هدف: این پژوهش با هدف نقش سرمایههای فکری در جذب دانش و عملکرد سازمانی در سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران مورد بررسی قرار گرفته است. روش پژوهش: پژوهش حاضر از لحاظ نوع روش پژوهش توصیفی – همبستگی و از نظر هدف کاربردی بوده و جامعه آماری مورد پژوهش، شامل 161 نفر از ک چکیده کامل
هدف: این پژوهش با هدف نقش سرمایههای فکری در جذب دانش و عملکرد سازمانی در سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران مورد بررسی قرار گرفته است. روش پژوهش: پژوهش حاضر از لحاظ نوع روش پژوهش توصیفی – همبستگی و از نظر هدف کاربردی بوده و جامعه آماری مورد پژوهش، شامل 161 نفر از کارکنان سازمان فرهنگی هنری که با ابزار پرسشنامه ساخت یافته ، دادهها جمع آوری شده و به منظور تعیین پایایی پرسشنامه از روش آلفای کرونباخ استفاده گردیده است که ضریب آلفای کرونباخ با عدد 0.91 برای سرمایه فکری و0.92 برای جذب دانش و0.86 برای عملکرد سازمانی نشان دهنده پایایی بالایی پرسشنامه های مذکور بوده و جهت بررسی روایی محتوا نیز از اعتبار محتوا و نظرات خبرگان و صاحبنظران دانشگاهی و نیز مدیران جامعه مورد مطالعه بهره برده شده است. برای تجزیه و تحلیل دادهها از آمار توصیفی و استنباطی استفاده شده است. در آمار توصیفی به ارائه اطلاعات (فراوانی، درصد، درصد فروانی) پرداخته شد. در آمار استنباطی از آزمون آماری ضریب همبستگی و آزمون پیرسون استفاده شد. دادههای مورد نظر توسط نرم افزار اس پی اس ویرایش 23 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها: در بررسی حاضر مشخص شد 33 درصد کارکنان سازمان دارای بالاترین سطح سابقه کاری بین 5 تا 10سال را دارد هستند و از نظر سطح تحصیلات، بالاترین سطح با نرخ54 درصد فراوانی در مقطع کارشناسی ارشد و همچنین 63 درصد فراوانی نشان دهنده غالب بودن تعداد مردها نسبت به زنان در سازمان فرهنگی هنری شهرداری میباشد و همچنین فرضیات اول تا چهارم این پژوهش مورد تایید میباشد. نتیجه گیری: نشان داد رابطه بین سرمایه فکری بر جذب دانش، رابطه بین جذب دانش بر عملکرد سازمانی و رابطه بین سرمایه فکری بر عملکرد سازمانی، دارای رابطه معناداری بوده است. همچنین نتایج دیگر این پژوهش مبین این موضوع است که جذب دانش تاثیر بسیار کمی بر عملکرد سازمانی به عنوان متغییر تعدیل کننده نسبت به سرمایه فکری دارد.
پرونده مقاله
هدف: این پژوهش با هدف شناسایی مؤلفههای مناسب الگوی آمیختة بازاریابی برای کتابخانههای عمومی ایران بر اساس اصول و الگوهای بازاریابی انجام شد.روش پژوهش: این پژوهش کاربردی و به روش پیمایشی در پاییز 1397 انجام شد. ابزار جمع آوری دادهها پرسشنامه محقق ساخته است که شامل 47 چکیده کامل
هدف: این پژوهش با هدف شناسایی مؤلفههای مناسب الگوی آمیختة بازاریابی برای کتابخانههای عمومی ایران بر اساس اصول و الگوهای بازاریابی انجام شد.روش پژوهش: این پژوهش کاربردی و به روش پیمایشی در پاییز 1397 انجام شد. ابزار جمع آوری دادهها پرسشنامه محقق ساخته است که شامل 47 گویه در 12 قسمت و در مقیاس 5 درجه ای لیکرت قرار دارد. جامعه آماری،کارشناسان نهاد کتابخانههای عمومی ایران در مراکز استانهاست که در زمان انجام پژوهش 248 کارشناس بودند. نمونهگیری انجام نشد و پرسشنامه بین جامعه آماری به طور کامل توزیع شد. دادهها در دو بخش آمار توصیفی و آمار استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. به منظور تایید و ترسیم الگوی بازاریابی کتابخانههای عمومی ایران از معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار Smart Pls استفاده شد.یافتهها: طبق نتایج آزمون رتبهای فریدمن و با استفاده از نرمافزار PLS نسخة 2، الگوی بازاریابی کتابخانههای عمومی ایران ترکیبی از 3 عنصر محصول، مکان و فعالیتهای تشویقی و ترغیبی از مدلP4، 3 عنصر افراد، شواهد فیزیکی و فرایند از مدلP7، عنصر کیفیت و بهرهوری از الگوی مدیریت منسجم خدمات P8، عنصر وبسایت از الگوی S4، عنصر امنیت و شخصیسازی و تعامل کاربران با اعضا از مدل I7 است.نتیجهگیری: الگوی آمیختة بازاریابی مناسب کتابخانههای عمومی، ترکیبی از مؤلفههای آمیختة بازاریابی سنتی و غیرسنتی (اینترنتی) که هم در برگیرنده 4 مؤلفه از بازیابی سنتی P4 و هم مؤلفههای قابل استفاده برای کتابخانههای عمومی از سایر الگوهای آمیختة بازاریابی است. که از نظر کارشناسان مؤلفه قیمت جایگاهی در بازاریابی کتابخانههای عمومی ندارد.
