-
حرية الوصول المقاله
1 - سنجش و تحلیل فضایی توزیع فقر شهری در شهرهای میانه اندام (مطالعه موردی: شهر بناب)
وحید بوستان احمدی مریم حاجی پور نفیسه مرصوصی محمد وهابیفقر پدیدهای چندبعدی است و از عوامل زیادی تأثیر میگیرد. در این زمینه مهمترین وظیفۀ جغرافیدانان و برنامهریزان شهری استفاده از ابزارهایی بهمنظور شناسایی گسترههای فقر در سطح شهر برای کاستن مسائل و پیامدهای ناشی از وجود این آسیب اجتماعی و فضایی است. هدف از اين مقاله أکثرفقر پدیدهای چندبعدی است و از عوامل زیادی تأثیر میگیرد. در این زمینه مهمترین وظیفۀ جغرافیدانان و برنامهریزان شهری استفاده از ابزارهایی بهمنظور شناسایی گسترههای فقر در سطح شهر برای کاستن مسائل و پیامدهای ناشی از وجود این آسیب اجتماعی و فضایی است. هدف از اين مقاله تحلیل فضایی توزیع فقر شهری در محلات بناب با رهیافت کاهش فقر شهري و پيشگيري از بازتوليد چرخه آن در محلات نابرخوردار است. مقاله حاضر از نظر هدف، رويكردی کاربردی و از لحاظ روش تحقيق، توصیفی- تحلیلی است. ابزار گردآوري اطلاعات براي بررسي شاخص¬های فقر شهری در قالب چهار شاخص منتخب كلي و 30 شاخص فرعی مي باشد. يافته هاي پژوهش نشان مي¬دهد که شاخص¬هاي فقر شهری در محلات شهري بناب به صورت متوازن توزيع نشده و اختلاف فاحشي بين این محلات از نظر توسعه ملاحظه مي¬شود. و محله 2 با امتیاز 700/0 و محلات 13 و 11 با امتیاز 291/0 و 251/0 به ترتيب در بالاترين و پايين¬ترين سطح قرار گرفته¬اند. در حالت کلی می توان دریافت که در بین سیزده¬ محله شهر بناب 15/0 خیلی فقیر، 39/0 فقیر، 23/0 متوسط، 15/0 مرفه و 8/0 خیلی مرفه می¬باشند. براي کاهش فقر شهري ابتدا نیاز به شناخت صحیح، سنجش دقیق و تحلیل مستند و واقع گرایانه آن است. رويه و عمل برنامه¬ريزي و برنامه¬هاي كاهش فقر، امروزه هم در سطح علمي و هم در سطح عملي بر تمركز زدايي، ديدگاه از پايين به بالا، بكارگيري دانش بومي، مقتدرسازي شهروندان و برنامه-ريزي هميارانه با حفظ تعادل در بين سه كنشگر اصلي يعني جامعه مدني، دولت و بخش خصوصي تأكيد دارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
2 - توسعه اجتماعی ناپایدار، شهر نامتوازن و کیفیت زندگی شهری (نگاهی تلفیقگرا و تطبیقی به کیفیت زندگی در شهر تهران)
اصغر مهاجری فاطمه ملک محمدی مهرداد نوابخشکیفیت زندگی شهری، سازه و پیچیده، چندبعدی، محکم و تا حدود زیادی پایدار است که بر پایههای استوار توسعه پایدار و در شهری با توسعه متوازن بنا میشود. براساس ناسازگاری، تعارض و تنتاقض میان وضع مطلوب کیفیت زندگی شهری با وضع موجود آن در جامعه آماری پژوهش حاضر، بررسی جامعهشن أکثرکیفیت زندگی شهری، سازه و پیچیده، چندبعدی، محکم و تا حدود زیادی پایدار است که بر پایههای استوار توسعه پایدار و در شهری با توسعه متوازن بنا میشود. براساس ناسازگاری، تعارض و تنتاقض میان وضع مطلوب کیفیت زندگی شهری با وضع موجود آن در جامعه آماری پژوهش حاضر، بررسی جامعهشناختی با رویکرد تطبیقی، تلفیقگرا و بین رشتهای در برخی از مناطق شهر تهران به سامان آمد که بخشی از یافتههای آن در مقاله حاضر تدوین و گزارش میشود. پژوهش مزبور با بهرهمندی از روشهای آمیخته و با حمایت نظام نظری تلفیقی در قلمرو و دامنه شهری مناطق 10 و 17 شهرداری تهران، انجام یافت و در بخش کمی و پیمایش پژوهش با شیوه نمونهگیری G.power 400 واحد نمونه/ خانوار شهری انتخاب و با ابزار گردآوری پرسشنامه که براساس فرضهای پژوهشی برآمده از دل قوانین نظری ساخته شده که میزان روایی آن حدود 94 درصد آزمون آلفا کرنباخ برآورد گشته، سنجش شدند که نتیجه برخی از آنها در بخش تبیینی نوشتار حاضر، گزارش شده است. یافتههای تطبیقی و توصیفی حاصل از اجرای کیفی پژوهش نشان میدهد که محلههای دو منطقه مورد پژوهش دارای ویژهگیهای خاص، مشابهتها و بهویژه تفاوت و واریانسهای قابل توجه در دسترسیها به عدالت شهری هستند. فرهنگ فقر شهری، فقرفضا شهری، آسیبهای شهری گسترده در این مناطق محسوس و در عین حال متفاوت و متمایز است که در فرضیه آزمایی پژوهش، سهم قابلتوجه و تعینکنندهای هر کدام در تبیین میزان کیفیت زندگی شهری محلههای این مناطق آزمون شدند. در آزمون مدل نظری پژوهش میتوان تحلیل کرد که برساخت سازه کیفیت زندگی شهری محلههای مناطق 10 و 17 شهری شهرداری تهران از بستر علی فرهنگ فقر شهری با ضریب تاثیر 46 درصدی و زمینهای فقر فضای شهری با ضریب تاثیر 26 درصدی که زایش و بازتولید آسیبهای جدیدی به نام آسیبهای شهری (با ضریب تاثیر 14 درصدی) را موجب و از این مسیر کیفیت زندگی شهری را در کل حدود 85 درصد تعیین میکند، حاصل میگردد. بهعبارت دیگر عامل پیامدی سازه چندبعدی، پیچیده و پایدار ساختمان کیفیت زندگی شهری، ترجمان و بازنمایی زنجیرهی از عاملهای ناشی از توسعه ناپایدار کشور و توسعه نامتوازن شهر تهران است که در قالب یک مدل علی به آزمون کشیده شده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
3 - رتبه بندی مناطق شهری تهران از نظر شاخص های فقر جهت ارتقا پارادیم امنیت اجتماعی در کلانشهر تهران
