هدف از مطالعه حاضر، طراحی و اعتبارسنجی پرسشنامه مدل شایستگیهای مدیران آموزشی دستگاههای اجرایی میباشد. روش تحقیق از نوع توصیفی بوده که در دو فاز طراحی و بررسی روایی و پایایی پرسشنامه در سال 1398 انجام شد. برای بررسی روایی محتوایی از ضرایب CVR و CVI استفاده شد. با توجه چکیده کامل
هدف از مطالعه حاضر، طراحی و اعتبارسنجی پرسشنامه مدل شایستگیهای مدیران آموزشی دستگاههای اجرایی میباشد. روش تحقیق از نوع توصیفی بوده که در دو فاز طراحی و بررسی روایی و پایایی پرسشنامه در سال 1398 انجام شد. برای بررسی روایی محتوایی از ضرایب CVR و CVI استفاده شد. با توجه به CVRهای به دست آمده، از 115 شاخص مطرح شده، 21 مورد حذف و 94 مورد برای ادامه مطالعه انتخاب شد. همچنین با کمک روش محاسبه ضریب آلفای کرونباخ و شاخص همبستگی درون خوشهای، پایایی آن تعیین شد. در مطالعه حاضر، شاخص روایی محتوا برابر 736/0 به دست آمد که عددی قابل قبول برای این پرسشنامه میباشد. همچنین ضریب آلفای کرونباخ نیز 979/0 شد. شاخص همبستگی درون خوشهای هم برابر 997/0 به دست آمد که نشان دهنده ثبات پایایی و قابلیت تکرارپذیری بالای پرسشنامه است. بر اساس نتایج بدست آمده پرسشنامه 94 شاخص تأیید شده در سه بعد اصلی مرتبط با شایستگیهای فنی–تخصصی (شامل ابعاد فرعی مهارتهای: نیازسنجی آموزشی، برنامهریزی آموزشی، اجرای آموزش، ارزیابی اثربخشی آموزش، رهبری آموزشی و توانایی مدیریت دانش)، شایستگیهای عمومی (شامل ابعاد فرعی شایستگیهای: فردی، شخصیتی و اخلاقی و هوش) و شایستگیهای مدیریتی شامل(ابعاد فرعی: تعهدسازمانی، هدفگرایی، مسئولیتپذیری، تیمسازی، مهارتهای ارتباطی، تفکر تحلیلی، تفکر استراتژیک، انعطافپذیری، آیندهنگری، تفکر خلاق و تفکر سیستمی) تقسیمبندی شد. که همه آنها از روایی و پایایی مناسبی برای بررسی شایستگیهای مدیران آموزشی دستگاههای اجرایی استان آذربایجانشرقی برخوردار میباشد
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی سازمان یادگیرنده و میزان کاربست آن در شرکت برق منطقهای آذربایجان انجام شده است. روش پژوهش توصیفی-پیمایشی بوده است. جامعه آماری مورد نظر، کلیه کارکنان شرکت برق منطقهای آذربایجان به تعداد 1307 نفر و در سطح سه استان(آذربایجانشرقی، آذربایجانغرب چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی سازمان یادگیرنده و میزان کاربست آن در شرکت برق منطقهای آذربایجان انجام شده است. روش پژوهش توصیفی-پیمایشی بوده است. جامعه آماری مورد نظر، کلیه کارکنان شرکت برق منطقهای آذربایجان به تعداد 1307 نفر و در سطح سه استان(آذربایجانشرقی، آذربایجانغربی و اردبیل) میباشد. نمونه آماری از طریق جدول مورگان به تعداد 297 نفر تعیین و به روش نمونهگیری تصادفی طبقهای انتخاب شده است. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه استاندارد ابعاد سازمان یادگیرنده واتکینز و مارسیک (DLOQ) میباشد. روایی محتوا و سازه این پرسشنامه بررسی و تأیید شده است. دادههای جمعآوریشده با استفاده از نرمافزارهای SPSS-20 و 3 Smart-PLS تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد؛ که میزان کاربست متغیر سازمان یادگیرنده و مؤلفههای آن، یادگیری سطح فردی (ایجاد فرصتهایی برای یادگیری مداوم و بالا بردن سطح گفتگو و پژوهش در سازمان)، یادگیری سطح گروهی (تشویق و ترغیب به همکاری و یادگیری گروهی)، یادگیری سطح سازمانی (ایجاد سیستمهایی جهت دریافت و تسهیم یادگیری، توانمندسازی کارکنان در جهت رسیدن به یک بینش جمعی، مرتبط ساختن سازمان با محیط خود، فراهمسازی رهبری استراتژیک در امر یادگیری) در جامعۀ هدف به طور معناداری پایینتر از حد متوسط بود و فقط بالا بردن سطح گفتگو و پژوهش در سازمان در حد متوسط میباشند. همچنین با استفاده از مدلسازی معادلات ساختاری با کمترین مربعات جزئی الگویی برای سازمان یادگیرنده ارائه وروابط مؤلفههای آن مورد ارزیابی قرارگرفت. نتایج حاصل نشان داد که مدل از مطلوبیت قوی برخوردار است (GOF=0/813). و در نتیجه دستیابی به اهداف واستراتژیهای شرکت برق منطقهای آذربایجان در مسیریادگیرنده بودن را محقق میسازد.
