-
حرية الوصول المقاله
1 - تاثیر آموزش تفکر انتقادی بر پیشرفت تحصیلی دانشجویان
علی خلخالی میترا صدوقیتنها راه مستقیم برای موفقیت روشهای آموزش و یادگیری، توجه به موقعیتهایی است که شرایط تفکر را ارتقاء بخشد (جان دیویی 1946). از این رو تفکر انتقادی روشی از تفکر در مورد هر موضوع، محتوا یا مساله میباشد که در آن، متفکر کیفیت تفکر خود را با تحلیل و بررسی ماهرانه و دوباره س أکثرتنها راه مستقیم برای موفقیت روشهای آموزش و یادگیری، توجه به موقعیتهایی است که شرایط تفکر را ارتقاء بخشد (جان دیویی 1946). از این رو تفکر انتقادی روشی از تفکر در مورد هر موضوع، محتوا یا مساله میباشد که در آن، متفکر کیفیت تفکر خود را با تحلیل و بررسی ماهرانه و دوباره سازی ارتقاء میبخشد (پل و دیگران، 1997). به عقیده کاترین کار (1990)، آموزش "خوانش انتقادی" میتواند هسته اصلی هر بحثی در زمینه "تفکر انتقادی" باشد. این پژوهش با این فرض که آموزش تفکر انتقادی بر پیشرفت تحصیلی دانشجویان موثر است . در پی ارائه مدلی برای سنجش تفکر انتقادی دانشجویان و نیز مطالعه تاثیر آموزش تفکر انتقادی بر پیشرفت تحصیلی دانشجویان میباشد. بنابراین فرضیههای زیر صورت بندی گردید: فرضیه یاصلی: آموزش تفکر انتقادی بر پیشرفت تحصیلی دانشجویان تاثیر دارد. فرضیههای فرعی: 1- میزان تاثیر آموزش تفکر انتقادی بر پیشرفت تحصیلی دانشجویان با توجه به رشته تحصیلی آنها متفاوت است. 2- میزان تاثیر آموزش تفکر انتقادی بر پیشرفت تحصیلی دانشجویان با توجه به جنسیت آنها متفاوت است. 3- آموزش تفکر انتقادی موجب افزایش تفکر انتقادی دانشجویان میشود. این پژوهش با توجه به موضوع و هدف، از نوع تحقیقات کاربردی و بر حسب نحوه گردآوری دادهها، از نوع تحقیقات تجربی است. برای همگن ساختن آزمودنیها از طرح پیش آزمون و پس آزمون، با گروه کنترل استفاده شده است. جامعه تحقیق، دانشجویان مشروط (دانشجویانی که معدل ترمی کمتر از 12 کسب کردهاند) نیمسال اول سال تحصیلی 85-84 دانشگاه آزاد اسلامی واحد تنکابن که در مقطع کارشناسی در رشتههای مختلف علوم زیستی و علوم انسانی مشغول به تحصیل میباشند، هستند. فراوانی جامعه، تعداد 485 دانشجوی مشروط می باشد که با بکارگیری =R تعداد تقریبی 63 نفربطور تصادفی به عنوان نمونه برگزیده شدند.30 نفر در گروه تجربی و 30 نفر در گروه گواه قرار گرفتند.30 نفر گروه تجربی نیز به دو گروه 15 نفری تقسیم شدند که 15 نفر از آنها تحت تفکر انتقادی و 15 نفر تحت آموزشغیر مرتبط (آموزش مدیریت زمان) قرار گرفتند و گروه گواه تحت کاربندی عادی قرار گرفت پس از اجرای پیش آزمون ، و پس آزمون نمره تفکر انتقادی دانشجویان مشخص شد و درضمن معدل نیم سال اول ودوم دانشجویان از دانشگاه اخذ گردید.سپس بااستفاده از آمار توصیفی (میانگین ها،درصد رشد،جدول ها ونمودارها) وآمار استنباطی (با بکارگیری نرم افزار آماریSPSS و با استفاده از آزمون های T وتوکی و تحلیل واریانس) فرضیه های پژوهش مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصله نشان داد: ، اولا: آموزش تفکر انتقادی به طریق ارائه شده موجب افزایش تفکر انتقادی دانشجویان می گردد.ثانیا:بین آموزش تفکر انتقادی و پیشرفت تحصیلی دانشجویان ارتباط معناداری وجود داردو آموزش تفکر انتقادی موجب پیشرفت تحصیلی دانشجویان می شود.و ثالثا: با لحاظ کردن متغیرهای رشته تحصیلی و جنسیت،در میزان تاثیر آموزش تفکر اتنقادی بر پیشرفت تحصیلی دانشجویان تفاوت معنی داری ملاحظه نشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
2 - تأویل معماری پسامدرن از منظر نشانه شناسی
سید مصطفی مختاباد امرئی امیر مسعود دباغمعماری در بازآمدهای زیباشناختی جهان امروز، محصولات متفاوتی را از خود به ارمغان نهاده و زمینه ساز قرائتهایی نوین شده است. خوانشهای پسین متن معماری، واگشای اندیشه های متغیر پسامدرن بوده است. در این بسامد معماری، همواره با دو عنصر فرم و محتوا معنا می یابد. از دیرباز، هموار أکثرمعماری در بازآمدهای زیباشناختی جهان امروز، محصولات متفاوتی را از خود به ارمغان نهاده و زمینه ساز قرائتهایی نوین شده است. خوانشهای پسین متن معماری، واگشای اندیشه های متغیر پسامدرن بوده است. در این بسامد معماری، همواره با دو عنصر فرم و محتوا معنا می یابد. از دیرباز، همواره تفکیــک این دو، سهــل و ممتنع می نمود ولی باتوجه به خوانش های مطرح شده دراندیشــۀ معاصر می توان به نشانه شناسی به عنوان ابزاری مهم در دسته بندی برداشت های به دست آمده و معناسازی از لایه های درونی معماری، استناد نمود. نشانه شناسی با دریافت رمزگان زیباشناختی، اجتماعی و فرهنگی هر طرح، مفاهیم مستتر در آن را بازشناخته و ایده های برآمده از رمزگان معماری را هدایت کرده و لایه های درونی و پنهان طرح را تأویل و مکشوف می گرداند. لذا با روش تحلیلی-توصیفی و از منظر نشانه شناختی معماری پسامدرن مورد تأویل قرار گرفت. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
3 - ارائه الگوی خوانش گرافیکی مبلمان شهری بهینه در راستای تحقق کیفیت محیط (موردمطالعه: منطقه 2 تهران)
کتایون تیموریان پروانه زیویار سیدمانی اثنی عشرییکی از مهم¬ترین نیازهای انسان که باید در بستر زندگی شهری به آن پاسخ گفته شود، نیاز به زیست اجتماعی است.¬ شهرهای برخوردار از محیط بصری مطلوب قادرند تا با وسعت بخشیدن به تجربه زیباشناختی شهروندان، موجبات ارتقاء تصویر ذهنی جامعه از خویش و تقویت غرور مدنی آنان را فراهم سازن أکثریکی از مهم¬ترین نیازهای انسان که باید در بستر زندگی شهری به آن پاسخ گفته شود، نیاز به زیست اجتماعی است.¬ شهرهای برخوردار از محیط بصری مطلوب قادرند تا با وسعت بخشیدن به تجربه زیباشناختی شهروندان، موجبات ارتقاء تصویر ذهنی جامعه از خویش و تقویت غرور مدنی آنان را فراهم سازند. منطقه¬2¬شهرداري تهران یکی از بزرگ¬ترین مناطق شهری تهران است که دارای کاربری¬های فراشهری بسیاری است. به دلیل وجود چنین کاربری¬هایی حجم تردد و مسافرت درونشهری به منطقه 2 بسیار زیاد است؛ به همین خاطر در بحث مفهوم¬ گرافیک محیطی و مبلمان شهری حائز اهمیت است. هدف از پژوهش حاضر ارائه الگوی خوانش گرافیکی مبلمان شهری بهینه در راستای تحقق کیفیت محیط در منطقه 2 تهران بهعنوان یک منطقه پرتراکم می¬باشد. روش تحقیق حاکم بر پژوهش روش آمیخته (کمی-کیفی) و به لحاظ هدف از نوع تحقیقات کاربردی است. گردآوری دادههای تحقیق بهصورت کتابخانهای و از طریق مطالعات پیمایشی و مرور ادبیات نظری تحقیق صورت گرفته است. در مرحله نهایی با استفاده از آزمون فریدمن و تی¬تست به تحلیل داده¬ها پرداخته شده و در میان شاخص¬های مؤثر بر گرافیک محیطی مؤثر بر مبلمان شهری شاخص المان¬های شهری محدوده با مقدار 25/2 و شاخص نقاشی¬های ترسیمشده با رنگبندی متفاوت بر روی دیوارها با مقدار 45/1 به ترتیب بالاترین و پایین¬ترین شاخص¬های گرافیک محیطی منطقه تشخیص داده شده¬اند. عناصر مبلمان شهری محدوده فاقد کارایی لازم برای شهروندان میباشند. نظارت بر طراحی، ساخت و مکانیابی عناصر شهری و مبلمان شهری طراحیشده در محدوده موردمطالعه، ازنظر استانداردهای رایج در حد پایینی میباشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