جواد وکیلی آزاده اربابی سبزواری طوبی امیرعضدیشهر تهران، شهر نابرابری هاست. فقر و ثروت هر دو در آن به شکل سرسام آوری رشد کرده است. فقر در شهر تهران، به طور کامل ریشه در سیاستهای اقتصادی ضعیف دولت نداشته است، بلکه بخشی از آن در اثر سیاستهای نادرست شهری ایجادشده است. سیاستهای ضعیف جمعیتی بخصوص در امر مهاجرت و حاشیه ن أکثرشهر تهران، شهر نابرابری هاست. فقر و ثروت هر دو در آن به شکل سرسام آوری رشد کرده است. فقر در شهر تهران، به طور کامل ریشه در سیاستهای اقتصادی ضعیف دولت نداشته است، بلکه بخشی از آن در اثر سیاستهای نادرست شهری ایجادشده است. سیاستهای ضعیف جمعیتی بخصوص در امر مهاجرت و حاشیه نشینی افسارگسیخته، گسترش روزافزون سکونتگاههای غیررسمی و عدم کنترل و مدیریت بهینه گروه های آسیب دیده اجتماعی در سطح شهر مهمترین ضعفهای برنامه ریزی نهادهای شهری در این زمینه بوده است که باعث گسترش افسارگسیخته فقر در شهر شده است. پژوهش حاضر به بررسی عوامل اثر گذار فقر شهری در راستای ارتقا امنیت اجتماعی میباشد.که روش تحقیق از نوع توصیفی تحلیلی است با رتبه بندی معیار های فقر شهری و پهنه بندی آنها در سطح کلانشهر تهران میباشد. ، همچنین بررسی استراتژی مطلوب برای بازتولید امنیت اجتماعی در سطح مناطق مورد مطالعه تهران با تاکید بر شاخص های فقر شهری را نیز از اهداف این تحقیق است.در آخر با تحلیل و رتبه بندی معیار ها با مدل ANP و وزن های بدست آمده و سپس پهنه بندی عوامل در معیار های مورد بررسی منجر به نتیجه گیری گردد که مناطق 1،3و 2 شاخص مطلوب و مناطق 16،17،18 و 19 شاخص های نامطلوب برخودار میباشند.در انتها ارتقا امنیت اجتماعی در مناطق شناسایی شده باید افزایش داشته باشد تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
4 - پهنه بندی فضایی فقر شهری در باقرشهر
حمیرا ندیم حسین حاتمی نژاد علی نوری کرمانیفقر در پیرامون کلان شهرها، به یک پدیدۀ فراگیر تبدیل شده است. باقرشهر یکی از نقاط شهری پیرامون تهران است که به صورت شتابان و غیرنظام مند، رشد کرده و جمعیت آن در پنجاه سال اخیر بیش از 34 برابر شده است.هدف پژوهش حاضر، تعیین گستره های فقر شهری در این شهر جهت برنامه ریزی مدی أکثرفقر در پیرامون کلان شهرها، به یک پدیدۀ فراگیر تبدیل شده است. باقرشهر یکی از نقاط شهری پیرامون تهران است که به صورت شتابان و غیرنظام مند، رشد کرده و جمعیت آن در پنجاه سال اخیر بیش از 34 برابر شده است.هدف پژوهش حاضر، تعیین گستره های فقر شهری در این شهر جهت برنامه ریزی مدیران و سیاست گذاران برای ساماندهی و توانمندسازی آنها است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و روش آن، توصیفی-تحلیلی است. برای تجزیه و تحلیل دادهها از مدل Factor Analysis و از نرمافزار GIS در تولید نقشهها استفاده شده است. با استفاده از نرم افزار GIS و مدل تحلیل عاملی اقدام به تعیین مکانی پهنههای فقر در باقرشهر شد. بر اساس یافته های پژوهش تعداد 146 بلوک معادل %5/53 خیلی فقیر و فقیر، 82 بلوک معادل 30% متوسط، 44 بلوک معادل %1/16 مرفه و 1 بلوک معادل 4% خیلی مرفه در باقرشهر وجود دارد. شهر به طور عمدۀ تحت تسلط طبقۀ فقیر و بسیار فقیر قرار گرفته است. به طوری که فقر در تمام سلول های شهر نفوذ کرده و عینیت مکانی و فضایی یافته است. پهنۀ غربی شهر به طور کامل به مکان سکونت طبقۀ فقیر و خیلی فقیر تبدیل شده است. همینطور در شمال شرقی شهر، اسکان طبقۀ فقیر به وضوح دیده می شود. در واقع بیش از 50 درصد بلوک های شهری به طبقۀ خیلی فقیر اختصاص یافته است. تنها بخش های محدودی از پهنۀ مرکزی و شمال شهر به طبقۀ متوسط و مرفه اختصاص پیدا کرده است.بیشترین تمرکز فقر در محدودۀ پیرامون جادۀ قم، میدان امام خمینی، خیابان آیت اله کاشانی و محدوده های پایینتر از شهر سنگ تمرکز یافته است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
5 - برنامهریزی راهبردی توسعه محلات دارای فقر شهری(موردمطالعه: منطقه 17 تهران)
یاسمن سلحشور فرد خلیل آباد احمد زنگانه طاهر پریزادیمقدمه و هدف پژوهش: شناسایی و تعیین محلات مسئلهدار و فرودست شهری یکی از موضوعات مهم مدیریت شهری محسوب می گردد. مقاله حاضر، تلاشی است تا با استفاده از ابعاد کالبدی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در منطقه 17 شهر تهران به شناسایی محلات دارای فقر شهری و برنامه ریزی توسعه محله م أکثرمقدمه و هدف پژوهش: شناسایی و تعیین محلات مسئلهدار و فرودست شهری یکی از موضوعات مهم مدیریت شهری محسوب می گردد. مقاله حاضر، تلاشی است تا با استفاده از ابعاد کالبدی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در منطقه 17 شهر تهران به شناسایی محلات دارای فقر شهری و برنامه ریزی توسعه محله محور آن ها بپردازد. روش پژوهش: الگوی حاکم بر این پژوهش، تحلیلی-کاربردی می باشد، جهت شناسایی محلات دارای فقر شهری منطقه 17 شهر تهران با استفاده از مدل تاپسیس از بلوک آماری سال 1390 و نقشه کاربری اراضی منطقه17 در محیط نرم افزار ArcGIS،SPSS و EXCEL استفاده و درنهایت با استفاده از تکنیک آیدا پروژه های راهبردی تولید شده است. یافتهها: با بهره گیری از مدل تاپسیس به سطح بندی محلات منطقه پرداخته و درنهایت محلات مقدم و آذری بهعنوان محلات دارای فقر شهری و محلات اهداف برنامه ریزی انتخاب و با توجه به پتانسیل و مشکلات موجود در این محلات به ارائه راهبرد و سیاست هایی در جهت توسعه محله محور و درنهایت با استفاده از تکنیک تحلیل عرصه های تصمیم گیری مرتبط (آیدا)، به تولید پروژه های راهبردی در جهت به مطلوبیت رسیدن وضعیت زندگی در محلات هدف پرداخته است. نتیجهگیری: نتیجه پژوهش حاکی از آن است که بعد کالبدی محلات مسئله دار مقدم و آذری نسبت به سایر ابعاد شرایط نامساعدتری دارد به همین دلیل بخش اعظم برنامهریزیها بر روی این بعد صورت گرفته است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