پرونده مقاله
تفکر انتقادی به عنوان یکی از انواع تفکر انسان برای افراد در دورههای بالای تحصیلی ضرورت دارد. در مطالعات گذشته میزان تفکر انتقادی دانشجویان مقاطع مختلف دانشگاهی کم گزارش شده است. این پژوهش با هدف بررسی مقایسهای تفکر انتقادی دانشجویان رشتههای مختلف دکتری تخصصی اجرا گرد چکیده کامل
تفکر انتقادی به عنوان یکی از انواع تفکر انسان برای افراد در دورههای بالای تحصیلی ضرورت دارد. در مطالعات گذشته میزان تفکر انتقادی دانشجویان مقاطع مختلف دانشگاهی کم گزارش شده است. این پژوهش با هدف بررسی مقایسهای تفکر انتقادی دانشجویان رشتههای مختلف دکتری تخصصی اجرا گردید. روش پژوهش پس-رویدادی بود. جامعه آماری تمام دانشجویان دکتری رشتههای مختلف دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز به تعداد 1210 نفر بود. حجم نمونه به روش کوکران به تعداد 212 نفر تعیین گردید. نمونهگیری به روش خوشهای چندمرحلهای انجام گردید. دادهها از طریق فرم ب آزمون مهارتهای تفکر انتقادی کالیفرنیا جمعآوری گردیده و با استفاده از آزمونهای مقایسه میانگین t و تحلیل واریانس تحلیل گردید. براساس یافتهها میانگین تفکر انتقادی دانشجویان دکتری واحد تبریز، 36/5±81/18 میباشد. نمره تفکر انتقادی در دانشکده علومانسانی، 54/5±81/19 بیشترین و در دانشکده فنی-مهندسی، 19/5±04/17 کمترین بود. میانگین نمره تفکر انتقادی در دانشکده کشاورزی از دانشکده علومانسانی کمتر و از دانشکده فنی بیشتر بود (36/5±25/18). بین دانشجویان رشتههای مختلف از نظر تفکر انتقادی، استنباط و قیاس تفاوت معنیداری وجود نداشت. ولی از نظر تحلیل، ارزیابی و استقرا تفاوت معنیدار وجود داشت. اگرچه دانشجویان با سنین کمتر قدرت تحلیل بیشتر و دانشجویان با سنین بالاتر قدرت استنباط بیشتری داشتند، اما بین تفکر انتقادی رده های سنی مختلف دانشجویان تفاوت معنیداری وجود نداشت. در این پژوهش بین تفکر انتقادی و مهارتهای تحلیل، ارزیابی و قیاس مردان و زنان تفاوت معنیداری وجود داشت و تفکر انتقادی و مهارتهای تحلیل، ارزیابی و قیاس خانمها از آقایان بهتر بود. بهتر است کارگاه های آموزشی در زمینه مهارتهای تفکر انتقادی برای دانشجویان (با اولویت دانشکده فنی-مهندسی) و روشهای تقویت آن برای اساتید دانشگاه برگزار شود.
پرونده مقاله
هدف پژوهش حاضر شناسایی ابعاد و مولفههای مهارتهای نرم جهت آمادگی ورود به بازار کار است. پژوهش با روش اسنادی مبتنی بر تحلیل محتوای کیفی با رویکرد استقرایی انجام گرفته است. متون مورد مطالعه، تمامی منابع مرتبط علمی با موضوع مهارتهای نرم ضروری برای ورود به بازار کار است ک چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر شناسایی ابعاد و مولفههای مهارتهای نرم جهت آمادگی ورود به بازار کار است. پژوهش با روش اسنادی مبتنی بر تحلیل محتوای کیفی با رویکرد استقرایی انجام گرفته است. متون مورد مطالعه، تمامی منابع مرتبط علمی با موضوع مهارتهای نرم ضروری برای ورود به بازار کار است که در فاصله سالهای 1382 تا 1402 (2003 تا 2023) منتشر شده است. کلید واژههای مهارتهای نرم، آمادگی شغلی، دانشآموزان فنی حرفهای از پایگاههای داده مگیران، ایرانداک، نورمگز، گنج، پرتال جامع علوم انسانی، SID، Pro Quest، Eric، Science، Scopus، Google Scholar ، Psychological Abstract، Sage journals، Science Direct، پایاننامهها و کتب مرتبط مورد جستجو قرارگرفت. نتایج نشان داد که با بررسی 48 منبع از 2287 منبع اولیه، شش مولفه اصلی و 41 مولفه فرعی به عنوان مهارتهای نرم جهت آمادگی ورود به بازار کار به ترتیب ذیل قابل شناسایی است:
مهارتهای نرم جهت آمادگی ورود به بازار کار به ترتیب ذیل قابل شناسایی است: مهارتهای فردی شامل (بینش رشدی،خودآگاهی، تعهد، یادگیری مادمالعمر، روحیه پرسشگری و...)، مهارتهای اجتماعی شامل (ارتباطات موثر، کار تیمی، سازگاری ومدیریت تعارض و...)، مهارتهای پایه (حلمسأله، تصمیمگیری، تفکر خلاق، تفکر انتقادی و...)، مهارتهای حرفهای شامل (سواد اطلاعاتی و رسانهای و...)، مهارتهای سیاستگذاری و کارآفرینی شامل (مهارت رهبری، تفکر سیستمی وبرنامه ریزی استراتژیک و...) و مهارتهای عاطفی شامل (هوش هیجانی، تابآوری، واقع نگری و فروتنی و...).
