مقاله حاضر با هدف تبیین و شناسایی مفهوم ، "سرمایه اجتماعی" در ساختار شهری و ارائه چارچوبی برای "ارزیابی" ، در بستر مراجعه به "مستندات "و "پیمایشی توصیفی"، به ارزیابی شاخصها و سنجه های "چارچوب پیشنهادی" پرداخته است.نتایج تحقیق نشان می دهد که شاخصها و سنجه های "ارزیابی سر أکثر
مقاله حاضر با هدف تبیین و شناسایی مفهوم ، "سرمایه اجتماعی" در ساختار شهری و ارائه چارچوبی برای "ارزیابی" ، در بستر مراجعه به "مستندات "و "پیمایشی توصیفی"، به ارزیابی شاخصها و سنجه های "چارچوب پیشنهادی" پرداخته است.نتایج تحقیق نشان می دهد که شاخصها و سنجه های "ارزیابی سرمایه اجتماعی" در ساختار شهری را می توان در حوزه "احساس امنیت شهروندی" ، "اعتماد و روابط متقابل" ، "مشارکت اجتماعی" و "اجتماع پذیری" و "میزان تمایل به تعاملات و معاشرتهای اجتماعی" دانست که در این میان فضاهای عمومی شهری ، دارای نقشی اساسی در بستر سازی برای "مشارکت پذیری اجتماعی" و افزایش روابط دوستانه و انسجام اجتماعی از طریق امکان دهی به مراسمات ، آیینها و جشنها و دیدارهای دوستانه بشمار می روند. علاوه بر این ، ارزیابی این شاخصها در شهر مورد مطالعه می تواند زمینه ارائه راهکارهایی در بهبود و کارامدی حوزه مداخلات برای افزایش سرمایه اجتماعی ، باشد.
تفاصيل المقالة
در آستانه هزاره سوم فضاهای عمومی شهری به عنوان مکان سوم که نقشی اساسی در برقراری تعاملات اجتماعی ایفا می نمایند مورد توجه جدی قرار گرفته و به کانون تمرکز دانش- حرفه طراحی شهری بدل گردیده اند. در این میان، صاحبنظران گوناگون با رویکردهای متفاوتی این موضوع را مورد بحث و بر أکثر
در آستانه هزاره سوم فضاهای عمومی شهری به عنوان مکان سوم که نقشی اساسی در برقراری تعاملات اجتماعی ایفا می نمایند مورد توجه جدی قرار گرفته و به کانون تمرکز دانش- حرفه طراحی شهری بدل گردیده اند. در این میان، صاحبنظران گوناگون با رویکردهای متفاوتی این موضوع را مورد بحث و بررسی قرار داده اند. پژوهش حاضر به منظور ارزیابی نظرات اصلی ترین و مطرح ترین متفکران مرتبط با فضاهای عمومی شهری به روش مطالعه اسنادی و با استفاده از منابع واجد ارزش در این عرصه انجام گرفته، ضمن بررسی متاخرترین ایده ها همچون نوشهرسازی و نوپیاده گرایی، این نظریه پردازان را در شش محور دسته بندی نموده است.
نتایج حاصل از این مطالعه نشان می دهد که گرچه دیدگاه های ارائه شده در ارتباط با این موضوع در بسیاری موارد واجد جنبه هایی مشترک بوده اند اما در دوران اخیر با تثبیت اهمیت نقش کالبدی و اجتماعی فضاهای عمومی شهری، تاکید بسیار بر رویکردهای پایداری، ایجاد امنیت و انسان مداری می باشد.
تفاصيل المقالة
زمینه و هدف: الگوهای رفتاری افراد در فضاهای عمومی شهر برگرفته از چگونگی نقش مکان و موقعیت مکانی می باشد. به عبارتی مکان القا کننده نوع رفتار و کنش های انسان در فضا می باشد. تمایلات تخریب گرایانه به عنوان زیر مجموعه ای از جرم، ناشی از شرایط فردی و شخصیتی می باشد که در مک أکثر
زمینه و هدف: الگوهای رفتاری افراد در فضاهای عمومی شهر برگرفته از چگونگی نقش مکان و موقعیت مکانی می باشد. به عبارتی مکان القا کننده نوع رفتار و کنش های انسان در فضا می باشد. تمایلات تخریب گرایانه به عنوان زیر مجموعه ای از جرم، ناشی از شرایط فردی و شخصیتی می باشد که در مکان های خاص نمود بیرونی پیدا می کنند.
