در بررسی نسبت انسانشناسی و هستیشناسی حکمت متعالیه می توان با بیان اصول انسانشناسی صدرایی، یعنی تعریف نفس، حدوث نفس، قدم نفس، تجرد نفس، رابطه نفس و بدن، رابطه نفس و قوا و استکمال نفس، نقش عناصر هستیشناختی حاضر در انسانشناسی صدرایی را تبیین کرد. تعریف نفس، بر اساس اص چکیده کامل
در بررسی نسبت انسانشناسی و هستیشناسی حکمت متعالیه می توان با بیان اصول انسانشناسی صدرایی، یعنی تعریف نفس، حدوث نفس، قدم نفس، تجرد نفس، رابطه نفس و بدن، رابطه نفس و قوا و استکمال نفس، نقش عناصر هستیشناختی حاضر در انسانشناسی صدرایی را تبیین کرد. تعریف نفس، بر اساس اصول هستیشناسی حکمت متعالیه همچون: اصالت وجود، تشکیک در وجود، حرکت جوهری، رابطه وجود و ماهیت، تعریف بهتری پیدا می کند و نحوه حدوث نفس نیز مبتنی بر اصالت وجود و حرکت جوهری است. همچنین نفس براساس رابطهی وجود و ماهیت، تشکیک در وجود و بساطت وجود، قدیم است که این قدم با حدوث آن ناسازگار نیست. رابطهی نفس و بدن و نفس و قوا نیز بر اساس بساطت وجود، تشکیک در وجود، وحدت وجود، حرکت جوهری و قوه و فعل تبیین شده است. استکمال نفس نیز با تکیه بر حرکت جوهری و قوه و فعل به تصویر کشیده می شود. بنابراین شناخت هرچه بهتر اصول هستیشناسی حکمت متعالیه ملاصدرا ما را به شناخت بهتری از انسانشناسی او می رساند.
پرونده مقاله
مناسک و آیین ها را می توان از ارکان بنیادین هر دین به شمار آورد که شخص به واسطۀ مشارکت در آنها قصد ارتباط با امر مقدس را دارد. فهم مناسک و نقش و کارکرد آنها، به ویژه در عرصۀ جمعی و فردی از جمله موضوعاتی است که توجه جامعه شناسان و انسان شناسان دین را به خود معطوف ساخته چکیده کامل
مناسک و آیین ها را می توان از ارکان بنیادین هر دین به شمار آورد که شخص به واسطۀ مشارکت در آنها قصد ارتباط با امر مقدس را دارد. فهم مناسک و نقش و کارکرد آنها، به ویژه در عرصۀ جمعی و فردی از جمله موضوعاتی است که توجه جامعه شناسان و انسان شناسان دین را به خود معطوف ساخته است. در این میان کلیفورد گیرتز در مقام یکی از انسان شناسان دین معاصر، بر اساس رویکرد تفسیری خویش و با تکیه بر مشاهدات عینی، تحلیلی از مناسک عرضه کرده است که نقطۀ عطفی در انسان شناسی دینی به شمار می آید. در نظر گیرتز مناسک از یک سو شرایطی را فراهم می کنند که موجب حفظ عقاید و باورهای دینی و نیز انسجام جامعه می شوند، و از دیگر سو زمینۀ تحول فرد و ایجاد لحظۀ مقدس برای او را فراهم میآورند. نوشتار حاضر با توجه به نکات فوق بر آن است تا به تحلیل دیدگاه گیرتز در باب مناسک بپردازد. در ابتدا به دین (به منزلۀ نظامی از نمادها) و باورهای دینی از دیدگاه گیرتز اشاره می شود تا زمینه برای جایگاه مناسک در نگرش او معلوم گردد. سپس به بررسی مناسک و کارکردهای آن از دیدگاه گیرتز، نقش آن در ایجاد لحظۀ مقدس و علت شرکت افراد در مناسک پرداخته می شود. در پایان، مناسک و آیین های جنگ خروسها و نبرد بارونگ- رنگدا به همراه تحلیل و بررسی آنها که گیرتز در آثار خود آورده است، ذکر می گردد.
