فهرست مقالات برحسب موضوع معماری و شهرسازی
-
دسترسی آزاد مقاله
1 - تحلیل آفرینش معماری مبتنی بر طبیعت برای تبیین ارتباط میان گیاه ریزوم و بازار تاریخی تبریز
احد نژاد ابراهیمی علی تخمچیانهدف: بررسی متغیرهای مستخرج از طبیعت در رویکردهای بیونیک، بیومیمتیک، بیوفیلیک، ژنومیک، ارگانیک و غیره نشان میدهد که استفاده انتزاعی از طبیعت، توجه به مردمیبودن معماری، توجه به آسایش و آرامش، مشارکت در محیطزیست، احترام به طبیعت و همسو با نگرشهای زیستمحیطی، بهرهجویی چکیده کاملهدف: بررسی متغیرهای مستخرج از طبیعت در رویکردهای بیونیک، بیومیمتیک، بیوفیلیک، ژنومیک، ارگانیک و غیره نشان میدهد که استفاده انتزاعی از طبیعت، توجه به مردمیبودن معماری، توجه به آسایش و آرامش، مشارکت در محیطزیست، احترام به طبیعت و همسو با نگرشهای زیستمحیطی، بهرهجویی از معانی، قواعد و حتی فرآیند تولید موجود در طبیعت از مواردی بوده است که معماران ایرانی از آن در آفرینش معماری خود بهره گرفته اند و شناخت دقیق آنها میتواند حل مشکلات موجود معماری امروزی را به همراه داشته باشد. این موارد در معماری گذشته بر اساس فرهنگ و سنتهای رایج بومی هر منطقه شکل گرفته بودند.روش تحقیق: از نظر هدف از پژوهش های توسعه ای می باشد که به روش توصیفی-تحلیلی پژوهش شده است و تحلیل های انجام یافته برای نتیجه گیری کیفی می باشد تا ارتباط بین بازارهای تاریخی ایران و بعنوان نمونه موردی بازار تاریخی تبریز و طبیعت بدست بیاید. تا به این سوال پاسخ داده شود: بر اساس مدل تحلیل زندهبازار، چه ارتباطی میان بازار تبریز و ارگانیسم گیاهی ریزومها وجود دارد؟یافته های تحقیق: بازارهای تاریخی در ایران به خصوص بازار تاریخی تبریز متناسب با طبیعت و نیاز شکل گرفته است و همواره توانسته است متناسب با نیاز خود را با محیط پیرامون تطبیق دهد از این جهت میتوان آن را "زندهبازار" اطلاق کرد.نتایج تحقیق: آفرینش مبتنی بر طبیعت در 4 مؤلفه فرم، ساختار، معنا و طبیعت متجلی شده است و تحلیل مواردی همچون"ارتباط شبکههای ساختاری"، "سلسله مراتب اهمیتی و مرکزیتی-محوری"، "فرم و مسیر گسترش"، "فرم، قطر، ابعاد و رنگ"، "هویتبخشی و معنادهی"، "حضور، احترام و زندگی در طبیعت" در بازار تاریخی تبریز مشابهت این بازار با ساختار ارگانیسمی-گیاهی ریزومها را نشان می دهد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
2 - ایجاد قلمروی محیطی مطلوب در پارکهای شهری تبریز برای زنان (پارک ائل گلی، ولیعصر و بانوان شمس)
سارا قهری للکلو رسول درسخوان مهسا فرامرزی اصلی مرتضی میرغلامی صمد صباغ دهخوارقانیزمینه و هدف: امروزه زنان مانند مردان در اجتماع حضور دارند. ولی قدرت کافی جهت انتخاب قلمروی مطلوب خود ندارند و به عنوان اقشار آسیب پذیر ارزش و جایگاهشان در فضاهای شهری نادیده گرفته شده و قلمروی محیطی مطلوبی جهت استفاده و لذت از فضاهای شهری ندارند. این تحقیق در پی آن است چکیده کاملزمینه و هدف: امروزه زنان مانند مردان در اجتماع حضور دارند. ولی قدرت کافی جهت انتخاب قلمروی مطلوب خود ندارند و به عنوان اقشار آسیب پذیر ارزش و جایگاهشان در فضاهای شهری نادیده گرفته شده و قلمروی محیطی مطلوبی جهت استفاده و لذت از فضاهای شهری ندارند. این تحقیق در پی آن است تا مولفههای تاثیرگذار بر ایجاد قلمروی مطلوب زنان را معرفی کند. روش بررسی: روش تحقیق پدیدارشناسی بوده و دارای رویکرد تبیینی- استنباطی میباشد. نوع مطالعه کیفی بوده و مطالعات به دو روش میدانی و کتابخانهای انجام شده است. از مصاحبه نیمه عمیق استفاده شده است. روش نمونه گیری هدفمند بوده و حجم نمونه ثابتی نداریم و نمونه گیری از افراد با دیدگاههای مختلف پس از شروع با حداقل تعداد، تا زمانی ادامه داشت که به اشباع نظری رسیده باشد. بر این اساس مجموع تعداد مصاحبه شوندگان در سه پارک ائل گلی، پارک ولیعصر و پارک بانوان شمس تبریز 18 نفر بوده است. یافتهها: بر اساس بیانات زنان پدیدارهای کلی شناسایی و استخراج شده و ارتباط آنها مشخص شد. در نهایت مهم ترین شاخصها که بیشترین مولفهها را در زیر مجموعه خود پوشش میدهند استخراج شد که شامل 9 شاخص کیفیت، تعامل، سرزندگی، امنیت، خلوت، جبرگریزی، ذهن-روان، حس تعلق، حق انتخاب میباشد. بحث و نتیجه گیری: در نتیجه با توجه به یافتههای تحقیق رفع کمبودهای مورد نیاز زنان در پارکهای شهری از بعد مولفههای استخراج شده، کمک شایانی در بهبود وضعیت مطلوبیت قلمرویی محیطی این قشر خاص خواهد داشت. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
