بررسی ساختار حکایتهای روحالارواح بر اساس نظریۀ ریختشناسی پراپ
الموضوعات :مجتبی دماوندی 1 , سیده زهرا میرنژاد 2
1 - دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه شهید بهشتی
2 - دانشجوی دکتری ادبیات فارسی، ادبیات عرفانی، دانشگاه فردوسی مشهد
الکلمات المفتاحية: حکایات عرفانی, Morphology, ولادیمیر پراپ, Vladimir Propp, ریختشناسی, روحالارواح, سمعانی, Theosophy tales, Rouh-Al-Arvah, Sam'ani,
ملخص المقالة :
روحالارواح فی شرح اسماءالملکالفتّاح، کهنترین اثر مستقل فارسی در شرح اسماءالله نگاشتة شهابالدّین ابوالقاسم احمدبنابیالمظفّر منصور سمعانی، است. از آنجا که حکایتپردازی، یکی از مهمترین روش مؤلفان کتب عرفانی در جهت القای مفاهیم عرفانی بوده، سمعانی نیز در تفسیر اسماء حسنی در روحالارواح از این سنّت بهره برده است. در این پژوهش حکایتهای کتاب مذکور مورد مطالعه قرار گرفته و از آنجا که یکی از شیوههای کاربردی در مطالعۀ حکایات، تجزیه و تحلیل ساختاری آنها است و ولادیمیر پراپ، محقّق روسی، از نخستین کسانی است که به این نوع تحلیل قصّههای عامیانه توجّه کرده؛ حکایتهای روحالارواح بر اساس نظریۀ ریختشناسی پراپ بررسی شده است. پراپ با مطالعۀ یکصد قصّۀ پریان در ادبیات روسی نشان داد که قصّههای پریان، برخلاف تفاوتهای ظاهری، از نظر انواع شخصیّت و عملکرد آنها، نوعی همانندی دارند. همچنین دریافت که تعداد این عملکردها محدود، و دارای توالی مشابه میباشند. در این پژوهش با مطالعۀ ده حکایت از حکایتهای عرفانی روحالارواح بر اساس الگوی ریختشناسی پراپ، قابلیت تطبیق این الگو بر حکایات این کتاب بررسی شد و نتیجه حاکی از آن است که ساختار حکایتهای عرفانی به طور کامل با الگوی پراپ مطابقت ندارد؛ ولیکن با حذف تعدادی از خویشکاریها چون غیبت، تعقیب، رهایی، رسوایی، عروسی و افزودن خویشکاری یاریگر یاری میرساند و شکست قهرمان، به الگوی پراپ میتوان حکایتهای عرفانی این کتاب را بر اساس نظریۀ ریختشناسی پراپ مورد مطالعه قرار داده و به سایر حکایتهای عرفانی نیز تعمیم داد.
_||_