اعیان سازی ابنیه های فرسوده بدون توجه به ساختار هویتی و فرهنگی-تاریخی محلات، یکی از مهمترین اقدامات نوسازی و بازسازی است. که منجر به تحولات عمیق کالبدی، هویتی بواسطه جابه جایی ساکنان محلی و تغییرات فرهنگی و اجتماعی می گردد. این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی به دنبال بررسی چکیده کامل
اعیان سازی ابنیه های فرسوده بدون توجه به ساختار هویتی و فرهنگی-تاریخی محلات، یکی از مهمترین اقدامات نوسازی و بازسازی است. که منجر به تحولات عمیق کالبدی، هویتی بواسطه جابه جایی ساکنان محلی و تغییرات فرهنگی و اجتماعی می گردد. این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی به دنبال بررسی نحوه تغییر شاخص های هویتی بواسطه اعیان سازی و پیش بینی روند این تغییرات در آینده بافت فرسوده و قدیمی شهر زنجان است. گردآوری اطلاعات با مطالعات میدانی و کتابخانه ای انجام شد. جامعه آماری شامل ساکنین بافت فرسوده شهر زنجان است. با نمونه گیری کوکران 384 نمونه انتخاب شدند. برای تحلیل داده ها از تحلیل عاملی، آزمون نیکوئی برازش و رویکرد ساختار متقابل شبکه به کمک نرم افزار SPSS و MIC MAC استفاده گردید.نتایج پژوهش نشان داد که، براساس آزمون تحلیل عاملی شاخص های وضعیت کاربری معابر با ضریب 733/0 ؛ سرانه کاربری خدماتی با 887/0 ؛ و احترام به قانون با 761/0 بیشترین تغییرات را بواسطه اعیان سازی داشته اند و با حفظ روند فعلی، متغیرهای امنیت؛ کاربری های ناسازگار و مزاحم؛ تعهد پذیری؛ سیمای ساختمان ها؛ وضعیت کاربری معابر؛ سرزندگی؛ سرانه کاربری خدماتی؛ مساحت مسکن؛ استحکام مسکن؛ تناسب هزینه و درآمد؛ و تناسب مسکن با نیاز ساکنین، بیشترین تغییر و تحولات را در آینده بواسطه اعیان سازی خواهند داشت. در این رابطه، برای بهبود هویت محلات بافت فرسوده، ارتقاء سطح درآمد، اشتغال زایی، افزایش تعهد پذیری، توجه به معماری بومی و استحکام ساختمان، جلب اقشار متوسط و مرفه شهر به سکونت در محله بافت فرسوده ضروری است.
پرونده مقاله
رشد هوشمند یک استراتژی جامع است که جنبه های مختلف توسعه شهری را پوشش می دهد، وبرنامه ریزی سناریو با بهره گیری از مقوله های کمی و کیفی میکوشد آینده های بدیل را در کانون توجه قرار دهد .اولین و مهمترین گام،در این بین تعیین پیشرانهای کلیدی است تا بتوان بر پایه آن مسیر ت چکیده کامل
رشد هوشمند یک استراتژی جامع است که جنبه های مختلف توسعه شهری را پوشش می دهد، وبرنامه ریزی سناریو با بهره گیری از مقوله های کمی و کیفی میکوشد آینده های بدیل را در کانون توجه قرار دهد .اولین و مهمترین گام،در این بین تعیین پیشرانهای کلیدی است تا بتوان بر پایه آن مسیر تغییرات را در جهت رسیدن به اهداف به درستی پیمود. هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل تأثیر گذار وکلیدی برای توسعه فضایی شهر رشت در چارچوب الگوی رشد هوشمند شهری است. روش تحقیق از نظر ماهیت توصیفی – تحلیلی است . دادهها و اطلاعات موردنیاز به دو روش کتابخانهای و پیمایشی (پرسشنامه) با استفاده از روش دلفی جمعآوریشده است. برای تحلیل داده از روش تحلیل اثرات متقابل متغیرها، واز نرمافزارMICMAC استفادهشده است. نتایج تحقیق حاکی است 55 عامل تأثیر گذار در روند توسعه آینده شهر رشت مبتنی بر رشد هوشمندانه می باشند که در سه بعد کاربری،حمل ونقل و تراکم تقسیم بندی شده اند . عوامل در بیش از 62 درصد بر یکدیگر تأثیرگذار بودهاند. آنچه از وضعیت صفحه پراکندگی متغیرهای موثر در آینده توسعه فضایی شهر رشت مبتنی بر رشد هوشمندانه نشان می دهد وضعیت ناپایداری در سیستم است. نتایج تحلیل های ماتریس وارزیابی پلان تاثیر گذاری وتاثیر پذیری عوامل با روش های مستقیم وغیر مستقیم 14 عامل را با بیشترین نقش در وضعیت توسعه فضایی آینده شهر رشت در چارچوب الگوی رشد هوشمند تعیین نمود .
پرونده مقاله
مقدمه: تلاشهای عدیده برای رفع مشکل کمبود مسکن مناسب در ایران صورت پذیرفته که از جمله آنها سیاست مسکن مهر است که بهمنظور کمک به تأمین مسکن اقشار کم درآمد طراحی شده است. هدف پژوهش: هدف از مطالعه حاضر، که به لحاظ ماهیت کاربردی و از نظر هدف توصیفی است، بررسی و اولویتبند چکیده کامل
مقدمه: تلاشهای عدیده برای رفع مشکل کمبود مسکن مناسب در ایران صورت پذیرفته که از جمله آنها سیاست مسکن مهر است که بهمنظور کمک به تأمین مسکن اقشار کم درآمد طراحی شده است. هدف پژوهش: هدف از مطالعه حاضر، که به لحاظ ماهیت کاربردی و از نظر هدف توصیفی است، بررسی و اولویتبندی عوامل داخلی و خارجی موثر بر توسعه مسکن گروههای کم درآمد شهری بوده که به صورت موردی در مسکن مهر شهرضا انجام شده است. روش شناسی تحقیق: جامعه آماری این مطالعه کارشناسان، متخصصان با زمینة برنامهریزی شهری و شهرسازی و اساتید دانشگاه بودند که در زمینة توسعه شهری، مسکن شهری، برنامهریزی ناحیهای و بهطور ویژه مسکن مهر دارای مطالعاتی تخصصی بوده را شامل شده و نمونه مورد مطالعه شامل 25 نفر از افراد ذکر شده، که به صورت تصادفی دردسترس انتخاب و ابزار جمعآوری اطلاعات در اختیار آنها قرار داده شد. ابزار جمعآوری اطلاعات میدانی پرسشنامه محقق ساختهای بود که شامل لیستی از فرصتها، تهدیدات، نقاط قوت و نقاط ضعف (73 گویه) بود. روایی ابزار تحقیق از طریق محتوایی (صوری) و پایایی نیز از طریق ضریب آلفای کرونباخ معادل 831/0 تعیین شد. در این مطالعه از مدل تلفیقی SWOT و فرایند تحلیل شبکهای (ANP) استفاده شده و برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم-افزارهای SPSS، EXCEL و Super Decision استفاده شده است. قلمروی جغرافیایی پژوهش: مطالعه حاضر که در زمینه مساکن مهر میباشد، در شهر شهرضا واقع در استان اصفهان انجام شده است.یافتههای و بحث: نتایج نشان داد، به ترتیب مناسبترین استراتژیهای در جهت توسعه مساکن (مسکن مهر) افراد طبقات کم درآمد شهرضا استراتژیهای WT (34/0)، ST (301/0)، WO (18/0) و SO (177/0) است.نتایج: استراتژیهای تدافعی ( WT) به منزلة بهترین استراتژی جهت توسعة مسکن (مسکن مهر) برای افراد کمدرآمد شهرضا انتخاب شد، این استراتژیها بر آناند تا با ارائة راهکارهای اجرایی، ضمن به حداقل رساندن ضعفهای فرآروی توسعه مسکن گروههای کم درآمد شهرضا، از تهدیدهایی که با آن مواجه بوده، نیز اجتناب کند.
