هنرسازههای ترکیبی که در مقابل صناعات منفرد قرار میگیرند، بسیار دیر و در مطالعات اخیر بلاغی کشف و معرّفی شدند؛ از اینرو، هنوز شناخت همهجانبه و دقیق این شگردهای نویافته به زمان و پژوهشهای بیشتری نیاز دارد. یکی از انواع هنرسازههای ترکیبی، صناعت کنایهی استعاری ـ ایه چکیده کامل
هنرسازههای ترکیبی که در مقابل صناعات منفرد قرار میگیرند، بسیار دیر و در مطالعات اخیر بلاغی کشف و معرّفی شدند؛ از اینرو، هنوز شناخت همهجانبه و دقیق این شگردهای نویافته به زمان و پژوهشهای بیشتری نیاز دارد. یکی از انواع هنرسازههای ترکیبی، صناعت کنایهی استعاری ـ ایهامی است که تاکنون چند پژوهش در زمینهی این شگرد آمیغی انجامشده و گونههایی از آن مورد بررسی قرار گرفته است. این مطالعه که به روش توصیفی ـ تحلیلی و با استفاده از ابزارهای کتابخانهای نوشته شدهاست، ضمن بازنگری در نامهای هنرسازههای ترکیبی و تغییر و اصلاح آنها، به بررسی یکی از گونههای هنرسازهی کنایهی استعاری ـ ایهامی میپردازد که تاکنون به لحاظ نظری و مستقل بدان پرداخته نشدهاست. نیز کوشش این جستار بر آن است که با الگوبرداری از ظاهر مبحث توان دانش ریاضیات، بدون ایجاد تغییر در نام اصلی هنرسازه و برافزودن صناعتی دیگر به آن، دو گونهی متمایز از یکدیگر را تفکیک کند.
پرونده مقاله
سبک یعنی تقریر دید ویژهی هنرمند با زبان ویژهی خود او، و لذا دید و زبان هر هنرمند یا هنرمندان یک دوره، متفاوت از دیگر هنروران است. سبکشناسی با مؤلفهها و ابزارهای مخصوصی که در زمرهی امکانات این دانش است به مقایسهی برخوردهای ابزاری هنرمندان در مواجهه با تأملات درونی چکیده کامل
سبک یعنی تقریر دید ویژهی هنرمند با زبان ویژهی خود او، و لذا دید و زبان هر هنرمند یا هنرمندان یک دوره، متفاوت از دیگر هنروران است. سبکشناسی با مؤلفهها و ابزارهای مخصوصی که در زمرهی امکانات این دانش است به مقایسهی برخوردهای ابزاری هنرمندان در مواجهه با تأملات درونی و بیرونیشان میپردازد. این مطالعه، نخست به روش کمّی ـ آماری میکوشد تا با نمایش، تحلیل و مقایسهی عناصر ادبی در تصویرهای شعر شاعران برجستهی سبک خراسانی و آذربایجانی که بهصورت غیرانتخابی (رندومی) از دیوانشان انتخاب شدهاست، تصویری آماری از سیر پیچیدگی تصویرها (از سبک خراسانی تا آذربایجانی) بهدست دهد. در بخش دوم این پژوهش نیز که به روش تحلیل ـ توصیفی و با استفاده از ابزار کتابخانهای نوشته شدهاست، به بررسی سیر معماری مسجد و پیچیدهشدن اجزای آن از سبک خراسانی تا پایان قرن ششم پرداخته خواهد شد. نتیجهی این جستار نشان میدهد که سادگی و پرهیز از پیچیدگی برجستهترین مختصهی سبکی در هر دو حوزهی تصویر شعری و معماری مساجد در سبک خراسانی است. در قرن ششم شاهد تحوّلاتی بزرگ و شگرف در ساحت آفرینش تصویرها و هنر معماری هستیم. اجزا و هندسهی تصویرهای شعری و مختصات معماری مساجد این قرن پیچیده-تر میشوند و دیگر با سادگی سبک خراسانی قابل قیاس نیستتد.
پرونده مقاله