3 - سنجش مؤلفههای پایداری اجتماعی در بازار تاریخی تبریز بر اساس دیدگاه کسبه
رضا شعاری میرسعید موسوی محمدرضا پاکدل فرد اسداله شفیع زادهزمینه و هدف: امروزه، علی رغم تحولات گسترده جوامع شهری، بازار همچنان توانسته نقش اجتماعی خود را حفظ کند. با در نظر گرفتن اهیمت بازار به عنوان یک مرکز برای فعالیتهای اجتماعی، هدف اصلی این تحقیق سنجش میزان پایداری اجتماعی در محدوده بازار تاریخی تبریز بر اساس دیدگاههای ک چکیده کاملزمینه و هدف: امروزه، علی رغم تحولات گسترده جوامع شهری، بازار همچنان توانسته نقش اجتماعی خود را حفظ کند. با در نظر گرفتن اهیمت بازار به عنوان یک مرکز برای فعالیتهای اجتماعی، هدف اصلی این تحقیق سنجش میزان پایداری اجتماعی در محدوده بازار تاریخی تبریز بر اساس دیدگاههای کسبه فعال میباشد. روش بررسی: روش تحقیق بصورت توصیفی-تحلیلی است. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از آزمون کولموگروف-اسمیرنوف، شاپیرو ویلک، کروسکال والیس و اسپیرمن انجام شد. یافتهها: نشان داد که تمامی مؤلفههای پایداری اجتماعی به یکدیگر وابستهاند. تغییر در هریک از مؤلفهها تغییر در سایر مؤلفهها را به دنبال خواهد داشت. در این میان بیشترین همبستگی بین مؤلفه حس تعلق و تعاملات اجتماعی با مقدار 902/0 همبستگی بین دو مؤلفه تعاملات اجتماعی و امنیت اجتماعی با مقدار 896/0 مؤلفه حس تعلق و رضایتمندی با مقدار 893/0 در مرتبهی بعدی قرار دارند. کمترین میزان همبستگی هم بین مؤلفه هویت-نظارت اجتماعی با مقدار 574/0 است. در مقایسه بین کمترین میزان همبستگی، همبستگی بین متغیرهای دوگانه هویت-امنیت اجتماعی و هویت-حس تعلق، هویت- تعاملات اجتماعی به ترتیب با مقادیر 640/0، 645/0، 652/0 قرار دارند. به این اساس مؤلفهی هویت کمترین میزان وابستگی را با سایر مؤلفههای پایداری اجتماعی دارد. بحث و نتیجه گیری: مشخص شد که نقش و اهمیت بازار به عنوان یک بستر برای فعالیتهای اجتماعی، با گذشت زمان تغییر نکرده و همچنان در ذهن کسبه فعال در مجموعه بازار هنوز پایدار است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
4 - مطالعه تطبیقی رابطه انسان و معماری از منظر زیباییشناسی در دورههای کلاسیک، مدرن و پستمدرن
سمیه موسویانزمینه و هدف: ارتباط جدایی ناپذیر انسان و معماری در طول دورههای مختلف، چه به صورت ترسیم شباهت نسبی یا قیاس تشبیهی بین ساختار بدن انسان و معماری، چه به دلایل زیباشناسی و چه به دلایل نمادین، همواره مورد توجه بوده است. تلاش نگارنده بر آن است تا نوع ارتباط انسان و معماری را چکیده کاملزمینه و هدف: ارتباط جدایی ناپذیر انسان و معماری در طول دورههای مختلف، چه به صورت ترسیم شباهت نسبی یا قیاس تشبیهی بین ساختار بدن انسان و معماری، چه به دلایل زیباشناسی و چه به دلایل نمادین، همواره مورد توجه بوده است. تلاش نگارنده بر آن است تا نوع ارتباط انسان و معماری را در دورههای کلاسیک، مدرن و پستمدرن بر مبنای شباهت ها و تفاوت های آن بررسی نماید. هدفی که دنبال می شود، مطالعه تطبیقی این ارتباط در دورههای مذکور، جهت رسیدن به شناخت شناسی رابطه انسان و معماری از منظر زیباییشناسی است. پرسش اصلی این پژوهش بر آن است که معماری غرب با انسان به عنوان موضوعی زیباییشناسانه در طول دورههای مختلف چگونه برخورد کرده است؟روش بررسی: این پژوهش از نوع کیفی به صورت توصیفی-تحلیلی است و جهت شناخت جایگاه انسان در زیبایی شناسی معماری دورههای مختلف با بهره گیری از ادبیات موضوعی، به روش تطبیقی، دیدگاهی تفسیری را در پیش می گیرد.یافته ها: یافته ها بیانگر آن است از شروع دوران کلاسیک تا مدرن، معنای ضمنی و نمادین زیباییشناسی که برگرفته از کالبد انسانی بود به تدریج محو شده است.