موانع و فرصت های همگرایی با نظام جهانی براساس نظریه آشوب ( مطالعه موردی؛ حکمرانی در جمهوری اسلامی ایران )
الموضوعات : مجله پژوهش های سیاسی و بین المللیرضا فضلعلی 1 , حسینعلی نوذری 2 , رضا شیرزادی 3
1 - دانشجوی دکتری علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج
2 - استادیارگروه علوم سیاسی و هیات علمی تمام وقت، دانشگاه آزاد اسلامی کرج.
3 - استادیار گروه علوم سیاسی، واحد کرج، دانشگاه آزاد اسلامی، کرج، ایران
الکلمات المفتاحية: آشوب, ایدئولوژی, ایران, حاکمیت, توسعه و سیاست.,
ملخص المقالة :
نقش دولت در توسعه، بستگی به کارآمدی یا ناکارآمدی آن دارد. ملت ایران به دلیل اعتقادی، ارتباطی عمیق با کارگزاران سیاسی خود دارند. زیرا برای جلوگیری از آسیب و استمرار این نقش، نیازمند پویايي است. با اين فرضيه که ایران بدنبال همگرایی با همسایگان در محیط بینالمللی و در جغرافیای خاص منطقه با منابع فراوان قرار دارد. سوال اصلی این است که رفتار بازیگران چه تأثیری در کشور و دیدگاه دیگر بازیگران و ملتها داشته و میزان موفقیت و توانایی آن چه مقدار بوده است؟ در سطح نظري با کمک از نظریه آشوب جیمز روزنا، به نظر می رسد جامعه ایران با ملاحظه متغیرهای کارآمدی نهادی، افزایش جمعیت، فاصله طبقاتی، اگر تا به امروز نتوانسته به عنوان حکمران خوب در جایگاه واقعی خود قرار بگیرد، بایستی با ایجاد نهادها و احزاب قوی، مدیریت پاسخگو، شفافیت و برنامهریزی کارآمد، بدنبال اتحاد و انسجام ملی و در جهت منافع ملی و تقویت قدرت ملی قدم بردارد.