پرونده مقاله
این عبارت توراتی که انسان شبیه خدا آفریده شده است، اساس تعلیمات دانشمندان یهود دربارۀ وجود آدمی است. از این عبارت چنین برداشت میشود که انسان بر همۀ مخلوقات جهان فضیلت دارد و عالیترین نقطه در کار آفرینش است. از این رو همواره موضوع انسان و مسیر آفرینش او، ابعاد وجودی و چکیده کامل
این عبارت توراتی که انسان شبیه خدا آفریده شده است، اساس تعلیمات دانشمندان یهود دربارۀ وجود آدمی است. از این عبارت چنین برداشت میشود که انسان بر همۀ مخلوقات جهان فضیلت دارد و عالیترین نقطه در کار آفرینش است. از این رو همواره موضوع انسان و مسیر آفرینش او، ابعاد وجودی و جایگاهش در نظام هستی از موضوعات مورد توجه متفکران یهودی و پژوهشگران حوزه یهودیت بوده است. در این میان کتاب زُهر به عنوان مهمترین اثر ادبی و عرفانی قرون وسطی، موضوع اصلیش نمایش انسان و حقایق الهی است. این اثر به عنوان تفسیر اسفار پنجگانه تورات تا حدودی دسترسناپذیر و دشواریاب در برابر ما قرار دارد، همانطور که شایستة اثری دربارۀ حکمت باطنی است. در این نوشتار سعی شده است که با بیان جنبههای شناخت آدمی در سنت توراتی یهودی، به عنوان پیشینه و پایههای انسانشناسی یهودی، و بررسی جریان قبالا به عنوان اصلیترین سنت عرفان یهودی در بیان دیدگاههای انسانشناسی عرفانی یهود، زمینه را برای بیان دیدگاههای زُهر از انسان فراهم کنیم.
پرونده مقاله
انسانشناسی فرهنگی یکی از شاخههای انسانشناسی است که مانع از فراموشی باورها و رسوم گروههای انسانی میشود. فولکلور به مجموعهای از دانستنیها، باورها و رفتارهای مراسمی اطلاق میشود که در بین تودة مردم سینه به سینه به ارث رسیده و در واقع مجموعه آداب و رسوم، عقاید، افسان چکیده کامل
انسانشناسی فرهنگی یکی از شاخههای انسانشناسی است که مانع از فراموشی باورها و رسوم گروههای انسانی میشود. فولکلور به مجموعهای از دانستنیها، باورها و رفتارهای مراسمی اطلاق میشود که در بین تودة مردم سینه به سینه به ارث رسیده و در واقع مجموعه آداب و رسوم، عقاید، افسانهها و رفتارهایی چون شیوههای لباس پوشیدن و غیره در شمار فولکلور به شمار میرود. مؤدبپور یکی از نویسندگان معاصر است که با جمعآوری فرهنگ عامه از طریق نوشتار در حفظ آن کوشیده است. آنچه در پژوهش حاضر به آن پرداخته شده بررسی مقولاتی است که نشاندهنده بخشهای گوناگون فرهنگ عامه است و مؤدبپور در نگارش داستان رکسانا از آن بهره گرفته است. پژوهش حاضر بیانگر آن است که: امروزه رشد و توسعه تکنولوژی و تأثیرات فراوان آن سبب تغییر بخشهایی از فرهنگ جامعه نظیر شیوههای سخن گفتن و فراموشی بخشهایی از فولکلور مانند آداب و رسوم شده است بنابراین انسانشناسان و نویسندگان تلاش میکنند با جمعآوری فرهنگ عامه در جوامع خود در حفظ آنها کوشا باشند. و کتابهای مؤدبپور چون روایتگر زندگی واقعی افراد است، در آنها به وفور به عقاید رایج در میان عامه مردم اشاره شده است.
