• فهرس المقالات Gnosticism

      • حرية الوصول المقاله

        1 - شادی در فرهنگ ایرانی و آثار سیاسی آن
        علی اکبر امینی
        در فرهنگ ایران باستان بر این نمته تاکید شده که باید از غم خوردن پرهیز نمود. ایرانیان برای زدودن زنگار غم از چهره زندگی چاره اندیشی های کرده بودند، از جمله اینکه در طول سال به مناسبت های مختلف جشن هایی برپا می کردند و در آن کوچک و بزرگ و عرف و عامی به عیش می نشستند و به أکثر
        در فرهنگ ایران باستان بر این نمته تاکید شده که باید از غم خوردن پرهیز نمود. ایرانیان برای زدودن زنگار غم از چهره زندگی چاره اندیشی های کرده بودند، از جمله اینکه در طول سال به مناسبت های مختلف جشن هایی برپا می کردند و در آن کوچک و بزرگ و عرف و عامی به عیش می نشستند و به رثص برمی جشتند. گویا آنان به این راز پی برده بودند که خنده بر هر درد بی درمان دواست. اگر چه عرفان اسلامی برخی از آیین ها و افکار دوران خسروانی و از جمله راز و رمزهای شاد زیستن را زنده نگه داشت،ولی در عمل ما ایرانیان به تدریج بر طول ایام غم افزودیم و دوران نشاط و شادمانی را کوتاه کردیم و این امر به رغم آن بود که یکی از دو رکن اصلی دین مبین اسلام یعنی عرفان برای سبک کردن رنج زندگی و به پرواز درآوردن مرغ دل تدابیری اندیشیده است. کریشنا مورتی، عارف معاصر هندی، می گوید: شاد کردن مردم هنری است که باید دولت ها در ترویج آن بکوشند. در این مفاله راه کارهایی که عرفان برای شادتر کردن زندگی، یا دست کم موازنه میان غم و شادی و گریه و خنده، عرضه کرده است، بررسی می شود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        2 - جایگاه زن در تعالیم مکاتب گنوسی مسیحی: مباحث نظری و عملی
        مریم السادات سیاهپوش لیلا هوشنگی حجت الله جوانی
        مکاتب گنوسی در مقام یکی از جریان های مهم اعتقادی و عرفانی تأثیرگذار، دارای نگرش های متفاوتی بوده اند که به جهت تأثیر بر جریان های گوناگون دینی و عرفانی، از جمله مسیحیت، مورد توجه محققان قرار گرفته اند. در این پژوهش تلاش شده است که جایگاه زنان در مکاتب گنوسی مسیحی با نظ أکثر
        مکاتب گنوسی در مقام یکی از جریان های مهم اعتقادی و عرفانی تأثیرگذار، دارای نگرش های متفاوتی بوده اند که به جهت تأثیر بر جریان های گوناگون دینی و عرفانی، از جمله مسیحیت، مورد توجه محققان قرار گرفته اند. در این پژوهش تلاش شده است که جایگاه زنان در مکاتب گنوسی مسیحی با نظر به رابطۀ دو سویۀ دین و جامعه بررسی شود. در دو سدۀ نخست میلادی، با اتکاء بر تعالیم دو تن از آموزگاران گنوسی، شمعون مغ و والنتینوس، تلقی خاصی از نقش زن در الهیات و جنسیت خدا، در مسیحیت مورد توجه قرار گرفت. بدین سان، جهان بینی و خداشناسی ثنوی گنوسی برای تبیین جایگاه عنصر مؤنث در الوهیت کاربرد یافت. هم‌چنین، بر نقش حکمت (غالباً با نام سوفیا شخصیت‌یافته) در روند آفرینش تأکید خاص صورت گرفت. به نحوی متقابل، این الهیات که ناظر بر شخصیت مونث الهی است، بر فعالیت زنان در جامعۀ دینی تأثیر نهاد که خود بیانگر رابطۀ دو سویۀ دین و جامعه می تواند باشد. به گونه ای که تعامل اجتماعی زنان و حضور فعالانۀ آنان در عرصه های دینی و کلیسا گسترش می‌ یابد و این خود بر فهم از کتاب مقدس اثر می گذارد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        3 - خاستگاه‌های هرمسی، افلاطونی و افلاطونی میانه مکاتب گنوسی
        نسرین وکیلیان فاطمه لاجوردی ابوالقاسم اسماعیل پور
        مکتب گنوسی، از تأثیرگذارترین مکاتب الهیاتی و جریان‌های عرفانی و باطنی سده‌های اولیه پیشامسیحی و پس از آن است که طریق نجات و رهایی را، مبتنی بر شناخت حقیقت الوهیت می‌داند و برخی از عمیق‌ترین اندیشه‌های معرفتی و فلسفی آن روزگار در حوزه خداشناسی، جهان‌شناسی، انسان‌شناسی و أکثر