بحث و نتیجه گیری: رابطه معماری و انسان از منظر زیباییشناسانه در دوره کلاسیک با تأکید بر بعد نمادین و دوره مدرن با تأکید بر بعد پراگماتیک، رویکردی کالبدانگارانه از طریق منطق ریاضیاتی بوده است؛ اما در دوره پستمدرن به رویکردی کالبد-ذهن انگارانه مبدل شده است؛ بدین معنی که در پست مدرنیسم بر حضور انسان از طریق فضای معماری تأکید گردیده و الگوی کالبد انسان به عنوان موضوعی زیباییشناسانه (فرم و مضمون) در دوره های قبل، اکنون به بحث تجربه انسان از مکان مبدل شده است که از طریق ادراک کالبدی معماری امکانپذیر می باشد، که رویکردی زیبایی شناسانه را در خود حمل می کند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
5 - بازآفرینی طراحی فضای عمومی شهر در عصر شیوع کرونا
فرشته کافی نیازمینه و هدف: با شروع تشخیص و شیوع کرونا از ابتدای سال 2020 میلادی، اثرات منفی بر جوامع شهری آشکار شده است که به تبع آن با وجود تعیین ضوابطی به منظور پیشگیری از ابتلا به این ویروس، حضور شهروندان در فضاهای عمومی شهری به حداقل رسیده است. بشر به منظور ادامه حیات خود باید به چکیده کاملزمینه و هدف: با شروع تشخیص و شیوع کرونا از ابتدای سال 2020 میلادی، اثرات منفی بر جوامع شهری آشکار شده است که به تبع آن با وجود تعیین ضوابطی به منظور پیشگیری از ابتلا به این ویروس، حضور شهروندان در فضاهای عمومی شهری به حداقل رسیده است. بشر به منظور ادامه حیات خود باید به فضاهای شهری باز گردد، درنتیجه لازم است تا برنامه ها و اقداماتی جهت خوانشی نو از طراحی فضاهای عمومی، با تاکید بر حداقل رساندن خطرات شیوع ویروس کویید 19 و رعایت فاصله اجتماعی صورت گیرد. روش بررسی: پژوهش حاضر، با روش شناختی- فرا تحلیلی و رویکرد نظری و تئوریک و انجام مطالعات کتابخانه ای صورت گرفته است. یافته ها: هدف از این پژوهش، تدقیق مولفه های فضای عمومی تاب آور و سرزنده از دیدگاه متیو کارمونا و بررسی تاثیرات ویروس کرونا بر هر یک از مولفه ها در فضای شهری می باشد. بحث و نتیجه گیری: بر این اساس، مولفه های فضای شهری از منظر کرمونا شامل (مولفه کالبدی، عملکردی، اجتماعی، بصری، ادراک و زمان) می باشد که ویروس کویید 19 به ترتیب باعث بروز آثاری همچون (تعریض پیاده روها، طراحی بیوفیلیک ساختمان ها و ... در بعد کالبدی)، (ممنوعیت اتوموبیل در برخی خیابان ها و ایجاد فضاهای دوجرخه محور، مطرح شدن ایده شهر 15 دقیقه ای و ... در بعد عملکردی)، (ایجاد فاصله اجتماعی، تعطیلی مراکز تجمعی و ... در بعد اجتماعی)، (ایجاد چهره ای خشن و بی رحم در شهر ناشی از عدم مردم در فضای شهری و تعطیلی مراسم و آیین ها و ... در بعد بصری)، (بروز خشونت، ترس، ناامیدی و .... در بعد ادراک) و (کاهش مدت زمان حضور شهروندان در ترافیک و پارکها و ... در بعد زمان) شده است. به طورکلی، این پدیده همچون هر پدیده دیگری، دارای پیامد های مثبت و منفی متعددی می باشد که می توان این اپیدمی را فرصتی برای تجدید نظر در طراحی شهرها برای آمادگی بهتر برای بحران های آینده قلمداد کرد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
6 - شهرسازی بیوفیلیک: الحاق طبیعت به منظور افزایش کارایی محیط های انسان ساخت (مورد پژوهی: ساماندهی بخشی از محور مهران رود تبریز)
پریسا قبادی یاسمن چراغی ملیانیزمینه هدف: با شروع عصر جدید و در پی آن شدت یافتن سرعت ساخت و ساز در شهرها، حاشیه رودخانههای فصلی و دائمی که در گذشته از جمله فضاهای سبز و تفریحی شهرها به شمار می آمدند، مبدل به یک فضای زائد شهری شدند. این پژوهش میکوشد با به کارگیری رویکردهای جدید به ساماندهی بخشی از ب چکیده کاملزمینه هدف: با شروع عصر جدید و در پی آن شدت یافتن سرعت ساخت و ساز در شهرها، حاشیه رودخانههای فصلی و دائمی که در گذشته از جمله فضاهای سبز و تفریحی شهرها به شمار می آمدند، مبدل به یک فضای زائد شهری شدند. این پژوهش میکوشد با به کارگیری رویکردهای جدید به ساماندهی بخشی از بافت پیرامونی مهران رود در محله بیلانکوه تبریز بپردازد. روش بررسی: انتخاب سکانس مطالعاتی، به کمک پرسشنامه و روش ANP صورت پذیرفته و روش جمع آوری اطلاعات در بخش مبانی نظری به صورت کتابخانه ای و اسنادی و در بخش شناخت نمونه موردی، به صورت میدانی