پرونده مقاله
امروزه تأکید بر نگرشهای مثبت شهروندی در مقابله با مسائل و مشکلات شهرنشینی از ضروریات اساسی میباشد. با توجه به اهمیت موضوع، پژوهش حاضر به دنبال توسعهی دانش کاربردی در زمینهی کاهش جرایم با تأکید بر نگرش مثبت شهروندی است. از اینرو، در این پژوهش توصیفی- تحلیلی از بین ش چکیده کامل
امروزه تأکید بر نگرشهای مثبت شهروندی در مقابله با مسائل و مشکلات شهرنشینی از ضروریات اساسی میباشد. با توجه به اهمیت موضوع، پژوهش حاضر به دنبال توسعهی دانش کاربردی در زمینهی کاهش جرایم با تأکید بر نگرش مثبت شهروندی است. از اینرو، در این پژوهش توصیفی- تحلیلی از بین شهروندان اردبیلی تعداد 344 نفر به روش کوکران تعیین حجم شده و به روش تصادفی طبقهبندی شده از مناطق شهری نمونهگیری انجام شده است. در راستای تحلیل دادهها، از مدل حداقل مربعات جزیی در قالب نرمازار Warp-PLS به منظور بررسی میزان اثرگذاری مؤلفههای نگرش مثبت شهروندی بر سرمایهی روانشناختی و کاهش جرایم، از مدل KOPRAS استفاده شده است. یافتههای نشان میدهد که وضعیت نگرش مثبت شهروندی شهر اردبیل در سطح ضعیف قرار دارد. با این وجود بیشترین میزان به منطقه یک و کمترین آن هم به منطقه چهار شهری مربوط میباشد که روی همرفته در سه خوشه قرار میگیرند. لازم بذکر است که متغیرهای رفتارهای یاریگرایانه و تحملپذیری، موثرترین متغیرها بر متغیر نگرش مثبت شهروندی میباشند. همچنین اثرگذاری متغیرهای مستقل حاکی از آن است که رابطهی معنادار مستقیم بین نگرش مثبت شهروندی و سرمایهی روانشناختی از یکسو و همچنین رابطهی معنادار معکوس بین سرمایهی روانشناختی و کاهش جرم از سوی دیگر وجود دارد. نتیجه این که افزایش نگرش مثبت شهروندی بین شهروندان موجب ارتقای سرمایهی روانشناختی گردیده و در راستای آن سرمایهی روانشناختی سبب کاهش جرم میگردد و اینکه بسته به شرایط محیطی سطح این نگرش میتواند از منطقهای به منطقهای دیگر متفاوت باشد.
پرونده مقاله
مدیریت زمین شهری با پیچیدگیها و موانع بسیار دشوار و بازیگران و ذی نفعان متعدد، نیازمند بررسی یکپارچه و کل نگر است. لذا برای شناخت آن رویکردهای نوینی همچون، حکمروایی زمین که چارچوب اندیشهای و بسترساز مدیریت پایدار محلی می باشد،ارائه شده است. بر این مبنا، در این پژوهش با چکیده کامل
مدیریت زمین شهری با پیچیدگیها و موانع بسیار دشوار و بازیگران و ذی نفعان متعدد، نیازمند بررسی یکپارچه و کل نگر است. لذا برای شناخت آن رویکردهای نوینی همچون، حکمروایی زمین که چارچوب اندیشهای و بسترساز مدیریت پایدار محلی می باشد،ارائه شده است. بر این مبنا، در این پژوهش با استفاده از روشهای کمیـ پیمایشی و کیفی در سه سطح فضایی(محیط توانمندکننده یا سیستم، نهادی و فردی) به آسیب شناسی وضعیت سیاستگذاری و مدیریت زمین شهری در ایران با تاکید بر بازیگران و ذی نفعان در چارچوب مولفههای الگوی پیشنهادی حکمروایی یکپارچه زمینشهری و ارائه الگوی مطلوب در جهت کارآمدی آن پرداختهاست. جامعه آماری نیز تمامی نهادهای متولی حوزه زمین شهری و مراجعهکنندگان به آنها در سطح ملی،منطقهای و محلی میباشد. جهت تحلیل دادهها از مدل اسپیرمن، رگرسیون خطی چندمتغیره و تحلیلمسیر در محیط نرمافزار آموس استفادهگردید. نتایج پژوهش نشانداد که ارتباط معناداری بین مولفه های حکمروایی یکپارچه زمین شهری با کارآمدی مدیریت بازیگران آن وجود دارد و سیاستهای زمینشهری در ایران نتوانسته بهرغم چندین دهه تجربه به اموری همچون شناخت ظرفیتهای محلی و منطقهای و مشارکت آنها بپردازد. علاوه بر آن، کاستی در تعریف چشم انداز مشترک و مورد اجماع تمام بازیگران، وجود چندپارچگی فقدان نگرش یکپارچه توافق گرا، غلبه منفعتی قدرت برخی بازیگران ذی نفوذ، وجود ساختارهای متمرکز تصمیمگیری و اجرایی و درنهایت فراهم نشدن بسترهای مناسب برای حکمروایی یکپارچه زمین از دلایل اصلی ناکارآمدی سیاستهای زمینشهری در ایران از منظر الگوی حکمروایی یکپارچه زمینشهری بازیگران هستند.