        مکتب گنوسی، از تأثیرگذارترین مکاتب الهیاتی و جریان‌های عرفانی و باطنی سده‌های اولیه پیشامسیحی و پس از آن است که طریق نجات و رهایی را، مبتنی بر شناخت حقیقت الوهیت می‌داند و برخی از عمیق‌ترین اندیشه‌های معرفتی و فلسفی آن روزگار در حوزه خداشناسی، جهان‌شناسی، انسان‌شناسی و فرجام‌شناسی را در نظام فکری خویش دارد. این عنوان بر نحله‌های کهنی اطلاق می‌شود که زیر اثر هلنیسم یا یونانی‌مآبی پس از اسکندر، ادیانی چون یهودیت، مسیحیت و زرتشتی و نیز مکاتب فلسفی و الهیاتی آن زمان، از جمله مکاتب هرمسی، افلاطونی و افلاطونی میانه، به گونه‌ کیش و طریقه عرفانی و تلفیقی گسترده‌ای در آسیای غربی رواج یافت که در تبادل آراء و اندیشه‌ها، از آن ادیان و نحله‌ها اثر پذیرفته و بر آنان نیز اثرگذار بوده است. این مقاله می‌کوشد تا با بررسی مبانی فکری و محورهای اساسی آموزه‌های هرمسی، افلاطونی و افلاطونی میانه، در موضوعاتی همچون الوهیت و ثنویت موجود در هستی، جهان و فرجام آن، انسان و قرابت او با خداوند، هبوط روح و عروج آن و مفاهیمی از این دست، به واکاوی و یافتن خاستگاه‌های اندیشگی جهان‌بینی گنوسی بپردازد و از این رهگذر، به شباهت‌ها و نیز تفاوت‌های این نظام‌های الهیاتی با یکدیگر دست یابد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        4 - بررسی تطبیقی توصیف یگانگی ازمنظرپیرهرات وعطار نیشابوری
        لیلا موسوی سیاوش مرادی حسین آریان
        چکیده:توحید به عنوان یکی ازاصلی ترین تعالیم شرع مقدس اسلام، اولین شعار پیامبر بزرگوار اسلام بود. تا توحید تحقق نیابد دیگر ارکان شرع نیز عملی نخواهد شد. توحید مهم‌ترین بحث عقیدتی مسلمانان است و به همین جهت عرفا بر این اصل فراوان تکیه کرده‌اند و عارفانی چون جنید بغدادی،مو أکثر
        چکیده:توحید به عنوان یکی ازاصلی ترین تعالیم شرع مقدس اسلام، اولین شعار پیامبر بزرگوار اسلام بود. تا توحید تحقق نیابد دیگر ارکان شرع نیز عملی نخواهد شد. توحید مهم‌ترین بحث عقیدتی مسلمانان است و به همین جهت عرفا بر این اصل فراوان تکیه کرده‌اند و عارفانی چون جنید بغدادی،مولانا برترین مجالس را نشستن و تفکر کردن در میدان توحید می‌داند.هرفرد نگرش خاصی به مقوله ی ویگانگی توحید دارد وخودرادرمسیری قرار میدهد که بدان برسد .سکوت ذهنی وتفکر در آفاق وانفس از دید عرفا یکی از بهترین راهها برای درک توحید ویگانگی می باشد. خواجه عبدالله انصاری به عنوان یکی از بزرگ‌ترین مفسران و عارفان شریعت‌مدار، به توحید در تمام آثار خویش نگاهی داشته است وآثارعطار نیشابوری ،زیباترین ودل انگیزترین منظومه های عرفانی است که در آنهاعطار در نهایت زیبایی آموزه های توحیدی ویگانگی رابیان میکند .عطار نیشابوری(متوفی618 ه.ق)از عارفان شاعری است که بطور دقیق وموشکافانه ای به مسأله یگانگی وتوحید بشکل زیبایی می پردازد .پژوهش حاضر در پی آن است تا نگاهی تطبیقی به مقوله توحید در آثارعطاروخواجه عبدالله انصاری بیندازد و نمونه‌هایی را کاوش کند و به تحلیل وبررسی آن بپردازد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        5 - عروج و رجعت عیسی از منظر اسطوره و عرفان
        حسین محمدی مبارز اصغر دادبه عبدالرضا مدرس زاده
        عیسی‌بن‌مریم، زندگی شگرفی دارد که نقش عرفانی و اسطوره ای مسیح در عروج و رجعت برای وصل به اصل خویش، از کهن الگوهای گردونۀ مقدس(ماندالا) است. در این جستار، عروج و رجعت، با هدف الگو پذیری انسان از زندگی زاهدانه مسیح به روش توصیفی- تحلیلی، تبیین، شده است. همچنین با نگاهی اس أکثر
        عیسی‌بن‌مریم، زندگی شگرفی دارد که نقش عرفانی و اسطوره ای مسیح در عروج و رجعت برای وصل به اصل خویش، از کهن الگوهای گردونۀ مقدس(ماندالا) است. در این جستار، عروج و رجعت، با هدف الگو پذیری انسان از زندگی زاهدانه مسیح به روش توصیفی- تحلیلی، تبیین، شده است. همچنین با نگاهی اساطیری(اسطوره دایره، اسطوره انسان کامل، اسطوره نوزایی، اسطوره آب و...) و با بینشی عرفانی، رجعت گذر از تاریکی جسم دانسته شده که در قوص صعود، نفس در تلاش برای اتصال به عالم نور، خود را از حصار ظلمت (مغرب تن)می رهاند و پله پله خویشتن را با راهنمایی انسان کامل و الگوپذیری از مسیح، مجرد گونه، به انوار ایزدی ( مشرق جان) و به یقین که منزل اول و آخر سالک است، می رساند تا از آبِ حیات عشق بنوشد. این پژوهش، راز عروج را دست یابی به جاودانگی معرفی می کند و جایگاهِ جاودانگی (عشق) را نیز با پیروی از عقل(پیرِخردمند) می شناساند که این سفر روحانی از همان مبدأ تنها در سایه درد، آغاز و طلب می شود و در فرجام به رجعت و قرب (مبدأ/ مقصد)می انجامد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        6 - بررسى توبه در شعرعطار نیشابوری
        رضا اشرف زاده مژگان حجت پور بیرگانی
        در فایل اصل مقاله موجودد است.
