• فهرست مقالات فرزاد مافی

      • دسترسی آزاد مقاله

        1 - اصالت‌سنجی بشقاب‌های نقره ساسانی بر مبنای بررسی‌های فن‌شناسی و آسیب‌شناسی
        معصومه یوسفی سید علی اصغر میرفتاح فرزاد مافی
        تعیین اصالت اشیاء باستانی یکی از موضوعات مهم در حوزه میراث فرهنگی است که با توجه به متنوع‌تر شدن شیوه‌های جعل، پژوهشگران را به‌سوی استفاده از روش‌های کاربردی‌تر برای تشخیص اصالت آثار سوق می‌دهد. بشقاب‌های نقرة ساسانی از جمله اشیایی هستند که به دلیل آشکارساختن برخی ویژگی چکیده کامل
        تعیین اصالت اشیاء باستانی یکی از موضوعات مهم در حوزه میراث فرهنگی است که با توجه به متنوع‌تر شدن شیوه‌های جعل، پژوهشگران را به‌سوی استفاده از روش‌های کاربردی‌تر برای تشخیص اصالت آثار سوق می‌دهد. بشقاب‌های نقرة ساسانی از جمله اشیایی هستند که به دلیل آشکارساختن برخی ویژگی‌های فرهنگی و هنری دورة ساسانی، از اهمیت ویژه‌ای برخوردار هستند. تاکنون تشخیص اصالت این بشقاب‌ها بیشتر مبتنی بر ریخت‌شناسی و تبیین نقوش بوده است که با توجه به سهولت ایجاد نقشمایه‌های این دوره، شیوة مزبور برای شناسایی بشقاب‌های جعلی کافی نبوده و نیاز به روش‌های تکمیلی وجود دارد. هدف از این پژوهش، یافتن پاسخی برای این پرسش است که آیا تشخیص اصالت اثر می‌تواند بر مبنای شناسایی تکنیک‌های ساخت و تزئین و تشخیص آسیب‌های وارد شده به شیء انجام گیرد؟ به این منظور، تعداد ۵۰ عدد بشقاب نقره ساسانی در موزه‌های رضا عباسی، میهو، متروپولیتن، ارمیتاژ و موزه بریتانیا مورد مطالعات فن‌شناسی و آسیب‌شناسی قرار گرفته است. نتایج نشان می‌دهد که آنالیز نقره مورد استفاده، مقایسة غلظت عناصر با نمونة اصلی و تکنیک طلاکاری جیوه‌ای در بخش فن‌شناسی و خوردگی‌های دو فلزی با ویژگی‌های خاص و مشاهدة خوردگی‌های رشته‌ای در بخش آسیب‌شناسی نیز می‌توانند در کنار اصالت فرم و نقش، در تشخیص اصالت این قبیل آثار راهگشا باشند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        2 - نظری بر شکل‌گیری فرهنگ عصر مفرغ قدیم در دامنه‌های جنوبی رشته کوه الوند همدان بر اساس بررسی‌های باستان‌شناختی
        عباس مترجم فرزاد مافی
        در اوایل هزاره سوم پ.م منطقه زاگرس مرکزی با یک تغییر عمده فرهنگی که حاکی از حضور فرهنگی جدید در منطقه بود، مواجه شد. تحقیقات باستان‌شناسی منشأ این فرهنگ را منطقه ماوراء قفقاز می‌داند که نواحی وسیعی از شمال غرب و غرب ایران را در برگرفت. دشتهای واقع در دامنه‌های جنوب و جن چکیده کامل
        در اوایل هزاره سوم پ.م منطقه زاگرس مرکزی با یک تغییر عمده فرهنگی که حاکی از حضور فرهنگی جدید در منطقه بود، مواجه شد. تحقیقات باستان‌شناسی منشأ این فرهنگ را منطقه ماوراء قفقاز می‌داند که نواحی وسیعی از شمال غرب و غرب ایران را در برگرفت. دشتهای واقع در دامنه‌های جنوب و جنوب غربی رشته کوه الوند یکی از مهمترین مناطق زاگرس مرکزی محسوب می‌گردند که تمرکز این فرهنگ بیش از دیگر مناطق غرب در آن دیده می‌شود. در این پژوهش بر اساس بررسی باستان‌شناختی به ارایه تصویری از توزیع این استقرارها پرداخته شده است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        3 - بررسی و تحلیل باستان‌شناختی آثار و استقرارهای دوره اشکانی حوضه آبریز قزل اوزن در محدودة شهرستان ایجرود
        رضا آخوندی آراز نجفی فرزاد مافی