پرونده مقاله
شاهنامه فردوسی در نگاه اول شاید به قول محمود حدیث رستم و داستان همآوردی ها باشد اما اندکی آشنایی با بیان تمثیلی ـ اسطوره ای و گفتمانی که فردوسی در آن، شاهنامه را سروده، باعث پرسش هایی می شود: فردوسی از بیان تمثیلی در شاهنامه چگونه و چرا استفاده می کند؟ و آیا رستم به صور چکیده کامل
شاهنامه فردوسی در نگاه اول شاید به قول محمود حدیث رستم و داستان همآوردی ها باشد اما اندکی آشنایی با بیان تمثیلی ـ اسطوره ای و گفتمانی که فردوسی در آن، شاهنامه را سروده، باعث پرسش هایی می شود: فردوسی از بیان تمثیلی در شاهنامه چگونه و چرا استفاده می کند؟ و آیا رستم به صورت تمثیلی از منظر گفتمان انسان شناسی فردوسی می تواند نمونه ی اعلای یک هویت انسانی باشد که در روح جمعی و توانش فرهنگی جامعه ایران تأثیر داشته است ؟ یا این هویت انسانی به صورت تمثیل های متنوع در مجموعه ای از شخصیت های شاهنامه نمود یافته است؟ این پژوهش با هدف پاسخ به این سؤالات و فهم آنچه فردوسی رمز و معنای(تمثیل) شاهنامه گفته، انجام شد. شناخت معماری تمثیل های فردوسی که نشان دهنده ذهن و زبان اوست، ضروری می نماید. این پژوهش ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از روش ﺗﻮﺻﯿﻔﯽ ـ ﺗﺤﻠﯿﻠﯽ و ﻣﻨﺎﺑﻊ ﮐﺘﺎﺑﺨﺎﻧﻪای، در ﭼﺎرﭼﻮب ﻧﻈﺮﯾﻪ تحلیل گفتمان انجام شد و یافته ها نشان داد که فردوسی با بیانی تمثیلی جهان بینی و اندیشۀ انسانشناسانۀ خود را به نصویر کشیده است. تمثیل های شاهنامه هویت انسان ایرانی ـ اسلامی را بیان کرده است، فردوسی در پردازش شخصیت های داستان های شاهنامه آگاهانه دو نوع شخصیت خیر و شر را مبتنی با گفتمان های دوره معرفی می کند. هر یک از شخصیت ها می توانند به صورت تمثیلی نموداری از چهره های منفی و مثبتی باشند که به سبب جهانبینی طبقاتی و روابط قدرت حاکم پدیدار شده اند. رستم و افراسیاب کلان تمثیل دو گروه از شخصیت های خوب و بد در گفتمان فردوسی هستند که زوایای دیگر آن در شخصیتهایی مانند ضحاک ماردوش، سیاوش، گردآفرید، سودابه، پیران ویسه و... نمودار می شود. تمثل نه تنها به متن شاهنامه مفهومی چندلایه و گسترده می بخشد بلکه آن را به متنی نشانه ای ـ نمادین بدل می کند.
پرونده مقاله
یکی از قابل لمسترین بخشهای هنر آیینی، سنگقبرهاست که نقوش حکشده بر آنها نحوۀ تفکر، فرهنگ و جهانبینی مردم منطقه را بازتاب میدهد و زمینة مناسبی را برای نمایاندن افکار و نقوش نمادین فراهم مینماید. هدف این مقاله، تحلیل نقوش سنگقبرهای قبرستان امامزاده حبیب الله شهرست چکیده کامل
یکی از قابل لمسترین بخشهای هنر آیینی، سنگقبرهاست که نقوش حکشده بر آنها نحوۀ تفکر، فرهنگ و جهانبینی مردم منطقه را بازتاب میدهد و زمینة مناسبی را برای نمایاندن افکار و نقوش نمادین فراهم مینماید. هدف این مقاله، تحلیل نقوش سنگقبرهای قبرستان امامزاده حبیب الله شهرستان بندرگز، واقع در استان گلستان، از دیدگاه فرهنگ جامعة آفرینندة آن است؛ با توجه به هدف، از بین 10 قبرستان استان گلستان که مورد مطالعه قرارگرفت، قبرستان امامزاده حبیب الله بندرگز، بهدلیل تعداد سنگقبرها و تنوع در نقوش، بهعنوان نمونه موردی انتخاب شدهاست. این مقاله در پی پاسخ به این پرسش است که چگونه میتوان بر اساس یافتههای مبتنی بر فرهنگ مردم منطقه به ویژگیهای معناشناختی، زیباییشناختی و کارکردشناختی نقوش سنگقبرها از منظر انسانشناسی هنر، پی برد. با وجهبه این رویکرد، در این مقاله، روش تحقیق بهصورت توصیفی-تحلیلی بوده و مشاهدههای میدانی و مطالعات کتابخانهای به عنوان روش گردآوری مطالب میباشد؛ از نتایج حاصل میتوان به تفسیر سه بُعد مهم معناشناختی، زیباییشناختی و کارکردشناختی این نقوش اشاره نمود که در قالب شاخصههایی، همچون بازنمایی و شکل و کارکرد، معنا پیدا میکند. این نقوش بر اساس مطالعة فرهنگی، بازنمود آداب و رسوم، اعتقادات و باورها و بهطورکلی بازنمود سطوح مختلفی از فرهنگ جامعه هستند
