پژوهش حاضر با هدف مطالعه تجربیات دبیران دوره متوسطه از ارزشیابی مستمر انجام شد. این مطالعه به شیوه کیفی و به روش پدیدارشناسی با نمونه گیری هدفمند و با استفاده از مصاحبه نیمه سازمان یافته با 24دبیر انجام پذیرفت. مصاحبه ها ضبط شده، سپس به صورت کتبی پیاده گشته و به روش پیش چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف مطالعه تجربیات دبیران دوره متوسطه از ارزشیابی مستمر انجام شد. این مطالعه به شیوه کیفی و به روش پدیدارشناسی با نمونه گیری هدفمند و با استفاده از مصاحبه نیمه سازمان یافته با 24دبیر انجام پذیرفت. مصاحبه ها ضبط شده، سپس به صورت کتبی پیاده گشته و به روش پیشنهادی اسمیت(1995) مورد تجزیه و تحیل قرار گرفتند. جهت افزایش دقت و استحکام و این همانی یافته ها از بررسی دقیق و مشاهده مداوم در تمام مراحل پژوهشی، نظرات تکمیلی همکاران ، مرور و بازنگری دست نوشته ها توسط مشارکت کنندگان استفاده شد. یافته های حاصل از تجربیات دبیران در هشت مضمون اصلی عوامل مخدوش کننده ارزشیابی مستمر، مشکلات معلمان در ارزشیابی مستمر، عدم تناسب ساختار و مقررات نظام آموزشی با ارزشیابی مستمر، خطاهای رایج در ارزشیابی مستمر، ماهیت استانداردسازی در ارزشیابی مستمر، نکات قوت، موانع اجرایی، معایب ارزشیابی و چندین مضمون فرعی خلاصه گردید. یافته های حاصل از مطالعه میتوانند تصویری روشن از تجربه دبیران در خصوص ارزشیابی مستمر ارائه دهند.
پرونده مقاله
هدف پژوهش بررسی اثربخشی توانمندسازی شغلی مبتنی بر نظریه رشدی سوپر بر کاهش تعارض متقابل کار- خانواده و نشانگان فرسودگی شغلی دانشجویان شاغل متأهل دورههای تحصیلات تکمیلی دانشگاه آزاد اسلامی واحد شبستر بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیشآزمون-پسآزمون با گروه گواه بود. چکیده کامل
هدف پژوهش بررسی اثربخشی توانمندسازی شغلی مبتنی بر نظریه رشدی سوپر بر کاهش تعارض متقابل کار- خانواده و نشانگان فرسودگی شغلی دانشجویان شاغل متأهل دورههای تحصیلات تکمیلی دانشگاه آزاد اسلامی واحد شبستر بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیشآزمون-پسآزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان شاغل و متأهل بودند که از طریق روش نمونهگیری در دسترس 60 نفر انتخاب، سپس به صورت تصادفی در دو گروه 30 نفری آزمایش و گواهجایگزین شدند. ابزار اندازهگیری شامل پرسشنامه تعارضکار-خانواده کارلسون و فرسودگی شغلی مسلش بود. نتایج پژوهش نشان داد که: برنامه توانمندسازی شغلی بر کاهش تحلیل هیجانی و افزایش عملکرد فردی مؤثر بود اما بر کاهش مسخ شخصیت تأثیر معناداری نداشت. در تعارض کار-خانواده برنامه توانمندسازی بر کاهش تعارض مبتنی بر زمان و مبتنی بر توان فرسائی مؤثر بود اما بر کاهش تعارض مبتنی بر رفتار تأثیر معناداری نداشت و در ارتباط با تعارض خانواده-کار نیز به غیر از تعارض مبتنی بر زمان بر کاهش تعارض مبتنی بر رفتار و تعارض مبتنی بر توان فرسایی تأثیر معناداری مشاهده گردید. در نهایت در بررسی تفاوت در میزان اثربخشی برنامه توانمندسازی شغلی بر دانشجویان زن و مرد نتایج نشان داد: بین میزان اثربخشی برنامه توانمندسازی شغلی بر کاهش تحلیل هیجانی و مسخ شخصیت و افزایش عملکرد فردی تفاوت معناداری وجود نداشت. در تعارض متقابل کار-خانواده نیز در میزان اثربخشی برنامه توانمندسازی بر کاهش تعارض مبتنی بر زمان، تعارض مبتنی بر رفتار وتعارض مبتنی بر توان فرسائی دانشجویان مرد و زن تفاوت معناداری مشاهده نگردید. نتیجه اینکه تعارضات کار-خانواده و فرسودگی شغلی یکی از عمدهترین مشکلات امروزه خانوادهها و سازمانها میباشد. بنابراین نیاز به برنامههای توانمندسازی از جمله توانمندسازی شغلی بیش از پیش احساس میشود.