زمینه و هدف: فلزات سنگین از آلاینده های مهم محیط زیست بوده و به علت ویژگی سمیّت و تجمع پذیری از لحاظ بهداشتی بسیار مورد توجه قراردارند. امروزه استفاده از جاذب های بیولوژیک جهت تصفیه این مواد به علت اقتصادی بودن و سازگاری با محیط زیست، بسیار مورد توجه قرار گرفته است. هدف چکیده کامل
زمینه و هدف: فلزات سنگین از آلاینده های مهم محیط زیست بوده و به علت ویژگی سمیّت و تجمع پذیری از لحاظ بهداشتی بسیار مورد توجه قراردارند. امروزه استفاده از جاذب های بیولوژیک جهت تصفیه این مواد به علت اقتصادی بودن و سازگاری با محیط زیست، بسیار مورد توجه قرار گرفته است. هدف این تحقیق سنجش میزان جذب دو فلز سنگین نیکل و کادمیم توسط توده زیستی حاصل از لجن فاضلاب (بایوسالید) و مقایسه نتایج با دیگر تحقیقات مشابه جهت بررسی تمابل جذب آن ها می باشد.
روش کار: پودر بایوسالید با استفاده از لجن دفعی فاضلاب شهری در طی مراحل خشک سازی، خرد سازی و دانه بندی تهیه گردید. محلول های 25/0 و 75/0 میلی مولار فلزات نیکل و کادمیم با 5/0، 1، 2 و 4 گرم از این بیوسالید در pH چهار و میزان اختلاط 200 دور بر دقیقه و دمای 26-24 درجه سلسیوس به مدت دو ساعت (در مطالعات سینتیک در زمان های متوالی5 تا 420 دقیقه) مورد تماس واقع شده و نمونه های حاصل توسط دستگاه جذب اتمی اسپکتروفتومتری جهت مطالعات سینتیک و مدل سازی ایزوترم جذب و مقایسه با دیگر مطالعات مورد آنالیز قرارگرفت.
یافته ها : نتایج نشان می دهد که زمان تعادل جذب فلزات در حدود دو ساعت بوده و افزایش pH تا چهار باعث افزایش چشمگیر میزان جذب می شود. جذب هر دو فلز از مدل لانگمویر تبعیت کرده و میزان حداکثر ظرفیت جذب(qmax) کادمیم و نیکل توسط بیوسالید به ترتیب 37/0 و 195/0 میلیمول بر گرم بیوسالید خشک تحت مدل لانگمویر میباشد.
نتیجه گیری: تمایل جذب بیوسالید برای کادمیم همچون دیگر مطالعات انجام شده در حوزه جذب بیولوژیکی بیش تر از نیکل برآورد گردید. به صورت کلی می توان تمایل جذب جلبک ها و قارچ ها را در جذب فلزات بیش از لجن ها و باکتری ها دانست که این موضوع بیش تر ناشی از خصوصیات دیواره سلولی آن ها می باشد.
پرونده مقاله