پرونده مقاله
انسانشناسی، یکی از مسائل اساسی در عرصه معارف بشری است. که مکاتب مختلف از زاویههای گوناگون به آن پرداختهاند. هدف این مقاله، که با روش تحلیلی و با مراجعه به منابع کتابخانهای انجام میپذیرد آن است؛ که بهمقایسه آراء و اندیشههای عزیزالدین نسفی با زرتشت دراین مسأله بپردا چکیده کامل
انسانشناسی، یکی از مسائل اساسی در عرصه معارف بشری است. که مکاتب مختلف از زاویههای گوناگون به آن پرداختهاند. هدف این مقاله، که با روش تحلیلی و با مراجعه به منابع کتابخانهای انجام میپذیرد آن است؛ که بهمقایسه آراء و اندیشههای عزیزالدین نسفی با زرتشت دراین مسأله بپردازد. در فرآیند تحقیق با مراجعه و اتکا بر آثار نسفی و زرتشت به این مسأله دست یافتهایمکه دو طرف مقایسه در مسائلی مانند پذیرش اینکه انسان موجودی مخلوق خداست دارای ابعادی وجودی مانند جان و روان و خرد و بعد فیزیکی است. آدمی موجودی است برخوردار از نیروی اراده و اختیار، خیر و یا شر نیزبه گزینش او باز میگردد و اینکه علم و عمل انسان است که سازنده حقیقت اوست. دارای ظرفیت وجودی ویژه است که موجودات دیگر آز آن بیبهرهاند و به دلیل همین ظرفیت وجودی است که نماینده و خلیفه الهی و یاور آفریدگار(به اصطلاح زرتشت) در جهان هستی میباشد. گل سر سبد خلقت و از همه برتر است و زمام اختیار و رهبری دیگر موجودات به وی سپرده شده است.
از سویی دیگر به تفاوتهایی نیز دست یافتهایم که موجب تمایز دو نوع انسانشناسی میگردد مانند اینکه در اندیشه زرتشت، مسألهای به نام فطرت مطرح نشده است اما در اندیشه نسفی این مسأله به خوبی نمود دارد. همچنین در این مسأله که معرفت آدمی نسبت به مبدأ هستی به چه میزان و چگونه میسر است؛آیا انسان میتواند نسبت به آفریننده، معرفت اکتناهی داشته باشد؟ نسفی به روشنی این نوع معرفت را نفی کرده است اما زرتشت ساکت است. در اندیشه وی چیزی به چشم نمیخورد. همچنین نسفی نگاهی شریعتمدارانه به حوزه رفتار آدمی دارد و پایبندی به شریعت را در مراحل سلوکی یک ضرورت میشمرد.
پرونده مقاله
انسان شناسی یکی از مهمترین ابعاد شناخت یک مکتب به شمار میرود. در اسلام، انسان شناسی از جایگاه ویژهای برخوردار است. آیات متعددی در قرآن به شناخت انسان اختصاص یافته است. ادعیه و احادیث مأثوره به تبعیت از قرآن حاوی مطالب مهم انسانشناسی است. از آن جمله در صحیفه سجادیه مطا چکیده کامل
انسان شناسی یکی از مهمترین ابعاد شناخت یک مکتب به شمار میرود. در اسلام، انسان شناسی از جایگاه ویژهای برخوردار است. آیات متعددی در قرآن به شناخت انسان اختصاص یافته است. ادعیه و احادیث مأثوره به تبعیت از قرآن حاوی مطالب مهم انسانشناسی است. از آن جمله در صحیفه سجادیه مطالب و مباحثی درباره آفرینش انسان، مراتب وجودی، اوصاف، قابلیت ها و نقاط ضعف طبیعت او بیان شده است. عارفان نیز در آثار خود به مباحث مربوط به انسانشناسی پرداخت هاند. با بررسی اندیشه های عارفان در این باب تأثیرپذیری اهل عرفان و تصوف از صحیفة سجادیه محتمل به نظر میرسد.
