هدف پژوهش، پیش بینى ناگویی هیجانی بر اساس طرحوارههاى ناسازگار اولیه و ابرازگرى هیجانى با نقش میانجیگری انعطافپذیری شناختی در بیماران مبتلا به درد مزمن است. روش پژوهش حاضر، همبستگی و از نوع مطالعات تحلیل مسیر بود. برای انجام پژوهش 300 نفر از بیماران دچار درد مزمن مراجع أکثر
هدف پژوهش، پیش بینى ناگویی هیجانی بر اساس طرحوارههاى ناسازگار اولیه و ابرازگرى هیجانى با نقش میانجیگری انعطافپذیری شناختی در بیماران مبتلا به درد مزمن است. روش پژوهش حاضر، همبستگی و از نوع مطالعات تحلیل مسیر بود. برای انجام پژوهش 300 نفر از بیماران دچار درد مزمن مراجعه کننده به بیمارستان های شهر تهران در سال 1397 با شیوۀ نمونه گیری پژوهش خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. شرکت کنندگان پرسشنامه های طرحواره های ناسازگار اولیه (Young, 1998)، ابرازگرى هیجان (King & Emmons, 1990)، ناگویی هیجانی تورنتو (Babgy, Parker & Taylor, 1994) انعطافپذیری شناختی (Taghizadeh & Nikhah, 2015) را تکمیل نمودند. برای تحلیل داده ها از نرمافزارهای Amos و SPSS استفاده گردید. نتایج تحلیل مسیر نشان داد فقط حوزه های محدودیت های مختل به میزان 18/0 و دیگر جهت مندی به میزان 14/0 در تبیین واریانس ناگویی هیجانی تأثیر مثبتی دارد (05/0 >p). ابرازگرى هیجانى در تبیین واریانس ناگویی هیجانی 27/0-؛ بر متغیر میانجی (انعطافپذیری شناختی) 44/0- تأثیر دارد (01/0 >p). در نهایت، ابرازگرى هیجانى با ضریب تأثیر 31/0- بر ناگویی هیجانی از طریق انعطاف پذیری شناختی تأثیر غیرمستقیم دارد (01/0 >p). از نتایج این پژوهش می توان در راستای کاهش سطح ناگویی هیجانی با استفاده از اصلاح طرحواره هاى ناسازگار اولیه، ابرازگرى هیجانى و انعطاف پذیری شناختی در بیماران مبتلا به درد مزمن استفاده کرد..
تفاصيل المقالة
هدف: بررسی اثربخشی آموزش ایماگوتراپی بر انعطاف پذیری شناختی و تنیدگی والدگری زوجین دارای فرزندان ۱۲-۷ سال ناشنوای شهر خرم آباد بود. روش: روش پژوهش حاضر نیمهآزمایشی از نوع پیشآزمون- پسآزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه زوجین دارای فرزند ناشنوای 7 ت أکثر
هدف: بررسی اثربخشی آموزش ایماگوتراپی بر انعطاف پذیری شناختی و تنیدگی والدگری زوجین دارای فرزندان ۱۲-۷ سال ناشنوای شهر خرم آباد بود. روش: روش پژوهش حاضر نیمهآزمایشی از نوع پیشآزمون- پسآزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه زوجین دارای فرزند ناشنوای 7 تا 12 سال که دارای پرونده در مرکز بهزیستی شهر خرمآباد در سال ۱۴۰۰ بودند، تشکیل داد. از بین جامعه آماری تعداد ۳۰ نفر بهصورت در دسترس انتخاب و در ادامه این تعداد آزمودنی به صورت تصادفی ساده در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 15 نفر) گمارده شدند. دادههای پژوهش با استفاده از پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی دنای و ونادروال (۲۰۱۰) و پرسشنامه تنیدگی والدین بری و جونز (19۹۵) جمعآوری شد. گروه آزمایش به مدت ۱۰ جلسه ۲ ساعته تحت آموزش ایماگوتراپی قرار گرفتند. دادهها با تحلیل کوواریانس چندمتغیری و تکمتغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافتهها: نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده-های پژوهش نشان داد که آموزش ایماگوتراپی در افزایش انعطافپذیری شناختی و کاهش تنیدگی والدگری زوجین موثر بوده است (۰۱/۰P<). نتایج این پژوهش حاکی از کاربرد مفید رویکرد آموزش ایماگوتراپی در بهبود انعطاف پذیری شناختی و کاهش تنیدگی والدگری زوجین دارای فرزندان ناشنوا بود.
