اسطوره در کنار حماسه، افسانه و فرهنگ عامه، یکی از عناصر تشکلدهندۀ فرهنگ و هویّت قومی و ملی جوامع است. بعضی از اسطورهشناسان آن را دینِ تمدنهای اولیه و دوران پیش از گسترش ادیان توحیدی میدانند. گناه نخستین و مشابهت آن در اعمال و رفتار اساطیر جهان به گونه ای است که چکیده کامل
اسطوره در کنار حماسه، افسانه و فرهنگ عامه، یکی از عناصر تشکلدهندۀ فرهنگ و هویّت قومی و ملی جوامع است. بعضی از اسطورهشناسان آن را دینِ تمدنهای اولیه و دوران پیش از گسترش ادیان توحیدی میدانند. گناه نخستین و مشابهت آن در اعمال و رفتار اساطیر جهان به گونه ای است که پژوهشگران آن را در سابقۀ تاریخی اساطیر جستوجو میکنند، گاهی آنقدر زیانبار است که در سرنوشت ملتها تأثیری شگرف میگذارد. ارتکاب شخصیّتهایی به نخستین گناه، گاه خواسته و ارادی است، گاه ناخواسته و غیرارادی که این نیز بیانگر جنبههای فراطبیعی اساطیری است. پژوهش حاضر با روش تحلیلی ـ تطبیقی به بررسی اسطورۀ گناه در اساطیر ایران و یونان پرداخته است. هدف از آن نشاندادن انگیزههای نخستین گناه در ایران و یونان و بررسی وجوه افتراق و اشتراک در میان شخصیّتهای اساطیری، حماسی ایران و یونان است. نتایج پژوهش نشان میدهد که علیرغم افتراقات بنیادی در شخصیّتهای اساطیری ایران و یونان، عواملی چون شک و تردید، غرور، دخالت اهریمن و نیروهای پلید و نیز رسیدن به قدرت و پادشاهی دارای بیشترین بسامد در ارتکاب به گناه نخستین را دارند. برخلاف ایران، در یونان، خدایان در به وجود آمدن گناه نخستین دخالتهای آشکاری دارند.
پرونده مقاله
با ژرفنگری در متون عرفانی، در کنار رابطۀ مطیعانۀ عارف با حقّ، گونۀ دیگری از ارتباط وجود دارد که در گفتار و کردارشان مرزهای مقدّس نادیده انگاشته میشود که اجتماع این دو، تأمّل برانگیز است. جستار حاضر با روش تحلیلی ـ توصیفی ضمن بیان اَشکال تابوشکنی در نماز و روزه، در پ چکیده کامل
با ژرفنگری در متون عرفانی، در کنار رابطۀ مطیعانۀ عارف با حقّ، گونۀ دیگری از ارتباط وجود دارد که در گفتار و کردارشان مرزهای مقدّس نادیده انگاشته میشود که اجتماع این دو، تأمّل برانگیز است. جستار حاضر با روش تحلیلی ـ توصیفی ضمن بیان اَشکال تابوشکنی در نماز و روزه، در پی اثبات پیوند این تابوشکنیها با دو شکل اصلاح خود و دیگری با اولویّت اصلاح خود یا تأدیب نفس است که در نهایت به اصلاح دیگری یا جامعه منجر میشود. همچنین تابوشکنیهای دو مقولۀ مذکور در مقاله به شکلهای انتخاب اُولی، مردمگریزی و تأدیب نفس و ... استخراج شده است. نتایج این پژوهش نشان میدهد گرچه شکستن ظاهر حریم مقدّسات، با وجود پایبند بودن عرفا به شریعت، از یک سو مخاطبان را دچار تناقض میکند، کارکردهایی همچون کشاندن انسان از مرتبۀ عادت و غفلت به آگاهی (معرفت) و تزکیۀ اخلاقی را در پی دارد که با گذر از ظاهر به باطن و معانی پوشیده در اشارات ایشان، قابل توجیه است؛ از دیگر سو نه تنها روش این بزرگان برای جامعه مُضر نیست، بلکه مبانی اخلاقی ارائه میکند که انسان و جامعه را به جایگاهی اعتلا میبخشد که عبادت، شکلی از اخلاق و اخلاق شکلی از عبادت شده و موجب انضباط بیرونی و درونی میگردد.
