منشات خاقانی شروانی (520 - 595 هـق)، مجموعه نامههایی است که خاقانی با نثری فنی و زیبا برای حاکمان، عالمان و نزدیکان خود نگاشته است، این نامهها، از جنبههای ادبی، اجتماعی و هنری دارای اهمیت و شایان بررسی و توجه میباشد. همچنین آنها را می توان جزو منابع مهم در خاقانی شن More
منشات خاقانی شروانی (520 - 595 هـق)، مجموعه نامههایی است که خاقانی با نثری فنی و زیبا برای حاکمان، عالمان و نزدیکان خود نگاشته است، این نامهها، از جنبههای ادبی، اجتماعی و هنری دارای اهمیت و شایان بررسی و توجه میباشد. همچنین آنها را می توان جزو منابع مهم در خاقانی شناسی و جامعه شناسی دوره شاعر، به حساب آورد. منشأت، جلوههای زیبایی از نثر فنی قرن ششم را برای ما ترسیم میکند که در نهایت پختگی و آراستگی، در قالب نامه، ارائه و تحریر یافته است. بعضی از نامههای خاقانی، دل نامههایی هستند که اطلاعات قابل توجهی در مورد نویسنده و جامعهای که در آن زندگی کرده است در اختیار ادب دوستان قرار میدهد. در این مقاله، اهمیت و ارزش منشأت، به عنوان نمونهی برجسته و بارز هنر نثرنویسی شاعری توانا، بیان میگردد تا علاقه مندان، در زمینه خاقانی پژوهی، آن اثر را بیشتر مورد توجه و مدنظر خود قرار دهند.
Manuscript profile
خوبی یا بدی کارها از مهم ترین مباحث کلامی و مذهبی و نحله های کلامی است و با توجّه به ماهیّت آن ، اختلاف نظربین عالمان و متکلّمین پدیدآمده است.نخست آنچه ذهن آدمی را درگیر می نماید این است که خوب بودن و شایستة بودن کارها بدان جهت است که این افعال در ذات خود خوب یا بد هست More
خوبی یا بدی کارها از مهم ترین مباحث کلامی و مذهبی و نحله های کلامی است و با توجّه به ماهیّت آن ، اختلاف نظربین عالمان و متکلّمین پدیدآمده است.نخست آنچه ذهن آدمی را درگیر می نماید این است که خوب بودن و شایستة بودن کارها بدان جهت است که این افعال در ذات خود خوب یا بد هستند. برخی بر عقلی بودن آن اصرار داشته و گروهی نیز آن هارا شرعی می خوانند. اشعري و به تبع او، اشاعره قائل به شرعي بودن حسن و قبح بودند و معتزله نيز بر عکس اشاعره قائل به ذاتي بودن، يا عقلي بودن حسن و قبح بودند. در کنار آنها ماتريديه نظر ميانهاي ابداع کرده و برخي از امور را شرعي و برخي را نيز عقلي ميداند. مولانا حسن و قبح را به زیبایی و زشتی تأویل در مورد ماهیّت کرده وبه ضرورت و نتیجه آن بیشتر اندیشیده است . در این مقاله، به بررسی وتبیین نمودها ومصداق های حسن و قبح، با ذکر شواهدی از مثنوی معنوی که با باریک اندیشی های ذهن پرتکاپوی مولوی در هم آمیخته، می پردازیم.
Manuscript profile
پادشاهی کیخسرو یکی از روایات مبتنی بر قدرت است که توانمندی او را برای رسیدن به جامعة آرمانی نشان میدهد. هدف این جستار، عرضة عملکرد کیخسرو در میدان قدرت و تبیین عاملیت انواع سرمایه و عادتواره یا منش، از دیدگاه پییر بوردیو و تشکیل جامعه به واپایش قدرت و پرهیز از ظلمست More
پادشاهی کیخسرو یکی از روایات مبتنی بر قدرت است که توانمندی او را برای رسیدن به جامعة آرمانی نشان میدهد. هدف این جستار، عرضة عملکرد کیخسرو در میدان قدرت و تبیین عاملیت انواع سرمایه و عادتواره یا منش، از دیدگاه پییر بوردیو و تشکیل جامعه به واپایش قدرت و پرهیز از ظلمستیزی است. نوشتار حاضر به صورت توصیفی- تحلیلی و رویکرد تطبیقی سعی دارد، با ارایة قدرت کیخسرو و تلفیق آن در روابط کنشگران، نشان دهد که او چگونه میتواند فرهنگ استطاعت را در اجتماع افزایش داده و به جامعة آرمانی دست یابد؟ از آنجا که همگونی خرد در اندیشة فردوسی و بوردیو برجسته است، مقابلة خردمندانه با رویدادهای اجتماعی درکامیابی کیخسرو مؤثر است. قدرت تأثیرگذار منوط به فضایلی است که سبب میشود کنشگر از محور اخلاقی عدول نکند و با در دست داشتن سرمایهها، بهویژه سرمایة اقتصادی، آن را جهت رفاه افراد جامعه استفاده نماید و کیخسرو با رهیافت اولویتبندی و بهرهوری انواع سرمایه و درک درست عادتوارهها موقعیت خود را در جامعه تثبیت میکند.