پرونده مقاله
زبان، سامانه مرتب و منظمی است که در هر شرایطی میتوان از آن بهره برد و انسان را قادر میسازد تا علاقهها، عقاید و ادراکش را با نشانهها توجیه کند. زبان در جامعه دارای کارکردهای متفاوتی است که این کارکردها بستگی به نوع جامعه دارد. همه مسائل مربوط به زبان و فرهنگ در شاخه چکیده کامل
زبان، سامانه مرتب و منظمی است که در هر شرایطی میتوان از آن بهره برد و انسان را قادر میسازد تا علاقهها، عقاید و ادراکش را با نشانهها توجیه کند. زبان در جامعه دارای کارکردهای متفاوتی است که این کارکردها بستگی به نوع جامعه دارد. همه مسائل مربوط به زبان و فرهنگ در شاخه بزرگ و جدیدی به نام انسانشناسی زبان که از انسانشناسی، زبانشناسی توصیفی و زبانشناسی تاریخی سرچشمه گرفته، مورد بررسی قرار میگیرد. انسانشناسی زبان به رابطة زبان با جامعه، فرهنگ و رفتار انسان میپردازد و تطور زبان را مورد مطالعه و پژوهش قرار میدهد. در این مقاله تلاش شده است تا آن دسته از مقولاتی که در حوزه انسانشناسی زبان قرار میگیرد و مؤدبپور در نگارش داستان رکسانا از آنها بهره گرفته، مورد بررسی قرار گیرد. پژوهش حاضر بیانگر آن است که: در نگارش این داستان به سبب لحن محاورهای نویسنده در دیالوگنویسی کلمات تابو و اصطلاحات خویشاوندی به صورت نابرابر مورد استفاده قرار گرفته و از لهجههای اجتماعی استفاده نشده که نمودار نیز مؤید همین مطلب است. کلمات تابو در این داستان در دو موقعیت عصبیت و پرخاشگری و طنزگونه به کار رفته است.
پرونده مقاله
بینارشتهای بودن تاریخ شفاهی موجب شده است، تا کاربستها و کارکردهای نظری و عملی دیگر رشتههای علوم انسانی، بهویژه علوم اجتماعی در این گونه تاریخنگاری مورد توجه قرار بگیرد. برای مطالعات جامعهشناختی رویکردهای متعددی برشمردهاند، رویکرد زبانشناسی و انسانشناسی از جمل چکیده کامل
بینارشتهای بودن تاریخ شفاهی موجب شده است، تا کاربستها و کارکردهای نظری و عملی دیگر رشتههای علوم انسانی، بهویژه علوم اجتماعی در این گونه تاریخنگاری مورد توجه قرار بگیرد. برای مطالعات جامعهشناختی رویکردهای متعددی برشمردهاند، رویکرد زبانشناسی و انسانشناسی از جمله آنها هستند. زبانشناسی امروزه یک رشته کاملاً اندیشناک است، که در پی ساختن و یافتن نشانهها، معناها و مفاهیم عمیقتر از انسان، اندیشه رفتار، عملکرد و احساس اوست. انسانی با هزارتوی ناشناخته که شاید بتوان با علم انسانشناسی کمی (ذرهای) معرفت از اندرون و بروناش به دست آورد. تاریخ شفاهی بهعنوان یک پدیده مرتبط با انسان، درباره انسان و جهان انسان؛ راهی برای انتقال پیامها، معناها و روایتهایش میجوید، که از دهلیز زبان میگذرد. انسان صاحب زبان است، و زبان به مفهوم اندیشه در ساخت جامعه و نهادهای انسان نقش ایفا میکند. انسان در محیط باورها، مراسم، آئینها، فولکلورها، و نهادهای برساخته اجتماعی و فرهنگی محصور است. شناخت چنین انسانی نیازمند زبان، معناها، نشانهها و نمادهایی است که با مطالعات زبانشناسی و انسانشناسی، تا حدودی رفع میشود. بررسی برخی کارکردها و مفاهیم زبانشناختی در کنار آرا و نظریههای انسانشناسی بر جلوههای تاریخ شفاهی خواهد افزود. در این نوشتار کوشش خواهد شد به شیوه استنباطی و تبیینی، و با ارائه مباحث مقدماتی در خصوص زبانشناسی و انسانشناسی مسیر تأمل و تعمق بر جنبههای نادیده تاریخ شفاهی گشوده شود.