پرونده مقاله
اسطورهها همواره پیوند عمیقی با ادبیات داشتهاند و میتوانند علاوه بر معنا، بر فرم و ساختار صوری اثر، تأثیر بگذارند. بررسی و تحلیل مناسبات اسطورهای یک متن ادبی نقش مهمی در تبیین و دریافت معانی و مفاهیم آن دارد. هدف از پژوهش حاضر خوانش نشانههای اسطورهای رمان ولی دیوان چکیده کامل
اسطورهها همواره پیوند عمیقی با ادبیات داشتهاند و میتوانند علاوه بر معنا، بر فرم و ساختار صوری اثر، تأثیر بگذارند. بررسی و تحلیل مناسبات اسطورهای یک متن ادبی نقش مهمی در تبیین و دریافت معانی و مفاهیم آن دارد. هدف از پژوهش حاضر خوانش نشانههای اسطورهای رمان ولی دیوانهوار نوشتۀ شیوا ارسطویی به روش تحلیلی ـ توصیفی است. نتایج بررسی این رمان بر مبنای خوانش اسطورهای نشان میدهد که معانی و حتی فرم رمان از اسطوره تأثیر پذیرفته و احضار اسطورۀ شیوا به متن رمان، علاوه بر کمک به گسترش مفاهیم رمان، در فرم و پیشبرد روایت نقش داشته است؛ یعنی زنی که در دایرة ساعت میرقصد، با حرکت خود ریتم رمان را تنظیم میکند و مشخص میسازد که کدام ماجرا در چه زمانی روایت شود. همچنین رمزگانهای مختلفی همچون نامها (شیوا، خدای سهسر هندی...)، مکانها (آبانبار، جعبة پاندورا، پالمیر...) و مفاهیمی چون مرگ و نوشتن در این رمان به عنوان واحدهای معناداری از یک گفتمان اسطورهای هستند.
پرونده مقاله
نقد اسطورهای ابزاری کارآمد برای بررسی اندیشههای نخستین، رویدادهای تاریخی و آرمانهای بشر در تاریخ است و به وسیلة آن میتوان، به علل خویشکاریهای انسانهای باستان دست یافت. رمان طوبی و معنای شب، ظرفیّت بسیاری برای کاوش در حوزههای مختلف از جمله نقد اسطورهای را دارد. چکیده کامل
نقد اسطورهای ابزاری کارآمد برای بررسی اندیشههای نخستین، رویدادهای تاریخی و آرمانهای بشر در تاریخ است و به وسیلة آن میتوان، به علل خویشکاریهای انسانهای باستان دست یافت. رمان طوبی و معنای شب، ظرفیّت بسیاری برای کاوش در حوزههای مختلف از جمله نقد اسطورهای را دارد. هدف پژوهش بررسی و تبیین مولّفههای نقد اسطورهای در رمان طوبی و معنای شب با روش توصیفی ـ تحلیلی میباشد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که رابطة معنادار و مستقیمی میان ارتباط زنان با عناصر طبیعت در این رمان وجود دارد که به خویشکاریهای اسطورهای زنان جهت و معنا بخشیده است؛ به گونهای که با استفاده از مفاهیم سمبلیک و کهنالگویی آب، میتوان قرارگرفتن مونس در کنار سرچشمه و لیلا در کنار حوض آب را که به ترتیب خواهان دستیابی به باروری و فرایند تفرّد هستند، تبیین کرد. همچنین میتوان به تأثیرپذیری رمان طوبی و معنای شب از حماسة گیلگمش اشاره کرد؛ زیرا هر دو با زدودن سایههای ضمیر خود و با استفاده از کهنالگوی سفر، در پی دستیابی به خویشتن و کمال هستند که یونگ بر آن تأکید دارد.
پرونده مقاله
مناسکگذار به آیینهایی نظیر تولد، بلوغ، تشرّف، مرگ و... در جوامع کهن اطلاق میشود که ساختاری اسطورهای دارند. نظریهپردازان مناسکگذار بر این باورند که ساختار اسطورهای این مناسک از الگویی واحد پیروی میکند. هدف این پژوهش بررسی میزان مطابقت ساختار اسطورهای مناسکگذار چکیده کامل
مناسکگذار به آیینهایی نظیر تولد، بلوغ، تشرّف، مرگ و... در جوامع کهن اطلاق میشود که ساختاری اسطورهای دارند. نظریهپردازان مناسکگذار بر این باورند که ساختار اسطورهای این مناسک از الگویی واحد پیروی میکند. هدف این پژوهش بررسی میزان مطابقت ساختار اسطورهای مناسکگذار با سیر و سلوک صوفیانة شیخ صنعان در منطقالطیر عطار با روش تحلیلی ـ توصیفی است. پژوهش حاضر با تأکید بر ماهیت آئینی تصوف، ضمن تأویل روانکاوانة هر یک از مراحل گذار عرفانی شیخ صنعان، نشان میدهد ساختار روایی حکایت با الگوی چهار مرحلهای نظریة مناسکگذار (گسست، بحران، جبران و پیوند دوباره) همخوانی دارد.
