تعللورزی تحصیلی یکی از مشکلات قابل مشاهده و مشکلساز در بین دانشآموزان و دانشجویان است. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای خودتنظیمی یادگیری در رابطه بین نیازهای اساسی روانشناختی و تعللورزی تحصیلی در دانشجویان انجام شد. جامعه آماری این تحقیق شامل دانشجویان دانشگاه چکیده کامل
تعللورزی تحصیلی یکی از مشکلات قابل مشاهده و مشکلساز در بین دانشآموزان و دانشجویان است. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای خودتنظیمی یادگیری در رابطه بین نیازهای اساسی روانشناختی و تعللورزی تحصیلی در دانشجویان انجام شد. جامعه آماری این تحقیق شامل دانشجویان دانشگاه فرهنگیان شهر ارومیه در سال تحصیلی 1397 بود که از این میان 212 دانشجو انتخاب شدند و در این پژوهش شرکت کردند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه یادگیری خودتنظیمی (1995)، مقیاس ارضای نیازهای بنیادین روانشناختی (2003) و مقیاس تعللورزی تحصیلی (1984) بود. نتایج پژوهش نشان داد که تعللورزی تحصیلی با یادگیری خودتنظیمی و نیازهای اساسی روانشناختی رابطه منفی و معنی دار دارد (05/0>p). نتایج تحلیل مسیر نشان داد که یادگیری خودتنظیمی در رابطه بین نیازهای اساسی روانشناختی و تعللورزی تحصیلی نقش میانجی دارد (05/0>p). به این معنا که در دانشجویان، نیازهای اساسی روانشناختی با تأثیر بر یادگیری خودتنظیمی میتواند موجب کاهش تعللورزی تحصیلی شوند. بر این اساس، در حوزه آموزش لازم است تا مداخلات مورد استفاده برای کاهش تعللورزی تحصیلی در دانشجویان در راستای ارضای نیازهای اساسی روانشناختی و یادگیری خودتنظیمی سازماندهی شوند.
پرونده مقاله
عوامل زیادی مثل انگیزش، خودکارآمدی میتوانند بر یادگیری دانش آموزان تأثیر بگذارند. در این باره، شواهد نشان داده که انگیزش یکی از عوامل مؤثر و مهم در بهبود عملکرد دانش آموزان است. پژوهش حاضر با هدف شناسایی نیمرخ انگیزشی دانش آموزان با استفاده از تحلیل مبتنی بر شخص و مقا چکیده کامل
عوامل زیادی مثل انگیزش، خودکارآمدی میتوانند بر یادگیری دانش آموزان تأثیر بگذارند. در این باره، شواهد نشان داده که انگیزش یکی از عوامل مؤثر و مهم در بهبود عملکرد دانش آموزان است. پژوهش حاضر با هدف شناسایی نیمرخ انگیزشی دانش آموزان با استفاده از تحلیل مبتنی بر شخص و مقایسه خودکارآمدی تحصیلی با توجه به این نیمرخها انجامگرفته است. این پژوهش یک مطالعه توصیفی- علی مقایسهای است. حجم نمونه شامل تعداد 211 نفر از جامعه آماری دانشآموز مقطع متوسطه دوره دوم بود که به روش نمونهگیری خوشهای تصادفی چندمرحلهای انتخاب شدند و مقیاس جهتگیری اهداف پیشرفت الیوت و مک گرگور (2001) و خودکارآمدی تحصیلی جینکس و مورگان (1999) را تکمیل نمودند. برای تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS از روش تحلیل خوشهای، تحلیل واریانس چند متغیری و آزمون تعقیبی توکی بهره گرفته شد. بر اساس نتایج حاصل از تحلیل خوشهای، چهار خوشه انگیزش برای دانش آموزان به دست آمد: 2/13 درصد در خوشه بی انگیزشی، 3/28 درصد در خوشه انگیزش سه گانه، 6/19 درصد در خوشه تبحرگرا-عملکردگرا و 8/38 درصد خوشه انگیزش چندگانه قرار گرفتند. خودکارآمدی تحصیلی خوشه بی انگیزشی (05/85M=)، کمتر از خوشه انگیزش سه گانه (53/90M=) بود، و بالاترین میانگین مربوط به خوشههای تبحرگرا-عملکردگرا (03/94M=) و انگیزش چندگانه (8/95M=) بود. یافتههای بهدستآمده میتواند به مسئولین حوزه آموزش کمک نماید تا با طراحی برنامههای مداخلهای تربیتی در ارتقا و یا حفظ انگیزش دانش آموزان، در طول سالهای تحصیلی اقدامات مؤثری را انجام دهند.
پرونده مقاله
در ادبیات، ویژگیهای معلمان مثبت در ابعاد مختلف مورد بررسی قرار گرفته و بیشتر بر روابط مثبت معلم و دانشآموز متمرکز است. هدف پژوهش حاضر بررسی ساختار عاملی، روایی، پایایی و هنجاریابی مقیاس معلم مثبت است. از بین جامعه آماری با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای چند مرحله چکیده کامل
در ادبیات، ویژگیهای معلمان مثبت در ابعاد مختلف مورد بررسی قرار گرفته و بیشتر بر روابط مثبت معلم و دانشآموز متمرکز است. هدف پژوهش حاضر بررسی ساختار عاملی، روایی، پایایی و هنجاریابی مقیاس معلم مثبت است. از بین جامعه آماری با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای، 280 نفر از دانشآموزان دختر پایه دهم دوره دوم متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی 1399-1398به عنوان نمونه انتخاب شدند و به پرسشنامه معلم مثبت ارییلماز (2017) پاسخ دادند. پژوهش در پایایی از ضرایب آلفای کرونباخ، گاتمن و اسپیرمن- براون و در روایی از تحلیل عاملی تأییدی استفاده شده است. نتایج نشان داد که ضرایب آلفای کرونباخ برای مقیاس معلم مثبت برابر73/0 و برای خرده مقیاسهای جلب رضایتمندی نیازهای دانشآموزان برای شایستگی ، برقراری روابط مثبت با دانشآموزان، تفهیم کردن مطالب به دانشآموزان، برونگرا بودن، حمایت از تجارب فعال دانشآموزان و حمایت از مشارکت دانشآموزان در کلاس به ترتیب 95/0، 83/0، 82/0، 88/0، 94/0 و 91/0 بوده است. نتایج تحلیل عاملی تأییدی گویههای مقیاس معلم مثبت نشان داد که این مقیاس دارای شش عامل با شاخصهای برازش مطلوب مقیاس میباشد.
پرونده مقاله
هدف از این پژوهش شناسایی چالشها و روشهای ارزشیابی مؤثر از یادگیری دانشآموزان دوره ابتدایی در برنامه شاد توسط نومعلمان فارغالتحصیل از دانشگاه فرهنگیان است. این پژوهش با رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی انجام شد. مشارکتکنندگان پژوهشی که با استفاده از دو شیوه ملاک محور و چکیده کامل
هدف از این پژوهش شناسایی چالشها و روشهای ارزشیابی مؤثر از یادگیری دانشآموزان دوره ابتدایی در برنامه شاد توسط نومعلمان فارغالتحصیل از دانشگاه فرهنگیان است. این پژوهش با رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی انجام شد. مشارکتکنندگان پژوهشی که با استفاده از دو شیوه ملاک محور و زنجیرهای، انتخاب و تا مرز اشباع اطلاعاتی، در این پژوهش مشارکت داشتند، تعداد 17 نفر از دانشجومعلمان ورودی سال 1391 دانشگاه فرهنگیان بودند. با این افراد که اکنون (1400) به عنوان نومعلمانی در مشهد مشغول به خدمت هستند؛ مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام گرفت. مصاحبههای مکتوب شده با استفاده از روش تحلیل مضمون، تجزیه و تحلیل شدند. جهت تأمین اعتبار تحقیق، معیارهای لینکلن و گابا مورد استفاده قرار گرفت. براساس یافتههای به دست آمده عمدهترین چالشهای نومعلمان برای انجام ارزشیابی معتبر شامل 2 مضمون فراگیر، 6 مضمون سازماندهنده، 14 مضمون پایه است. همچنین عمدهترین راهکارهای نومعلمان برای غلبه بر چالشهای ارزشیابی را میتوان در قالب 4 مضمون فراگیر، 10 مضمون سازماندهنده و 27 مضمون پایه دستهبندی کرد. نتایج این پژوهشگر بیانگر آن است که ارزشیابی در فضای شاد یکی از دشوارترین وظایف نومعلمان است. به نحوی که برخی از چالشهای ارزشیابی در فضای شاد بسیار جدی بوده و نومعلمان برای غلبه بر آنها علی رغم تلاش فراوان، راهکار موفقیتآمیزی نداشتند اما در برابر سایر چالشها، با صرف وقت فراوان و تحمل فشار کاری مضاعف، تاحدودی موفق به انجام ارزشیابی معتبر شدند.
