گفت و گو یکی از مهم ترین عناصر داستان و ظریف ترین و اصلی ترین ابزار خالق آثار منظوم و منثور است؛ زیرا پیرنگ را گسترش می دهد، درون مایه را به نمایش می گذارد، شخصیّت ها را معرّفی می کند و وقایع داستان را پیش می برد.در این پژوهش اشکال گفت وگو در آخرین منظومه های More
گفت و گو یکی از مهم ترین عناصر داستان و ظریف ترین و اصلی ترین ابزار خالق آثار منظوم و منثور است؛ زیرا پیرنگ را گسترش می دهد، درون مایه را به نمایش می گذارد، شخصیّت ها را معرّفی می کند و وقایع داستان را پیش می برد.در این پژوهش اشکال گفت وگو در آخرین منظومه های غنایی کلاسیک فارسی؛ زهره و منوچهر ایرج میرزا و ایرج و هوبره قاسم لاربن به شیوة توصیفی ـ تحلیلی مورد بررسی قرار گرفته است. پژوهش حاضر به این پرسش پاسخ می دهد که اشکال گفت و گو در کدام منظومه برجسته تر است و چرا؟ یافته های پژوهش نشان می دهد از نظر کمّی بسامد گفت و گو در زهره و منوچهر با 18/65 % بیشتر از ایرج و هوبره با 43/51 % است؛ امّا تنوّع و گستردگی اشکال گفت و گو در منظومة ایرج و هوبره نمود بیشتری دارد. در زهره و منوچهر گفت وگوهای دو نفره ـ بیشتر از زبان زهره ـ برجسته است؛ امّا در ایرج و هوبره علاوه بر به کارگیری این شکل، از گفت وگو با شخصیّت های فرعی داستان، حدیث نفس، گفت و گو با عناصر طبیعی و جانداران، تک گویی نمایشی و مکاتب ه ای با بسامد بیشتری بهره گرفته شده است. با آنکه نمی توان توانمندی ایرج میرزا را از نظر دور داشت؛ امّا از نظر کیفی لاربن با تنوّع در قالب گفت و گو، پرداختن به موضوعی ملموس، واقعی و برگرفته از حقایق جامعه، درگیری عشق مادّی با عشق آرمانی به وطن، به کارگیری زبان معیار و به سرانجام رساندن داستان، در حقیقت نمایی داستان موفّق تر عمل کرده است.
Manuscript profile
ایران عصر مشروطه همسو با تحوّلات اجتماعی ـ اقتصادی و گذار از سنّت به تجدّد از نظر ادبی در کنار دیگر گرایشها، متأثّر از مکتب رمانتیسم است. این پژوهش با روش توصیفی ـ تحلیلی منظومههای زهره و منوچهر ایرجمیرزا و ایرج و هوبره قاسم لاربن آخرین منظومههای غنایی ادبیات کلاس More
ایران عصر مشروطه همسو با تحوّلات اجتماعی ـ اقتصادی و گذار از سنّت به تجدّد از نظر ادبی در کنار دیگر گرایشها، متأثّر از مکتب رمانتیسم است. این پژوهش با روش توصیفی ـ تحلیلی منظومههای زهره و منوچهر ایرجمیرزا و ایرج و هوبره قاسم لاربن آخرین منظومههای غنایی ادبیات کلاسیک فارسی را از منظر رمانتیسم بررسی نموده و به این سؤال پاسخ میدهد که کدام منظومه و با چه مؤلّفههایی به رمانتیسم گرایش دارد؟ یافتههای پژوهش نشان میدهد مؤلّفههای رمانتیسم با وجود همزمانی پیدایش آن در عصر مشروطه و این تصوّر که در زهره و منوچهر برجسته خواهد بود؛ در ایرج و هوبره نمود بیشتری دارد. رمانتیسم احساسی ایرج و هوبره با بیان آزادانة خواستهها در قلمرو اخلاق، نمود یافته و هیجان و احساسات منظومه با فراز و فرود داستان روایتی از عشق، شادی، غم، آرزو، تقاضا، بیتابی و تعجّب و شگفتی است. رمانتیسم اجتماعی با جنبة حماسی منظومه و اندیشههای ناسیونالیستی مرتبط است. شخصیّتهای اساطیری، سفرهای خیالی و بسامد استعاره نیز از مؤلّفههای رمانتیسم منظومة لاربن است
Manuscript profile