تفاصيل المقالة
هدف پژوهش حاضر مقایسه نگرشهای ناکارآمد و انعطاف پذیری شناختی در زنان با و بدون سابقه طلاق بود. جامعه آماری شامل تمام زنانی است که در سال 1395 به علت مواجهه شدن با رویداد آسیبزای طلاق و نداشتن بضاعت مالی تحت حمایت کمیته امداد شهرستان گیلان غرب بودند. از این میان تعداد أکثر
هدف پژوهش حاضر مقایسه نگرشهای ناکارآمد و انعطاف پذیری شناختی در زنان با و بدون سابقه طلاق بود. جامعه آماری شامل تمام زنانی است که در سال 1395 به علت مواجهه شدن با رویداد آسیبزای طلاق و نداشتن بضاعت مالی تحت حمایت کمیته امداد شهرستان گیلان غرب بودند. از این میان تعداد 40 نفر به عنوان نمونه آماری، و 40 نفر نیز از میان افراد بدون سابقه طلاق به عنوان گروه مقایسه به روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدند. طرح پژوهش از نوع علی- مقایسه-ای بود. ابزارهای پژوهش مقیاس نگرشهای ناکارآمد (وایسمن و بک، 1978) و پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی (دنیس، وندر، وال، 2010) بود. برای تحلیل دادهها از آزمون تحلیل واریانس چند متغیره (مانوا) استفاده شد. نتایج نشان داد که میانگین نمرات گروه افراد مطلقه در متغییر نگرشهای ناکارآمد (66/12=f؛ 001/0>p) به طور معنیداری بالاتر از افراد بدون سابقه طلاق است، اما در انعطاف پذیری شناختی (94/8=f؛ 01/0>p) و زیرمؤلفههای آن یعنی ادراک کنترل (12/14=f؛ 001/0>p)، ادراک چندین راه حل (21/6=f؛ 01/0>p) و ادراک توجیحات (81/3=f؛ 05/0>p)، میانگین نمرات افراد مطلقه به طور معنیداری پایینتر از افراد بدون سابقه طلاق است.
تفاصيل المقالة
زمینه: سازمان آموزش و پرورش باید تغییرات عمده ای را در درون خود ایجاد کند تا بتواند با تغییرات زودهنگام در جوامع اطلاعاتی، خود را هماهنگ کرده و پاسخگوی نیازهای افرد و جامعه باشد.
هدف: پژوهش حاضر با هدف اثربخشی آموزش حل مسئله بر خلاقیت و انعطاف پذیری شناختی در بین دبی أکثر
زمینه: سازمان آموزش و پرورش باید تغییرات عمده ای را در درون خود ایجاد کند تا بتواند با تغییرات زودهنگام در جوامع اطلاعاتی، خود را هماهنگ کرده و پاسخگوی نیازهای افرد و جامعه باشد.
هدف: پژوهش حاضر با هدف اثربخشی آموزش حل مسئله بر خلاقیت و انعطاف پذیری شناختی در بین دبیران درس کار و فناوری انجام شد.