پرونده مقاله
با توجه به اهمیت نقش هوش هیجانی در پیشرفت تحصیلی، هدف پژوهش حاضر عبارت از فراتحلیل تحقیقات انجام شده پیرامون رابطه میان هوش هیجانی و پیشرفت تحصیلی میباشد. این پژوهش با استفاده از تکنیک فرا تحلیل با یکپارچه کردن نتایج حاصل از انجام تحقیقات مختلف، میزان اندازه اثر رابطه چکیده کامل
با توجه به اهمیت نقش هوش هیجانی در پیشرفت تحصیلی، هدف پژوهش حاضر عبارت از فراتحلیل تحقیقات انجام شده پیرامون رابطه میان هوش هیجانی و پیشرفت تحصیلی میباشد. این پژوهش با استفاده از تکنیک فرا تحلیل با یکپارچه کردن نتایج حاصل از انجام تحقیقات مختلف، میزان اندازه اثر رابطه هوش هیجانی با پیشرفت تحصیلی را مشخص نموده است. جامعه آماری پژوهش را، کلیه تحقیقات انجام شده تا مورخ 20/4/1392 تشکیل میداد که براساس روش نمونه گیری غیراحتمالی هدف مند، 16سند پژوهشی به عنوان نمونه آماری انتخاب شد. ابزار پژوهش عبارت از چک لیست فراتحلیل بود. روش فراتحلیل استفاده شده در این تحقیق، رویکرد ترکیب هانتر و اشمیت بود که تفسیر نتایج آن مبتنی برمدل کوهنی انتخاب شده است. نتیجه تحقیق نیز نشان داد، رابطه بین هوش هیجانی و پیشرفت تحصیلی معنادار بود، چرا که میزان اندازه اثر رابطه بین هوش هیجانی و پیشرفت تحصیلی معادل 432/0 به دست آمد که براساس تفسیر کوهنی بالاتر از حد متوسط میباشد. در نتیجه، هوش هیجانی بالاتر ارتباط معناداری با پیشرفت تحصیلی دارد.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر در سال 1399 و با هدف طراحی مدل ارزیابی بهرهوری دانشگاه آزاد اسلامی استان آذربایجانشرقی، با روش تحقیق کیفی از نوع داده بنیاد انجام گرفت. جامعه آماری تحقیق شامل استادان و کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز بودند. با رعایت قاعده نمونهگیری نظری و اشباع نظر چکیده کامل
پژوهش حاضر در سال 1399 و با هدف طراحی مدل ارزیابی بهرهوری دانشگاه آزاد اسلامی استان آذربایجانشرقی، با روش تحقیق کیفی از نوع داده بنیاد انجام گرفت. جامعه آماری تحقیق شامل استادان و کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز بودند. با رعایت قاعده نمونهگیری نظری و اشباع نظری، 25 نفر به روش نمونهگیری غیرتصادفی از نوع هدفمند به عنوان اعضای نمونه انتخاب شدند. دادهها با انجام مصاحبه نیمه ساختار یافته گردآوری و با رویکرد سیستماتیک استراس و کوربین در سه مرحله، باز، محوری و انتخابی کدگذاری شدند و 943 کد باز و 144 کد محوری استخراج شد. برای عوامل مؤثر بر بهرهوری، 649 کد باز و 35 کد محوری استخراج شد. با دو استراتژی بررسی عضو و بازبینی خارجی ارزشمندی پژوهش تأیید شد. با انجام آزمون نسبت، چون میانگین محاسبه شده(21/4) در سطح اطمینان 99درصد (01/0=α) بزرگتر از میانگین نظری(3) بود، لذا اعتبار مدل کلی تأیید شد. همچنین میانگین محاسبه شده همه ابعاد مدل، در سطح اطمینان 95درصد (05/0=α)، بزرگتر از میانگین نظری بدست آمد و اعتبار همه ابعاد مدل تأیید شدند. نتایج نشان داد که شاخصهای ارزیابی بهرهوری دانشگاه، آموزشی، پژوهشی، دانشجویی، فرهنگی و اعتبارات و امکانات میباشند. دانشگاه میتواند با رعایت بسترسازهای فردی، سازمانی و فراسازمانی، و رفع موانع ورودی، فرایندی و خروجی، از طریق راهبردهای درون سازمانی و برون سازمانی به پیامدهای فردی، سازمانی و فراسازمانی بهرهوری دست پیدا کند.
پرونده مقاله