زمینه و هدف: آلودگی خاک و منابع زیرزمینی به فلزات سمی، از مهم ترین مشکلات زیست محیطی است و تهدیدی برای سلامت موجودات زنده به شمار می رود. کروم از جمله فلزات سنگین موجود در سایت های صنعتی است که به دو صورت کروم شش ظرفیتیCr(VI) بهصورت سمی و با تحرک بالا و کروم سه ظرفیتیC چکیده کامل
زمینه و هدف: آلودگی خاک و منابع زیرزمینی به فلزات سمی، از مهم ترین مشکلات زیست محیطی است و تهدیدی برای سلامت موجودات زنده به شمار می رود. کروم از جمله فلزات سنگین موجود در سایت های صنعتی است که به دو صورت کروم شش ظرفیتیCr(VI) بهصورت سمی و با تحرک بالا و کروم سه ظرفیتیCr(III) با خاصیت جذب سطحی بالا به خاک مشاهده می شود. یکی از روش های جدید پاکسازی خاک، تلفیق روش الکتروکینتیک و استفاده از دیواره های نفوذ پذیر واکنشی (PRB) است. در این تحقیق تأثیر کنترل شرایط pH بر بهبود فرایند الکتروکینتیک در حضور دیواره نانوآهن، جهت حذف کروم(VI) از خاک رس آلوده مورد بررسی قرار گرفته است.
روش بررسی:خاک رس کائولن آلوده به کروم شش ظرفیتی در غلظت 300 میلی گرم در کیلوگرم تحت شش سری آزمایش مورد تصفیه و پاکسازی قرار گرفت. آزمایشهای الکتروکینتیک برای پاکسازی خاک با آب و بافرهای کنترل کننده pHدر آند و کاتد در مقادیر pH 2 و 4 در حالات با و بدون استفاده از دیواره نانو آهن انجام گردیدند.
نتایج: استفاده از دیواره نانو، بازده احیای کروم(VI) را حدود 20% افزایش داد. نتایج همچنین نشان داد در pH پایین تر و شرایط اسیدی در حضور دیواره نانو آهن بازده احیای کروم(VI) تا حدود 82% افزایش یافته است.
نتیجه گیری: نتایج به دست آمده و مقایسه آن با نتایج تحقیقات دیگر در جداسازی کروم نشان داد استفاده از روش الکتروکینتیک و تلفیق آن با دیواره های نفوذ پذیر واکنشی و استفاده از محلول های بافر درکنترل شرایط pH در مخازن تاثیر مثبتی در افزایش بازده جداسازی کروم از خاک دارد. همچنین کنترل pH در مخازن آند و یا آند-کاتد به نحو قابل ملاحظه ای بر بازده احیای کروم موثر است.
پرونده مقاله
زمینه و هدف: فلزات سنگین موجود در رسوبات دارای پیوندهای متفاوتی با اجزای مختلف رسوب هستند. عوامل متعددی باعث تغییر در فازهای پیوندی فلزات موجود در رسوب می گردند که یکی از آن ها تغییر پتانسیل اکسیداسیون و احیا (شرایط رداکس) در رسوبات است. یکی از عواملی که باعث تغییر پتان چکیده کامل
زمینه و هدف: فلزات سنگین موجود در رسوبات دارای پیوندهای متفاوتی با اجزای مختلف رسوب هستند. عوامل متعددی باعث تغییر در فازهای پیوندی فلزات موجود در رسوب می گردند که یکی از آن ها تغییر پتانسیل اکسیداسیون و احیا (شرایط رداکس) در رسوبات است. یکی از عواملی که باعث تغییر پتانسیل رداکس در محیط رسوبات می گردد، تغییر شرایط رسوبات از بی هوازی به هوازیست. روش بررسی: در این تحقیق میزان تاثیر تغییر پارامتر پتانسیل اکسیداسیون و احیا در تغییر فازهای پیوندی فلزات موجود در رسوبات بستر تالاب بین المللی انزلی مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها: برای تغییر شرایط رداکس، نمونه رسوبات به دست آمده از تالاب انزلی، طی مدت یک ماه در معرض هوادهی قرار گرفت و در زمان های 0، 1، 7، 21 و 28 روز میزان Eh و pH اندازه گیری شد. در زمان های یاد شده از رسوبات نمونه برداری گردید و میزان فلزات سنگین Cu، Zn، Ni و Cr در فازهای پیوندی مختلف با استفاده از آزمایشات استخراج متوالی تعیین شد. بحث و نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده، بیش ترین میزان فلز مس در پیوند با مواد آلی و سولفیدی و عمده فلز روی در پیوند با اکسید های آهن و منگنز بود. در حالی که فلزات کرم و نیکل بیش تر در فاز سخت و باقی مانده حضور داشتند. همین طور با ادامه روند هوادهی، 8 تا 23 درصد از فلزات موجود از رسوبات آزاد و وارد فاز محلول شدند. این آزاد سازی عمدتاً از فاز پیوندی با مواد آلی و سولفیدی صورت گرفت.
پرونده مقاله
زمینه و هدف: یکی از منابع انتشار گاز گلخانه ای، فرایندهای دفع پسماندهای شهری می باشد. سیستم های مدیریت پسماند بر میزان انتشار گاز گلخانه ای از این منابع تاثیر دارد. در این مطالعه، میزان گاز گلخانه ای خروجی از پسماند لوندویل واقع در استان گیلان، تحت سیستم های جامع مدیریت چکیده کامل
زمینه و هدف: یکی از منابع انتشار گاز گلخانه ای، فرایندهای دفع پسماندهای شهری می باشد. سیستم های مدیریت پسماند بر میزان انتشار گاز گلخانه ای از این منابع تاثیر دارد. در این مطالعه، میزان گاز گلخانه ای خروجی از پسماند لوندویل واقع در استان گیلان، تحت سیستم های جامع مدیریت پسماند (IWMSs) مختلف، مقایسه شده است. این مقایسه با استفاده از روش ارزیابی چرخه حیات (LCA) صورت گرفته است. روش بررسی: سیستم های مدیریتی مورد مقایسه، شامل سیستم موجود مدیریت پسماند در لوندویل و سه سیستم مدیریتی دیگر می باشد. فرایند دفع در سیستم مدیریتی موجود در لوندویل (سیستم S1) دفن پسماند در دفنگاه بهداشتی زباله می باشد. فرایندهای دفع در سه سیستم مدیریتی دیگر، شامل دفن در دفنگاه بهداشتی زباله، احتراق و بازیافت (سیستم S2) ، دفع در دفنگاه بهداشتی زباله، احتراق و تجزیه بی هوازی (سیستم S3) و دفع در دفنگاه بهداشتی زباله، احتراق، بازیافت و تجزیه بی هوازی (سیستم S4) می باشد. یافته ها: نتایج حاصل از ارزیابی سیستم مدیریت پسماند موجود (سیستم S1) نشان می دهد، میزان پتانسیل گرمایش جهانی (GWP) خالص، معادل kg CO2 840 به ازای هرتن پسماند می باشد. در حالی که میزان GWP در سیستم مدیریت جامع چهار (سیستم S4) به kg CO2 474 به ازای هرتن پسماند، کاهش می یابد. با توجه به نتایج بدست آمده در این مطالعه، در تمام سیستم های مدیریتی(سیستم S1-S4)، فرایند دفن پسماند در دفنگاه بهداشتی زباله دارای بیشترین سهم در افزایش GWP است. GWP ناشی از دفن پسماند در دفن گاه بهداشتی زباله، با احداث سیستم استحصال گاز و استفاده در تولید برق کاهش می یابد. لذا در این مطالعه کلیه سیستم های مدیریتی (سیستم S1-S4)، در دو حالت با و بدون سیستم پالایش گاز دفنگاه بهداشتی زباله فرض شده است. در صورت استحصال 75 % از گاز دفنگاه بهداشتی زباله و استفاده از این گاز در تولید برق، میزان GWP در دفنگاه بهداشتی زباله 36 % کاهش می یابد. بحث و نتیجهگیری: نتایج مطالعه نشان می د هد، تفکیک از مبداء و استفاده از پسماند تفکیکی در فرآیندهای بازیافت و تجزیه بی هوازی، دارای بیش ترین تاثیر در کاهش GWP می باشد. لذا نتایج این مطالعه نشان می دهد، تفکیک از مبداء پسماند و دفع پسماند تفکیکی از طریق فرایندهای بازیافت و تجزیه بی هوازی در سیستم های مدیریت پسماند کشور بهتر است افزایش یابد. در مواردی که استفاده همزمان از فرایند های بازیافت و تجزیه بی هوازی امکان ندارد، استفاده از فرایند بازیافت توصیه می گردد.
پرونده مقاله
زمینه و هدف: تخلیه فاضلابهای سنگین تولیدی در مناطق ساحلی در دریا از طریق کانالهای ساحلی روشی متداول در دفع این پسابها در محیطزیست محسوب میگردد. جریانهای تخلیهای بسته به شرایط تخلیه و محیط پذیرنده الگوهای متفاوتی خواهند یافت. در این تحقیق سه الگوی جریان جت آزاد، ج چکیده کامل
زمینه و هدف: تخلیه فاضلابهای سنگین تولیدی در مناطق ساحلی در دریا از طریق کانالهای ساحلی روشی متداول در دفع این پسابها در محیطزیست محسوب میگردد. جریانهای تخلیهای بسته به شرایط تخلیه و محیط پذیرنده الگوهای متفاوتی خواهند یافت. در این تحقیق سه الگوی جریان جت آزاد، جت چسبیده به کرانه و پلوم که در مطالعههای آزمایشگاهی و میدانی مختلف گزارش گردیده، در نظر گرفته شده است. D-CORMIX یک مدل شبیهساز رایانهای است که برای مدلسازی اختلاط فاضلابهای چگال در تخلیه جریان به پیکرههای آبی توسعه داده شده است. این مدل برای تعیین الگوی حرکتی جریان در تخلیه سطحی از مبانی مربوط به فاضلابهای شناور بهره میگیرد. ازاینرو به نظر می آید با مقایسه مشاهدات آزمایشگاهی الگوهای حرکتی فاضلاب چگال با نتایج D-CORMIX تفاوتهای قابل توجهی حاصل شود. روش بررسی: مدل D-CORMIX تحت شرایط مختلف محیطی و تخلیه اجرا گردید. همین شرایط عینا با استفاده از یک فلوم آزمایشگاهی که برای شبیهسازی تخلیه سطحی جریانهای چگال از کانالهای مستطیلی توسعه داده شده، شبیهسازی گردید. یافته ها: الگوهای جریان استخراج شده از اجرای مدل D-CORMIX و مشاهدههای آزمایشگاهی هریک جداگانه در قالب یک نمودار بیبعد که محورهای افقی و قایم آن در برگیرنده مجموع شرایط آزمایش اند توسعه داده شد و محدوده وقوع هر الگو تعیین گردید. نتیجه گیری: موارد اختلاف دو نمودار به همراه علل آن مورد بحث و بررسی قرار گرفت.
پرونده مقاله