است. همچنین در پژوهش حاضر از روش توصیفی- تحلیلی استفاده شده است. یافتهها: دستاورد این پژوهش در بخش مبانی، ارائه چهارچوب نظری در قالب هفت معیار و زیر معیارهای مرتبط با هریک می باشد که پس از مطالعه مصادیق و جمع بندی آنها، خرد پروژه هایی در حوزه مداخله تعریف شد که در ارائه طرح های سه بعدی و طراحی فضاهای آنها زیرمعیارهایی نظیر بیومورفیک و بیومیمیکری، چشم انداز و پناهگاه، استفاده از مصالح و پوشش گیاهی بومی موثرتر و کاربردی تر بودند. بحث و نتیجهگیری: این پژوهش نشان می دهد که در نظر گرفتن عوامل طبیعی نظیر رودخانه و پیوند آن با بافت شهری پیرامونی به کمک کاربری های مکمل و همخوان نظیر باغها و زمین های کشاورزی درون شهری می تواند موجب تقویت پتانسیل بیوفیلیکی شهر تبریز و حل مشکلاتی نظیر انفصال بافت شهری و رودخانه، کم رنگ شدن ارتباطات اجتماعی و کاهش سیلاب در مواقع بحرانی گردد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
7 - بازشناسی و تحلیل مدلهای نظری روانشناسی محیطی با تأکید بر نقش تجربه انسان در ادراک زیباییشناسی محیط زیست
سمیه موسویانزمینه و هدف: محیط فیزیکی سبب میشود تا انسان واکنشهای پیچیدهای در قالب احساس، برخورد، ارزش، علاقه و تمایل نشان دهد. همین واکنشها به طرز خاصی فرآیندهای شناختی و ادراکی انسان نسبت به محیط را در قالب ارزشهای زیباییشناسی شکل میدهند. مفهوم زیباییشناسی محیطی، مفهومی پی چکیده کاملزمینه و هدف: محیط فیزیکی سبب میشود تا انسان واکنشهای پیچیدهای در قالب احساس، برخورد، ارزش، علاقه و تمایل نشان دهد. همین واکنشها به طرز خاصی فرآیندهای شناختی و ادراکی انسان نسبت به محیط را در قالب ارزشهای زیباییشناسی شکل میدهند. مفهوم زیباییشناسی محیطی، مفهومی پیچیده است و این اصطلاح در انواع مطالعات نظری و تجربی، به صورت گستردهای مطرح شدهاند؛ اما چگونگی تأثیرگذاری محرکهای محیطی بر تجربه خوشآیندی انسان از محیط، همچنان به عنوان موضوعی مبهم به نظر میرسد. لذا با توجه به سطوح مختلف ادراک تجربی فضا و احساس مطلوبیت حاصل از آن، تحلیل دقیق نگرشهای مختلف روانشناسی محیطی از این منظر به عنوان یک ضرورت احساس میشود، تا در جهت بازخوانی و همگرایی بیشتر مؤلفههای این حوزه نظری در جهت ارتقاء کیفیت محیط زیست به آن پرداخته شود. بر این مبنا این سؤالات مطرح میشوند که در مدلهای نظری روانشناسی محیطی چه ویژگیهایی موجب شکلگیری ادراک زیباییشناسی محیط از طریق تجربه میگردند؟ و چه مؤلفههایی، عناصر اصلی تجربه زیبایی محیط را تشکیل میدهند؟روش بررسی: پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و به صورت توصیفی-تحلیلی به واکاوی مدلهای اصلی این حوزه در جهت بازشناسی رویکردهای کلیدی مرتبط با مفهوم تجربه در زیباییشناسی پرداخته است، تا سازوکارهای زیربنایی آنها را شناسایی کند. بحث و نتایج: میتوان سه مؤلفه اصلی را به عنوان ابعاد ساختاری ادراک زیباییشناسی از طریق تجربه محیط معرفی کرد:1- آگاهی کنشی پیوسته از طریق تعامل و توجه محیطی؛ 2- آگاهی حسی-حرکتی بواسطه انگیختگی و هیجان و 3- آگاهی کالبدی فعال از طریق مشارکت و رفتار محیطی. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
8 - تحلیل نقش عناصر بصری تابلوهای تبلیغاتی در منظر خیابان مدرس مشهد
مهسا ضمیری آزاده شریفیتبلیغات شهری یکی از مهم ترین شاخه های دانش تبلیغات و یکی از عناصر سازنده منظر شهری در سکونتگاه های انسانی به شمار می رود به نحوی که به عنوان بخشی جدایی ناپذیر از کالبد شهرها شناخته شده و بخش مهمی از فعالیت های تجاری در شهرها به این موضوع اختصاص یافته است. بکارگیری صحیح چکیده کاملتبلیغات شهری یکی از مهم ترین شاخه های دانش تبلیغات و یکی از عناصر سازنده منظر شهری در سکونتگاه های انسانی به شمار می رود به نحوی که به عنوان بخشی جدایی ناپذیر از کالبد شهرها شناخته شده و بخش مهمی از فعالیت های تجاری در شهرها به این موضوع اختصاص یافته است. بکارگیری صحیح عناصر بصری در ایجاد هویت بصری و تقویت خوانایی تابلو های تبلیغاتی نقش چشمگیری دارند. تابلو های تبلیغات شهری می تواند نمودی فعال و تاثیرگذار در منظر عمومی یک شهر داشته باشد. هدف از انجام این پژوهش شناخت مولفه های آسایش بصری و تحلیل آن در محدوده خیابان مدرس مشهد به منظور بهره گیری از آن در جهت ارتقا کیفیت منظر آن بوده است. بدین منظور اطلاعات مربوط به تابلوهای تبلیغاتی موجود در خیابان مدرس جمع آوری و با استفاده از روش های تحلیلی و با بررسی قوانین و آیین نامه های موجود و همچنین مشاهده مورد پژوهشی، اطلاعات حاصل پردازش شده تا با استفاده از روش تحلیل SWOT راهکارهایی اجرایی برای بهبود وضعیت تبلیغات شهری در خیابان مدرس پیشنهاد گردد.