشناسی پراپ
مجتبی دماوندی سیده زهرا میرنژادروحالارواح فی شرح اسماءالملکالفتّاح، کهنترین اثر مستقل فارسی در شرح اسماءالله نگاشتة شهابالدّین ابوالقاسم احمدبنابیالمظفّر منصور سمعانی، است. از آنجا که حکایتپردازی، یکی از مهمترین روش مؤلفان کتب عرفانی در جهت القای مفاهیم عرفانی بوده، سمعانی نیز در تفسیر اسماء حس أکثرروحالارواح فی شرح اسماءالملکالفتّاح، کهنترین اثر مستقل فارسی در شرح اسماءالله نگاشتة شهابالدّین ابوالقاسم احمدبنابیالمظفّر منصور سمعانی، است. از آنجا که حکایتپردازی، یکی از مهمترین روش مؤلفان کتب عرفانی در جهت القای مفاهیم عرفانی بوده، سمعانی نیز در تفسیر اسماء حسنی در روحالارواح از این سنّت بهره برده است. در این پژوهش حکایتهای کتاب مذکور مورد مطالعه قرار گرفته و از آنجا که یکی از شیوههای کاربردی در مطالعۀ حکایات، تجزیه و تحلیل ساختاری آنها است و ولادیمیر پراپ، محقّق روسی، از نخستین کسانی است که به این نوع تحلیل قصّههای عامیانه توجّه کرده؛ حکایتهای روحالارواح بر اساس نظریۀ ریختشناسی پراپ بررسی شده است. پراپ با مطالعۀ یکصد قصّۀ پریان در ادبیات روسی نشان داد که قصّههای پریان، برخلاف تفاوتهای ظاهری، از نظر انواع شخصیّت و عملکرد آنها، نوعی همانندی دارند. همچنین دریافت که تعداد این عملکردها محدود، و دارای توالی مشابه میباشند. در این پژوهش با مطالعۀ ده حکایت از حکایتهای عرفانی روحالارواح بر اساس الگوی ریختشناسی پراپ، قابلیت تطبیق این الگو بر حکایات این کتاب بررسی شد و نتیجه حاکی از آن است که ساختار حکایتهای عرفانی به طور کامل با الگوی پراپ مطابقت ندارد؛ ولیکن با حذف تعدادی از خویشکاریها چون غیبت، تعقیب، رهایی، رسوایی، عروسی و افزودن خویشکاری یاریگر یاری میرساند و شکست قهرمان، به الگوی پراپ میتوان حکایتهای عرفانی این کتاب را بر اساس نظریۀ ریختشناسی پراپ مورد مطالعه قرار داده و به سایر حکایتهای عرفانی نیز تعمیم داد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
5 - بررسی و تحلیل انتقادی اصول سوررئالیسم در تطبیق با حکایات جنید بغدادی با تأکید بر تذکرة الاولیاء عطار
ناصر امیرمحمدی نعمت اصفهانی عمران حمید طبسیسوررئالیسم مکتبی است که توسط آندره برتون و یارانش در اوایل قرن بیستم و بعد از جنگ جهانی اول به وجود آمد و موجب کشتار، هرج و مرج، ویرانی و پوچگرایی شد. با نگاهی به مکتب سوررئالیسم و عرفان اسلامی - ایرانی متوجه میشویم که وجوه و جنبههای سوررئالیستی پس از بنیانگذاری این أکثرسوررئالیسم مکتبی است که توسط آندره برتون و یارانش در اوایل قرن بیستم و بعد از جنگ جهانی اول به وجود آمد و موجب کشتار، هرج و مرج، ویرانی و پوچگرایی شد. با نگاهی به مکتب سوررئالیسم و عرفان اسلامی - ایرانی متوجه میشویم که وجوه و جنبههای سوررئالیستی پس از بنیانگذاری این مکتب به وجود نیامده، بلکه در کهنترین متون دینی و اساطیری سابقه داشته و در عرفان ایرانی، بهویژه ادبیّات صوفیانه و بالأخص حکایتهای شهودی عرفانی بهصورت گسترده، ولی با تفاوتهای بنیادین، وجود داشته است. در متون عرفانی، بخصوص تذکرهها، حکایتها، قالبی داستانی، تخیلی و ذهنی دارند؛ به گونه ای که رویدادهای شگفت و حیرتآور را در بستری واقعگرایانه ارائه میدهند. به همین علت این حکایتها به سبب مبتنی بودن بر ناخودآگاه و فرم رؤیاگونه اشان با اصول و مبانی سوررئالیسم مطابقت دارد و همچنین سور رئالیستها تأکید بر رهایی از عقل برای رسیدن به نقطۀ علیای هستی را با هدف طریقت عرفانی عرفا که در آن همۀ کثرات به وحدت مبدل میشوند، به اشتباه یکی دانستهاند؛ بنابراین در پژوهش حاضر به شیوۀ توصیفی- تحلیلی، سعی بر این است که به طور اجمالی کاربست عناصر و مولفه های سوررئالیستی گوناگون در حکایات جنید بغدادی با تأکید بر تذکرة الاولیاء عطار پرداخته شود و در پایان نقد و تحلیلی مختصر از تفکّر فرامادی سوررئال ها و تفکّر فرانگر در عرفان ایرانی ارائه گردد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