4 - بررسی تطبیقی دریافت در رمان «دوبلینیها» اثر جویس و «زنده بگور» صادق هدایت
محمد کریمی ناصر ملکینظریه دریافت، بر این فرض استوار است که مخاطب، خود، تولید معنا می کند. در این نظریه هر مخاطب بر اساس موقعیت اجتماعی، تاریخی و تجربه ذهنی اش، از متن درک و برداشتی دارد که این برداشت، ادراک و توقع او را از آنچه هست، بالاتر می برد و او دیگر مخاطب قبل از خواندن آن متن نیست. أکثرنظریه دریافت، بر این فرض استوار است که مخاطب، خود، تولید معنا می کند. در این نظریه هر مخاطب بر اساس موقعیت اجتماعی، تاریخی و تجربه ذهنی اش، از متن درک و برداشتی دارد که این برداشت، ادراک و توقع او را از آنچه هست، بالاتر می برد و او دیگر مخاطب قبل از خواندن آن متن نیست. یکی از روش های نویسندگی جیمز جویس(1882-1941م) و صادق هدایت(1281-1330ش)، استفاده از عناصر نظریه دریافت است. آن ها به خوبی توانسته اند، خوانندگان را با متن همراه سازند. هدف اصلی این مقاله، یافتن نمونه های از عناصر نظریه دریافت(فضای باز، فرجام باز، پایان دور از انتظار، زنجیره های نامطمئن، اشاره به بخش هایی از متنی دیگر، نوشتن بر اساس بافت فرهنگی و طرح پرسش) می باشد که با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و به شیوه تحقیق کتابخانه ای انجام شده است. نگارندگان مقاله بر آناند تا با ارائه مثال هایی از داستان های کتاب دوبلینی ها و مجموعه داستان زنده بگور شیوه های استفاده جویس و هدایت را از نظریه دریافت، بررسی و تبیین نمایند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
5 - تطبیق الهامپذیری مهدی اخوان ثالث و عبدالوهاب بیاتی از اسطوره «سیزیف»
فاطمه دلیری هوشنگ زندی محمود شکیبیکی از مهمترین منابع الهامبخش شاعران معاصر فارسی و عربی اسطوره سیزیف است. در افسانههای یونان باستان، چنین آمده که سیزیف به خاطر سرپیچی و مخالفت با خدایان، محکوم شد و مجازات او این بود که سنگ بزرگی را از شیب تند کوهی تا قله آن بغلتاند و آنجا به حکم سرنوشتی محتوم، سنگ أکثریکی از مهمترین منابع الهامبخش شاعران معاصر فارسی و عربی اسطوره سیزیف است. در افسانههای یونان باستان، چنین آمده که سیزیف به خاطر سرپیچی و مخالفت با خدایان، محکوم شد و مجازات او این بود که سنگ بزرگی را از شیب تند کوهی تا قله آن بغلتاند و آنجا به حکم سرنوشتی محتوم، سنگ از دستش رها شده و برای همیشه مجبور به تکرار آن گردد. اما خوانشهای متفاوت ادیبان، از این اسطوره و زاویه دید فلسفی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی آنان باعث الهامپذیریهای گوناگونی از آن شده است. این پژوهش، از میان شاعران معاصری که خوانش سیاسی از این اسطوره داشتهاند. شعر مهدی اخوان ثالث، شاعر برجسته ایرانی، و عبدالوهّاب بیاتی، شاعر نامدار عراقی را مورد بررسی و تحلیل قرار داده و در پی آن است تا پاسخگوی مسائل زیر باشد: چرا اخوان ثالث و بیاتی از این اسطوره، خوانش سیاسی داشتهاند؟ این دو شاعر، برای بیان اهداف خویش، این اسطوره را با چه عناصر دیگری همراه کردهاند؟ آیا این دو شاعر در کاربرد سیاسی خود از این اسطوره، از یکدیگر متأثر شدهاند؟ تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
6 - بینامتنی اشعار اخطل با قرآن کریم
حمید متولی زاده نائینی رضا افخمی عقدا رحمت اله حیدری منشبینامتنی، یکی از موضوعات مهم نقد ادبی، نظریهای است به منظور خوانش عمیقتر متن ادبی و دستیابی به ناگفتههای آن. بر اساس این نظریه، هر متنی، آگاهانه یا ناآگاهانه، زایش و بازخوانشی از متون پیش از خود یا معاصر با خود است. قرآن کریم یکی از متونی است که سرودههای بسیاری از ش أکثربینامتنی، یکی از موضوعات مهم نقد ادبی، نظریهای است به منظور خوانش عمیقتر متن ادبی و دستیابی به ناگفتههای آن. بر اساس این نظریه، هر متنی، آگاهانه یا ناآگاهانه، زایش و بازخوانشی از متون پیش از خود یا معاصر با خود است. قرآن کریم یکی از متونی است که سرودههای بسیاری از شاعران با آن پیوند و ارتباط برقرار نموده است؛ از جمله این شاعران اخطل تغلبی، شاعر نامدار دوره اموی است که تعابیر و مفاهیم قرآنی را به گونهای هنرمندانه و با خلاقیتی خاص در اشعار خود به کار برده و باعث جذابیت و تأثیرگذاری فوق العاده اشعار خود شده است. پژوهش حاضر با هدف تبیین انواع نمونههای بینامتنی قرآنی در اشعار اخطل با روش تحلیلی- توصیفی به تحلیل انواع روابط بینامتنی موجود در اشعار استخراج شده از وی با قرآن پرداخته است. بررسی اشعار اخطل گواه این است که وی گاه مضمون یا مفهوم آیه یا آیاتی از قرآن کریم را منبع الهام خویش قرار میدهد و گاه در ساختار جملات و موسیقی ابیات از آیات قرآنی بهره میگیرد و گاه به داستانهای قرآنی اشاره میکند تا به اثر ادبی خود صفت قداست و ماندگاری بخشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
7 - هرمنوتیک و خوانش زنانه قرآن: تحلیل و بررسی آراء آمنه ودود
آرزو اسلامی سعید شفیعی ابراهیم اقبال محمود عباییتأثیر هرمنوتیک و نیز خوانش زنانه در فهم و تفسیر از مباحثی است که در دهههای اخیر در حوزه تفسیر متون دینی مطرح شده است. در این مطالعه در صدد آنایم که این نگاه در فهم قرآن را بر اساس دیدگاههای آمنه ودود تحلیل و بررسی نماییم. وی تلاش میکند به روشی که آن را هرمنوتیک توحی أکثرتأثیر هرمنوتیک و نیز خوانش زنانه در فهم و تفسیر از مباحثی است که در دهههای اخیر در حوزه تفسیر متون دینی مطرح شده است. در این مطالعه در صدد آنایم که این نگاه در فهم قرآن را بر اساس دیدگاههای آمنه ودود تحلیل و بررسی نماییم. وی تلاش میکند به روشی که آن را هرمنوتیک توحیدی نامیده است، آیات قرآن درباره زن را بازخوانی کند. ودود قرآن را کلام خدا و تاریخی اخلاقی میداند. او معتقد است که به جز مناسک و آیینهای عبادی که غیر قابل تغییرند، لزوماً نباید از بخشهای دیگر قرآن که مربوط به بافتهای خاص است تقلید کرد، مگر اینکه بعدها بتوان یک چارچوب عام و نظاممند ساخت و از آن مبانی برای هدایت عام استفاده کرد. ودود، همچون نوگرایان معاصر، آیات متشابه را به تمثیلی تفسیر میکند و معنای متن را ثابت نمیبیند و معتقد است که هیچ یک از روشهای تفسیری عینی و اُبژکتیو نیستند. همچنین، اعتقاد دارد در فهم وحی باید به بافت مکانی و زمانی و فرهنگ عصر نزول و زمینههای نزول آیات توجه کنیم. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
8 - بازآفرینی شخصیت حضرت مریم(ع) در شعر معاصر عربی