نتایج حاصل از این تحقیق نشان میدهد که ارتقاء سطح مولفههای آسایش بصری تاثیر متقابل و دوسویهای را بر منظر شهری گذاشته و عدم توجه به آن منجر به آشفتگی، ناهمگونی و اغتشاشات بصری محیط میشود. بر این اساس تشویق استفاده از تجهیزات مناسب تبلیغاتی، حذف تبلیغات غیرمجاز و پیشگیری از بروز آنها و توجه به نیازهای صاحبان مشاغل کوچک و همچنین تبلیغات موقت محیطی به عنوان پیشنهادهای راهبردی این پژوهش ارائه گردیده اند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
9 - شبیه سازی روند تغییرات کاربری اراضی شهر گچساران با استفاده از مدل سلول های خودکار
محسن درخش سهیل سبحان اردکانیزمینه و هدف: با توجه به پیامدهای توسعه شهری از جمله تغییر و تخریب محیطزیست و تغییر در ساختار فیزیکی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی شهرها، پیش بینی و مدل سازی الگوهای گسترش و تغییرات فیزیکی شهرها طی بازههای زمانی مختلف می تواند در راستای دستیابی به توسعه پایدار شهری و فرا چکیده کاملزمینه و هدف: با توجه به پیامدهای توسعه شهری از جمله تغییر و تخریب محیطزیست و تغییر در ساختار فیزیکی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی شهرها، پیش بینی و مدل سازی الگوهای گسترش و تغییرات فیزیکی شهرها طی بازههای زمانی مختلف می تواند در راستای دستیابی به توسعه پایدار شهری و فراهم کردن اطلاعات جامع برای مدیران و برنامه ریزان شهری از اهمیتی بسزا برخوردار باشد. لذا، این مطالعه با هدف شبیه سازی روند گسترش شهر گچساران با استفاده از مدل سلول های خودکار (CA) برای سال 2044 میلادی با در نظر گرفتن روند توسعه شهر طی سالهای 1972 تا 2015 انجام یافت. روش بررسی: در این پژوهش توصیفی، با استفاده از تصاویر ماهواره لندست و سنجندههای MSS 1972،TM 1986، ETM+ 1999 و OLI 2015 نقشه ها و روند تغییرات کاربری اراضی طی دورههای زمانی مورد مطالعه استخراج شد. یافتهها: نتایج بیانگر رشد فزاینده کاربری شهری طی زمان بهویژه در نیمه شمالی شهر و کاهش کاربری طبیعی و بومشناختی و بهویژه اراضی کشاورزی و مرتعی بود. همچنین مشخص شد که روند گسترش و توسعه شهر گچساران در طی دوره 1972 تا 2015 از الگویی مناسب تبعیت نکرده و از اینرو بهویژه در قسمت غربی رشد ناموزون شهر نمایان است. از طرفی مطابق پیشبینی خروجی مدل، در سال 2044، در حدود %70 وسعت منطقه مورد مطالعه را کاربری شهری به خود اختصاص خواهد داد. بحث و نتیجهگیری: با استناد به یافتههای پژوهش میتوان اذعان داشت که مدل سلول های خودکار از دقت قابل قبول برای پیشبینی و شبیهسازی روند توسعه شهری برخوردار است و میتواند بهطور موثر برای مطالعه پویایی شهری و بهویژه در شهرهایی با رشد سریع مورد استفاده قرار گیرد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
10 - تبیین چارچوبی در جهت حضور طبیعت در معماری بر اساس نگرش سیستمی
مینو قره بگلو لاله رشادزمینه هدف: این نوشتار در پی آن است که با استناد به تفکر سیستمی به تبیین چارچوبی برای حضور طبیعت در معماری بپردازد. پرسش اصلی این است که نحوه ارتباط طبیعت و معماری بر اساس تفکر سیستمی چگونه قابل تبیین است. در تفکر سیستمی به عنوان یک نگرش کل نگر شناخت بر اساس فهم کل سیستم چکیده کاملزمینه هدف: این نوشتار در پی آن است که با استناد به تفکر سیستمی به تبیین چارچوبی برای حضور طبیعت در معماری بپردازد. پرسش اصلی این است که نحوه ارتباط طبیعت و معماری بر اساس تفکر سیستمی چگونه قابل تبیین است. در تفکر سیستمی به عنوان یک نگرش کل نگر شناخت بر اساس فهم کل سیستم صورت می گیرد. از این رو