• فهرس المقالات ایدئولوژی

      • حرية الوصول المقاله

        1 - بازتاب مناسبات میان صوفیان و دولت ایلخانی در صفوة الصفای ابن‌بزاز (د 759ﻫ)
        محمد غفوری
        صفوة الصفا، مهم‌ترین اولیانامه عصر ایلخانی، روایت ویژه‌ای از مناسبات میان مشایخ صوفی و نخبگان سیاسی و نظامی و در نتیجه تاریخ سیاسی عصر ایلخانان عرضه می‌دارد. در این روایات نه با تاریخ سیاسی فراگیر بلکه تنها با لحظاتی از آن مواجهیم که رخداد محوری آن‌ها رویارویی میان نمای أکثر
        صفوة الصفا، مهم‌ترین اولیانامه عصر ایلخانی، روایت ویژه‌ای از مناسبات میان مشایخ صوفی و نخبگان سیاسی و نظامی و در نتیجه تاریخ سیاسی عصر ایلخانان عرضه می‌دارد. در این روایات نه با تاریخ سیاسی فراگیر بلکه تنها با لحظاتی از آن مواجهیم که رخداد محوری آن‌ها رویارویی میان نمایندگان قدرت ایدئولوژیک، یعنی مشایخ صوفی، و نمایندگان اصلی قدرت دنیوی، یعنی نخبگان سیاسی و نظامی است. گزارش های صفوة الصفا متضمن بازنمایی بی‎کم و کاست و منطبق با گزارش‎های تاریخ‎نگاری رسمی از این رخدادها نیست بلکه معطوف به بازنویسی آن‌ها هم‌سو با جهت‌گیری سیاسی مؤلف است. از این قرار، مؤلف با گزینش عناصری از تاریخ سیاسی آن‌ها را در نظم روایی جدیدی پیکربندی می‎کند تا روایتی با بازیگران واقعی و رخدادهای واقعی و باورپذیر فراهم آورد. این پیکره روایی جدید نه مطلقاً تمثیلی است و نه کاملاً واقع‎گرایانه بلکه عناصری از تمثیل و واقعیت را در هم می‌آمیزد تا بتواند پیام ایدئولوژیک خود را که همان برتری نهایی قدرت ایدئولوژیک بر قدرت دنیوی و سیاسی است منتقل سازد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        2 - رویکردهای ژئوپلیتیکی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران درحوزه خلیج فارس
        عزت الله عزتی نبی الله رشنو
        خلیج فارس بدلیل اهمیت ویژه استراتژیکی و ژئواکونومیکی همواره در طی تاریخ مورد توجه کشورهای قدرتمند بوده است.هم اکنون درحوزه خلیج فارس، کشور ایران بصورت بالقوه یکی از 15کشور قدرتمند جهان است. جمهوری اسلامی ایران با برخورداری ازهمه متغییرهای قدرت اعم از:سرزمین وسیع،عمق است أکثر
        خلیج فارس بدلیل اهمیت ویژه استراتژیکی و ژئواکونومیکی همواره در طی تاریخ مورد توجه کشورهای قدرتمند بوده است.هم اکنون درحوزه خلیج فارس، کشور ایران بصورت بالقوه یکی از 15کشور قدرتمند جهان است. جمهوری اسلامی ایران با برخورداری ازهمه متغییرهای قدرت اعم از:سرزمین وسیع،عمق استراتژیک، منابع سرشار واستراتژیک، جمعیت متناسب، موقعیت منحصر بفرد ژئوپلیتیک (گذرگاهی)،تاریخ،هویت ملی، ادبیات غنی و ملتی پویا، اماچنانکه اثربخشی مولفه های قدرت ملی درسیاست خارجی مستلزم همراهی جنبه های نرم افزاری با ارتباطات مستمربین المللی در سطوح جهانی است، از یکسو عدم توجه به این مهم سبب شده تا این کشور بلحاظ فقدان جایگاه متناسب درصفبندی های جدیدنظام بین الملل بار شد روز افزون هزینه ها و تقلیل منافع ملی ومنطقه ای مواجه گردد و از سوی دیگر در حوزه خلیج فارس روابط گسترده و استراتژیک همسایگان ایران با غرب باعث شده تا روابط منطقه ای جمهوری اسلامی ایران نیز بطور طبیعی غیر عادی شده و تحت الشعاع فضای تقابلی با غرب قرارگیرد. این فرایند بلحاظ تحولات شگرف تکنولوژیک و الزامات همگامی با آن در شرایط جدید بلوغ اجتماعی ایران، امروزه به اساسی ترین چالش در سیاست خارجی و توسعه ملی این کشور تبدیل شده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        3 - تبیین تأثیرات ژئوپلیتیکی اندیشه و کنش سیاسی داعش برای تأسیس کشور و حکومت ایدئولوژیک در منطقه خاورمیانه
        فاطمه پورحسین محمد اخباری
        چکیده دولت اسلامی عراق و شام مهم ترین بحران ژئوپلیتیکی منطقه خاورمیانه و حتی جهان در برهه کنونی به شما می رود. این گروه هم در اندیشه و هم در کنش سیاسی نشان داده است که به دنبال تغییر در نظم کنونی سیاسی، فرهنگی و اجتماعی خاورمیانه و در ادامه در کل جهان است. هدف مقاله حاض أکثر
        چکیده دولت اسلامی عراق و شام مهم ترین بحران ژئوپلیتیکی منطقه خاورمیانه و حتی جهان در برهه کنونی به شما می رود. این گروه هم در اندیشه و هم در کنش سیاسی نشان داده است که به دنبال تغییر در نظم کنونی سیاسی، فرهنگی و اجتماعی خاورمیانه و در ادامه در کل جهان است. هدف مقاله حاضر تبیین تأثیرات ژئوپلیتیکی اندیشه و کنش سیاسی داعش برای تأسیس کشور و حکومت ایدئولوژیک در منطقه خاورمیانه است. سؤال اصلی مقاله این است که اندیشه و کنش سیاسی داعش برای تأسیس کشور و حکومت ایدئولوژیک در منطقه خاورمیانه چه تأثیرات ژئوپلیتیکی داشته است؟ فرضیه ای را که برای پاسخ گویی به این سؤال در صدد آزمون آن برآمده ایم این است که ژئوپلیتیک منطقه خاورمیانه در اثر اقدامات داعش بیش از پیش به دوران وستفالیایی خود رجعت نموده است و تقابلات ژئوپلیتیک بین واحدهای سیاسی منطقه بالا گرفته و شاهد نوعی پارادوکس استراتژیک بین منافع ژئوپلیتیک و تخاصمات ژئوپلیتیک در روابط منطقه ای و فرا منطقه‌ای خاورمیانه هستیم. نتایج این مقاله نیز نشان می دهد که با توجه به حساسیت ژئوپلیتیکی منطقه خاورمیانه اندیشه و کنش سیاسی داعش بی‌اعتمادی و واگرایی را در منطقه خاورمیانه عمق بخشیده است و امنیت سیاسی و مرزی و جغرافیایی بر پویش های اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی و سیاسی منطقه سایه افکنده است. با توجه به این مقدمه در این مقاله تلاش شده است که با استفاده از منابع کتابخانه ای و استفاده از جداول و نقشه ها و نمودارها تأثیرات ژئوپلیتیکی اندیشه و کنش سیاسی داعش برای تأسیس کشور و حکومت ایدئولوژیک در منطقه خاورمیانه تحلیل و تبیین شود. Abstract Islamic State of Iraq and Syria is the most important geopolitical crisis in the Middle East and even the world at the present time.The group has shown both political thought and political thought that it seeks to change the current political, cultural and social order of the Middle East and beyond in the whole world.The purpose of this article is to explain the geopolitical effects of ISIL's political thought and action on the establishment of an ideological and ideological government in the Middle East.The main question of the article is that what has been the geopolitical impact of ISIL's political thought and action in establishing the country and the ideological government in the Middle East? The hypothesis we are testing is to answer this question that is the geopolitics of the Middle East have already reverted to their Westphalian era as a result of ISIL's actions. And geopolitical controversies between the geopolitical unit of the upper region and we see a kind of paradox between geopolitical interests and geopolitical conflicts in the Middle East's regional and trans-regional relations. The results of this paper also show that, given the geopolitical sensitivity of the Middle East region ISIL's political thought and action have deepened distrust and divergence in the Middle East and prioritized political, territorial, and geographical security over the economic, social, cultural and political dynamics of the region. According to this introduction, this paper attempts to analyze and explain the geopolitical effects of ISIL's political thought and activities on the establishment of the country and the ideological regime in the Middle East using library resources and the use of tables, maps and charts. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        4 - بازنمایی گفتمان- ایدئولوژی دولت اعتدال در نظام آموزش و پرورش
        سید بهروز موسوی بهبید احمدعلی حسابی نبی الله ایدر
        یکی از مهم‌ترین اهداف و شاخصه‌های نظام آموزشی، از زمان تحقق جمهوری اسلامی ایران، ایجاد و بسط گفتمان ایدئولوژیکی در ساحت جامعه بوده است. به‌طوری‌که تاریخ این نهاد، پس از انقلاب اسلامی، نشان می‌دهد تحولات گسترده‌ای در آن صورت گرفته است. این تغییرات متأثر از تغییر و تحول گ أکثر
        یکی از مهم‌ترین اهداف و شاخصه‌های نظام آموزشی، از زمان تحقق جمهوری اسلامی ایران، ایجاد و بسط گفتمان ایدئولوژیکی در ساحت جامعه بوده است. به‌طوری‌که تاریخ این نهاد، پس از انقلاب اسلامی، نشان می‌دهد تحولات گسترده‌ای در آن صورت گرفته است. این تغییرات متأثر از تغییر و تحول گفتمان‌ها در نظام جمهوری اسلامی ایران و در چارچوب گفتمان- ایدئولوژی غالب صورت پذیرفته است. در پژوهش حاضر با استفاده از روش تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف و روش- نظریه لاکلائو و موفه، به مطالعه‌ی گفتمان- ایدئولوژی آموزش‌و‌پرورش در دولت اعتدال پرداخته و با توصیف و تبیین ماهیت و عناصر گفتمانی آموزش‌وپرورش، رویکرد گفتمان غالب در نظام آموزش‌وپرورش بررسی گردید. یافته‌های تحقیق نشان می‌دهد نظام آموزش‌وپرورش در دولت اعتدال از بعد گفتمانی به عناصر گفتمانی لیبرالیسم اسلامی نزدیک شده است. لذا بر مشارکت، حقوق شهروندی، انتقادگری، عقل محوری، تحول‌آفرینی، خلاقیت و نوآوری، شایسته‌سالاری تخصص محورانه، مهارت‌آموزی، قانون‌محوری و قانون‌مداری و... در اسناد خود تأکید دارد. عناصر گفتمانی فوق در چهارچوب عناصر گفتمانی نظام نوین جهانی تعامل محورانه قابل طرح است. همچنین یافته‌ها نشان می‌دهد سوژه مدنظر دولت اعتدال، سوژه سیاسی است که با عناصر و دقیقه‌های گفتمانی نظام لیبرال دموکرات انطباق دارد و این امر در اسناد بالادستی و کتب درسی آموزش‌وپرورش در رابطه با دانش‌آموزان کاملاً مشهود بود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        5 - شیوه‌ بیانی شمس تبریزی با رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی
        کورش امرایی علی فتح الهی
        این جستار، گفتمان انتقادی شمس تبریزی را از طریق شیوه های بیانی مورد بررسی قرارمی دهد. مفهوم قدرت و رابطه آن با ایدئولوژی که از مؤلفه های اساسی نظریه گفتمان انتقادی است را در گفتمان های شمس در نظرمی گیرد. این نوشتار، جایگاه و موضع قدرت ایدئولوژیکی شمس را بر اساس مفهوم د أکثر
