بررسی و تحلیل انتقادی اصول سوررئالیسم در تطبیق با حکایات جنید بغدادی با تأکید بر تذکرة الاولیاء عطار
الموضوعات : جستار نامه: ادبیات تطبیقی (فارسی- انگلیسی)ناصر امیرمحمدی 1 , نعمت اصفهانی عمران 2 , حمید طبسی 3
1 - دانشجوی دکتری گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد جیرفت، دانشگاه آزاد اسلامی، جیرفت، ایران
2 - استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد جیرفت، دانشگاه آزاد اسلامی، جیرفت، ایران
3 - استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد جیرفت، دانشگاه آزاد اسلامی، جیرفت، ایران
الکلمات المفتاحية: عرفان, تحلیل انتقادی, تذکره الاولیا, سوررئالیسم, جنید بغدادی, حکایات شهودی,
ملخص المقالة :
سوررئالیسم مکتبی است که توسط آندره برتون و یارانش در اوایل قرن بیستم و بعد از جنگ جهانی اول به وجود آمد و موجب کشتار، هرج و مرج، ویرانی و پوچگرایی شد. با نگاهی به مکتب سوررئالیسم و عرفان اسلامی - ایرانی متوجه میشویم که وجوه و جنبههای سوررئالیستی پس از بنیانگذاری این مکتب به وجود نیامده، بلکه در کهنترین متون دینی و اساطیری سابقه داشته و در عرفان ایرانی، بهویژه ادبیّات صوفیانه و بالأخص حکایتهای شهودی عرفانی بهصورت گسترده، ولی با تفاوتهای بنیادین، وجود داشته است. در متون عرفانی، بخصوص تذکرهها، حکایتها، قالبی داستانی، تخیلی و ذهنی دارند؛ به گونه ای که رویدادهای شگفت و حیرتآور را در بستری واقعگرایانه ارائه میدهند. به همین علت این حکایتها به سبب مبتنی بودن بر ناخودآگاه و فرم رؤیاگونه اشان با اصول و مبانی سوررئالیسم مطابقت دارد و همچنین سور رئالیستها تأکید بر رهایی از عقل برای رسیدن به نقطۀ علیای هستی را با هدف طریقت عرفانی عرفا که در آن همۀ کثرات به وحدت مبدل میشوند، به اشتباه یکی دانستهاند؛ بنابراین در پژوهش حاضر به شیوۀ توصیفی- تحلیلی، سعی بر این است که به طور اجمالی کاربست عناصر و مولفه های سوررئالیستی گوناگون در حکایات جنید بغدادی با تأکید بر تذکرة الاولیاء عطار پرداخته شود و در پایان نقد و تحلیلی مختصر از تفکّر فرامادی سوررئال ها و تفکّر فرانگر در عرفان ایرانی ارائه گردد.
_||_