        در فایل اصل مقاله موجودد است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        7 - بررسی مبانی و سازو کارهای استعاره در متون عرفانی
        سید حسن سید ترابی رقیه کمالی
        عرفان - شناخت خالق هستی- مناسبترین و کوتاه ترین راه ممکن برای وصول به حق است. پدیده ای نافذ، پرجذبه و مبهم که حالات ـ در واقع ـ تغیراتی را سبب می شود که از نگاه دیگران سؤال برانگیز است. این تحولات آنچنان موثر و مداوم است که زبان و کلام عارف نیز از آن تاثیر می پذیرد و در أکثر
        عرفان - شناخت خالق هستی- مناسبترین و کوتاه ترین راه ممکن برای وصول به حق است. پدیده ای نافذ، پرجذبه و مبهم که حالات ـ در واقع ـ تغیراتی را سبب می شود که از نگاه دیگران سؤال برانگیز است. این تحولات آنچنان موثر و مداوم است که زبان و کلام عارف نیز از آن تاثیر می پذیرد و در وجوه مختلف از زبان عمومی دور می شودو البته این بیگانگی لذت بخش را بیش از همه مدیون به کارگیری استعاره است. استعاره را می توان از مهم ترین عوامل ابهام سازی در متون عرفانی دانست؛  لفظی که در معنای اصلی خود به کار نرفته است و بالتبع می تواند برداشت­های چندگانه ای به ذهن پویای خواننده القا کند. اما براستی استعاره در متون عرفانی چه کارکردی دارد و عرفا چگونه از آن در کلام خود  بهره گرفته اند؟ در مقاله حاضر نگارنده سعی دارد جایگاه این آرایه و شیوه به کارگیری آن را در زبان و متون عرفانی مورد بررسی و نقد قرار دهد و به نقش آن در این متون و اصول و کاربرد این شیوه­ی بیانی در این گونه آثار بپردازد تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        8 - «وحدت وجود» از دیدگاه اسیری لاهیجی
        علی اکبر افراسیاب پور جلیل محمدی
        شمس‌الدین محمد اسیری لاهیجی (ح840- 912 ق) یکی از عرفای شیعی در عصر تیموری است که در آثار منظوم و منثور خود به بیان اندیشه‌های عرفانی در حوزة نظری و عملی پرداخته است. محوری‌ترین بحث در عقاید او طرح نظریة «وحدت وجود»است که تحت تأثیر ابن عربی و شیخ محمود شبستری آن را با بی أکثر
        شمس‌الدین محمد اسیری لاهیجی (ح840- 912 ق) یکی از عرفای شیعی در عصر تیموری است که در آثار منظوم و منثور خود به بیان اندیشه‌های عرفانی در حوزة نظری و عملی پرداخته است. محوری‌ترین بحث در عقاید او طرح نظریة «وحدت وجود»است که تحت تأثیر ابن عربی و شیخ محمود شبستری آن را با بیانی زیبا ترسیم می‌کند. وحدت وجود که تفسیری عرفانی از توحید به شمار می‌آید، از قرن دوم هجری در عرفان اسلامی سابقه داشته و توسط ابن عربی به زبانی فلسفی روش‌مند گردیده است و اسیری لاهیجی یکی از شارحان نظریة وحدت وجود به شمار می‌آید که ضمن بهره‌گیری از مضامین مولوی و حافظ به عارفان اولیه نیز اشاره دارد و از «وحدت وجود» به «انسان کامل» می‌رسد و خداوند را وجود حقیقی و اصیل به شمار می‌آورد که دیگر موجودات جلوه‌های آن نور سرمدی هستند تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        9 - مهدویت از دیدگاه عزیزالدین­ نسفی
        علی اکبر افراسیاب‌پور
        عزیزالدین­نسفی عارف بزرگ قرن هفتم هجری، در عرفان نظری تحولی ایجاد کرده است و با گرایش­های شیعی، بحث از ولایت و انسان­کامل را در مرکز اندیشه­های عرفانی خود قرار می­دهد. او در آثار خود، ابتدا از معرفی عوالم هستی و مراتب ارواح و انسان­کامل آغاز می­کند و سپس به جایگاه ولایت أکثر
        عزیزالدین­نسفی عارف بزرگ قرن هفتم هجری، در عرفان نظری تحولی ایجاد کرده است و با گرایش­های شیعی، بحث از ولایت و انسان­کامل را در مرکز اندیشه­های عرفانی خود قرار می­دهد. او در آثار خود، ابتدا از معرفی عوالم هستی و مراتب ارواح و انسان­کامل آغاز می­کند و سپس به جایگاه ولایت می­پردازد و آن را باطن نبوت به­شمار می‌آورد. جمع بین ولایت و انسان­کامل را در خاتم اولیاء و مهدی موعود می­داند و با استناد به آیات و روایات و بهره‌گیری از اندیشه­های ابن­عربی و سعدالدین­حمویه، خاتم ولایت را در ظهور صاحب­زمان و ولیّ دوازدهم ارزیابی می­نماند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        10 - تجلّی عشق در اشعار مولانا
        خداویردی عباس زاده هانیه طاهرلو
        عشق و محبّت، اکسیر حیات است و بهانة بودن؛ و اگر عشق نبود، هیچ نبود. این معنا در جهان‌بینی عرفانی که آثار مولانا نمونه‌های درخشان آن است، ژرف‌تر و لطیف‌تر بیان می‌شود. عرفا معتقدند که اصل همة محبّت‌ها حضرت حقّ است و از اوست که محبّت در همة هستی جاری و ساری می‌شود. عشق، ر أکثر