علی نجفی ایوکی نسرین جعفری مریم نیک فخرکاربست شخصیتهای دینی و به ویژه قرآنی، یکی از شاخصههای بارز شعر معاصر عربی است. آن شاعران برای القای مفاهیم مورد نظر خود به شیوه غیر مستقیم از این شخصیت ها بسیار الهام می گیرند. حضرت مریم(ع) از جمله رمزهای دینی ای است که شاعران با کمک آن به شیوه ای نمادین به بیان تجربه أکثرکاربست شخصیتهای دینی و به ویژه قرآنی، یکی از شاخصههای بارز شعر معاصر عربی است. آن شاعران برای القای مفاهیم مورد نظر خود به شیوه غیر مستقیم از این شخصیت ها بسیار الهام می گیرند. حضرت مریم(ع) از جمله رمزهای دینی ای است که شاعران با کمک آن به شیوه ای نمادین به بیان تجربه معاصر خویش پرداخته اند. در پرتو اهمیت مسأله، جستار حاضر می کوشد با روش توصیفی- تحلیلی چگونگی حضور این رمز دینی را در شعر پنج شاعر برجسته معاصر عربی همچون محمود درویش، بدر شاکر سیّاب، عزالدّین مناصره، عبدالوهاب البیاتی و ممدوح عدوان مورد نقد و بررسی قرار دهد. پژوهش نشان از آن دارد که این شاعران بر آیه ﴿وهزّی إلیک بجذع النخلة تساقط علیک رطباً جنیاً﴾ تمرکز ویژه ای داشتند و از خلال آن کوشیدند بر صبر و پایداری تأکید ورزند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
9 - باورسازی و باورسوزی در غزلیات سنایی و بررسی ارتباط آنها با گرایش های عارفانۀ وی: خوانش ساختارگرا
فاطمه سادات طاهریمقالۀ حاضر به بررسی مصادیق باورستیزی در غزلیات سنایی بر مبنای خوانش ساختارگرا می پردازد. عرفان و تصوف به دلیل نگرش متفاوت به خدا، جهان و انسان برای نخستین بار مفاهیم باورستیز را در ادبیات فارسی متجلی کرد و با تعابیر و شگردهای متفاوت بی اعتباری باورها و اندیشه های معتاد أکثرمقالۀ حاضر به بررسی مصادیق باورستیزی در غزلیات سنایی بر مبنای خوانش ساختارگرا می پردازد. عرفان و تصوف به دلیل نگرش متفاوت به خدا، جهان و انسان برای نخستین بار مفاهیم باورستیز را در ادبیات فارسی متجلی کرد و با تعابیر و شگردهای متفاوت بی اعتباری باورها و اندیشه های معتاد را مطرح کرد. با توجه به تقدم سنایی در بازنمایی منسجم مضامین عرفانی در شعر فارسی و توجه وی به جوهر فرهنگ، نگارنده با استفاده از رویکرد توصیفی- تحلیلی در پی پاسخ به این پرسش های بنیادی که سنایی برای دگرگونی باورهای رایج در روزگار خویش چه شگردها و شیوه هایی را به کارگرفته؟، از این کار چه اهدافی داشته؟، این موضوع با گرایش های عارفانۀ وی چه ارتباطی داشته است؟ و شگردهای وی تا چه اندازه با خوانش ساختارگرا مطابقت دارد؟، می کوشد اثبات کند سنایی به سبب شهامت عرفانی، وارستگی روحانی و قلندرمنشی خود که می تواند تحت تأثیر سُکرگرایی و پیروی او از مکتب خراسان نیز باشد با به کارگیری مضامین قلندرانه و شیوه های وارونه سازی معنایی، تناقض گویی و سخن گفتن از زبان مجانین العقلا به منظور ایجاد تشکیک در اذهان، باورها و اندیشه های هم عصران خویش، مضامین خلاف عادتی آفریده که غریبی این مضامین و شگردهای زیرکانۀ وی موجب جلب توجه مخاطب شده و توانسته است به طور ناخودآگاه از یک سو موجب دگرگونی باورهای مخاطب و از سوی دیگر موجب پذیرش اندیشه های شاعر یا به تعبیر دیگر باورسوزی و باورسازی شود که این موارد از طریق بررسی مناسبات درونی موجود در متن غزلیات وی به دست می آید که از این جنبه با خوانش ساختارگرا همخوانی دارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
10 - رویکردی هستی شناختی به خوانش ژاک دریدا از سورۀ روم با بهره گیری از تفسیر فارسی آیت الله جوادی آملی
مریم سلطان بیاد روحیه نظیری پور محمد حسن برهانی فردریدا در تلاش برای ارائۀ یک خوانش دموکراتیک از قرآن آن را کتاب مهماننوازی و بخشودن بیقید و شرط نسبت به همۀ دیگریها معرفی مینماید، اما پیامبر(ص) را از این قاعده مهماننوازی و بخشودن بیقید و شرط مستثنی میداند. این خوانش دریدا تاکنون مورد بررسی تحلیلگران قرارنگرفته أکثردریدا در تلاش برای ارائۀ یک خوانش دموکراتیک از قرآن آن را کتاب مهماننوازی و بخشودن بیقید و شرط نسبت به همۀ دیگریها معرفی مینماید، اما پیامبر(ص) را از این قاعده مهماننوازی و بخشودن بیقید و شرط مستثنی میداند. این خوانش دریدا تاکنون مورد بررسی تحلیلگران قرارنگرفته است. هدف این تحقیق بررسی چرایی این خوانش دریدا از قرآن و مستثنی دانستن پیامبر (ص) از آن است. در این روش توصیفی-تحلیلی- تطبیقی، مفاهیم مد نظر دریدا در متن قرآن مورد بررسی قرارگرفته و جایگاه شناختشناسانه پیامبر بر مبنای خود متن تحلیل شده است. در این راستا از خوانش هستی شناختی به متن قرآن استفاده شده که متن را مستقل از خواننده و نویسنده در نظر میگیرد. این خوانش قابل مقایسه با خوانش شالودهشکنانه دریدا است زیرا شالودهشکنی از دل این رویکرد هستیشناسانه به متن بیرون آمده است. در عین حال این روش خوانش بسیار با رویکرد قرآن به قرآن علامه طباطبایی شباهت دارد و مناسب قرآنپژوهی است. برای اطمینان از صحت علمی یافته های این تحلیل از تفسیر عالمانه آیت الله جوادی آملی بهره گرفته شده تا از تقلیل متن قران به متن ادبی صرف و همین طور تفسیر به رای جلوگیری شود. یافتههای این مطالعه نشاندهنده این امر بوده است که دریدا از شواهد بسیاری در متن که ناقض خوانش او است چشمپوشی نموده و در نتیجه عملکرد پیامبر(ص) را متضاد با قرآن یافته است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
11 - خوانش زبان صناعی «نی نامه» مثنوی مولوی بر مبنای الگوی «قرائت تنگاتنگ» سلینا کوش
عبدالحمید امانی عبّاس محمدیان مهیار علوی مقدم احمد خواجه ایمهدف این پژوهش، خوانش زبان صناعی نی نامه مثنوی مولوی بر مبنای الگوی قرائت تنگاتنگ سلینا کوش است. رویکردی که افزون بر تفسیر جزئیات زبانی و روابط متقابل آن ها، تحلیل متغیّرهای دیگری همچون بافتار، بینامتنیت، روایت و ژانر متن را نیز ضروری می شمارد. این مقاله، به شیوۀ توصیف أکثرهدف این پژوهش، خوانش زبان صناعی نی نامه مثنوی مولوی بر مبنای الگوی قرائت تنگاتنگ سلینا کوش است. رویکردی که افزون بر تفسیر جزئیات زبانی و روابط متقابل آن ها، تحلیل متغیّرهای دیگری همچون بافتار، بینامتنیت، روایت و ژانر متن را نیز ضروری می شمارد. این مقاله، به شیوۀ توصیفی- تحلیلی می کوشد به این پرسشها پاسخ دهد که راهبرد شاعر در به کارگیری زبان صناعی در نی نامه مثنوی چیست؟ و کارکرد هریک از صناعات در تحقّق اهداف این متن و انسجام کلّی آن چگونه است؟ نتایج نشان می دهد که صناعات به کار رفته در نی نامه طی یک فرایند منسجم، در دو گروه کلّی جای می گیرند:1) مرتبط با بشنو؛ 2) مرتبط با نی. گروه نخست با افزایش موسیقی کلام، مخاطب را به شنیدن ترغیب می کند؛ اصل وحدت در کثرت و فناپذیری جهان اضداد را به نمایش می گذارد و گروه دوم، جلوه هایی از از خودتهیشدن، هرولۀ روح آدمی برای رهایی از قفس تن، مجازی بودن دنیای ما، غیر قابل درک بودن عشق و غیره را. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
12 - بررسی خوانش پستمدرنیسم از تحولات دانش با تأکید بر دیدگاه لیوتار و الزامات آن برای عناصر برنامۀ درسی