پرونده مقاله
شهرها در جهان امروز با چالشهایی مواجهاندکه ناشی از دگرگونیهای حاصل از پیشرفت علم و صنعت و طرح نیازهای جدید سازمانی و اجتماعی میباشد. در این ارتباط یکی از مفاهیم جدید جهت مقابله با چالشهای کنونی شهرها در عرصه برنامهریزی شهری، توسعه شهر هوشمند است. از این رو هدف پژو چکیده کامل
شهرها در جهان امروز با چالشهایی مواجهاندکه ناشی از دگرگونیهای حاصل از پیشرفت علم و صنعت و طرح نیازهای جدید سازمانی و اجتماعی میباشد. در این ارتباط یکی از مفاهیم جدید جهت مقابله با چالشهای کنونی شهرها در عرصه برنامهریزی شهری، توسعه شهر هوشمند است. از این رو هدف پژوهش حاضر، تدوین راهبردهای شهرهای هوشمند در ایران با تاکید بر شهر ارومیه میباشد. نوع تحقیق، کاربردی و روش بررسی آن توصیفی – تحلیلی بوده و جامعه آماری این تحقیق 32 نفر از اساتید، متخصصان و کارشناسان در حوزه برنامهریزی شهری میباشند. روش گردآوری دادهها برای بررسی مولفههای شهر هوشمند به دو صورت اسنادی (دادههای ثانویه) و پیمایشی (دادههای اولیه) و ابزار مورد استفاده در روش پیمایشی پرسشنامه و مصاحبه بوده و برای برای تجریه و تحلیل دادهها از مدلهای تحلیل شبکهای و متاسوات استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان میدهد که معیارهای مردم هوشمند و اقتصاد هوشمند به ترتیب با امتیاز 1 و 77/0 بیشترین و معیارهای محیط هوشمند و زندگی هوشمند به ترتیب با امتیاز با 5/0 و 35/0کمترین اهمیت و تاثیر را در حرکت شهر ارومیه به سمت یک شهر هوشمند را دارند. نتایج همچنین نشان میدهدکه تدوین برنامهها بلندمدت برای جذب مشارکتهای اقتصادی و نیروهای انسانی متخصص (استفاده از قابلیتهای انسانی)و اجرای برنامههای متنوع تکنولوژیکی از یک سو و سرمایهگذاری در زیرساختهای فناوری اطلاعات و ارتباطات با توجه به موقعیت جغرافیایی، پتانسیلهای صنعتی و تجاری، ظرفیتهای بازرگانی خارجی، جذابیت توریستی، دانشگاهی و پژوهشی و ... از سوی دیگر، مهمترین راهبردها در هوشمندسازی شهر ارومیه میباشد
پرونده مقاله
اگرچه ارتقای کیفیت زندگی در محدودهها و محلات شهری سکونتگاههای غیر رسمی از گذشته مورد نظر کارشناسان بوده است، اما در سالهای اخیر در برنامههای توسعه و سیاست گذاریهای کشور رواج بیشتری یافته است. لذا پژوهش حاضر با هدف ارزیابی اثر بخشی برنامههای بازآفرینی شهری پایدار بر چکیده کامل
اگرچه ارتقای کیفیت زندگی در محدودهها و محلات شهری سکونتگاههای غیر رسمی از گذشته مورد نظر کارشناسان بوده است، اما در سالهای اخیر در برنامههای توسعه و سیاست گذاریهای کشور رواج بیشتری یافته است. لذا پژوهش حاضر با هدف ارزیابی اثر بخشی برنامههای بازآفرینی شهری پایدار بر ارتقای کیفیت زندگی ساکنان سکونتگاههای غیر رسمی (مورد مطالعه: شهر رشت) صورت پذیرفته است. با توجه به ماهیت موضوع و اهداف تحقیق، روش تحقیق توصیفی - تحلیلی است و اطلاعات به صورت اسنادی، کتابخانهای و پیمایشی و با ابزار پرسشنامه گردآوری شدهاند. جامعه آماری پژوهش متشکل از دو گروه: 1) شهروندان ساکن در محلات هدف؛ 2) کارشناسان و متخصصین مرتبط با موضوع بازآفرینی شهری استان گیلان میباشند. حجم نمونه مورد بررسی نیز با استفاده از فرمول کوکران برای گروه اول 400 نفر و برای گروه دوم 300 نفر اعلام گردید که به شیوه غیراحتمالی در دسترس نمونه گیری گردیده است. همچنین به جهت تجزیه و تحلیل دادهها از روشهای مدلسازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی (SEM) و با آزمون t-test استفاده گردیده است. نتایج تحقیق نشان داد که برنامههای بازآفرینی شهری پایدار بر کیفیت زندگی سکونتگاههای غیررسمی تأثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین مشخص گردید که وضعیت برنامههای مذکور در محله سلیمانداراب موفق، عینک نسبتاً موفق، پاسکیاب نسبتاً ناموفق و در محله نخودچر ناموفق بوده است و وضعیت کیفیت زندگی در محله سلیمانداراب نسبتاً مطلوب، عینک نسبتاً نامطلوب و در محلات پاسکیاب و نخودچر نامطلوب میباشد.