پرونده مقاله
یکی از خوارق عاداتی که در متون متصوفه به چشم میخورد شفابخشی است که به گونههای متفاوتی بروز و ظهور یافته است. در این میان به نظر میرسد مقولة درد برگرفتن یا به تعبیر شاعرانه آن درد برچیدن، بازماندة آیین و رسمی اسطورهای است که اسطورهشناسان، از آن با عنوان بلاگردانی یا چکیده کامل
یکی از خوارق عاداتی که در متون متصوفه به چشم میخورد شفابخشی است که به گونههای متفاوتی بروز و ظهور یافته است. در این میان به نظر میرسد مقولة درد برگرفتن یا به تعبیر شاعرانه آن درد برچیدن، بازماندة آیین و رسمی اسطورهای است که اسطورهشناسان، از آن با عنوان بلاگردانی یاد کردهاند. بلاگردانهای اسطورهای عمدتاً با هدف راندن بیماری، عوارض و آثار گناه، مصیبت، قحطی و خشکسالی و به طور کلی هر نوع شرّ از شخص یا مردم، عمل میکردند. یکی از این بلاگردانها وقتی به کار میآمده که میخواستند بیماری یا مرضی را از وجود بیمار بیرون برانند. بر این اساس، بلاگردان با پذیرش بیماری فرد مذکور به خود، موجب شفا یا بهبود آن شخص میشده است. این شیوه از شفابخشی در قالب نوعی کرامت عرفانی در برخی از متون متصوفه نیز دیده شده است. هدف از این پژوهش با شیوه تحلیلی ـ توصیفی، بررسی کرامتِ درد برچیدن در متون عرفانی نقشبندیه و مقایسه آن با آیینهای اسطورهای است. در این پژوهش برخی نمونهها از این رسم و آیین بررسی شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که متون طریقت نقشبندیه بیشتر از سایر متون صوفیانه، از این باور اسطورهای تأثیر پذیرفته است.
پرونده مقاله
آتش یکی از عناصر مهم و پر رمز و راز هستی است که میتوان گفت تمدن بشری از زمان کشف آن آغاز گردید. بازتاب اندیشة بشر در زمینة چگونگی کشف آتش و میزان اهمیت و جایگاهش در میان اسطورههای به جامانده از اقوام مختلف قابل مشاهده است. ارزش و جایگاه مهم آتش در اسطورههای ایران و و چکیده کامل
آتش یکی از عناصر مهم و پر رمز و راز هستی است که میتوان گفت تمدن بشری از زمان کشف آن آغاز گردید. بازتاب اندیشة بشر در زمینة چگونگی کشف آتش و میزان اهمیت و جایگاهش در میان اسطورههای به جامانده از اقوام مختلف قابل مشاهده است. ارزش و جایگاه مهم آتش در اسطورههای ایران و ویتنام و شباهت برخی آیینهای دو کشور در تقدیس و ستایش آن نشان میدهد که وجوه فرهنگی مشترکی بین دو ملت وجود دارد. هدف از این پژوهش با روش توصیفی ـ تطبیقی، شناخت بیشتر و بهتر اسطورههای دو کشور ایران و ویتنام به ویژه آتش است و تلاش شده است تا از طریق واکاوی اسطورههای دو کشور، روایتهای مربوط به عنصر آتش بررسی شود. نتایج پژوهش با توجه به دستهبندی و تطبیق اسطورههای کشف آتش، ایزدان، کارکردها و آیینها، شباهتهایی فرهنگی را میان دو کشور نشان میدهد، چنانکه جشن رقص آتش در ویتنام مشابه چهارشنبهسوری و جشن آذرگان در ایران است؛ همچنین در اساطیر دو کشور آتش نماد پیروزی بر دشمن و دوزخ مجازات گناهکاران بیان شده است. تفاوت روایتهای اسطورهای ایران و ویتنام بیشتر در زمینة چگونگی کشف آتش و ایزدان است که در پژوهش حاضر به آنها اشاره شده است .
پرونده مقاله
اگرچه پژوهشگران در تحقیقات خود، موضوع خداوند را از دیدگاههای گوناگون کلامی، عرفانی و مذهبی با تأکید بر بخش غیرروایی یا غیرداستانی در مثنوی بررسی کردهاند، اما همچنان این موضوع در قصههای آن پوشیده مانده است. هدف از این پژوهش با روش تحلیلی ـ توصیفی، آن است تا کنشهای خد چکیده کامل
اگرچه پژوهشگران در تحقیقات خود، موضوع خداوند را از دیدگاههای گوناگون کلامی، عرفانی و مذهبی با تأکید بر بخش غیرروایی یا غیرداستانی در مثنوی بررسی کردهاند، اما همچنان این موضوع در قصههای آن پوشیده مانده است. هدف از این پژوهش با روش تحلیلی ـ توصیفی، آن است تا کنشهای خداوند را در 57 قصه ـ با توجه به نوع ظهور و اثرگذاری ـ طبقهبندی کند. به همین منظور نگارندگان با تمرکز بر بخش روایی قصهها، به بررسی موضوع پرداختهاند. در واقع، قصههای مثنوی همپای دلالتهای آکنده از نکتههای دقیق عرفانی، توانسته مخاطبان را به حیات روحانی و معنوی بکشاند، و از این طریق آنها را متوجه حضور مطلق خداوند در زندگی کند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که خداوند به عنوان عنصری پیشبرنده در روایتهای مثنوی گاه از طریق مشیّت، قضا، الهام و وحی و یا به طور مستقیم، به عنوان شخصیّت کلیدی و گاه به شکل هاتف در ساحت نمادین و تمثیلی، حضوری چشمگیر داشته و مولوی با نمایش چنین کنشهایی بر آن بوده است تا خوانندگان را به نوعی از شناخت برساند.