پرونده مقاله
محققان علاقه دیرینه ای به درک بهتر این موضوع دارند که چرا برخی از دانشآموزان از تکالیف درسی چالش برانگیز بودن اجتناب می کنند، در حالی که برخی دیگر مایل به پیگیری این نوع چالشها هستند. پژوهش حاضر با هدف تأثیر آموزش سخت رویی بر نشانگان وانمودگرایی و سرزندگی تحصیلی دانش چکیده کامل
محققان علاقه دیرینه ای به درک بهتر این موضوع دارند که چرا برخی از دانشآموزان از تکالیف درسی چالش برانگیز بودن اجتناب می کنند، در حالی که برخی دیگر مایل به پیگیری این نوع چالشها هستند. پژوهش حاضر با هدف تأثیر آموزش سخت رویی بر نشانگان وانمودگرایی و سرزندگی تحصیلی دانشآموزان انجام گرفت. روش تحقیق نیمه آزمایشی و از نوع طرح پیشآزمون – پسآزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری نیز شامل کلیه دانشآموزان پسر دوره متوسطه اول شهرستان میبد در سال تحصیلی 400-1399 بود که از میان آن ها تعداد 48 نفر به روش نمونه گیری تصادفی، انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (24 نفر) و گواه (24 نفر) گمارش شدند. هر دو گروه در مراحل پیشآزمون و پسآزمون، به پرسشنامه های نشانگان وانمودگرایی و سرزندگی تحصیلی پاسخ دادند. جهت تحلیل داده ها از تحلیل کواریانس چند متغیری با کمک نرم افزار spss22 استفاده شد. نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که آموزش سخت رویی به طور معناداری (001/0) نشانگان وانمودگرایی دانشآموزان را کاهش می دهد. همچنین نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که آموزش سخت رویی به طور معناداری (001/0) سرزندگی تحصیلی دانشآموزان را افزایش می دهد. نتایج پژوهش حاضر حاکی از آن است که شرکت در جلسات آموزش سرسختی می تواند در کاهش وانمود سازی و افزایش سرزندگی تحصیلی دانشآموزان تأثیرگذار باشد.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی سازمان یادگیرنده و میزان کاربست آن در شرکت برق منطقهای آذربایجان انجام شده است. روش پژوهش توصیفی-پیمایشی بوده است. جامعه آماری مورد نظر، کلیه کارکنان شرکت برق منطقهای آذربایجان به تعداد 1307 نفر و در سطح سه استان(آذربایجانشرقی، آذربایجانغرب چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی سازمان یادگیرنده و میزان کاربست آن در شرکت برق منطقهای آذربایجان انجام شده است. روش پژوهش توصیفی-پیمایشی بوده است. جامعه آماری مورد نظر، کلیه کارکنان شرکت برق منطقهای آذربایجان به تعداد 1307 نفر و در سطح سه استان(آذربایجانشرقی، آذربایجانغربی و اردبیل) میباشد. نمونه آماری از طریق جدول مورگان به تعداد 297 نفر تعیین و به روش نمونهگیری تصادفی طبقهای انتخاب شده است. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه استاندارد ابعاد سازمان یادگیرنده واتکینز و مارسیک (DLOQ) میباشد. روایی محتوا و سازه این پرسشنامه بررسی و تأیید شده است. دادههای جمعآوریشده با استفاده از نرمافزارهای SPSS-20 و 3 Smart-PLS تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد؛ که میزان کاربست متغیر سازمان یادگیرنده و مؤلفههای آن، یادگیری سطح فردی (ایجاد فرصتهایی برای یادگیری مداوم و بالا بردن سطح گفتگو و پژوهش در سازمان)، یادگیری سطح گروهی (تشویق و ترغیب به همکاری و یادگیری گروهی)، یادگیری سطح سازمانی (ایجاد سیستمهایی جهت دریافت و تسهیم یادگیری، توانمندسازی کارکنان در جهت رسیدن به یک بینش جمعی، مرتبط ساختن سازمان با محیط خود، فراهمسازی رهبری استراتژیک در امر یادگیری) در جامعۀ هدف به طور معناداری پایینتر از حد متوسط بود و فقط بالا بردن سطح گفتگو و پژوهش در سازمان در حد متوسط میباشند. همچنین با استفاده از مدلسازی معادلات ساختاری با کمترین مربعات جزئی الگویی برای سازمان یادگیرنده ارائه وروابط مؤلفههای آن مورد ارزیابی قرارگرفت. نتایج حاصل نشان داد که مدل از مطلوبیت قوی برخوردار است (GOF=0/813). و در نتیجه دستیابی به اهداف واستراتژیهای شرکت برق منطقهای آذربایجان در مسیریادگیرنده بودن را محقق میسازد.
پرونده مقاله
هدف این پژوهش تعیین تفاوت اثربخشی درمان تعاملی والد-کودک(PCIT)، ذهنآگاهی کودک محور(بوردیک) و برنامه سالهای باورنکردنی(IY) بر نشانههای برونیسازیشده دانشآموزان دوره اول ابتدایی شهر تبریز بود. در قالب طرح نیمه آزمایشی از نوع طرح پیشآزمون – پسآزمون و پیگیری با چکیده کامل
هدف این پژوهش تعیین تفاوت اثربخشی درمان تعاملی والد-کودک(PCIT)، ذهنآگاهی کودک محور(بوردیک) و برنامه سالهای باورنکردنی(IY) بر نشانههای برونیسازیشده دانشآموزان دوره اول ابتدایی شهر تبریز بود. در قالب طرح نیمه آزمایشی از نوع طرح پیشآزمون – پسآزمون و پیگیری با سه گروه آزمایش و یک گروه کنترل و اجرای پرسشنامه رفتاری کودک(CBCL) آخنباخ نسخه والدین اطلاعات لازم جمعآوری شد. جامعه آماری شامل کلیه مادران و دانشآموزان دورهی اول ابتدایی شهر تبریز در سال تحصیلی 1399-1398 بود. نمونه شامل 40 نفر دانشآموز به همراه مادرانشان است که 30 نفر در سه گروه 10 نفره به عنوان گروههای آزمایشی و 10 نفر به عنوان گروه کنترل به روش داوطلبانه و مبتنی بر معیارهای ورود انتخاب شدند. پس از برگزاری دورههای آموزشی(تعاملی والد-کودک، ذهنآگاهی کودکمحور و سالهای باورنکردنی) طی 3 ماه و تحلیل دادهها با روش تحلیل واریانس مختلط، نتایج نشان داد که روشهای درمانی تعاملی والد-کودک، ذهنآگاهی کودکمحور و برنامه سالهای باورنکردنی بر کاهش نمرات برونیسازی شده دانشآموزان از جلسهی پیشآزمون تا جلسهی پیگیری مؤثرند(001/0>p). نتایج آزمون بونفرونی نشان داد که روش درمان تعاملی والد-کودک اثربخشتر از روش ذهنآگاهی کودکمحور در کاهش نشانههای برونیسازی شده دانشآموزان است(013/0=P). همچنین برنامه آموزش سالهای باورنکردنی نسبت به آموزش ذهنآگاهی کودک محور در کاهش نشانههای برونیسازیشده دانشآموزان اثربخشتر بوده است(001/0=P).
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف تحلیل روان سنجی پرسشنامه راهبردهای مشارکت آنلاین در دانشجویان انجام شد. روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش، کلیه دانشجویان دانشگاههای شهر تهران در سال 1400 بودند که از این میان 371 نفر دانشجو با استفاده از روش نمونهگیری چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف تحلیل روان سنجی پرسشنامه راهبردهای مشارکت آنلاین در دانشجویان انجام شد. روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش، کلیه دانشجویان دانشگاههای شهر تهران در سال 1400 بودند که از این میان 371 نفر دانشجو با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس بر مبنای پیشنهاد (کلاین ، 2010) به عنوان نمونه انتخاب شدند و به پرسشنامه راهبردهای مشارکت آنلاین (مارتین و بولیگر، 2018) و پرسشنامه مشارکت دوره دانشجو (دیکسون، 2015) پاسخ دادند. بهمنظور تعیین روایی عاملی پرسشنامه راهبردهای مشارکت آنلاین از تحلیل عاملی اکتشافی و برای بررسی همسانی درونی آن از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. همچنین، بهمنظور مطالعه روایی سازه پرسشنامه راهبردهای مشارکت آنلاین، ضریب همبستگی آن با پرسشنامه مشارکت دوره دانشجو گزارش شد. نتایج تحلیل مؤلفه های اصلی با استفاده از چرخش ابلیمین نشان داد پرسشنامه راهبردهای مشارکت آنلاین از چهار عامل مشارکت همکلاسیها، مشارکت چندوجهی، مشارکت مربی و مشارکت خودگردان تشکیل شده است. نتایج مربوط به همبستگی بین ابعاد پرسشنامه راهبردهای مشارکت آنلاین با پرسشنامه مشارکت دوره دانشجو بهطور تجربی از روایی همگرای راهبردهای مشارکت آنلاین حمایت کرد. همچنین، ضریب همسانی درونی پرسشنامه راهبردهای مشارکت آنلاین (87/0=a) مطلوب گزارش شد. یافته های پژوهش نشان داد که ابزار حاضر برای سنجش راهبردهای مشارکت آنلاین در دانشجویان ایرانی ابزاری روا و معتبر است.
پرونده مقاله