Manuscript profile
پژوهش در حوزۀ زبان و جنسیت از مطالعات نوین زبانشناسی اجتماعی است که در نتیجۀ تلاش فمینیستها برای توازن جایگاه اجتماعی زنان و مردان صورت گرفت. پرداختن به این تفاوتها در رفتار کلامی زنان و مردان سبب آگاهیبخشی و در نهایت اعتلای فرهنگی جامعه در مسیر مطلوب روابط انسانی م More
پژوهش در حوزۀ زبان و جنسیت از مطالعات نوین زبانشناسی اجتماعی است که در نتیجۀ تلاش فمینیستها برای توازن جایگاه اجتماعی زنان و مردان صورت گرفت. پرداختن به این تفاوتها در رفتار کلامی زنان و مردان سبب آگاهیبخشی و در نهایت اعتلای فرهنگی جامعه در مسیر مطلوب روابط انسانی میشود. آثار مکتوب به ویژه رمان نیز علاوه بر قابلیت بررسی زبان و جنسیت به عنوان ویژگی فرهنگی نویسنده، میتواند در بازشناسی نگرش جنسیتی یک اجتماع در محدودۀ زمانی و مکانی خاصی مؤثر باشد و بر همین اساس تمایز زبان نویسنده و شخصیتها را در مقاطع تاریخی و ابعاد فرهنگی، بهعنوان واقعیت زندگی انسانی- اجتماعی بررسی نماید. پژوهش حاضر به ارزیابی عملکرد نویسندۀ رمان درازنای شب در بهکارگیری زبان جنسیتی می-پردازد و بهطور ویژه بر تفاوتهای واژگانی نظر دارد؛ دادههای زبانشناسان و پژوهشگران درمورد برخی از تفاوتهای مطرح واژگانی زنان و مردان، همچون کاربرد سوگندواژهها، رنگواژهها، دشواژهها، صفات و واژگان عاطفی، تعدیلگرها و تشدیدگرها جمعآوری گردید. سپس موارد مربوط به هر مؤلفه، از کل رمان استخراج و در نهایت با توجه به متغیرهای اجتماعی و بافت موقعیتی تجزیه و تحلیل شدند. نتیجۀ این بررسی حاکی از آن است که جمال میرصادقی صفات و واژگان عاطفی، تعدیلگرها و تشدیدگرها را مطابق با یافتههای زبانشناسان بهکار برده است، در حالی که تنوع رنگواژهها از منظر زبانشناختی جنسیتی، ضعیف ارزیابی شد. علاوه بر آن، اختلاف آماری کم، اما معناداری نشان میدهد که نویسنده علیرغم نظر زبانشناسان، سوگندواژه-ها و دشواژههای بیشتری در زبان زنان بهکار گرفته است.
Manuscript profile
نقد پسااستعمارگرایی، گفتمانی است متشکل از نظریات افرادی چون فانون، ادوارد سعید و... که میتوان آنهارا در زیر متنیت رشتههایی مانند: هنر، ادبیات و علوم سیاسی قرار داد. در حوزة ادبیات رویکرد پسااستعماری به واکاوی ادبیات کشور مستعمره و بررسی آثار نویسندگان مهاجر آن میپر More
نقد پسااستعمارگرایی، گفتمانی است متشکل از نظریات افرادی چون فانون، ادوارد سعید و... که میتوان آنهارا در زیر متنیت رشتههایی مانند: هنر، ادبیات و علوم سیاسی قرار داد. در حوزة ادبیات رویکرد پسااستعماری به واکاوی ادبیات کشور مستعمره و بررسی آثار نویسندگان مهاجر آن میپردازد. این مقاله با روش تحقیق توصیفی _ تحلیلی به بررسی آثار داستانی محمدحسین محمدی نویسندة افغانی پرداخته که در آثارش، نحوة تسلط استعمار بر فرهنگ و میزان مقاومت این فرهنگ در برابر سلطه را به تصویر میکشد؛ مقاومتی که نوع کنشگری آن میان جنسیت زن و مرد متفاوت است. زنان اگر چه در جایگاه فرودست جنسی قرار گرفتهاند اما ساختارهای جدید هویتی بر اساس دیالکتیک حاکم بر جامعه سبب میشود تا خوانشی متفاوت از آن چه آنان را در قالب شی شدگی در جهان مردسالارانه میداند را به عرصة حضور برسانند. بررسی ادبیات از نگاه پسا استعماری گوش فرا دادن به صدای فراموش شدة مردمانی است که سالها تحت استعمار بودهاند. این ادبیات فرایندی را به تصویر میکشد که مردمان مستعمره، از طریق آن یا خود را با شرایط موجود همراه دانستهاند و به نوعی دچار پدیدة ذوب شدگی گردیدهاند و یا به تقابل با این هجمه پرداختهاند.
