• XML

    isc pubmed crossref medra doaj doaj
  • فهرست مقالات


      • دسترسی آزاد مقاله

        1 - الگوبرداری یا خلاقیت در بازآفرینی کمدی الهی
        بهجت السادات حجازی
        کمدی الهی دانته و سیرالعباد الی المعاد سنایی دو الگوی سفر معنوی و روحانی به درونی‌ترین لایه‌های نفس و عوالم پس از مرگ آدمی است. شناخت و معرفت فلسفی و دینی ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ًًََُُِ، قوه تخیل، مکاشفه عرفانی، توجه به واقعیت موجود و آنچه باید بعد از این تحقق یا چکیده کامل
        کمدی الهی دانته و سیرالعباد الی المعاد سنایی دو الگوی سفر معنوی و روحانی به درونی‌ترین لایه‌های نفس و عوالم پس از مرگ آدمی است. شناخت و معرفت فلسفی و دینی ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ًًََُُِ، قوه تخیل، مکاشفه عرفانی، توجه به واقعیت موجود و آنچه باید بعد از این تحقق یابد، در ‎این دو اثر چنان با هم گره خورده‌اند که اجازة داوری خردمندانه دربارة حالت خواب یا بیداری، هوشیاری یا ناهوشیاری مؤلف را به مخاطب نمی‌دهد. آیا سنایی الهام‌بخش دانته در کمدی الهی است؟ چرا با وجودی که ارداویراف نامه، رسالةالغفران معّری از شرق و اودیسه هومر و بخش‌هایی از انجیل از غرب ، متون الهام‌بخش دانته در شاهکار ادبی‌اش بوده است؛ ولی هم‌سویی‌های سیر العباد الی المعاد سنایی با کمدی الهی بیش از سایر متون است؟ البته جدا از اینکه سنایی بیشتر آفریدگار تحول سبکی و دانته آفریدگار تحول زبانی است و شاید شهرت و محبوبیت جهانی دانته در کمدی الهی به عنوان یک شاهکار ادبی مانع ارزیابی این اثر با سیر العباد الی المعاد سنایی گردد که چندان برجسته نیست.این جستار با تحلیل کمدی الهی به عنوان اثری که واقعیت و خیال را درآمیخته است؛ ضمن مقایسه آن با کتاب‌های همسان خود درگذشته، بیشتر تأکید بر بیان عوامل درونی زمینه‌ساز آن دارد و کوششی در حوزة ادبیات تطبیقی است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        2 - شهرْخدای سنایی در حدیقةالحقیقة
        مریم حسینی
        دیدار سنایی با پیر در بخشی از کتاب حدیقةالحقیقة با پرسش‌هایی دربارة سرزمینی که وی (پیر خردمند) از آنجا آمده، همراه است. پیر آن جایگاه را شهرْخدا می‌نامد و از ویژگی‌های آن برای شاعر سخن می‌گوید:گفتم آخر کجاست آن کشورگفت: از کی و از کجا برترجای کی گویمش که شهرْخدایجای جان چکیده کامل
        دیدار سنایی با پیر در بخشی از کتاب حدیقةالحقیقة با پرسش‌هایی دربارة سرزمینی که وی (پیر خردمند) از آنجا آمده، همراه است. پیر آن جایگاه را شهرْخدا می‌نامد و از ویژگی‌های آن برای شاعر سخن می‌گوید:گفتم آخر کجاست آن کشورگفت: از کی و از کجا برترجای کی گویمش که شهرْخدایجای جان است و جان ندارد جایدر این مقاله بررسی ماهوی و جغرافیایی شهری که سنایی آن را شهر خدا می‌نامد، موردنظر است. این سرزمین را سهروردی ناکجاآباد و عالم مثال و یا عالم صور معلقه هم نامیده است. هدف مقالة پیش‌رو، بحث دربارة ویژگی‌های این شهر است. شهر خدا در نظر عارفانی چون سنایی، سرزمینی ماورایی است که عارف می‌تواند با گریختن از قبای جسم به سوی آن راهی شود؛ سرزمینی است که منشأ و مرجع تمامی ارواح است. همه آنچه در زمین وجود دارد ریشه در آن سرزمین دارد. بحث دربارة تأثیرپذیری سهروردی از سنایی در آفرینش ناکجاآباد و عالم مثال هم از دیگر اهداف این جستار است. همچنین ویژگی‌های آرمان‌شهری این سرزمین آن را به ایدة مدینه فاضله (یوتوپیا)ی فیلسوفان نزدیک می‌کند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        3 - تصویر استعاری کهن‌الگوی خورشید در ناخودآگاه قومی خاقانی و نظامی
