• فهرس المقالات حکایات عرفانی

      • حرية الوصول المقاله

        1 - نظام داستان‎پردازی در حکایات حدیقۀ سنایی
        علی‎محمد مؤذنی منیر خلیلیان
        حدیقه‎الحقیقه سنایی منظومه‎ای است عرفانی که در قالب داستان‎ها و حکایات و تمثیل‎ها به آموزش تعالیم دینی و اخلاقی می‎پردازد. این اثر از متون عرفانی است که ایجاز و سادگی خصیصۀ عمدۀ آن است. بنابراین پژوهش حاضر که به روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از ابز أکثر
        حدیقه‎الحقیقه سنایی منظومه‎ای است عرفانی که در قالب داستان‎ها و حکایات و تمثیل‎ها به آموزش تعالیم دینی و اخلاقی می‎پردازد. این اثر از متون عرفانی است که ایجاز و سادگی خصیصۀ عمدۀ آن است. بنابراین پژوهش حاضر که به روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از ابزارکتابخانه‌ای انجام گرفته، بر آن است تا نظام پردازش داستان‎های حدیقه‎الحقیقۀ سنایی غزنوی، خصوصاً حکایت‎های کوتاه آن را با الگو قراردادن ویژگی کمینه‎گرایی تجزیه و تحلیل، و عناصر و ویژگی‎های حکایات این اثر را با عنایت به شخصیّت ‎و شخصیّت پردازی، پیرنگ، جایگاه گفتگو، صحنه و صحنه پردازی، بررسی نماید. برای رسیدن به این منظور، سی حکایت از حدیقۀ سنایی انتخاب و ویژگی‎های مختلف آن بررسی و تحلیل شد و نتایج به دست آمده مبنی بر این است که حکایات حدیقه سنایی بسیاری از ویژگی‎های کمینه‎گرایی همچون: ایجاز، پیرنگ ساده، بسیاری گفتگو، محدودیت شخصیّت‎ها و صحنه‎پردازی را داراست و سنایی در این زمینه بسیار موفّق بوده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        2 - بررسی ساختار حکایت‌های روح‌الارواح بر اساس نظریۀ ریخت‌شناسی پراپ
        مجتبی دماوندی سیده زهرا میرنژاد
        روح‌الارواح فی شرح اسماءالملک‌الفتّاح، کهنترین اثر مستقل فارسی در شرح اسماءالله نگاشتة شهاب‌الدّین ابوالقاسم احمدبن‌ابی‌المظفّر منصور سمعانی، است. از آنجا که حکایت‌پردازی، یکی از مهمترین روش مؤلفان کتب عرفانی در جهت القای مفاهیم عرفانی بوده، سمعانی نیز در تفسیر اسماء حس أکثر
        روح‌الارواح فی شرح اسماءالملک‌الفتّاح، کهنترین اثر مستقل فارسی در شرح اسماءالله نگاشتة شهاب‌الدّین ابوالقاسم احمدبن‌ابی‌المظفّر منصور سمعانی، است. از آنجا که حکایت‌پردازی، یکی از مهمترین روش مؤلفان کتب عرفانی در جهت القای مفاهیم عرفانی بوده، سمعانی نیز در تفسیر اسماء حسنی در روح‌الارواح از این سنّت بهره برده است. در این پژوهش حکایت‌های کتاب مذکور مورد مطالعه قرار گرفته و از آنجا که یکی از شیوه‌های کاربردی در مطالعۀ حکایات، تجزیه و تحلیل ساختاری آنها است و ولادیمیر پراپ، محقّق روسی، از نخستین کسانی است که به این نوع تحلیل قصّه‌های عامیانه توجّه کرده؛ حکایت‌های روح‌الارواح بر اساس نظریۀ ریخت‌شناسی پراپ بررسی شده است. پراپ با مطالعۀ یکصد قصّۀ پریان در ادبیات روسی نشان داد که قصّه‌های پریان، برخلاف تفاوت‌های ظاهری، از نظر انواع شخصیّت و عملکرد آنها، نوعی همانندی دارند. همچنین دریافت که تعداد این عملکردها محدود، و دارای توالی مشابه می‌باشند. در این پژوهش با مطالعۀ ده حکایت از حکایت‌های عرفانی روح‌الارواح بر اساس الگوی ریخت‌شناسی پراپ، قابلیت تطبیق این الگو بر حکایات این کتاب بررسی شد و نتیجه حاکی از آن است که ساختار حکایت‌های عرفانی به طور کامل با الگوی پراپ مطابقت ندارد؛ ولیکن با حذف تعدادی از خویشکاری‌ها چون غیبت، تعقیب، رهایی، رسوایی، عروسی و افزودن خویشکاری‌ یاریگر یاری می‌رساند و شکست قهرمان، به الگوی پراپ می‌توان حکایت‌های عرفانی این کتاب را بر اساس نظریۀ ریخت‌شناسی پراپ مورد مطالعه قرار داده و به سایر حکایت‌های عرفانی نیز تعمیم داد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        3 - بررسی و تحلیل ظرفیت‌های تمثیلی عرفانی در حکایاتی چند از نزهة الارواح
        فاطمه کوپا
        اثر ادبی (روایت تمثیلی عرفانی) برانگیزنده تجربه‌ای عمیق و متفاوت است که در نهایت به خلاقیت هنری یعنی آفرینش راوی و بازآفرینی روایت‌گر اثر ادبی منجر می‌شود. لذت زیبایی این گونه آثار ناشی از آگاهی و درون یافتی است که مخاطب از بازیابی و دریافت چیزی که به اعلی درجه جز خود ا أکثر
        اثر ادبی (روایت تمثیلی عرفانی) برانگیزنده تجربه‌ای عمیق و متفاوت است که در نهایت به خلاقیت هنری یعنی آفرینش راوی و بازآفرینی روایت‌گر اثر ادبی منجر می‌شود. لذت زیبایی این گونه آثار ناشی از آگاهی و درون یافتی است که مخاطب از بازیابی و دریافت چیزی که به اعلی درجه جز خود او است، حاصل می‌کند؛ به بیان دیگر در این گونه آثار، روایت نیروی محرکه اندیشه، تخیل، تداعی و برانگیزنده معانی از یاد رفته و آوردن آن از سطح لاشعور به اوج شعور و آگاهی است. در کتاب نزهة الارواح، تألیف حسین بن عالم الحسینی، عارف سده هفتم هـ..ق. نویسنده با بهره‌گیری از تمثیل و استفاده از ساختاری ویژه، در بیشتر موارد، میان راوی و مخاطب همسویی ایجاد می‌کند و از این راه مخاطب را به مفاهیم نهفته در بطن حکایات راه می‌نماید. پژوهش حاضر ضمن بهره‌گیری از روش تحلیل محتوا، در پی پاسخ گفتن به دو سؤال بنیادین است: نحوه بهره‌گیری مؤلف نزهة الارواح از ظرفیت‌های تمثیلی حکایات در چه مواردی خلاصه می‌شود؟ مفاهیم نهفته در بطن حکایات، مشخصات عمده داستان‌ها و تمثیل‌های موردنظر نویسنده کدامند؟ ملاک انتخاب حکایات نیز برجستگی تمثیل‌ها و مفاهیم عرفانی در این‌گونه حکایات بوده است. تفاصيل المقالة