روش: این پژوهش به شیوه نیمه آزمایشی و با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه و پیگیری انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دبیران زن درس کار و فناوری ناحیه 1 رشت در سال تحصیلی 1398-1399 به تعداد 146 نفر بود. برای نمونه گیری، تعداد 30 نفر دبیر داوطلب واجد شرایط که نمره کمتر از 120 در پرسشنامه های خلاقیت عابدی (1372) و کمتر از 80 در انعطاف پذیری شناختی دنیس و وندروال (2010) کسب کرده بودند، مشخص و سپس به صورت تصادفی در 2 گروه مطالعه وارد شدند. گروه آزمایش به مدت 10 جلسه تحت مداخله آموزشی حل مسئله دزوریلا و گلدفرید (1971) قرار گرفت. به منظور بررسی میزان سنجش پایداری نتایج، 1 ماه بعد از اجرای پس آزمون از گروه های مورد آزمایش، آزمون پیگیری به عمل آمد. داده ها از طریق آزمون های آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بنفرونی و با استفاده از نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: نتایج نشان داد برای متغیر خلاقیت اثر گروه (001/0P˂ و 571/0Eta=)، اثر زمان (001/0P˂ و 613/0Eta=) و اثر متقابل گروه × زمان (0.001˂Pو Eta=0.608)معنادار بود. همچنین برای متغیر انعطاف پذیری شناختی اثر گروه (0.001˂Pو Eta=0.609)، اثر زمان (0.001˂P و Eta=0.653) و اثر متقابل گروه در زمان(0.001˂Pو Eta=0.612)معنادار بود. از طرفی نتایج آزمون تعقیبی بنفرونی حاکی از تفاوت معنادار میانگین های گروه آزمایش در مراحل پیش آزمون با پس آزمون 0.001˂P و پیش آزمون با پیگیری 0.001˂P برای متغیرهای خلاقیت و انعطاف پذیری شناختی بود.
نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که برای افزایش خلاقیت و انعطاف پذیری شناختی در بین دبیران درس کار و فناوری می توان مهارت های آموزش حل مسئله را بهکار برده و از اثرات ماندگار آن استفاده نمود.
تفاصيل المقالة
هدف: سیر صعودی آمار طلاق و وجود تعارضات و آشفتگیهای روابط زوجین انگیزه محققان برای یافتن روشهای مداخلهای مقرون به صرفه جهت کاهش مشکلات زوجین را افزایش داده است. این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی زوجدرمانی شناختی-رفتاری و زوجدرمانی پذیرش و تعهد بر کارکرد خانواده و انعطافپذ أکثر
هدف: سیر صعودی آمار طلاق و وجود تعارضات و آشفتگیهای روابط زوجین انگیزه محققان برای یافتن روشهای مداخلهای مقرون به صرفه جهت کاهش مشکلات زوجین را افزایش داده است. این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی زوجدرمانی شناختی-رفتاری و زوجدرمانی پذیرش و تعهد بر کارکرد خانواده و انعطافپذیری شناختی زوجین انجام شد.روش: این پژوهش، نیمهآزمایشی با پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری دوماهه با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی زوجین مراجعهکننده به مرکز مشاوره مهرسای شهر آشخانه در سال 1398 بودند، که از بین آنها تعداد 60 نفر با روش در دسترس انتخاب و در سه گروه مساوی گمارش شدند. مداخلات درمانی برای هر یک از رویکرهای زوجدرمانی طی 12 جلسه، 1 جلسه در هفته و هر جلسه 90 دقیقه اعمال شد، اما گروه گواه مداخله درمانی دریافت نکرد. برای گردآوری دادهها از چکلیست اطلاعات دموگرافیک، مقیاس عملکرد خانواده (اپشتاین و همکاران، 1983) و مقیاس انعطافپذیری شناختی (دنیس و وندروال، 2010) استفاده شد. دادهها با روشهای آمار توصیفی و تحلیل واریانس با اندازهگیری‎های مکرر با نرمافزار آماری SPSS-26 تحلیل شد.یافتهها: در ترکیب خطی متغیرهای کارکرد خانواده و ابعاد آن (حل مسأله، ارتباطات، نقشها، همراهی و پاسخگویی عاطفی و کنترل رفتار) برحسب عضویت گروهی اثر تعاملی گروه و زمان معنادار بود (001/0=P). تفاوت میانگین نمره گروه زوجدرمانی پذیرش و تعهد و زوجدرمانی شناختی-رفتاری با گروه گواه در انعطافپذیری شناختی معنادار بود (009/0=P). زوجدرمانی شناختی-رفتاری در مقایسه با زوجدرمانی پذیرش و تعهد بر کارکرد خانواده زوجین تأثیر بیشتری داشت (001/0=P)، اما بین روشهای مداخله بر انعطافپذیری شناختی تفاوت معناداری وجود نداشت (092/0=P).نتیجهگیری: نتایج نشاندهنده اهمیت هر دو روش بر کارکرد خانواده و انعطافپذیری شناختی زوجین بود. بنابراین، مشاوران و درمانگران میتوانند از روشهای مذکور بهویژه زوجدرمانی شناختی-رفتاری برای مداخله در بهداشت روانی زوجین استفاده نمایند.