        محسن ذوالفقاری الهام حدادی
        طبق نظر یونگ، کهن‌الگوها در ناخودآگاه جمعی از طریق نمادها ظهور می‌یابند. خورشید، یکی از نمادهای طبیعی است که با قدرت و درخشندگی و زیبایی‌اش سابقه‌ای اسطوره‌ای در ذهن انسان دارد. در این جستار به بررسی این نماد در اشعار خاقانی و نظامی پرداخته می‌شود. هدف پژوهشِ پیش رو بر چکیده کامل
        طبق نظر یونگ، کهن‌الگوها در ناخودآگاه جمعی از طریق نمادها ظهور می‌یابند. خورشید، یکی از نمادهای طبیعی است که با قدرت و درخشندگی و زیبایی‌اش سابقه‌ای اسطوره‌ای در ذهن انسان دارد. در این جستار به بررسی این نماد در اشعار خاقانی و نظامی پرداخته می‌شود. هدف پژوهشِ پیش رو بر این است که تصویرسازی خاقانی و نظامی از کهن‌الگوی خورشید از ناخودآگاه جمعی آنها بن‌مایه گرفته و راز بقای اسطورة خورشید از طریق زبان نمادین شاعران تحت تأثیر ناخودآگاه جمعی است. در نهایت طبق بررسی‌ها مشخص شد دو صفت زیبایی و قدرت خورشید از عناصر بارز کهن‌الگو هستند که از ناخودآگاه جمعی دو شاعر سرچشمه گرفته است و حاصل این دو صفت، تصاویر استعاری ارزنده‌ای است که از اشعار آنها برداشت می‌شود. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        4 - معرفت از دیدگاه عین‌القضات
        مرتضی شجاری
        عین‌القضات معرفت را دانشی می‌داند که از سوی خداوند بر دلِ عارفان تقوی‌پیشه و در طوری ورای عقل افاضه می‌شود. با وجود این، عقل و علوم مکتسب توسط آن، برای آدمی و به عنوان مقدمه‌ای در قابلیت‌یافتن برای دریافت معرفت ضرورت دارند. از نظر وی ارتباط عقل با طور ورای عقل مانند ارت چکیده کامل
        عین‌القضات معرفت را دانشی می‌داند که از سوی خداوند بر دلِ عارفان تقوی‌پیشه و در طوری ورای عقل افاضه می‌شود. با وجود این، عقل و علوم مکتسب توسط آن، برای آدمی و به عنوان مقدمه‌ای در قابلیت‌یافتن برای دریافت معرفت ضرورت دارند. از نظر وی ارتباط عقل با طور ورای عقل مانند ارتباط نفس و بدن است و از این‌رو عقلِ غیرعارفان که به طور ورای عقل متصل نیست، با خودبینی و خودرأیی رو به فساد می‌رود، همچنان‌که بدن بدونِ نفس، فاسد می‌شود. با عقل است که علوم ظاهری کسب می‌شود؛ علومی که تنها در این دنیا مفید است. اما چشم باطنی موجب حصول معرفت می‌شود؛ معرفتی که خود، موجب سعادت اخروی انسان است. از نظر عین‌القضات معرفت به نفس، موجبِ سعادت می‌شود. معرفتِ نفس با حس و عقل، به‌دست نمی‌آید، بلکه به بصیرت احتیاج دارد؛ زیرا بصیرت وسیلۀ کسبِ معرفت حقیقی؛ یعنی معرفتِ به خداوند است، که آن هم از طریقِ معرفت نفس به دست می‌آید. البته مقصود از معرفت نفس، معرفتِ دل است که حقیقت آدمی است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        5 - نقد و تحلیل کرامات خواجه عبید ا... احرار
        غلامحسین غلامحسین زاده سید جلال موسوی
        کرامت عمل خارق عادتی است که از اولیا سر می‌زند. مباحث مربوط به این اعمال در کتاب‌های عرفانی از جنبه‌های مختلفی مطرح شده است. با بررسی علل پیدایش و رواج کرامات می‌توان کارکردهای گوناگونی برای آنها قائل شد. مشرب و موقعیت اجتماعی صاحب کرامت، اوضاع عصر او و چگونگی ارتباط وی چکیده کامل