پرونده مقاله
انسانشناسی تاریخی به عنوان یک شاخه ترکیبی و حوزه میان رشته ای نقطه تلاقی دو علم تاریخ وانسانشناسی است. این مقاله به مطالعه سیر تطور آیین شمنیسم در بین اقوام ترکمن می پردازد. بررسی شمنیسم به عنوان کهن ترین قالب دینی در میان ترکمن ها و تلفیق آن با تصوف اسلامی بخشی از مب چکیده کامل
انسانشناسی تاریخی به عنوان یک شاخه ترکیبی و حوزه میان رشته ای نقطه تلاقی دو علم تاریخ وانسانشناسی است. این مقاله به مطالعه سیر تطور آیین شمنیسم در بین اقوام ترکمن می پردازد. بررسی شمنیسم به عنوان کهن ترین قالب دینی در میان ترکمن ها و تلفیق آن با تصوف اسلامی بخشی از مباحث این پژوهش را به خود اختصاص می دهد. با مطالعه بقایای آیین های شمنی سیر تطور تاریخی نظام اعتقادی اقوام ترکمن مورد بررسی قرار گرفت.چنانچه بسیاری از اعتقادات وآیین های اقوام ترکمن ریشه در باورهای کهن دینی و ابتدایی مانند اعتقاد به سحر، جادو و تسلط ارواح به انسان ها و به طور کلی در شمنیسم دارد. با وجود پذیرش اسلام از سده های پیش تاکنون امروزه نیز نشانه های شمنیستی در مراسم آیینی آن ها متجلی است.پرشش اساسی این پژوهش آن است سیر تطور آیین پرخوانی به عنوان بازمانده آیین شمنیسم در بین ترکمن های اوغوز چگونه بوده است؟ آنچه که امروزه از آن به عنوان آیین پرخوانی یاد می شود در ادیان کهن اقوام ترکمن و نیز شمن ها در نظام سیاسی و اجتماعی اوغوزها چه جایگاهی داشته اند؟در این پژوهش با رویکرد تاریخی به آیین ها وباورهای شمنی در ادیان ابتدایی اوغوزها و نیز به جایگاه شمن ها در تاریخ باستانی آن ها پرداخته شد و در نهایت با بررسی تاریخ قومی ترکمن ها(اوغوزها)به بقایای آیین های شمنی تحت عنوان آیین پرخوانی در یافته های میدانی تحقیق پرداختیم.
پرونده مقاله
صحیفۀ سجادیه از اندک آثار بازماندۀ سدۀ نخست هجری است. با وجود آن که تا کنون مطالعات درون دینی متعددی در بارۀ معارف مندرج در این اثر صورت گرفته است، کمتر کوششی میتوان سراغ داد که از رویکردی توصیفی، چارچوب کلی اندیشههای مندرج در آن را بازنمایاند. چنین تلاشهایی از جهات م چکیده کامل
صحیفۀ سجادیه از اندک آثار بازماندۀ سدۀ نخست هجری است. با وجود آن که تا کنون مطالعات درون دینی متعددی در بارۀ معارف مندرج در این اثر صورت گرفته است، کمتر کوششی میتوان سراغ داد که از رویکردی توصیفی، چارچوب کلی اندیشههای مندرج در آن را بازنمایاند. چنین تلاشهایی از جهات مختلف ضروری است. از نگاهی تاریخی، بازشناسی اندیشههای مندرج در صحیفۀ سجادیه میتواند برای شناخت بهتر گفتمان سیاسی و فرهنگی حاکم در سدۀ نخست هجری، خاصه عصر تابعین بسیار مفید باشد. گذشته از این، میتوان از طریق مقایسۀ اندیشههای بازتابیده در متن صحیفه با هر آنچه در بارۀ اندیشههای رایج در آن عصر میدانیم، دلایل و مستنداتی در تأیید اصالت صحیفه نیز بیابیم. در این مطالعه کوشش شده است نگرش بازتابیده به انسان در این اثر بازشناسی، و درک بازتابیده در آن از ماهیت، استعدادها، نقاط ضعف و ویژگیهای دیگر کاویده انسان شود. چنین کوششی افزون بر آن که گامی برای حصول دستاوردهای پیش گفته است، میتواند به بازخوانی اندیشۀ اخلاقی مندرج در این اثر نیز یاری رساند.
پرونده مقاله
در طول تاریخِ جهان اسلام، بحثهای فراوانی پیرامون مفهوم ربا میان طیفهای گوناگونی از اندیشمندان ـ از جمله مفسران، فقها، و اخیرا اقتصاددانان ـ دنبال شده، و بااینحال، تلاش چندانی به منظور بازنمودن تصویری واضح از ربای رایج در جامعۀ عصر نزول با تکیه بر شواهد تاریخی صورت نگرفت چکیده کامل
در طول تاریخِ جهان اسلام، بحثهای فراوانی پیرامون مفهوم ربا میان طیفهای گوناگونی از اندیشمندان ـ از جمله مفسران، فقها، و اخیرا اقتصاددانان ـ دنبال شده، و بااینحال، تلاش چندانی به منظور بازنمودن تصویری واضح از ربای رایج در جامعۀ عصر نزول با تکیه بر شواهد تاریخی صورت نگرفته است. مطالعه در این باب می تواند بستری مساعد برای فهم صحیح موضوع حکم فقهی ربا فراهم آورد. در مطالعۀ پیش رو برای نخستین بار این مفهوم با بهره گیری از دانش معناشناسی، و رویکرد معناشناسی ساختگرا کاویده میشود. فرضیۀ بنیادین این مطالعه آن است که در قرآن کریم از دو گونه ربای متفاوت ـ و نه یک گونه ربا ـ سخن رفته است که با یکدیگر تفاوت بسیار دارند. آن گونه از ربا که بر پایۀ دهش از روی میل و خواست درونی شکل گرفته، تحریم نشده، و بهعکس، نوع دوم که گرفتنی از روی قهر و غلبه است، افزون بر آن که تحریم گردیده، نوعی اعلان جنگ با خدا و رسول او تلقی شده است.
