مفهوم دیگری به وسیلۀ میخائیل باختین به حوزۀ ادبیات و نظریههای ادبی وارد شد. باختین در میان انواع ادبی، تنها نوع ادبی رمان آن هم رمانهای داستایفسکی را واجد شرایط گفتوگویی و حضور دیگری میپنداشت. بر همین اساس، باختین ژانر حماسی و تراژیک را همچون رمانهای تولستوی فاقد خ چکیده کامل
مفهوم دیگری به وسیلۀ میخائیل باختین به حوزۀ ادبیات و نظریههای ادبی وارد شد. باختین در میان انواع ادبی، تنها نوع ادبی رمان آن هم رمانهای داستایفسکی را واجد شرایط گفتوگویی و حضور دیگری میپنداشت. بر همین اساس، باختین ژانر حماسی و تراژیک را همچون رمانهای تولستوی فاقد خصلت مکالمهای میداند. او معتقد است بنیاد آثار حماسی بر پایۀ حذف و طرد دیگری استوارست. در مقالۀ حاضر کوشیدیم با رویکردی سلبی و ساختارشکنانه به رأی باختین در باب آثار حماسی، نمودهای دیگری در شاهنامه را نشان دهیم. این نمودها را در ساحتهای متفاوتی میتوان بررسی کرد که عبارتاند از: 1) آفرینش شاهنامه به مثابۀ نمود صدایی دیگر در برابر صدای حاکم؛ 2) شاهنامه تلاقی ژانرهای مختلف در کنار هم؛ 3) نهاد پهلوانی در برابر نهاد شاهی؛ 4) ازدواج با بیگانگان. همۀ این مؤلفهها گواهی بر حضور دیگری و وجود چندصدایی و گفتوشنود در شاهنامه است.
پرونده مقاله
پیوند مردان ایرانی با زنان نیرانی یکی از رایج ترین نوع ازدواج ها در شاهنامه است که به ویژه در بخش پهلوانی بسامد بسیار بالایی دارد. در شاهنامه، پادشاهان و یلان برجسته ایرانی با زنانی غیرایرانی و عموماً تورانی ازدواج می کنند. از این ازدواج ها با عنوان ازدواج برون همسری، ی چکیده کامل
پیوند مردان ایرانی با زنان نیرانی یکی از رایج ترین نوع ازدواج ها در شاهنامه است که به ویژه در بخش پهلوانی بسامد بسیار بالایی دارد. در شاهنامه، پادشاهان و یلان برجسته ایرانی با زنانی غیرایرانی و عموماً تورانی ازدواج می کنند. از این ازدواج ها با عنوان ازدواج برون همسری، یا ازدواج برون قبیله ای یاد می شود. در نمادشناسی باستانیِ شاهنامه، ایران سرزمین مقدّس و اهورایی، و توران، سرزمین آلودگی ها و نیروهای اهریمنی، است. از سوی دیگر، در باورشناسی باستانی، زنان کانون های آمیختگی و وابستگی به زمین هستند و در مقابل، مردان، موجوداتی اهورایی، آسمانی و فارغ از آلودگی های زمینی به شمار می آیند. اسطوره های کهن ایران، بنابر سابقه طولانی تسلّط فرهنگ پدرسالاری، دارای ژرف ساختی مردکانون هستند؛ از این رو، در روند دگرگونی اسطوره ها به حماسه ملّی، مفاهیم و برداشت های زن ستیزانه را نیز به حماسه افزوده اند. در این پژوهش علاوه بر بررسی ژرف ساخت اسطوره ای این پیوندها، مؤلّفه های پدرسالاری در آنها بازکاوی شده است.
پرونده مقاله