پرونده مقاله
گسترش و نفوذ رسانهها به مناطق روستایی و تکنولوژیهای نوین، در کنار بسیاری از عوامل دیگر از جمله عوامل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، سبک زندگی در مناطق روستایی را تحت تأثیر قرار داده است و این تغییرات، فضای کالبدی مناطق روستایی، به ویژه مسکن روستایی را دچار تحولات نموده اس چکیده کامل
گسترش و نفوذ رسانهها به مناطق روستایی و تکنولوژیهای نوین، در کنار بسیاری از عوامل دیگر از جمله عوامل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، سبک زندگی در مناطق روستایی را تحت تأثیر قرار داده است و این تغییرات، فضای کالبدی مناطق روستایی، به ویژه مسکن روستایی را دچار تحولات نموده است. با توجه به اهمیت موضوع پژوهش حاضر در راستای بررسی تغییرات سبک زندگی بر الگوی مسکن در روستای کندوان انجام شده است. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و بر اساس ماهیت توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری 151 سرپرست خانوار روستایی است که به صورت تمام شماری انجام شد. جهت تحلیل موضوع در بخش تغییرات سبک زندگی از 3 شاخص در قالب50 نماگر و در بخش الگوی مسکن از 4 شاخص در قالب 24 نماگر بر اساس مطالعات سایر پژوهشگران به صورت تلفیقی بهره گرفته شد. روایی صوری پرسشنامه توسط پانل متخصصان و صاحبنظران این حیطه مورد تأیید قرار گرفت. برای تعیین پایایی تعداد 30 پرسشنامه به صورت پیش آزمون در منطقه توزیع گردید و ضریب پایایی برای کل پرسشنامه 95/0 بدست آمد. نتایج حاصل از یافتههای پژوهش نشان میدهد بین سبک زندگی و الگوی مسکن رابطه مثبت و معنیدار وجود دارد. نتایج یافتهها بر اساس ضریب رگرسیون بیانگر این است که متغیر سبک زندگی، 932/0 از کل واریانس الگوی مسکن را تبیین میکند و به هر میزان سبک زندگی دچار تغییرات بیشتری گردد، الگوی مسکن در مناطق روستایی دچار تغییرات بیشتری میگردد.
پرونده مقاله
کسب و کارهای گردشگری در مناطق روستایی، یکی ازراهبردهای مهم توسعه روستایی به شمار میرود. اقامتگاههای بومگردی به عنوان یکی از مهمترین کسب و کارهای گردشگری روستایی، تاثیرات بالایی در توسعه روستاها دارد. تبیین تاثیرات اقامتگاههای بومگردی بر توسعه روستایی، از مباحث چالش چکیده کامل
کسب و کارهای گردشگری در مناطق روستایی، یکی ازراهبردهای مهم توسعه روستایی به شمار میرود. اقامتگاههای بومگردی به عنوان یکی از مهمترین کسب و کارهای گردشگری روستایی، تاثیرات بالایی در توسعه روستاها دارد. تبیین تاثیرات اقامتگاههای بومگردی بر توسعه روستایی، از مباحث چالشی بین پژوهشگران و مدیران محسوب میشود. روستاهای بخش موران در شهرستان گرمی استان اردبیل، از فضاهای مهم بومگردی و گردشگری نوار مرزی استان به شمار میرود. هدف اصلی این پژوهش، تحلیل تاثیرات ایجاد اقامتگاههای بومگردی بر ابعاد توسعه روستایی موران و شناسایی الگوهای فکری حاکم به منظور ارائه راهبردهای توسعه اقامتگاههای بومگردی و سرانجام، ارائه الگوی بهینه توسعه اقامتگاه های بومگردی بر مبنای توسعه پایدار روستایی است. برای این منظور، از طریق روشهای میدانی و کتابخانهای دادههای لازم گردآوری شد. نمونه آماری در بخش تحلیل تاثیرات اقامتگاهها، شامل 70 کارشناس شامل مدیران، پژوهشگران و صاحبان کسب و کار و در بخش ارائه راهبردها شامل ترکیبی از 70 کارشناس شامل مشارکتکنندگان روستایی و کارشناسان بیرون از روستا است که از طریق فرمول کوکران مشخص شدند. برای تحلیل تاثیرات اقامتگاهها از آزمونهای آماری و در بخش تدوین راهبردها از مدل meta-SWOT استفاده شده است. نتایج پژوهش حاکی از تاثیرات مثبت اقامتگاه های بوم گردی در توسعه روستایی است. در نهایت الگوی بهینه توسعه اقامتگاههای بومگردی در بخش روستایی موران ارائه شد که از مهمترین مولفههای این الگو میتوان مسیریابی بومگردی، تشکیل خوشههای بومگردی، تبادلات کسب و کارها، راهبرد اقیانوس آبی، تطبیق محصول- بازار، معماری مشارکتی و ترکیبی، پیوند با تسهیلگر، دستکاری در عوامل محرک و تغییر قواعد است.
پرونده مقاله
هدف اصلی از پژوهش شناسایی اولویتهای اجرایی در راستای ارتقاء کیفیت زندگی در کلانشهر رشت بود. در این راستا ابتدا شاخصهای مرتبط با کیفیت زندگی شامل 57 شاخص در هفت بعد، استخراج شد. پس از تعیین شاخصها، با بهره گیری از تکنیک پرسشنامه، وضعیت این شاخصها در دو بخش مورد بررسی چکیده کامل
هدف اصلی از پژوهش شناسایی اولویتهای اجرایی در راستای ارتقاء کیفیت زندگی در کلانشهر رشت بود. در این راستا ابتدا شاخصهای مرتبط با کیفیت زندگی شامل 57 شاخص در هفت بعد، استخراج شد. پس از تعیین شاخصها، با بهره گیری از تکنیک پرسشنامه، وضعیت این شاخصها در دو بخش مورد بررسی قرار گرفت. در بخش اول میزان رضایتمندی شهروندان از شاخصهای کیفیت زندگی در قالب طیف لیکرت ارزیابی شد. در این زمینه تعداد 1920 پرسشنامه در نواحی 27 گانه کلانشهر رشت توزیع و تکمیل گردید. نتایج این بخش از پژوهش با استفاده از آزمون تی تحلیل شد. در بخش دوم وزن نسبی شاخصهای کیفیت زندگی با استفاده از مدلAHP و نظرات کارشناسان تعیین شد. در نهایت به تحلیل دو بعدی و یکپارچه از این شاخصها اقدام شد. نتیجه این تحلیل دو بعدی تعیین اولویت های اجرایی بود. در واقع اولویتهای اجرایی به عنوان شاخصهایی تعریف شدند که از نظر کارشناسان اهمیت بالایی داشته و در عین حال شهروندان رضایتمندی پایینی داشته باشند. در نهایت پس از تعیین میزان رضایتمندی و همچنین وزندهی شاخصهای کیفیت زندگی، به تحلیل دو بعدی و شناسایی اولویت های اجرایی در راستای ارتقاء کیفیت زندگی در کلانشهر رشت اقدام شد. نتایج نشان داد شاخصهایی همچون اجاره بهای مسکن، دسترسی به حملونقل عمومی، وضعیت آب آشامیدنی، سیستم فاضلاب و دفع آب های سطحی، کیفیت خدمات در مراکز بهداشتی و درمانی، کیفیت آموزشی در مدارس، بهداشت محیط و نظافت خیابانها و وضعیت پارک ها و فضاهای سبز از بالاترین اولویت برای ارتقا کیفیت زندگی شهروندان رشت برخوردارند.
