هدف: هدف اصلی از پژوهش حاضر تعیین متغیرهای مؤثر در امر پذیرش فناوری اطلاعات و ارتباطات و همچنین اندازه گیری اندازه اثر متغیرهای مورد بررسی در امر پذیرش فناوری در پایگاه های اطلاعاتی ISI و Scopus بود.
روش پژوهش: پژوهش حاضر با روش فراتحلیل انجام شد. در این پژوهش کلیه پژوهش های انجام گرفته در حوزه پذیرش فناوری اطلاعات و ارتباطات، از دو پایگاه استنادی ISI, Scopus جمع آوری شدند. سپس داده های مناسب فراتحلیل شامل نویسندگان، میانگین ها، خطای استنادی، تعداد نمونه ها، حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات، جواب نهایی آزمون های آماری و سطح معناداری، گردآوری، با نرم افزار STATA و Equal تجزیه و تحلیل گردید.
یافته ها: یافتهها نشان داد که جمعاً 21 متغیر در مطالعات این حوزه مورد بررسی قرار گرفتهاند. بعد از آزمون سؤال اول مشخص شد تمامی 21 متغیر از لحاظ تاثیرگذاری بر پذیرش فناوری معنادار هستند. متغیرهای درک از مفید بودن، درک از سهولت، نگرش و تصمیم به استفاده در اغلب مطالعات مورد بررسی قرار گرفته اند و از نظر کاربران بیشترین تأثیر را در پذیرش فناوری دارند. همچنین در سطح زیرگروه ها، در زیرگروه عموم مردم متغیر لذت استفاده در رتبه بالاتری قرار گرفت. در زیرگروه دولت الکترونیک متغیرهای اعتماد و قابلیت دسترسی، در زیر گروه کارکنان سازمان ها مهارت و توانایی و تأثیر اجتماعی و در زیر گروه آموزش الکترونیک نیز متغیر لذت از تأثیر بالایی برخوردار بودند.
نتیجه گیری: متغیرهای زیادی هستند که در امر پذیرش فناوری اطلاعات و ارتباطات دخیل و اثرگذارند. در این بین متغیرهایی که در اغلب مدل های رایج که در این زمینه وجود دارند، بیشترین نقش را در امر پذیرش فناوری ایفا می کنند. برخی مدل های پذیرش فناوری اطلاعات و ارتباطات مانند مدل دیویس بیشترین کاربرد را در بین محققین داشته و اغلب مطالعات بر اساس چنین مدل هایی انجام می گیرد.
پرونده مقاله