6 - توسعه راهبردی محلات شهری(مورد مطالعه: منطقه ۱۱ کلانشهر تهران)
طاهر پریزادی احمد زنگانه افسانه فخری پور محمدیمقدمه و هدف پژوهش: شاخصترین ویژگی شهرهای بزرگ ساختار پیچیده آنهاست. فقر شهری نیز یکی از پدیدههای پیچیده است که طی چند دهه اخیر در مراکز شهری، مهمترین معضل شهری محسوب میشود و بهواسطه آثار سوء و جلوگیری از گسترش آن، شناخت دقیق پهنههای فقر در شهرها را طلب میکند.این أکثرمقدمه و هدف پژوهش: شاخصترین ویژگی شهرهای بزرگ ساختار پیچیده آنهاست. فقر شهری نیز یکی از پدیدههای پیچیده است که طی چند دهه اخیر در مراکز شهری، مهمترین معضل شهری محسوب میشود و بهواسطه آثار سوء و جلوگیری از گسترش آن، شناخت دقیق پهنههای فقر در شهرها را طلب میکند.این پژوهش پس از شناسایی پهنههای فضایی فقر شهری در محلات عرفی منطقه 11 شهر تهران ؛زمینه را برای برنامه ریزان و مدیران شهری در تصمیمگیریهای مربوط به کاهش مشکلات و محرومیت در محلات شهری، فراهم می کند که درنهایت این امر به برنامهریزی راهبردی توسعه در محله هدف برنامهریزی امیریه منتهی شد. روش پژوهش: این تحقیق ازنظر هدف رویکردی کاربردی را در پیشگرفته و ازنظر روش تحلیلی- تجویزی است که پس از توضیح مفهوم فقر، فقر شهری، گسترههای فقر و خصیصههای آن به روش کتابخانهای به کمک دادههای بلوکهای آماری سال ۱۳۹۰ با محاسبه 27 شاخص در قالب چهار بعد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و کالبدی به شناخت و تحلیل پراکندگی فقرشهری در محلات عرفی منطقه ۱۱ تهران اقدام شده است و درنهایت به برنامهریزی توسعه آتی محله هدف برنامهریزی با استفاده از تکنیک آیدا میپردازد. یافتهها: یافتههای سطحبندی محلات بر اساس تکنیک تاپسیس بیانگر آن است که محلات (فلسطین، هلالاحمر، خرمشهر، جمالزاده، اسکندری، امیریه) بهعنوان محلات دارای فقر شهری و بسیار نامطلوب و محلات (شیخ هادی، پارک رازی، آذربایجان، قلمستان، مخصوصی، عباسی) جزء محلات مطلوب شناخته شدند. نتیجه گیری: نتیجه پژوهش حاکی از آن است که محله مسئله دار امیریه در ابعاد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و کالبدی نسبت به سایرین شرایط نامساعدتری دارد به دلیل مزایای قدمت و اصالت محله و همچنین معایب استقرار در محدوده بافت فرسوده شهری و راهبردها و سیاستهای خاصی برای توسعهاین محله ارائهشده است تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
7 - ارزیابی علل شکل گیری سکونتگاههای غیر رسمی با محوریت پدیده مهاجرت در بافت-های فرودست (نمونه موردی: شهر سنندج)
محمد رسولی سید علی نوری حسین ذبیحیشناسایی و تشخیص بافت هاسکونتگاه های غیر رسمی و ارزیابی علل شکل گیری میتواند در نگاه مدیریتی حائز اهمیت باشد. روش پژوهش حاضر تحلیلی-توصیفی بوده که مقیاس تحلیلی سکونتگاه های غیر رسمی در بستر معضلات اجتماعی نظیر مهاجرت مطرح و در مرحله اول برای شناسایی با استفاده از مدل تحل أکثرشناسایی و تشخیص بافت هاسکونتگاه های غیر رسمی و ارزیابی علل شکل گیری میتواند در نگاه مدیریتی حائز اهمیت باشد. روش پژوهش حاضر تحلیلی-توصیفی بوده که مقیاس تحلیلی سکونتگاه های غیر رسمی در بستر معضلات اجتماعی نظیر مهاجرت مطرح و در مرحله اول برای شناسایی با استفاده از مدل تحلیل سلسله مراتبی ، سطح معیار ها و وزن دهی زیرمعیارها و نیز اهمیت نسبی آنها استفاده شده و نهایتا توسط نرم افزار اکسپرت چویس و نیز مدل دلفی مورد تحلیل واقع گشته و در مرحله دوم برای بررسی انطباق پذیری و همبستگی شاخص مهاجرت و نیز فرسودگی اجتماعی حاصله، سنجش میدانی با تعداد 375 پرسشنامه به شیوه محقق ساخت به صورت طیف لیکرت در مقیاس رتبه ای، بعنوان حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران در مناطق شهری نمونه شهر سنندج انجام و نهایتا بر اساس مدل کاربردی از میان 4 معیار، شاخص مهاجرت بعنوان عامل انطباق با کل معیارها مورد بررسی واقع شد که نتیجتا انطباق پذیری در محلات نمونه از میان 20 سکونت گاه غیر رسمی تبیین و نیز در سه محله تپه علیابک و شمال شهدا با میزان 64 درصد، محله فیض آباد، حدودا 52 درصد و محله غفور حدودا 75 درصد اثبات گر شناسایی این نوع سکونتگاه های شهر است. بدین ترتیب زیرمعیار و شاخص مهاجرت با هدف شناسایی محلات فرودست و بستر شکل دهنده به سکونتگاه های غیررسمی با بطن گستره فقر شهری همبستگی بالایی داشته و علل اقتصادی و اجتماعی مبدا مهاجرت و بستر مناسب مقصد میتواند دلیل اصلی این پدیده باشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
8 - بررسی تجارب جهانی سیاستهای کاهش فقر شهری
فاطمه زادولی اصغر پاشازادهفقر شهری پدیدهی چند بعدی است وشهرنشینان به خاطر بسیاری از محرومیتها؛ از جمله عدم دسترسی به فرصتهای اشتغال، مسکن و زیرساختهای مناسب، نبود تأمین اجتماعی و دسترسی به بهداشت، آموزش و امنیت فردی دررنج و مضیقهاند. فقر شهری تنها محدود به ویژگیهای نام برده نبوده واشاره به أکثرفقر شهری پدیدهی چند بعدی است وشهرنشینان به خاطر بسیاری از محرومیتها؛ از جمله عدم دسترسی به فرصتهای اشتغال، مسکن و زیرساختهای مناسب، نبود تأمین اجتماعی و دسترسی به بهداشت، آموزش و امنیت فردی دررنج و مضیقهاند. فقر شهری تنها محدود به ویژگیهای نام برده نبوده واشاره به شرایط ناپایدار منجربه آسیبپذیری وناتوانی درمقابل آسیبها نیزدارد. با توجه به اهمیت موضوع فقر شهری، دولتها همواره در حال اندیشیدن به سیاست هایی هستند که منجر به کاهش فقر شهری شود. پژوهش حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی است. و جامعه آماری این پژوهش شامل گزارشاتی است که در دسترس هستند و مضمون اصلی آنها در مورد سیاستهای کاهش فقر شهری است که نمونه آماری آن مربوط میشود به شهر نیویورک و کشورهای برزیل و اندونزی. نتایج پژوهش حاضر بیان کننده این مطب است که برنامهها و سیاستهای کاهش فقر در نیویورک موفق به نظر میرسد و دلیل این موفقیت این است که این برنامه کاهش فقر صرفا به بعد اقتصادی فقر تاکید ندارد و بعد اجتماعی آن را نیز مد نظر قرار میدهد. در ارتباط با برنامه و سیاست کاهش فقر کشور اندونزی و برزیل می توان چنین نتیجه گرفت که این کشورها برای شناسایی فقر به عنوان یک پدیده چند بعدی تنها به بعد اقتصادی تاکید دارند و با توجه به نادیده گرفتن ابعاد دیگر فقر شهری ، تعداد کثیری از فقرا در برنامههای کاهش فقر نادیده گرفته میشوند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
9 - توزیع فضایی و پهنهبندی فقر شهری بر پایه مولفههای اجتماعی، اقتصادی و کالبدی (مطالعه موردی: شهر میاندوآب)
شهریور روستایی خسرو رحمتی عبداله شیخیپژوهش حاضر در وهله اول، با هدف کلی ارائه تحلیلی از فقر و توزیع فضایی آن بر اساس مولفه های اجتماعی، اقتصادی و کالبدی و در وهله بعد، با هدف پهنه بندی بلوک های فقیر نشین، خوشه بندی مکانی ـ فضایی گستره های فقر و مشخص کردن اهمیت مولفه های مورد استفاده در شناخت و سنجش فقر در أکثرپژوهش حاضر در وهله اول، با هدف کلی ارائه تحلیلی از فقر و توزیع فضایی آن بر اساس مولفه های اجتماعی، اقتصادی و کالبدی و در وهله بعد، با هدف پهنه بندی بلوک های فقیر نشین، خوشه بندی مکانی ـ فضایی گستره های فقر و مشخص کردن اهمیت مولفه های مورد استفاده در شناخت و سنجش فقر در بلوک های شهر میاندوآب به نگارش درآمده است. تحقیق حاضر از لحاظ هدف کاربردی، و از لحاظ ماهیت و روش، کمی ـ تحلیلی است. روش گردآوری داده ها به صورت اسنادی کتابخانه ای و بر اساس داده های مأخوذ از اطلاعات بلوک های آماری سرشماری عمومی نفوس و مسکن 1390 بوده است. جامعه آماری پژوهش نیز، بلوکهای مسکونی شهر میاندوآب در بازه زمانی 1390 بوده است. تحلیلهای پژوهش بر اساس 30 شاخص در قالب سه مولفه اجتماعی(9)، اقتصادی(10) و کالبدی(11) و با استفاده از نرم افزار ArcGIS و ابزارهای آمار فضایی، تحلیل لکه های داغ و آماره موران محلی با روی هم گذاری لایه ها در سیستم اطلاعات جغرافیایی به عنوان مدل، انجام گرفته است. نتایج پژوهش بیانگر آن است که از میان 3 مولفه مورد بررسی، مولفه "اجتماعی" برتری نسبی در پراکنش فضایی فقر دارد. توزیع فضایی ـ مکانی فقر و پهنه بندی آن در سطح بلوک های شهر براساس مولفه های تلفیقی نیز حاکی از آن است که از مجموع 1660 بلوک، 429 بلوک خیلی فقیر(26 درصد)، 397 بلوک فقیر(24درصد)، 364 بلوک متوسط(22 درصد)، 248 بلوک مرفه(15 درصد) و 224 بلوک نیز در سطح خیلی مرفه (13 درصد) قرار دارند. همچنین یافته ها نشان می دهد که الگوی توزیع و اختلاف فضایی فقر در شهر میاندوآب، از الگوی "خوشه ای" پیروی می کند، به گونه ای که "بلوک های فقیر به حاشیه ها" و "بلوک های برخوردار به مرکز" گرایش و تمایل شدیدتری دارند، وضعیتی که حاکی از وجود "فاصله طبقاتی و دوگانگی" در فضای شهر است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
10 - سنجش نابرابری فضایی مناطق شهری از منظر فقر کالبدی (مطالعه موردی در منطقه شهری یزد)
الیاس مودت محمد دیده بان علیرضا زارع شاه آبادیمحیط های شهری، سیستم های پیچیده با پدیده های پیچیده، روابط و تعاملات متعدد بین اجزا هستند. فقر نیز یکی از این پدیده های پیچیده است که به واسطة اثرهای سوء آن، کانون توجه قرار گرفته است و نیاز به رویکردی چندبعدی دارد. شهر یزد بعنوان بزرگترین واحد تاریخی استان یزد که جمعیت أکثرمحیط های شهری، سیستم های پیچیده با پدیده های پیچیده، روابط و تعاملات متعدد بین اجزا هستند. فقر نیز یکی از این پدیده های پیچیده است که به واسطة اثرهای سوء آن، کانون توجه قرار گرفته است و نیاز به رویکردی چندبعدی دارد. شهر یزد بعنوان بزرگترین واحد تاریخی استان یزد که جمعیت شهری آن یک روند صعودی را طی سال های اخیر نشان می دهد و در مقابل نوع مصالح مورد استفاده در شهر یزد طی دهه های اخیر، تغییرات چشمگیری را شاهد بوده است بدنبال این تغییرات فقر شهری، شهر یزد را مانند اغلب شهرهای بزرگ کشور با مشکلات و مسائلی روبرو ساخته است میزان این فقر از نظر عامل کالبدی در محلات مختلف شهر یزد یکسان نیست به منظور برنامه ریزی جهت مقابله با گستره فقر شهری شناسایی و الویت بندی محلات از اهمیت خاصی برخوردار است. بنابراین پژوهش حاضر از نوع کاربردی - توسعه ای و روش بررسی آن پیمایشی در پی این هدف است که گستره فقر شهری محلات منطقه شهری یزد را با شاخصهای کالبدی الویت بندی و معرفی نماید. که با بررسیهای میدانی اطلاعات شاخصهای کالبدی 50 محله منطقه شهری یزد جمع آوری و با نرم افزارهای Gafer، VISIO، ArcGIS و SPSS و آزمونهای آماری مورد بررسی قرار گرفت. بر اساس نتایج تحقیق محلات کشتارگاه، عیش آباد و اکرم آباد محروم ترین و محلات رسالت و امام حسین نسبت به دیگر محلات محرومیت کمتری در شاخص کالبدی نسبت به دیگر محلات دارا می باشند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
11 - بررسی علل شکلگیری اسکان غیررسمی (مطالعه موردی: محله کوی زینبیه شهر پاکدشت)
