استقرارگاههای دورۀ مسوسنگ میانی(فرهنگ دالما) دشت سنقر و کلیایی، کرمانشاه
محورهای موضوعی : باستانشناسی پیش از تاریخمحمود حیدریان 1 , محسن زینیوند 2 , حمید حریریان 3
1 - استادیار، گروه باستانشناسی، دانشگاه شهرکرد، شهرکرد، ایران.
2 - دانشجوی کارشناسی ارشد، گروه باستانشناسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی، تهران، ایران.
3 - دانشآموخته کارشناسی ارشد باستانشناسی، گروه باستانشناسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی، تهران، ایران.
کلید واژه: زاگرس مرکزی, سفال, سنقر و کلیایی, فرهنگ دالما, دورۀ مسوسنگ,
چکیده مقاله :
با وجود اینکه دوره پیش از تاریخ (خصوصاً دوره مسوسنگ) غرب زاگرس مرکزی تا حدودی شناخته و به خوبی بررسی شده، اما دشت سنقر و کُلیایی از بررسی و پژوهش های هدفمند باستان شناسان خارجی و متعاقباً ایرانی بی نصیب مانده بود؛ تا اینکه در دو بررسی اخیر سال های ۱۳۸۳ و ۱۳۸۸ تعداد ۳۳ محوطه مسوسنگ شناسایی و از این میان ۹ محوطه دربردارنده سفالهای نوع دالما است. تمامی نُه محوطه در کنار منابع آب و اکثراً در دامنه ارتفاعات، جاییکه دسترسی به مراتع به سهولت صورت می گرفته، قرار دارند. با توجه به وسعت کم استقرارگاه ها و موقعیت مکانی آنها، این محوطه ها احتمالاً روستاهای کوچکی بوده اند که به صورت یکجانشین یا نیمهیکجانشین مورد استفاده بوده و ساکنان آنها می توانستند از طریق رمه داری معیشت خود را تأمین نمایند. اهمیت نوشتار حاضر از این رو است که میتواند آگاهی های درخور توجهی را در رابطه با این فرهنگ و ارتباط با مناطق همجوار همچون کنگاور، ماهیدشت و جنوب کردستان در اختیار بگذارد.
Although prehistoric periods (especially Chalcolithic) of western side of central Zagros is fairly known, Songhor and Koliyaei plains had not been sufficiently investigated neither by the foreign nor the Iranian archaeologists; however, in the course of recent investigations in 2002 and 2009, 33 chalcolithic sites were identified. Nine sites out of these thirty three ones had Dalma sherds. All these 9 sites are located close to the water resources and mostly in the hillsides, where it is easy to reach pasturelands. Considering low extent of settlements and their locations, it could be found out that there have been small sedentary or semi-sedentary villages which could satisfy their life needs by breeding herds. This paper assumes importance since it could provide valuable information on this culture and its probable interaction with its neighboring regions for us, such as Kangavar, Mahidasht, and south of Kurdistan.
_||_