پرونده مقاله
امروزه توسعه به عنوان یک فرآیند، مهمترین بحث کشورها به ویژه کشورهای در حال توسعه است، مهمترین هدف توسعه پایدار بر طرف کردن احتیاجات و بهبود بخشیدن به شرایط کیفی زندگی انسانی میباشد. تحقیق حاضر بر آن است تا سطح توسعهیافتگی شاخصهای بهداشتی و آموزشی روستاهای ناحیه ساحلی چکیده کامل
امروزه توسعه به عنوان یک فرآیند، مهمترین بحث کشورها به ویژه کشورهای در حال توسعه است، مهمترین هدف توسعه پایدار بر طرف کردن احتیاجات و بهبود بخشیدن به شرایط کیفی زندگی انسانی میباشد. تحقیق حاضر بر آن است تا سطح توسعهیافتگی شاخصهای بهداشتی و آموزشی روستاهای ناحیه ساحلی غرب گیلان را مورد بررسی قرار دهد. بدین منظور اطلاعات مربوط به 4 شاخص بهداشتی و 6 شاخص آموزشی برای سه دوره سرشماری 1385، 1390 و 1398 از سایت استانداری استان گیلان دریافت گردید. سپس با استفاده از شاخص توسعه روستایی (RDI)، شاخص ترکیبی نتایج (CRI) و آماره t جفتی اقدام به تعیین میزان توسعهیافتگی شاخصهای بهداشتی و آموزشی در 8 بخش ناحیه ساحلی در طی زمان گردید. نتایج بدست آمده نشان داد میزان RDI محاسبه شده براساس فراوانی شاخصها و همچنین نسبت فراوانی به تعداد روستای هر بخش، از تفاوت مکانی برخوردار است. اما رتبهبندی شاخص CRI با وجود تغییرات جزئی در مقدار آن، تغییرات سطح توسعه را طی سه دوره نشان نمیدهد. این موضوع در شاخص CRI حاصل از نسبت فراوانی به تعداد روستا هم مصداق دارد. معنیداری تفاوت شاخصها در طی سه دوره سرشماری برای دو حالت مورد بررسی، تغییرات معنیداری که نشان از ارتقاء سطح توسعه باشد نشان نمیدهد، و بین نتایج شاخص CRI سالهای 1390 و 1398 تفاوت معنیداری در سطح α=0.05 مشاهده نگردید. نتایج نشان داد رتبه توسعه در این ناحیه نیز Dو C است که بیانگر پایین بودن سطح توسعهیافتگی ناحیه ساحلی غرب استان گیلان در راستای شاخصهای بهداشتی و آموزشی است.
پرونده مقاله
روش تحقیق در پژوهش حاضر توصیفی - تحلیلی و نوع آن ازنظر هدف، بنیادی است. برای جمعآوری اطلاعات از روشهای اسنادی و میدانی استفادهشده است. جامعه نمونه 28 روستای بالای 20 خانوار در مجموعه شهری مشهد میباشد که از طبقات مختلف جمعیتی و فواصل متفاوت با شهر مشهد انتخاب شدند. چکیده کامل
روش تحقیق در پژوهش حاضر توصیفی - تحلیلی و نوع آن ازنظر هدف، بنیادی است. برای جمعآوری اطلاعات از روشهای اسنادی و میدانی استفادهشده است. جامعه نمونه 28 روستای بالای 20 خانوار در مجموعه شهری مشهد میباشد که از طبقات مختلف جمعیتی و فواصل متفاوت با شهر مشهد انتخاب شدند. از مجموع 20083 خانوار در نقاط روستایی نمونه، با فرمول کوکران، حجم نمونه 377 خانوار بهدستآمده این افراد با روش نمونهگیری تصادفی انتخاب شدند. برای آزمودن مدل مفهومی پژوهش و بررسی تأثیر تحولات کالبدی-فضایی بر کیفیت زندگی از تکنیک حداقل مربعات جزئی و از نرمافزار Smart PLS، استفاده گردید. با توجه نتایج، ضرایب t بین متغیرهای اصلی پژوهش، بالای 58/2 بوده یعنی رابطه معنادار و مستقیم است؛ بدین ترتیب تحولات کالبدی- فضایی سکونتگاههای روستایی بر کیفیت زندگی روستاییان تأثیر مثبت و معناداری دارد که مقدار R2 نشان میدهد 4/96 درصد کیفیت زندگی با تحولات کالبدی- فضایی تبیین شده و تحولات فضایی با ضریب 97/0، تأثیر بیشتری بر کیفیت زندگی روستاییان داشته است. نتایج تحلیل فضایی با استفاده از مدل GWR مشخص نمود که ضریب تأثیر تحولات کالبدی- فضایی بر کیفیت زندگی روستایی در روستاهای شرقی ازجمله شرشر، سالارآباد، حسینآباد گزیند، شورک صبوری به حداکثر خود میرسد و درمجموع حدود 84/30 درصد روستاها و 74/34 درصد جمعیت روستایی منطقه موردمطالعه در پهنه تأثیرگذاری 928/0 تا 943/0 قرار دارند که 11 روستای نمونه نیز در این پهنه قرارگرفتهاند.
پرونده مقاله
رشد جمعیت و شهرنشینی باعث کاهش کیفیت زندگی شهروندان شده و مسایل متعددی را ایجاد کرده است. تحقیق حاضر با هدف تحلیل کیفیت زندگی شهری بر اساس مدل های نظری ذهنی و عینی شهروندان و ارتباط آن با عامل طبقه اجتماعی تدوین شده است. این پژوهش از نوع کاربردی بوده و به روش توصیفی ـ ت چکیده کامل
رشد جمعیت و شهرنشینی باعث کاهش کیفیت زندگی شهروندان شده و مسایل متعددی را ایجاد کرده است. تحقیق حاضر با هدف تحلیل کیفیت زندگی شهری بر اساس مدل های نظری ذهنی و عینی شهروندان و ارتباط آن با عامل طبقه اجتماعی تدوین شده است. این پژوهش از نوع کاربردی بوده و به روش توصیفی ـ تحلیلی می باشد. گردآوری دادهها با دو روش اسنادی و میدانی بوده است و در تجزیه و تحلیل دادهها از آزمون های آماری مختلف، اعم از آزمون T، تحلیل واریانس یک طرفه درون گروهی و چند متغیره (MANOVA)، و آزمون تعقیبی LSD استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش را ساکنان مناطق 1، 6 و 20 شهر تشکیل میدهند. نتایج تحلیل واریانس چند متغیره MANOVA نشان دهنده وجود اختلاف میانگین ها در سه گروه انجام شده در تحقیق است. بر این اساس، سطح معناداری برای شاخص های ذهنی کیفیت زندگی برابر با 39/0 و برای شاخص های عینی آن، 21/0 بوده است و فرض محقق تایید می شود. نتایج آزمون تعقیبی LSD بیانگر این است که بین شاخص های ذهنی کیفیت زندگی، حقوق شهروندی؛ در بین شاخص های عینی کیفیت زندگی، فضاهای سبز شهری به طور معنی داری بالاتر از سایر شاخص ها قرار گرفته است. سایر شاخص ها در وضعیت پایینی قرار دارند. و در نهایت بر اساس آزمون T تک نمونه ای، مشخص شد که بین میانگین شاخص های عینی کیفیت زندگی و مقدار متوسط آن در گروه اول تفاوت وجود دارد؛ در گروه های دوم و سوم تفاوت معنی داری مشاهده نشد.