روش بررسی: با توجه به مطالعات پیشین شاخص هایی به عنوان مهم ترین عوامل مکانی و بیرونی موثر بر رفتارهای تخریب گرایانه در فضاهای عمومی شهری، در نظر گرفته شده است. روش تحقیق توصیفی، تحلیلی می باشد که به روش همبستگی، به بررسی نسبت متغیر ها پرداخته شده است. نمونه مطالعه بخشی از فضاهای عمومی شهری منطقه دو شهر همدان که به طور عمده پیرامون کاربری های آموزشی پسرانه, رده سنی 15تا 25، از نظر جنسیت پسران و مردان و طبقه، درآمد و پایگاه اجتماعی در سطح پایین جامعه هستند، انتخاب شده است. گردآوری داده ها از طریق مشاهدات میدانی عینی و توزیع پرسش نامه می باشد.جامعه آماری در توزیع پرسشنامه بر اساس فرمول کوکران با توجه به جمعیت منطقه مورد مطالعه می باشد. و در برداشت های میدانی عینی فضاهای عمومی شهری پیرامون کاربری های آموزشی پسرانه منطقه دو همدان می باشد. در نرم افزار spss ، از طریق تحلیل عامل اثباتی در میان شاخص های انتخابی موثر ترین شاخص انتخاب و از طریق تحلیل رگرسیونی میزان اثر بخشی هر یک از عوامل مشخص شده است.
یافته ها: در میان شاخص های مورد بررسی، میزان محصوریت و مراقبت و نگهداری در فضاهای عمومی شهری, بیش ترین نقش بر میزان تمایلات تخریب گرایانه و در نتیجه میزان وقوع رفتارهای تخریب کارانه را دارد.
بحث و نتیجه گیری: می توان عنوان کرد نتایج حاصل از یافته های این تحقیق با انتظارات نظری و پیشینه پژوهشی مقاله مطابقت دارد. و با تغییر در شاخص های مکانی مورد نظر کنترل و تعدیل رفتارهای تخریب گرایانه در فضاهای عمومی شهری امکان پذیر می شود.
تفاصيل المقالة
چکیده
امروزه وندالیسم به معنای تخریب اموال عمومی در سطح شهر به عنوان پدیده جهانی و بخصوص در نواحی شهری بسیاری از جوامع اعم از مدرن و درحال توسعه شایع است که از ابعاد مختلفی میتوان بدان پرداخت. مطالعات انجام شده نیز نشاندهندهی اهمیت یافتن این مسأله در جامعه شهری ایرا أکثر
چکیده
امروزه وندالیسم به معنای تخریب اموال عمومی در سطح شهر به عنوان پدیده جهانی و بخصوص در نواحی شهری بسیاری از جوامع اعم از مدرن و درحال توسعه شایع است که از ابعاد مختلفی میتوان بدان پرداخت. مطالعات انجام شده نیز نشاندهندهی اهمیت یافتن این مسأله در جامعه شهری ایران میباشد که با وجود خسارات و زیانهای ناشی از وندالیسم در فضاهای عمومی شهری کشور، آمار و اطلاعات کافی در این زمینه خصوصاً دامنه، ابعاد، گستره، علل و انگیزه موضوعات تحت تخریب در اثر وندالیسم در دسترس نیست، براساس بررسیهای انجام گرفته فضاهای عمومی شهر رباط کریم نیز با چنین مسائل و مشکلاتی روبرو هستند که ضرورت توجه به این موضوع و بررسی آن را حائز اهمیت ساخته است؛ بنابراین هدف ما در این پژوهش بررسی مفهومی وندالیسم و علل ظهور آن در فضاهای عمومی شهری و تطبیق آن با شهر رباط کریم و ارائهی راهکارهایی در جهت کاهش این معضل و ایجاد تعادل در فضاهای عمومی شهر مورد مطالعه میباشد. پژوهش حاضر کاربردی و روش تحقیق در این پژوهش اسنادی- پیمایشی با استفاده از ابزار پرسشنامه میباشد که جامعه آماری تحقیق کلیه ساکنان شهر رباط کریم بر اساس نتایج سرشماری عمومی نفوس مسکن 1385، 86871 نفر میباشد که حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 321 نفر محاسبه شده است و برای تعیین روایی و پایایی تحقیق از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است که 0.7به دست آمده است که عددی مطلوب و در حد متوسط است و نشانگر دقت لازم در احراز پایایی سازه در پرسشنامه و گویههای طراحی شده است. نتایج پژوهش حاضر حاکی از اثبات فرضیات مورد نظر است که میتوان گفت عدم کنترل و نظارت اجتماعی، ناهماهنگی بصری واحساس ناکامی و اجحاف از علل گرایش به وندالیسم در فضاهای عمومی شهری میباشند؛ بنابراین تغییر و دستکاری مداوم محیط و ارزیابی آثار آن، از اهمیت زیادی برخوردار است؛ چرا که روابط محیط و رفتار پویاست و فرایندی با دروندادها و بروندادهای ثابت و راکد نیست.