        این جستار، گفتمان انتقادی شمس تبریزی را از طریق شیوه های بیانی مورد بررسی قرارمی دهد. مفهوم قدرت و رابطه آن با ایدئولوژی که از مؤلفه های اساسی نظریه گفتمان انتقادی است را در گفتمان های شمس در نظرمی گیرد. این نوشتار، جایگاه و موضع قدرت ایدئولوژیکی شمس را بر اساس مفهوم دو کُنش تهدیدکننده وجهه و کُنش حافظ وجهه در مقابل قشرها و طبقات عرفانی (مراد- مریدی) و طبقات اجتماعی (عوام- فلاسفه، حکما و ...) نشان می دهد. در کنش تهدیدکننده وجهه ، شمس بی پروا با شیوه های بیانی مختلف، خود را در موضع قدرت و مخاطب را در موضع پذیرشِ قدرت شمس قرارمی دهد. در کنش حافظ وجهه نیز بسامد بالا به حفظ وجهۀ خود شمس تعلق دارد و در رده ای پایین تر از خود، مولانا را قرارمی دهد. روش ما در این پژوهش، کتابخانه ای و به شیوه توصیفی- تحلیلی بوده است. نتیجۀ این پژوهش نشان می دهد که موضع قدرت شمس مبتنی بر مؤلفۀ ایدئولوژی بوده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        6 - Perception and Misperception of Violence: A Žižekian Study of Toni Morrison's The Bluest Eye and Beloved
        Afshin Mosallanejad Hassan Shahabi Sharam Reesi Sistani
        AbstractViolence as an unavoidable part of human beings' experience is so widespread within individuals' contacts that in most cases is ignored or taken for granted. However, violence is subject to various misperceptions that make the study of it challenging. Theoretica أکثر
        AbstractViolence as an unavoidable part of human beings' experience is so widespread within individuals' contacts that in most cases is ignored or taken for granted. However, violence is subject to various misperceptions that make the study of it challenging. Theoretically, this paper adopts the three forms of violence suggested by Slavoj Žižek: subjective, objective and systemic violence in order to explore how Žižek proves the ways by which, violence is perceived and misperceived. In doing so, this paper applies political discourse analysis, Black gender feminism, and psychoanalytic methods to be the approaches of this study. By applying Žižek's theories of violence on Toni Morrison's The Bluest Eye and Beloved as the corpus of the study the current paper explores violence and the ways it is misrepresented. The objective of this paper is to explore the strategies which lead to misperception of violence. The conclusion drawn from this paper shows that Žižekian systemic violence that generates other forms of violence should remain hidden as dark matter of physics. Some pseudo-activities, ideologies or pseudo-ideologies can be at work in their manifest and latent forms when something that is so obviously omnipresent remains invisible or is misperceived. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        7 - شناسایی فرهنگ سازمانی براساس مدل کویین و گارت
        پرویز سعیدی
        هدف اصلی از انجام این تحقیق، شناسایی فرهنگ سازمانی با استفاده از مدل کویین و گارت در دانشگاه آزاد اسلامی علی‌ آباد کتول است. روش تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، پیمایشی است. اطلاعات مورد نیاز این پژوهش به دو طریق کتابخانه‌ای و پرسشنامه جمع‌ آوری گردید. جامع أکثر
        هدف اصلی از انجام این تحقیق، شناسایی فرهنگ سازمانی با استفاده از مدل کویین و گارت در دانشگاه آزاد اسلامی علی‌ آباد کتول است. روش تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، پیمایشی است. اطلاعات مورد نیاز این پژوهش به دو طریق کتابخانه‌ای و پرسشنامه جمع‌ آوری گردید. جامعه آماری پرسشنامه کلیه کارکنان حوزه‌های اداری مالی، پژوهشی، آموزشی، دانشجویی و عمرانی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علی‌آباد کتول بوده که تعداد آنان 133 نفر می‌باشد. تعداد 116 پرسشنامه مورد استفاده واقع شد. براساس نتایج پژوهش حاضر نوع فرهنگ سازمانی براساس نظریه کویین(Quinn) و گارت (Gareth) فرهنگ سلسله مراتبی تشخیص داده شده و کلیه فرضیه‌های پژوهش در سطح 95% اطمینان مورد تأیید قرار گرفت. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        8 - الگوی شکل گیری روابط خارجی جمهوری اسلامی ایران از دوره بازرگان تا دوره خاتمی (1384-1357)
        محمد یوسفی جویباری سید محمد طباطبایی
        پس از وقوع انقلاب اسلامی، روابط خارجی جمهوری اسلامی ایران متأثر از متغیرهای گوناگونی بوده که به نوبه خود نوع و مرزهای روابط خارجی در دوره‌های مختلف را تعیین و مشخص کرده است. در واقع، اهداف و نقش‌های ملی متفاوت در دوره‌های مختلف، به سمت‌گیری‌های متفاوت و در نهایت، روابط أکثر
        پس از وقوع انقلاب اسلامی، روابط خارجی جمهوری اسلامی ایران متأثر از متغیرهای گوناگونی بوده که به نوبه خود نوع و مرزهای روابط خارجی در دوره‌های مختلف را تعیین و مشخص کرده است. در واقع، اهداف و نقش‌های ملی متفاوت در دوره‌های مختلف، به سمت‌گیری‌های متفاوت و در نهایت، روابط خارجی متفاوت در دوره‌های اول تا چهارم منجر شده است. این سؤال اساسی مطرح می‌شود که چه متغیرهایی در تعریف نقش‌ها و اهداف ملی بیشترین تأثیرگذاری را در دوره‌های اول تا چهارم داشته که درنهایت، به شکل‌گیری روابط خارجی متفاوت منجر شده است؟ یافته‌های پژوهش نشان می‌دهد که ساختار نظام بین‌الملل، نیازهای داخلی، درک و نگرش تصمیم‌گیرندگان و ژئوپلتیک به‌عنوان چهار متغیر اساسی باعث تعریف نقش‌ها و اهداف ملی در دوره‌های اول تا چهارم شده که در نهایت، این روند به شکل‌گیری مرزهای روابط خارجی در دوره‌های اول تا چهارم منجر شده است. آنچه در این دوره‌ها باعث شکل‌گیری روابط خارجی متفاوت شده، متأثر از وزن متفاوت هر کدام از این متغیرهای چهارگانه در دوره‌های اول تا چهارم است. روش پژوهش در این مقاله، توصیفی- تحلیلی و روش گردآوری داده‌ها منابع کتابخانه‌ای، اسنادی و اینترنتی است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        9 - تاثیر مسایل ایدئولوژیک بر سیاست خارجی عربستان در قبال ایران از سال 2003 به بعد
