نامیرایی و سیالیّت اسطورهها باعث شده است که آنها همواره در ناخودآگاه انسانها در طول اعصار تداوم یابند ویکی از اجزای جداییناپذیر زندگی آدمی محسوب شوند؛ به گونهای که تداوم زندگی بشر از لحاظ معناشناختی بدون حضور اسطورهها غیرممکن به نظر میرسد؛ زیرا اسطورهها همواره پا چکیده کامل
نامیرایی و سیالیّت اسطورهها باعث شده است که آنها همواره در ناخودآگاه انسانها در طول اعصار تداوم یابند ویکی از اجزای جداییناپذیر زندگی آدمی محسوب شوند؛ به گونهای که تداوم زندگی بشر از لحاظ معناشناختی بدون حضور اسطورهها غیرممکن به نظر میرسد؛ زیرا اسطورهها همواره پاسخی شگرف، برای یکی از بنیادیترین بحرانهای انسان در تمام ادوار، یعنی میل به جاودانگی بودهاند. این پژوهش مضامین اصلی پدیدآورندة میل به جاودانگی و دلیل تقارن و استفاده از ساختارهای یکسان در آیینها و اقوام مختلف، برای رهایی از زمان و مکان و نیل به جاودانگی را با روشی تحلیلی- استنادی بررسی میکند. اسطورههایی همچون بازگشت ازلی، اسطورۀ باروری، رستاخیز، بازگشت به دوران کودکی، بازگشت به وحدت و اسطورۀ نویسنده شدن، از جمله بنمایههای اسطورهای هستند که گریزگاهی به جاودانگی در بطن آنها وجود دارد و به دلیل کارکرد مشترک ذهن اسطورهای (ناخودآگاه جمعی) ساختار شکلگیری مضامین نامبرده تقریباً یکسان است.
پرونده مقاله
به گواه آثار سایر بزرگان ادبیات فارسی، میتوان دریافت که شمار قابل ملاحظهای از اشعارِ کلیات شمس، متعلق به مولانا نیست. اشعاری از سلطان ولد، سنایی، عطار، خاقانی و برخی دیگر با تغییراتی، در غزلیات شمس به نام مولانا ضبط شده است. میتوان آمیختگی شعر شاعران پس از مولانا را چکیده کامل
به گواه آثار سایر بزرگان ادبیات فارسی، میتوان دریافت که شمار قابل ملاحظهای از اشعارِ کلیات شمس، متعلق به مولانا نیست. اشعاری از سلطان ولد، سنایی، عطار، خاقانی و برخی دیگر با تغییراتی، در غزلیات شمس به نام مولانا ضبط شده است. میتوان آمیختگی شعر شاعران پس از مولانا را با غزلیات شمس، ناشی از اختلاط دستنویسها دانست؛ اما درباره اشعار شاعران پیش از مولانا، نظیر سنایی و عطار و...، میتوان گفت که بیشتر این اشعار به دست خود مولانا به غزلهای او راه یافته است. به عبارت دیگر، مولوی با تتبع در اشعار شاعران پیش از خود، اشعاری را از حافظه در حلقههای صوفیان میخوانده و همین امر باعث گردیده که این دست اشعار از وی دانسته شود و در دیوان او هم وارد شود. در این جستار به بررسی اجمالی چند غزل از سنایی و عطار که در غزلیات شمس و به نام مولانا آمدهاند، پرداختهایم و بر اساس مقابله این اشعار مشترک، ابیاتی را تصحیح و به برخی تصحیفها در اشعار مولانا اشاره کردهایم. همچنین بعضی تتبعات مولانا در اشعار انوری، مجیر بیلقانی و خمسه نظامی را نیز نشان دادهایم.
پرونده مقاله