تصویر دقیق تری از واقعیت را ارائه می دهد. روش بررسی: روش تحقیق ماهیتی توصیفی تحلیلی و استنباطی دارد که بروش تفکر سیستمی به کمک ابزار حلقه های علیت انجام گشته است. یافته ها: تبیین چارچوبی برای حضور طبیعت در معماری بر مبنای تفکر سیستمی، در بطن سیستم انسان- طبیعت معماری معنا می یابد. بر اساس شناسایی زیرسیستم های انسان و طبیعت و معماری، دوگانه های انسان- معماری، انسان - طبیعت و طبیعت معماری به عنوان روابط اصلی در سیستم مشخص گشت.. بحث ونتیجه گیری: یافته ها حاکی از آن است که چارچوبی از حضور طبیعت در معماری ملزومات سکونتی را از رابطه انسان -معماری و اهداف معرفتی را از رابطه انسان - طبیعت و روش ها را از رابطه طبیعت- معماری دریافت می کند. طی فرایند انسانی- فنی-طبیعی، ابتدا به کمک همزیستی با طبیعت در قالب درک توانش های بسترطبیعی در نظام معرفتی زیست بوم محور تعامل با محیط تحقق می یابد. در گام بعدی، بهره گیری از رویکرد الگوبرداری از طبیعت در قالب آموختن از آن و ادغام فضایی و بصری با طبیعت به شکل گیری کیفیاتی با وجوه انسانی در کالبد معماری می انجامد. تمامی رویکردها در ساختار معرفتی رویکرد تکمیل طبیعت، با هدف ارتقاء انسان و طبیعت در جهت اهداف و نیازهای انسانی تحقق امر سکونت را منجر می گردد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
11 - راهکارهای تطبیق فضاهای سکونتی با شرایط خاص دوره پاندمی کرونا
زینت امینی فر فرشته احسانی حمیدرضا عظمتی سید جمال الدین مهدی نژادزمینه و هدف: تا مدت ها پس از شیوع ویروس کرونا، قرنطینه خانگی به عنوان بهترین راهکار جهت پیشگیری از ابتلاء و کنترل پخش ویروس در جامعه٬ مطرح بوده است. عدم حضور فیزیکی در محیط های کاری، دانشگاه ها، مدارس، باشگاه ها و بسیاری فضاهای مشابه باعث شده است که حیطه عملکردی خانه به چکیده کاملزمینه و هدف: تا مدت ها پس از شیوع ویروس کرونا، قرنطینه خانگی به عنوان بهترین راهکار جهت پیشگیری از ابتلاء و کنترل پخش ویروس در جامعه٬ مطرح بوده است. عدم حضور فیزیکی در محیط های کاری، دانشگاه ها، مدارس، باشگاه ها و بسیاری فضاهای مشابه باعث شده است که حیطه عملکردی خانه به گستره ای بیش از صرفا یک فضای سکونتی تغییر پیدا کند و درواقع خانه، به شهری در مقیاس کوچک، تبدیل شود. در این میان عدم پاسخگویی مسکن به شرایط خاص دوره پاندمی کرونا، می تواند بسیار مساله ساز باشد. هدف این پژوهش، شناخت انتظارات ساکنین از مسکن و ارائه پیشنهاد برای بهسازی محل سکونت در دوران قرنطینه خانگی است.روش بررسی: آسیب شناسی و نیازسنجی مسکن فعلی مبتنی بر یافته های پیمایشی است که با استفاده از پرسشنامه آنلاین، برروی 832 نفر صورت گرفته است.یافته ها: داده های به دست آمده، تاییدکننده تغییرات سبک زندگی در دوران قرنطینه می باشد؛ به طوریکه فیلم دیدن، خلوت با خود، مطالعه و همچنین رسیدگی به امور خانه پرتکرارترین فعالیت های روزمره بوده است. ساکنین در این دوران، از حیاط، پشت بام و محوطه سبز مجموعه های مسکونی بیشتر از سایر مشاعات استفاده کرده اند.بحث و نتیجه گیری: این تحقیق، اولویت های ساکنین درمورد مسکن در شرایط قرنطینه و همچنین ویژگی های مطلوب و نامطلوب از دیدگاه آنها را شناسایی کرده و سپس راهکارهایی معمارانه در قالب اقداماتی ساده و سریع ارائه داده است که مسکن فعلی را برای تأمین نیازهای ساکنین در دوران قرنطینه خانگی مناسب سازی کند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
12 - بررسی نقش بیماری کووید-١٩ در پیدایش معماری سبز در آینده-پژوهی خانهها بر اساس روش تحلیل لایهای علتها(CLA)