پرونده مقاله
قصّههای قرآن در شمار آن دسته از آثار روایی است که میتوان از نظر ساختار و شیوه داستانپردازی به آن نگاه کرد؛ زیرا هنر قصّهگویی در قرآن همراه با شگردهای روایی شگرف، چنان زیبایی به آن بخشیده که از زوایای گوناگون قابل بررسی است. از سوی دیگر مثنوی مولوی نیز از آن دسته آثا چکیده کامل
قصّههای قرآن در شمار آن دسته از آثار روایی است که میتوان از نظر ساختار و شیوه داستانپردازی به آن نگاه کرد؛ زیرا هنر قصّهگویی در قرآن همراه با شگردهای روایی شگرف، چنان زیبایی به آن بخشیده که از زوایای گوناگون قابل بررسی است. از سوی دیگر مثنوی مولوی نیز از آن دسته آثار روایی است که داستان های فراوانی را در خود جای داده است. از آنجا که شیوه داستانپردازی در هر اثر روایی نقش مؤثری در پیکربندی روایت ایفا میکند؛ بنابراین هدف از این پژوهش با روش توصیفی ـ تحلیلی، مقایسه و تطبیق شیوة داستانپردازی قرآن و مثنوی است. بعد از واکاوی این دو اثر این نتیجه به دست آمد که شیوة داستانپردازی در قرآن از جمله شروع و شیوة نقل داستانها و... از تنوع خاصی برخورداراست که مولوی از آن بهویژه در به کارگیری شیوههایی چون براعت استهلال در شروع، شکست خط، سپیدخوانی و روایتگریزی در شیوة نقل داستانها تأثیر چشمگیری پذیرفته است. نتیجه تحقیق بیانگر آن است که مولوی با دیدگاه الگومدار خود از شیوة داستانپردازی قصههای قرآن به صورت سرمشقهای عالی در پروراندن قصههای مثنوی به فراوانی بهره برده است.
پرونده مقاله
قصۀ چلگیس یکی از قصههای مشهور و زبانزد در ادبیات عامیانه است. در روایتهای گوناگون این قصه، عناصر مشترکی مانند توصیف شخصیّت چلگیس با مشخصههای تکرارشونده، بنمایۀ نبرد قهرمان با اژدها، سرزمینهای بیآب و قحطیزده، وجهی نمادین و اساطیری به قصه میدهد. هدف این پژوهش د چکیده کامل
قصۀ چلگیس یکی از قصههای مشهور و زبانزد در ادبیات عامیانه است. در روایتهای گوناگون این قصه، عناصر مشترکی مانند توصیف شخصیّت چلگیس با مشخصههای تکرارشونده، بنمایۀ نبرد قهرمان با اژدها، سرزمینهای بیآب و قحطیزده، وجهی نمادین و اساطیری به قصه میدهد. هدف این پژوهش دریافت نقش و جایگاه زن در جامعه با روش تحلیلی ـ توصیفی، در روایتهای گوناگون قصۀ چلگیس در مجموعه فرهنگ افسانههای مردم ایران با توجه به ژرفساخت اساطیری قصه میباشد. نتایج پژوهش نشان میدهد با توجه به پیشینۀ مادرسالاری و پرستش ایزدبانوان در ایران، شخصیّت چلگیس میتواند تجسمی از ایزدبانو آناهیتا، ایزدبانوی آب در باور و اساطیر ایرانی باشد. همچنین همنشینی بنمایههای اساطیری مرتبط با کنش شخصیت اصلی زن و مرد در ساختار پیوسته قصه، بیانگر برجستهسازی کنشها و قدرت مردانه، تفویض خویشکاری زنانه به مردان، انفعال شخصیّت زن و تثبیت جایگاه زن به عنوان یک همسر مطیع است. با این رویکرد قصة چلگیس فضایی در حال گذار از افول باورهای مادرسالاری و شکلگیری جامعهای پدرسالار را ترسیم میکند.
پرونده مقاله