حسین حاتمی نژاد محمد حسین موسوی محمد حاجیان حسین آبادی محمد رضا زرافشان وحید یوسفیبا وقوع انقلاب صنعتی در اروپا جمعیت جهان بویژه در شهرها رشد فزاینده ای پیدا نمود به گونه ای که در سال 1804میلادی برای اولین بار جمعیت جهان به یک میلیارد نفر رسید. افزایش جمعیت در نواحی شهرنشین در ابتدا در کشورهای اروپایی و توسعه یافته رخ نمایی کرد به گونه ای که در حدود أکثربا وقوع انقلاب صنعتی در اروپا جمعیت جهان بویژه در شهرها رشد فزاینده ای پیدا نمود به گونه ای که در سال 1804میلادی برای اولین بار جمعیت جهان به یک میلیارد نفر رسید. افزایش جمعیت در نواحی شهرنشین در ابتدا در کشورهای اروپایی و توسعه یافته رخ نمایی کرد به گونه ای که در حدود 200 سال یعنی از سال 1750 تا 1950میلادی جمعیت شهرنشین اروپا و همچنین امریکا افزایش پیدا کرد اما این افزایش با سرعت معقولی انجام می گرفت به گونه ای که در حدود 200 سال صرفا جمعیت به حدود 1 میلیارد نفر رسید. اما از 1950 به بعد این افزایش جمعیت وارد مرحله ای تازه ای شد و آن ورود به دنیای کشورهای در حال توسعه بود. برعکس دوره قبل این مرحله با افزایش سریع جمعیت شهرنشینی همراه بود به گونه ای که جمعیت شهرنشین به بیش از 2 میلیارد نفر رسید و پیش یبینی می شود که این افزایش جمعیت تا سال 2030 میلادی نیز ادامه پیدا کند. این افزایش جمعیت خود منجر به مشکلاتی بویژه برای مدیران شهری شد که از جمله آنها: آلودگی، افزایش بزهکاری، افزایش بیکاری بویژه در میان جوانان، کمبود مسکن، بدمسکنی، اسکان غیر رسمی و.... امروزه یکی از مهمترین چالش های پیش روی مدیران شهری اسکان غیر رسمی است به گونه ای که در بسیاری از نقاط دنیا شاهد آن هستیم. در ایران نیز از دهه 1320 شاهد شکل گیری این پدیده بوده ایم اما این پدیده در دهه 1350 رشد فزاینده ای به خود گرفت تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
12 - سطحبندی محلات حاشیهنشین بر اساس شاخصهای کالبدی – اقتصادی فقر شهری (نمونه موردی: حاشیه نشینان شمال شهر تبریز)
شاهرخ زادولی خواجه اکبر اصغری زمانی فاطمه زادولیاز ویژگیهای شهرهای جهان سوم عدم تعادل و تمرکز شدید در شهرنشینی است. از اینرو در این شهرها همواره تعداد محدودی از محلهها در رفاه و آسایش بوده و در نقطهی متقابل، پارهای از ساکنین در مناطق شهری از رفاه و آسایش قابل قبولی برخوردار نیستند. محلات حاشیهنشین از جمله محلات أکثراز ویژگیهای شهرهای جهان سوم عدم تعادل و تمرکز شدید در شهرنشینی است. از اینرو در این شهرها همواره تعداد محدودی از محلهها در رفاه و آسایش بوده و در نقطهی متقابل، پارهای از ساکنین در مناطق شهری از رفاه و آسایش قابل قبولی برخوردار نیستند. محلات حاشیهنشین از جمله محلات فقیرنشین جامعه محسوب میشوند. هدف این تحقیق بررسی شاخصهای کالبدی- اقتصادی فقر شهری و همچنین سطحبندی فقر در محلات حاشیه نشین شمال شهر تبریز میباشد. روش تحقیق کاربردی از نوع توصیفی- تحلیلی و تطبیقی است. در این تحقیق ابتدا شاخصهای کالبدی و اقتصادی انتخاب شده بر اساس رویکرد تحلیلی سلسه مراتبی (AHP) وزندهی شده است. بر اساس مدل AHP بیشترین وزن برای بیکاری 0.2 و کمترین وزن به بعد خانوار 0.09 اختصاص داده شده است. همچنین برای رتبهبندی محلات حاشیه نشین از نظر فقر شهری از دو ابزار تصمیمگیری چند معیاری؛ VIKOR و TOPSIS استفاده گردیده است. یافتههای پژوهش بر اساس مدل Vikor نشان میدهد که محلهی سیلاب با مقدار ویکور 0 در رتبهی 1 قرار دارد، یعنی فقر در این محله نسبت به محلات دیگر مورد مطالعه قرار گرفته بیشتر است. همچنین در این رتبهبندی کوی بهشتی در رتبه ی 4 قرار دارد، یعنی نسبت به سایر محلات مورد مطالعه قرار گرفته دارای وضعیت مطلوبتری از نظر فقر میباشد. مقدار ویکور برای این محله برابر 1 میباشد. مدل TOPSIS هم نتایجی شبیه مدل ویکور نشان میدهد. مقدار تاپسیس برای محلهی سیلاب برابر با 0.0954 و برای کوی بهشتی برابر با 0.0018 میباشد. نتایج همچنین نشان میدهد که اکثر بلوکهای این محلات (در حدود دو سوم آنها) در وضعیت نامطلوبی قرار دارند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
13 - تحلیل فضایی و رتبه بندی شهرهای استان آذربایجان غربی بر اساس شاخص های فقر شهری
پخشان خضرنژاد اصغر عابدینی میرستار صدرموسوییکی از مهم ترین هدف های هر جامعه ای برقراری عدالت اجتماعی و رفاه اجتماعی است که توزیع عادلانه امکانات و به دنبال آن کاهش فقر یک بعد مهم آن را شامل میشود. برای دستیابی به اهداف فوق در هر جامعه ای نیاز به شناخت میزان رفاه اجتماعی و نابرابری میان نواحی مختلف می باشد. پژوه أکثریکی از مهم ترین هدف های هر جامعه ای برقراری عدالت اجتماعی و رفاه اجتماعی است که توزیع عادلانه امکانات و به دنبال آن کاهش فقر یک بعد مهم آن را شامل میشود. برای دستیابی به اهداف فوق در هر جامعه ای نیاز به شناخت میزان رفاه اجتماعی و نابرابری میان نواحی مختلف می باشد. پژوهش حاضر از نوع پژوهشهای کاربردی- توسعهای و روش بررسی آن توصیفی- تحلیلی است و در آن ارزیابی فقر در شهرهای استان آذربایجان غربی به وسیله 17 شاخص انجام شده است. تجزیه و تحلیل یافتههای پژوهش با استفاده از مدل TOPSIS و مدل ضریب پراکندگی(CV) صورت گرفته و برای آزمون فرضیات از نرم افزار SPSS استفاده شده است. تعیین وزن شاخصها بر اساس نظرات 20 نفر از کارشناسان حوزه شهری و منطقهای صورت گرفت. بر این اساس هر یک از نقاط شهری استان از نظر شاخص های مورد نظر رتبه بندی و سطح بندی شده اند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که در مجموع شهرهای آذربایجان غربی از نظر فقر شهری با سطح توسعهیافتگی فاصله دارند و از نظر توسعهیافتگی میان آنها عدم تعادل و ناهمگونی و به عبارت دیگر شکاف طبقاتی وجود دارد. همچنین، توسعهیافتگی شهرستانهای آذربایجان غربی، با میزان جمعیت و به خصوص جمعیت شهری آنها ارتباط بالایی دارد. به منظور حذف و یا کاهش شکاف طبقاتی و فقر و نابرابری شهری و همچنین ایجاد تعادل در زمینة توسعه در درازمدت، شهرستانهای آذربایجان غربی رتبه بندی شدهاند که در خاتمه پیشنهاداتی جهت بهبود وضعیت موجود ارایه شده است که نیازمند توجه جدی مدیران و برنامه ریزان شهری و منطقهای است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