هادی قادریانی ایراندخت فیاض مصطفی قادری اکبر رهنمامقاله حاضر با هدف پاسخ به این سؤال که نگرش نسبت به دانش چه الزاماتی را برای عناصر برنامۀ درسی به دنبال خواهد داشت؟ به بررسی تحولات علم از دیدگاه پستمدرنیسم با تأکید بر دیدگاه لیوتار پرداخته است. روش: این مطالعه از نوع گفتمان انتقادی، رویکرد کیفی است که با روش مرور نظام أکثرمقاله حاضر با هدف پاسخ به این سؤال که نگرش نسبت به دانش چه الزاماتی را برای عناصر برنامۀ درسی به دنبال خواهد داشت؟ به بررسی تحولات علم از دیدگاه پستمدرنیسم با تأکید بر دیدگاه لیوتار پرداخته است. روش: این مطالعه از نوع گفتمان انتقادی، رویکرد کیفی است که با روش مرور نظاممند صورت پذیرفت. جامعۀ آماری تمام مقالات مربوط به پستمدرنیسم و برنامۀ درسی بود که با نمونهگیری هدفمند و با کلمات کلیدی فارسی و انگلیسی از سال 1383 تا1397 انتخاب شد. یافتهها نشان دادهاند که به گمان لیوتار، دانش علمی، داعیۀ آزادی، رهایی و پیشرفت را داشت؛ اما در عمل با بسط فناورانه، از آرمانهای فوق فاصله گرفت و با تقلیل وجوه متفاوت آن به وجه کمّی، وجه ادبی و زیباییشناسانۀ آن مورد غفلت قرار گرفت. الزامات این نگاه به دانش برای عناصر برنامۀ درسی، به نتایجی از قبیل توجه به آموزش و پرورش انتقادی و تردید در پذیرش محتوای آموزشی به عنوان غیر تاریخی، خنثی، جدا از ارزش و قدرت، توجه به تکثر و عدم تمرکز در آموزش و پرورش و نگاه به برنامۀ درسی به عنوان قراردادی بین بازیگران آموزشی و مقابله با بازاری شدن دانش رسید. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
13 - تبیین خوارق عادت مشروع از نگاه مفسّران و فلاسفه در تطبیق با خوانش عارفان مسلمان
علی فتح الهیبرخی از انسانها با انگیزههای مادی و اغواگرانه تواناییهای خارقالعادهای را بروز میدهند؛ برخی دیگر با موهبت الهی و گروه سیم از راه ترویض نفس مبتنی بر شریعت همین تواناییها را از خود نشان میدهند. اهل نظر این ظرفیت و تواناییهای انسانی را «خوارق عادت» میخوانند. خرق ع أکثربرخی از انسانها با انگیزههای مادی و اغواگرانه تواناییهای خارقالعادهای را بروز میدهند؛ برخی دیگر با موهبت الهی و گروه سیم از راه ترویض نفس مبتنی بر شریعت همین تواناییها را از خود نشان میدهند. اهل نظر این ظرفیت و تواناییهای انسانی را «خوارق عادت» میخوانند. خرق عادت انجام امری فراتر از عادت نظام عمومی و طبیعی و اظهار اتصال به نیرویی فراتر از حد بشری است که همهی ادیان و مکاتب دینی و غیردینی بدان اذعان کردهاند. هر خرق عاداتی که به اذن و تأیید خداوند، توأم با تحدّی و ادعای نبوت بر دست انبیای کرام ظاهر شود «معجزه»، و آنچه مقرون به تحدی و دعوی نباشد و بر دست اولیا ظاهر شود، «کرامت»خوانده میشود. البته خوارق عاداتی که غیر متشرعانه بر دست غیر موحدین و ارباب ریاضات انجام گردد، «مخرقه» و «استدراج» نامیده میشود. با وجود آنکه شناخت حقانیت و بطلان این امور چندان ساده نیست، اما تحلیل شواهد وحیانی و شاخصهای مشروعِ قرآنی، فلسفی و عرفانی خوارق، از راههای تبیین آنها است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
14 - بررسی خوانش بوطیقایی اشعار حافظ بر اساس اصول هرمنوتیک .
صالح کاکویی حسام ضیایی مهرعلی یزدانپناهاشعار حافظ یکی از عالی ترین متن ها برای خوانش بوطیقایی به حساب می آید؛ هنر سازه‎های ایهام و طنز تأثیر بهسزایی در تأویل اشعار حافظ دارد. حافظ در ساختار نحوی و ظرایف هنری از قرآن مجید متأثر است؛ چون که تار و پود کلام حافظ با آیات الهی پیوند خورده است. زبان اشارت حافظ أکثراشعار حافظ یکی از عالی ترین متن ها برای خوانش بوطیقایی به حساب می آید؛ هنر سازه‎های ایهام و طنز تأثیر بهسزایی در تأویل اشعار حافظ دارد. حافظ در ساختار نحوی و ظرایف هنری از قرآن مجید متأثر است؛ چون که تار و پود کلام حافظ با آیات الهی پیوند خورده است. زبان اشارت حافظ در بردارندة مفاهیم ظریف رندانه همراه با زبان وحیانی و آسمانی است؛ در عین حال بیانگر مقام برزخی انسان است؛ هم سروکارش با لب جام و رخ ساقی سیمین ساق است هم بیانگر ناب ترین تجربة عرفانی است. این تحقیق با روش تحلیلی با استفاده از کلید واژههای "بوطیقا"، "هرمنوتیک" و "خوانش" انجام شده است. آنچه در مباحث زیباشناسی مطرح شده است شکل دیگری از تئورهای گادامر، پل ریکور، هایدگر و ژاک لاکان است؛ چون ژاک لاکان تأکید بر رابطة دال و مدلول زبان دارد و معتقد است هر چه این رابطه سیال‎تر باشد ارزش هرمنوتیکی آن بیشتر خواهد بود. به همین دلیل مباحث هنری به خصوص طنز و ایهام رابطة دال و مدلول را سیالتر و در نتیجه متن را به یک متن عالی ادبی تأویلپذیر مبدل میسازد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
15 - سیاست مهار در برابر خوانش ناموافق: سرانجام مقاومت زن در برابر هژمونی مردسالار در منظومه کردی «خه ج و سیامند»
سیدرضا ابراهیمیجوامع سنتی در آغاز دورة مدرن، ساختاری مردسالار داشتند. گسترة هنجارهای مردسالارانه و استیلای آنچه میشل فوکو رژیم حقیقت می نامد در دوره سنتی، زنان را آبژه ی تحت کنترل و تحکم مردان می دانست. ایستادگی زنان در برابر هژمونی مردسالار و سرنوشت مقاومت زن در برابر استیلای این اید أکثرجوامع سنتی در آغاز دورة مدرن، ساختاری مردسالار داشتند. گسترة هنجارهای مردسالارانه و استیلای آنچه میشل فوکو رژیم حقیقت می نامد در دوره سنتی، زنان را آبژه ی تحت کنترل و تحکم مردان می دانست. ایستادگی زنان در برابر هژمونی مردسالار و سرنوشت مقاومت زن در برابر استیلای این ایدئولوژی در آثار ادبی به نقطة تقابل بین نظریه نوتاریخی باوری، استفان گرینبلَت، و آلن سینفیلد، از متفکران نظریه ماتریالیسم فرهنگی بدل شده است. با توجه به دیدگاه های گرینبلَت، مخالفت زن در برابر گفتمان حاکم و ایدئولوژی مردسالار در نهایت، توسط ایدئولوژی غالب هضم میشود. از سوی دیگر، سینفیلد و سایر ماتریالیستهای فرهنگی به نتیجه و دستاورد این تقابل و مخالفتها خوشبین اند. به باور آنان، ایستادگی زنان در برابر ایدئولوژی مردسالار به بروز گسست در ساختار ایدئولوژی می انجامد و می تواند در نهایت به شکسته شدن هژمونی مردسالار منجر شود. این پژوهش بر مفهوم مقاومت در دو مکتب ماتریالیسم فرهنگی و نوتاریخی باوری متمرکز است و بر اساس تفاوت خوانش این دو مکتب به بررسی سرنوشت مقاومت زن در منظومه فولکلور خهج و سیامند می پردازد. یافته ها نشان می دهد که با خوانش نوتاریخی باوری مقاومت زنان چگونه توسط هژمونی حاکم سرکوب می شود ولی اثرات و نتایج مقاومت در برابر ایدئولوژی با خوانش ماتریالیسم فرهنگی در نهایت، سالها بعد به بار می نشیند و زنان از آبژهی منفعل در دستان این ایدئولوژی، به سوژهای کنشگر و فعال بدل می شوند و هویت مستقل خود را باز می یابند و بر سرنوشت خود حاکم می شوند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
16 - مناسبات بینامتنی میان حکایات مثنوی مولوی در دفتر اول با متون نظم و نثر فارسی (بر اساس نظریۀ ژارژ ژنت)