Manuscript profile
تحلیل غزل معاصر و بررسی
(مبتنی بر جریانهای غزل پساسیمین)
چکیده
شناخت حرکتهای ادبی به لحاظ نمایندگان، ویژگیها، دگرگونیها و More
تحلیل غزل معاصر و بررسی
(مبتنی بر جریانهای غزل پساسیمین)
چکیده
شناخت حرکتهای ادبی به لحاظ نمایندگان، ویژگیها، دگرگونیها و درست و نادرستیهای آن حرکتهای ادبی را جریانشناسی میگویند. بررسی این خصلتها و ویژگیها در غزل معاصر بعد از سیمین بهبهانی منجر به شناخت جریانهای غزل نوین ایران میشود. پس از نوآوریهای سیمین بهبهانی در غزل، جوانان پرشوری در قالب غزل دست به نوآوریهای محتوایی، زبانی، فرمی و ساختاری زدند. برای غزل معاصر پساسیمین میتوان چندین جریان در غزل معرفی کرد ازجمله: غزل گفتار، غزل فرم، غزل مینیمال، غزل پست مدرن، غزل پیشرو (غزل جنگ با سبقة جهانی)، و...همهی این جریانها در قالب غزل اشتراک دارند اما هر یک مبتنی بر مکاتب غربی شکل گرفتند که از لحاظ فرهنگی و اجتماعی بر اندیشه و نوع نگارش ادبیات ایران تاثیر گذاشتند.در این مقاله به معرفی این جریانها و ویژگیها و شاعران آنها خواهیم پرداخت.
کلمات کلیدی: غزل معاصر، غزل گفتار، غزل فرم، غزل مینیمال، غزل پستمدرن
Manuscript profile
موسیقی از ارکان بنیادین شعر است وبرای نقد شعر ناگزیر باید با ضربآهنگ آن آشنا بود که حاصل درهمتنیدگی واژگان، هارمونی آوایی وفونتیکی ساختار زبان، انسجام وپیوستگی صامتها ومصوتهاست و سخن هنری را از کلام روزمره بشر متمایز میسازد. درمیان دورههای ادبیات عرب، عصر عباسی به More
موسیقی از ارکان بنیادین شعر است وبرای نقد شعر ناگزیر باید با ضربآهنگ آن آشنا بود که حاصل درهمتنیدگی واژگان، هارمونی آوایی وفونتیکی ساختار زبان، انسجام وپیوستگی صامتها ومصوتهاست و سخن هنری را از کلام روزمره بشر متمایز میسازد. درمیان دورههای ادبیات عرب، عصر عباسی بهعنوان دوران پختگی بدیع وبلاغت عربی واز میان شاعران این دوره، ابن معتز بهمثابه شاعری سرآمد شناخته شدهاند، پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی ودر پی کشف اثر موسیقایی سرودههای ابن معتز وپیوند آن با مفهوم مورد نظر شاعر، پس ازبررسی لایههای چهارگانه موسیقی یعنی "موسیقی بیرونی، موسیقی درونی، موسیقی معنوی و موسیقی کناری "،به بررسی لایه چهارم این مجموعه وارتباط آن با مضامین مهم اشعار ابن معتز در فخر، غزل، وصف طبیعت وشراب، حکمت و..پرداخته و شیوه کاربست آن را در سرودههای ابن معتز واکاوی کرده است و با کشف عیوب قافیهدر شعر شاعر از تاثیر آن بر نغمه کلام و ایجاد ناهماهنگی در ضربآهنگ ابیات پرده برداشته و به این نتیجه میرسد که: ابنمعتز بسیاری از حروف هجاء را در قالب روی و در پیوند مستقیم و موفق با مفهوم اصلی سخن بهکار بسته است که افزون بر تناسب لفظ و معنا،ضربآهنگ موزون وهماهنگ کلام را نیز به نمایش گذارده است واین درهمتنیدگی در بنمایههای فخر، غزل، وصف طبیعت و شراب، شکارنامهها، زهد و حکمت، رثا و هجو متجلی است.درخصوص عیوب قافیه وتاثیر آن در اضطراب نغمهها، نمونههایی از "اقواء" و"اجازه" دراشعار شاعر یافت واین نتیجه حاصل شد که شمار این عیوب بسیار محدود بوده و درنتیجه تاثیر آن بر موسیقی شعر ناچیز است.
Manuscript profile