14 - تحلیل فضایی تلههای فقر و محرومیت شهری در شهر قم
مجتبی رفیعیان نفیسه زاهدوجود تله های فضایی فقر باعث عدم توسعه شهری منسجم و مؤثر‎‎ می‎شود و به جامعه شهری بسیار آسیب می رسانند. ساکنان تله های فقر شهری از محروم ترینِ شهروندان هستند؛ از کمترین امکانات و خدمات شهری برخوردار هستند و یکپارچگی بسیار ضعیفی با بافت شهری و ساکنان شهری دارن أکثروجود تله های فضایی فقر باعث عدم توسعه شهری منسجم و مؤثر‎‎ می‎شود و به جامعه شهری بسیار آسیب می رسانند. ساکنان تله های فقر شهری از محروم ترینِ شهروندان هستند؛ از کمترین امکانات و خدمات شهری برخوردار هستند و یکپارچگی بسیار ضعیفی با بافت شهری و ساکنان شهری دارند. توجه سیاست گذاری های شهری به تله های فقر و جلوگیری از پیدایش و عمیق تر شدن آن ها بسیار مهم و ضروری است که بر این اساس ابتدا باید عوامل مؤثر‎‎ شناخته شوند تا سیاست هایی مطابق با آن ها طراحی و اجرا شوند. در این مطالعه به تحلیل فضایی تله های فقر در شهر قم پرداخته شد. در این فرآیند، برای بررسی عوامل مؤثر‎‎ و سپس سنجش میزان فقر و محرومیت محدوده ها از مدل تحلیل عاملی نوع R استفاده شد، نتایج یافته ها نشان داد که 5 عامل از عوامل اصلی و تأثیرگذار بر پیدایش تله های فقر در شهر قم می باشند و این عوامل در مجموع 93/88 درصد از فقر شهری را تبیین می کنند. با استفاده از امتیاز عاملی محدوده ها، گونه ها به 5 طیف از محدوده هایی با میزان فقر بسیار کم تا محدوده هایی با شدت فقر بسیار زیاد طبقه بندی شدند. در این دسته بندی تله های شهرک صاحب الزمان، جمکران و اسماعیل آباد دارای بیشترین میزان فقر و محرومیت شهری بودند. برای سنجش پراکنش فضایی تله های فقر از ضریب موران و آماره عمومی G استفاده شد. نتایج نشان داد که این الگو در شهر قم خوشه ای و با تمرکز بالاست و همچنین نتایج تحلیل همبستگی نشان داد میزان محرومیت تله ها با شاخص های تعداد شاغلان در گروه کارگران ساده، نرخ اجاره نشینی، نرخ بی سوادی، فقدان تسهیلات اولیه مسکن، مسکن ناپایدار و بی کیفیتی محیط مسکونی همبستگی بسیار قوی دارند. بنابراین مهمترین اقدامات باید در جهت بهبود وضعیت مسکن، بهبود وضعیت اشتغال و بهبود دسترسی به خدمات عمومی از جمله خدمات آموزشی صورت گیرد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
15 - ارائه مدل پارادایمی فقر و تبیین جامعه شناختی آن در مناطق محروم استان خوزستان( مورد مطالعه شهرهای حمیدیه و اندیکا
سجاد بهمنی معصومه باقری علی بوداقی مرضیه شهریاریاین مطالعه کیفی، با هدف ارائه مدل پارادایمی فقر و تبیین جامعه شناختی آن در شهرهای محروم اندیکا و حمیدیه در استان خوزستان به انجام رسیده است. بعد از کدگذاری، نوزده مقوله اصلی پدیدار شد. پاردایم ظهوریافته، در بعد شرایط شامل(چالش تامین اعتبار از طریق جذب اعتبارات بخش دول أکثراین مطالعه کیفی، با هدف ارائه مدل پارادایمی فقر و تبیین جامعه شناختی آن در شهرهای محروم اندیکا و حمیدیه در استان خوزستان به انجام رسیده است. بعد از کدگذاری، نوزده مقوله اصلی پدیدار شد. پاردایم ظهوریافته، در بعد شرایط شامل(چالش تامین اعتبار از طریق جذب اعتبارات بخش دولتی و خصوصی، ضعف فرهنگ کار و مهارت آموزی در میان جوانان(ساختمان دهنی دولت گرا)، بی توجهی به شایسته سالاری در مدیریت شهرستان، عدم حمایت ویژه از مناطق محروم استان، عدم خودباوری جوانان در نتیجه محرومیت( پذیرش روانی فرهنگ فقر)، توزیع ناعادلانه فرصت ها در نتیجه وجود فساد اداری، نارضایتی از میزان حمایت دولت و مشکل نقدینگی در راه اندازی بنگاه های کوچک، خانگی و زودبازده، ضعف سرمایه اجتماعی جوانان در مناطق شهری) و در بعد کنش – تعامل (کلید اشتغال؛ مهارتآموزی همراه با نگاه کارآفرینی، ایجاد و تقویت شهرک های صنعتی، تخصیص اعتبارات ملی و ویژه، شایسته سالاری و انتخاب مدیران متخصص، جهادی و اثربخش، ظرفیت های اجتماع محور، پشتوانه رفع فقر) و در بعد پیامدها (نزاع ها و تنش های طایفه ای و قومی به عنوان عامل تشدید چرخه فقر، بی قدرتی و بیگانگی اجتماعی، کاهش کیفیت سبد کالای مصرفی خانوارها و تورم غذایی( فرسایش شاخص قدرت خرید مردم)، احساس یاس اجتماعی، فرسایش اعتماد اجتماعی، آسیب های اجتماعی) است که حول یک مقوله هسته به نام فقر شهری در پیوند با محرومیت از فرصت ها در روستا و حاشیه ها شکل گرفتهاند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
16 - ارائة مدل پارادایمی فقر و تبیین جامعهشناختی آن در مناطق محروم استان خوزستان( مورد مطالعه: شهرهای حمیدیه و اندیکا)