6 - تحلیل روایی حکایتهای گلستان سعدی، مطالعۀ موردی، باب ششم
فخرالدین سعیدی ابواسحاقی محمد حکیم آذر مظاهر نیکخواهگلستان سعدی یک اثر روایی است که از تکنیکهای مختلف زمان روایی، جنبههای مختلف به لحاظ محتوایی، آموزشی، تربیتی، خلاقیتهای زبانی، کوتاهی، تحریکپذیری و ایجاد حس کنجکاوی در مخاطب، مفاهیم و موضوعات متنوع اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و تربیتی، نوع روایت و کنشها و واکنشها، تنوع أکثرگلستان سعدی یک اثر روایی است که از تکنیکهای مختلف زمان روایی، جنبههای مختلف به لحاظ محتوایی، آموزشی، تربیتی، خلاقیتهای زبانی، کوتاهی، تحریکپذیری و ایجاد حس کنجکاوی در مخاطب، مفاهیم و موضوعات متنوع اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و تربیتی، نوع روایت و کنشها و واکنشها، تنوع شخصیت راوی و پرهیز از تبدیلشدن راوی به کلیشه یا شخصیت قراردادی، چگونگی زاویۀ دید، کارکرد و جنبههای بلاغی بهخوبی بهره برده است. حکایتهای گلستان به دلیل استفاده از شگرد فشردهنویسی، نغزگویی و انتقال مفاهیم به مخاطب نیز جای بحث و بررسی دارد. در اینجا سعی شده تا بر اساس محورهای مذکور حکایتهای باب ششم مورد بررسی قرار گیرد. تاکنون در مورد کتاب گلستان پژوهشهای بسیاری صورت گرفته است؛ امّا هدف در این پژوهش، بررسی ظرفیتهای روایی در گلستان سعدی بوده است که با دیگر پژوهشها و نگاههایی که به این کتاب شده تفاوت دارد و به بررسی نقش مضمون در غنیکردن کیفیت و تنوع ساختار کُنشها و رخدادهای روایی در حکایتهای آمده در باب ششم گلستان است. سعی نگارندگان بر آن بوده که ویژگیها و مؤلفههای روایی خاص حکایتهای باب ششم کتاب را از نقطهنظر ساختار و روایت موردبررسی قرار گیرد و نشان دهیم که سعدی، به لحاظ برخورداری از فهم ادبی توانسته حکایتهای کتاب خود را بر پایهها و اصول و کنشهایی بنیانگذاری کند که قرنها بعد در داستاننویسی و داستان کوتاهنویسی پایه و مبنای نگارش مدرن قرار بگیرد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
7 - بررسی تصرفات مولانا در حکایت های غنایی مثنوی با سه رویکرد متفاوت.
راضیه جان نثاری مهدی نوریان حسین مسجدی محبوبه خراسانیتردیدی نیست که مولانا در سرایش مثنوی، وامدار متون عرفانی و حکمی پیش از خود است. با وجود این، پاسخ به این پرسش که چرا مثنوی معنوی یکی از شاهکارهای بی بدیل ادب پارسی است، پرسشی است که سالها ذهن پژوهشگران این حوزه را متوجه خود کرده است. نبوغ داستانپردازی مولانا نسبت به ا أکثرتردیدی نیست که مولانا در سرایش مثنوی، وامدار متون عرفانی و حکمی پیش از خود است. با وجود این، پاسخ به این پرسش که چرا مثنوی معنوی یکی از شاهکارهای بی بدیل ادب پارسی است، پرسشی است که سالها ذهن پژوهشگران این حوزه را متوجه خود کرده است. نبوغ داستانپردازی مولانا نسبت به اخلاف خود، یکی از دلایل برتری این اثر است. شاید هیچ شاعری مانند مولانا به این حد در دقایق داستانی تصرّف نکرده است. او گاه داستانی را قبض میدهد و در نهایتِ ایجاز و اختصار، بیان میکند و گاه حکایتی را بسط میدهد و آن را در چند صد بیت بیان میکند. در این مقاله، نگارندگان با احصای داستانهای گسترش پذیرنده در مقایسه با مآخذ آن، به تحلیل چهار داستان مثنوی پرداختهاند و میزان تصرّفات مولانا را در ساختار حکایت، با رویکرد ایجاز و اطناب مشخص کردهاند تا تفوّق حکایات بسیط مثنوی در مقایسه با مآخذ آن، آشکار گردد. نتیجۀ به دست آمده نشان میدهد که قبض و بسط (ایجاز و اطناب) کاملاً آگاهانه و با اهداف مشخصی بوده است. مولانا در داستان پردازی فکر کرده و اندیشیده داستان را می سراید.ساختار داستان ها دقیق است ، به طوری که هیچ عنصری از آن را نمی توان حذف کرد.و در نهایت همه حکایات اصلی و فرعی با پیوندی جدا نشدنی در رابطه با حکایات قبل و بعد از خود می آیند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