پرونده مقاله
بر اساس مصوبه شورای عالی شهرسازی و معماری ایران (1384)، فرسودگی در نواحی شهری "کاهش کارایی" یک بافت نسبت به سایر بافتهای شهر معرفی گردید و در مصوبه سال 1385، تنها به سه شاخص ناپایداری، نفوذناپذیری و ریزدانگی اکتفا شد. اما بررسیها، نقاط ضعف کمی و کیفی در تعیین این شاخص چکیده کامل
بر اساس مصوبه شورای عالی شهرسازی و معماری ایران (1384)، فرسودگی در نواحی شهری "کاهش کارایی" یک بافت نسبت به سایر بافتهای شهر معرفی گردید و در مصوبه سال 1385، تنها به سه شاخص ناپایداری، نفوذناپذیری و ریزدانگی اکتفا شد. اما بررسیها، نقاط ضعف کمی و کیفی در تعیین این شاخصها را شناسایی نمودهاند. پژوهش حاضر با هدف اصلی رتبهبندی شاخصهای تعیین محدوده بافتهای ناکارامد میانی شهرها، با مطالعه موردی بر روی شهر رشت انجام گرفته است. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و به روش اسنادی است. پس از مطالعات اسنادی و مرور بر ادبیات موضوع، شاخصها شناسایی و رتبهبندی شدند و بدینمنظور با اعمال نظر 8 تن از متخصصان، از دو تکنیک فرایند تحلیل سلسلهمراتبی و اولویتبندی ترجیحی بر اساس تشابه به پاسخهای ایدهآل استفاده گردید. پس از فرایند شاخصسازی، 22 شاخص در ارتباط با شناسایی بافتهای ناکارآمد میانی شهرها تبیین شد و با لحاظ شرایط محیطی، اقتصادی و اجتماعی شهر رشت و اعمال نظر کارشناسان، در نهایت 12 شاخص واجد شرایط رتبهبندی شدند. نتایج نشان میدهد که ناکارآمدی بافتهای میانی شهرها را میتوان به ترتیب در پنج بعد کالبدی، اجتماعی، کارکردی، اقتصادی و زیستمحیطی تعیین نمود. علاوه بر سه شاخص همیشگیِ ریزدانگی، ناپایداری و نفوذناپذیری، شاخصهای شناسایی شده قابلتوجهی چون فقر و محرومیت؛ سطح بالای بیکاری، وضعیت نامناسب آموشی، تراکم بالای جمعیتی، قدمت ابنیه، مشخص نبودن مالکیت، و کمبود فضای باز و سبز نشانگر ابعاد فراکالبدی تعیین بافتهای ناکارامد میانی شهری است که میتواند در بازشناسی آنها در کلانشهرهای کشور نیز مورد مداقه قرار گیرد.
پرونده مقاله
استان همدان از جمله کانون هایی است که دارای تنوع و فراوانی مخاطرات طبیعی است؛ بنابراین، واکاوی و پایش آنها از جمله خشکسالی که مستقیم با معیشت کشاورزان سرکار دارد، از اهمیت بالایی برخوردار است. هدف این پژوهش تحلیل فضایی مخاطرات طبیعی با تأکید بر خشکسالی و سنجش ظرفیت ساز چکیده کامل
استان همدان از جمله کانون هایی است که دارای تنوع و فراوانی مخاطرات طبیعی است؛ بنابراین، واکاوی و پایش آنها از جمله خشکسالی که مستقیم با معیشت کشاورزان سرکار دارد، از اهمیت بالایی برخوردار است. هدف این پژوهش تحلیل فضایی مخاطرات طبیعی با تأکید بر خشکسالی و سنجش ظرفیت سازگاری روستاهای شهرستان رزن می باشد. این پژوهش با روش تحلیلی- توصیفی و با با استفاده از ابزار پرسشنامه و پیمایش میدانی به ارزیابی و سنجش ظرفیت سازگاری کشاورزان با خشکسالی پرداخته است. در گام نخست با استفاده از شاخص های مختلف رفتار خشکسالی در منطقه شناسایی و در مرحله دوم استراتژی های سازگاری با خشکسالی توسط کشاورزان تدوین گردید. نتایج این پژوهش نشان داد که شاخص SPI از نظر جداسازی سال های خشک و تفکیک دوره های خشکسالی نسبت به سایر شاخص ها روش مناسبتری در پهنه بندی سرزمینی خشکسالی به شمار می رود و بررسی استراتژیهای سازگاری کشاورزان در سکونت گاههای روستایی شهرستان رزن بیانگر این بود که میزان استفاده جامعه محلی از روش های سنتی یا بومی جهت سازگاری با شرایط خشکسالی زیاد می باشد. میزان استفاده از روشهای سنتی یا بومی و روشهای نوین و مدرن جهت سازگاری با شرایط خشکسالی با استفاده از آزمون دوجملهای مورد آزمون و سنجش قرار داده شده است و نتایج حاصل از آمار استنباطی حاکی از آن است که بهطور کلی میزان استفاده از روشهای سنتی یا بومی جهت سازگاری با شرایط خشکسالی زیاد میباشد همچنین میزان استفاده از روشهای نوین و مدرن جهت سازگاری با شرایط خشکسالی متوسط میباشد.