تفاصيل المقالة
معماری به دست انسان بوجود میآید و این معماری از آرمانهای انسان تأثیر میپذیرد و در ادامه نیز بر انسان تأثیرگذار است و بخشی از آرمانها و ایدهآلهای او را برحسب نیاز در زندگی شکل میدهد. طراحی با توجه به پایداری اجتماعی- فرهنگی، میتواند نقش مهمی در هدایت انسانها به س أکثر
معماری به دست انسان بوجود میآید و این معماری از آرمانهای انسان تأثیر میپذیرد و در ادامه نیز بر انسان تأثیرگذار است و بخشی از آرمانها و ایدهآلهای او را برحسب نیاز در زندگی شکل میدهد. طراحی با توجه به پایداری اجتماعی- فرهنگی، میتواند نقش مهمی در هدایت انسانها به سمت یک جامعه سالم و مناسب زندگی داشته باشد. بههمین منظور در سیاستگذاری و طراحیشهری، مدنظر قرارگیری هدف طراحی، تجربه بصری و الگوهای رفتاری کاربران بسیار مهم است. در نوشتار پیش رو، به مفهوم مؤلفهها و معیارهای موثر بر طراحی معماری منظر و فضای فرهنگی و نوع ارتباط آنها با انسان پرداخته شده است. این مقاله با هدف تبیین مؤلفههای کیفی پایداری اجتماعی- فرهنگی در فضاهای عمومی شهر تدوین شده و برای نمونه دو فضای عمومی شهر شیراز (پارک خلدبرین و خیابان باغارم) مورد بررسی قرار گرفته است. روش تحقیق این مقاله روش کیفی است و به شناخت عوامل سازنده توسعه پایدار شهری و مؤلفههای کیفی پایداری اجتماعی- فرهنگی و معیارهای معماری ایرانی- اسلامی پرداخته شده. یافته پژوهش حاکی از آن است که طراحی فضاهای عمومی شهری با تاکید بر پایداری اجتماعی- فرهنگی و توجه به مؤلفههای معماری ایرانی- اسلامی، به ایجاد فضایی زنده و پویا منجر میشود و با تأثیر بر اندیشه ذهنی افراد به ایجاد تجمعات و خاطرات جمعی برای رسیدن به صلح و آرامش روحی میپردازد و علاوه بر ارزشهای کمی، در جهت برطرف کردن نیازهای کیفی نیز گام برمیدارد و با طراحی مناسب، امکان تفکیک بهتر فضایی، ایجاد حس سکون و پویایی را همزمان فراهم میآورد.