8 - جعل یا الگوبرداری از سخنان و کردارِ سلفِ صالح و نقشِ آن در شکلگیری حکایاتِ نظیرهدار، در برخی از مقامههای مشایخ طریقت
امیرحسین همتیمقامه، کتابی است که در شرح احوال، بیانِ اقوال و ذکر کراماتِ یکی از مشایخ طریقت به نگارش درآمده باشد. اسرارالتوحید فی مقامات شیخ ابیسعید یکی از معروفترین این مقامههاست. در این کتاب، افزون بر ذکر احوال ابوسعید، حکایتهایی چند در باب برخی از کردار و سخنانِ بوسعید مندرج أکثرمقامه، کتابی است که در شرح احوال، بیانِ اقوال و ذکر کراماتِ یکی از مشایخ طریقت به نگارش درآمده باشد. اسرارالتوحید فی مقامات شیخ ابیسعید یکی از معروفترین این مقامههاست. در این کتاب، افزون بر ذکر احوال ابوسعید، حکایتهایی چند در باب برخی از کردار و سخنانِ بوسعید مندرج است که در محتوا و مضمونِ آنها، شباهتهایی فراوان با رفتار و سخنان سلفِ صالح مشاهده میشود. به دلیل همانندیهای بسیار این روایات به یکدیگر، برخی از محققان به این باور دست یافتهاند که این نوع از حکایتها را در حقِ اَخلاف میبایست جعل و نظیرهسازی مریدان ـ در حق مشایخِ خویش ـ به شمار آورد. برای آشکار شدن وجاهتِ این باور، نیاز است تا پژوهشی مستقل دربارۀ حکایتهایی که در احوال پیشینیان، نظایری برای آنها میتوان یافت، صورت گیرد. نتایج حاصل از این تحقیق، مؤید آن است که شکلگیریِ همانندیهای مذکور، بر جعل و انتساب، نمیتوانند بهعنوانِ دلیلِ قاطع قرار گیرند. علّتِ متصوّر و مترتّب بر شکلگیری این نظیرهها، به الگو قرار دادنِ آگاهانه از بهترین اقوال و تقلید از پسندیدهترین احوال برای بهرهمندی از عالیترین منشها، مربوط بوده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
9 - مقایسه حکایات و روایات در داستانهای مولوی، سنایی و غزالی
مریم محمودی مژگان زمانیجهانی بودن عرصه های روایت از وجود عناصری حکایت می کند که در تمامی روایتها، از هر فرهنگ و ملیتی می توان آنها را یافت. در معنای خاص، متون روایی دارای ویژگیهای قصه و حضور قصه گو و تغییر حالت در یک دوره زمانی هستند. روایت در اسطوره، افسانه، حکایت اخلاقی، قصه، تراژدی، کمدی، أکثرجهانی بودن عرصه های روایت از وجود عناصری حکایت می کند که در تمامی روایتها، از هر فرهنگ و ملیتی می توان آنها را یافت. در معنای خاص، متون روایی دارای ویژگیهای قصه و حضور قصه گو و تغییر حالت در یک دوره زمانی هستند. روایت در اسطوره، افسانه، حکایت اخلاقی، قصه، تراژدی، کمدی، حماسه، تاریخ و ... حضور دارد. غزالی و مولوی در مسلک کلامی، اشعری و معتقد به رؤیت خداوند هستند اما آنها درباره کیفیت، محل و ابزار رؤیت خداوند، نگرش و تفسیر عرفانی هم دارند. دیدگاه کلامی غزالی غالب بر دیدگاه عرفانی او اما دیدگاه عرفانی مولوی غالب بر دیدگاه کلامی اوست. حکایت پردازی سنایی صرفا ابزاری برای تبیین و تعلیم مسائل اخلاقی است و جز در چند نمونه، ساختار و ظرافت داستانی مطرح نیست. مضامین حکایتهای مولوی، سنایی و غزالی را می توان در چهار عنوان خلاصه نمود: الف- ستایش فضایل اخلاقی ب- ذکر اوصاف خدا ج- نکوهش رذایل اخلاقی د- فناپذیری و بی وفایی روزگار و مردم آن. این پژوهش بر آن است تا ضمن بر شمردن مقاصد حکایات در داستانهای مولوی، غزالی و سنایی، به مقایسه روایت مولوی و غزالی و نیز اشتراکات فکری سنایی و غزالی پرداخته و شیوه های روایت گری، ساختار داستانی ،راوی و ... را در مورد هر کدام از آنها تبیین نماید. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