سیامک سعادتیبینامتنیت به بررسی روابط موجود در بین متون میپردازد. چراکه در هر متنی اشاراتی به آثار پیش از آن وجود دارد؛ بهبیاندیگر، متون جدید زاییدة متنهای پیش از خود هستند. ازاینرو، میتوان گفت که هیچ متن جدید و بکری وجود ندارد و هر نویسندهای برای خلق اثر خود از آثار پیشینیان أکثربینامتنیت به بررسی روابط موجود در بین متون میپردازد. چراکه در هر متنی اشاراتی به آثار پیش از آن وجود دارد؛ بهبیاندیگر، متون جدید زاییدة متنهای پیش از خود هستند. ازاینرو، میتوان گفت که هیچ متن جدید و بکری وجود ندارد و هر نویسندهای برای خلق اثر خود از آثار پیشینیان الهام میگیرد. در بینامتنیت دو متن باهم مقایسه میشوند: یک متن زیر و یک متن زبر. ژارژ ژنت نظریۀ بینامتنیت را به کمال خود رسانده است. ژنت، بینامتنیت را به سه دسته تقسیم میکند که در قالب: حضور صریح و اعلامشده، پنهان و ضمنیِ یک متن در متن دیگر، قابلبررسی است. نگارنده در این نوشتار، ابتدا ریشۀ حکایات و اندیشههای عرفانی مولوی را در دفتر اول مثنوی در آثار عرفانی، داستانی، تفسیری، دواوین شعر و کتب تاریخی فارسی کاویده، سپس این حکایات را بر اساس نظریۀ بینامتنیت ژنت به سه دسته تقسیم کرده است. در این مرحله، متن زیرین مثنوی مشخص شده است. این متن زیرین باید هم تقدم زمانی و تاریخی بر متون دیگر داشته و هم بیشترین شباهت را با روایت مثنوی داشته باشد. در نهایت شباهتها و تفاوتهای دو متن بررسی شده است. این بررسی نشان میدهد که مولوی بسیاری از کتب تاریخی، تفسیری، داستانی و عرفانی پیش از خود را خوانده و آنها را در لابهلای مثنوی آورده است. هرچند در همۀ موارد بررسیشده، وی اندیشههای عرفانی و حکایات پیشین را برای نیل به اهداف عرفانی، کلامی و اخلاقی خود با تغییراتی همراه ساخته است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
17 - مطالعه خوانش بینامتنی بافت لاله زار برپایه مفهوم «فضا-رویداد» در راستای ارتقای کیفی فضا
محمدرضا جاسبی فاطمه امیریان بهمن نامورمطلقاین مقاله نوشتاری پیرامون شناسایی موثرترین مولفه های ارتقای کیفی فضا برپایه مفهوم فضا-رویداد در بافت های باارزش بهکمک خوانش بینامتنی است. بافت مورد مطالعه در این پژوهش، بافت خیابان لاله زار است؛ چرا که این خیابان یکی از قدیمی ترین خیابان های تاریخی-فرهنگی تهران است أکثراین مقاله نوشتاری پیرامون شناسایی موثرترین مولفه های ارتقای کیفی فضا برپایه مفهوم فضا-رویداد در بافت های باارزش بهکمک خوانش بینامتنی است. بافت مورد مطالعه در این پژوهش، بافت خیابان لاله زار است؛ چرا که این خیابان یکی از قدیمی ترین خیابان های تاریخی-فرهنگی تهران است و در گذشته از آن بهعنوان یکی از راستههای پر رفتوآمد تهران قدیم یاد می شود که خاطرات زیادی برای مخاطبین خود پدید آورده است. نبود فعالیت هـای اجتماعی و فرهنگی مرتبط و همجواری نامناسب، این خیابان را با مسائل فراوانـی مواجـه کـردهاند. از آن جا که یکی از بسترهای مورد مطالعه در حوزه نظری معماری معاصر، بحث کیفیت فضا و ارتقای آن است؛ که در این میان صاحبنظرانی مانند: بنتلی، راجرز، بل، گلکار و غیره نظریاتی را مطرح کرده اند. برخی از معماران و طراحان شهری بر این باورند که مولفه های موجود به تنهایی پاسخگوی ارتقای کیفی بافت های باارزش نیستند. هدف از این نوشتار؛ مطالعه، بررسی و توجه به زوایای پنهان تاثیر مولفه های فضا-رویداد بر کیفیت فضا توسط خوانش بینامتنی در بافت لاله زار است. از اینرو روش پژوهش مورد استفاده از نوع کیفی تفسیری است که به مطالعه و بررسی آرای نظریه پردازان حوزه های مختلف پرداخته و همزمان با مطالعه کتابخانه ای-اسنادی، ضمن حضور در متن بناها از مصاحبه نیز استفاده گردیده است. در انتهای مطالعات نیز، داده ها به روش تفسیری و تحلیل محتوای کیفی، با کمک دو نرمافزار SPSS 22 و MAXQDA 2020 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. پرسش اصلی این پژوهش آن است که: چگونه می توان از طریق خوانش بینامتنی، به مولفه های قابل اتکا و مولفه های موثر در ارتقای کیفی در روند طراحی فضا در بافت های باارزش دست یافت؟ نتایج این پژوهش نشان می دهند که مولفه های ادراک فضا، وابستگی به روند طبیعی زندگی (تناسب، نظم، پویایی)، شکل دهی به فضا (تنوع و سلسله مراتب) جزو موثرترین مولفه ها در ارتقای کیفی بافت های باارزش هستند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
18 - The Effect of Critical Discourse Analysis Instruction on Iranian EFL Learners' Reading Comprehension and Orientation
غلامرضا عباسیان نرجس ملائیThis study was planned to investigate the effect of explicit teaching of some Critical Discourse Analysis (CDA) techniques on Iranian EFL learners' Reading Comprehension. It was attempted to explore any change in the students’ abilities in revealing the implied me أکثرThis study was planned to investigate the effect of explicit teaching of some Critical Discourse Analysis (CDA) techniques on Iranian EFL learners' Reading Comprehension. It was attempted to explore any change in the students’ abilities in revealing the implied meaning of the texts. Any change in the students’ views toward learning English was also explored in this study after critical reading instruction through CDA techniques. To this end, two news articles were selected from online sources. The participants were 60 undergraduate students of Law at Bandar Anzali Azad University. They were assigned to two groups of 30 students. The experimental group were required to hand in a reflective essay on each reading article. They also responded to a questionnaire to reveal any change in their attitudes toward English language learning or any increase in their motivation to learn it. The results revealed that the experimental group outperformed the control group after being instructed to read between lines through CDA. Their motivation also increased in learning English after becoming familiar with the field of CDA. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
19 - دانش مورفولوژی شهری و کاربرد آن در خوانش بافت شهری (نمونه موردی شهر تاریخی قزوین)