پرونده مقاله
امروزه تاثیر شهرها بر توسعه مناطق روستایی پیرامونی امر پذیرفته شده ایست این اثر گذاری عمدتا از طریق اجزا تشکیل دهنده پیوندهای روستا شهری محقق می گردد چرا که هر منطقه تنها متشکل از نظام سکونتگاهی بی ارتباط به هم نیست و از شهرها بعنوان موتور توسعه روستایی نام برده می شود. چکیده کامل
امروزه تاثیر شهرها بر توسعه مناطق روستایی پیرامونی امر پذیرفته شده ایست این اثر گذاری عمدتا از طریق اجزا تشکیل دهنده پیوندهای روستا شهری محقق می گردد چرا که هر منطقه تنها متشکل از نظام سکونتگاهی بی ارتباط به هم نیست و از شهرها بعنوان موتور توسعه روستایی نام برده می شود. از جمله اهداف این پژوهش شناسایی عوامل تحدید کننده هویت روستاها و آبادی های مجاور شهر رشت و نیز تبیین پارامترهای محلی پیوندهای روستا شهری بوده است لذا جامعه آماری در این تحقیق روستاهای چهار دهستان با نام های دهستان لاکان ، دهستان پیربازار ، دهستان پسیخان و دهستان حومه(دارسازی) از بخش مرکزی شهرستان رشت می باشند ، ویژگی تمام آنها دهستان بودن و نیز جزو تقسیمات و حوزه نفوذ شهر رشت بودن می باشد .جامعه آماری ما 16 روستای نمونه با تعدادجمعیت 12038 نفر می باشدکه به شکل نمونه گیری نقطه ای انتخاب گردیده اند . جهت دستیابی به نتیجه از مشاهده مستقیم و مطالعات میدانی و گفتگو با اهالی و مسئولین روستاها بهره شده است ، همچنین در بُعد کمی از مدل سوات (Swot ) استفاده شده است. نتایج حاصله دال بر این واقعیت بوده که پیوند و ارتباط بین روستاهای مرکزی و شهر رشت از جهات مختلف اقتصادی ، اجتماعی ، کالبدی ، زیست محیطی با شدت و ضعف برقرار بوده که در برخی از پارامترها عامل فاصله تا شهر دخیل نبوده و در برخی دیگر عامل فاصله تا شهر رشت بر میزان اثر گذاریها شدت بخشیده است .
پرونده مقاله
از جمله راهبردهای برنامهریزی توسعه جامعه عشایری کشور، اسکان است که با اهداف خدماترسانی، عمران و توسعه اجرا شده است. هدف این پژوهش، سنجش سطوح زیست‎پذیری کانون‎های اسکان عشایری در بخش مرکزی شهرستان بویراحمد بوده است که با روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است. رویک چکیده کامل
از جمله راهبردهای برنامهریزی توسعه جامعه عشایری کشور، اسکان است که با اهداف خدماترسانی، عمران و توسعه اجرا شده است. هدف این پژوهش، سنجش سطوح زیست‎پذیری کانون‎های اسکان عشایری در بخش مرکزی شهرستان بویراحمد بوده است که با روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است. رویکرد پژوهش، رویکرد ترکیبی (کمی – کیفی – کمی) است. دادههای لازم با ابزار پرسشنامهء محققساخته، مشاهده و مصاحبه‎های نیمه ساخت‎یافته بدست آمد. جامعهء آماری پژوهش، چهار کانون اسکان عشایر بود که در مجموع 272 خانوار داشتند و به صورت تمام‎شماری مورد پرسشگری قرار گرفتند. تحلیل داده‎ها با بهرهگیری از روش‎های تحلیل مسیر و تاپسیس صورت گرفت. نتایج نشان میدهد معیار اشتغال و درآمد بیشترین اثر مستقیم معنیدار را روی زیست‎پذیری دارد. خانوارهای عشایری برخوردار از یک محیط سکونتی آرام، امن، متعادل و پایدار با برخورداری از رفاه اجتماعی، کیفیت زندگی بالاتری دارند. همچنین، بین اندازه جمعیت و نزدیکی به کانون‎های برتر شهری، با زیست‎پذیری کانون‎ها رابطه مستقیم معنادار آماری وجود دارد. در بررسی اثرات غیرمستقیم، معیار جایگاه اقتصادی زنان بیشترین اثر غیرمستقیم معکوس (منفی) را بر زیست‎پذیری کانونهای اسکان نشان می‎دهد. همچنین، رابطه علّی مدیریت بهینه آب و مرتع حاکی از اثر غیرمستقیم معنیدار بر روی زیست‎پذیری است؛ بدین معنی که خانوارهای متکی بر دام‎داری، به اثرات محیط‎زیستی کم‎توجه بوده و بیشترین بهره‎کشی از طبیعت را به عمل می‎آورند. همچنین، از دیدگاه ساکنان، کانون منصورآباد در سطح اول زیست‎پذیری و کانون تلخدان با امتیازهای مناسب و اختلاف کمتر رتبه دوم را دارد. کانونهای حسینآباد و دلی بَجَک به ترتیب در سطوح سوم و چهارم هستند.