پرونده مقاله
هدف: هدفپژوهش حاضر بررسی تاثیر اشتراکگذاری مقالههای مجلات ایرانی نمایه شده در پایگاه اسکوپوس در رسانههای اجتماعی از سال 2010 تا 2018 بر شاخصهای اثربخشی مقالات است. در این پژوهش قدرت پیشبینی اثربخشی مقالهها از طریق شاخصهای دگرسنجهها در شبکههای اجتماعی مورد بررس چکیده کامل
هدف: هدفپژوهش حاضر بررسی تاثیر اشتراکگذاری مقالههای مجلات ایرانی نمایه شده در پایگاه اسکوپوس در رسانههای اجتماعی از سال 2010 تا 2018 بر شاخصهای اثربخشی مقالات است. در این پژوهش قدرت پیشبینی اثربخشی مقالهها از طریق شاخصهای دگرسنجهها در شبکههای اجتماعی مورد بررسی قرار گرفتهاست. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نظر نوع کاربردی و ازنظر روش نوعی مطالعه از نوع همبستگی بوده و با استفاده از شاخصهای دگرسنجه انجام شدهاست. جامعه پژوهش مقالات مجلات ایرانی نمایه شده در اسکوپوس بود. پایگاههای آلتمتریک اکسپلورر[1] و اسکوپوس در بازه زمانی 2010-2018 جهت گردآوری دادههای پژوهش مورد استفاده قرارگرفت. همچنین تجزیه و تحلیل دادهها از روشهای آمار استنباطی جهت پاسخ به سوالهای پژوهش در نرمافزار اسپیاساس[2] و مایکروسافت اکسل[3] انجام شد. یافتهها: نتایج آزمون همبستگی رتبهای اسپیرمن نشاندهنده وجود رابطه آماری معنادار و مثبت میان شاخصهای فعالیت دگرسنجه و اثربخشی مجلهها بود. قدرت پیش بینی متغییرهای دگرسنجه[4] برای شاخصهای اثربخشی متفاوت بودند. نتیجهگیری: پژوهش حاضر نشان داد که با افزایش به اشتراکگذاری مقالههای مجلههای ایرانی نمایه شده اسکوپوس در شبکههای اجتماعی نمایانی و شاخصهای اثربخشی مجلات افزایش مییابد. [1]. Altmetric Explorer [2]. SPSS software [3]. Excel software [4]. Altmetrics
پرونده مقاله
هدف:این پژوهش با هدف شناسایی ابعاد و مولفه های مؤثر بر رفتار جستوجو و بازیابی اطلاعات توسط کاربران چند زبانه که باعث ایجاد تفاوت در ماهیت بازیابی اطلاعات در محیط وب میشوند، انجام شده است. روش پژوهش: پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی از نوع داده های کیفی و شیوه پژوهش تحل چکیده کامل
هدف:این پژوهش با هدف شناسایی ابعاد و مولفه های مؤثر بر رفتار جستوجو و بازیابی اطلاعات توسط کاربران چند زبانه که باعث ایجاد تفاوت در ماهیت بازیابی اطلاعات در محیط وب میشوند، انجام شده است. روش پژوهش: پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی از نوع داده های کیفی و شیوه پژوهش تحلیل محتوا بوده است. مشارکت کنندگان در این تحقیق بر اساس قاعده و اصل اشباع نظری شامل 35 نفر از دانشجویان دکتری و افراد صاحب نظر و خبرگان که از وب برای جستجو استفاده میکردند که با روش نمونه گیری هدفمند و نظری انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها با استفاده از نرم افزار7 Camtasia Studioرفتارکاربران را از پایگاه اطلاعاتی WorldWideScienceضبط نمود و همچنین از تکنیک تفکر با صدای بلند نیز استفاده گردید. در آخر با استفاده از مصاحبه از تجربه و احساس کاربران سوال شد. داده ها با استفاده از نرم افزار MAXQDA مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. اعتبار آن با