تفاصيل المقالة
یکی از مسائل مهم امروز در میان اندیشمندان مسائل شهری،فضاهای عمومی در شهر است.تقریباً تمام تعاریف طراحی شهری حاکی از این است که طراحی شهری با عرصه عمومی و عناصر تشکیل دهنده آن سروکار دارد.فضاهای عمومی شهر دارای ابعاد اجتماعی مطلوبی می باشند.پژوهش حاضردر ابتدا به بیان تم أکثر
یکی از مسائل مهم امروز در میان اندیشمندان مسائل شهری،فضاهای عمومی در شهر است.تقریباً تمام تعاریف طراحی شهری حاکی از این است که طراحی شهری با عرصه عمومی و عناصر تشکیل دهنده آن سروکار دارد.فضاهای عمومی شهر دارای ابعاد اجتماعی مطلوبی می باشند.پژوهش حاضردر ابتدا به بیان تمایزات فضای عمومیوخصوصی شهر پرداخته و سپس جهت بررسی هدف این مقالهکهشناساییتأثیرگذارترینابعاداجتماعی فضاهای عمومی از میان مفاهیمی نظیر مردم و فضا، قلمروگرایی، اعتماد، امنیت وایمنی ، نظارتغیررسمی و شبکه اجتماعی بر میزان استفاده مردم از این گونه فضاها در تفرجگاه چمران شیراز (حد فاصل پل شهیدان شیخی تا نیایش)که با وجود عرصه های عمومی و کاربری های فراغتی نقش یک فضای عمومی پویا به خود گرفته،گام برداشته شدهاست. جهت گردآوریاطلاعات،از روش کتابخانهای و میدانی بهره گرفته شده و 150نفر به عنوان حجم نمونه ازطریق فرمولکوکران انتخاب و مورد پرسشگری واقع شده اندو نهایتاًداده های پرسشنامهها با استفاده از نرم افزار spss و با روش رگرسیون لجستیک تحلیل شدند .یافته های حاصل از این مطالعه نشان می دهد که ابعاد اجتماعی قلمرو گرایی و شبکهاجتماعی نقش پررنگ تری را بر میزان استفاده مردم از فضاهای عمومی شهری ایفا می کنند.
تفاصيل المقالة
بالندگی، سرزندگی و نشاط روانی انسان به دلیل تأثیر قابلملاحظهای که بر تمامی جنبه های شخصیتی انسان و چگونگی بروز و ظهور رفتارهای مختلف در او دارد، همواره موردتوجه محققان و پژوهشگران بوده است. شهروندان امروز شهرهای جهان علیرغم برخورداری از امکانات و تسهیلات شهری احساس ش أکثر
بالندگی، سرزندگی و نشاط روانی انسان به دلیل تأثیر قابلملاحظهای که بر تمامی جنبه های شخصیتی انسان و چگونگی بروز و ظهور رفتارهای مختلف در او دارد، همواره موردتوجه محققان و پژوهشگران بوده است. شهروندان امروز شهرهای جهان علیرغم برخورداری از امکانات و تسهیلات شهری احساس شادمانی ندارند و تشدید ناهنجاری های اجتماعی، محصول شرایط نامساعد محیطی، نابسامانی فضایی و فشارهای روانی ناشی از طراحی نادرست فضاهای شهری است. برای دستیابی به فضای مطلوب، سالم و شاد در شهرها نیازمند رعایت اصول و موازینی خاص در طراحی شهرها برای رسیدن به شهر شاد هستیم. این پژوهش با روش کمی و هدف تبیین مفهوم شادی و نشاط اجتماعی در فضاهای عمومی شهری می باشد. بهمنظور پاسخگویی به این هدف در بخش مبانی نظری تأکید شد که بهطورکلی شادی و فضاهای عمومی شهری بر یکدیگر اثرگذارند. یافتههای پژوهش حاکی از این است که بر اساس نتایج بهدستآمده از مطالعات آماری، تمامی متغیرهای مفهومی پژوهش، شامل ابعاد کیفیت فضاهای عمومی شهری، ابعاد کالبدی-اکولوژیک، ابعاد ادراکی-معنایی، ابعاد فرهنگی-اقتصادی، ابعاد اجتماعی، ابعاد ذهنی، ابعاد سیاسی-مدیریتی، ابعاد فردی-شخصیتی دارای ارتباط معنادار با مفهوم شادی و نشاط اجتماعی می باشند. از دیدگاه شهروندان، بعد کیفیت فضای شهری مهم ترین بعدی است که نقش مهم تری در ارتقا شادی و نشاط اجتماعی شهروندان داشته و بیشترین اثرگذاری را بر شادی شهروندان ایفا می کنند و بایستی در برنامهریزیهای مرتبط با فضای شهری در اولویت قرار گیرند.