10 - سبکشناسی حکایات گلستان بر اساس فعل بر مبنای دستور نقشگرای نظاممند
مریم نخعیدستور نقشگرای نظام‎مند، ارائه‎گر ابزاری برای کشف معنا در زبان و ارتباط کاربرد زبان با بافتهای اجتماعی است تا در درک ما از زندگی اجتماعی مشارکت نماید. به این دلیل که در این دستور الگوهای تجربه بهصورت افعال و فرآیندها بهواسطة فرانقش اندیشگانی حاصل میشوند، بنا أکثردستور نقشگرای نظام‎مند، ارائه‎گر ابزاری برای کشف معنا در زبان و ارتباط کاربرد زبان با بافتهای اجتماعی است تا در درک ما از زندگی اجتماعی مشارکت نماید. به این دلیل که در این دستور الگوهای تجربه بهصورت افعال و فرآیندها بهواسطة فرانقش اندیشگانی حاصل میشوند، بنابراین با بررسی و تعیین افعال و فرآیندها و میزان رخداد آنها در یک داستان، میتوان راه به تجربیات، افکار و دنیای ذهن نویسنده برد. در تحقیق حاضر و بر مبنای این دستور، به بررسی 40 حکایت از هشت باب گلستان سعدی پرداخته شده است تا با تعیین افعال و میزان کاربرد فرآیندهای فرانقش تجربی در آنها به‎عنوان شاخصی سبکی، به بررسی ارتباط میان فرآیند به کار رفته و مضمون حکایات گلستان پرداخته شود. نتایج تحلیل، حاکی از آن است که فرآیند رابطه‎ای و بهرهگیری از ساختار وصفی در چهار باب از هشت باب، فرآیند غالب است؛ ضمن آنکه پایینترین میزان بهره‎گیری از فرآیند ذهنی و وجودی حاکی از بیان پیام موجود در حکایات، با استفاده از زبانی ساده و بدون ابهام و دشواری است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
11 - تحلیل حکایاتی از جوامع الحکایات عوفی بر اساس الگوی گریماس
مظاهر نیکخواهآلژیرداس ژولین گریماس از بزرگ ترین نظریه پردازان و روایت شناسان ساختارگراست. او با طراحی الگویی که در حقیقت صورت تکامل یافتۀ الگوی پراپ است روشی را برای دست یابی به عناصر سازندۀ حکایات و قصه ها ابداع کرد که می توان از آن به عنوان چهارچوبی برای تحلیل قصه های ایرانی نیز س أکثرآلژیرداس ژولین گریماس از بزرگ ترین نظریه پردازان و روایت شناسان ساختارگراست. او با طراحی الگویی که در حقیقت صورت تکامل یافتۀ الگوی پراپ است روشی را برای دست یابی به عناصر سازندۀ حکایات و قصه ها ابداع کرد که می توان از آن به عنوان چهارچوبی برای تحلیل قصه های ایرانی نیز سود برد. در این تحقیق الگوی گریماس بر حکایات جوامع الحکایات عوفی منطبق شده و با روشی که گریماس ابداع کرده بود به تحلیل و شناخت عناصر و کنش های سازندۀ داستان های عوفی اقدام شده است. علت انتخاب جوامع الحکایات این است که این کتاب را مجموعه ای مختلط از سه حوزۀ فرهنگی پارسی، عربی و هندی دانسته اند. برای رهیافت به این ساختار سه گانه به نظر رسید که الگوی گریماس الگویی متناسب و موفق خواهد بود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
12 - نگاهی به جامعالحکایات اثر نویافته از سدة دوازدهم
عطامحمد رادمنشمتن داستانی جامع الحکایات از نویسندهای ناشناس به خط نستعلیقِ تحریری ساده است و از جملۀ نسخ خطّی نفیس سدۀ دوازدهم هجری است. این کتاب شامل داستانهایی جذاب و شگفتانگیز است که در سبک و سیاق با دارابنامههای طرسوسی و بیغمی مانندگی دارد؛ نویسنده در طرح هر یک از حکایتها ب أکثرمتن داستانی جامع الحکایات از نویسندهای ناشناس به خط نستعلیقِ تحریری ساده است و از جملۀ نسخ خطّی نفیس سدۀ دوازدهم هجری است. این کتاب شامل داستانهایی جذاب و شگفتانگیز است که در سبک و سیاق با دارابنامههای طرسوسی و بیغمی مانندگی دارد؛ نویسنده در طرح هر یک از حکایتها با بهرهگیری از اصول سادهنویسی و استفاده از توصیفات زیبا و دلکش، در جملههایی کوتاه به بیان مضامین گوناگون پرداختهاست و با بهرهگیری از آیات