پرونده مقاله
آینه در میان آثار عارفان مسلمان نمودی فراوان داشته است. براساس مستندات تاریخی، سابقه استفاده نمادین از آینه، در تبیین مسأله توحید عرفانی، به حضرت علی بن موسی الرضا(ع) میرسد. این واژه درآراء و متون منظوم و منثور عرفای اسلامی، برای بیان تجلّی و ظهور حضرت حقّ و توضیح مسأل چکیده کامل
آینه در میان آثار عارفان مسلمان نمودی فراوان داشته است. براساس مستندات تاریخی، سابقه استفاده نمادین از آینه، در تبیین مسأله توحید عرفانی، به حضرت علی بن موسی الرضا(ع) میرسد. این واژه درآراء و متون منظوم و منثور عرفای اسلامی، برای بیان تجلّی و ظهور حضرت حقّ و توضیح مسأله مهم وحدت وجود به کار رفته است. آینه به عنوان یک نماد عرفانی، در آثار عینالقضات همدانی و مولوی نیز بسیار مورد توجّه واقع شده است. بهطور کلی میتوان کاربرد آینه در آثار این دو عارف را، در سه بخش وجودشناسی عرفانی، جهانشناسی عرفانی و انسانشناسی عرفانی، تحلیل و بررسی کرد. توجه عینالقضات به آینه، بیشتر برای بیان ناتوانی عقل درشناخت حقّ، وابستگی اشیاء به حقّ، جایگاه انسان کامل و صفت آینگی انسان است؛ اما مولوی به نحو بسیار گستردهتری از این مفهوم، بهره برده و نحوه بیان متفاوتی نیز نسبت به عینالقضات داشته است. او علاوه بر تأکید بر نقش انسان کامل و آینگی او، به مباحثی درحوزه عرفان نظری از اسماء و صفات حق، وحدت وجود و تجلی حقّ در اشیاء، به عوالم وجود نیز اشاره کرده است و از نور و رنگ نیز سخن گفته است که مرتبط با نماد آینه است.
پرونده مقاله
چکیده
نظریة ساختار دو قطبی و تقابلی، از نظریّة ساخت گرایی متأثر شد و برجستهترین نظریّهپرداز این حوزه، کلودلوی استروس است که به تحلیل زوایا و ابعاد وجودی انسان در مواجهه با جهان اطراف میپردازد. وی معتقد است که ساختار ذهن انسان برای درک پدیده ها، هر پیوستاری را در قطب چکیده کامل
چکیده
نظریة ساختار دو قطبی و تقابلی، از نظریّة ساخت گرایی متأثر شد و برجستهترین نظریّهپرداز این حوزه، کلودلوی استروس است که به تحلیل زوایا و ابعاد وجودی انسان در مواجهه با جهان اطراف میپردازد. وی معتقد است که ساختار ذهن انسان برای درک پدیده ها، هر پیوستاری را در قطب های متقابل دوگانه ای قرار می دهد و این کنش ذهنی فراگیر در نهایت منجر به تقابل های دوگانه می شود. بنابراین، هر ساختار تفکّر بدوی بر تقابل استوار است. این نگرش، در باورهای ادبیّات عرفانی ما نیز دیده میشود. از آنجا که مولوی، خود از واضعان عرصة عرفان اسلامی است، از کتاب مثنوی او میتوان به عنوان منبعی ارزشمند برای اظهار و ابلاغ آموزههای عرفانی سود جست که سرشار از انواع رابطههای تقابلی حواس ظاهر و باطن، آن هم با زبان تمثیل و یا در قالب حکایت است که میتوان با تحلیل آنها، ساختار اندیشة مولانا را در حوزة انسانشناسی ترسیم کرد. در این پژوهش، با روش توصیفی- تحلیلی، با محور قرار دادن رابطة دوگانه لوی استروس، تقابل حواس ظاهری و باطنی را در مثنوی مولوی به عنوان دو ضدّ متعامل که رابطه و پیوند اثرگذاری نسبت به هم دارند، مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است.