        سید محمد موسوی رامین بخشی تلیابی
        هدف اصلی این مقاله بررسی، تحلیل و ارزیابی تاثیر مسائل ایدئولوژیک عربستان بر سیاست خارجی این کشور پس از سال ۲۰0۳ در قبال سیاست های جمهوری اسلامی ایران می باشد، که تحت تاثیر این مسایل روابط ایران و عربستان دچار نوسانات شدیدی شده است؛ در واقع مسایلی چون مذهب سنی و وهابیت، أکثر
        هدف اصلی این مقاله بررسی، تحلیل و ارزیابی تاثیر مسائل ایدئولوژیک عربستان بر سیاست خارجی این کشور پس از سال ۲۰0۳ در قبال سیاست های جمهوری اسلامی ایران می باشد، که تحت تاثیر این مسایل روابط ایران و عربستان دچار نوسانات شدیدی شده است؛ در واقع مسایلی چون مذهب سنی و وهابیت، رهبری جهان اسلام و نوع روابط این کشور با غرب سبب تقابل ایدئولوژیک با ایران و اتخاذ سیاست های خصمانه نسبت به مواضع ایران شده است. در این مقاله به بررسی تاثیر این مسایل و سیاست های غیر دوستانه ی عربستان ناشی از این مسایل می پردازیم. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        10 - تحلیل رفتار انتخاباتی شهروندان شهر اصفهان (پیش از انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی)
        مجتبی عطار زاده حسین توسلی
        مشارکت سیاسی تنها در انتخابات خلاصه نمی شود؛ ولی در عین حال از قابلیت سنجش برخوردار است. آنچه که نقش تعیین کننده در نتایج انتخابات دارد، رفتار انتخاباتی شهروندان می باشد که از شهرستانی به شهرستان دیگر متفاوت است. رفتار انتخاباتی بر چگونگی انتخاب نامزدها از سوی شهروندان أکثر
        مشارکت سیاسی تنها در انتخابات خلاصه نمی شود؛ ولی در عین حال از قابلیت سنجش برخوردار است. آنچه که نقش تعیین کننده در نتایج انتخابات دارد، رفتار انتخاباتی شهروندان می باشد که از شهرستانی به شهرستان دیگر متفاوت است. رفتار انتخاباتی بر چگونگی انتخاب نامزدها از سوی شهروندان دلالت دارد. این که شهروندان بر اساس چه معیارها و مؤلفه هایی به انتخاب کاندیدا ها می پردازند، در نتایج انتخابات تاثیر گذار می باشد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        11 - تبیین تأثیرات ژئوپلیتیکی اندیشه و کنش سیاسی داعش برای تأسیس کشور و حکومت ایدئولوژیک در منطقه خاورمیانه
        فاطمه پورحسین محمد اخباری
        چکیده دولت اسلامی عراق و شام مهم ترین بحران ژئوپلیتیکی منطقه خاورمیانه و حتی جهان در برهه کنونی به شما می رود. این گروه هم در اندیشه و هم در کنش سیاسی نشان داده است که به دنبال تغییر در نظم کنونی سیاسی، فرهنگی و اجتماعی خاورمیانه و در ادامه در کل جهان است. هدف مقاله حاض أکثر
        چکیده دولت اسلامی عراق و شام مهم ترین بحران ژئوپلیتیکی منطقه خاورمیانه و حتی جهان در برهه کنونی به شما می رود. این گروه هم در اندیشه و هم در کنش سیاسی نشان داده است که به دنبال تغییر در نظم کنونی سیاسی، فرهنگی و اجتماعی خاورمیانه و در ادامه در کل جهان است. هدف مقاله حاضر تبیین تأثیرات ژئوپلیتیکی اندیشه و کنش سیاسی داعش برای تأسیس کشور و حکومت ایدئولوژیک در منطقه خاورمیانه است. سؤال اصلی مقاله این است که اندیشه و کنش سیاسی داعش برای تأسیس کشور و حکومت ایدئولوژیک در منطقه خاورمیانه چه تأثیرات ژئوپلیتیکی داشته است؟ فرضیه ای را که برای پاسخ گویی به این سؤال در صدد آزمون آن برآمده ایم این است که ژئوپلیتیک منطقه خاورمیانه در اثر اقدامات داعش بیش از پیش به دوران وستفالیایی خود رجعت نموده است و تقابلات ژئوپلیتیک بین واحدهای سیاسی منطقه بالا گرفته و شاهد نوعی پارادوکس استراتژیک بین منافع ژئوپلیتیک و تخاصمات ژئوپلیتیک در روابط منطقه ای و فرا منطقه‌ای خاورمیانه هستیم. نتایج این مقاله نیز نشان می دهد که با توجه به حساسیت ژئوپلیتیکی منطقه خاورمیانه اندیشه و کنش سیاسی داعش بی‌اعتمادی و واگرایی را در منطقه خاورمیانه عمق بخشیده است و امنیت سیاسی و مرزی و جغرافیایی بر پویش های اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی و سیاسی منطقه سایه افکنده است. با توجه به این مقدمه در این مقاله تلاش شده است که با استفاده از منابع کتابخانه ای و استفاده از جداول و نقشه ها و نمودارها تأثیرات ژئوپلیتیکی اندیشه و کنش سیاسی داعش برای تأسیس کشور و حکومت ایدئولوژیک در منطقه خاورمیانه تحلیل و تبیین شود. Abstract Islamic State of Iraq and Syria is the most important geopolitical crisis in the Middle East and even the world at the present time.The group has shown both political thought and political thought that it seeks to change the current political, cultural and social order of the Middle East and beyond