با وجود اینکه دوره پیش از تاریخ (خصوصاً دوره مسوسنگ) غرب زاگرس مرکزی تا حدودی شناخته و به خوبی بررسی شده، اما دشت سنقر و کُلیایی از بررسی و پژوهش های هدفمند باستان شناسان خارجی و متعاقباً ایرانی بی نصیب مانده بود؛ تا اینکه در دو بررسی اخیر سال های ۱۳۸۳ و ۱۳۸۸ تعداد چکیده کامل
با وجود اینکه دوره پیش از تاریخ (خصوصاً دوره مسوسنگ) غرب زاگرس مرکزی تا حدودی شناخته و به خوبی بررسی شده، اما دشت سنقر و کُلیایی از بررسی و پژوهش های هدفمند باستان شناسان خارجی و متعاقباً ایرانی بی نصیب مانده بود؛ تا اینکه در دو بررسی اخیر سال های ۱۳۸۳ و ۱۳۸۸ تعداد ۳۳ محوطه مسوسنگ شناسایی و از این میان ۹ محوطه دربردارنده سفالهای نوع دالما است. تمامی نُه محوطه در کنار منابع آب و اکثراً در دامنه ارتفاعات، جاییکه دسترسی به مراتع به سهولت صورت می گرفته، قرار دارند. با توجه به وسعت کم استقرارگاه ها و موقعیت مکانی آنها، این محوطه ها احتمالاً روستاهای کوچکی بوده اند که به صورت یکجانشین یا نیمهیکجانشین مورد استفاده بوده و ساکنان آنها می توانستند از طریق رمه داری معیشت خود را تأمین نمایند. اهمیت نوشتار حاضر از این رو است که میتواند آگاهی های درخور توجهی را در رابطه با این فرهنگ و ارتباط با مناطق همجوار همچون کنگاور، ماهیدشت و جنوب کردستان در اختیار بگذارد.
پرونده مقاله
محوطه شماره ۱۱ سد تالوار به منظور مطالعات باستانشناختی و با هدف نجات بخشی در سال ۱۳۸۹ مورد کاوش قرار گرفت. مطالعات مقدماتی نشاندهنده محوطه ای کوچنشینی با سفالهای مسسنگی بود.بر همین اساس، نیاز به مطالعه مواد فرهنگی (عمدتاً سفال) بدست آمده از محوطه احساس میشد. در ا چکیده کامل
محوطه شماره ۱۱ سد تالوار به منظور مطالعات باستانشناختی و با هدف نجات بخشی در سال ۱۳۸۹ مورد کاوش قرار گرفت. مطالعات مقدماتی نشاندهنده محوطه ای کوچنشینی با سفالهای مسسنگی بود.بر همین اساس، نیاز به مطالعه مواد فرهنگی (عمدتاً سفال) بدست آمده از محوطه احساس میشد. در این نوشتار ابتدا سفالهای مربوط به دوره مسسنگی محوطه به صورت کلی توصیف و معرفی شدهاند؛ سپس یافتههای سفالی طبقهبندی و گونه شناسی شده و به منظور ارائه تاریخ نسبی با یافتههای سفالی محوطههای همافق در مناطق همجوار مقایسه شده اند. بر اساس گاهنگاری مقایسه ای انجام شده، محوطه تل ۱۱ در بازه زمانی نیمه اول هزاره چهارم قبل از میلاد (۴۰۰۰ تا ۳۷۰۰ پ.م) قرار داشته و همزمان با سنت سفالی دالما (مسسنگی میانی) است. تل ۱۱ علاوه بر داشتن فرهنگ بومی و تشابهات سفالی در خود حوضه رودخانه تالوار با تل ۱۲ و تپه کلنان، لااقل از منظر سنت سفالی با غرب مرکز فلات و منطقه زنجان دارای مشابهت هایی نیز هست. با توجه به گونههای سفالی و نیز نبود آثار معماری و کمبود نهشته های فرهنگی میتوان استقرار این محوطه را از نوع موقت و کوچنشینی دانست.