تفاصيل المقالة
چکیدهبیماران مبتلا به سوءهاضمه بدون زخم دارای مشکلات روان شناختی می باشند که نیاز به مداخلاتدرمانی دارند. پژوهش حاضر با هدف تعیین تفاوت اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی وزندگی درمانی بر انعطعاف پذیری شناختی و سرمایه روان شناختی در بیماران مبتلا به سوءهاضمه بدونزخ أکثر
چکیدهبیماران مبتلا به سوءهاضمه بدون زخم دارای مشکلات روان شناختی می باشند که نیاز به مداخلاتدرمانی دارند. پژوهش حاضر با هدف تعیین تفاوت اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی وزندگی درمانی بر انعطعاف پذیری شناختی و سرمایه روان شناختی در بیماران مبتلا به سوءهاضمه بدونزخم انجام شد. پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود.جامعه آماری شامل بیماران 20 تا 05 ساله با تشخیص سوء هاضمه بدون زخم در کلینیک تخصصی وفوق تخصصی گوارش طوبی در شهرستان ساری و قائم شهر در سال 2752 بود. از بین آن ها تعداد 70نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی و با روش قرعه کشی در دو گروهآزمایش و کنترل ) 20 نفر در دو گروه آزمایش و 20 نفر در گروه کنترل( جایگزین شدند. افراد حاضردر گروه آزمایش مداخله های شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی ) 8 جلسه( و زندگی درمانی ) 8جلسه( هر هفته یک جلسه و به مدت 85 دقیقه دریافت نمودند. پرسشنامه های مورد استفاد در اینپژوهش شامل پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی دنیس و وندروال ) 2525 ( و پرسشنامه سرمایهروان شناختی لوتانز و اولیو ) 2554 ( بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل واریانس آمیخته و آزمونتعقیبی بنفرونی با نرم افزار SPSS نسخه 27 استفاده شد. نتایج نشان داد اثر اصلی گروه شناختدرمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و زندگی درمانی معنادار بود. 06 درصد تغییرات انعطاف پذیری شناختیو 77 درصد تغییرات ناشی از اثر دو مداخله بود. همچنین بین میزان تاثیر دو روش شناخت درمانیمبتنی بر ذهن آگاهی و زندگی درمانی اختلاف معناداری وجود داشت. شناخت درمانی مبتنی بر ذهن> 5/ آگاهی بر انعطاف پذیری شناختی و سرمایه روانشناختی تاثیر بیشتری داشت ) 52 P .)کلیدواژه ها: انعطاف پذیری شناختی، سوءهاضمه بدون زخم، زندگی درمانی، سرمایه های روانشناختی،شناخت درمانی، ذهن آگاهی.
تفاصيل المقالة
هدف از این پژوهش مقایسه اثربخشی بازیهای رایانهای با بازیهای سنتی ایرانی بر انعطافپذیری شناختی و بازداری پاسخ دانشآموزان دارای ناتوانی ریاضی است. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون-پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشآموزان پایه چهارم أکثر
هدف از این پژوهش مقایسه اثربخشی بازیهای رایانهای با بازیهای سنتی ایرانی بر انعطافپذیری شناختی و بازداری پاسخ دانشآموزان دارای ناتوانی ریاضی است. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون-پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشآموزان پایه چهارم تا ششم دبستان شهر تهران با ناتوانی ریاضی در سال تحصیلی 97-96 بودند. تعداد 30 نفر آزمودنی بهشیوه نمونهگیری دردسترس و هدفمند انتخاب شدند و سپس به 3 گروه تقسیم شدند (یک گروه کنترل، یک گروه آزمایشی که تحت آموزش بازیهای سنتی و یک گروه آزمایشی که تحت آموزش بازی رایانهای شناختی کاپیتان لاگ نسخه 2014 قرار گرفتند). ابزارهای پژوهش آزمون هوش کودکان وکسلر تجدیدنظر شده WISC-R (1974)، آزمون ریاضی کی-مت (1976) جهت غربالگری اولیه و آزمون رایانهای دستهبندی کارتهای ویسکانسین (1948) جهت بررسی اصلی بودند. دادههای براساس آمار توصیفی و آمار استنباطی (تحلیل کوواریانس چندمتغیری مانووا) مورد تجزیه و تحلیلی قرار گرفت. بر اساس نتایج بهدستآمده هر دو روش آموزش بازیهای سنتی ایرانی و بازیهای رایانهای در افزایش انعطافپذیری شناختی و بازداری پاسخ، دانشآموزان مؤثر بودهاند که دراینبین میزان اثربخشی بازیهای رایانهای، بیشتر از بازیهای سنتی ایرانی است.
تفاصيل المقالة
پژوهش حاضر با هدف بررسی و مقایسۀ حافظة کاری و انعطافپذیری شناختی دانشآموزان یکزبانه و دوزبانۀ عرب - فارسیزبان انجام شد. روش پژوهش از نوع توصیفی بود. جامعۀ پژوهش شامل 473 دانشآموز دختر یکزبانه و دوزبانۀ 10 تا ۱۲ سالۀ شهرستان کنگان در سال تحصیلی 97-96 بودند که از می أکثر
پژوهش حاضر با هدف بررسی و مقایسۀ حافظة کاری و انعطافپذیری شناختی دانشآموزان یکزبانه و دوزبانۀ عرب - فارسیزبان انجام شد. روش پژوهش از نوع توصیفی بود. جامعۀ پژوهش شامل 473 دانشآموز دختر یکزبانه و دوزبانۀ 10 تا ۱۲ سالۀ شهرستان کنگان در سال تحصیلی 97-96 بودند که از میان آنها 100 دانشآموز که 50 نفر از آنها فارسیزبان و 50 نفر دیگر دو زبانه (عرب – فارسیزبان) بودند، به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از نسخه کامپیوتری آزمون ویسکانسین (گرانت و برگ، 1948) برای اندازه گیری انعطافپذیری شناختی و خرده مقیاس فراخنای ارقام وکسلر چهار (وکسلر، 2003) برای اندازه گیری حافظة کاری استفاده شد. داده ها با استفاده از آمار توصیفی و آزمون تی مستقل تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد که بین دانشآموزان یکزبانه و دوزبانه در حافظۀ کاری و انعطافپذیری شناختی تفاوت معناداری وجود دارد. عملکرد دو زبانهها در هر دو متغیر، بهتر از کودکان یکزبانه بود.
تفاصيل المقالة
پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش قدردانی بر سرزندگی تحصیلی و انعطاف پذیری شناختی در دانش آموزان ورزشکار رشته ورزشی والیبال انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با اجرای پیش آزمون-پس آزمون و با گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر پایه نهم مدارس ن أکثر
پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش قدردانی بر سرزندگی تحصیلی و انعطاف پذیری شناختی در دانش آموزان ورزشکار رشته ورزشی والیبال انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با اجرای پیش آزمون-پس آزمون و با گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر پایه نهم مدارس ناحیه یک رشت در سال تحصیلی 1400-1399 به تعداد 418 نفر بود که از بین آنها تعداد 36 نفر دختر ورزشکار به صورت تصادفی به 2 گروه (18 نفر گروه آزمایش و 18 نفر گروه کنترل) تقسیم شدند. پرسشنامه های سرزندگی تحصیلی دهقانی زاده و حسین چاری (1391) و انعطاف پذیری شناختی دنیس و وندروال (2010) را همه آزمودنی های دو گروه در مرحله پیش آزمون و پس آزمون تکمیل کردند. سپس گروه آزمایش به مدت 9 جلسه 90 دقیقه ای تحت مداخله آموزش قدردانی ایمونز و مک کالوگ (2003) قرار گرفت. در حالیکه در طول این مدت گروه کنترل هیچگونه مداخله ای را دریافت نکرد. داده ها با استفاده از آزمون استنباطی تحلیل کوواریانس تحلیل شد. نتایج نشان داد که آموزش قدردانی سبب افزایش سرزندگی تحصیلی و انعطاف پذیری شناختی دختران ورزشکار شد. (001/0P˂). بنابراین می توان نتیجه گیری کرد که برای افزایش سرزندگی تحصیلی و انعطاف پذیری شناختی در دختران ورزشکار رشته ورزشی والیبال استفاده از آموزش قدردانی مفید و مؤثر می باشد. قدردانی به ایجاد اعتماد در روابط اجتماعی کمک می کند. از طرف دیگر یکی از آثار قدردانی، دستیابی به بهزیستی ذهنی است. اگر ارتباط و رفتار اجتماعی انسان بر حق شناسی استوار باشد، دستیابی به سرزندگی و انعطاف پذیری شناختی میسر می شود.
تفاصيل المقالة
در نظریه ی انعطاف پذیری شناختی، سلامت روان به عنوان پذیرش محیطهای درونی و بیرونی خود فرد و تعهد به فعالیتهایی در نظر گرفته می شود که از لحاظ ارزشمندی باثبات است. هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی درمان شناختی- رفتاری بر انعطاف پذیری شناختی افراد افسرده بود. بدین منظور، طی ی أکثر
در نظریه ی انعطاف پذیری شناختی، سلامت روان به عنوان پذیرش محیطهای درونی و بیرونی خود فرد و تعهد به فعالیتهایی در نظر گرفته می شود که از لحاظ ارزشمندی باثبات است. هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی درمان شناختی- رفتاری بر انعطاف پذیری شناختی افراد افسرده بود. بدین منظور، طی یک پژوهش نیمه تجربی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل 37 نفر از بین دانشجویان دانشگاه اهواز که علایم خفیف افسردگی داشتند، با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل کاربندی شدند (21 نفر گروه آزمایش و 16 نفر در گروه کنترل). گروهها در ابتدا و انتهای پژوهش از نظر افسردگی و انعطاف پذیری شناختی مورد آزمون قرار گرفتند سپس گروه آزمایش به مدت دو ماه (8 جلسه 90دقیقه ای) تحت درمان شناختی- رفتاری گروهی قرار گرفتند، تحلیل مانکوا نشان داد درمان شناختی- رفتاری بر افزایش انعطاف پذیری شناختی اثربخش بوده است و این تاثیر تا مرحله پیگیری تداوم داشته است. به نظر می رسد با استفاده از تکنیک های شناختی- رفتاری و تمرین های آن می توان انعطاف پذیری را افزایش داده و در نهایت خلق را بهبود بخشید.
