تجلی عرفان در برده بوصیری
الموضوعات : عرفان اسلامیروح الله صیادینژاد 1 , شهرام امیری 2
1 - استادیار گروه زبان و ادبیات عربی دانشگاه کاشان
2 - کارشناس ارشد رشته زبان و ادبیات عربی دانشگاه کاشان.
الکلمات المفتاحية: عرفان, بوصیری, حقیقت محمدیه, شعر عربی, برده,
ملخص المقالة :
شکی نیست که بین دین و شعر رابطهای دیرین برقرار است؛ از این رو مدح پیامبر اسلام به عنوان تجلی ذات الهی، دستآویز و تکیه گاه محکمی برای شاعران صوفی مسلک است تا بدین طریق، فضایل و کمالات اخلاقی پیامبر(ص) را بر همگان آشکار نمایند و در ضمن به بیان بعضی از عقاید رایج در میان صوفیان، بپردازند.نا گفته هویداست که قصیده مشهور برده یکی از شاهکارهای ادبیات عرب به شمار میآید و «شرفالدین محمد بوصیری» به قصد توسّل به حضرت رسول(ص) در دوره اوج و بالندگی عرفان؛ یعنی؛ عصر مملوکی- عثمانی آن را به رشته نظم در آورد. یافتها و دریافتها در این جستار، ما را به این سخن میرساند که بوصیری به معنای واقعی یک شاعر عارف مسلک نیست و ویژگی شاعران عارف چون اصطلاحات عارفانه در آثار او به وفور یافت نمیشود اما میتوان چنین گفت که به تأثیر از جو حاکم بر عصر خود، حضور تصوف در برده بوصیری جای چندان تعجبی ندارد شاعر با به کارگیری زبان زیبای شعر، به بیان آموزههای مهم عارفان چون حقیقت محمّدیه، شفاعت و مناجات میپردازد ودر این بیان شاعرانه خود زبان ساده را به کار میگیرد و کمتر از رمز و اصطلاحات عارفانه بهره میگیرد