پرونده مقاله
یکی از دوره ها و فرهنگ هایی که در شمال غرب ایران کمتر به آن توجه شده، دوره مسوسنگ و سنت سفالی دالماست. متأسفانه، اطلاعات ما از این دوره بسیار مختصر و تنها محدود به چند مقاله و گزارشنه چندان مفصل است. این سنت سفالی دارای حوزه گسترش نسبتاً وسیعی از شمال غرب ایران تا زاگ چکیده کامل
یکی از دوره ها و فرهنگ هایی که در شمال غرب ایران کمتر به آن توجه شده، دوره مسوسنگ و سنت سفالی دالماست. متأسفانه، اطلاعات ما از این دوره بسیار مختصر و تنها محدود به چند مقاله و گزارشنه چندان مفصل است. این سنت سفالی دارای حوزه گسترش نسبتاً وسیعی از شمال غرب ایران تا زاگرس مرکزی است و شامل سفالهای منقوش، سفالهایی با تزیینات حجمی (نقش کنده، فشاری، پانچی و افزوده)، سفالهای ساده و با پوشش گلی غلیظ قرمز است. به نظر می رسد که سفالهای منقوش تداوم سفالهای دوره پیشین، یعنی فرهنگ حاجی فیروز بوده وسفالهای با تزئینات فشاری، کنده، پانچی و افزوده فاقد پیشینه ای در منطقه هستند واحتمالاً این نوع سفالها از منطقه ای دیگر به این منطقه وارد شده اند. متأسفانه، با وجود آنکه مدلهاو نظریه های گوناگونی در مورد گسترش سنت سفالی دالما ارائه شده، اما هنوز از نحوه گسترش آن اطلاعی در دست نیست. آیا گسترش این سنت سفالی بواسطه کوچ نشینان روی داده یا مهاجرت؟ انتقال ایده سبکی در این بین تأثیرگذار بوده یا عواملی دیگر؟ این ابهام بدلیل عدم انجام پژوهشهای دقیق منطقهای و فرامنطقه ای همچنان به قوت خود باقی است.
پرونده مقاله
امروزه توجه به نقش مناطق بینابینی در برهمکنش سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی از مسائل مهم مورد توجه پژوهشگران باستانشناس است. در این میان، بررسیهای باستان شناسی نقش مهمی در شناخت تاریخ تحولات سیاسی و فرهنگی در مناطق گوناگون دارد. در این راستا، یکی از اهداف بررسی و چکیده کامل
امروزه توجه به نقش مناطق بینابینی در برهمکنش سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی از مسائل مهم مورد توجه پژوهشگران باستانشناس است. در این میان، بررسیهای باستان شناسی نقش مهمی در شناخت تاریخ تحولات سیاسی و فرهنگی در مناطق گوناگون دارد. در این راستا، یکی از اهداف بررسی و مطالعه شهرستان کمیجان، دستیابی به نقش مناطق بینابینی در تاریخ تحولات ادوار مختلف زندگی انسان در منطقه است. شهرستان کمیجان منطقه ای حائل بین مرکز فلات ایران و زاگرس بوده و بهعنوان منطقهای بینابینی در تبادلات فرهنگی از گذشته ایفای نقش نموده است. منطقه پیشگفته از نقطه نظر ریختشناسی از یک دشت هموار و وسیع با سلسله کوههایی در اطراف آن تشکیل شده است. محدوده دشت مذکور که از غرب به دشت فامنین همدان، از شرق به دشت فراهان و از جنوب به دره سرسبز شراء محدود میگردد. در مقایسه با مناطق پایکوهی و میانکوهی در دورههای مختلف زمانی پذیرای جوامع مختلف انسانی بوده و نقش عمدهای در ارتباطات منطقه ای بر عهده داشته است. رودخانه قره چای مهمترین رودخانه جاری در این منطقه است که در بخشی از دشت جریان پیدا میکند. بررسی و شناسایی باستانشناسی شهرستان کمیجان در سال ۱۳۸۶ در وسعتی به مساحت ۱۶۲۵ کیلومتر مربع به انجام رسید. در نتیجه بررسی های صورت گرفته مجموعهای متشکل از ۹۰ اثر تاریخی شامل محوطهها، تپههای باستانی، سنگنگارهها و بناهای تاریخی شناسایی شدند که از نقطه نظر تاریخگذاری در محدوده ای بین دوران پیش از تاریخ تا قرون معاصر جای گرفتند.