in the whole world.The purpose of this article is to explain the geopolitical effects of ISIL's political thought and action on the establishment of an ideological and ideological government in the Middle East.The main question of the article is that what has been the geopolitical impact of ISIL's political thought and action in establishing the country and the ideological government in the Middle East? The hypothesis we are testing is to answer this question that is the geopolitics of the Middle East have already reverted to their Westphalian era as a result of ISIL's actions. And geopolitical controversies between the geopolitical unit of the upper region and we see a kind of paradox between geopolitical interests and geopolitical conflicts in the Middle East's regional and trans-regional relations. The results of this paper also show that, given the geopolitical sensitivity of the Middle East region ISIL's political thought and action have deepened distrust and divergence in the Middle East and prioritized political, territorial, and geographical security over the economic, social, cultural and political dynamics of the region. According to this introduction, this paper attempts to analyze and explain the geopolitical effects of ISIL's political thought and activities on the establishment of the country and the ideological regime in the Middle East using library resources and the use of tables, maps and charts. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        12 - سبک ایدئولوژیک شعر عاشورایی معاصر مطالعۀ موردی؛ شعر علی معلم، علی موسوی گرمارودی و طاهره صفارزاده
        پروین گلی‌زاده محمود رضایی دشت ارژنه
        در این پژوهش با بررسی اشعاری از سه شاعر برجستة عاشورایی نشان داده شده است که این شاعران تا چه حد به چارچوبِ ایدئولوژی اسلامی (که مد نظر شاعران بوده است) پای‌بندی داشته و تا چه حد به خطوط قرمز نزدیک شده‌اند و هم‌چنین مشخص شده است که نوآوری‌های شاعرانه و مفهوم‌سازی‌های ای أکثر
        در این پژوهش با بررسی اشعاری از سه شاعر برجستة عاشورایی نشان داده شده است که این شاعران تا چه حد به چارچوبِ ایدئولوژی اسلامی (که مد نظر شاعران بوده است) پای‌بندی داشته و تا چه حد به خطوط قرمز نزدیک شده‌اند و هم‌چنین مشخص شده است که نوآوری‌های شاعرانه و مفهوم‌سازی‌های ایدئولوژیکِ آنان در اشعارشان چه مواردی بوده است. در مجموع چنین نتیجه‌گیری شد که علی معلم دامغانی، شاعری سنتی است که گاهی برای پروردن شعر خود علی‌رغم نگرش ایدئولوژیکی، به مفهوم‌سازی می‌پردازد. علی موسوی گرمارودی، شاعری است که بیش از دیگران به هنرِ شاعری و زیباییِ صنایعِ شعری‌اش بها داده و نسبت به شاعران دیگر کم‌تر پای‌بند سنت‌های دینی بوده است. در مقابل طاهره صفارزاده، شاعری است که بسیار محتاطانه از مفاهیم ایدئولوژیک مذهبی استفاده می‌کند و اولویت را بیش از ظاهر و فرم شعر به ایدئولوژی و محتوای شعر می‌دهد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        13 - تحلیل ایدئولوژیک غزل اجتماعی دورة مشروطه
        سودابه یوسفیان دارانی مرتضی رشیدی آشجردی محبوبه خراسانی
        یکی از ابزارهای مهم و دقیق در شناخت ویژگی های برجسته و شاخصه های زبانی، ادبی و فکری یک اثر، بررسی و تحلیل سبکی آن اثر است که اگر این تحلیل با آمار و داده های آماری همراه شود، ارزش و اهمیت اثر بیشتر روشن می گردد. این مقاله با بررسی سبک شناسانة غزلیات اجتماعی دورة مشروطه أکثر
        یکی از ابزارهای مهم و دقیق در شناخت ویژگی های برجسته و شاخصه های زبانی، ادبی و فکری یک اثر، بررسی و تحلیل سبکی آن اثر است که اگر این تحلیل با آمار و داده های آماری همراه شود، ارزش و اهمیت اثر بیشتر روشن می گردد. این مقاله با بررسی سبک شناسانة غزلیات اجتماعی دورة مشروطه بر آن است تـا ویژگی های برجستة سبک ساز و پربسامد را در لایة ایدئولوژیک در این غزلیات نشان دهد. بر اساس آمارهای ارائه شده، تعداد غزلیات اجتماعی دورة مشروطه از دیگر انواع غزل بیشتر است و در این غزلیات بیشتر به مضامین اجتماعی و حوادث عصر شاعران اشاره شده است. این غزلیات در لایة ایدئولوژیک که مربوط به درونة زبان است، برجستگی دارند و عنصر ایدئولوژی به طور پایداری در آن ها تکرار شده است. همچنین این غزلیات در مضامینی مانند آزادی، وطن، تعلیم و تربیت، انتقاد اجتماعی، زنان، استبداد، قانون و عدالت سروده شده و میزان توجه شاعران به هرکدام از این مضامین متفاوت است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        14 - معناشناسی تأویل و اعتبار معرفت‌شناختی آن در آراء ابوزید
        حامد علی اکبرزاده مصطفی سلطانی
        نصر حامد ابوزید به‌عنوان یکی از اندیشمندان معاصر عرب و از شخصیت‌های مهم جریان نومعتزله، دیدگاه‌های خاصی را درباره فهم و تأویل متون دینی به‌ویژه قرآن ارائه کرده که برخی از آنها باب مجادلات فراوانی را گشوده‌اند. ابوزید با استفاده از تحلیل‌های زبان‌شناسانه مفهوم جدیدی از ت أکثر