پرونده مقاله
هابز و لاک به عنوان دو اندیشمند انگلیسی قرن هفدهم میلادی، تأثیرات عمیقی بر جریان اندیشه سیاسی گذاشتند تا آنجا که می توان آن ها را از جمله مؤسسین فلسفه سیاسی لیبرالیسم ـ که اکنون یکی از فراگیرترین مکاتب سیاسی است- و بنیان گذارن نظام دولت - ملت فعلی جهان دانست که تحقیق د چکیده کامل
هابز و لاک به عنوان دو اندیشمند انگلیسی قرن هفدهم میلادی، تأثیرات عمیقی بر جریان اندیشه سیاسی گذاشتند تا آنجا که می توان آن ها را از جمله مؤسسین فلسفه سیاسی لیبرالیسم ـ که اکنون یکی از فراگیرترین مکاتب سیاسی است- و بنیان گذارن نظام دولت - ملت فعلی جهان دانست که تحقیق در اندیشه ی آن دو را ضروری می سازد. هابز و لاک هم از نظر فلسفی و هم از نظر اندیشه سیاسی شباهت بسیاری به یکدیگر دارند: هردو تجربه گرا و هر دو از اصحاب قرارداد اجتماعی اند. با این حال، اگرچه این دو در یک برهه ی تاریخی میزیستهاند و اگرچه به یک شیوه به تحلیل نظام سیاسی بر مبنای نظریه قرارداد اجتماعی پرداخته اند؛ اما نظام سیاسی پیشنهادی آنها که برآمده از یک قرارداد اجتماعی بود؛ تفاوت زیادی دارد. دولت هابزی، حکومتی اقتدارگراست اما نظام سیاسی لاک، حکومتی مردمی با سویههای دموکراتیک است. سؤال مقاله ی حاضر این است که دلیل چنین اختلافی در تحلیل دولت توسط هابز و لاک چیست؟ پاسخ به این پرسش در قالب رهیافت پارادایمی به اندیشه سیاسی و با روش تحلیل محتوا و تکیه بر آثار اصلی هابز و لاک انجام می شود.
پرونده مقاله
این پژوهش به دنبال آن است تا بتواند تحلیل درستی را با مشاهده و تجربه ی بدنمند نگارنده جهت رسیدن به فهم تفاوت جنسیتی رفتار و ادراک دانش آموزان ابتدایی از مفهوم خانه و خانواده در ترسیم های آن ها دست یابد. به نحوی که ببینیم کودک چگونه هستی خود و خانواده را درون خانه درک می چکیده کامل
این پژوهش به دنبال آن است تا بتواند تحلیل درستی را با مشاهده و تجربه ی بدنمند نگارنده جهت رسیدن به فهم تفاوت جنسیتی رفتار و ادراک دانش آموزان ابتدایی از مفهوم خانه و خانواده در ترسیم های آن ها دست یابد. به نحوی که ببینیم کودک چگونه هستی خود و خانواده را درون خانه درک می کند. بنابر این نگارنده مانند یک بومی در بین بومیان تلاش کرد تا در بین دانش آموزان مقطع ابتدایی حضور یابد و علاوه بر این که رفتارشان را مورد بررسی قرار داد تمایز جنسیتی ادراک آن ها را در هنگام ترسیم نقاشی کودکانه مورد کنکاش قرار داده است. در این پژوهش که جامعه ی آماری آن 172 کودک در مقطع ابتدایی به صورت 86 نفر پسر و 86 نفر دختر بودند. داده ها با روایت پردازی های مردم نگاری در قالب واحد های گلچین فیلد نوت- کامنتاری ارائه و مورد تحلیل قرار گرفته است، و سپس با تحلیل محتوی آثار نقاشی دانش آموزان پارامتر های تمایز ادراک جنسشان را شناسایی کردیم و میزان دقت در ترسیم هر جنسیت را در پارامترها مورد تحلیل قرار دادیم. نتایج منطبق بر مطالعات پیشین مبنی بر تفاوت جنسیتی ادراک است و نشان می دهد که کودکان درک درستی از اندازه، سن، تناسبات و واقعیات دارند و دختران بر عکس پسران به زیبایی ظاهری، جزئیات لباس توجه می کنند و پسران در ترسیم های به سمت واقعیات روی می آورند و وسیله ی نقلیه در ترسیم های آن ها مشاهده می شود.بنابراین می توان نتیجه گرفت که در مدیریت آموزشی پسران و ذختران باید به تفاوت های آموزشی انان باید توجه کرد.
پرونده مقاله
سکوی نشر دانش
سند یا سکوی نشر دانش ،سامانه ای جهت مدیریت حوزه علمی و پژوهشی نشریات دانشگاه آزاد می باشد