پرونده مقاله
سنت سفال منقوش تک رنگ گودین III، یکی از گسترده ترین سنت های سفالگری عصر مفرغ ایران محسوب می گردد که بیش از یک هزاره تداوم می یابد و سراسر حوزه جغرافیایی زاگرس مرکزی ایران را پوشش می دهد. در این تحقیق با هدف مطالعه گستره جغرافیایی مراحل توالی سفالی گودین III، مشخص گر چکیده کامل
سنت سفال منقوش تک رنگ گودین III، یکی از گسترده ترین سنت های سفالگری عصر مفرغ ایران محسوب می گردد که بیش از یک هزاره تداوم می یابد و سراسر حوزه جغرافیایی زاگرس مرکزی ایران را پوشش می دهد. در این تحقیق با هدف مطالعه گستره جغرافیایی مراحل توالی سفالی گودین III، مشخص گردید که این نوع سنت سفالگری در همان ابتدای ظهورش و همزمان با گودین III:6/ شوش IVA در سراسر حوضه جغرافیایی زاگرس مرکزی گسترش می یابد، به طوری که در این فاز از گسترده ترین حوضه توزیع برخوردار است، به علاوه سفال این فاز از نظر سبک شناسی دارای ارتباطات روشنی با سنت سفال منقوش تک رنگ همزمان در منطقه فارس است. از سوی دیگر، قطعات محدودی از سفال های این فاز در الحیبا در جنوب بین النهرین یافت شده است. بعد از پایان فاز III:6 گودین، با وضعیت متفاوتی مواجه می شویم، در حالی که در نواحی شمالی و شمال شرقی حوضه توزیع، شامل شرق کوه گرین، پیش کوه شرقی و دره های شمالی پیش کوه غربی، مراحل متوالی توسعه این نوع سنت سفالگری تا پایان این دوره به حیات خود ادامه می دهد؛ در نواحی جنوبی شامل پشتکوه، خوزستان و برخی دره های جنوبی ناحیه پیش کوه غربی، وضعیت متفاوتی حاکم است و همزمان با هر فاز، با وضعیت متفاوتی روبرو می شویم.
پرونده مقاله
در نیمه نخست هزاره اول پ.م اقوام ساکن در شمال غرب ایران، دولت مانا را به مرکزیت ایزیرتو ـ محوطه کنونی قالایچی ـ در نزدیکی بوکان تشکیل دادند. میتوان علت اصلی شکل گیری و دوام دولت مانا را در مرحله اول مقابله با حملات پی در پی آشور و بعدها اورارتو به این ناحیه دانست. بع چکیده کامل
در نیمه نخست هزاره اول پ.م اقوام ساکن در شمال غرب ایران، دولت مانا را به مرکزیت ایزیرتو ـ محوطه کنونی قالایچی ـ در نزدیکی بوکان تشکیل دادند. میتوان علت اصلی شکل گیری و دوام دولت مانا را در مرحله اول مقابله با حملات پی در پی آشور و بعدها اورارتو به این ناحیه دانست. بعد از تشکیل حکومت، فرمانروایی مانا مبادرت به احداث استحکامات تدافعی پیرامون محوطههای اصلی و ایجاد دژهایی در مناطق کوهستانی صعب العبور و غیر قابل دسترس نمود. در قلعههای مانایی همانند سنت معماری سنگی هزاره اول پ.م غالباً از سنگ درشت بدون ملات (خشکه چین) استفاده میشد. کاربرد برجهای نیمدایرهای توپر و اتاقک های برج مانند چهارگوش توخالی به عنوان ویژگی برج سازی مانا قابل توجه است.همینطور در شهرسازی این دوره به منظور ایجاد قابلیت تدافعی بیشتر برای سکونتگاهها، طرحهای دایره ای شکل را ترجیح داده اند. در این نوشتار سعی بر تبیین ویژگیها و عناصر شاخص معماری نظامی مانا شده است.