تفاصيل المقالة
هدف از این پژوهش سنجش کیفیت فضاهای عمومی از لحاظ کارکرد، دسترسی و ارتباطات، اجتماعپذیری، آسایش و کیفیت محیطی در رابطه خیابانهای رودکی و آذربایجان در محله سلسبیل شمالی منطقه ۱۰ تهران است. یکی معیارهای ارزیابی شهرها و محیطهای شهری کیفیت فضای عمومی شهری است. کیفیت این ف أکثر
هدف از این پژوهش سنجش کیفیت فضاهای عمومی از لحاظ کارکرد، دسترسی و ارتباطات، اجتماعپذیری، آسایش و کیفیت محیطی در رابطه خیابانهای رودکی و آذربایجان در محله سلسبیل شمالی منطقه ۱۰ تهران است. یکی معیارهای ارزیابی شهرها و محیطهای شهری کیفیت فضای عمومی شهری است. کیفیت این فضاها معیار سنجشی برای میزان مطلوبیت شهرها محسوب میشود. فضای عمومی ماهیتی اقتصادی، سیاسی و فرهنگی دارد و ارتقاء هرکدام، با بهبود شاخصهای زیباییشناسی و سلامت و احساس رضایت شهروندان همراه است. روش پژوهش اکتشافی-تحلیلی و جمعآوری اطلاعات بهصورت پیمایشی است. دادههای این پژوهش با استفاده از پرسشنامه و به روش نمونهگیری تصادفی بهدستآمده است. جامعه آماری شامل شهروندان محله سلسبیل شمالی بوده و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران ۳۸۱ نفر است. متغیرهای پژوهش بر مبنای PPS مطلوبیت این مکانها را در چهار کیفیت کلیدی دسترسی و ارتباطات، کاربری و فعالیتها، اجتماعپذیری، آسایش و تصویر ذهنی میداند؛ و جهت ارزیابی کیفیت از آزمون t، پیوستگی معیارها از آزمون پیرسون و برای اولویتبندی از آزمون فریدمن استفادهشده است. یافتهها مشخص میسازد با توجه به اجتماعپذیری زیاد خیابان رودکی و آذربایجان، این دو خیابان با توجه به چهار کیفیت کلیدی از مطلوبیت پایینی برخوردار هستند. بنابراین برای ارتقای کیفیت فضاهای عمومی در محله ارتقاء دسترسیها و پیوستگی و سازگاری کاربریها با فعالیتها و همچنین ارتقای پیاده مداری، خوانایی، کارایی و اختلاط کاربریها در سرزندگی فضاهای عمومی محله مؤثر است.
تفاصيل المقالة
در سال‎های اخیر نقدهای بسیاری در مورد میزان عمومیت فضاهای جدید شهری و از میان رفتن و یا کاهش شایان توجه عمومیت این فضاها در مقایسه با فضاهای شهرهای سنتی، مطرح گردیده است. به نظر می‎رسد بیشتر تحلیل‎های اخیر از هنجارهای گفتمان جامعه مدنی متأثر شدهاند. اما ب أکثر
در سال‎های اخیر نقدهای بسیاری در مورد میزان عمومیت فضاهای جدید شهری و از میان رفتن و یا کاهش شایان توجه عمومیت این فضاها در مقایسه با فضاهای شهرهای سنتی، مطرح گردیده است. به نظر می‎رسد بیشتر تحلیل‎های اخیر از هنجارهای گفتمان جامعه مدنی متأثر شدهاند. اما با وجود نظریهپردازی‎های موجود در گفتمان جامعه مدنی تحت عنوان ایده عرصه عمومی، هیچ یک از آثار موجود تا مرحله ارائه عامل‎های سازنده عمومیت فضاهای شهری پیش نرفتهاند و اجماعی بر سر معیارهای داوری درباره عمومیت این فضاها وجود ندارد. با توجه به این شکاف نظری، طرحریزی پژوهشی با هدف مقایسه میزان عمومیت فضاهای جدید و فضاهای سنتی شهری با رهیافت دستیابی به معیارهای ارزیابیِ عمومیت فضاها در گفتمان جامعه مدنی و بررسی قابلیت کاربست آنها برای فضاهای شهری بایسته است. مقاله پیش رو با این هدف ابتدا با شیوه تحلیلی و توصیفی به مرور ساختارمند انگاره‎های اندیشمندان و تجربه‎های پژوهشی مرتبط پرداخته است و در گام بعدی قابلیت کاربست عامل‎های بهدست آمده را به عنوان معیارهایی برای داوری عمومیت فضاهای شهری، از طریق روش دلفی بررسی نموده است. مشخص گردید که چهار عاملِ دسترسی همگانی، انطباق پذیری، تعامل و گفتگو و مصونیت، برای قضاوت درباره عمومیت فضاهای شهری مناسب هستند. بر این پایه، با هدف پاسخ به پرسش اصلی پژوهش، میزان عمومیت فضای جدید ارگ تجریش و فضای سنتی بازار تجریش مقایسه گردیدند. نتایج نشان داد که موفقیت این دو فضا در دو عامل مصونیت و تعامل و گفتگو تفاوت معنیداری دارند. اما میزان عمومیت دو فضا تفاوت معنیداری را نشان نمی‎‎دهد.
تفاصيل المقالة
دسترسی و استفاده از فضاهای عمومی شهری متأثر از عوامل کالبدی و اجتماعی است. هدف پژوهش بررسی عوامل اجتماعی و اقتصادی مؤثر در استفاده از فضاهای عمومی است. رویکرد نظری پژوهش حاضر، در تحلیل جامعه شاختی نابرابریهای فضایی، اجتماعی و اقتصادی، استفاده از نظریههای کلاسیک مکتب ش أکثر
دسترسی و استفاده از فضاهای عمومی شهری متأثر از عوامل کالبدی و اجتماعی است. هدف پژوهش بررسی عوامل اجتماعی و اقتصادی مؤثر در استفاده از فضاهای عمومی است. رویکرد نظری پژوهش حاضر، در تحلیل جامعه شاختی نابرابریهای فضایی، اجتماعی و اقتصادی، استفاده از نظریههای کلاسیک مکتب شیکاگو، مکتب اقتصاد سیاسی فضا و رویکرد پست مدرنها در مورد فضاهای مصرفی و نوع سوم است. در تحقیق حاضر از روش پیمایشی و جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر جمعیت تهران در سال 1395و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر میباشد. نمونهگیری مورد استناد، خوشهای چند مرحلهای در سطح مناطق 22گانه تهران است. روایی و پایایی شاخصها و گویههای پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ با 68 گویه به میزان 924 بوده است. تحلیل دادهها با نرم افزارSPSS، برای آزمون فرضیهها از همبستگی پیرسون، به منظور پیش بینی متغیرهای ملاک با توجه به تغییر در متغیرهای پیش بین از رگرسیون، جهت تعیین نقش هریک از متغیرهای پیش بین در متغیرهای ملاک از تحلیل مسیر استفاده شده است. یافتههای تحقیق نشان میدهد که متغیرهای پیش بین این پژوهش- پایگاه اجتماعی و اقتصادی، دارایی و توان اقتصادی، مشارکت، اعتماد و شبکه روابط اجتماعی- در مجموع نزدیک به 4/68 درصد از تغییرات و واریانس متغیر ملاک – استفاده از فضاهای عمومی شهری -را تحت تأثیر قرار میدهند و 6/31 درصد از عوامل مؤثر در استفاده از فضاهای عمومی شهری به متغیرهای خارج از این پژوهش ارتباط پیدا میکند.