        شهرستان ایجرود واقع در استان زنجان به دلیل موقعیت خاص جغرافیایی‌‌‌، ‌‌‌دارای ویژگی‌‌هایی است که شناخت کم و کیف محوطه‌‌‌های باستانی آن در دورة اشکانی، ‌‌‌می‌‌‌تواند ما را در درک بهتر تحولات فرهنگی این دوره، ‌‌‌در غرب و تا حدی شمال غرب کشور یاری دهد. این پژوهش در قالب یک چکیده کامل
        شهرستان ایجرود واقع در استان زنجان به دلیل موقعیت خاص جغرافیایی‌‌‌، ‌‌‌دارای ویژگی‌‌هایی است که شناخت کم و کیف محوطه‌‌‌های باستانی آن در دورة اشکانی، ‌‌‌می‌‌‌تواند ما را در درک بهتر تحولات فرهنگی این دوره، ‌‌‌در غرب و تا حدی شمال غرب کشور یاری دهد. این پژوهش در قالب یک بررسی میدانی و به منظور روشن نمودن وضعیت، ‌‌‌تغییرات و تطورات فرهنگی منطقه در دورة اشکانی انجام پذیرفت؛ در این راستا بررسی حوزة جغرافیایی دهستان گلابر و بخش شمال غربی رودخانة ایجرود در دهستان ایجرود پایین، ‌‌‌طی دو فصل انجام شد. نتیجة این بررسی‌‌‌ها، ‌‌‌شناسایی جمعاً ۱۰۰ محوطة باستانی (۶۸ محوطه در دهستان گلابر و ۳۲ محوطه در بخش شمال غربی دهستان ایجرود پایین) بود که از این بین، ‌‌‌۳۵ محوطه دارای آثار اشکانی است. مطالعة گونه‌‌‌شناسی سفال اشکانی منطقه و نیز درک و دریافت کلی الگوی استقراری محدودة بررسی در این دوره، ‌‌‌از نتایج مهم این پژوهش است که بر اساس آن‌‌ها مشخص گردید در دورة مذکور استقرارها نسبت به دورة قبل (هخامنشی) از نظر تعداد، ‌‌‌افزایش چشمگیری داشته و حتی استقرارهای دورة بعد (ساسانی) به اندازة دورة اشکانی نیست؛ این نشانگر تغییرات جمعیتی یا تغییر الگوی پراکنش استقرارها نسبت به دورة قبل است. ‌‌‌همچنین، مشخص شد که بیشتر استقرارهای منطقه، ‌‌‌روستاهای کوچک و تعداد کمی روستاهای بزرگ هستند و شواهدی از مراکز شهری شناسایی نشد. به نظر می‌‌‌رسد، فرهنگ مادی منطقه در دورة اشکانی، ‌‌‌ضمن دارا بودن برخی ویژگی‌‌‌های بومی-محلی که آن را از سایر مناطق غرب و شمال‌‌‌غرب کشور تا حدی متمایز می‌‌‌کند، ‌‌‌نهایتاً بخشی از گسترة فرهنگی غرب و شمال غرب کشور است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        4 - مطالعه و بررسی آثار و استقرارهای اشکانی کوهپایه‌های آبیک
        ارض‌الله نجفی فرزاد مافی رضا اخوندی
        بررسی و مطالعه باستان‌شناختی ارتفاعات شمال شهرستان آبیک به دلیل مشرف بودن بر مسیر موسوم به جاده خراسان و شناخت دقیق چند و چون تطورات و تحولات فرهنگی این منطقه در دوره اشکانی می‌ تواند ما را در درک هرچه بهتر تحولات شمال فلات مرکزی در دوره اشکانی یاری نماید. در نتیجه چکیده کامل
        بررسی و مطالعه باستان‌شناختی ارتفاعات شمال شهرستان آبیک به دلیل مشرف بودن بر مسیر موسوم به جاده خراسان و شناخت دقیق چند و چون تطورات و تحولات فرهنگی این منطقه در دوره اشکانی می‌ تواند ما را در درک هرچه بهتر تحولات شمال فلات مرکزی در دوره اشکانی یاری نماید. در نتیجه ، این پژوهش که در قالب فصل اول بررسی باستان‌شناسی کوهپایه شهرستان آبیک (شامل محدوده شمالی دهستان‌های زیاران، کوهپایه شرقی و غربی و اقبال شرقی) واقع در شمال فلات مرکزی انجام شد؛ تعداد ۸۹ محوطه باستانی شناسایی گردید که از این میان، تعداد ۳۸ محوطه دارای آثار و مواد فرهنگی دوره اشکانی است. تشخیص و درک کلی الگوی استقراری و مطالعه گونه‌شناسی سفال منطقه در دوره اشکانی از نتایج مهم این پژوهش است که نشانگر تغییرات جمعیتی یا الگوی پراکنش استقرارها در این بخش از جنوب البرز مرکزی نسبت به دوره قبل و بعد است. ضمن اینکه بیشتر استقرارهای منطقه در این دوره یا روستاهایی کوچک هستند (مانند قلامحله چناسک) و یا بصورت استقرارهای فصلی هستند و شواهدی از مراکز شهری شناسایی نشد تا منتج به تصویری از الگوی معیشتی ساکنان این محوطه ‌ها در دوران مورد بحث می ‌گردد. همچنین، شایان ذکر است که فرهنگ مادی منطقه (غالباً سفال) در دوره اشکانی، علاوه بر دارا بودن ویژگی‌های قوی بومی، متأثر از گستره فرهنگی غرب و شمال ایران است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        5 - تحلیل باستان‌شناختی آثار و استقرارهای اشکانی حوضه آبریز ابهررود
        فرزاد مافی محمدرحیم صراف
        منطقه جغرافیایی ابهررود در استان زنجان به دلیل موقعیت خاص جغرافیایی‌اش وضعیتی دارد که شنـاخت کـم و کیف تطور فرهنگی آن در دوره اشکانی می‌تواند ما را در درک بهتر تحولات فرهنگی شمال غربی کشور در دوره اشکانی یاری دهد. این پژوهش در قالب یک بررسی میدانی و به منظور روشن نمودن چکیده کامل
        منطقه جغرافیایی ابهررود در استان زنجان به دلیل موقعیت خاص جغرافیایی‌اش وضعیتی دارد که شنـاخت کـم و کیف تطور فرهنگی آن در دوره اشکانی می‌تواند ما را در درک بهتر تحولات فرهنگی شمال غربی کشور در دوره اشکانی یاری دهد. این پژوهش در قالب یک بررسی میدانی و به منظور روشن نمودن وضعیت فرهنگی منطقه در دوره اشکانی انجام پذیرفت؛ در این راستا، بررسی منطقه جغرافیایی ابهررود (شامل شهرستان‌های ابهر و خرمدره) در دو فصل انجام شد و در نتیجه، ۲۵۷ محوطه باستانی شناسایی گردید که از این بین، ۶۴ محوطه دارای آثار اشکانی بود. مطالعه گونه‌شناسی سفال اشکانی منطقه و نیز درک و دریافت کلی الگوی استقراری منطقه در دوره اشکانی از نتایج مهم این پژوهش است که نشانگر تغییرات جمعیتی یا تغییر الگوی پراکنش استقرارها نسبت به دوره قبل است. همچنین، مشخص گردید که بیشتر استقرارهای منطقه روستاهای کوچکی هستند و شواهدی از مراکز شهری شناسایی نشد. به نظر می‌رسد، فرهنگ مادی منطقه در دوره اشکانی، ضمن دارا بودن برخی ویژگی‌های بومی- محلی که آن را از سایر مناطق غرب و شمال غربی کشور تا حدی متمایز می‌کند. نهایتاً بخشی از گستره فرهنگی غرب و شمال غربی کشور است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        6 - ساخت و سازهای دورۀ ساسانی در بیستون: پروژه‌هایی که هیچگاه به اتمام نرسیدند
        مجتبی چرمچیان فرزاد مافی
        شواهد زیادی از ساخت‌وسازهای دورۀ ساسانی در بیستون وجود دارد که با توجّه به مدارک به‌دست آمده باید آنها را متعلّق به اواخر این دوره و مشخّصاً همزمان با دورۀ پادشاهی خسرو دوّم (۵۹۰-۶۲۸ م) بدانیم. این آثار عبارتند از بنای ساسانی ـ ایلخانی، فرهادتراش، پل خسرو و پل بیستون که چکیده کامل
        شواهد زیادی از ساخت‌وسازهای دورۀ ساسانی در بیستون وجود دارد که با توجّه به مدارک به‌دست آمده باید آنها را متعلّق به اواخر این دوره و مشخّصاً همزمان با دورۀ پادشاهی خسرو دوّم (۵۹۰-۶۲۸ م) بدانیم. این آثار عبارتند از بنای ساسانی ـ ایلخانی، فرهادتراش، پل خسرو و پل بیستون که به آن‌ها باید سه قطعه سرستون منقوش به نیم تنۀ خسرو دوّم را نیز افزود. نکتۀ حائز اهمّیت در مورد این آثار این است که شواهد به‌دست آمده از کاوش‌ها و بررسی‌های صورت گرفته نشان می‌دهد که کار اجرایی همۀ این پروژه ها به یک‌باره متوقّف شده و این آثار هیچگاه در دوران ساسانی تکمیل نشده‌اند، که از جملۀ آن‌ها می‌توان به شواهدی دالّ بر عدم اجرای طاق روی دهانه‌های پل خسرو و پل بیستون، تکمیل نشدن تراش نهایی فرهادتراش، و یا ساخته نشدن فضاها در کاخ دورۀ ساسانی اشاره نمود. در این مقاله کوشش می‌شود با توصیف و مقایسۀ این آثار و پیشنهاد یک تاریخگذاری نسبتاً دقیق برای آن‌ها، دلایل احتمالی ناتمام‌ماندنشان ارزیابی گردد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        7 - بررسی و تحلیل مطالعات باستان‌شناختی پاسارگاد
        فرزاد مافی
        قلت آثار باستانی دوره هخامنشی، مطالعه دقیق و موشکافانه معدود آثار موجود را جزء ضروریات باستان ‌شناختی عصر هخامنشی نموده. در این بین پاسارگاد به عنوان قدیمی ‌ترین مکان باستانی هخامنشی جایگاه ویژه ای در پژوهش‌های باستان‌ شناختی آن دوره دارد به ویژه این‌که در مورد پاسارگاد چکیده کامل
        قلت آثار باستانی دوره هخامنشی، مطالعه دقیق و موشکافانه معدود آثار موجود را جزء ضروریات باستان ‌شناختی عصر هخامنشی نموده. در این بین پاسارگاد به عنوان قدیمی ‌ترین مکان باستانی هخامنشی جایگاه ویژه ای در پژوهش‌های باستان‌ شناختی آن دوره دارد به ویژه این‌که در مورد پاسارگاد این سوال که پاسارگاد چگونه جائی بوده؟ همواره ذهن باستان ‌شناسان را به خود مشغول داشته، برخی بر این باور بودند که آنجا کمپ بزرگی بوده که به عنوان اولین اقامتگاه پارسیان در سرزمین فارس، بنا گردیده بود. برخی دیگر آنجا را مقر حکومتی و اداری یا مذهبی اوایل هخامنشی و بعضی دیگر آنجا را نمونه کامل یک شهر قرن ششم ق.م و نخستین پایتخت هخامنشیان می‌دانند. علاوه بر نظریات ارائه شده از سوی سیاحان و جهانگردان، در طول قرن بیستم کاوش‌ها و بررسی‌های باستان ‌شناختی مهمی توسط هرتسفلد، علی سامی، استروناخ و رمی بوشارلا در آنجا صورت پذیرفت که هر کدام به نوبه خود اطلاعات ارزشمندی در اختیار محققین و علاقه ‌مندان فرهنگ و تمدن عصر هخامنشی قرار داد و مطالعه دقیق نتایج این پژوهش‌ها حکایت از آن دارد که بایستی به پاسارگاد به عنوان اولین شهری که بنا به خواست و دستور هخامنشیان بنا گردیده بود و نخستین پایتخت آن هم به شمار می ‌رفت توجه بیشتری معطوف داشت و برای تکمیل اطلاعات انجام بررسی‌ها و کاوش‌ها و مطالعات باستان ‌شناختی بیشتر اجتناب‌ناپذیر است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        8 - توصیف، طبقه‌بندی و گونه‌شناسی سفال دوره اشکانی شهرستان قروه (کردستان)
        فرزاد مافی علی بهنیا محمد بهرام‌زاده
        منطقه قروه در جنوب شرق استان کردستان به‌دلیل موقعیت جغرافیایی و شرایط خاص زیست‌محیطی و نیز قرابت جغرافیایی با مراکز استقراری مهم دوره اشکانی شمال غرب و غرب ایران، دارای آثار و استقرارهایی از آن دوره است. طی بررسی‌های میدانی انجام شده مشخص گردیده که بیشتر محوطه‌های اشکان چکیده کامل
        منطقه قروه در جنوب شرق استان کردستان به‌دلیل موقعیت جغرافیایی و شرایط خاص زیست‌محیطی و نیز قرابت جغرافیایی با مراکز استقراری مهم دوره اشکانی شمال غرب و غرب ایران، دارای آثار و استقرارهایی از آن دوره است. طی بررسی‌های میدانی انجام شده مشخص گردیده که بیشتر محوطه‌های اشکانی این منطقه بقایای استقرار‌های کوچکی هستند. این مقاله در پی آن است تا بر اساس توصیف، طبقه‌بندی و گونه‌شناسی سفال‌های اشکانی به‌دست آمده از این منطقه به افزایش اطلاعات ما در مورد وضعیت فرهنگی این منطقه در دوره اشکانی کمک نماید. بر اساس مطالعات انجام گرفته، سفال‌های این منطقه شامل سفال‌هایی با نقوش طنابی، خمره‌های ذخیره آذوقه و سفال شاخص دورة اشکانی یعنی سفال جلینگی هستند. فرم بیشتر این سفال‌ها را انواع کاسه، پیاله، کوزه و خمره، دیگ و دیگچه تشکیل می‌دهد. از تزئینات شاخص به‌کار رفته بر روی این سفال‌ها می‌توان به نقوش کنده به صورت خطوط مواج و موازی و نوعی تکنیک منحصر به فرد ترصیع‌کاری (نگین‌کاری) اشاره کرد. بر اساس نتایج این مطالعه می‌توان گفت سفال‌های اشکانی منطقه قروه، ضمن دارا بودن برخی ویژگی‌های بومی- محلی، عمدتاً همانند نمونه‌های مکشوفه از مکان‌هایی چون بیستون، نوشیجان، هگمتانه، قلعه ضحاک، قلعه یزدگرد، معبد خورهه، کنگاور و دره‌های اسدآباد، پاوه، مریوان، ثلاث باباجانی و بیشتر مناطق غرب کشور است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        9 - گزارش مقدماتی فصل اول بررسی و شناسایی باستان‌شناختی دامنه‌های جنوبی البرز در محدوده شهرستان آبیک
        فرزاد مافی رضا اخوندی
        دشت قزوین و ارتفاعات مشرف به آن یکی از مراکز مهم تکوین و تطور فرهنگ‌های بشری فلات ایران در ادوار مختلف بوده است. تمرکز مطالعات باستان‌شناسی دهه ‌های اخیر بر دشت قزوین، انجام مطالعات علمی باستان‌شناختی در ارتفاعات مشرف بر دشت به‌ویژه دامنه‌های جنوبی البرز را اجتناب‌ناپذی چکیده کامل
        دشت قزوین و ارتفاعات مشرف به آن یکی از مراکز مهم تکوین و تطور فرهنگ‌های بشری فلات ایران در ادوار مختلف بوده است. تمرکز مطالعات باستان‌شناسی دهه ‌های اخیر بر دشت قزوین، انجام مطالعات علمی باستان‌شناختی در ارتفاعات مشرف بر دشت به‌ویژه دامنه‌های جنوبی البرز را اجتناب‌ناپذیر نموده است. در این تحقیق با تلفیق نتایج حاصل از معدود پژوهش‌های باستان‌شناختی و مطالعات جدید می ‌توان تصویری از وضعیت فرهنگی منطقه در دوران مختلف پیش از تاریخی، تاریخ و اسلامی بدست داد. به این منظور سه دهستان زیاران، کوهپایه شرقی و غربی شهرستان آبیک و دهستان اقبال شرقی از بخش مرکزی شهرستان قزوین مورد مطاله قرار گرفتند که در آن تعداد ۸۹ محوطه و مکان باستانی و انبوهی از آثار منقول و غیر منقول (ابزار سنگی، سفال، پیکره، آثار و اشیائ فلزی و ...) شناسایی و کشف شده و در این تحقیق مطالعه و تحلیل گردیده‌ اند. نتایج حاصل از این تحقیق حکایت از آن دارد که با استناد به شناسایی ۷ محوطه مربوط به دوران پارینه‌سنگی که دارای آثار و ابزارهای سنگی شاخص از دوره ‌های پارینه‌سنگی میانه و جدید است، می‌ توان گفت در دوران پارینه‌سنگی ارتفاعات این منطقه یکی از زیستگاه‌ های مهم بشری در شمال فلات ایران بوده است. همچنین، هرچند شناسایی آثار و استقرارها و مواد فرهنگی دوران مس ‌سنگی (دو مورد) و مفرغ (سه مورد) نشان از تداوم زیست جوامع بشری در منطقه در دوران مذکور دارد، اما شناسایی تعداد زیادی محوطه عصر آهن (۲۱ مورد) و اشکانی (۳۸ مورد) نشانگر گسترش کمی و کیفی شواهد سکونت و استقرار جوامع انسانی در منطقه از نیمه دوم هزاره دوم قبل از میلاد تا نیمه اول هزاره اول میلادی است، رونقی که به‌نظر می‌رسد با توجه به حجم انبوه مکان‌ها و محوطه ‌ها و آثار فرهنگی ادوار مختلف اسلامی (۴۷ مورد) در طول دوره اسلامی همچنان تداوم داشته است. پرونده مقاله