        نصر حامد ابوزید به‌عنوان یکی از اندیشمندان معاصر عرب و از شخصیت‌های مهم جریان نومعتزله، دیدگاه‌های خاصی را درباره فهم و تأویل متون دینی به‌ویژه قرآن ارائه کرده که برخی از آنها باب مجادلات فراوانی را گشوده‌اند. ابوزید با استفاده از تحلیل‌های زبان‌شناسانه مفهوم جدیدی از تأویل ارائه می‌کند و با نگاهی که به لایه‌های معانی متون دارد، هر نوع مفهوم‌گیری از آیه را داخل در تأویل می‌داند. او تلاش می‌کند نگاه رسمی عالمان دینی به متون را مورد انتقاد قرار دهد و اختلاف در نوع تأویل متون را چیزی شبیه به اختلاف در اجتهاد می‌داند. وی با طرح بحث تأویل و تلوین، تأویل‌های ایدئولوژی‌محور از متون دینی را مورد انتقاد قرار داده و معتقد است تلوین همان قرائت مغرضانه و دخالت دادن ایدئولوژی در فهم متون است. به‌تعبیر دیگر، وی برای تأویل متعهد به ایدئولوژی، اعتبار و ارزش معرفت‌شناختی قائل نیست و معتقد است تأویل باید بدون هر گونه انقیادی انجام شود. او تأویلی را معتبر می‌داند که در آن نگاه ایدئولوژیک و متعصبانه دخیل نباشد. ابوزید موضع معتزله در فهم قرآن را می‌ستاید و معتقد است آنان نخستین گروهی بودند که تأویل متون قرآن را با روشی درست آغاز کردند، چراکه در فهم متن، عقل را به‌طور مستقل به‌کار می‌گرفتند و برای عقل هیچ تعهد و وابستگی‌ای نسبت به شرع قائل نبودند. امروزه نیز باید با همین عقل آزاد و رها سراغ تأویل متون دینی رفت. به اعتقاد ابوزید در مواجهه با متون دینی هدف از فعالیت معرفت‌شناسانه به‌طور عام و عمل قرائت به‌طور خاص، کشف حقایقی از وجود است که در سطحی خارج از افق ذات شناساننده یا خواننده قرار دارد و این همان تأویل صحیح است. در این مقاله دیدگاه‌های وی درباره مفهوم تأویل و ارزش معرفت‌شناختی آن مورد بررسی قرار گرفته است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        15 - سیر تحول همگرایی ایران و سوریه از آغاز هزاره سوم تا «بیداری اسلامی » (2011-2000)
        احمد جانسیز علی اسمعیلی
        چکیده اتحاد استراتژیک ایران و سوریه در خاورمیانه از جمله اتحادهایی است که طی چند دهه گذشته از تداوم قابل توجهی برخوردار بوده است. از طرف دیگر شکل گیری محیط جدید، فلسفه وجودی اتحادها را با چالش مواجهه می کند که در نتیجه باعث افزایش احتمال گسست در اتحادها می شود، اما علی أکثر
        چکیده اتحاد استراتژیک ایران و سوریه در خاورمیانه از جمله اتحادهایی است که طی چند دهه گذشته از تداوم قابل توجهی برخوردار بوده است. از طرف دیگر شکل گیری محیط جدید، فلسفه وجودی اتحادها را با چالش مواجهه می کند که در نتیجه باعث افزایش احتمال گسست در اتحادها می شود، اما علی رغم تغییرات قابل توجه در محیط سیاست خارجی ایران و سوریه در اوایل دهه اول قرن بیست و یکم، اتحاد استراتژیک این دو بازیگر منطقه ای در مقطع زمانی 2000 تا 2011 تداوم یافته است. در این راستا سوال محوری این پژوهش بر این مبنا است که در تداوم اتحاد استراتژیک ایران و سوریه در خاورمیانه در مقطع زمانی 2000 تا 2011، چه عواملی ﺗﺄثیر گذار بوده اند؟ یافته های این پژوهش بر این مبنا است که با توجه به نظریه رئالیسم تدافعی استفان والت به ترتیب اهمیت، وجود همبستگی ایدئولوژیک، نهادینه شدن همکاری ها و حفظ اعتبار از عوامل اصلی تداوم اتحاد ایران و سوریه بوده است، اما رهبری هژمونیک و شکل گیری جامعه امنیتی نقشی در تداوم این اتحاد نداشته اند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        16 - بررسی جایگاه ایدئولوژی و منافع ملی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران با نگاهی به بحران‌های چچن، ‌بوسنی و فلسطین
        اردشیر سنائی
        چکیده سیاست خارجی، جهت گیری یک کشور را نسبت به نظام بین الملل مشخص می سازد. هر کشوری برای فعالیت در عرصه بین المللی نیازمند طراحی سیاست خارجی فعال و پویائی است.سیاست خارجی استراتژی طراحی شده به وسیله سیاست گزاران یک کشور در مقابل دولتها یا عناصر بین المللی دیگر برای رس أکثر
        چکیده سیاست خارجی، جهت گیری یک کشور را نسبت به نظام بین الملل مشخص می سازد. هر کشوری برای فعالیت در عرصه بین المللی نیازمند طراحی سیاست خارجی فعال و پویائی است.سیاست خارجی استراتژی طراحی شده به وسیله سیاست گزاران یک کشور در مقابل دولتها یا عناصر بین المللی دیگر برای رسیدن به اهداف ملی و تامین منافع ملی است.منافع ملی، چارچوبی است که سیاست خارجی با توجه به آن رویه ها و ابزارهای خود را سازماندهی می کند. در حقیقت تامین منابع ملی خط قرمز سیاست خارجی کشورها است. ایران به دلیل ماهیت خاص سیاست خارجی نظام خود که دارای ویژگی خاصی در ماهیت و شیوه اجرا بوده باید کلیه تصمیمات خود را با اسلام تطبیق دهد. لذا عملکردش در صحنه سیاست خارجی متفاوت از رژیم های دیگر می باشد. در این مقاله تصمیمات و اقدامات دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران در سه منطقه مشخص بحرانی چچن، بوسنی و فلسطین از محضر منافع ملی و ایدئولوژی بررسی می گردد. از آنجا که نظام جمهوری اسلامی بر مبنای ایدئولوژی اسلام و قانون اساسی مبتنی بر آن ایدئولوژیست مقایسه تطبیقی از عملکرد سیاست خارجی ایران در سه منطقه فوق الذکر صورت خواهد گرفت. ضرورت هماهنگی و تطابق اقدامات نظام با این دو معیار ونیز منافع ملی موضوع اصلی مورد بحث این مقاله است. سوالی که این مقاله در پی پاسخ به آن است عبارت از این که، نظام جمهوری اسلامی در مقابل بحران های این مناطق چگونه رفتار کرده است؟ و اینکه این رفتار در مقابل بحرانهای فوق مبتنی بر ایدئولوژی بوده است و یا منافع ملی ؟و در نهایت اینکه آیا این رفتار مبتنی بر قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران بوده است ؟ این بررسی با استفاده از چارچوب تئوریک نظریه سازه گرائی، صورت خواهد گرفت. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        17 - بررسی جایگاه ایدئولوژی و منافع ملی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران با نگاهی به بحران‌های چچن، ‌بوسنی و فلسطین