نسیم ایران منش محمدرضا پورجعفر کرامت الله زیاری محمدرضا خطیبیبیان مسأله: برای خوانش دقیق و صحیح بافت شهری نیاز به رویکردی مؤثر و درست میباشد. دانش مورفولوژی شهری دارای کاربردهای مختلفی از جمله گردشگری و میراث شهری است. با کمک این دانش میتوان با دقت و صحت بیشتری به بررسی و خوانش بافت شهری خصوصاً بافت تاریخی پرداخت و تصمیمگیری ب أکثربیان مسأله: برای خوانش دقیق و صحیح بافت شهری نیاز به رویکردی مؤثر و درست میباشد. دانش مورفولوژی شهری دارای کاربردهای مختلفی از جمله گردشگری و میراث شهری است. با کمک این دانش میتوان با دقت و صحت بیشتری به بررسی و خوانش بافت شهری خصوصاً بافت تاریخی پرداخت و تصمیمگیری بهتر و اساسیتر در خصوص نحوه مداخله در بافت و اصلاح آن گرفت. هدف: استفاده از دانش مورفولوژی شهری به منظور تحلیل بهتر و اصولی بافت شهر خصوصاً در زمینه میراث و گردشگری. روش: استفاده از روش بریتانیایی که به نام کانزنی نیز مشهور است و البته تا حد زیادی مورد قبول بقیه رویکردهای مورفولوژی شهری نیز میباشد یعنی با تقسیم عناصر شکل شهر به چهار عامل بستر طبیعی، نظام ارتباطی، نظام قطعات، نظام ساختمان سعی شده است که بافت تاریخی شهر قزوین مورد بررسی قرار گیرد و مشخصات بافت براساس تقسیم بندی این عناصر تبیین گردد. یافتهها: با بررسی بافت تاریخی شهر قزوین بر اساس عناصر چهار گانه شکل شهر به این نتیجه رسیده شد که استفاده از این روش در خوانش بافت بسیار مفید و مؤثر است. نتیجه گیری: مقاله با بررسی ادبیات مربوط به دانش موفولوژی شهری و انتخاب مکتب بریتانیایی به عنوان روش مشترک بین مکاتب موفولوژی شهری در انتها نتیجه میگیرد که استفاده از چنین روشی در بررسی بافت شهری خصوصاً بافت تاریخی میتواند راهکاری باشد برای شناخت صحیحتر و و واضحتر خصوصیات بافت شهری و اتخاذ تصمیمگیریهای مؤثرتر برای بافتهای تاریخی جهت احیای هویت و اصالت آنها است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
20 - کاربست سنت های نظری کنش اجتماعی در خوانش سطوح فضایی با تأکید بر مولفه های «زندگی روزمره»
میترا حبیبی مژده جمشیدیدر دوران معاصر نگاه انتقادی به مسائل فضایی، لزوم نقد و دگرگونی روش های برخورد با فضا را (نظری و عملی) بدنبال داشته است. خوانش انتقادی فضا به عنوان روشی برای توصیف، تفسیر و نقد زندگی روزمره و شناسایی مسائل فضایی از این منظر شناخته می شود. خوانش فضا در اولین گام در سنت ها أکثردر دوران معاصر نگاه انتقادی به مسائل فضایی، لزوم نقد و دگرگونی روش های برخورد با فضا را (نظری و عملی) بدنبال داشته است. خوانش انتقادی فضا به عنوان روشی برای توصیف، تفسیر و نقد زندگی روزمره و شناسایی مسائل فضایی از این منظر شناخته می شود. خوانش فضا در اولین گام در سنت های نظری و مولفه های موثر بر آن تجلی می یابد. در نیم قرن اخیر، به موازات چرخش فضایی نظریه های اجتماعی، زندگی روزمره محور مطالعات فضا و روش های شناخت آن قرار می گیرد. تعبیر فضا به امری اجتماعی، چندلایه ای و رابطه ای، پیشفرض هایی از این چرخش است. در این دوران نظریات به مثابه ی یکی از نیروهای سازندهی فضا در نظریه ی تولید اجتماعی فضا مطرح می شود. همین امر ما را بر آن داشت که ضمن بررسی کلی انواع نظریات اجتماعی به سطح بندی آن ها در خوانش فضا بپردازیم؛ تا از این طریق دیدگاه جامع تری برای شناخت، تحلیل مسائل و ارائه ی راهکارهای فضایی داشته باشیم. از این رو نخست به بررسی پیش فرض های نظریات اجتماعی (سطح کلان و خرد با تأکید بر فضا، زندگی روزمره و کنش) و سپس با محوریت مفهوم کنش؛ به مثابه ی یکی از مهم ترین لایههای فضایی؛ به سه نظریه ی نمایشنامه، پرکتیس و تناقض می پردازیم. در نهایت این نظریه ها برای کاربست در خوانش فضا سطح بندی و ابعاد گوناگون آن ها بررسی می شود. ازاین رو کلیات هر نظریه؛ با استناد به متون، اسناد کتابخانه ای و اینترنتی؛ در یک چارچوب توصیفی-تحلیلی مبتنی بر استدلال منطقی توضیح داده می شود.یافته های پژوهش حاکی از آن است که هر یک از نظریههای مورد بررسی در سطحی از خوانش فضا کاربرد و کارایی دارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
21 - بازآفرینی اسطورة گیلگمش در شعر عبدالوهاب بیاتی
علی نجفی ایوکی فاطمه حاجی قربانیپژوهش حاضر می‎کوشد با روش بررسی متن ادبی و تحلیل محتوای آن، چگونگی حضور اسطورة گیلگمش و شیوه‎های فراخوانی و به کارگیری آن شخصیت را در سرودة‎ مرثیّه إلی عائشه از عبدالوهاب البیاتی (1926-1999) مورد بررسی و نقد قرار دهد؛ زیرا این شاعر کوشیده برای اصالتبخشی به أکثرپژوهش حاضر می‎کوشد با روش بررسی متن ادبی و تحلیل محتوای آن، چگونگی حضور اسطورة گیلگمش و شیوه‎های فراخوانی و به کارگیری آن شخصیت را در سرودة‎ مرثیّه إلی عائشه از عبدالوهاب البیاتی (1926-1999) مورد بررسی و نقد قرار دهد؛ زیرا این شاعر کوشیده برای اصالتبخشی به سروده و پوشیده‎تر و ادبی‎تر کردن متن، با بهره‎گیری از شگرد نقاب، بیانی نمادین و سمبولیک داشته باشد و از رهگذر اسطورة گیلگمش و انکیدو مراد خویش را غیرمستقیم به مخاطب القا نماید. دخالت‎دهی اسطورة یادشده در متن شعری، این فرصت را به بیاتی داده است تا متنی منسجم و در هم تنیده به نمایش بگذارد. در دیگر سوی چنین استنباط می‎شود که هدف اصلی شاعر از کاربست این اسطوره در آن سروده، بیان مسألة سیاسی ـ اجتماعی و به چالش کشیدن آن باشد. آنچه را که در سرودة شعری شاهدیم این است که بیاتی معادل گیلگمش و عائشه معادل انکیدو قرار گرفته‎اند و به نقشآفرینی می‎پردازند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
22 - خوانش تطبیقى روسلان وفادار، تیمبوکتو و سگ ولگرد
کرم نایب‏ پور نغمه ورقائیاندر این مقاله، مشابهت هاى مضمونى سه متن داستانى "روسلان وفادار" (اثر گئورکى نیکالایوویچ ولادیموف)، "تیمبوکتو" (اثر پُل اُستر) و "سگ ولگرد" (اثر صادق هدایت) تحلیل شده است. روش کار در این جستار، بررسى سه متن ذکرشده در چارچوب ادبیات تطبیقى است. تحقیق حاضر، نخست نشان مى دهد أکثردر این مقاله، مشابهت هاى مضمونى سه متن داستانى "روسلان وفادار" (اثر گئورکى نیکالایوویچ ولادیموف)، "تیمبوکتو" (اثر پُل اُستر) و "سگ ولگرد" (اثر صادق هدایت) تحلیل شده است. روش کار در این جستار، بررسى سه متن ذکرشده در چارچوب ادبیات تطبیقى است. تحقیق حاضر، نخست نشان مى دهد در پس زمینه هر یک از متون برگزیده، حاکمیتِ اقتدارى هژمونیک در جامعه وجود دارد که به یک صورت سرنوشت شخصیت هاى اصلى را رقم مى زند به طورى که "سگ ولگرد" با مضمون هایى سر و کار دارد که در "روسلان وفادار" و "تیمبوکتو" به آن ها نیز پرداخته شده است. در ادامه، مقاله حاضر به بررسى مضامین مشترک این آثار، شامل: تقابل جامعه و سگ، وظیفه شناسى و مسئولیت پذیرى، تنهایى و یتیمانگى و تجسمِ روح انسانى در هر یک از شخصیت ها مى پردازد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
23 - نقدى بر خوانش ها و ترجمه هاى دو سنگ نبشته پهلوى
محسن نظرىنقد بدخوانى ها و تصحیح اشتباهاتى که پژوهشگران در خوانش و ترجمه دو کتیبه پهلوى ساسانى مرتکب شده اند، انگیزه نوشتن این مقاله است. تلاش نویسنده بر این بوده است که در حدّ امکان با بهره گیرى نقّادانه از آثار پژوهشگران پیشین درباره این دو سنگ نبشته پهلوى، پیشنهادهایى بهتر پیش أکثرنقد بدخوانى ها و تصحیح اشتباهاتى که پژوهشگران در خوانش و ترجمه دو کتیبه پهلوى ساسانى مرتکب شده اند، انگیزه نوشتن این مقاله است. تلاش نویسنده بر این بوده است که در حدّ امکان با بهره گیرى نقّادانه از آثار پژوهشگران پیشین درباره این دو سنگ نبشته پهلوى، پیشنهادهایى بهتر پیش نهد و آن سخن به نبشتار درآمده را به درستى بازنمایاند. نتیجه این پژوهش، ارائه ترجمه اى است که بر پایه رعایت کامل اصول دستورزبان پهلوى استوار است. دو کتیبه بررسى شده، یکى سنگ نبشته اى است که به نام سنگ نبشته سلوک شناخته مى شود و دیگرى سنگ نبشته کردیر است در نقش رجب. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
24 - تبیین مؤلفه های انسان شناسی مساکن تاریخی منطقه هشت تبریز
اعظم مسعودی گوگانی خسرو افضلیان محسن طبسی هادی سروری مهدی صحراگردمقدمه: محور اصلی این پژوهش به روش ایجاد و پیشرفت معماری بر اساس کیفیت هایی که تحت تاثیر نور و رنگ رابطه با فضا و نحوه زندگی انسان را ارج می نهد، به جای استفاده از کمیت هایی مانند ابعاد و اندازه می پردازد. نور رنگارنگ طبیعی چگونه در بهبود عملکرد روان شناختی مسکن تأثیر د أکثرمقدمه: محور اصلی این پژوهش به روش ایجاد و پیشرفت معماری بر اساس کیفیت هایی که تحت تاثیر نور و رنگ رابطه با فضا و نحوه زندگی انسان را ارج می نهد، به جای استفاده از کمیت هایی مانند ابعاد و اندازه می پردازد. نور رنگارنگ طبیعی چگونه در بهبود عملکرد روان شناختی مسکن تأثیر دارد؟ چه راهی وجود دارد که به کاهش استرس افراد کمک شود؟ به نظر می رسد استفاده از شیشه های رنگارنگ در مساکن می تواند از نظر روانی و انسانی تأثیر مثبت بگذارد. همچنین استفاده از شیشه های رنگارنگ در محل سکونت، می توانند باعث کاهش استرس و اضطراب ناشی از محیط خارجی شوند.هدف: پژوهش حاضر با هدف تبیین مؤلفههای انسان شناسی مساکن بافت تاریخی با رویکردی تحلیلی در سه محله محدوده باروی تبریز؛ مقصودیه، سرخاب و ششگلان با مفاهیم ارزشمند انسان شناسی و روانشناسی نور و رنگ دوره دوم قاجار تبریز صورت گرفته است. روششناسی تحقیق: پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است. رویکرد پژوهش، رویکرد ترکیبی با استراتژی متوالی (کیفی – کمّی) است. دادههای لازم با ابزار پرسشنامهء محققساخته، مشاهده و مصاحبه‎های نیمه ساخت‎یافته بدست آمد. جامعهء آماری پژوهش، منطقه 8 شهری تبریز بوده که 123 نفر ساکن داشتند و به صورت تمام‎شماری مورد پرسشگری قرار گرفتند. تحلیل داده‎ ها با بهرهگیری از روش‎ تحلیل عاملی صورت گرفت.قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی این پژوهش، خانه های تاریخی شهر تبریز می باشد.یافته ها: یافته ها حاکی از آن است که، سطح نورگذر (72 درصد) تاج ارسی به ترتیب از بیشتر به کمتر با رنگ های قرمز (14درصد)، آبی (12درصد)، سبز (5/11درصد) و زرد (5/4 درصد)، از قسمت بالا به سمت پایین پوشیده شده است ولی همنشینی رنگ قرمز در کنار سایر رنگها تا حد زیادی اثرات این رنگ را متعادل کرده است. پیمایش ساکنان و متخصصان و یافته های تحلیل عامل تاییدی بدین ترتیب بوده است که هدف از سازماندهی فضاهایی مانند طنبی، سه دری، پنج دری و دودری در خانه های قاجاری تبریز و نیز عناصری چون ارسی و آیینه کاری ها به تبعیت از ویژگی های نور و رنگ ازقبیل هویت نمادین نور، معناداری، هیجان انگیزی، تداوم بصری، تنوع فضایی، چشم انداز و... بوده است.نتایج: در نتیجه ویژگیهای مهم نور و رنگ به روش تحلیل عاملی در 6 عامل خوانایی با سهم 869/12، مطلوبیت 8/11، دلپذیری 4/11، روح و حالت 7/10، تطبیق و انعطاف پذیری 9/9 و تعامل 3/6 در فضاهای داخلی خانه های تاریخی مورد اکتشاف قرار گرفته و به صورت مدل پیشنهادی ارائه گردیدند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
25 - نقدی بر خوانشهای تاریخ گرایان و اسطوره گرایان از محور طولی روایات شاهنامه و طرح الگویی جدید، بر اساس روش توصیفی
فرزاد قائمیدر تحلیل ماهیت تاریخی یا اساطیری شاهان شاهنامه و خوانش محور طولی روایات، سه نوع نگاه بین شاهنامه پژوهان وجود داشته است: تقسیم بندی سه گانه برتلس، تفسیرهای تاریخ گرایان از پیوندهای تاریخی میان روایات و تأویل اسطوره گرایان از ژرف ساخت اساطیری واحد موجود در روایات بخشهای م أکثردر تحلیل ماهیت تاریخی یا اساطیری شاهان شاهنامه و خوانش محور طولی روایات، سه نوع نگاه بین شاهنامه پژوهان وجود داشته است: تقسیم بندی سه گانه برتلس، تفسیرهای تاریخ گرایان از پیوندهای تاریخی میان روایات و تأویل اسطوره گرایان از ژرف ساخت اساطیری واحد موجود در روایات بخشهای مختلف. در این جستار، ضمن مروری بر نظریات مطرح شده در هر یک از بخش های سه گانة فوق، و نقد این آراء، در ادامه سعی شده است، خوانش جدیدی از محور طولی این اثر حماسی، بر اساس روش نقد توصیفی، ارائه شود و بر منیای آن محور طولی اثر به سه بخش اصلی تقسیم شود: 1-"تاریخ اساطیری" یا "تاریخ نمادین انسان و ایران" (از کیومرث تا کیخسرو). 2-"تاریخ دین آوری" (از لهراسپ تا بهمن). 3- "تاریخ روایی" (از بهمن تا انتها). تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
26 - تحلیل و تفسیر چهار سطح معنایی(لفظی، تمثیلی، اخلاقی و باطنی)و دو سطح خوانش در غزلهای حافظ
فرح نیاز کار مرتضی جعفری فاطمه نیازکارچکیده حافظ به جهت نگرش ویژه به عالم هستی، دیدگاههای خاصّ فلسفی و عرفانی و شرح و بیان تجربۀ آن کشفیاتِ اندیشمندانه، ناگزیر با ابهام و ایهام همراه است؛ بنابراین تبیین آن به روشنی امکانپذیر نیست. او شگردهای گوناگون بیانی را میآزماید و از تمثیلهای بایستهای بهره میگیر أکثرچکیده حافظ به جهت نگرش ویژه به عالم هستی، دیدگاههای خاصّ فلسفی و عرفانی و شرح و بیان تجربۀ آن کشفیاتِ اندیشمندانه، ناگزیر با ابهام و ایهام همراه است؛ بنابراین تبیین آن به روشنی امکانپذیر نیست. او شگردهای گوناگون بیانی را میآزماید و از تمثیلهای بایستهای بهره میگیرد که بر بنیاد درونمایۀ اندیشههای وی شکل گرفته و گاه در تقابل و تضادّ با اندیشههای این جهانی است و برای نیل بدین مقصود، از شگردی خاصّ بهره میگیرد؛ در اشعارش با زبان دوم یعنی زبانی حرفهای و فراتر از زبان سطحی و عمومی که درک آن برای همگان امکان پذیر است، سخن میگوید و از این روست که سخن او در لایههای مختلف معنایی اشعارش، ایستا نمیماند و به دلیل افکار ژرف فلسفی و عرفانی، بیان او در پیوند با شگردهای هنری به بالاترین سطح زبانی دست مییابد و بدین ترتیب با دو سطح خوانش سطحی و عامیانه؛ و سطح خوانش حرفهای و ژرفکارانه در شعر او میتوان به چهار سطح معنایی لفظی، تمثیلی، اخلاقی و باطنی (عرفانی) دست یافت. استفاده از کلمات چند معنایی، بهرهمندی از کنایهها در ظرفیتهای تازة معنایی، متغییر بودن معنای کلمات و ترکیبات مختلف در بافت کلّی کلام به سبب ساختارهای خاص نحوی، تعلیق معنا به جهت امکان تبدیل ترکیبهای اضافی و وصفی و مراجع ضمیر و.... این امکان را در شعر او پدید آورده است. این چند بُعدی بودن ابیات و لایههای معنایی تعبیه شده در آن، بهگونهای است که مخاطب پس از خوانشهای مکرّر، باز هم به کشفهایی تازه دست مییابد و بدین ترتیب همواره با متنی پویا و زاینده، روبهروست. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
27 - خوانش فرهنگی از گفتوگوی بینادینی در ایران؛ یک مطالعه کیفی