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر باهدف بررسی تحقق اهداف ارزشیابی توصیفی در مقاطع اول و دوم ابتدایی انجام گرفت. جامعه آماری این پژوهش شامل تمام دانشآموزان مقاطع اول و دوم ابتدایی مشمول طرح ارزشیابی توصیفی در آموزشوپرورش استان آذربایجانشرقی میباشد. نمونه آماری پژوهش نیز که به روش نمونهگیر چکیده کامل
پژوهش حاضر باهدف بررسی تحقق اهداف ارزشیابی توصیفی در مقاطع اول و دوم ابتدایی انجام گرفت. جامعه آماری این پژوهش شامل تمام دانشآموزان مقاطع اول و دوم ابتدایی مشمول طرح ارزشیابی توصیفی در آموزشوپرورش استان آذربایجانشرقی میباشد. نمونه آماری پژوهش نیز که به روش نمونهگیری خوشهای انتخاب شدند شامل 1400 دانشآموز و 56 کلاس میباشند که در مجموع از 9 شهرستان استان (نواحی پنجگانه شهرستان تبریز، میانه، اهر، مرند، هشترود، عجب شیر، کلیبر، مراغه، هریس ) انتخاب شدند. دادههای گردآوری شده با استفاده از آمارههای توصیفی (میانگین، انحراف معیار و فراوانی) و آزمون t تک نمونه تحلیل شدند. نتایج تحلیل بیانگر اینست که میانگین متغیرهای یاددهی- یادگیری، ارائه بازخوردهای توصیفی، حذف ملاک بیست گرایی، حذف امتحانات پایانی و جایگزیی ارزشیابی تکوینی، حذف آزمونهای مداد- کاغذی و جایگزینی پوشه کار و بهداشت روانی در نمونه پژوهش به طور معنیداری بیشتر از میانگین نظری جامعه است و اهداف ارزشیابی توصیفی در حد نسبتاً مطلوبی تحققیافته اند.
پرونده مقاله
روش انجام پژوهش حاضر فراتحلیل میباشد. جامعه آماری این پژوهش شامل مطالعات در دسترس مرتبط بود که در فاصله سالهای 1370 تا 1392 در داخل کشور به صورت مقاله تمام متن، پایاننامه و طرحهای پژوهشی در دسترس بودند. براساس ملاکهای ورود و خروج و نیز تحلیل حساسیت 323 اندازه اثر چکیده کامل
روش انجام پژوهش حاضر فراتحلیل میباشد. جامعه آماری این پژوهش شامل مطالعات در دسترس مرتبط بود که در فاصله سالهای 1370 تا 1392 در داخل کشور به صورت مقاله تمام متن، پایاننامه و طرحهای پژوهشی در دسترس بودند. براساس ملاکهای ورود و خروج و نیز تحلیل حساسیت 323 اندازه اثر از تقریباً 172 تحقیق مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج مربوط به ترکیب اندازه اثرهای تفاوت جنیست در تأثیرگذاری روشهای مشارکتی و بحث برای مدل تصادفی در دختران 665/0 و در پسران 589/0 به دست آمد که هر دو اندازه اثر از لحاظ آماری معنادار بودند. براساس ملاک کوهن میتوان گفت که میزان تأثیرگذاری این روشها در در فراگیران دختر و پسر متوسط و مطلوب است. همچنین، نتایج آزمون t مستقل نشان داد که بین میانگین اندازه اثرهای دختران و پسران از لحاظ آماری تفاوت معناداری وجود ندارد و باوجود بالاتر بودن اندازه اثر مربوط به دختران، این تفاوت معنادار نیست. بنابراین همانطور که از مبانی نظری این روشهای تدریس برمیآید، این روشها به سطح توانایی ویژه یا جنسیت محدود نشده، بلکه برای همه کسانی که در آن درگیر میشوند سودمند میباشند.
پرونده مقاله
هدف پژوهش حاضر تأثیر آموزش ریاضی به روش UCMAS بر توسعه ذهنی کودکان سنی 5 تا 12 سال در شهر تبریزبود.طرح پژوهش پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل است.جامعه آماری شامل کلیه دانشآموزان دختر دوره ابتدایی پایه چهارم در شهر تبریز در سال تحصیلی 94-1393 بودند که از این جامعه، ت چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر تأثیر آموزش ریاضی به روش UCMAS بر توسعه ذهنی کودکان سنی 5 تا 12 سال در شهر تبریزبود.طرح پژوهش پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل است.جامعه آماری شامل کلیه دانشآموزان دختر دوره ابتدایی پایه چهارم در شهر تبریز در سال تحصیلی 94-1393 بودند که از این جامعه، تعداد 60 دانشآموز (30 نفر در گروه آزمایشی و 30 نفر در گروه کنترل) به روش نمونهگیری تصادفی خوشهای انتخاب شدند. سپس از هر دو گروه پیش آزمون به عمل آمد و بعد از اجرای پیش آزمون، یوسیمس برای گروه آموزش اجرا شد و گروه کنترلی آموزشی دریافت نکرد و بعد پس آزمون به عمل آمد.برای جمع آوری داده ها از آزمون های عملکرد حل مسئله ریاضی غباری بناب و همکاران، مقیاس عملکرد حافظه عددی وکسلر، و مقیاس عملکرد هوش منطقی- ریاضی عابدی استفاده شد. پایایی آزمون عملکرد حل مسئله 92/0، حافظه عددی 88/0 و هوش منطقی- ریاضی 67/0 بود. روایی آزمون ها نیز در سطح مطلوب است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کواریانس استفاده شد. نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که آموزش یوسیمس باعث بهبود عملکرد حل مسئله، حافظه عددی و هوش منطقی- ریاضی در کودکان می شود. بنابراین با آموزش یوسی مس می توان مهارت ها و توانایی های ریاضی کودکان را افزایش داد
پرونده مقاله
هدف پژوهش حاضر، تعیین میزان ارتقاء سطح انگیزش پیشرفت دروس زبان انگلیسی و عربی با استفاده از روش آموزش چند رسانهای بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشآموزان پسر سال سوم دوره متوسطه اول شهرستان سرپل ذهاب بودند. به شیوه نمونهگیری در دسترس، تعداد 20 نفر انتخاب و در دو گروه ک چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر، تعیین میزان ارتقاء سطح انگیزش پیشرفت دروس زبان انگلیسی و عربی با استفاده از روش آموزش چند رسانهای بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشآموزان پسر سال سوم دوره متوسطه اول شهرستان سرپل ذهاب بودند. به شیوه نمونهگیری در دسترس، تعداد 20 نفر انتخاب و در دو گروه کنترل و آزمایش به شیوه تصادفی ساده جایگزین شدند. ابزار گردآوری دادهها آزمون انگیزش پیشرفت ولرند(1991) بود. دادهها با استفاده از آزمون t مستقل و تحلیل واریانس چند متغیره مورد تحلیل قرار گرفت.یافتهها نشان داد بین گروه آزمایش و کنترل در پس آزمون تفاوت معنیدار یافت شد(P=0/001) همچنین بین گروهها از لحاظ انگیزش درونی در خرده مقیاسهای انجام کار(008/0 (p= و فهمیدن (006/0 p=)، تنظیم همانندی سازی(p=0/010) و بی انگیزگی(p=0/001) از خرده مقیاس انگیزش پیشرفت، تفاوت معنیدار یافت شد ولی این تفاوتها در خرده مقیاس انگیزش درونی برای تجربه تحریک و انگیزش بیرونی برای تنظیم درونی شده و بیرونی شده معنیدار نشد. با توجه به ارتباط مثبت معنیدار بین متغیرهای مورد بررسی روش آموزش چند رسانهای به منظور ارتقای انگیزش پیشرفت پیشنهاد میشود
پرونده مقاله
خودباوری و اعتماد به نفس بالا از عوامل اساسی سعادت و پیشرفت در زندگی بوده و روان درمانگران برای تقویت آن روشهای مختلف به ویژه بهرهگیری از قصه و داستان در دوران کودکی را توصیه میکنند. بر همین اساس این پژوهش با هدف شناسایی و ارزیابی شیوههای روانشناختی آموزش اعتماد به چکیده کامل
خودباوری و اعتماد به نفس بالا از عوامل اساسی سعادت و پیشرفت در زندگی بوده و روان درمانگران برای تقویت آن روشهای مختلف به ویژه بهرهگیری از قصه و داستان در دوران کودکی را توصیه میکنند. بر همین اساس این پژوهش با هدف شناسایی و ارزیابی شیوههای روانشناختی آموزش اعتماد به نفس که در قصههای کودکان ایرانی مستتر شده است، صورت گرفته است. این پژوهش از نوع توصیفی بوده و روش گردآوری دادهها کتابخانهای میباشد. در بررسی دادهها نیز از روش تحلیل محتوا استفاده شده است. با توجه به گستردگی زیاد جامعه مورد مطالعه، از طریق نمونهگیری هدفمند تعداد 141 قصه ایرانی مربوط به گروههای سنی ب و ج که حدود سنی 7 تا 11 سال را شامل میشود به عنوان نمونه مطالعاتی انتخاب گردید. در هنگام مطالعه با ترسیم ماتریسی که توسط محقق ساخته شد و در بردارندة شیوههای اصلی تقویت اعتماد به نفس بود، قصههای انتخابی مورد ارزیابی قرار گرفتند. در کار تحلیل نیز از رویکرد تفسیری میلز و هابرمن که یکی از معیارهای اساسی در تحلیل محتوای دادهها محسوب میشود استفاده شد. در عین حال برای تعیین رابطه بین متغیرها از آزمون آماری کای اسکوئر استفاده شد. نتایج حاصل از پژوهش نشان میدهد که در قصههای ایرانی از شیوههای روانشناختی متفاوتی در جهت تقویت اعتماد به نفس کودکان استفاده شده است که از مهمترین آنها میتوان به تقویت مثبتاندیشی، تقویت عزت نفس، پرورش حس همذات پنداری، پرورش خلاقیت، کمک به خودشناسی و خویشتنپذیری، کاهش احساس حقارت و تعدیل در خود بزرگ بینی اشاره کرد
پرونده مقاله
با توجهبه اهمیت و حساسیت آزمون ورودی دوره دکتری در ایران، انتظار میرود که این آزمون تاثیرات قابل توجهی بر برنامه های آموزشی تحصیلات تکمیلی در دانشگاه های ایران بگذارد. مطالعه حاضر تلاشی برای بررسی دیدگاه های استادان دانشگاه های ایران در رابطه با اثرات احتمالی آزمون جدی چکیده کامل
با توجهبه اهمیت و حساسیت آزمون ورودی دوره دکتری در ایران، انتظار میرود که این آزمون تاثیرات قابل توجهی بر برنامه های آموزشی تحصیلات تکمیلی در دانشگاه های ایران بگذارد. مطالعه حاضر تلاشی برای بررسی دیدگاه های استادان دانشگاه های ایران در رابطه با اثرات احتمالی آزمون جدید ورودی دکتری رشته آموزش زبان انگلیسی بر روش تدریس، ارزشیابی کلاسی و برنامه درسی آنها بود. برای نیل به این هدف، پژوهشگران این مطالعه، مصاحبه هایی دقیقی با ده استاد مجرب در تدریس دروس رشته آموزش زبان انگلیسی در مقطع کارشناسی ارشد انجام دادند. نتایج به دست آمده از تجزیه و تحلیل اطلاعات جمع آوری شده نشان داد که آزمون جدید، علی رغم اهمیت بسیار بالای آن، تاثیر چندانی بر روی روش تدریس و ارزشیابی کلاسی اساتید نگذاشته است. از دید شرکت کنندگان دراین مطالعه، دلیل این امر عدم همسویی مهارت های مورد نیاز جهت موفقیت در آزمون ورودی دکتری و اهداف و انتظارات در نظر گرفته شده در دوره های کارشناسی ارشد و دکتری رشته آموزش زبان انگلیسی است. از طرفی دیگر، نتایج بیان گر آن بود که این آزمون، با اثرگذاری بر انتخاب منابع و موضوعات درسی استادان، موجبتعغیرچگونگی طر احی برنامه درسی آنها شده است. این مطالعه در ادامه به بحث پیرامون تاثیرات نتایج به دست آمده در بافت تحصیلات تکمیلی رشته آموزش زبان انگلیسی در دانشگاه های ایران میپردازد
پرونده مقاله