پرونده مقاله
اردشیر پاپکان، بنیانگذار سلسله ساسانی به شهرسازی اهمیت فراوانی می داد. وی مبادرت به ساخت تعداد زیادی شهر نمود که اکثر مورخین و جغرافیانگاران سده های نخست اسلامی به آنها اشاره کرده اند. بزرگترین و مهم ترین شهر اردشیر، شهرگور یا اردشیر خوره نام داشت که در نزدیکی فیروزآ چکیده کامل
اردشیر پاپکان، بنیانگذار سلسله ساسانی به شهرسازی اهمیت فراوانی می داد. وی مبادرت به ساخت تعداد زیادی شهر نمود که اکثر مورخین و جغرافیانگاران سده های نخست اسلامی به آنها اشاره کرده اند. بزرگترین و مهم ترین شهر اردشیر، شهرگور یا اردشیر خوره نام داشت که در نزدیکی فیروزآباد فارس قرار دارد. این شهر که در واقع پایتخت اردشیر محسوب می گردید همانند برخی از شهرهای پارتی دارای طرحی مدور بود. در میانه شهر برجی رفیع مشهور به طربال قرار داشت که مظهر الهه آب، آناهیتا بود و در مجاورت آن کاخی عظیم ساخته بودند. علاوه بر توصیف جغرافیانگاران اسلامی از بناهای مهم شهر، در سده های اخیر نیز باستان شناسان با کاوش هایی که در آن انجام داده اند، اطلاعات مفیدی از تأسیسات و چگونگی آن بدست آورده اند. این شهر پس از پیروزی اردشیر بر اردوان پنجم ساخته شد و متعاقب آن کاخی باشکوه به نام کاخ اردشیر در نزدیکی شهر و در محلی خوش آب و هوا بنا گردید تا در خور شأن و شوکت شاهی چون اردشیر در پایان روزهای زندگی و کناره گیری از سلطنت باشد. اردشیر قبل از پیروزی بر اردوان، بر قله رفیعی در تنگاب که دسترسی به آن بسیار دشوار بود، دژی مستحکم و استوار بنا نمود تا ضمن به چالش کشیدن شاه اشکانی و اعلام استقلال سیاسی، ارتش کوچک خود را در مقابل تهاجمات اردوان حفظ و نقشه آزادسازی ایران را در آنجا پی ریزی نماید و به استحکام پایه های قدرت و انسجام نیروهای نظامی خود بپردازد.
پرونده مقاله
باستانشناسی دوران اسلامی، موضوع مناسب و مورد علاقه در بسیاری از دانشگاه ها و خصوصاً کشورهای اسلامی است که تعلقات عالی آنها را به تاریخ و فرهنگ برجسته شان نشان می دهد و زمینه فرهنگی مشترکی برای بسیاری از کشورهای اسلامی را بهوجود آورده است. اما در این میان شاید یکی ا چکیده کامل
باستانشناسی دوران اسلامی، موضوع مناسب و مورد علاقه در بسیاری از دانشگاه ها و خصوصاً کشورهای اسلامی است که تعلقات عالی آنها را به تاریخ و فرهنگ برجسته شان نشان می دهد و زمینه فرهنگی مشترکی برای بسیاری از کشورهای اسلامی را بهوجود آورده است. اما در این میان شاید یکی از اصلی ترین مباحث نبود تعریف و رسالتی مشخص برای آن باشد؛ این مقاله سعی دارد ضمن ارائه تاریخچه مطالعات باستانشناسی دوران اسلامی و فراز و نشیب های آن، به بررسی محتوایی و تعاریف پرداخته و رسالت های پیش رو برای این شاخه از باستانشناسی را مورد توجه قرار دهد. باستانشناسی دوران اسلامی علمی است که در آنانواع مختلف فعالیت های پژوهشی موجود در گرایش های دیگر باستانشناسی را در بر می گیرد. در کنار آن نیز باستانشناس دوران اسلامی باید شناخت و توجه کاملی به جهان اسلام و دین و فقه اسلامی داشته باشد و از دستاوردهای علما و فقهای اسلامی و هم چنین مورخان تاریخ اسلام استفاده نماید تا بتواند با نگاهی جامع و کامل به یک اثر فرهنگی بنگرد و آن اثر را در قالب درست خود ببیند؛ تا از این رهگذر بتواند به درک بهتر تمدن اسلامی همیشه جاویدان نایل آید و هدف نهایی از این علم را باید کسب آگاهی و شناختی از انسان دانست که خود قرآن نیز بر آن تأکید دارد.