روشنک نابغ وطن آزیتا بلالی اسکوئی محمدعلی کی نژاد فربد دیبازمینه و هدف: با شیوع بیماری کووید-١٩ و قرنطینه خانگی، سبک زندگی انسان ها،که رابطه مستقیمی با طرح ریزی خانه دارد، دچار تحولات گسترده ای شد. انسان ها بالاجبار زمان زیادی را در خانه گذرانده و تمامی فعالیت های روزمره خود را می بایست از داخل خانه انجام دهند. پس با تغییر سبک چکیده کاملزمینه و هدف: با شیوع بیماری کووید-١٩ و قرنطینه خانگی، سبک زندگی انسان ها،که رابطه مستقیمی با طرح ریزی خانه دارد، دچار تحولات گسترده ای شد. انسان ها بالاجبار زمان زیادی را در خانه گذرانده و تمامی فعالیت های روزمره خود را می بایست از داخل خانه انجام دهند. پس با تغییر سبک زندگی نیاز به تغییر در کالبد و مفهوم خانه ضروری است و آمادگی برای مواجهه با این تغییر نیازمند شناخت آینده های بدیل برای خانه است. روش بررسی: با استفاده از روش تحلیل لایه ای علت ها و تعمیق در لایه ها و روند رفت وبرگشتی آن، و مصاحبه نیمه ساختاریافته با متخصصان و نخبگان زمینه تحقیق، به شناسایی استعاره ها و گفتمان های بدیل برای این موضوع می پردازیم. یافته ها: استعاره های بدیل برای آینده خانه باتوجه به شیوع بیماری کووید-١٩ شامل ٧ مورد می باشند که خانه سبز از مهم ترین آن هاست. گفتمان های بدیل نیز که حمایتگر استعاره های بدیل هستند شامل طبیعت گرایی، جبرگرایی فناورانه، اگزیستانسیالیسم و بازنگری فرهنگی می باشند. بحث و نتیجه گیری: دوری از طبیعت، گیاهان و فضای آزاد، به معنای دوری از زندگی اصیل و در نتیجه ایجاد حس افسردگی است که موجب بیماری های مختلف روحی می شود. خانه سبز باعث ایجاد سلامت و امنیت برای ساکنین خانه شده و درنتیجه رفاه و آسایش بیشتری فراهم خواهدکرد. همچنین خانه سبز با معماری خاص خود، قادر به صرفه جویی در انرژی و حفظ بیشتر برخی از منابع خانه است. باتوجه به عوارض روحی و اقتصادی ناشی از قرنطینه خانگی در اثر شیوع بیماری کووید-١٩، یکی از مهم ترین عناصر برای خانه آینده توجه بسیار زیاد به فضای سبز، گیاهان، منظر و پایداری می باشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
13 - تبیین رابطه انسان - محیط با استفاده از نقد مبانی نظری نحو فضا
سید تاج الدین منصوری اسماعیل ضرغامیزمینه و هدف: پیچیدگی موضوع طراحی فضای معماری و شهری به سبب ابعاد ناشناخته و وجود الگوهای رفتاری متنوع انسان، به حدی است که نمیتوان بر اساس مبانی یک نظریه به طراحی محیط پرداخت. هدف از انجام این پژوهش بررسی و نقد مبانی نظریه نحو فضا، بهعنوان یکی از ابزارهای اصلی طراحی ف چکیده کاملزمینه و هدف: پیچیدگی موضوع طراحی فضای معماری و شهری به سبب ابعاد ناشناخته و وجود الگوهای رفتاری متنوع انسان، به حدی است که نمیتوان بر اساس مبانی یک نظریه به طراحی محیط پرداخت. هدف از انجام این پژوهش بررسی و نقد مبانی نظریه نحو فضا، بهعنوان یکی از ابزارهای اصلی طراحی فضا، در تبیین مطلوب الگوهای رفتاری انسان محیط میباشد.روش بررسی: درروش پژوهش حاضر، راهبرد ترکیبی مورداستفاده قرارگرفته است. دادههای اولیه با نگرشی کیفی، بر اساس مطالعات کتابخانهای جمعآوریشدهاند. برای دستهبندی دادهها، راهبرد طبقهبندی بکار رفته است. این راهبرد بهوسیله مرتب کردن و ساختار دادن به داده در یک سامانه مبتنی بر مشخصههای کلی، الگوها، رفتارها و مضمونها، دانش جدیدی را به وجود میآورد و میتواند با سایر راهبردهای پژوهش ترکیب شود. برای دستیابی به نتایج، دادههای بهدستآمده با راهبرد تفسیری مبتنی بر استنتاج تبیین گردیدهاند. در دستیابی و تبیین نتایج، نگرشی انتقادی مدنظر بوده است تا بتوان نقاط قوت و ضعف نظریه نحو فضا و راهحلهای نظری و عملی برای رفع ضعفهای این نظریه ارائه گردد.یافتهها: پس از بررسی تواناییهای تحلیل نظریه نحو فضا در ادراک فضا، یافتهها نشان میدهند که این نظریه در تبیین رابطه انسان محیط دارای نقاط ضعفی است که میتوان این کاستیهای را در چهار عامل بصری، ساختاری (هندسی)، رفتاری و محیطی دستهبندی نمود.بحث و نتیجهگیری: نتایج نشان دادند که در حوزه عوامل بصری، خوانایی؛ در حوزه عوامل ساختاری (هندسی)، خوانایی و پیکربندی؛ در حوزه رفتاری و محیطی، تبیین قرارگاههای رفتاری؛ و در حوزه عوامل محیطی، عوامل اقلیمی، تأثیرگذارترین کاستیهای نظریه نحو فضا در تبیین رابطه انسان محیط میباشند. بنابراین در طراحی مطلوب محیط و کاستن ضعفهای نظریه نحو فضا، میبایست از مبانی نظریههای پوششی در حوزههای بیانشده، استفاده نمود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
14 - طراحی شهری بیواربانیسم : نگرشی زیست- انسان محور به طراحی شهری (نمونه موردی: حاشیه رودخانه چشمه کیله تنکابن)