و احادیث، اشعار نغز، مفردات و ترکیبات دلنشین، مناجات، امثال و حکم و قصة جنیّان و پریان بر کشش و زیباسازی و آراستگی اثر خود افزوده است. از دعا و درودهای نویسنده یا تصرفات کاتب آن در متن نسخه چنین برمیآید که مذهب تشیع داشتهاست. هر چند فضای جغرافیایی حکایات، بیشتر خارج از ایران است، در جایجای آن نامهای ایرانی، آداب و رسوم، باورها، آیین مملکتداری، سیاست مدن و روح فرهنگ ملی و دینی بر فضای قصهها جاری است. مأخذ برخی قصهها را میتوان در اسرارالتوحید، ویس و رامین، منطقالطیر، مثنوی معنوی و... جست. در پارهای موارد خود عنوان، مأخذ داستان را مینمایاند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
13 - معرفی و سبکشناسی نسخة نفیس جامعالحکایات نصرالله بن شهرالله ترمذی در کتابخانة مجلس
شهرزاد بهمنیجامعالحکایات ازجمله متون تکنسخهای خطی قرن یازدهم هجری است که به قلم نصرالله بن شهرالله ترمذی به خط شکستة نستعلیق زیبایی تحریر شده است. آیتالله ملا غلامرضا آرانی در قرن سیزدهم هجری، شرحی خطی با عنوان قلائداللئالی بر این اثر نفیس نوشته است. معرفی حکایات قدیمی ایرانی ا أکثرجامعالحکایات ازجمله متون تکنسخهای خطی قرن یازدهم هجری است که به قلم نصرالله بن شهرالله ترمذی به خط شکستة نستعلیق زیبایی تحریر شده است. آیتالله ملا غلامرضا آرانی در قرن سیزدهم هجری، شرحی خطی با عنوان قلائداللئالی بر این اثر نفیس نوشته است. معرفی حکایات قدیمی ایرانی از آن نظر اهمیت دارد که باعث توجه پژوهشگران و خوانندگان به شناخت پیشینة فرهنگ و ادب فارسی میشود؛ همچنین توجه به ویژگیهای سبکشناختی در سدههای اخیر در میان ادیبان و سخنواران اهمیت فراوانی یافته است؛ زیرا سبک ادبی هر نویسنده بیانگر اندیشه و نمودار اسلوب بیان او در رساندن معنا به ذهن مخاطب است. نوع الفاظ، ترکیبها، جملهبندیها و شیوة تعبیر معانی، از مؤلفههای اساسی سبک ادبی است. طبق نتایج تحقیق، سبک جامعالحکایات ازنظر زبانی و ادبی جزو متون اواخر دورة اول نثر فارسی (متون بینابین قرن پنجم) قرار دارد. کلمات کهن فارسی، کلمات عربی، کاربرد فعلهای ماضی، پیشوندی، نهی، مصدر و قید بهشیوة کهن، از بارزترین ویژگیهای زبانی ترمذی است. سجع، تلمیح، تناسب و تشبیه نیز از برگزیدهترین آرایههای مدّنظر اوست. با توجه به ماهیّت تعلیمی و تربیتی جامعالحکایات، مهمترین ویژگی سبک ترمذی در سطح ادبی، علم معانی است. بدین لحاظ، غرض ثانویة هشدار و ارشاد در این اثر غالب است و ازنظر کمیت در سطح زبان، کاتب تمایل بیشتری به ایجاز حذف دارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
14 - روایت، ابزار تعلیم در گلستان (رویکردی روایتشناختی به باب نخست گلستان)
محمد حکیم آذر فخرالدین سعیدی مظاهر نیکخواهروایت در نهاد آثار ادبی نهفته است و عنصری پیشبرنده در تبیین نقش ادبی و هنری هر اثر ادبی است. هرچه اثر ادبی وجه داستانی قویتری داشته باشد، روایت در آن پُرمایهتر و فعالتر است. گلستان سعدی اثری تعلیمی است که وجهی داستانی دارد؛ به همین سبب روایت و شگردهای روایت در آن پو أکثرروایت در نهاد آثار ادبی نهفته است و عنصری پیشبرنده در تبیین نقش ادبی و هنری هر اثر ادبی است. هرچه اثر ادبی وجه داستانی قویتری داشته باشد، روایت در آن پُرمایهتر و فعالتر است. گلستان سعدی اثری تعلیمی است که وجهی داستانی دارد؛ به همین سبب روایت و شگردهای روایت در آن پویا و اثرگذار است. این پژوهش با مطالعة کتابخانهای و یادداشتبرداری میکوشد با تأکید بر نظریههای ساختارگرایان معروف (مانند تولان، ژنت، بارت)، تأثیرگذاری روایت را در تبیین مفاهیم تربیتی و اخلاقی گلستان بررسی کند و از مهمترین اصول نظری ساختارگرایان در شناخت ساختار گلستان بهره برد. این پژوهش نقش درونمایه را در پربارکردن