پرونده مقاله
بخش شرقی شهرستان ماه نشان در استان زنجان، منطقه ای کوهستانی با کوههای نسبتاً بلند و دره های میانکوهی است. در دامنه یکی از بلندیهای این ناحیه و در دیواره پناهگاههای صخره ای موجود در رشته صخره ای موسوم به آق داش، نگاره های جالب توجهی به تصویر درآمده است. نقاشیهای چکیده کامل
بخش شرقی شهرستان ماه نشان در استان زنجان، منطقه ای کوهستانی با کوههای نسبتاً بلند و دره های میانکوهی است. در دامنه یکی از بلندیهای این ناحیه و در دیواره پناهگاههای صخره ای موجود در رشته صخره ای موسوم به آق داش، نگاره های جالب توجهی به تصویر درآمده است. نقاشیهای آق داش که تنها رنگین نگاره های شناسایی شده در استان زنجان و احتمالاً شمال غرب ایران است، از لحاظ تنوع موضوعات نقششده و تا حدودی تفاوت با سایر نقاشیهای صخره ای ایران، اهمیت زیادی در مطالعه نگاره های صخره ای ایران دارد. موضوع بیشتر نقوش آق داش نقشمایههای هندسی است که در اشکال گوناگونی نقاشی شده اند. علاوه بر آن، نگاره های انسانی، جانوری و گیاهی از دیگر موضوعات به تصویر درآمده در پناهگاههای آق داش است. با توجه به شباهت بسیاری از نگاره های هندسی آق داش با نقشمایههای سفالهای دوره مسسنگی غرب، شمال غرب و فلات مرکزی ایران، نیز وجود تعداد اندکی سفالهای مربوط به این دوره پیرامون پناهگاههای آق داش، انتساب نقاشیهای آق داش به این دوره پیش از تاریخی، بیش از هر دوره دیگری محتمل است.
پرونده مقاله
مطالعه زبانهای ایرانی باستان و میانه نقش به سزایی در روشنسازی آداب، فرهنگ و اوضاع سیاسی و اجتماعی، نیز پندارها و باورهای مردم ایران باستان دارد. شناخت فرهنگ ایران باستان و پیشینه زبان فارسی، به ویژه در زمینه واژگان تنها از طریق فارسی باستان و فارسی میانه، که فارسی نو چکیده کامل
مطالعه زبانهای ایرانی باستان و میانه نقش به سزایی در روشنسازی آداب، فرهنگ و اوضاع سیاسی و اجتماعی، نیز پندارها و باورهای مردم ایران باستان دارد. شناخت فرهنگ ایران باستان و پیشینه زبان فارسی، به ویژه در زمینه واژگان تنها از طریق فارسی باستان و فارسی میانه، که فارسی نو ادامه آنها است، کافی نیست بلکه بررسی علمی و تجزیه و تحلیل دیگر زبانهای ایرانی از دوره باستان تا دوره نو ضروری است. از این میان زبان ختنی از زبانهای ایرانی میانه شرقی است که مطالعه و بررسی آن در سده اخیر، به سبب ویژگیهای زبانی و غنای فرهنگی و پیوستگی آن با آیین بودایی و زبان و ادب سنکسریت، گسترش چشمگیری یافته است. این زبان در ختن رواج داشته که پایگاه آیین بودا نیز بوده است. در این پژوهش به معرفی سرزمین ختن، زبان ختنی و جایگاه آن در میان زبانهای ایرانی،معرفی کوتاه کتاب زمبسته (Zambasta) که مجموعهای از آموزههای دین بودا به زبان ختنی را در بر دارد، وزن شعر در زبان ختنی، تاریخچه مختصری از بوداییگرایی در ایران و مسأله تهیگی در آیین بودا پرداخته شده است.
پرونده مقاله