تفاصيل المقالة
افسردگی به دامنه وسیعی از مشکلات مرتبط با بهداشت روانی اطلاق میشود که با فقدان عاطفه مثبت، خلق پایین و دامنه ای از علایم هیجانی، شناختی، جسمانی و رفتاری مشخص میشود. هدف این پژوهش بررسی اثربخشی درمان فعال سازی رفتاری بر عدم تقارن EEG آلفا در لوب فرونتال، انعطاف پذیری ش أکثر
افسردگی به دامنه وسیعی از مشکلات مرتبط با بهداشت روانی اطلاق میشود که با فقدان عاطفه مثبت، خلق پایین و دامنه ای از علایم هیجانی، شناختی، جسمانی و رفتاری مشخص میشود. هدف این پژوهش بررسی اثربخشی درمان فعال سازی رفتاری بر عدم تقارن EEG آلفا در لوب فرونتال، انعطاف پذیری شناختی و توجه انتخابی در بیماران مبتلا به اختلال افسردگی بود. برای این منظور طی یک پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون چند گروهی و پیگیری با گروه کنترل، از بین مراجعان مرکز بهداشت شهر تبریز که تشخیص اختلال افسردگی دریافت کردند، 30 نفر به صورت نمونهی در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل کاربندی شدند. از دستگاه نوروفیدبک از کمپانی Technology Thought کانادا مدل Procomp 2 برای سنجش میزان عدم تقارن آلفا در لوب پیشانی، قبل و پس از اتمام درمان فعال سازی رفتاری، جهت میزان اثربخشی این درمان بر اصلاح عدم تقارن آلفا در لوب پیشانی استفاده شد. گروه آزمایش تحت 8 هفته (هر هفته 1 جلسه درمانی) مداخله فعال سازی رفتاری قرار گرفتند. تحلیل کواریانس چند متغیری نشان داد که درمان فعال سازی رفتاری منجر به افزایش فعالیت نیم کره چپ ( از طریق کاهش آلفای F3 ) و کاهش انعطاف ناپذیری شناختی و توجه انتخابی و کاهش علایم افسردگی در گروه آزمایش شد. به نظر میرسد درمان فعال سازی رفتاری در بهبود انعطاف ناپذیری شناختی و توجه انتخابی موثر است و منجر به افزایش فعالیت نیم کره چپ میشود اما در بهبود عدم تقارن آلفای مغزی تاثیری ندارد.
تفاصيل المقالة
درد مزمن، وضعیتی تحلیل برنده است که فرد دردمند را نه تنها با فشار ایجاد شده به وسیله درد، بلکه با بسیاری از عوامل تنیدگیزای مستمر مواجه میسازد و وجوه گوناگون زندگی وی را تحت تاثیر قرار میدهد و زندگی فرد را مختل میکند. هدف این پژوهش، پیشبینی ناگویی هیجانی بر اساس طر أکثر
درد مزمن، وضعیتی تحلیل برنده است که فرد دردمند را نه تنها با فشار ایجاد شده به وسیله درد، بلکه با بسیاری از عوامل تنیدگیزای مستمر مواجه میسازد و وجوه گوناگون زندگی وی را تحت تاثیر قرار میدهد و زندگی فرد را مختل میکند. هدف این پژوهش، پیشبینی ناگویی هیجانی بر اساس طرحوارههای ناسازگار اولیه و کمال گرایی با نقش میانجیگری انعطافپذیری شناختی در بیماران مبتلابه درد مزمن بود. برای این منظور از بین بیماران مبتلا به درد مزمن مراجعهکننده به بیمارستانهای شهر تهران 300 نفر به صورت نمونهگیری در دسترس انتخاب و از نظر ناگویی هیجانی، طرحوارههای ناسازگار اولیه، کمالگرایی و انعطافپذیری شناختی مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج تحلیل مسیر نشان داد انعطاف پذیری شناختی بر ناگویی هیجانی به میزان 23/0 تاثیر منفی دارد (05/0 > p). از بین حوزههای طرحواره های ناسازگار اولیه تنها حوزه محدودیت های مختل در تبیین واریانس ناگویی هیجانی، به میزان 13/0 بهصورت مثبت تاثیر دارد (01/0> p). دیگر یافته پژوهش نشان داد کمالگرایی غیرانطباقی در تبیین واریانس ناگویی هیجانی به میزان 279/0- تاثیر دارد (01/0> p) و کمال گرایی انطباقی در تبیین واریانس انعطاف پذیری شناختی به میزان 139/0 تاثیر دارد (05/0 > p). نهایتاً اثر غیرمستقیم، کمال گرایی انطباقی با ضریب تاثیر 035/0- بر ناگویی هیجانی از طریق انعطاف پذیری شناختی معنادار است (05/0 > p).
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications