• فهرس المقالات مدرنیته

      • حرية الوصول المقاله

        1 - تبارشناسی و راهبردهای گفتمان نوآوری در حقوق اسلامی
        حسین جلالی
        چکیدهآثار تغییرات گسترده اجتماعی در زندگی فردی و اجتماعی بشر، اصلاح حقوق را در تناسب این تغییرات دو چندان کرده است. این تناسب سازی در قالب گفتمان نوآوری در حقوق اسلامی مطرح می شود. بر این اساس، پژوهش حاضر، به منظور تبارشناسی و ارایه راهبردهای گفتمان نوآوری در حقوق اسلام أکثر
        چکیدهآثار تغییرات گسترده اجتماعی در زندگی فردی و اجتماعی بشر، اصلاح حقوق را در تناسب این تغییرات دو چندان کرده است. این تناسب سازی در قالب گفتمان نوآوری در حقوق اسلامی مطرح می شود. بر این اساس، پژوهش حاضر، به منظور تبارشناسی و ارایه راهبردهای گفتمان نوآوری در حقوق اسلامی به روش تحلیل گفتمان لاکلا و موفه انجام یافته است. نتایج پژوهش نشان می دهد گفتمان نوآوری در حقوق اسلامی با طرد برخی دالهای دو گفتمان الهیاتی-فلسفی و حقوق مدرنیته و با درهم شکستن ساختار گفتمانی آنها، برخی دالهای آنها را در ساختاری نو به کار می گیرد. دالهای این گفتمان، توجه همزمان به بخش های ثابت و متغیر حقوق، تقویت جذابیت و کارایی حقوق، توجه به مقتضیات جامعه ملی و بین المللی، تقدم موضوع شناسی بر حکم شناسی، نوآوری با حفظ شالوده حقوق اسلامی، توجه به منابع عقلی، اجماعی و عرفی در کنار متن محوری هستند. جستاری در تبارشناسی علوم مختلف اسلامی از جمله کلام، اصول، و فلسفه فقه نشان دهنده سرمایه ای غنی در جهت ضرورت توجه به شرایط زمانی و مکانی و ضرورت نوآوری های حقوقی است.در طراحی الگوی راهبردی نوآوری در حقوق اسلامی مراحل تبارشناسی، شناخت محیط با توجه به اقتصاد قدرت، عبور از موانع و چالش ها، توجه به منابع نوآوری، تمهید مقدمات، تلفیق منابع و تدوین حقوق کارآمد، اجرا، بازخورد نتایج و اصلاح راهبردها در نظر گرفته می شود.الگوی راهبردی ارایه شده غیر خطی و در چرخه ای مداوم مورد بازبینی قرار می گیرد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        2 - عرفان و پیشگیری از جرائم
        علی اعظم رفیع‌نژاد
        جوامع انسانی در قرن‌های گذشته با استفاده از شرایع دینی به پاکسازی فرد و جامعه از انحرافات و به از بین بردن بزهکاری و مبارزه با جرائم اقدام می‌کرده‌اند، اما با پیشرفت‌های اخیر در زمینه‌های فن‌آوری و علوم مختلف، چون آن شریعت‌ها نوسازی نمی‌گردید و متناسب با نیازهای روز به أکثر
        جوامع انسانی در قرن‌های گذشته با استفاده از شرایع دینی به پاکسازی فرد و جامعه از انحرافات و به از بین بردن بزهکاری و مبارزه با جرائم اقدام می‌کرده‌اند، اما با پیشرفت‌های اخیر در زمینه‌های فن‌آوری و علوم مختلف، چون آن شریعت‌ها نوسازی نمی‌گردید و متناسب با نیازهای روز به پیش نمی‌آمد، دیدگاه مادی و منفعت طلبانة انسان مداری، براساس کسب سود و لذّت بیشتر بر رشته‌های مختلف حقوق تفوّق یافت. در جامعة امروز بشری که به عرفان گرایش پیدا شده و انسان‌ها به باطن و قلب دین تمایل یافته‌اند باید از این انرژی در زمینه‌های مختلف حقوقی و به ویژه برای پیشگیری از جرائم و آسیب‌های اجتماعی بهره‌گیری نمود و راهکارهای لازم را ارائه داد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        3 - گذار مدرنیته در ادبیات معاصر ایران از رویکرد جامعه‌شناسی تفسیری (مطالعة موردی اندیشه‌های روش‌شناختی هدایت و فروغ فرّخ‌زاد)
        حسین ابوالحسن تنهایی محمود عظیمی رستا
        مقالة حاضر تحلیلی‌ مقایسه‌ای در ارتباط با فرایند گذار مدرنیته در ادبیات معاصر ایران بر اساس روش و نگرش دیالکتیکی صادق هدایت و فروغ فرخ‌زاد در خلق آثار و روایت‌هایشان است. این مطالعه در صدد یافتن پاسخ مناسب برای این پرسش اصلی پژوهش بود که صادق هدایت و فروغ فرخ زاد در گذا أکثر
        مقالة حاضر تحلیلی‌ مقایسه‌ای در ارتباط با فرایند گذار مدرنیته در ادبیات معاصر ایران بر اساس روش و نگرش دیالکتیکی صادق هدایت و فروغ فرخ‌زاد در خلق آثار و روایت‌هایشان است. این مطالعه در صدد یافتن پاسخ مناسب برای این پرسش اصلی پژوهش بود که صادق هدایت و فروغ فرخ زاد در گذار مدرنیته در ادبیات معاصر ایران بر مبنای مطالعه روش شناختی‌شان در خلق آثار خود بر چه روش و نگرشی متکی بوده‌اند که بر شناخت، نوع نگاه و نگرش آن ها موثر بوده است؟ نگاه پارادایمی این مطالعه عمدتا متکی بر رویکرد جامعه شناسی تفسیری است. در این میان برخی از دیدگاه‌های نظری(مید، بلومر و ژرژ گوریچ) در تجزیه و تحلیل آثار مهمصادق هدایت و فروغ فرخ‌زاد مورد استفاده قرار گرفت. نتایج حاصله این که صادق هدایت و فروغ فرخ زاد در گذار مدرنیته در ادبیات معاصر ایران از نظر روش شناختی و نوع نگرش و کنش پژوهی، اشتراکات بسیاری نزدیکی با هم دارند. جستار روش شناسی به رویکرد یا روش شناخت و نوع نگاه در نگریستن به واقعیت‌های اجتماعی بر می‌گردد. بر این اساس آثار داستانی و غیر داستانی مهم صادق هدایت و برخی از اشعار مهم فروغ فرخ زاد به ویژه دو مجموعه شعر تولدی دیگر و ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد مطالعه و واکاوی شد. حاصل این که در گزینش نوع نگاه و نگرش در پرداختن به خلق آثار خودشان، در گذار مدرنیته در ادبیات ایران، روش و نگرش کنش پژوهانه در فرایندی دیالکتیکی را پیشه‌ی خود کرده‌اند. همچنین از لحاظ نوع نگرش و اتخاذ رویکرد روش شناختی با نگاهی کنش پژوهانه در فرایند دیالکتیکی در خلق آثار هنری خود به طور آشکار دارای نقاط مشترک بودند. اما تفاوت در نگاه روش شناختی‌شان منجر به نگاه فرا جنسیتی فروغ فرخ‌زاد شده و ماندن در حصار سنتی ساختار مردمحور صادق هدایت که نتوانسته تمایز سنت و مذهب و عینیت زمان را در هم فراخوانی طبیعت گرایانه از هم منفک کند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        4 - تطورات مفهومی اقتدار در بستر گفتمانی حقوق عمومی
        محمد لری نژاد محسن قائمی خرق
        اقتدار به عنوان آموزه‌ای ضروری و حیاتی برای تولد و بقاء یک دولت، فهمی است که در هر یک از گفتمان‌ها و بسترهای حکمی پیشامدرن، مدرن و پسامدرن با قرائت‌هایی متفاوت روبرو شده است. اساساً پرسش اقتدار، به این تقریر که چه قدرتی حق فرمان راندن بر مردم را دارد و نقش مردم در اعطا أکثر
        اقتدار به عنوان آموزه‌ای ضروری و حیاتی برای تولد و بقاء یک دولت، فهمی است که در هر یک از گفتمان‌ها و بسترهای حکمی پیشامدرن، مدرن و پسامدرن با قرائت‌هایی متفاوت روبرو شده است. اساساً پرسش اقتدار، به این تقریر که چه قدرتی حق فرمان راندن بر مردم را دارد و نقش مردم در اعطا و سلب مشروعیت به قدرتِ مندرج در یک فرد و یا نهاد، سوالی است که اساس حقوق عمومی را صورتبندی می‌کند. این نوشته در صدد آن است که با تفکری تحلیل و در نهایت هنجاری به تحلیل اقتدار پرداخته و در عمقِ بیان تفاوت‌های میان اقتدار در هر یک از گفتمان‌ها، به مدلی جدید برای بازاندیشی در خصوص اقتدار دست بیابد. نهایتاً نوشته حاضر از این ایده و نظریه دفاع می‌کند که بدل از بررسی گفتمانی، تحلیل کلامیِ اقتدار، مطلوب است که در عینِ تضمین‌ حقوق و آزادی‌های دموکراتیک، توجیهات بنبادینی برای مشروعیت قدرت دربردارد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        5 - دیالکتیک سنت و مدرنیته در ادبیات سیاسی ایران؛ بررسی تطبیقی دو داستان «فارسی شکر است» و «رجل سیاسی»
        سمیه علی اکبر زاده دکترماندانا علیمی علی فلاح
        یکی از نویسندگان مشهوری که در آثار خود همواره با بیانی مبتنی بر طنز، اوضاع سیاسی ایران را به نقد کشیده است، محمدعلی جمالزادة است. وی در آثار خود بارها آشفتگی سیاسی- فرهنگی جامعة ایران اعم از حاکمین و طبقات مختلف مردم را ترسیم نموده است در این مقاله، نویسندگان درتلاشند ت أکثر
        یکی از نویسندگان مشهوری که در آثار خود همواره با بیانی مبتنی بر طنز، اوضاع سیاسی ایران را به نقد کشیده است، محمدعلی جمالزادة است. وی در آثار خود بارها آشفتگی سیاسی- فرهنگی جامعة ایران اعم از حاکمین و طبقات مختلف مردم را ترسیم نموده است در این مقاله، نویسندگان درتلاشند تا با استفاده از روش تطبیقی دو اثر جمالزاده با عناوین رجل سیاسی و فارسی شکر است را با بهره گیری از طنز سیاسی بررسی نموده و به این سوال اصلی پاسخ دهند: جمالزاده جدال سنت و مدرنیته را در دو داستان رجل سیاسی و فارسی شکر است چگونه و در قالب چه مفاهیمی دسته بندی نموده است؟ فرضیة مقاله تأکیدی است بر این موضوع که این دو اثر جمالزاده عمدتاً با محوریت طنز و گفتمان انتقادی و با هدف اصلاح اوضاع آشفتة سیاسی و اجتماعی و فرهنگی جامعة خود صورت پذیرفته است. یافته‌های مقاله نشان داد جمالزاده در داستان فارسی شکر است چهار مفهوم کلان نهادینگی استبداد و فساد؛ سیاست زدگی جامعة ایران، شکاف عمیق طبقاتی و دیالکتیک فرهنگ وارداتی و هویت سنتی را نشان می‌دهد. اما در داستان رجل سیاسی، جمالزاده به بررسی جامعة ایران در زمان و شرایط خاصی می‌پردازد و اشاره به افتادن سرنوشت مردم به دست کسانی داردکه اصلاً تخصصی ندارند.در این راستا، سیاست به مثابه ثروت و رفاه، فقدان مریتوکراسی، لمپنیسم سیاسی، عدم فهم مسائل سیاسی و فقدان تخصص، ناپایداری توده‌ها در قالبجو زدگی سیاسی، تشجییع سیاسی و قهرمان‌سازی نادرست و لابی‌گری سیاسی مهمترین مواردی است که جمالزاده بدان اشاره نموده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        6 - واکاوی عوامل مؤثر بر کاهش جمعیت در بستر فرهنگی استان لرستان بر اساس دیدگاه خبرگان علمی (مطالعه‌ای دلفی)
        مرجان زرندی خالدی حسن اسماعیل زاده
        هدف: تحقیق حاضر باهدف دلایل پایین‌بودن رشد جمعیت در استان لرستان انجام شده است. نظریه تعاملی جمعیت به‌عنوان رویکرد نظری غالب در تحقیق حاضر است.روش: روش پژوهش کیفی و از نوع دلفی است. جامعۀ آماری پژوهش کلیۀکارشناسان رسانه‌ای، متخصصان روان‌شناسی، جامعه‌شناسی، جمعیت‌شناسی و أکثر
        هدف: تحقیق حاضر باهدف دلایل پایین‌بودن رشد جمعیت در استان لرستان انجام شده است. نظریه تعاملی جمعیت به‌عنوان رویکرد نظری غالب در تحقیق حاضر است.روش: روش پژوهش کیفی و از نوع دلفی است. جامعۀ آماری پژوهش کلیۀکارشناسان رسانه‌ای، متخصصان روان‌شناسی، جامعه‌شناسی، جمعیت‌شناسی و کارشناسان مذهبی استان لرستان هستند. از این تعداد در 20 نفر به شیوۀ هدفمند انتخاب شدند. جهت جمع‌آوری اطلاعات از تکنیک مصاحبه نیمه‌ساختاریافته بهره گرفته شد. مدت مصاحبه‌ها 30 دقیقه و تحلیل آنها به روش کلایزی انجام پذیرفت.یافته‌ها: فردگرایی منفی، رواج مدرنیته غربی مبتنی بر مصرف و تنوع‌طلبی، تغییرات هویتی زنان، مشکلات مسکن، مشکلات مربوط به ازدواج، مهاجرت جوانان، بیکاری، تحصیلات، گسترش طلاق، تغییر نگرش به ازدواج، گسترش رسانه‌های مجازی، عدم امنیت شغلی، ضعف اقتصادی، بالابودن هزینه‌های فرزند، تغییرات ارزشی، تعدد فرزندان به‌مثابه امری ناپسند، نگرش به فرزند به‌عنوان کالای لوکس، عدم اعتماد، ابهام در آینده کشور، عدم صراحت برنامه‌ریزان، خلأ پژوهش علمی و تئوریک و اهمیت شرایط اقلیمی، از دلایل کاهش جمعیت در استان لرستان است که در قالب عوامل اقتصادی در رتبه اول، عوامل فرهنگی و عوامل اجتماعی، عوامل محیطی و اقلیمی طبقه‌بندی ‌شده‌اند. وضعیت حاضر در دو بعد ازدواج جوانان و تحدید موالید قابل‌تبیین است.نتایج: در مجموع می‌توان نتیجه گرفت چنانچه بسترهای اجتماعی و اقتصادی و تسهیل ساز در زمینه تغییر نگرش جامعه نسبت به فرزندآوری محقق شود، با کمک رسانه‌ها همسو با سیاست‌گذاری‌های کلان می‌توان مسئله کاهش جمعیت استان را تا حدودی برطرف نمود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        7 - Qualitative Phenomenon of Gro (Eloping Marriage) in the Village of Gro, Kalat
        احمد صادقی یوسف ادیبان مسعود ایمانیان
        The present study describes and examines the Gro (eloping marriage) in the village of Gro, Kalat. The method was Grounded Theory and the techniques were deep interviews and participant observation. Population under study is young boys and girls who escaped together to m أکثر
        The present study describes and examines the Gro (eloping marriage) in the village of Gro, Kalat. The method was Grounded Theory and the techniques were deep interviews and participant observation. Population under study is young boys and girls who escaped together to marry in the village of Gro, Kalat. In this research purposive or theoretical sampling was used. For better and deeper understanding of this phenomenon, Information collected from a number of residents living in the village, indicated that parents of girls and boys who escaped to marry, their family members, relatives, and their close friends had an intimate relationship with them. Findings obtained showed 7 major categories including intergenerational conflict, instrumental look, and Gro, the role of modernization elements, romantic love, envy, learning and reinforcement, and wedding in Gro. The results showed this kind of marriage was not among any of the most common marriage categories. The theory in a three-dimensional model included conditions, interactions and outcomes that indicate final Grounded Theory. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        8 - ارائه مدل متمایزسازی سازمان های پست مدرن بر خودانگاره مصرف کنندگان
        سمیرا قریب گرکانی بهروز قاسمی سهیل سرمد سعیدی
        امروزه مصرف کنندگان از مصرف به عنوان ابزاری برای ایجاد خودانگاری استفاده می کنند تا در محیط های اجتماعی، هویت خود را از طریق خدماتی که مصرف می کنند، نمایان سازند. هدف پژوهش حاضر استخراج شاخص های متمایزسازی در صنعت بانکداری است تا با در نظر گرفتن عوامل زمینه ای و مداخله أکثر
        امروزه مصرف کنندگان از مصرف به عنوان ابزاری برای ایجاد خودانگاری استفاده می کنند تا در محیط های اجتماعی، هویت خود را از طریق خدماتی که مصرف می کنند، نمایان سازند. هدف پژوهش حاضر استخراج شاخص های متمایزسازی در صنعت بانکداری است تا با در نظر گرفتن عوامل زمینه ای و مداخله گر، تاثیربازرایابی بر خودانگاره مصرف کنندگان به صورت مدل ترکیبی ارائه شود. تحقیق حاضر داده های کیفی از مصاحبه با خبرگان را جمع آوری و سپس جهت اعتباربخشی مـدل، با استفاده از روش میدانی پرسشنامه، داده های بخش کمی که شامل مشتریان شعب تهران بانک ملت شهر تهران بودند را جمع آوری نموده است. روش تحلیل داده ها و آزمون مدل براساس نظریه زمینه ای و معادلات ساختاری می باشد که در این راستا از نرم افزار آماری SPSS و Lisrel و Smart PLS استفاده شده است. نتایج حاصل از آزمون مدل نشان میدهد که اثر مستقیم و قدرت رابطه میان متغیرهای متمایز سازی سازمان پست مدرن بر خودانگاره مشتریان در سطح (01/0 P ‹) برابر 528/0 محاسبه شده که مثبت و معنادار می باشد. بنابراین با اطمینان 95 % می توان گفت متمایزسازی سازمانهای پستمدرن بر خودانگاره مصرف کنندگان تاثیر معناداری دارد تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        9 - بررسی اثرات فرهنگی و اجتماعی گذار از سنت به مدرنیته برساختار کالبدی خانه‌های تاریخی تبریز
        لیلا فیروزفر میرسعید موسوی نیما ولیزاده اسدالله شفیع زاده
        خانه، به منزله یکی از مهمترین گونه های ساختمانی، همواره بستر تغییرات اجتماعی و فرهنگی بوده و بخش مهمی از تحولات جامعه را می توان در آن مشاهده کرد. از اواخر دوره قاجار و اوایل دوره پهلوی، معماری خانه ها در بیشتر شهرها از جمله تبریز تحت تاثیر تحولات اجتماعی و فرهنگی قرار أکثر
        خانه، به منزله یکی از مهمترین گونه های ساختمانی، همواره بستر تغییرات اجتماعی و فرهنگی بوده و بخش مهمی از تحولات جامعه را می توان در آن مشاهده کرد. از اواخر دوره قاجار و اوایل دوره پهلوی، معماری خانه ها در بیشتر شهرها از جمله تبریز تحت تاثیر تحولات اجتماعی و فرهنگی قرار گرفت. با توجه به اینکه اکثر خانه های تاریخی تبریز مربوط به اواخر دوره قاجار و پهلوی هستند، که مصادف با جریان گذار از سنت به مدرنیته در ایران می باشد. در این پژوهش، نحوه اثرپذیری این گذار بر تحول ساختار خانه ها از دید معماران بررسی گردید. راهبرد اصلی این تحقیق، تحلیلی- تاریخی بود و گردآوری اطلاعات به صورت ترکیبی از روش اسنادی، میدانی انجام شد. بدین منظور، پرسشنامه ای برای سنجش میزان تاثیر( گذار از سنت به مدرنیته) در سه مولفه خانه های تاریخی تبریز شامل روابط فضایی، تزئینات داخلی و نمای اصلی به صورت طیف پنج مرحله ای لیکرت تنظیم شده و در اختیار متخصصان معماری که شناخت کافی از خانه های این دوره داشتند قرار گرفت. نتایج در نرم افزار Expert Choice و با تکنیک AHP مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان می دهد شاخص تزیینات داخلی در سیر این روند یک رابطه نسبتا معناداری وجود دارد. در شاخص روابط فضایی تغییر معنادار در بناهای منتهی به پهلوی اول مشهود است و در شاخص سوم نمای اصلی این بنا ها رابطه معنادار مشخصی دیده نمی شود. آنچه که قابل تامل است در این سیر تحول بیشترین تاثیر در مساحت عرصه ها می باشد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        10 - فرایند گذار مدرنیته در ادبیات معاصر ایران (مطالعه موردی روش ‌شناسی صادق هدایت و فروغ فرخ‌ زاد)
        محمود عظیمی رستا حسین ابوالحسن تنهایی حسین آقاجانی مرساء
        چکیده: پژوهش حاضربه فرایند گذار مدرنیته در ادبیات معاصر ایران می پردازد. در این راستا دو تن از نویسندگان تاریخ ادبیات معاصر ایران: صادق هدایت و فروغ فرخزاد انتخاب شدند تا با ردیابی مولفه های روش شناختی بکار رفته در آثار و اندیشه شان و تطبیق آن با جریان توسعه مدرنیته، و أکثر
        چکیده: پژوهش حاضربه فرایند گذار مدرنیته در ادبیات معاصر ایران می پردازد. در این راستا دو تن از نویسندگان تاریخ ادبیات معاصر ایران: صادق هدایت و فروغ فرخزاد انتخاب شدند تا با ردیابی مولفه های روش شناختی بکار رفته در آثار و اندیشه شان و تطبیق آن با جریان توسعه مدرنیته، وضعیت تفکر در ایران معاصر را نشان دهد. پرسش اصلی پژوهش که به روش مطالعه کتابخانه ای و تحلیل محتوایی و پارادایم متکی بر رویکرد جامعه شناسی تفسیری انجام پذیرفت این بود که: مبنای مطالعه روش شناختی صادق هدایت و فروغ فرخ زاد در گذار مدرنیته ایران، متکی بر چه اسلوب و نگرشی بوده که بر شناخت، نوع نگاه و خلق آثار آن ها موثر افتاده است؟ در تجزیه و تحلیل آثار مهمآنان، این دستاورد حاصل شد که: هر دوی آن ها از نظر روش شناسی، روش و نگرش کنش پژوهانه در فرایندی دیالکتیکی را پیشه ی خود کرده اند. اما برخی نگرش های ایستایی شناسی که حاصل دیالکتیک ذهن و عین در بستر پرورشی ویژه آنان است سبب تفاوت در نوع نگاه به انسان شده است. در حالی حصار سنتی ساختار جامعه مرد محور صادق هدایت که نتوانسته تمایز سنت و مذهب و عینیت زمان را در هم فراخوانی طبیعت گرایانه از هم منفک کند، فروغ فرخزاد مرزهای سنتی جنسیتی را در می نورد و به افق هایی فرا جنسیتی ره می سپارد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        11 - دیالکتیک سنّت و مدرنیته در ادبیات سیاسی ایران؛ بررسی تطبیقی دو داستان «فارسی شکر است» و «رجل سیاسی»
        سمیه علی اکبر زاده ماندانا علیمی علی فلاح
        یکی از مفاهیم مهم ادبیات سیاسی ایران جدال و دیالکتیک سنّت و مدرنیته است. درواقع می‌توان اذعان داشت دو عامل اصلی استبداد و عقب‌ماندگی جامعة سیاسی حاصل جدال سنّت و مدرنیته بوده است. در این رابطه، بسیاری از نویسندگان ادبیات فارسی، به¬ویژه از عصر مشروطه به بعد، در آثار نظم أکثر
        یکی از مفاهیم مهم ادبیات سیاسی ایران جدال و دیالکتیک سنّت و مدرنیته است. درواقع می‌توان اذعان داشت دو عامل اصلی استبداد و عقب‌ماندگی جامعة سیاسی حاصل جدال سنّت و مدرنیته بوده است. در این رابطه، بسیاری از نویسندگان ادبیات فارسی، به¬ویژه از عصر مشروطه به بعد، در آثار نظم و نثر خود با بهره‌گیری از شیوه‌هایی همچون طنز، اوضاع سیاسی اسفناک ایران را ترسیم کرده‌اند. یکی از نویسندگان مشهوری که در آثار خود همواره با بیانی مبتنی بر طنز، اوضاع سیاسی ایران را به نقد کشیده است، محمّدعلی جمالزادة اصفهانی بوده است. وی در آثار ادبی خود، بارها آشفتگی سیاسی- فرهنگی جامعة ایران اعمّ از حاکمین و طبقات مختلف مردم را ترسیم کرده است. در این مقاله، نویسندگان در تلاشند تا با استفاده از روش تطبیقی دو اثر جمالزاده با عناوین «رجل سیاسی» و «فارسی شکر است» را با بهره¬گیری از طنز سیاسی بررسی نمایند و به این سوال اصلی پاسخ دهند: «جمالزاده جدال سنّت و مدرنیته را در دو داستان رجل سیاسی و فارسی شکر است چگونه و در قالب چه مفاهیمی دسته بندی نموده است؟» فرضیة مقاله تأکیدی است بر این موضوع که این دو اثر جمالزاده عمدتاً با محوریت طنز و گفتمان انتقادی و با هدف اصلاح اوضاع آشفتة سیاسی و اجتماعی و فرهنگی جامعة خود صورت پذیرفته است. یافته‌های مقاله نشان داد جمالزاده در داستان «فارسی شکر است» چهار مفهوم کلان نهادینگی استبداد و فساد؛ سیاست‌زدگی جامعة ایران، شکاف عمیق طبقاتی و دیالکتیک فرهنگ وارداتی و هویت سنّتی را نشان می‌دهد. اما در داستان رجل سیاسی، جمالزاده به بررسی جامعة ایران در زمان و شرایط خاصی می‌پردازد و به افتادن سرنوشت مردم به دست کسانی اشاره دارد که اصلاً تخصصی ندارند. در این راستا، سیاست به مثابۀ ثروت و رفاه، فقدان مریتوکراسی، لمپنیسم سیاسی، عدم فهم مسائل سیاسی و فقدان تخصص، ناپایداری توده‌ها در قالب «جو زدگی سیاسی، تشجییع سیاسی و قهرمان‌سازی نادرست و لابی‌گری سیاسی مهم‌ترین مواردی است که جمالزاده بدان اشاره نموده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        12 - بررسی مفاهیم عینی سنت و مدرنیته در بناهای عمومی دوره پهلوی اول در تبریز
        ویدا شعاریان ستاری محمدرضا پاکدل فرد سیروس جمالی مهسا فرامرزی اصل
        شناخت هویت معماری دوره پهلوی اول و چگونگی تاثیرپذیری آن از تحولات رخ داده با توجه به گذر از سنت به تجدد و با دخیل شدن کلیه عوامل خارجی در آن، مورد توجه معماران و پژوهشگران متعدد بوده است. هدف از این پژوهش بررسی مفاهیم عینی سنت و مدرنیته در بناهای عمومی دوره پهلوی اول در أکثر
        شناخت هویت معماری دوره پهلوی اول و چگونگی تاثیرپذیری آن از تحولات رخ داده با توجه به گذر از سنت به تجدد و با دخیل شدن کلیه عوامل خارجی در آن، مورد توجه معماران و پژوهشگران متعدد بوده است. هدف از این پژوهش بررسی مفاهیم عینی سنت و مدرنیته در بناهای عمومی دوره پهلوی اول در تبریز می باشد. روش تحقیق بصورت توصیفی- تحلیلی با روش پیمایشی می باشد. برای جمع آوری داده ها از مطالعات کتابخانه ای و پرسشنامه با روش طیف لیکرت استفاده شده، جامعه آماری 102 نفر متخصص معماری که حجم نمونه برابر 50 نفر شد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از تکنیک تاپسیس با نرم افزار SPSS استفاده شد. به ترتیب کارخانه‌ی چرم بر مبنای نظر پاسخ‌گویان از سایر بناها بر مبنای هر یک از مولفه‌های پلان‌، تزیینات داخلی‌، فرم‌، هندسه نما‌، مصالح با درجه نزدیکی 0.8112 نسبت به سایر بناها مدرن‌تر است و عمارت شهرداری تبریز با درجه نزدیکی 0.0891، نسبت به سایر بناها سنتی‌تر می باشد. هم‌‌چنین کتابخانه‌ی ملی با درجه نزدیکی 0.6245، در مرتبه‌ی دوم و دانشسرای مقدماتی با درجه نزدیکی 0.5038 در مرتبه‌ی سوم قرار دارند. در نهایت ساختمان‌های عمومی دوره پهلوی اول در تبریز تلفیقی از گرایش به سنت و مدرنیته را به تصویر می‌کشد. تفاصيل المقالة