تفاصيل المقالة
چکیده
امروزه وندالیسم به معنای تخریب اموال عمومی در سطح شهر به عنوان پدیده جهانی و بخصوص در نواحی شهری بسیاری از جوامع اعم از مدرن و درحال توسعه شایع است که از ابعاد مختلفی میتوان بدان پرداخت. مطالعات انجام شده نیز نشاندهندهی اهمیت یافتن این مسأله در جامعه شهری ایرا أکثر
چکیده
امروزه وندالیسم به معنای تخریب اموال عمومی در سطح شهر به عنوان پدیده جهانی و بخصوص در نواحی شهری بسیاری از جوامع اعم از مدرن و درحال توسعه شایع است که از ابعاد مختلفی میتوان بدان پرداخت. مطالعات انجام شده نیز نشاندهندهی اهمیت یافتن این مسأله در جامعه شهری ایران میباشد که با وجود خسارات و زیانهای ناشی از وندالیسم در فضاهای عمومی شهری کشور، آمار و اطلاعات کافی در این زمینه خصوصاً دامنه، ابعاد، گستره، علل و انگیزه موضوعات تحت تخریب در اثر وندالیسم در دسترس نیست، براساس بررسیهای انجام گرفته فضاهای عمومی شهر رباط کریم نیز با چنین مسائل و مشکلاتی روبرو هستند که ضرورت توجه به این موضوع و بررسی آن را حائز اهمیت ساخته است؛ بنابراین هدف ما در این پژوهش بررسی مفهومی وندالیسم و علل ظهور آن در فضاهای عمومی شهری و تطبیق آن با شهر رباط کریم و ارائهی راهکارهایی در جهت کاهش این معضل و ایجاد تعادل در فضاهای عمومی شهر مورد مطالعه میباشد. پژوهش حاضر کاربردی و روش تحقیق در این پژوهش اسنادی- پیمایشی با استفاده از ابزار پرسشنامه میباشد که جامعه آماری تحقیق کلیه ساکنان شهر رباط کریم بر اساس نتایج سرشماری عمومی نفوس مسکن 1385، 86871 نفر میباشد که حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 321 نفر محاسبه شده است و برای تعیین روایی و پایایی تحقیق از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است که 0.7به دست آمده است که عددی مطلوب و در حد متوسط است و نشانگر دقت لازم در احراز پایایی سازه در پرسشنامه و گویههای طراحی شده است. نتایج پژوهش حاضر حاکی از اثبات فرضیات مورد نظر است که میتوان گفت عدم کنترل و نظارت اجتماعی، ناهماهنگی بصری واحساس ناکامی و اجحاف از علل گرایش به وندالیسم در فضاهای عمومی شهری میباشند؛ بنابراین تغییر و دستکاری مداوم محیط و ارزیابی آثار آن، از اهمیت زیادی برخوردار است؛ چرا که روابط محیط و رفتار پویاست و فرایندی با دروندادها و بروندادهای ثابت و راکد نیست.
تفاصيل المقالة
بالندگی ، سرزندگی و نشاط روانی انسان به دلیل تاثیرقابل ملاحظه ای بر تمامی جنبه های شخصیتی انسان و چگونگی بروز و ظهور رفتارهای مختلف در او دارد، همواره مورد توجه محققان و پژوهشگران بوده است. شهروندان امروز شهرهای جهان علیرغم برخورداری از امکانات و تسهیلات ، محصول شرایط أکثر
بالندگی ، سرزندگی و نشاط روانی انسان به دلیل تاثیرقابل ملاحظه ای بر تمامی جنبه های شخصیتی انسان و چگونگی بروز و ظهور رفتارهای مختلف در او دارد، همواره مورد توجه محققان و پژوهشگران بوده است. شهروندان امروز شهرهای جهان علیرغم برخورداری از امکانات و تسهیلات ، محصول شرایط نامساعد محیطی ، شهری احساس شادمانی ندارند و تشدید ناهنجاریهای اجتماعی نابسامانی فضایی و فشارهای روانی ناشی از طراحی نادرست فضاهای شهری است. برای دستیابی به فضای مطلوب، سالم و شاد در شهرها نیازمند رعایت اصول و موازینی خاص در طراحی شهرها برای رسیدن به شهر شاد هستیم. این پژوهش با روش کمی و هدف تبیین مفهوم شادی و نشاط اجتماعی در فضاهای عمومی شهری میباشد. به منظور پاسخگویی به این هدف در بخش مبانی نظری تأکید شد که به طور کلی شادی و فضاهای عمومی شهری بر یکدیگر اثرگذارند. یافتههای پژوهش حاکی از این است که بر اساس نتایج به دست آمده از مطالعات آماری، تمامی متغیرهای مفهومی پژوهش، شامل ابعاد کیفیت فضاهای عمومی شهری، ابعاد کالبدی- اکولوژیک، ابعاد ادراکی- معنایی، ابعاد فرهنگی- اقتصادی، ابعاد اجتماعی، ابعاد ذهنی، ابعاد سیاسی- مدیریتی، ابعاد فردی- شخصیتی دارای ارتباط معنادار با مفهوم شادی و نشاط اجتماعی میباشند. از دیدگاه شهروندان، بعد کیفیت فضای شهری مهمترین بعدی است که نقش مهمتری در ارتقا شادی و نشاط اجتماعی شهروندان داشته و بیشترین اثرگذاری را بر شادی شهروندان ایفا میکنند و بایستی در برنامهریزیهای مرتبط با فضای شهری در اولویت قرار گیرند.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications