با توجه به پیشرفتهایدانش فنآوری اطلاعاتوارتباطات، مفهوم مدیریت روابط با مشتری رواج بیشتری در کسب و کار پیدا کردهکههدف آن بازگشت به دوره بازاریابی شخصی است. این مفهوم با تعبیر سادهای بیان میکند که مشتریان مختلف خواهان محصولات مختلفی بوده و لذا بهجای بازاریابی انب چکیده کامل
با توجه به پیشرفتهایدانش فنآوری اطلاعاتوارتباطات، مفهوم مدیریت روابط با مشتری رواج بیشتری در کسب و کار پیدا کردهکههدف آن بازگشت به دوره بازاریابی شخصی است. این مفهوم با تعبیر سادهای بیان میکند که مشتریان مختلف خواهان محصولات مختلفی بوده و لذا بهجای بازاریابی انبوهمیبایست برای هر مشتری ارتباط مجزایی برقرار نمود. هدف اصلی این پژوهش،ارائه چهار چوبومدلی برایارزیابی سیستم مدیریتروابط با مشتری به منظور مدیریت موثر روابط با مشتریان میباشد، چرا کههرمفهوم سازمانی که مورد سنجش قرار نگیرد ، نمیتواند به درستی مدیریت شود. روش پژوهش حاضر به لحاظ راهبرد، یک پژوهش ترکیبی از نوع اکتشافی؛ مدل تدوین ابزاراست. جامعة آماری اولیه و ثانویه شامل مدیران و کارشناسان شرکتهای پخشدارویی مستقردرتهران بوده که افراد موجوددرهردونمونه با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی و احتمالونددردسترس انتخاب شدهاند. نتایج تحقیق حاضر نشانگر آناست که همبستگی معنیداریمیان تمامی ابعاد سازه مدیریت روابط با مشتری وجود دارد.بار عاملی 97/0 مولفه فرهنگ، نشانگر اهمیت فوق العاده مولفه مذکور در موفقیت روابط با مشتری نسبت به سایر مولفه های مدل میباشد.
پرونده مقاله
هدف پژوهش حاضر طراحی مدل هوش بازاریابی مبتنی بر توسعه محصول جدید در صنعت خودروسازی ایران و شناسایی روابط بین مولفهها، پیشایندها و پیامدهای مدل انجام شده است. روش پژوهش حاضر از نوع آمیخته – طرح اکتشافی، در مرحله کیفی مبتنی بر نظریه داده بنیاد و در مرحله کمی توصیفی چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر طراحی مدل هوش بازاریابی مبتنی بر توسعه محصول جدید در صنعت خودروسازی ایران و شناسایی روابط بین مولفهها، پیشایندها و پیامدهای مدل انجام شده است. روش پژوهش حاضر از نوع آمیخته – طرح اکتشافی، در مرحله کیفی مبتنی بر نظریه داده بنیاد و در مرحله کمی توصیفی پیمایشی میباشد. روش نمونه گیری در مرحله کیفی هدفمند بوده و تا رسیدن به اشباع نظری ادامه پیدا کرده و نهایتاً 15 مصاحبه عمقی انجام شده است. تعداد نمونهها در مرحله کمی 385 نفر بوده است نتایج کدگذاری دادهها در مرحله کیفی منجر به ایجاد مدل پارادایمی گردید و جهت قسمت کمی تحقیق از یک مدل فرایندی استفاده گردید که در این مدل 12 بعد بر اساس استنباط محقق مشتمل بر مدیریت ارتباط با مشتری، فرایند تحقیقات بازاریابی، نیاز مدیران به داشبوردهای مدیریتی، هوش بازاریابی، بازارگرایی مدیریت، فناوری اطلاعات، ارزیابی تدوین نقشه راه ویژگیهای محصول، سفارشیسازی محصولات و خدمات بر اساس ذایقه مشتری، ارزیابی فرایند توسعه محصول جدید و متغیر وابسته نهایی شامل کاهش ضایعات توسعه محصول جدید، رضایت مشتری، رقابتپذیری هستند. نتایج حاکی از تایید 16 فرضیه تحقیق که بیانگر اینکه بین مولفهها رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.
پرونده مقاله