پرونده مقاله
امروزه توسعه بعنوان یک فرایند مهمترین بحث کشورها بویژه کشورهای درحال توسعه است،بررسی و شناخت نواحی روستایی و تحلیل قابلیتها و تنگناهای آنها در فرایند برنامه ریزی توسعه روستایی اهمیت بسزایی دارد. تالاب ها ارزش های غیرقابل انکاری از نظر اکولوژیک، اقتصادی و تفرجگاهی و زیبا چکیده کامل
امروزه توسعه بعنوان یک فرایند مهمترین بحث کشورها بویژه کشورهای درحال توسعه است،بررسی و شناخت نواحی روستایی و تحلیل قابلیتها و تنگناهای آنها در فرایند برنامه ریزی توسعه روستایی اهمیت بسزایی دارد. تالاب ها ارزش های غیرقابل انکاری از نظر اکولوژیک، اقتصادی و تفرجگاهی و زیبایی شناسی برای جوامع انسانی، جانوری و گیاهی دارند. ضمن تاکید بر این موضوع که تغییرات اقتصادی در روستاها نیز تابعی از شرایط عمومی در سطح ماکرو همچون اقتصاد ملی و ناحیه ای است اما میزان پذیرش این تغییرات در نقاط مختلف متفاوت و با سرعتهای متغیر صورت می پذیرد. پژهش حاضر با فرض اینکه تالاب دارای سهمی بسزا در اقتصاد روستاهای حاشه خود است انجام گرفته و جامعه نمونه شامل 15 روستا از شهرستان صومعه سرا و شهرستان بندر انزلی که در حاشیه تالاب قرار گرفته اند می باشند . در این پژوهش ابتدا وضعیت روستا های مورد مطالعه بر اساس اسناد موجود و مطالعات میدانی بررسی و تحلیل شده است. نتایج بررسی ها در زمینه تاثیر وجود تالاب انزلی در تنوع اقتصادی روستا بیانگر این مطلب بوده که شغل های مرتبط با تالاب در کل روستاهای حاشیه تالاب شامل صیادی ، شکار و گردشگری و صنایع دستی بوده به وجود آورده است اما به این دلیل که زیرساختهای لازم جهت بهره مند شدن روستاییان حاشیه از نعمت تالاب در جهات مختلف اقتصادی و زیستی فراهم نیامده لذا به صورت پتانسیلی بالقوه متروک مانده است
پرونده مقاله
شهر هوشمند شهری است که بر پایه فناوری اطلاعات و ارتباطات بنا میشود تا در آن ارائة خدمات به شهروندان به بهترین نحو بهبود یابد. هدف این پژوهش تحلیل شاخصهای شهر هوشمند در سطح مناطق شهر زاهدان است. پژوهش به لحاظ ماهیت، کاربردی بوده و روشی توصیفی تحلیلی دارد. گردآوری اطلا چکیده کامل
شهر هوشمند شهری است که بر پایه فناوری اطلاعات و ارتباطات بنا میشود تا در آن ارائة خدمات به شهروندان به بهترین نحو بهبود یابد. هدف این پژوهش تحلیل شاخصهای شهر هوشمند در سطح مناطق شهر زاهدان است. پژوهش به لحاظ ماهیت، کاربردی بوده و روشی توصیفی تحلیلی دارد. گردآوری اطلاعات در آن به روش کتابخانهای و پیمایشی صورت گرفته است. نمونه آماری متشکل از 384 نفر از ساکنان مناطق مطالعاتی بوده است. تحلیل دادهها با استفاده از آزمون تی تک نمونهای، تحلیل واریانس یک طرفه و تحلیل رگرسیون چندگانه و به کمک نرمافزار SPSS صورت گرفته و ترسیم نقشهها با استفاده از قابلیتهای ARCGIS انجام شده است. نتایج آزمون تی تک نمونهای نشان داد که از میان شاخصهای مورد بررسی، شاخص مردم هوشمند با رقم ۹۶/۲ و شاخص حکمروایی هوشمند با رقم ۵۶/۲ بهترتیب بالاترین و پایینترین سطح هوشمندی را داشتهاند و هر دو در سطحی پایینتر از سطح میانگین قرار دارند. نتایج آزمون تحلیل واریانس یک طرفه نیز دلالت بر این داشته که جز در مورد شاخص محیط زیست، بین شاخصهای شهر هوشمند در مناطق پنج گانه شهر زاهدان ارتباط معنادار وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نیز نشان داد که میان شاخصهای شهر هوشمند و میزان تحقق پذیری شهر هوشمند رابطة معنا داری وجود دارد. در این زمینه، شاخص جابهجایی هوشمند با مقدار بتای ۲۳۶/۰ بیشترین تأثیر و شاخص مردم هوشمند با مقدار بتای ۲۰۹/۰ کمترین تأثیر را بر میزان تحققپذیری شهر هوشمند در شهر زاهدان داشتهاند.
پرونده مقاله
رشد جمعیت و توسعه شهرها، تبدیل آنها به کلان شهرها و مساله مهاجرت، سبب افزایش جمعیت و مشکلات فراوان حمل و نقلی می شود. از این رو رویکرد توسعه مبتنی بر حمل و نقل محور به عنوان یکی از تکامل یافته ترین دیدگاه های توسعه مطرح شد. شهر تهران به عنوان پایتخت کشور ایران، همواره ب چکیده کامل
رشد جمعیت و توسعه شهرها، تبدیل آنها به کلان شهرها و مساله مهاجرت، سبب افزایش جمعیت و مشکلات فراوان حمل و نقلی می شود. از این رو رویکرد توسعه مبتنی بر حمل و نقل محور به عنوان یکی از تکامل یافته ترین دیدگاه های توسعه مطرح شد. شهر تهران به عنوان پایتخت کشور ایران، همواره با مشکلات حمل و نقل دست به گریبان است. مناطق 11 و 12 شهر تهران به دلیل مرکزیت و وجود مراکز مهم تجاری مورد توجه می باشد؛ اما همواره با مشکلات فراوانی ناشی از افزایش تردد خودروهای شخصی مواجهه است و برای کاهش تبعات آن، به راه اندازی مترو و اتوبوس های تندرو اقدام نموده است. هدف تحقیق حاضر بررسی وضعیت و اثرات توسعه حمل و نقل محور در مناطق 11 و 12 شهر تهران است. روش تحقیق توصیفی –تحلیلی و جز تحقیقات کمی است که برای جمع آوری داده ها، از روش میدانی و ابزار پرسش نامه استفاده شد. جامعه آماری تحقیق را شهروندان و کاربران مترو و اتوبوس تشکیل داده اند که تعداد 100 نفر به صورت تصادفی پرسشگری شد. روایی پرسش نامه از طریق جامع نخبگان و پایایی آن نیز با ضریب کرونباخ 80/0 تایید شد. تحلیل ها نیز در نرم افزار spss انجام شد. نتیجه تحقیق نشان داد که سه متغیر کاربری های پیرامون ایستگاه ها، شبکه دسترسی و ارتباطات و همچنین کیفیت فضایی ایستگاه ها در سطح کمتر از 05/0 بوده و میانگین برابر با 53/2 نیز تایید می نماید که وضعیت ایستگاه ها در مناطق 11 و 12، نامناسب است. نتیجه آزمون تی نمونه های مستقل در سطح کمتر از 05/0 تایید می نماید که منطقه 12 ، نسبت به منطقه 11 در شرایط مناسب تری قرار دارد. همچنین نتیجه نشان می دهد که اثرات کالبدی، اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی حمل و نقل و بهره برداری از ایستگاه ها در مناطق 11 و 12، در سطح کمتر از 05/0 معنادار بوده و جهت اثرات نیز مثبت و متوسط ارزیابی شده است. اختلاف میانگین برابر با 050/0 تایید می نماید که منطقه 11 نسبت به منطقه 12، اثرات کالبدی، اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی بیشتری را پذیرفته است. مدل رگرسیون نیز نشان داد که در سطح کمتر از 05/0، بیشترین تاثیرگذاری در توسعه حمل و نقل محور، مربوط به متغیر کیفیت فضایی ایستگاه ها با ضریب 327/0 بوده است.
پرونده مقاله