کیفیت و تنوع ساختار کُنشها و رخدادهای روایی در حکایتهای باب اول گلستان بررسی میکند. همچنین این مقاله بیانگر این مطلب است که سعدی به سبب برخورداری از فهم ادبی توانسته است حکایتهای گلستان را بر پایهها و اصول و کُنشهایی بُنیانگذاری کند که قرنها بعد در داستاننویسی و داستان کوتاهنویسی پایه و مبنای نگارش نوین قرار گرفته است. نظام باورهای سعدی، بر گرداگرد گزارۀ شناخت هستی در پیرامون او شکل گرفته است که آنها را از راه تمثیل به مخاطب منتقل میکند؛ بنابراین گفتمان چیره بر حکایتها یک گفتمان تعلیمی است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
15 - ویژگیهای حکایات موسیقایی در آثار عطار نیشابوری
منصوره ثابت زادهحکایات موسیقایی در آثار عطار، حکایاتی است که بافت و ساختاری موسیقایی دارند و برای طرح و درک مبانی و مفاهیم عرفانی، امکانی مهم به شمار میروند. بررسی تعامل عرفان و موسیقی از منظر منظومههای عطار و نیز تذکرةالاولیاء، فضا و دیدگاههای موسیقایی عطار را نیز مشخص میکند. در أکثرحکایات موسیقایی در آثار عطار، حکایاتی است که بافت و ساختاری موسیقایی دارند و برای طرح و درک مبانی و مفاهیم عرفانی، امکانی مهم به شمار میروند. بررسی تعامل عرفان و موسیقی از منظر منظومههای عطار و نیز تذکرةالاولیاء، فضا و دیدگاههای موسیقایی عطار را نیز مشخص میکند. در منظومهها و تذکرةالاولیاء عطار، 19 حکایت موسیقایی ذکر شده که در این میان، الهینامه با 9 حکایت موسیقایی بیشترین بسامد را به خود اختصاص داده است. حکایات منثور در تذکرةالاولیاء، شش حکایت مستقلاند که منظومهها فاقد آنند. در حالی که بیشتر حکایات موسیقایی منظومهها در تذکرةالاولیاء بارها ذکر شده است. درونمایة حکایات موسیقایی متضمن درک باطن نغمات و حقیقت نفخه الهی و مرافقت و پذیرش اهل موسیقی از دیدگاه مثبتاندیش عرفانی است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
16 - تصرفات مولانا در حکایات صوفیه
ناصر نیکوبخت سعید بزرگ بیگدلی حسن حیدرزادهحکایات صوفیه بخش مهمی از ادبیات عرفانی را تشکیل میدهد. این حکایات با اهداف گوناگونی در کتب صوفیه به کار گرفته میشوند که عمدهترین آنها ترغیب و تعلیم صوفیه در سیر و سلوک است. مولانا نیز در آثار خود توجه زیادی به قصه و حکایات صوفیه دارد، بهگونهای که در همة آثار او، ای أکثرحکایات صوفیه بخش مهمی از ادبیات عرفانی را تشکیل میدهد. این حکایات با اهداف گوناگونی در کتب صوفیه به کار گرفته میشوند که عمدهترین آنها ترغیب و تعلیم صوفیه در سیر و سلوک است. مولانا نیز در آثار خود توجه زیادی به قصه و حکایات صوفیه دارد، بهگونهای که در همة آثار او، این حکایات دیده میشود. در آثار او، حکایت صوفیه از نظر کمیت تنوع زیادی دارند و برخی از آنها کوتاه و برخی طولانی هستند. مولانا در روایت برخی حکایات به روایت مآخذ پایبند است، اما در بیشتر موارد در روایات پیشینیان دخل و تصرف میکند. وی گاهی زمان و مکان و گاهی شخصیتهای حکایت را تغییر میدهد و با افزودن توصیف، گفتوگو، شخصیت و ...، پیرنگ داستان کوتاه را توسعه داده و بر جذابیت آن میافزاید. این مقاله کوشیده است با نشان دادن مهمترین تصرفات مولانا در حکایات صوفیه، هدف او از این تغییر و تصرفات را بیان کند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
17 - بررسی و تحلیل ظرفیتهای تمثیلی عرفانی در حکایاتی چند از نزهة الارواح
فاطمه کوپااثر ادبی (روایت تمثیلی عرفانی) برانگیزنده تجربهای عمیق و متفاوت است که در نهایت به خلاقیت هنری یعنی آفرینش راوی و بازآفرینی روایتگر اثر ادبی منجر میشود. لذت زیبایی این گونه آثار ناشی از آگاهی و درون یافتی است که مخاطب از بازیابی و دریافت چیزی که به اعلی درجه جز خود ا أکثراثر ادبی (روایت تمثیلی عرفانی) برانگیزنده تجربهای عمیق و متفاوت است که در نهایت به خلاقیت هنری یعنی آفرینش راوی و بازآفرینی روایتگر اثر ادبی منجر میشود. لذت زیبایی این گونه آثار ناشی از آگاهی و درون یافتی است که مخاطب از بازیابی و دریافت چیزی که به اعلی درجه جز خود او است، حاصل میکند؛ به بیان دیگر در این گونه آثار، روایت نیروی محرکه اندیشه، تخیل، تداعی و برانگیزنده معانی از یاد رفته و آوردن آن از سطح لاشعور به اوج شعور و آگاهی است. در کتاب نزهة الارواح، تألیف حسین بن عالم الحسینی، عارف سده هفتم هـ..ق. نویسنده با بهرهگیری از تمثیل و استفاده از ساختاری ویژه، در بیشتر موارد، میان راوی و مخاطب همسویی ایجاد میکند و از این راه مخاطب را به مفاهیم نهفته در بطن حکایات راه مینماید. پژوهش حاضر ضمن بهرهگیری از روش تحلیل محتوا، در پی پاسخ گفتن به دو سؤال بنیادین است: نحوه بهرهگیری مؤلف نزهة الارواح از ظرفیتهای تمثیلی حکایات در چه مواردی خلاصه میشود؟ مفاهیم نهفته در بطن حکایات، مشخصات عمده داستانها و تمثیلهای موردنظر نویسنده کدامند؟ ملاک انتخاب حکایات نیز برجستگی تمثیلها و مفاهیم عرفانی در اینگونه حکایات بوده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
18 - لقمان و ازوپ در ادبیات و تاریخ
دلارام بغدادیروزگار درازیست که میان پژوهشگران خاور و باختر این بحث جریان دارد که ازوپ کیست؟ و لقمان کدام است؟ نگارنده در این نوشتار پس از قبول واقعیت تاریخی شخصیت لقمان حکیم به عنوان پیش فرض، به صورت عمده به نقد نظرات و مقایسه هایی می پردازد که در آن لقمان حکیم با شخصیت معروف افسانه أکثرروزگار درازیست که میان پژوهشگران خاور و باختر این بحث جریان دارد که ازوپ کیست؟ و لقمان کدام است؟ نگارنده در این نوشتار پس از قبول واقعیت تاریخی شخصیت لقمان حکیم به عنوان پیش فرض، به صورت عمده به نقد نظرات و مقایسه هایی می پردازد که در آن لقمان حکیم با شخصیت معروف افسانه ای یا تاریخی یکی پنداشته شده است و سپس انتساب کتاب امثال لقمان که در دنیای غرب با نام لقمان حکیم شهرت یافته و نیز وجود حقیقی لقمان با ویژگی قصه پردازی مورد تردید قرار گرفته است. درپایان احتمال بروز افسانه ها و تمثیل هایی بر ساخته با نام لقمان حکیم ، مطرح و توجیه شده است تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
19 - بررسی حکایات مخزنالاسرار نظامی گنجوی با رویکرد نقد ساختگرای تکوینی لوسین گلدمن
فاطمه حاجتی بردمیلی زیبا اسماعیلیچکیده لوسین گلدمن هر اثر ادبی را به عنوان یک ساختار معنادار معرّفی می کند که تحت تأثیر مسائل اقتصادی- اجتماعی زمان خود خلق میشود. خالق راستین اثر نه یک فرد، بلکه نمایندۀ طبقه ای اجتماعی است که فرد آفریننده جزءِ خلّاق آن طبقه است. مخزن الاسرار نظامی دارای سه بخش مجزا أکثرچکیده لوسین گلدمن هر اثر ادبی را به عنوان یک ساختار معنادار معرّفی می کند که تحت تأثیر مسائل اقتصادی- اجتماعی زمان خود خلق میشود. خالق راستین اثر نه یک فرد، بلکه نمایندۀ طبقه ای اجتماعی است که فرد آفریننده جزءِ خلّاق آن طبقه است. مخزن الاسرار نظامی دارای سه بخش مجزا است که هر کدام دارای ساختاری معنادار است. این پژوهش با روش کتابخانه ای و با رویکردی توصیفی - تحلیلی موضع گیری نظامی در مورد مسائل جاری عصرش را بررسی می کند، برای این منظور ابتدا مفاهیم بنیادی نقد تکوینی لوسین گلدمن شرح داده می شود؛ سپس حکایاتی که قابلیّت بررسی از نگاه این نوع نقد را دارند انتخاب و در فرآیندی دو مرحله ای، دریافت و تشریح می شوند؛ یعنی پس از فهم ساختار درونی هر حکایت، کلیّت اثر با بسترهای فراگیر اجتماعی زمان نگارشِ اثر پیوند می یابد و با استناد به منابع تاریخی توجیه جامعه شناسانه می شوند. نتایج بررسی ها نشان داد که بینش عرفانی- اعتراضی طبقۀ اجتماعی نظامی، از ساختارهای بنیادین واقعیّت اجتماعیِ عصرش منبعث گشته و آشفتگی های حاصل از حکومت ملوک الطوایفی ایران در زمان سلجوقیان (بی عدالتی، ظلم و ستم، قتل و غارت و جهت دادن سیاسی به دین و...) چون هاله ای روح حکایات مخزن الاسرار را در برگرفته است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
20 - بررسی و تحلیل محتوایی طنز در روضة خلد مجد خوافی
مینا تیموری خسروشاهی جلیل امیرپور داریانی ناصر ناصریچکیده طنز و طنزپردازی، یکی از شیوه های هنری و اثرگذار و از فروع ادبیّات انتقادی اجتماعی است که در جهت اعتراض به ناهنجاری های جامعه، با انواع روش های بیانی و برای مقاصد مختلف به کار گرفته میشود. روضة خلد یک اثر تقلیدی از گلستان سعدی است که آموزه های تعلیمی و معرفتی خود أکثرچکیده طنز و طنزپردازی، یکی از شیوه های هنری و اثرگذار و از فروع ادبیّات انتقادی اجتماعی است که در جهت اعتراض به ناهنجاری های جامعه، با انواع روش های بیانی و برای مقاصد مختلف به کار گرفته میشود. روضة خلد یک اثر تقلیدی از گلستان سعدی است که آموزه های تعلیمی و معرفتی خود را گاهی از طریق طنز، به مخاطب انتقال داده است. این مقاله بر آن است تا با نگرشی تحلیلی– توصیفی به بررسی طنزهای موجود در روضة خلد بپردازد. مجد خوافی در این اثر توانسته است با استفاده از شیوه ها و ابزار طنزپردازی از قبیل: طعنه و کنایه ، مسخره کردن، وارونه جلوه دادن، تشبیه انسان به حیوانات و کودننمایی، اندیشههای انتقادی خود را در قالب مضامین فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، مذهبی، تعلیمی و اخلاقی- که طنز غالب در حکایات است - با زبانی ساده و به دور از تندی و خشکی سخن، به کار گیرد. قابل ذکر است که طنز موجود در سخن وی، به صورت مفهومی قابل برداشت است؛ چرا که سعی کرده از کارکرد واژگانی کم تر استفاده نماید و کارکرد بلاغی را مورد توجّه قرار دهد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
21 - سهم نسخة خطی منتشر نشدة «تحفه المرشدین من حکایات الصّالحین» در «نفحات الانس من حضرات القدس»
مهدی تدین مریم پرهیزکاریمأخذشناسانِ مهمترین کتاب عرفانی فارسی قرن نهم هجری قمری یعنی نفحات الانس من حضرات القدس اثر عبدالرحمان جامی به دلیل عدم آگاهی بر وجود نسخة خطی فارسی منتشر نشده تحفة المرشدین من حکایات الصّالحین و یا عدم تطبیق محتوای این نسخه با محتوای نفحات الانس، سهم قابل ملاحظهای از أکثرمأخذشناسانِ مهمترین کتاب عرفانی فارسی قرن نهم هجری قمری یعنی نفحات الانس من حضرات القدس اثر عبدالرحمان جامی به دلیل عدم آگاهی بر وجود نسخة خطی فارسی منتشر نشده تحفة المرشدین من حکایات الصّالحین و یا عدم تطبیق محتوای این نسخه با محتوای نفحات الانس، سهم قابل ملاحظهای از این نسخة خطی را در نفحات الانس نادیده گرفته و یا سهم آن را به روض الریاحین من حکایات الصّالحین دادهاند. در واقع تحفة المرشدین، اثر جلال الدّین محمّد عبادی کازرونی، ترجمة کتاب مشهور عرفانیِ عربی روض الریاحین فی حکایات الصّالحین، اثر صوفی مشهور قرن هشتم هجری قمری، یعنی عبداللّه الیافعی الیمنی است. دو نسخة خطی فارسی یافت شده از این اثر یکی در شهر لاهور به سال 818 هـ .ق و دیگری در شهر ایاصوفیه به سال 838 هـ .ق تحت اختیار نگارندگان است. این مقاله کوشیده است تا با رویکردی تطبیقی و ارائه دلایلی همچون اشارة جامی به تحفة المرشدین در دستنوشتههای نفحات الانس، گزینش یکسان نفحات الانس و تحفة المرشدین از برخی حکایات، برداشتهای مشترک جامی و عبادی از متن روض الریاحین، علاقهمندی جامی به استفاده از منابع فارسی، چگونگی دسترسی جامی به تحفة المرشدین و سهم تحفة المرشدین را در نفحات الانس مشخص نماید. تفاصيل المقالة