مجید جعفریان حسن بشیر سید جواد میریایرانِ پس از انقلاب تجربههای گوناگونی را در عرصههای مختلف از سرگذارنده است. از تجربههای مهمی که بیشتر در حوزههای نخبگانی مطرح بوده، گفتوگوهایی است که نه در عرصه سیاسی بلکه با رویکردی دینی و در قالبهای سازمانی و آکادمیک با رویگردی دینی رقم خورده است. این پژوهش برا أکثرایرانِ پس از انقلاب تجربههای گوناگونی را در عرصههای مختلف از سرگذارنده است. از تجربههای مهمی که بیشتر در حوزههای نخبگانی مطرح بوده، گفتوگوهایی است که نه در عرصه سیاسی بلکه با رویکردی دینی و در قالبهای سازمانی و آکادمیک با رویگردی دینی رقم خورده است. این پژوهش براساس روش تحلیل مضمون میکوشد با تمرکز بر دانش و تجربه کنشگران به فهم و تفسیر فرهنگی آنها از گفتوگوی بینادینی پرداخته و آن را به گونهای روشمند سامان دهد. بدینمنظور، دادههای میدانی به روش هدفمند و در مصاحبه نیمساختیافته با 15 نفر از کنشگران این عرصه گردآوری شد. در تحلیل مضامین برآمده از گفتارها مشخص شد به لحاظ فرهنگی، دیگری یک سوژه است و نه یک ابژه و نوعی این همانی بین من و دیگری برقرار است. گفتوگو نقشی هویتساز داشته، جامعهپذیرکردن آن امری ضروری و مهمترین عامل برای تقویت مداری اجتماعی است. این رویکرد، با اتخاذ نگاهی انسانشناختی در گفتوگو با دیگری دینی اصالت را به دیگری داده و توجه به کرامت، برابری حقوق و ارزشهای مشترک را مهمترین عواملی میداند که به یکیشدن من و دیگری با محوریت مرجعیتپذیری انسانی کمک خواهد کرد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
28 - رواسازی مقیاس خوانش پریشی در دانش آموزان مقطع ابتدایی شهرستان ایلام
زینب میهن دوستچکیده پژوهش حاضر با هدف تجزیه و تحلیل سؤال های چک لیست تشخیصی خوانش پریشی انجام گرفته است. جامعۀ مورد مطالعه شامل دانش آموزان پایه های سوم، چهارم و پنجم شهرستان ایلام در سال تحصیلی 1389-1388 است. گروه نمونه به حجم 310 نفر (136پسر و 174 دختر) از دانش آموزان ابتدایی شهرس أکثرچکیده پژوهش حاضر با هدف تجزیه و تحلیل سؤال های چک لیست تشخیصی خوانش پریشی انجام گرفته است. جامعۀ مورد مطالعه شامل دانش آموزان پایه های سوم، چهارم و پنجم شهرستان ایلام در سال تحصیلی 1389-1388 است. گروه نمونه به حجم 310 نفر (136پسر و 174 دختر) از دانش آموزان ابتدایی شهرستان ایلام و حومه است که با روش نمونه گیری چند مرحله ای انتخاب شده اند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامۀ خوانش پریشی دانش آموزان است که دارای 33 سؤال است و توسط معلمان تکمیل شده است. ضریب اعتبار آزمون با استفاده از آلفای کرونباخ 93/0 به دست آمد. اجرای روش تحلیل مؤلفه های اصلی آزمون در این پژوهش نشان می دهد که مواد آزمون به گونۀ کلی با یک عامل همبسته اند. چرخش عامل ها به روش کوارتیماکس برای ساده سازی ساختار آزمون نشان می دهد که ساختار نظری پرسشنامه از هشت عامل (مشکلات سواد تحصیلی و تشخیص زمان، اعتماد به نفس، حواس پرتی، نوشتن، خواندن شفاهی، فراموشی و دقت) با بار عاملی حداقل 3/0 تشکیل شده است. نتایج آزمون نشان می دهد که پسران در مقایسه با دختران مشکلات بیشتری در زمینۀ خواندن از خود نشان می دهند تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
29 - خوانشهای دوقطبیِ معطوف به شاهنامه در تبیین دو مقولۀ «زن» و «صلح»
مهری بهفردر چند دهۀ اخیر شاهنامۀ فردوسی، به خصوص از منظر دو مقولۀ زن و صلح، مورد خوانش هایی به غایت متضاد قرار گرفته است. بیتوجّه به اعصار شکلگیری متن و اقتضائات نوع ادبی، یکی شاهنامه را به کرانۀ آثار فمینیستی می برد و دیگری صد و هشتاد درجه مخالف آن شاهنامه را اثری زنستیز می أکثردر چند دهۀ اخیر شاهنامۀ فردوسی، به خصوص از منظر دو مقولۀ زن و صلح، مورد خوانش هایی به غایت متضاد قرار گرفته است. بیتوجّه به اعصار شکلگیری متن و اقتضائات نوع ادبی، یکی شاهنامه را به کرانۀ آثار فمینیستی می برد و دیگری صد و هشتاد درجه مخالف آن شاهنامه را اثری زنستیز میخواند؛ یکی صرفاً بر پایۀ تأملاتِ راوی شاهنامه را اثری در نکوهش جنگ میداند و دیگری بر پایۀ شواهد ساختگیْ آن را اثری نهفقط در ستایش جنگاوری که طرفدار کشتار جمعی می شمارد. این جستار با نامگذاری خوانشِ دوقطبی بر این نوع نقد متن و به دست دادنِ تعریف، آشکارکردنِ روش ها و راهکارها و سبکِ ویژۀ آن، به اینگونه خوانشها از وجه بیرونی و درونی آن و نیز به علل پدیداریشان می پردازد و به این نتیجه میرسد که خوانش های دوقطبی اگرچه در بادی امر به نظر متضاد و نامرتبط میرسند، اما بواقع از دل یک وضعیت واحد بیرون آمدهاند، شباهتهای عمدهای با هم دارند، تالی فاسد یکدیگر و پدیدآورنده یا برانگیزانندۀ یکدیگرند. آنها ماهیتاً نه قادر به گفت وگو با هم اند و نه با متنی که مورد نقد قرار داده اند، و صرفاً در چنبرۀ نوعی تسلسل باطل به دور خود می چرخند. این جستار نشان می دهد که خوانشهای دوقطبیِ معطوف به شاهنامه در اصل جنگی نیابتی را پیش میبرند و بهجای آنکه کاشف حقیقتی از متن باشند، تلویحاً وضعیتی خاص و تجربه ای مدرن از ایران معاصر را بازنمایی میکنند؛ وضعیت و تجربهای که به تناسب و فراخورِ خوانشهای دوقطبیِ شاهنامه مبتنی بر نظرگاه و جهتگیریای دوقطبیاند: ایمان به حقیقت و کارآمدی سنت و انکار آن، ایران را یکپارچه و متحد خواستن و غیر آن، باور به حقیقت تاریخی ایران متحد و عکسِ آن. خوانشهای دوقطبیْ برآمده از منش عاطفی و ذهنی جامعهای دوقطبی است که قدمتش از یک سو و تجربۀ مواجهه با دوران جدید از سوی دیگر، او را متشائل کرده است، یا متشائلبودنش موجبات دوقطبیشدنِ مواجههاش با جهان و متن را فراهم آورده است. و در نهایت این جستار با بیان اینکه چرا خوانش های دوقطبی بیش از هر متنی به شاهنامه معطوف بوده اند، و بر سر چه معنایی از شاهنامه اجماع داشتهاند، درک معنای تازه ای از ماهیت فرهنگی و جایگاه بیهمتای این اثر در فرهنگ ایران به دست میدهد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
30 - پرواز یک اسطوره از حماسه تا عرفان مقایسۀ داستان آب حیات، خضر و اسکندر در خوانش حماسی فردوسی در شاهنامه و خوانش عرفانی عطار در الاهینامه
امیرحسین ماحوزی مهری امینیثانیچکیده آرزوی بیمرگی و داشتن عمر جاوید از آغازِ زیستِ انسان بر پهنۀ هستی وجود داشته است. اهمیّت این موضوع تا بدانجاست که در کهنترین متن ادبیِ جهان، گیلگمش، دربارۀ این آرزو سخن گفته شده است. داستان اسکندر و خضر و جستوجوی آنان برای یافتنِ آبِ زندگی نیز این مضمون را أکثرچکیده آرزوی بیمرگی و داشتن عمر جاوید از آغازِ زیستِ انسان بر پهنۀ هستی وجود داشته است. اهمیّت این موضوع تا بدانجاست که در کهنترین متن ادبیِ جهان، گیلگمش، دربارۀ این آرزو سخن گفته شده است. داستان اسکندر و خضر و جستوجوی آنان برای یافتنِ آبِ زندگی نیز این مضمون را در برداشته است. البتّه در متنهای مختلفِ ادبی، با توجّه به گونۀ آن اثر، این داستان جلوهها و خوانشهای متفاوت داشته است. نگارندگان در این پژوهش به بررسی خوانشِ حماسی در شاهنامۀ فردوسی و خوانشِ عرفانی در الاهینامۀ عطّار پرداختهاند و تفاوتهای آن را برشمردهاند. تفاصيل المقالة