        کرامت عمل خارق عادتی است که از اولیا سر می‌زند. مباحث مربوط به این اعمال در کتاب‌های عرفانی از جنبه‌های مختلفی مطرح شده است. با بررسی علل پیدایش و رواج کرامات می‌توان کارکردهای گوناگونی برای آنها قائل شد. مشرب و موقعیت اجتماعی صاحب کرامت، اوضاع عصر او و چگونگی ارتباط وی با اقشار گوناگون اجتماع، از نوع کرامت و درون‌مایه آن قابل استنباط است. در این مقاله کرامات خواجه عبیدا... احرار بررسی شده است. بیشتر کرامات او حاوی کنش و واکنش است. نقد و بررسی این اعمال نشان می‌دهد که احرار بر اساس ویژگی‌های شخصیتی، اصول طریقت نقشبندیه و اوضاع عصر، در امور سیاسی اجتماعی و اقتصادی فعالیت گسترده داشته و از این راه موقعیت ویژه‌ای به‌دست آورده است. بنابراین، حفظ موقعیتِ یادشده، از راه تنبیه و مجازات متجاوزان، کارکرد عمدة کرامات اوست. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        6 - «حقیقت محمدی» در آثار عرفانی با نگاهی برانیس‌العارفین
        فاطمه کوپا
        در جهان‌بینی عرفانی حقیقت محمدی به عنوان واسطة آفرینش هستی، آینه تمام‌نمای عظمت حق، تعیّن اول، مظهر کامل‌ترین اسم خداوند (الله)، قطب‌الاقطاب، انسان کبیر، قلم اعلی و روح اعظم معرفی شده است.دیگر اصناف آدمیان نیز به دلیل خلقت متمایز و اختصاص وجودی خود با تفاوت مراتب از چکی چکیده کامل
        در جهان‌بینی عرفانی حقیقت محمدی به عنوان واسطة آفرینش هستی، آینه تمام‌نمای عظمت حق، تعیّن اول، مظهر کامل‌ترین اسم خداوند (الله)، قطب‌الاقطاب، انسان کبیر، قلم اعلی و روح اعظم معرفی شده است.دیگر اصناف آدمیان نیز به دلیل خلقت متمایز و اختصاص وجودی خود با تفاوت مراتب از چکیده و عصاره نور اعظم به گونه‌ای بهره‌مند می‌شوند و تنها راه تقرب دوباره به این حقیقت و تولد مجدد نیمه الوهی وجود آدمی، تزکیه باطن، سیر استعلایی و نیل به شهود یا درون‌یافت حقیقت است که به دیدار با من برتر یا فرامن در نوع انسان و هماهنگی متقن ذهنیت و عینیت می‌انجامد.این تحقیق به روش تحلیل محتوا به انجام رسیده است؛ و هدف از این پژوهش بررسی وتحلیل مفهوم حقیقت محمدی در برخی از آثار عرفانی و تبیین نقش و جایگاه معنوی و قدسی آن در سلسله نبوت و هستی انسانی بوده است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        7 - مفهوم دروغ در ایران باستان
        شروین وکیلی
        در این نوشتار سیر تحول مفهوم دروغ در ایران عصر هخامنشی و چگونگی چفت و بست‌شدن آن با ساختارهای سیاسی بررسی می‌شود. تمدن ایرانی نخستین و تنها تمدن عصر پیشامسیحی است که مفهوم دروغ در آن هم طنینی سیاسی دارد و هم به مثابة کلیدواژه‌ای مرکزی در دستگاهی اخلاقی کاربرد یافته است. چکیده کامل
        در این نوشتار سیر تحول مفهوم دروغ در ایران عصر هخامنشی و چگونگی چفت و بست‌شدن آن با ساختارهای سیاسی بررسی می‌شود. تمدن ایرانی نخستین و تنها تمدن عصر پیشامسیحی است که مفهوم دروغ در آن هم طنینی سیاسی دارد و هم به مثابة کلیدواژه‌ای مرکزی در دستگاهی اخلاقی کاربرد یافته است. چرایی این اهمیت یافتن دروغ در دستگاه نظری ایرانیان باستان پرسش مرکزی این نوشتار است. بحث با واکاوی مفهوم دروغ در گاهان و اوستا آغاز و در ادامه، سیر تکامل مفهوم دروغ در متون اوستایی کهن و متأخر وارسی می‌شود. آنگاه این مفهوم به طور مقایسه‌ای با متون پارسی باستان به جا مانده از شاهنشاهان هخامنشی مقایسه و به ویژه کاربست مفهوم دروغ در کتیبة بیستون تحلیل می‌شود. پرونده مقاله