معصومه باقری علی بوداقی سجاد بهمنی مرضیه شهریاریاین مطالعة کیفی، با هدف ارائة مدل پارادایمی فقر و تبیین جامعهشناختی آن در شهرهای محروم اندیکا و حمیدیه در استان خوزستان به انجام رسیده است. روش مورد استفاده در این پژوهش، نظریه دادهبنیاد است. در این پژوهش از روش نمونهگیری هدفمند استفاده شده و تعداد مشارکتکنندگان 40 أکثراین مطالعة کیفی، با هدف ارائة مدل پارادایمی فقر و تبیین جامعهشناختی آن در شهرهای محروم اندیکا و حمیدیه در استان خوزستان به انجام رسیده است. روش مورد استفاده در این پژوهش، نظریه دادهبنیاد است. در این پژوهش از روش نمونهگیری هدفمند استفاده شده و تعداد مشارکتکنندگان 40 نفر بوده است. بعد از کدگذاری، نوزده مقولة اصلی پدیدار شد. پاردایم ظهوریافته، در بعد شرایط شامل(چالش تأمین اعتبار از طریق جذب اعتبارات بخش دولتی و خصوصی، ضعف فرهنگ کار و مهارتآموزی در میان جوانان(ساختمان ذهنی دولتگرا)، بی توجهی به شایستهسالاری در مدیریت شهرستان، عدم حمایت ویژه از مناطق محروم استان، عدم خودباوری جوانان در نتیجه محرومیت( پذیرش روانی فرهنگ فقر)، توزیع ناعادلانة فرصتها در نتیجة وجود فساد اداری، نارضایتی از میزان حمایت دولت و مشکل نقدینگی در راهاندازی بنگاههای کوچک، خانگی و زودبازده، ضعف سرمایة اجتماعی جوانان در مناطق شهری) و در بعد کنش – تعامل (کلید اشتغال؛ مهارتآموزی همراه با نگاه کارآفرینی، ایجاد و تقویت شهرکهای صنعتی، تخصیص اعتبارات ملی و ویژه، شایستهسالاری و انتخاب مدیران متخصص، جهادی و اثربخش، ظرفیتهای اجتماعمحور، پشتوانة رفع فقر) و در بعد پیامدها (نزاعها و تنشهای طایفهای و قومی به عنوان عامل تشدید چرخة فقر، بیقدرتی و بیگانگی اجتماعی، کاهش کیفیت سبد کالای مصرفی خانوارها و تورم غذایی( فرسایش شاخص قدرت خرید مردم)، احساس یأس اجتماعی، فرسایش اعتماد اجتماعی، آسیبهای اجتماعی) است که حول یک مقولة هسته به نام فقر شهری در پیوند با محرومیت از فرصتها در روستا و حاشیهها شکل گرفته اند.واژههای کلیدیفقر شهری، روش نظریة دادهبنیاد، شهرهای اندیکا و حمیدیه تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
17 - ارزیابی علل شکل گیری سکونتگاههای غیر رسمی با محوریت پدیده مهاجرت در بافت-های فرودست (نمونه موردی: شهر سنندج)
محمد رسولی سید علی نوری حسین ذبیحیشناسایی و تشخیص بافت هاسکونتگاه های غیر رسمی و ارزیابی علل شکل گیری میتواند در نگاه مدیریتی حائز اهمیت باشد. روش پژوهش حاضر تحلیلی-توصیفی بوده که مقیاس تحلیلی سکونتگاه های غیر رسمی در بستر معضلات اجتماعی نظیر مهاجرت مطرح و در مرحله اول برای شناسایی با استفاده از مدل تحل أکثرشناسایی و تشخیص بافت هاسکونتگاه های غیر رسمی و ارزیابی علل شکل گیری میتواند در نگاه مدیریتی حائز اهمیت باشد. روش پژوهش حاضر تحلیلی-توصیفی بوده که مقیاس تحلیلی سکونتگاه های غیر رسمی در بستر معضلات اجتماعی نظیر مهاجرت مطرح و در مرحله اول برای شناسایی با استفاده از مدل تحلیل سلسله مراتبی ، سطح معیار ها و وزن دهی زیرمعیارها و نیز اهمیت نسبی آنها استفاده شده و نهایتا توسط نرم افزار اکسپرت چویس و نیز مدل دلفی مورد تحلیل واقع گشته و در مرحله دوم برای بررسی انطباق پذیری و همبستگی شاخص مهاجرت و نیز فرسودگی اجتماعی حاصله، سنجش میدانی با تعداد 375 پرسشنامه به شیوه محقق ساخت به صورت طیف لیکرت در مقیاس رتبه ای، بعنوان حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران در مناطق شهری نمونه شهر سنندج انجام و نهایتا بر اساس مدل کاربردی از میان 4 معیار، شاخص مهاجرت بعنوان عامل انطباق با کل معیارها مورد بررسی واقع شد که نتیجتا انطباق پذیری در محلات نمونه از میان 20 سکونت گاه غیر رسمی تبیین و نیز در سه محله تپه علیابک و شمال شهدا با میزان 64 درصد، محله فیض آباد، حدودا 52 درصد و محله غفور حدودا 75 درصد اثبات گر شناسایی این نوع سکونتگاه های شهر است. بدین ترتیب زیرمعیار و شاخص مهاجرت با هدف شناسایی محلات فرودست و بستر شکل دهنده به سکونتگاه های غیررسمی با بطن گستره فقر شهری همبستگی بالایی داشته و علل اقتصادی و اجتماعی مبدا مهاجرت و بستر مناسب مقصد میتواند دلیل اصلی این پدیده باشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
18 - تحلیلی بر زمینهها و فرایندهای تأثیرگذار در سازمانیابی فضایی فقر شهری (مطالعه موردی: کلانشهر تبریز)
مریم رضایی علی پناهی رضا ولیزادهمقدمه: فقر شهری یکی از بزرگترین چالشها هم در کشورهای در حال توسعه و هم در کشورهای توسعهیافته محسوب میگردد که مانع اساسی اکثر دولتها در راستای تحقق شاخصهای توسعهی پایدار میباشد. از اینرو، شناسایی دقیق پهنههای فقیرنشین و همچنین زمینهها و فرایندهای تأثیرگذار بر ش أکثرمقدمه: فقر شهری یکی از بزرگترین چالشها هم در کشورهای در حال توسعه و هم در کشورهای توسعهیافته محسوب میگردد که مانع اساسی اکثر دولتها در راستای تحقق شاخصهای توسعهی پایدار میباشد. از اینرو، شناسایی دقیق پهنههای فقیرنشین و همچنین زمینهها و فرایندهای تأثیرگذار بر شکلگیری و گسترش فقر از ضرورتهای برنامهریزی و مدیریت شهرها برای مقابله با گسترش این پدیده محسوب میشود.هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی پهنههای فقر شهری و همچنین تحلیل زمینهها و فرایندهای تأثیرگذار در سازمانیابی فضایی فقر در کلانشهر تبریز است.روششناسی تحقیق: روش تحقیق در مطالعهی حاضر آمیخته (کمّی-کیفی) با ماهیت تحلیلی- اکتشافی بوده که بهمنظور گردآوری دادههای تحقیق از اطلاعات موجود در بلوکهای آماری سال 1375 و 1395 شهر تبریز و همچنین پرسشگری از مدیران و نخبگان دانشگاهی متخصص حوزه فقر شهری (15 نفر بر مبنای روش دلفی هدفمند) و برای تجزیه و تحلیل دادهها از مدل تحلیل عاملی کیو Q و شاخص نزدیکترین همسایه (NNI) در نرمافزار GIS استفاده شده است.قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی پژوهش شامل مناطق 10گانهی کلانشهر تبریز محسوب میگردد.یافته ها: یافتههای تحقیق نشان میدهد که زمینهها و فرایندهای گسترش و سازمانیابی فضایی فقر در کلانشهر تبریز شامل سه عامل اصلی ناکارآمدی ساختار مدیریتی و نظام اقتصادی کلان، ساختار مدیریتی و نظام اقتصادی تبعیضگرا و ویژگیهای افراد مهاجر و کمدرآمد میباشد که در مجموع 536/83 درصد از واریانس کل را تبیین میکنند.نتایج: نتایج حاکی از آن است که در سال 1375 بیشتر مناطق حاشیهای شهر در وضعیت نامطلوب قرار داشتهاند، در حالیکه در سال 1395 سازمانیابی و توزیع فضایی بلوکهای فقیرنشین در کل سطح شهر بوده و از توزیع خوشهای پهنههای فقیرنشین طی این بازه زمانی 20ساله کاسته شده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
19 - تحلیل فضایی پویش فقر شهری و پهنه بندی آن در کلانشهر رشت
عامر نیک پور محمد سلیمانی بهناز محمدیاریمقدمه: از ویژگی های شهرهای جهان سوم تمرکز شدید و عدم تعادل در شهرنشینی است. در این شهرها همواره تعدادی از محلات از کیفیت مطلوب برخوردار بوده و در مقابل سایر نواحی از رفاه و آسایش قابل قبولی برخوردار نیستند. به منظور رفع نابرابری ها لازم است تا اقدامات اساسی برای شناخت ن أکثرمقدمه: از ویژگی های شهرهای جهان سوم تمرکز شدید و عدم تعادل در شهرنشینی است. در این شهرها همواره تعدادی از محلات از کیفیت مطلوب برخوردار بوده و در مقابل سایر نواحی از رفاه و آسایش قابل قبولی برخوردار نیستند. به منظور رفع نابرابری ها لازم است تا اقدامات اساسی برای شناخت نارسایی ها و کمبودها صورت گیرد.هدف پژوهش: نشان دادن نابرابری و شناسایی لکه های فقر در مقیاس بلوک های آماریشهر رشت است. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش جزء پژوهش های توصیفی - تحلیلی از نوع خود همبستگی فضایی می باشد.روش شناسی تحقیق: روش گردآوری داده ها برای مبانی نظری به صورت اسنادی، کتابخانه ای و داده های خام پژوهش از بلوک های آماری شهر رشت استخراج شده است.قلمرو جغرافیایی پژوهش: شهر رشتمرکز استانگیلاناست.یافته ها و بحث: محاسبه شاخص های فقر با کمک نرم افزار Excel و تحلیل عاملی با کمک نرم افزار SPSS صورت گرفته است. برای کاهش تعداد شاخص های مؤثر در میزان فقر و تشکیل ساختار جدید برای آن ها از روش تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شد. برای انجام تحلیل فضایی، از روش لکه های داغ در محیط نرم افزار ArcGIS استفاده شد. همچنین با استفاده از شاخص موران موجود در نرم افزار Geoda، الگوی خود همبستگی فضایی فقر در محدوده مورد مطالعه مشخص شد.نتایج: نشان داد الگوی فضایی فقر در این شهر خوشه ای است. کانون اصلی فقر در نواحی شرقی – شمال شرقی و جنوب - جنوب غربی شهر است و پهنه مرفه در ناحیه مرکزی شهر دیده می شود. در مجموع پهنه فقر 61 درصد جمعیت و 34 درصد از مساحت و پهنه رفاه 10 درصد جمعیت و 23 درصد مساحت شهر رشت را به خود اختصاص داده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
20 - چالش های فقر شهری و ضرورت رویکرد راهبردهای اجتماع محور در سکونتگاههای غیر رسمی (مطالعه موردی: محله بی سیم شهر زنجان)
اسماعیل نصیریسکونتگاه های غیر رسمی نماد فضایی و کالبدی فقر در میان فضاهای شهری است. فقر شهری مجموعه ای از فقر انتقال یافته از جامعه روستایی (توسط مهاجران به شهر) و نیز فقر تولید و باز تولید شده در جامعه شهری (توسط جابجایی های درون شهری) را در بر می گیرد. یکی از راهبردهای بهبود فقر ش أکثرسکونتگاه های غیر رسمی نماد فضایی و کالبدی فقر در میان فضاهای شهری است. فقر شهری مجموعه ای از فقر انتقال یافته از جامعه روستایی (توسط مهاجران به شهر) و نیز فقر تولید و باز تولید شده در جامعه شهری (توسط جابجایی های درون شهری) را در بر می گیرد. یکی از راهبردهای بهبود فقر شهری توجه به اجتماعات محلی است. رویکرد توسعه اجتماع محور طی دهه 1990 به طور جدی با پیشگامی بانک جهانی در تحقق بخشیدن به اهداف کاهش فقر شهری به کار گرفته شد. این رویکرد توجه عمده اش معطوف به عملکرد و واکنش بخش مردمی است و به عنوان نظامی مشارکت جو، هدایت کننده و تسهیل گر توسعه محلی در سکونتگاه های غیررسمی است. دراین جهت هدف از تحقیق حاضر بررسی چالش های فقر شهری در سکونت گاه غیررسمی (در محله بی سیم زنجان) و ارائه راهبردهای رویکرد توسعه اجتماع محور بوده است که از روش توصیفی تحلیلی استفاده شده است و نیز روش گردآوری اطلاعات اسنادی و میدانی بوده است. ابزار گردآوری اطلاعات تحقیق حاضر پرسش نامه، مصاحبه، مشاهده و مطالعات میدانی است که با استفاده ازآزمون های آماری پارامتری و ناپارامتری شاخص های تحقیق بر روی 380 نفر از سرپرستان خانوار مورد ارزیابی واقع شد. نتایج تحلیل آماری از شاخص های مورد بررسی بیانگر شرایط نامساعد اقتصادی، اجتماعی و کالبدی و دسترسی به خدمات شهری در محدوده مورد مطالعه است. همبستگی پیرسون بین عدم مشارکت و فقر شهری برابر با 121% ارزیابی شده است. نتایج آماری نشان داد که توجه به دیدگاه مردم با ضریب Beta=0.43 و تعامل و مشارکت مردم درتصمیم گیری و اجرای برنامه ها (2.9=t) ،توجه به رویکرد برنامه های اجتماع محور را در سیاست های کاهش فقر شهری را ضروری می سازد. تفاصيل المقالة