استفاده از روش تائید پذیری توسط مشارکت کنندگان صورت پذیرفت. یافته ها: بر اساس یافته ها پژوهش ماهیت رفتار بازیابی اطلاعات توسط افراد چند زبانه شامل 5 بعد(تعریف وظایف، فرموله کردن استراتژی بازیابی، استفاده از ابزار ترجمه، روبرو شدن با چالشهای بازیابی و مدیریت (کنترل) چالشهای بازیابی) و 22 مؤلفه میباشد. نتیجه گیری: به طور کلی از میان مؤلفهها میتوان مؤلفههای شکست عملیات بازیابی، تعریف فعالیت، ماندن در صفحه اصلی سایت و استفاده از ابزار ترجمه را متعلق به دسته رفتار کاربر با فراوانی بالا قلمداد کرد. این در حالی است که بکارگیری عملگرهای منطقی، رها کردن بازیابی، فقدان دانش زمینه ای، عدم درک (فهمیدن) فعالیت و تدوین استراتژیهای بازیابی با انتخاب بازیابی آسان (فیلتر چندگانه) به دسته رفتار کاربر با فراوانی پایین تعلق دارند.
پرونده مقاله
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر بازاریابی محتوایی در نهاد کتابخانه های عمومی کشور انجام شده است.روش پژوهش: روش پژوهش،کیفی و به لحاظ هدف اکتشافی است. جامعه آماری پژوهش را خبرگانی که آشنایی کامل با موضوع بازاریابی محتوایی داشتند تشکیل داده که شامل 17 نفر از چکیده کامل
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر بازاریابی محتوایی در نهاد کتابخانه های عمومی کشور انجام شده است.روش پژوهش: روش پژوهش،کیفی و به لحاظ هدف اکتشافی است. جامعه آماری پژوهش را خبرگانی که آشنایی کامل با موضوع بازاریابی محتوایی داشتند تشکیل داده که شامل 17 نفر از اساتید گروههای علم اطلاعات و دانششناسی، مدیریت بازرگانی گرایش بازاریابی، فناوری اطلاعات، مهندسی کامپیوتر وکارشناسان تولید محتوا که به روش هدفمند و گلوله برفی انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها شامل مصاحبههای نیمهساختار یافته است. در این پژوهش جهت شناسایی عوامل مؤثر بر بازاریابی محتوایی از تحلیل تم و به منظور اجماع نظرات خبرگان از تکنیک دلفی فازی استفاده شده است. دادههای حاصل با استفاده از نرمافزارهای PSS24 و PLS3.8 تحلیل شدند.یافته ها: یافته های بدست آمده از تحلیل تم و تکنیک دلفی فازی نشان داد که عوامل اصلی بازاریابی محتوایی در نهاد کتابخانه های عمومی کشور شامل 7 مؤلفه برنامه ریزی استراتژیک، 6 مؤلفه تأمین و تولید محتوا، 5 مؤلفه توزیع و نشر محتوا، 3 مؤلفه تحلیل و آنالیز محتوا، 2 مؤلفه قیمت گذاری و فروش شناسایی شد که از این بین، عامل تأمین و تولید محتوا با ضریب تأثیر 931/0 دارای بیشترین تأثیر و در اولویت اول و عامل های توزیع و نشر محتوا با ضریب 917/0؛ تحلیل و آنالیر محتوا با ضریب 894/0؛ برنامه ریزی استراتژیک با ضریب 877/0 و قیمت گذاری و فروش نیز با ضریب 642/0 به ترتیب در اولویت های دوم تا پنجم میزان تأثیرگذاری قرار دارند.نتیجه گیری: بنا بر نظر خبرگان، مؤلفه های بازاریابی محتوایی در مؤلفه های اصلی به ترتیب شامل: برنامه ریزی استراتژیک، تأمین و تولید محتوا، توزیع و نشر محتوا، تحلیل و آنالیز محتوا و قیمتگذاری و فروش بر بازاریابی محتوایی تأثیرگذار هستند. نتایج مطالعه سه مرحله دلفی فازی نشان دهندۀ تأیید مولفه های کشف شده توسط خبرگان است.
پرونده مقاله
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیرگذاری بازاریابی محتوایی بر قابلیت‍ های پویایی سازمان هادر نهاد کتابخانههای عمومی کشور انجام شده است.روش پژوهش: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر رویکرد، پژوهشی پیمایشی- توصیفی است. جامعه آماری شامل تمام مدیران، کارکنان ستادی چکیده کامل
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیرگذاری بازاریابی محتوایی بر قابلیت‍ های پویایی سازمان هادر نهاد کتابخانههای عمومی کشور انجام شده است.روش پژوهش: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر رویکرد، پژوهشی پیمایشی- توصیفی است. جامعه آماری شامل تمام مدیران، کارکنان ستادی و کتابداران کتابخانههای عمومی سراسر کشور به تعداد 7000 نفر است که با استفاده از فرمول کوکران و با روش نمونهگیری تصادفی طبقهای متناسب تعداد 364 نفر به عنوان حجم کل نمونه تعیین شد و با توجه به خطای نمونهگیری(05/0) و نیز احتمال عدم بازگشت برخی از پرسشنامهها، 375 پرسشنامه توزیع گردید که 366 پرسشنامه وصول و تحلیل شد. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه های محققساخته بازاریابی محتوایی و قابلیت های پویایی سازمان رضایی(1395) استفاده گردید. دادهها به وسیله نرمافزارهای SPSS و PLS3.8 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافتهها: حاکی از آن است که وضعیت بازاریابی محتوایی در سطح متوسط و قابلیت های پویایی سازمان نیز دارای وضعیتی مطلوب است. همچنین ضریب تأثیر بازاریابی محتوایی بر قابلیت های پویایی سازمان ها برابر 816% محاسبه گردید. و همچنین بازاریابی محتوایی بر قابلیت های پویایی سازمان در نهاد کتابخانههای عمومی کشور تأثیر معناداری داشته است.نتیجه گیری: قابلیت های پویایی سازمان در نهاد کتابخانه های عمومی کشور تحت تأثیر الگوی بازاریابی محتوایی قابل تبیین و الگوی ارائه شده دارای برازش مناسبی است. به طوری که ضمن تولید محتوای سودمند و مرتبط با نیاز و ترجیحات مخاطبان خود ابزار قدرتمندی را برای جلب اعتماد و نیز تغییر نگرش مخاطبان نسبت به خدمات ارائه شده ایجاد نموده ونیز با توسعه قابلیت های پویا میتوانند مزیت رقابتی خود را افزایش داده و در نتیجه عملکرد آنها بهبود یابد.
پرونده مقاله
هدف: پژوهش حاضر به مقایسه میزان ربط نتایج حاصل از محدودسازی عبارت جستوجو به روش عنوان و به طریق نشانی اینترنتی توسط کاربران در استانداری همدان و همچنین میزان حضور کلیدواژههای مورد جستوجو در وبسایتهای گروههای مورد پژوهش میباشد.
روش پژوهش: جامعه آماری این پژوهش90 چکیده کامل
هدف: پژوهش حاضر به مقایسه میزان ربط نتایج حاصل از محدودسازی عبارت جستوجو به روش عنوان و به طریق نشانی اینترنتی توسط کاربران در استانداری همدان و همچنین میزان حضور کلیدواژههای مورد جستوجو در وبسایتهای گروههای مورد پژوهش میباشد.
روش پژوهش: جامعه آماری این پژوهش90 نفر از کارشناسان استانداری همدان هستند. آنان با استفاده از قسمت جستوجوی پیشرفته موتور کاوش گوگل، کلیدواژههای (یک و چند واژهای) مورد نظر خود را در قسمت نشانی اینترنتی و عنوان صفحات وب جستوجو کردند و میزان ربط نتایج بازیابی شده را در چک لیستهایی که به همین منظور تهیه شده بود، تعیین نمودند. برای دسته بندی و تحلیل دادهها از آمار توصیفی و استنباطی استفاده شد.
یافتهها: یافتههای پژوهش نشان داد که در صورت افزایش تعداد کلیدواژههای مورد جستوجو میزان همخوانی عنوان و نشانی اینترنتی کاهش مییابد و هر چه همخوانی بین عنوان و نشانی اینترنتی بیشتر باشد میزان ربط بالاتر میرود.
نتیجه گیری: موتورهای کاوش با افزایش وزندهی به کلیدواژههای موجود در نشانی اینترنتی میتوانند نتایج مرتبطتری را رتبهبندی کرده و در اختیار کاربران قرار دهند و با افزایش همخوانی بین عنوان و نشانی اینترنتی میزان ربط بیشتر میشود.
پرونده مقاله