        اردشیر سنایی مونا کــاویانپور
        چکیده سیاست خارجی، جهت گیری یک کشور را نسبت به نظام بین الملل مشخص می سازد. هر کشوری برای فعالیت در عرصه بین المللی نیازمند طراحی سیاست خارجی فعال و پویائی است.سیاست خارجی استراتژی طراحی شده به وسیله سیاست گزاران یک کشور در مقابل دولتها یا عناصر بین المللی دیگر برای رس أکثر
        چکیده سیاست خارجی، جهت گیری یک کشور را نسبت به نظام بین الملل مشخص می سازد. هر کشوری برای فعالیت در عرصه بین المللی نیازمند طراحی سیاست خارجی فعال و پویائی است.سیاست خارجی استراتژی طراحی شده به وسیله سیاست گزاران یک کشور در مقابل دولتها یا عناصر بین المللی دیگر برای رسیدن به اهداف ملی و تامین منافع ملی است.منافع ملی، چارچوبی است که سیاست خارجی با توجه به آن رویه ها و ابزارهای خود را سازماندهی می کند. در حقیقت تامین منابع ملی خط قرمز سیاست خارجی کشورها است. ایران به دلیل ماهیت خاص سیاست خارجی نظام خود که دارای ویژگی خاصی در ماهیت و شیوه اجرا بوده باید کلیه تصمیمات خود را با اسلام تطبیق دهد. لذا عملکردش در صحنه سیاست خارجی متفاوت از رژیم های دیگر می باشد. در این مقاله تصمیمات و اقدامات دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران در سه منطقه مشخص بحرانی چچن، بوسنی و فلسطین از محضر منافع ملی و ایدئولوژی بررسی می گردد. از آنجا که نظام جمهوری اسلامی بر مبنای ایدئولوژی اسلام و قانون اساسی مبتنی بر آن ایدئولوژیست مقایسه تطبیقی از عملکرد سیاست خارجی ایران در سه منطقه فوق الذکر صورت خواهد گرفت. ضرورت هماهنگی و تطابق اقدامات نظام با این دو معیار ونیز منافع ملی موضوع اصلی مورد بحث این مقاله است. سوالی که این مقاله در پی پاسخ به آن است عبارت از این که، نظام جمهوری اسلامی در مقابل بحران های این مناطق چگونه رفتار کرده است؟ و اینکه این رفتار در مقابل بحرانهای فوق مبتنی بر ایدئولوژی بوده است و یا منافع ملی ؟و در نهایت اینکه آیا این رفتار مبتنی بر قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران بوده است ؟ این بررسی با استفاده از چارچوب تئوریک نظریه ی سازه گرائی، صورت خواهد گرفت. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        18 - واکاوی قدرت ایدئولوژیک در دوران قاجار از دیدگاه منابع قدرت اجتماعی مایکل مان
        فرید سادات شریفی کرامت اله راسخ علی رضا خدامی مجیدرضا کریمی
        هدف پژوهش بررسی قدرت ایدئولوژیک در دوران قاجار در چارچوب رویکرد قدرت اجتماعی چهارگانه مایکل مان است. مایکل مان چهار منبع قدرت را از یکدیگر متمایز می‌کند: سیاسی، ایدئولوژیک، نظامی و اقتصادی. نوع پژوهش تاریخی و روش آن اسنادی است و با استفاده از شیوه‌ی تحلیلی مایکل مان و س أکثر
        هدف پژوهش بررسی قدرت ایدئولوژیک در دوران قاجار در چارچوب رویکرد قدرت اجتماعی چهارگانه مایکل مان است. مایکل مان چهار منبع قدرت را از یکدیگر متمایز می‌کند: سیاسی، ایدئولوژیک، نظامی و اقتصادی. نوع پژوهش تاریخی و روش آن اسنادی است و با استفاده از شیوه‌ی تحلیلی مایکل مان و سنجش منابع قدرت اجتماعی با چهار شاخص قدرت انجام‌گرفته است. فرض اصلی پژوهش این است که منابع قدرت در عصر قاجار نیز چهارگانه است. قدرت ایدئولوژیک یکی از منابع مهم قدرت در عصر قاجار است و منابع چهارگانه قدرت و به تبع آن عاملیت اجتماعی این منابع قدرت، یعنی دربار، روحانیت، روسای ایلات و عشایر و تجار در ارتباط نزدیک و مستمر با یکدیگر قرار داشتند. یافته‌های پژوهش نشان داد، روحانیت به عنوان نماینده قدرت ایدئولوژیک هم در راستای کنترل و تنظیم حوزه فعالیت و اجرای شعائر مذهبی و هم منافع مشترک با دیگر منابع قدرت اجتماعی، همچون دربار و تجار در تقابل و همپوشانی قرار گرفت. تقابل و همپوشانی روحانیت و دربار، در حمایت مالی و سیاسی و امنیتی از سوی دربار و مشروعیت‌بخشی از جانب روحانیت و تقابل و همپوشانی روحانیت و تجار، در حمایت اجتماعی از تجار از طرف روحانیت و حمایت مالی از سوی تجار بود. نتیجه نهایی همپوشانی و به دنبال آن همکاری عاملیت اجتماعی دو منبع قدرت اقتصادی و ایدئولوژیک، تجار و روحانیت، در تقابل با قدرت سیاسی به انقلاب مشروطه و جنبش تنباکو منجر شد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        19 - تأثیر رویارویی هویت‌جویانه جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی بر سیاست‌های امنیت منطقه‌ای دو کشور (مورد مطالعاتی یمن)
        سعید توتونچی مجید گل پرور علی باقری زاده
        سیاست‌های منطقه‌ای جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی در دو دهه گذشته نسبتا تقابلی بوده و به ویژه پس از تحولات جهان عرب از سال 2011، تشدید شده است. رقابت و تقابل هویت‌جویانه دو کشور در منطقه غرب آسیا بصورت جنگ‌های نیابتی جلوه‌گر شده و یکی از مهم‌ترین آن‌ها در یمن شکل گ أکثر
        سیاست‌های منطقه‌ای جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی در دو دهه گذشته نسبتا تقابلی بوده و به ویژه پس از تحولات جهان عرب از سال 2011، تشدید شده است. رقابت و تقابل هویت‌جویانه دو کشور در منطقه غرب آسیا بصورت جنگ‌های نیابتی جلوه‌گر شده و یکی از مهم‌ترین آن‌ها در یمن شکل گرفته است. این پژوهش تلاش می‌کند با بکارگیری چارچوب نظری سازه-انگاری و با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی به این پرسش پاسخ دهد که: رویارویی هویت‌جویانه جمهوی اسلامی ایران و عربستان سعودی چه تأثیری بر دگرگونی سیاست‌های امنیت منطقه‌ای دو کشور و چه پیامدی در تحولات یمن داشته است ؟ فرضیه تحقیق مبین آن است که سیاست‌های امنیت منطقه‌ای عربستان سعودی و جمهوری اسلامی ایران متأثر ازرویارویی هویت‌جویانه دو کشور طی یک دهه گذشته به سمت تقابلی حرکت کرده و مخاصمات در منطقه را سبب گشته و تشدید کرده است. به طور مشخص تقابل هویتی جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی سبب مداخله و درگیری دو کشور در یمن شده است، به گونه‌ای که پس از نزدیک به یک دهه از آغاز بحران در این کشور، چشم‌انداز روشنی برای حل و مدیریت آن دیده نمی‌شود. گسترش شیعه‌گری جمهوری اسلامی ایران در مقابل وهابی‌گری عربستان سعودی، دیدگاه متفاوت به غرب و رویارویی و جنگ‌های نیابتی در برخی کشور‌های منطقه چون سوریه و یمن از مهم‌ترین اثرات رویارویی هویت‌جویانه دو کشور بر سیاست‌های منطقه‌ای دو کشور-سیاست مذهبی، نگاه به غرب و درگیری‌های نیابتی در منطقه- بوده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        20 - سیر تحول سیاست خارجی آمریکا نسبت به افغانستان بر اساس نظریات ژئوپلتیک
        محمدجعفر جوادی‌ارجمند مائده کریمی قهرودی محسن اخباری
        افغانستان به عنوان دولت حائل میان روسیه و اقیانوس هند و راه ترانزیت کالا از جنوب آسیا به آسیای مرکزی و اروپا از دیرباز در نظریات ژئوپلتیک اهمیت ویژه‌ای داشته به طوری که مورد توجه قدرت‌های زمان بوده است. با طرح دکترین انزواگرایی توسط مونروئه در سال 1823، آمریکا تا جنگ جه أکثر
        افغانستان به عنوان دولت حائل میان روسیه و اقیانوس هند و راه ترانزیت کالا از جنوب آسیا به آسیای مرکزی و اروپا از دیرباز در نظریات ژئوپلتیک اهمیت ویژه‌ای داشته به طوری که مورد توجه قدرت‌های زمان بوده است. با طرح دکترین انزواگرایی توسط مونروئه در سال 1823، آمریکا تا جنگ جهانی اول وارد تحولات بین‌المللی نگردید. با خروج ایالات متحده آمریکا از انزواگرایی و ورود به صحنه نظام بین‌الملل، این کشور نیز نه تنها با پی بردن به شاخصه‌های مادی ژئوپلتیک افغانستان، سیاست‌های خود را در این منطقه تنظیم نموده، بلکه با تکیه بر جنبه‌های نوین ژئوپلتیک اهمیت مضاعفی به افغانستان بخشیده است. این پژوهش سیاست خارجی آمریکا نسبت به افغانستان را بر اساس شاخصه های ژئوپلتیک در دوره‌های مختلف مورد بررسی قرار داده و نشان خواهد داد که آمریکا برای حفظ جایگاه خود در افغانستان از یک سو و رهایی از مفهوم استعمار سنتی کشورها مبتنی بر مولفه های جغرافیایی و اقتصادی ژئوپلتیک از سوی دیگر، به خلق مفهوم هارتلند ایدئولوژیک منطبق بر افغانستان پرداخته است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        21 - سرمایه نمادین روشنفکران ایرانی و برساخت ایدئولوژی انقلاب آفرین (مطالعه موردی جلال آل احمد و علی شریعتی)
        مجید استوار نسترن علی رمایی
        امروزه درباره انقلاب اسلامی پژوهشهای بسیاری انجام شده و هر کدام از این مطالعات تلاش کرده از دریچه ای جدید موضوع انقلاب ایران را بررسی نماید اما درباره شرایط شکل گیری و پیروزی این انقلاب از سوی پژوهشگران اتفاق نظر وجود ندارد. این انقلاب به مانند دیگر انقلابهای بزرگ هم در أکثر
        امروزه درباره انقلاب اسلامی پژوهشهای بسیاری انجام شده و هر کدام از این مطالعات تلاش کرده از دریچه ای جدید موضوع انقلاب ایران را بررسی نماید اما درباره شرایط شکل گیری و پیروزی این انقلاب از سوی پژوهشگران اتفاق نظر وجود ندارد. این انقلاب به مانند دیگر انقلابهای بزرگ هم در داخل و هم در خارج اثرات قابل توجهی داشت. این انقلاب در زمان جنگ سرد و نظام بین الملل دو قطبی و وابستگی ایران به اردوگاه غرب به رهبری ایالات متحده آمریکا رخ داد. فروپاشی رژیم پهلوی این پرسش را مطرح می کند که چه نیرویی توانست جامعه ایرانی را متحول سازد و روشنفکران ایرانی مانند جلال آل احمد و علی شریعتی چگونه در ایجاد ایدئولوژی انقلاب آفرین نقش داشتند؟ این فرضیه برای پژوهش طرح شده که جلال آل احمد و علی شریعتی با تمرکز بر احیای سنتهای بومی و دینی و ایجاد سرمایه نمادین، زمینه های شکل گیری ایدئولوژی انقلاب آفرین را در جامعه ایرانی فراهم کردند. برای اثبات فرضیه با استفاده از نظریه سرمایه نمادین که از سوی پیر بوردیو جامعه شناس فرانسوی مطرح شد، یافته های تحقیق مورد بررسی قرار گرفت. یافته‌ها نشان می‌دهد روشنفکران ایرانی با تولید سرمایه نمادینِ اسلام شیعی، موفق شدند ایدئولوژی انقلاب آفرین را به منظور مقابله با رژیم پهلوی فراهم کرده و پیروزی انقلاب اسلامی را به رهبری امام خمینی (ره) محقق نمایند. تفاصيل المقالة