        عشق و محبّت، اکسیر حیات است و بهانة بودن؛ و اگر عشق نبود، هیچ نبود. این معنا در جهان‌بینی عرفانی که آثار مولانا نمونه‌های درخشان آن است، ژرف‌تر و لطیف‌تر بیان می‌شود. عرفا معتقدند که اصل همة محبّت‌ها حضرت حقّ است و از اوست که محبّت در همة هستی جاری و ساری می‌شود. عشق، راز آفرینش و چاشنی حیات و خمیرمایه‌ تصوّف و سرمنشاء کارهای خطیر درعالم و اساس شور و شوق و وجد و نهایت حال عارف است که با رسیدن به کمال، به فنا در ذات معشوق و وحدت عشق و عاشق و معشوق منتهی می‌شود. عشق ودیعه‌ای الهی است که در وجود انسان نهاده شده و با ذات و فطرت وی عجین گشته و انسان پیوسته به دنبال معبود و معشوق حقیقی بوده است. مولانا می‌گوید:           نـاف مـا بـر مهر او ببـریده‌انـد                   عـشق او در جـان مـا کاریده‌اند مولانا به سبب سوز عشقی که در دل دارد پلّه پلّه مقامات تتبّل تا فنا را پشت سر می‌نهد تا به ملاقات معشوق حقیقی نایل آید. عشقی که مولانا از آن صحبت می‌کند عشق حقیقی و راستین است نه عشق‌های رنگین که عاقبت به ننگ انجامد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        11 - جلوه­ های عرفانی خطابۀ غدیر خم در کلام مولانا جلال­ الدّین محمّد بلخی
        مسروره مختاری
        با وجود آن ­که پیرامون خطبۀ غدیر و مرد تکرارناپذیرِ تاریخ، حضرت علی(ع)، تاکنون کتاب­های گرانسنگ و مقالات فراوانی به نگارش درآمده­ است، اما هنوز هزاران راز کشف نشده وجود دارد. سخنانی که در خطبۀ غدیر در شأن و منزلت حضرت علی(ع) توسّط پیامبر اسلام(ص) بیان شده، زمینۀ مساعدی أکثر
        با وجود آن ­که پیرامون خطبۀ غدیر و مرد تکرارناپذیرِ تاریخ، حضرت علی(ع)، تاکنون کتاب­های گرانسنگ و مقالات فراوانی به نگارش درآمده­ است، اما هنوز هزاران راز کشف نشده وجود دارد. سخنانی که در خطبۀ غدیر در شأن و منزلت حضرت علی(ع) توسّط پیامبر اسلام(ص) بیان شده، زمینۀ مساعدی را برای شاعران عارف فراهم آورده­است، تا بتوانند بسیاری از مفاهیمِ عرفانیِ مندرج در این حدیث را، سرلوحۀ مباحث عرفانی خود قراردهند. مولانا جلال­الدّین محمّد بلخی از شاعران سرآمد در این زمینه است که توانسته­ است با قالب­ ریزى ادبى غدیر، مبانى اعتقادى آن را بیان کند‏ و در نشر و تداوم پیام غدیر سهم بزرگی داشته­ باشد.‏ از آن جا که این خطابه سرشار از عرفان و معرفت است، این مقاله به چند جلوۀ عرفانی شاخص (ولایت، انسان کامل، علم شهودی و اتّحاد جان­ های اولیا) در کلام مولانا پرداخته­ است. تجلّی ولایت در آثار مولانا یکی از صدها و هزاران جلوۀ پر­جاذبه از خطبۀ غدیر است. مولوی از مریدان و دلدادگانِ امام علی علیه­ السّلام، و به فضائل و مناقب آن حضرت به خوبی واقف است و آن حضرت را نور الهی، مظهر ولایت الهی، دانای علوم غیبی، سرمنشأ خوبی­ ها و مزیّن به صفات حمیده، نمونۀ اعلای انسان کامل، صاحب مکاشفات و مشاهدات عرفانی و پیشوای سالکان طریقت معرّفی کرده­ است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        12 - تجلی عرفان در برده بوصیری
        روح الله صیادی‌نژاد شهرام امیری
        شکی نیست که بین دین و شعر رابطه­ای دیرین برقرار است؛ از این رو مدح پیامبر اسلام به عنوان تجلی ذات الهی، دست‌آویز و تکیه گاه محکمی برای شاعران صوفی مسلک است تا بدین طریق، فضایل و کمالات اخلاقی پیامبر(ص) را بر همگان آشکار نمایند و در ضمن به بیان بعضی از عقاید رایج در میان أکثر
        شکی نیست که بین دین و شعر رابطه­ای دیرین برقرار است؛ از این رو مدح پیامبر اسلام به عنوان تجلی ذات الهی، دست‌آویز و تکیه گاه محکمی برای شاعران صوفی مسلک است تا بدین طریق، فضایل و کمالات اخلاقی پیامبر(ص) را بر همگان آشکار نمایند و در ضمن به بیان بعضی از عقاید رایج در میان صوفیان، بپردازند.نا گفته هویداست که قصیده مشهور برده یکی از شاهکارهای ادبیات عرب به شمار میآید و «شرف‌الدین محمد بوصیری» به قصد توسّل به حضرت رسول(ص) در دوره اوج و بالندگی عرفان؛ یعنی؛ عصر مملوکی- عثمانی آن را به رشته نظم در آورد. یافت‌ها و دریافت‌ها در این جستار، ما را به این سخن می­رساند که بوصیری به معنای واقعی یک شاعر عارف مسلک نیست و ویژگی شاعران عارف چون اصطلاحات عارفانه در آثار او به وفور یافت نمی­شود اما می­توان چنین گفت که به تأثیر از جو حاکم بر عصر خود، حضور تصوف در برده بوصیری جای چندان تعجبی ندارد شاعر با به کارگیری زبان زیبای شعر، به بیان آموزه‌های مهم عارفان چون حقیقت محمّدیه، شفاعت و مناجات می­پردازد ودر این بیان شاعرانه خود زبان ساده را به کار می‌گیرد و کمتر از رمز و اصطلاحات عارفانه بهره می­گیرد تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        13 - سماع عارفانه و طواف عابدانه در ادب فارسی
        ملیحه جعفری لنگرودی
        دربارةسماع و مقبولیت و مردودیت آن در سیر و سلوک عرفانی سخنان بسیار گفته­اند. نگارنده بر آن است تا با بیان دلایل گوناگون و ذکر شواهد ادبی و عرفانی، اهمیت سماع حقیقی را بر همگان روشن نموده، آن را وسیله­ای آسان، پرشور وجاذب در جهت تحریک و تهییج روان آدمی برای رسیدن به حق و أکثر
        دربارةسماع و مقبولیت و مردودیت آن در سیر و سلوک عرفانی سخنان بسیار گفته­اند. نگارنده بر آن است تا با بیان دلایل گوناگون و ذکر شواهد ادبی و عرفانی، اهمیت سماع حقیقی را بر همگان روشن نموده، آن را وسیله­ای آسان، پرشور وجاذب در جهت تحریک و تهییج روان آدمی برای رسیدن به حق و کسب معرفت معرفی کند؛ وسیله­ای که به دلایل مختلف از نظر برخی از بزرگان مردود شمرده شده است؛ در حالی که می‌توان بین سماع عارفانه و طواف عابدانه ارتباط منطقی ایجاد کرد؛ چرا که سماع همچو طواف به عنوان یک وسیله یا راه با انجام اعمالی خاص دارای شباهت‌هایی از حیث ظاهر بوده به گونه­ای قابل توجیه است؛ البته این توجیه باید به نحوی باشد که با دین اسلام تعارضی نداشته باشد و راهی پر جذبه­تر برای درک حقیقت و کامل شدن انسان در برابر آدمی بگشاید. هدف از نگارش این مقاله آن است که ارتباط معنوی این دو چرخش را نشان داده؛ دلایل موافقت و مخالفت بعضی از بزرگان صاحب نظر ارائه شود. در نتیجه رهروان افزونتری را جذب مسیر حقیقت کرده آنان را از سیر در مسیر انحراف­آمیز بر کنار بدارد. با این دیدگاه، سماع عارفانه وسیله­ای در دست گروهی خاص محسوب نمی­شود و به فرقه­ای خاص تعلق نمی‌گیرد؛ بلکه عموم انسان­های حق­طلب می‌توانند از آن برخوردار گردند؛ اگر به اصل معنی آن بنگرند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        14 - رضا در اشعار ابن­ فارض و ابن­ عربی
        طاهره چال دره محبوبه مونسان
        ابن ­فارض و ابن ­عربی در آثار خویش درباره ویژگیها و شایستگیهای انسانی که سبب عروج سالک از خاک به افلاک میشود و او را به صفت کمال آراسته میکند، سخنها راندهاند. یکی از برجستهترین ویژگیهایی که سالک کوی حق را به مراتب اعلای انسانی سوق می‌دهد، رضای الهی است که ثمره معرفت بند أکثر
        ابن ­فارض و ابن ­عربی در آثار خویش درباره ویژگیها و شایستگیهای انسانی که سبب عروج سالک از خاک به افلاک میشود و او را به صفت کمال آراسته میکند، سخنها راندهاند. یکی از برجستهترین ویژگیهایی که سالک کوی حق را به مراتب اعلای انسانی سوق می‌دهد، رضای الهی است که ثمره معرفت بنده است. بندة عارف دل به ­حق می­ سپارد و در برابر پیشگاه الهی و خواسته ­های خدا تسلیم محض می­ شود، و همواره خشنودی و رضای خدا را می ­طلبد و این رسیدن به رضا نتیجة خشیت بنده از خداست؛ آنگاه به جایی می­رسد که خدا از او راضی و او هم از خدا راضی است. نظر به اینکه هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی «رضا در اشعار ابن ­فارض و ابن ­عربی» می ­باشد نخست مفهوم رضا و سپس دیدگاه­ های هر یک از این دو عارف و اصل مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. بهرة نهایی مقاله مبیّن آن است که: ابن ­فارض و ابن ­عربی با استفاده از زبان نافذ شعر و تأکید بر عشق و محبت، عبادت، مبارزه ‌و مجاهده با هوای نفس، صبر، تحمل و پذیرش مصائب، راه رسیدن به مرحلة رضا را برای سالکان طریق یار روشن نمودند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        15 - تحلیلی از تأثیر آیات و روایات در آثار عطار نیشابوری
        شکوه اسدالهی جمشید جلالی شیجانی
        شیخ فریدالدین عطار نیشابوری، یکی از شعرا و عارفان نام‌آور ایران در اواخر قرن ششم و اوایل قرن هفتم هجری قمری است. عطار از عارف شاعرانی است که شیفته قرآن و عرفان بود و به علوم دینی از قبیل تفسیر، حدیث و روایات احاطه کامل داشت. سراسر آثارش مملو از مضامینی مأخوذ از آیات و ر أکثر
        شیخ فریدالدین عطار نیشابوری، یکی از شعرا و عارفان نام‌آور ایران در اواخر قرن ششم و اوایل قرن هفتم هجری قمری است. عطار از عارف شاعرانی است که شیفته قرآن و عرفان بود و به علوم دینی از قبیل تفسیر، حدیث و روایات احاطه کامل داشت. سراسر آثارش مملو از مضامینی مأخوذ از آیات و روایات است و ازین روی در سروده‌های او که یکسره عرفانی و ایمانی است، بازتاب و تجلی کلام خدا و روایات به فراوانی قابل مشاهده است. وی در خلق آثار خود به شیوه‌ای بر خلاف گذشتگان خود دست یازیده است. انتخاب زبان ساده و مردمی، بکارگیری داستان و تمثیل، بیان از زبان مردم عادی، بیان از زبان حیوانات و تحریک عواطف و احساسات مردم از روش‌های وی بوده است. وی در اشعار خود گاه مستقیما آیات را به کار برده، گاهی قسمتی از آن، گاه با تغییرات جزیی و بالاخره از معانی و مفاهیم آن بهره‌گیری کرده است. در این مقاله با تأمل در آثار منظوم وی شامل اسرارنامه، منطق الطیر، مصیبت‌نامه، الهی‌نامه، مختارنامه و دیوان قصاید و غزلیات، سعی شده است تاثیرپذیری مستقیم یا غیرمستقیم این آثار عنوان گردد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        16 - بررسی شخصیت پردازی سیمرغ در حماسه و عرفان
        فرحناز فرهادی علی اصغر حلبی
        یکی از زیرمجموعه‌های دانش زیبایی‌شناسی محتوا، شخصیت‌شناسی است و از بهترین نمونه‌های تحلیل‌های شخصیت‌شناسی، اسطوره‌های ایرانی هستند که سالیان متمادی در عرصه متن‌های آیینی، حماسی و عرفانی به ظهور رسیده‌اند و به جهت سیرتطور خارق‌العاده، دیرینگی و باورپذیری‌شان، شخصیت‌پرداز أکثر
        یکی از زیرمجموعه‌های دانش زیبایی‌شناسی محتوا، شخصیت‌شناسی است و از بهترین نمونه‌های تحلیل‌های شخصیت‌شناسی، اسطوره‌های ایرانی هستند که سالیان متمادی در عرصه متن‌های آیینی، حماسی و عرفانی به ظهور رسیده‌اند و به جهت سیرتطور خارق‌العاده، دیرینگی و باورپذیری‌شان، شخصیت‌پردازی‌هایی ویژه دارند. از میان این اسطوره‌ها، سیمرغ برای خاطر ماهیت مقدس، رمزآلود و چندچهره‌ای که دارد بیش از همه می‌تواند دریافت‌های زیبایی‌شناسانه را بازتاب دهد و به آیینه تمام‌نمای اسطوره‌های ایرانی بدل شود. تاجایی‌که به گفته جوزف کمبل، اسطوره‌شناس معاصر، به موجودی تبدیل می‌شود که انسان‌ها می‌توانند به راحتی از وی رهنمود پذیرند.جستار پیش رو می کوشد تا سیر تطور شخصیت سیمرغ را در گذر از حماسه به عرفان مشخص سازد. در این راستا، عناصر شخصیت‌شناختی، رفتار و گفتار این اسطوره بررسی می‌شود و آنچه به او نسبت داده شده یا در توصیفش آمده، مورد مداقه قرار خواهد گرفت. دستاورد پژوهش سیمرغ را شخصیتی چندوجهی معرفی می‌نماید که می‌توان آن را قهرمان یا خدایگان باروری ـ نوزایی خواند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        17 - زن از دیدگاه سنایی و مولوی (در مقام وحدت با حق)
        فلور ولی پور چهارده چریک
        دیدگاه حکیم سنایی و مولانا در بارهی زن به عنوان عالی ترین جلوهی وحدت با حق را، میتوان تعالیبخش جایگاه زن در فرهنگ رایج عصر حاضر دانست. این دو شاعر و عارف برجسته ایرانی با بیانویژگیهایی خاص در زنان سرآمد و شایسته، آن بزرگواران را به عنوان الگو و سرمشق برای تمامی انسانها أکثر
        دیدگاه حکیم سنایی و مولانا در بارهی زن به عنوان عالی ترین جلوهی وحدت با حق را، میتوان تعالیبخش جایگاه زن در فرهنگ رایج عصر حاضر دانست. این دو شاعر و عارف برجسته ایرانی با بیانویژگیهایی خاص در زنان سرآمد و شایسته، آن بزرگواران را به عنوان الگو و سرمشق برای تمامی انسانها معرفی کرده و تحقق این موقعیت را برای هر انسانی که خود را در این مسیر و مجرا قرار دهد میسردانستهاند. سنایی و مولوی زنان را در جایگاه انسان کامل و واسطه میان حق و خلق ستوده و بدین طریقپرده از بسیاری رموز عرفانی برداشتهاند. ایشان زن را عالیترین مظهر جمال و عشق الهی و نیز جامعترینتجلی گاه اسماء و صفات الهی ودارای صفت خالقیت و جامعیت معرفی نموده و شهود تمام و کمال حقرا در آینه وجود زن بیان نموده اند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        18 - مقام زن در عرفان با تکیه بر آراء ابن عربی
        مریم بختیار
        موضوع علم عرفان و به خصوص عرفان نظری، حرکت نزولی در قوس نزول دایره عالم وجود است و این علم درباره تنزلات وجود در مراتب هستی و خروج وحدت از کثرت بحث می کند. در این منظر زن به عنوان یک موجود در کنار سایر موجودات (بماهی موجوده) می باشد و عرفان نظری به او به چشم یک انسان، ی أکثر
        موضوع علم عرفان و به خصوص عرفان نظری، حرکت نزولی در قوس نزول دایره عالم وجود است و این علم درباره تنزلات وجود در مراتب هستی و خروج وحدت از کثرت بحث می کند. در این منظر زن به عنوان یک موجود در کنار سایر موجودات (بماهی موجوده) می باشد و عرفان نظری به او به چشم یک انسان، یعنی مظهر اسم جامع الله می نگرد. به عبارت دیگر به چشم موجودی به او نگریسته می شود که می تواند به جمیع صفات و اسماء الهی واصل شود و در قوس صعود و مراحل ولایت تکوینی به مقامی هم چون مقام مریم عذرا علیها السلام و خدیجه کبری علیها السلام و... برسد. در این مقاله با نگاهی گذرا به مفهوم عرفان جایگاه و مقام زن در عرفان با تکیه بر آراء ابن عربی بررسی می شود ودر نهایت این که او و سایر عرفا نگاهشان به زن به عنوان یک عالم کبیر بوده است. جهان عظیمی که هستی جامع نام دارد و از بزرگ ترین عوالم وجود است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        19 - محورهای اصلی اندیشۀ گنوسی
        نسرین وکیلیان فاطمه لاجوردی ابوالقاسم اسماعیل پور
        مکتب گنوسی از مهمترین مکاتب دینی-عرفانی سده‌های اول پیشامسیحی و پس از آن است که شالوده‌ای از بنیادی‌ترین اندیشه‌های معرفتی و فلسفی آن روزگار را در نظام الهیاتی خود دارد. اندیشه‌هایی چون ثنویت، هبوط روح، معرفت شهودی و نظریۀ نجات و رستگاری. دراین مقاله تلاش شده تا ضمن تبی أکثر
        مکتب گنوسی از مهمترین مکاتب دینی-عرفانی سده‌های اول پیشامسیحی و پس از آن است که شالوده‌ای از بنیادی‌ترین اندیشه‌های معرفتی و فلسفی آن روزگار را در نظام الهیاتی خود دارد. اندیشه‌هایی چون ثنویت، هبوط روح، معرفت شهودی و نظریۀ نجات و رستگاری. دراین مقاله تلاش شده تا ضمن تبیین ساختار کلی اندیشۀ گنوسی و چگونگی شکل‌گیری آن در مقام نحله‌ای فکری وتأثیرگذار، به مهمترین مبانی این مکتب در باب موضوعاتی چون معرفت و آگاهی باطنی گنوسی، خداشناسی و چشم‌انداز ثنوی حاکم بر هستی، انسان شناسی و خاستگاه دوگانۀ روحانی و مادی انسان، کیهان شناسی و ساختار مادی و ناپایدار جهان، فرجام شناسی و موضوع رهایش، نجات ورستگاری آدمی و نیز بحث اخلاقیات گنوسی و چارچوب‌های عملی آن پرداخته شود و دیدگاههای کلی این مکتب، در باب موضوعات اساسی فکری و فلسفی آن روزگار مورد بررسی وتحلیل قرارگیرد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        20 - بررسی عناصر گنوسی در نظام عرفانی عین‌القضاه همدانی
        ابراهیم رنجبر بابک سوداگر
        گنوسیسم بر مجموعة اندیشه‌ها و روش‌هایی دلالت دارد که در اعتقاد هواداران آن‌ها، برای رسیدن به یقینی‌ترین و عالی‌ترین نوع معرفت و دانش و کسب سعادت حقیقی، در تزکیه و تصفیۀ روح باید غایت جهد را به کار بست تا از راه شهود و اشراق به مقصد رسید. ایـن باور از عهد باستان نیز در م أکثر
        گنوسیسم بر مجموعة اندیشه‌ها و روش‌هایی دلالت دارد که در اعتقاد هواداران آن‌ها، برای رسیدن به یقینی‌ترین و عالی‌ترین نوع معرفت و دانش و کسب سعادت حقیقی، در تزکیه و تصفیۀ روح باید غایت جهد را به کار بست تا از راه شهود و اشراق به مقصد رسید. ایـن باور از عهد باستان نیز در میان اقوام متعدد، طرفدارانی داشت و در طی قرون بر عرفان اسلامی ـ ایرانی نیز تأثیر گذاشت. عرفان عین‌القضاة همدانی متأثر از این نشان‌‌ها است. این مقاله با روش تحلیلی ـ تطبیقی به شناسایی و طرح مشخصه‌های گنوسی و تطابق آن با آرای عین‌القضاة پرداخته و هدف آن تبیین و تصویر وجوه مشترک باورهای گنوسی با مبانی عرفانی عین‌القضاة است. نتیجۀ تحقیق بیانگر آن است که ثنویت نور و ظلمت، اعتماد به معرفت شهودی و مستقیم به جای دانش اکتسابی، رازآلود دیدن هستی، باطن‌گرایی، تأکید بر خودشناسی برای حصول معرفت راستین، اعتقاد به اصالت روح در تقابل با جهان جسمانی و باور به اصل انسان ایزدی (انسان کامل) از جملۀ شباهت‌هایی هستند که در تعالیم گنوسی و آرای عین‌القضاه مشترک است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        21 - طرحی برای طبقه‌بندی قصه‌های مربوط به «مرگ خارق‌العاده» (در متون عرفانی منثور تا پایان قرن ششم هجری)
        ایرج شهبازی
        یکی از انواع قصه های کرامت، قصه های مربوط به مرگ است. مرگ اولیا نیز مانند سایر بخش های زندگی آن ها، در هاله ای از امور خارق العاده قرار دارد. از آن جا که تاکنون کوشش جدّی در زمینة طبقه بندی این قصّه ها انجام نشده است، در این تحقیق طرحی نسبتاً جامع و دقیق برای این منظور أکثر
        یکی از انواع قصه های کرامت، قصه های مربوط به مرگ است. مرگ اولیا نیز مانند سایر بخش های زندگی آن ها، در هاله ای از امور خارق العاده قرار دارد. از آن جا که تاکنون کوشش جدّی در زمینة طبقه بندی این قصّه ها انجام نشده است، در این تحقیق طرحی نسبتاً جامع و دقیق برای این منظور ارائه می شود. در تحقیق حاضر بیش از بیست و هشت گونه از مرگ های خارق العاده طبقه بندی شده است. برای هرگونه از قصه ها اطلاعاتی جامع در مورد پی رنگ، صاحبان کرامت و صاحبان واقعه، ترکیب ها، نکته ها و منابع آن ها، بطور منظم و مرتب ارائه می شود و به این ترتیب حجمی عظیم از اطلاعات بآسانی در دست رس قرار می گیرد. برای طبقه بندی قصه ها از روش آرنه ـ تامپسون استفاده شده و داده های تحقیق، از سیزده متن منثور عرفانی، تا پایان قرن ششم، فراهم آمده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        22 - شباهت اساطیر گنوستیک‌ها و مانویان با مرصادالعباد نجم‌الدین رازی