پریسا قبادی رضا جعفریها علی نیک نما سید علیرضا عالیزمینه و هدف: شهرسازی در گذشته به واسطه نگاه منسجم به شهر، و قائل نشدن تمایز میان طبیعت و بافت شهری، تاثیرات مثبتی برجای می گذاشت که امروزه در کمتر فضایی به چشم می خورد. متخصصین در پی به کارگیری رویکردهای کاربردی جدیدی، در طراحی و بازسازی فضاهای شهری هستند، تا بتوانند مش چکیده کاملزمینه و هدف: شهرسازی در گذشته به واسطه نگاه منسجم به شهر، و قائل نشدن تمایز میان طبیعت و بافت شهری، تاثیرات مثبتی برجای می گذاشت که امروزه در کمتر فضایی به چشم می خورد. متخصصین در پی به کارگیری رویکردهای کاربردی جدیدی، در طراحی و بازسازی فضاهای شهری هستند، تا بتوانند مشکلات موجود را، حل نمایند. روش بررسی: پژوهش حاضر به لحاظ روش، توصیفی- تحلیلی و به لحاظ هدف، از نوع تحقیقات کاربردی است. یافتهها: دستاورد این پژوهش در بخش مبانی، معرفی بیواربانیسم به عنوان رویکردی جدید در طراحی شهری است که محیط زیست شهری را به عنوان یک شی زنده بسیار پیچیده در نظر گرفته و در تلاش به منظور ارتباط عناصر طبیعی و نیازهای انسان است و شهرسازی را به طور جدایی ناپذیری با زیستشناسی مرتبط میداند. با تحلیل سه نمونه موردی انتخابی بر اساس اجزای تشکیل دهنده بیواربانیسم، چگونگی راهکارهای مبتنی بر آنها بررسی و در انتها حاشیه رودخانه چشمه کیله تنکابن به عنوان مورد پژوهی داخلی و بومی، تحلیل و بخش هایی از آن به عنوان خرد پروژههای انتخابی طراحی گردید. بحث و نتیجهگیری: این نوع جدید از رویکرد شهری و کاربرد آن در ایران ممکن است با تعداد زیادی از محدودیت ها نظیر: هزینه های نگهداری بالا، آگاهی کم افکار عمومی از مزایای آن و منافع واگرا بازار املاک و مستغلات روبرو شود، اما می توان به تدریج از طریق یک ارتقای مفهوم به صورت گسترده و از طریق بالا بردن سطح آگاهی در مورد سودمندی خدمات اکوسیستمی و تعامل گروه های هدف بزرگتر به مشکلات فائق آمد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
15 - شناسایی و الویت بندی راهبرد های مناسب جهت ساماندهی بافت فرسوده بخش مرکزی شهر قزوین با رویکرد باز آفرینی شهری پایدار با استفاده از تکنیک های SWOT –AHP
منوچهر حبیبی نفیسه مرصوصی اسماعیل علی اکبریزمینه و هدف: در این تحقیق مناطق فرسوده بخش مرکزی شهر قزوین از لحاظ شدت فرسودگی الویت بندی و نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدید های این مناطق شناسایی شده است. روش بررسی: برای رسیدن به این هدف از اسناد و مدارک، آمار و اطلاعات موجود درمنابع علمی و همچنین مصاحبه با سرپرستان خا چکیده کاملزمینه و هدف: در این تحقیق مناطق فرسوده بخش مرکزی شهر قزوین از لحاظ شدت فرسودگی الویت بندی و نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدید های این مناطق شناسایی شده است. روش بررسی: برای رسیدن به این هدف از اسناد و مدارک، آمار و اطلاعات موجود درمنابع علمی و همچنین مصاحبه با سرپرستان خانوارهای ساکن در بافت فرسوده، صاحبنظران، مدیران و کارشناسان مرتبط با مباحث معماری، اجتماعی و بکارگیری تکنیک سلسله مراتبی فازی مدلAHP ومدل SWOT استفاده به عمل آمده است. در مرحله اول مناطق فرسوده بخش مرکزی شهر قزوین از لحاظ شدت فرسودگی الویت بندی شده است. در مرحله بعد با استفاده از مدل SWOT با حجم نمونه 417 نفر برای سطح اطمینان 95 درصد و احتمال خطای 5 درصد نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدید های مناطق فرسوده بخش مرکزی شهر قزوین شناسایی شده است. یافته ها: کمبود فضاهای خدماتی رفاهی در محدوده مورد مطالعه با ضریب اهمیت (033/0) مهمترین نقطه ضعف، دسترسی آسان به خیابـان هـای اصـلی، بازار و مرکز شهر با ضریب اهمیت (024/0) بالاترین نقطه قوت، عدم وجود برنامه ای مدون در راستای عدالت محوری در پهنه شهر قزوین با ضریب اهمیت (054/0) است. بحث و نتیجه گیری: مهم ترین تهدید وجود طرح های تشویقی (نظیر اعطای وام، افزایش تراکم و ...) توسط سازمان های ذیربط در راستای افزایش سرمایه گذاری و نوسازی با ضریب اهمیت (032/0) و برترین فرصت در ساماندهی بافت بخش مرکزی شهر قزوین با رویکرد باز آفرینی شهری پایدار شناخته شد. پرونده مقاله