        سیامک نادری
        مرصادالعباد اثری عرفانی است که از امهات آثار منثور زبان فارسی بشمار می‌رود و نظایر آن در میان کتب صوفیانه انگشت‌شمار است. به اعتراف خود نویسنده، او هنگام تحریر اول و دوم این اثر سی سال آوارگی در محیط آسیای صغیر و مصر و روم را پشت سر گذارده که این محیط به زعم تاریخ‌نگارا أکثر
        مرصادالعباد اثری عرفانی است که از امهات آثار منثور زبان فارسی بشمار می‌رود و نظایر آن در میان کتب صوفیانه انگشت‌شمار است. به اعتراف خود نویسنده، او هنگام تحریر اول و دوم این اثر سی سال آوارگی در محیط آسیای صغیر و مصر و روم را پشت سر گذارده که این محیط به زعم تاریخ‌نگاران و پژوهش‌گران مولد و پای‌گاه اندیشه‌ها و اساطیر مانویان و گنوستیک‌ها بوده که با توجه به آن‌چه در مرصادالعباد می‌بینیم، دور از ذهن نمی‌نماید که نجم‌الدین رازی در این محیط با اساطیر ایشان آشنا گردیده باشد؛ چنان که خود بطور دایم در مرصادالعباد به آشنایی با تفکرات ایشان و فرقه‌های زیر مجموعة ایشان از جمله اسماعیلیه، اباحیه، ملاحده و تناسخیه اشاره می‌کند. برطبق همین امر، این مقاله در صدد برآمده که شباهت برخی چهارچوب‌های داستانی مرصادالعباد را با اساطیر مانویان و گنوستیک‌ها نشان دهد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        23 - نقد و تحلیل مفهوم «سکوت عارفانه» از دیدگاه عطار
        شهین قاسمی مهدی ماحوزی
        غایت عرفان، یکی شدن با هستی مطلق و درک حضور است؛ اهل تحقیق برای چشیدن طعم این حضور معنوی، ریاضت‌هایی برشمرده‌اند که خاموشی از جمله آن‌هاست و نه تنها در مبادی سلوک، که بیش‌تر در آن جنبه تربیتی مراد است، که در وصال نیز سالک خود را ملزم به سکوتی می‌کند که حاصل اندیشه تیزنگ أکثر
        غایت عرفان، یکی شدن با هستی مطلق و درک حضور است؛ اهل تحقیق برای چشیدن طعم این حضور معنوی، ریاضت‌هایی برشمرده‌اند که خاموشی از جمله آن‌هاست و نه تنها در مبادی سلوک، که بیش‌تر در آن جنبه تربیتی مراد است، که در وصال نیز سالک خود را ملزم به سکوتی می‌کند که حاصل اندیشه تیزنگر صوفیانه در تجربه‌های عرفانی است؛ این التزام گاهی در ارتباط با محبوب ازلی معنا می‌یابد، هم‌چون خموشی حاصل از حیرت در مقام مشاهده جمال و جلال الاهی و گاهی در پیوند با خلق؛ مانند نهفتن اسرار تبیین می‌شود. عطار نیشابوری که با مداقه در مبانی سلوک این منازل را بروشنی توصیف نموده، در سروده‌های خویش بارها به جای‌گاه و خاست‌گاه این سلوک معنوی پرداخته است. با توجه به انس مولانا با آثار عطار و پیش‌گامی او و نیز پیوند و تجلی اندیشه‌های ناب عرفانی در سروده‌های این دو عارف دیده‌ور، تحلیل اصل خاموشی از دیدگاه عطار، در بازشناسی تلقی مولانا از این مفهوم ضرر می‌نماید؛ پژوهش حاضر می‌کوشد با بررسی و تحلیل دلایل و جای‌گاه خاموشی نزد عطار، نگرشی نسبی از این مقوله ارج‌مند در منظومه فکری صوفیان بدست دهد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        24 - وحدت درونی ادیان در اندیشه مولانا
        اکبر قربانی
        سنت عرفانی اسلام که مبانی و آموزه‌های آن بخوبی در آثار عارفان مسلمان ترسیم و تبیین شده است، یکی از عناصر ارزش‌مند فرهنگ و هویت دینی ما به شمار می‌آید و بازخوانی آن برای کشف قابلیت‌ها و ظرفیت‌هایش در عرصة جهانی شدن و تبادل افکار و اندیشه‌ها، وظیفه و رسالتی است که بیش از أکثر
        سنت عرفانی اسلام که مبانی و آموزه‌های آن بخوبی در آثار عارفان مسلمان ترسیم و تبیین شده است، یکی از عناصر ارزش‌مند فرهنگ و هویت دینی ما به شمار می‌آید و بازخوانی آن برای کشف قابلیت‌ها و ظرفیت‌هایش در عرصة جهانی شدن و تبادل افکار و اندیشه‌ها، وظیفه و رسالتی است که بیش از همه بر دوش اندیش‌مندان فکور و آگاه نهاده شده است. در این نوشتار اندیشه‌های مولانا را بازبینی و بازخوانی کرده و کوشیده‌ایم تا رد پای یکی از نظریات جدید در عرصة دین پژوهی تطبیقی را در آن نشان دهیم. نظریة وحدت متعالی ادیان یا وحدت درونی ادیان که اساس آن بر پایة تفکیک شریعت و طریقت نهاده شده است، کم یا بیش در اندیشه‌های مولانا جلال ‌الدین محمد بلخی دیده می‌شود. مولانا در آثار خود، با تکیه بر اصل محوری وحدت وجود، به یگانگی ادیان اشاره کرده و محتوای درونی ادیان را برتر از صورت ظاهری آن‌ها دانسته است. اندیشة وحدت گرایانة مولانا در باب ادیان، گاهی بر پایة کثرت ظاهر و وحدت باطن، بنا شده و گاهی بر مبنای وحدت حقیقت و اختلاف منظر تبیین گردیده است. تفاصيل المقالة